اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

رفیق این شهید را می شناسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ق.ظ

سرکار خانم معصومه حیدری، روز گذشته دیداری با همسر شهید حسن رجایی فر از شهدای اخیر خان طومان داشت و این خاطره کوتاه را از زبان ایشان به نگارش درآورد:

آنقدر با امام رضا.ع.رفیق بود که برای بار آخر ، شبی دور هم در خانه نشسته بودیم که ناگهان رو کرد به من و گفت :" اجازه می دید برم به رفیقم سر بزنم؟"

اول متوجه ی منظورش نشدم و با حالتی گفتم رفیقت؟!! و با تعجب گفتم کجا می خوای برید این وقت شب؟ لبخندی زد و گفت:" رفیقم دیگه!"

تازه متوجه ی منظورش شدم و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم...

ساعت 23:30 سوار اتوبوس شد و صبح به مشهد رسید.بعد از عرض ارادت به محضر امام مهربانش حضرت علی بن موسی الرضا.ع. ،نماز ظهروعصر را در حرم آقا خواند و دوباره راهی شهر شد.

این کار همیشگی حسن آقا بود. می گفت :دلم برای ضریح امام رضا زود زود تنگ می شود....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی غیرت ها به صف شده اند!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۲۵ ب.ظ

dtwz_ph24_18-18-35.jpg


در خبرها آمده است شهردار رینه از توابع آمل، نام شهدا را از کوچه ها زدوده و جایش از اسم های عجیب افسانه ای استفاده کرده است.

این هم لینک مطلب: http://www.caspian24.ir/index.php/%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/item/1320

دیروز در شبکه تلگرام خواندم که شهر رینه میزبان مراسم رقص و آواز بود.

بی غیرتی شاخ و دم ندارد.

منتهای آمال یک انسان خودباخته، چیزی جز رقص و آواز نیست. این می شود همه آن چه که مدعیان فرهنگ از نوع غیر دینی به دنبالش می گردند.

از یک سو رقص را می آورند به بهانه شادی و از سوی دیگر نام و یاد مسببان این امنیت و شادی را از در و دیوار شهر می زدایند.

امروز به این شهر می گویند رینه. شاید فردا به آن بگویند بهارنارنج! هر سرهنگی کار فرهنگی نمی داند. این را بگذارید به حساب یک هشدار از نوع دوستانه!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامه سرگشاده به ریاست اداره ارشاد بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئول محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بابل سلام علیکم

احتراماً باستحضار می رساند: همان طور که مطلعید یکی از مشکلات عدیده شهروندان بابلی آبگرفتگی معابر به خصوص خیابان های فرعی در زمان بارندگی است که تردد را به ویژه برای کسانی که از نعمت خودرو بی بهره اند بسیار دشوار می سازد.

آسفالت بسیاری از معابر، خیابان ها و کوچه های شهر نامناسب و پر از دست اندازهای ناشی از تخریب روکش یا نبود زیرسازی آسفالت است که حتی آدم پیاده را گاه به زمین می اندازد! این شاخصه به گونه ای است که اگر کسی را ناغافل و با چشمان بسته از نقطه ای دیگر به این شهر آورده و رها سازند او با چند قدم پیاده روی در خیابان از چاله های متعدد معابر به راحتی می تواند حدس بزند که این جا بابل است!

در فصل تابستان بعضی از جوی های خیابان های مرکزی شهر دچار خشکی و تعفن می شوند. در این بین ورود فاضلاب های خانگی نیز رنجی مضاعف را بر مشام رهگذران تحمیل می سازد.

جمع آوری زباله از سطح شهر هنوز نظم و انضباط خاصی نداشته و گاه باعث آلودگی سطوح خیابان و محلات می گردد ....

از آن جا که یکی از مطالبات به حق و بدیهی شهروندان از مسئولان خدمات شهری، رفع نیازهای اولیه مرتبط با فضای شهرنشینی است که متأسفانه به رغم شعارها و ژست های تبلیغاتی هنوز به سرانجام نرسیده  و نیز به این دلیل که برخی مسئولان محترم شهر علاقه شدیدی دارند تا فارغ از شرح وظایف اداری خود، برای رضای خدا! به امور مرتبط با حیطه مدیریتی شما بپردازند؛ از حضرتعالی به عنوان متولی امور فرهنگی و هنری شهر که احتمالاً با ورود نهادهای خدماتی دیگر به حوزه مسئولیتی تان کار بر زمین مانده ای نداشته و از تیم رسانه ای مزد به گیر و قلم فروشان موظف به تخریب منتقدان هم بی بهره اید؛ تقاضا می کنم در رسیدگی به این گونه معضلات و رفع حداقل توقعات مردم، نهایت همت و عنایت خویش را مبذول فرمایید. با تشکر

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقدمه ای که برای کتاب خاطرات کورسل نوشتم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۷ ب.ظ

مرزهای جغرافیایی، ساخته و پرداخته دست انسان هاست. زمین خدا، هیچ دیواری ندارد.

حق و باطل، ربطی به جغرافیا نداشته و گستره تعریف آن فراتر از مرزها و قراردادهای سیاسی است.

انسان ها به حکم فطرتشان گرایش به نیکی دارند. اساس انسانیت نیز مبتنی بر خوبی ها و ارزش هاست.

انسان اگر می خواهد انسان باشد به خوردن و خوابیدن که وجه اشتراک همه موجودات زنده است، اکتفا نمی کند. گاهی برای انسان بودن باید سختی کشید و پای در راهی طولانی و دشوار نهاد.

کمال کورسل، رزمنده فرانسوی جبهه حق بود که در این مسیر گام برداشت تا راه انسانیت را برای همه مردم جهان ترسیم نماید.

جنگ ناخواسته ای که به مردم مظلوم ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شان تحمیل شد، یک جنگ نا برابر به سردمداری صدام و حمایت جانانه بسیاری از کشورهای قدرتمند غربی و عربی بود. حمله صدام و حامیانش به ایران اسلامی، جنگ بر سر مرز و جغرافیا نبود. شعار و آرمان انقلاب مردم ایران، حمایت از مستضعفان و آزادی خواهان عالم بود و این هدف، با برنامه های چپاول گرانه و قدرت طلبانه کشورهای زورگو و غارتگر سنخیت نداشت و منافعشان را به خطر می انداخت.

درک این موضوع، جوانی چون کمال کورسل را بر آن داشت تا در دفاع از مفهوم حق و معنای آزادگی در کشوری غیر از موطن خود،  به حکم فطرت انسانی خویش عمل کرده و تا پای جانش در راه صیانت از ارزش های الهی مقاومت کند.

این اثر را تقدیم می کنیم به همه رزمندگان گمنام و بی ادعای جبهه جهانی حق که بی توجه به معیارهای سیاسی حاکم بر دنیا، در جای جای پهنه گیتی، پای باورهای معنوی شان ایستاده و بی تفاوتی در قبال مظلومان و محرومان برای شان معنایی ندارد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قرار بود انقلابمان جهانی باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۶ ب.ظ

وظیفه ما دفاع از مظلوم است. این جمله را خوب است روشنفکرهای حزب اللهی خوب توی مغزشان فرو کنند. هندی های کشمیر، شیعه باشند یا سنی، مسلمان باشند یا هندو نباید در برابر مظلومیتشان سکوت کرد و بی تفاوت ماند که مولا مرگ مومن برای کشیدن خلخال از پای زن یهودی را روا می دانست. ما از فلسطین به حق حمایت می کنیم اگر چه مردمانش شیعه نباشند. از مبارزان کوبا و ونزوئلا نیز حتی اگر مسلمان نباشند.

الغرض: راه انقلاب را فراموش نکنیم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یادی از محمد امین کریمیان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۹ ب.ظ

محمد امین کریمیان که شهید شد دلم خیلی گرفت. نه برای او نه برای خانواده اش نه برای خودم

محمد امین طلبه جوانی بود که پایه دهم حوزه را با معدل 19/5 به اتمام رساند. شنیده ام در رشته فلسفه هم تحصیل می کرد و آن جا هم همین معدل را به دست آورد. به زبان انگلیسی مسلط بود. به سینمای هالیوود و نقد رویکردهای آن اشراف داشت.

محمد امین جوان بود. درس خوان بود. خوش فکر بود. خوش صدا بود. خوش صحبت بود. خوشگل بود. وضع مادی پدرش هم خوب بود. او هر بهانه ای برای دلبستگی به دنیا داشت اما دلبسته نشد. محمد امین اگر می ماند هاشمی نژاد دیگری برای مازندران می شد.

شما را به خدا می بینید ادعا کردن شده کار ما و عمل و اثبات صداقت شد سهم امثال محمد امین. از خانواده شهید که می دانم این مطلب را می خوانند بابت جمله ای که الان به کار می برم عذر خواهی می کنم. واقع امر آن است که معتقدم این یک الف بچه روی امثال مرا کم کرد.

او مصداق کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم شد.

امسال ماه مبارک، ثواب تبلیغم را تقدیم کردم به روح آسمانی طلبه شهید محمد امین کریمیان، که در ماه خدا میهمان خدا شد و در کربلای سوریه به معراج عاشورائیان تاریخ پیوند خورد و پیکرش در غربتکده شام جا ماند. روحش شاد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کشمیری ها به ما دل نبندند

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۸ ب.ظ

دلم می خواهد به انقلابیون انتفاضه کشمیر بگویم معطل ما نمانند.

نه فقط از این جهت که سه سالی است از مسیر آرمانی انقلاب اندک فاصله ای گرفته و دنبال خط و مشی کدخدا پسندانه هستیم و دیگر برای شیعیان مظلوم بحرین و یمن و پاکستان و کشمیر دل نمی سوزانیم نه. از این حرف ها که بگذریم لازم است کشمیری ها یک درس از انقلاب اسلامی ما را خوب به خاطر داشته باشند. انقلاب مردم ایران فقط با اتکا به خدا بود که به پیروزی رسید نه به خاطر حمایت این کشور و آن دولت.

آزادی خواهان مظلوم کشمیر یا هر نقطه دیگر عالم هم اگر می خواهند نصرت الهی را شامل حال خود نمایند فقط یک راه دارند و آن هم مجاهدت برای یاری خداست که گفته اند: ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کودتای ترکیه در نگاه نخست

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ

الان برای قضاوت درباره کودتای نظامی در ترکیه و تحلیل پیرامون ماهیت این کودتا بسیار زود است. اکنون تنها چند ساعت از آغاز این کودتا می گذرد. اخباری هم که از داخل ترکیه منتشر می شود ضد و نقیض است.

در چنین شرایطی آن چه مهم به نظر می رسد نه اظهار نظر یا رد و تأیید مسائل داخلی ترکیه، که درانداختن طرحی برای شکار لحظاتی تاریخی در کشور سوریه است. اکنون به هر علتی، عقبه استراتژیک تروریست های جبهه النصره هدف قرار گرفته شده است.

رژیم ترکیه حتی در صورت پیروزی بر کودتاچیان تا مدت ها درگیر تثبیت موقعیت حاکمیت درونی است و تمرکز لازم را برای توجه به اهداف برون مرزی از دست داده است. الان وقت آن است که ضرباتی کاری بر پیکره تروریست های سوری وارد شود. امیدوارم قدردان این لحظات تاریخی باشیم.

عبرتی هم که از ماجرای ترکیه باید گرفت مربوط به ضعف اطلاعاتی نهادهای حاکمیتی این کشور است. اگر باور کنیم تحرکاتی گسترده برای تحقق بخشیدن به کودتا در آن وسعتی که دیده ایم از چشمان مسئولان امنیتی ترکیه مخفی مانده است چاره ای جز این نیست که خلأ مسئولیت شناسی نهادهای اطلاعاتی این کشور را عنصری تعیین کننده در وقایع اخیر بدانیم. البته بنا به تجربه، حتی اگر ضعف سیستم اطلاعاتی دولت ترکیه را بپذیریم بعید است که بتوان غفلت و بی اطلاعی نهادها و سازمان های جاسوسی مرتبط با آمریکا و انگلیس و اسرائیل را هم پذیرفت. با این حال جای پرسش درباره علت سکوت و عدم اطلاع رسانی دولت های مذکور جهت پیشگیری از کودتایی با این وسعت و دامنه تخریب همچنان باقی خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرفی برای بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۹ ب.ظ

این وبلاگ قرار نیست رویکرد شهری داشته باشد. برای همین سعی می کنم نود و نه درصد مطالب را با نگاه ملی و جهانی به قلم بیاورم.

یک ماه و نیم گذشته را در بابل بودم. در جریان بسیاری از امور جاری شهر به طور مستقیم و بی واسطه قرار داشتم. البته در قم هم که هستم تلاش داشته و دارم که در پیگیری مسائل مرتبط با زادگاهم جدیت به خرج دهم. اگر بخواهم خیلی مختصر قضاوتی درباره شهر خودم داشته باشم باید بگویم واقع امر آن است که بخش قابل توجهی از مسئولان این شهرستان در سطح و تراز مردم فرهیخته و مومن بابل نیستند. این افراد، مدیران کوچکی هستند که از خلأ موجود در فضای راهبردی شهر، بهره برده و توانسته اند سری میان سرها دربیاورند. بی تعارف و بی هیچ زمینه باندی و حزبی، معتقدم تعداد قابل ملاحظه ای از مسئولان تکیه زده بر مناصب مهم شهر بابل، فقط بر اثر سهل انگاری های نظارتی توانسته اند به چنین جایگاهی دست پیدا کنند.

من روی مردم شهرم، تعصب ندارم اما بر اساس واقعیات و درک و لمس شخصی خود فعالان فرهنگی و دینی و اجتماعی این شهر را چند سر و گردن بالاتر از همتایانشان در شهرهای دیگر می دانم با این وصف با تأسف شاهد روی کار آمدن مدیرانی در بعضی نهادهای دولتی و غیردولتی هستیم که در شأن این مردم نیستند.

شهرداری بابل با روی کار آمدن سرهنگ اردشیر (حسین) بیژنی گام های خوب و امیدوارکننده ای برداشته است. با این حال به گمانم تعارضات ذهنی مدیر پنهان عرصه شهرداری یعنی آقای ج ب عزیز و فاصله فکری او با بعضی آرمان های اصیل انقلاب اسلامی، دیر یا زود تقابلی ناگریز را بین جامعه مذهبی بابل با شهردار خدومشان رقم خواهد زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پان ایرانیسم در سوریه!!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ب.ظ

http://beytozahra.org/dl/seda/ramezan/1395/shab21_950406/ramzan_shab21_95040602.mp3


این فایل هم صوتی است کمتر از ده دقیقه وقت بگذارید لطفا!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

الهی هیچ وقت برنگرده جنگ!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۰ ب.ظ

هیچ کس از جنگ خوشش نمی آید. جنگ خرابی و ویرانی و مرگ و اسارت و نقصان عضو و آوارگی و .... به دنبال دارد. ما هم اگر از خاطرات جنگ می گوییم نه از باب جنگ طلبی که از برای عرض ارادت به ساحت شهیدان بی ادعای راه دفاع از دین و ملت و نیز درس آموزی از مکتب و فرهنگ به جا مانده از دوران باشکوه دفاع مقدس است. این حرف را تا اینجا داشته باشید.

کشوری که به خاطر مواضع ضد استکباری و حمایت از مظلومین و پابرهنگان عالم، هر ساعت مورد تهدید بیگانگان و دشمنان قرار دارد باید ظاهرش را به گونه ای حفظ کند که بدخواهان گمان نکنند جنگ، پاشنه آشیل این مملکت است و هر بار که بخواهند می توانند با استفاده از این نقطه ضعف، فشاری را بر مردم کشور تحمیل نمایند. از این جهت باید گفت هر پیامی که در رسانه های رسمی و غیررسمی کشور طرح شده و بنای آن بر ترس از جنگ و حمله دشمنان باشد بی تردید بر ضد منافع ملی محسوب خواهد شد.

دیشب برنامه پربیننده خندوانه، چند بار این پیام را تکرار کرد که الهی هیچ وقت برنگرده جنگ!

البته شکی نیست که خندوانه با توجه به رویکردهای آشکاری که اتخاذ کرده در واقع تریبونی برای نهادینه سازی فرهنگ مطلوب دولت یازدهم است. از این رو، انفعال در مقابل زیاده خواهان و امپریالیسم جهانی، برای این طیف از خانواده انقلاب، تفکری معمول و راهبردی شمرده می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضد ولایت، نداریم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ب.ظ


هیچ کس ضد ولایت نیست اما بعضی ها ضد ولایت فقیه هستند!     این فایل صوتی را از دست ندهید:


http://beytozahra.org/dl/seda/ramezan/1395/shab19_950404/ramzan_shab19_95040402.mp3

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به یاد مسجد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۳ ق.ظ

یاد شیرین همه عزیزان نمازگزار مسجد النبی حکیم آباد بابل را از خاطرم محو نخواهم کرد. رمضان امسال چقدر دلچسب بود


  • سیدحمید مشتاقی نیا

مریدان حبیب، دعاگوی این مرد باشند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ

حبیب مرد خدایش بیامرزد.

آنهایی که امروز به حرف آمده اند و برایش سینه چاک می کنند و به خاطر عدم اجرای کنسرتش در ایران دل می سوزانند و زمین و زمان را به هم می دوزند یک نکته را از یاد نبرند.

حبیبی که دوستش دارند سالها آرزو داشت با درخواست بازگشتش به ایران موافقت شود، اما دولتهای وقت که اتفاقا مورد حمایت همین جماعت سینه چاک هستند به درخواست او وقعی ننهادند و البته از طرف این حامیان نو رس و تازه از راه رسیده هم هیچگاه مورد شماتت قرار نگرفتند.

حبیب در زمان ریاست جمهوری مردی مجوز اقامت و بازگشت دائم به موطنش را دریافت کرد که بیشترین انگ ها و تهمت ها را در مخالفت با فرهنگ و هنر از سوی حضرات پرهیاهو تحمل کرده بود.

دوستداران حبیب دعاگوی مردی نجیب باشند که بی هیچ ادعایی از آن هنرمند فقید حمایت کرد و در این راه حتی از سوی بعضی حامیانش مورد وهن قرار گرفت.

حامیان یک شبه حبیب اگر میتوانند زیر تابوت او را گرفته و تا سرای ابدی مشایعت کنند فراموش نکنند که: من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پدر شهید رجایی فر و اصل ۱۱۰ قانون اساسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ب.ظ

پدر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر می گفت: من یک فرزندم را سالها پیش در راه امام از دست دادم.

حرفش جای تعجب داشت. در ظاهر، او تنها پدر یک شهید بود که در خانطومان جاودانه شد.

گفت: سال ۵۹ دیدم تلویزیون می گوید حال امام خوب نیست. قلب او ناراحت است و باید برای سلامتی اش دست به دعا برد.

از حالت خبر این طور احساس کردم که امام ساعت های آخر حیات مبارکش را سپری می کند. دلم شکست. رو کردم به خدا و گفتم من یا یکی از فرزندان خردسالم را از دنیا ببرد و عوضش عمر امام را طولانی کند.

شب در خواب گردابی سبزرنگ را دیدم که آمد و یکی از فرزندانم را در بر گرفت.

صبح به همسرم گفتم امروز یا من از این دنیا می روم یا یکی از فرزندانمان؛ اما ناراحت نباش که خدا در ازای این مصیبت، عمر اماممان را طولانی تر می کند. آن روز یکی از فرزندانم مرد و ساعاتی بعد اخبار، سلامتی امام را اعلام کرد...

یک سوزن به خود: من اگر از خط امام و راه و مکتب پیرخمین دم می زنم دنبال نفع و امتیاز شخصی خودم هستم. این پیرمرد ساده دل روستایی در کامیکلای بندپی بابل، یار بی ادعا اما صدیق خمینی کبیر است.

یک جوالدوز به دیگران: آنهایی که می گویند ولایت فقیه را تنها بر اساس قانون اساسی قبول دارند بدانند که جز اکسیر عشق و دلدادگی نمی تواند چنین یارانی را برای ولی خدا تربیت کند. هیچ کس مثلا به خاطر بند ۸ اصل ۱۱۰ قانون اساسی حاضر نیست روی میدان مین غلت زده و جانش را در طبق اخلاص فدای آرمانهای ولایت فقیه بنماید.

حرف آخر: نظام مقدس ما اگر هنوز زنده و پابرجاست و از دل طوفانهای سهمگین توطئه ها و فتنه های ناتمام به سلامت گذر کرده نه به خاطر کار فرهنگی و سیاسی من یا فلان سازمان و ارگان که از صدقه سر صاحب نفسانی حق سیرت چون پدر شهید حسن رجایی فر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا علام الغیوب!!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۵ ب.ظ

عالم کسی است که در یک زمینه علمی تبحر و اشراف داشته باشد اما علامه به کسی می گویند که وسعت علمش فراتر از یک موضوع قرار داشته و در چند زمینه علمی دارای تسلط باشد. 

حضرت امام استاد مسلم و صاحب نظر در رشته هایی چون فقه، اصول، فلسفه، عرفان، اخلاق، تفسیر، ادبیات و ... بود ولی اقایی که داعیه دار شاگردی امام است هیچ گاه به او علامه نگفت. 

ان وقت همین فرد می اید و به نوه امام که در نهایت شاید فقط در زمینه فقه دارای تسلطی نسبی باشد، می گوید علامه! 

به نظر شما باید به حسن نیت، عدم غرض ورزی، انصاف و صداقت این فرد اعتماد کرد؟ یعنی می توان گفت کاسه ای زیر نیم کاسه نیست؟!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرق ما با خبرگان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۵۵ ب.ظ

طرف می گفت: آخه این چه خداییه؟ چرا دعاهای منو مستجاب نمی کنه؟ گفتم: خب مرد حساب! اگه قرار بود هر چی تو میگی اون بگه چشم اونوقت تو خدا بودی، اون بنده!

حالا شده ماجرای انتخاب رئیس خبرگان. اونطرفیا میگن: چرا نمایندگان مجلس خبرگان، اونی که ما دلمون می خواستو انتخاب نکردنو نظرشون با ما تفاوت داشت؟!

یکی نیست بگه: آخه مرد حساب! اگه قرار بود نظر کارشناسی "خبره ها"ی جامعه، با غیرکارشناس ها یکی باشه دیگه دلیلی نداشت مجلسی به اسم "خبرگان" تشکیل بشه و مهم ترین کار کشورو بسپارن دستشون. اصلاً واسه همینه که به اونا میگن خبره!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وصیت نامه شهید مدافع حرم سید رضا طاهر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۶ ب.ظ

((به نام خدای شهیدان))

بگو ای پیغمبر اگر در خانه های خود هم بودید باز آنان که سرنوشتشان در قضای الهی کشته شدن است از خانه  به قتلگاه باپای خود البته بیرون می آمدند. آیه 154 آل عمران صفحه 70


حال آن که قرار است هر کسی که یک روز به دنیا آمده یک روز از دنیا رود چه خوب است با شهادت باشد ، شهادت در راه دفاع از حریم آل الله.
 ای مردم بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده بلکه بخاطر حفظ حرم آل الله و همچنین نگه داشتن جبهه و مقاومت در آن سوی مرز ها بوده تا این که جبهه دشمن به مرز های ما کشیده نشود.
به تاسی از گفته رهبر فقیدم حضرت امام خمینی (ره) : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت ما آسیبی نرسد.
حال که زعامت این کشتی پر تلاطم به دست با کفایت رهبر عزیزتر از جانم افتاده  و ایشان نیز به حق آن را سکانداری نموده ، ایشان را در این امر یاری کنید تا بار دیگر علی تنها نماند.
امیدوارم این قطره خون نا قابلم در درگاه ایزدمنان قیمت داشته باشد و درخت مقاومت اسلامی با آنان تنومند گشته و باعث بیداری مردم مسلمان جهان گردد.
94/8/21        7:45
—----------------------------------------------------------------------
🔴خصوصی:

ای همسرم ، ای عزیزتر از جانم از این که رفیق نیم راه بوده ام شرمنده ام. تو را به همان خدایی میسپارم که به طفل صغیرم روزی می دهد به پسرم بگو که چرا به این راه رفتم و هدفم زندگی عزتمندانه ایران و ایرانی و مردم مسلمان بوده است.
ای پدرم و ای مادرم زیاد گریه و زاری نکنید چرا که دشمن در آرزوی دیدن اشک شماست و این آرزو را به دلشان بگذارید و قوی باشید.
سید رضا طاهر


  • سیدحمید مشتاقی نیا

با عهدشکنان چه باید کرد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ

شما تعهّد میسپارید و امضا میکنید، گوش نمیدهند! میثاق می‌بندید، عمل نمیکنند! قرارداد میکنید، امضا نمیکنند! اینها نه چون ایمان ندارند و کافر هستند عمل نمی‌کنند، چون میشود با کافر هم کنار آمد! سرّ اینکه میگوییم با اینها مبارزه کنید، نه برای این است که «إنَّهم لا اِیمانَ لهم» و اینها کافر هستند، بلکه ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ﴾؛ اینها یمین، سوگند، میثاق، قطعنامه و امضا، هیچ چیزی را رعایت نمیکنند! چگونه میخواهید با اینها زندگی کنید؟ آیت الله جوادی آملی تفسیر سوره محمد ص جلسه4

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از چابهار به سعدآباد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۸ ب.ظ

از چابهار به سعدآباد!

نامه سرگشاده یک بسیجی به رئیس جمهور

جناب آقای روحانی سلام

من عباس گنجی، یکی از بسیجیان شهر زیبا و بندری چابهار هستم که در روزهای اخیر، نقشی اساسی در پایین کشیدن پرچم ظلم و استکبار از فراز این خطه لاله گون داشتم.

هنوز کسی به این پرسش کلیدی! پاسخ نداده که به راستی در اجلاسی که فقط سران کشورهای حاشیه اقیانوس هند در آن دعوت هستند – و البته تقریباً اکثریتشان هم به برکت دیپلماسی موفق! دولت شما روی خوشی به این دعوت نشان ندادند – چرا پرچم دولت متخاصمی به اهتزاز در می آید که هیچ ارتباطی با موضوع این اجلاسیه ندارد؟

اگر شما که مدعی مشی اعتدالی هستید این اقدام افراط گرایانه مسئولان زیر مجموعه اجرایی تان را توضیح بدهید ممنون می شوم. لطفاً توضیح بدهید چرا میلیون ها تومان از بودجه بیت المال مسلمین در عصر خالی بودن خزانه! خرج برگزاری همایشی شد که حتی رسانه های دولتی هم نتوانستند یک خروجی برای اثبات فایده آن پیدا نمایند؟ چرا حتی کشورهای کوچک منطقه به جای اعزام مسئولان بلندپایه ای که مدعو این اجلاس بودند چند بازرگان معمولی! را به ایران فرستاده و اینگونه جایگاه سیاست خارجه نظام مقتدر اسلامی را در عرصه بین الملل به سخره گرفتند؟

به راستی شیرین کاری برای کدخدا چقدر می ارزد که درست در روزهایی که ملت ایران لاله های آغشته به خون میهن را از کربلای خانطومان در جای جای این وطن عزیز به دوش می کشد در دولت شما مسئولانی پیدا می شوند که با افتخار و بی هیچ مبالاتی دنبال بزک کردن چهره پلید دولتی هستند که یا خودش همواره کمر به انهدام این مرزو و بوم بسته بود و یا پرورش دهنده قاتلین این ملت بیگناه و مظلوم، همچون وهابیت خبیث و ... بوده است؟!

جناب پرزیدنت! آب های نیلگون خلیج فارس، آغشته به خون پاک رادمردانی چون نادر مهدوی و بیژن گرد و ... است که اسمشان هم بر تن ژنرال های سفاک آمریکایی لرزه می اندازد. مردم چابهار اگر پرچم نامبارک ایالات متحده را از فراز شهر خود به پایین کشانده و آتش زدند خواستند این پیام را به سران کاخ سفید و دیگر گرگ های جهانخوار برسانند که اگر دشمنان نگاه کجی به این کشور بیندازند نه با مدعیان دیپلماسی لبخند و انفعال، بلکه با غیرتمندان میراث دار خون شهدای ناوچه پیکان و دیگر شهدای نبرد مستقیم با آمریکا طرف خواهند بود.

ما تا انتقام خون شهدای مظلوم هواپیمای مسافربری ایرباس را نگیریم، خلیج فارس را مدفن یانکی ها قرار خواهیم داد.

آقای روحانی! این روزها واژه دیاثت سیاسی به سیاستمداران و یا اشخاصی گفته می شود که ناموس میهن را برای یک لحظه لبخند مکارانه دشمن به حراج می گذارند. شما جای ما باشید به کسانی که با چنین بی شرمی، نکبت برافراشتن پرچم آمریکای جنایتکار را به رغم همه خیانت ها و غارتگری هایی که همچنان در حال تکرار است؛ به نام خود ثبت می کنند، چه لقبی خواهید داد؟!

منتظرم ببینم شما که هر بار پس از فرمایشات راهبردی و تعیین کننده رهبر معظم انقلاب، درست در نقطه مقابل آن به ارائه گفتمانی مبتنی بر خاستگاه ضعف و وادادگی در مقابل نظام سلطه می پردازید، این روزها که آقا کدخدایتان را شیطان اکبر لقب داده به دنبال چه واژه و عبارتی برای دلخوشی او می گردید؟ دعا می کنم که همگان اجر اعمال خود را فقط از درگاه خدا طلب نمایند نه از کاخ کدخدا!

والسلام علی عبادالله الصالحین. عباس گنجی بندر چابهار. نیمه شعبان 1395 هجری شمسی

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا