اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فضای مجازی» ثبت شده است

آه نفرین، آه حسرت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۲۲ ق.ظ

راهنمای بازدید از کامل ترین شهر پابرجای رومی، افسوس (Ephesus)

 

حالا که دارد به پنجاه سالگی می رسد و نیم قرن از زندگی اش می گذرد عاقل شده و به گذشته با انصاف بیشتری می نگرد. حالا دارد اعتراف می کند که شاید دیگری بشنود و بخواند و عبرت گرفته و این اشتباه را تکرار نکند.

اهل یکی از شهرهای جنوب است. نگاهش به ازدواج، متناسب با فضای عشیره شکل گرفت. پسردایی اش که آمد خواستگاری زیر بار رفت و با خوشحالی پذیرفت. از کودکی قبولش داشت که پسری خوب و سر به زیر است. احساس می کرد خوشبخت ترین دختر روی زمین است. به دخترهای بزرگ تر از خودش که هنوز مجرد مانده بودند فخر می فروخت. خودش می گفت در خانواده ما نوعی حسادت بین اقوام حاکم است که کمتر جایی دیده می شود. همان دوره نامزدی، فراز و نشیب های زندگی شروع شد. پسر، مادری بود و این مساله توی کت همسر جوانش نمی رفت. برای آنکه دلش را خنک ساخته و شاید گوی رقابت را از زن دیگر که زندایی و مادر شوهر بود برباید شروع کرد به طرح خواسته های الکی و من درآوردی و ناتمام. این ویژگی را البته از کودکی به ارث برده بود. عزیز دردانه خانواده بود و دیگر یاد گرفت با لج و قهر و جیغ و دعوا می تواند به هر آنچه می خواهد برسد. زندگی جدیدش اما هنوز قوام نیافته بود که فهرست بلندبالای خواسته هایش را به خط کرد. این جا برویم، آن جا نرویم، این را بخر، این کار را به جای من انجام بده و... شوهر طاقت از کف داد. وسوسه های مادر و حسادت همسر او را به ستوه آورده بود. آخرش از کوره در رفت و زد زیر گوش نامزدش. بعد هر چه عذرخواهی کرد تأثیری نداشت. دختر به فکر انتقام بود. پسر خاله اش آمد زیر گوشش خواند همسرت را جایی دیده ام که پاتوق موادی هاست. شبی هم خواب دید یکی می گوید طلاق بگیر. نشست توی فامیل پر کرد که همسرم معتاد است و امام زمان از من خواسته طلاق بگیرم! هر چه می گفتند شوهرت نظامی است، آزمایش هم داده و معتاد نیست باز کار خودش را می کرد. مرد جوان او را دوست داشت ولی دیگر این زندگی زندگی نمی شد. رفت و طلاقش داد و دلشکسته و رنجور دیگر هیچگاه زن نگرفت. کل خانواده نشستند همدیگر را نفرین کردند. معتقد بوده و هستند که نفرینشان اثر دارد.

دختر شادمان از این فتح بزرگ منتظر خواستگار جدید ماند که به جایی نرسید. چند نفری می آمدند یا قطع عضو و بیمار بودند یا پیر و فرتوت و یا برای تجدید فراش. او اما می خواست ازدواجی کند که چشم دخترهای فامیل را در بیاورد و روی خانواده همسر سابقش را کم کند. نشد که نشد. افتاد توی فضای مجازی حالا که به شهر و دیار خودشان امیدی نبود بتواند از شهرهای دیگر جوان خوشتیپ پولدار مشهور مجردی را شکار کند. دید نمی شود. جوانهای پاک که اهل این حرفها نیستند. ناپاکها هم او را زنگ تفریح خود می خواستند. این شکستهای پیاپی روان و اعصابش را به هم ریخت. غیر قابل تحمل شده بود. اطرافیانش از اینکه با او باشند فرار می کردند. دیگر حاضر بود همسر چندم مردی پولدار اما خوشتیپ و اهل شهرهای بزرگ و بالا! بشود. باز همان تجربه تکرار شد. پاکها مسیر خودشان را می رفتند، ناپاکها راه خودشان.

الان حدود نیم قرن از زندگی اش می گذرد. دندان هایش زرد اما گیسوانش سفید شده اند. کمی عاقلانه تر به گذشته نگاه می کند. می گوید اگر اهل لجبازی نبود اوضاع بهتری داشت. چرا حواسش به حسادتهای موروثی فامیل نبود؟ پسرخاله اش شاید شیطنت کرده باشد. با مادرشوهرش می توانست بیشتر مدارا کند. با شوهرش می توانست بهتر صحبت کند و فرصت بیشتری بدهد. مرگ و میر فامیل، فقر و بیکاری، عزب ماندن خواهرها و برادرها، روان پریشی و ... شاید نتیجه و انعکاس همان نفرین ها باشد. در این مدت دست و دل چند مرد را لرزانده و هوس گناه را به سرشان انداخته است؟ با زندگی چند مرد متأهل بازی کرده است؟ حالا از خدا میخواهد پولی دستش برسد از این شهر و دیار برود، فضای مجازی را هم ببوسد و در نقطه ای دور دست در تنهایی و خلوت خود انتظار مرگ را بکشد... کاش جوانها از تجربه پیرها عبرت بگیرند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درز مدرن فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ق.ظ

فیلم سینمایی هتل کامل

 

راستش را بخواهید فیلم یا کتابی را که می بینم و می خوانم اول از همه دنبال نقطه ای مثبت از آن می گردم که به دیگران هم بگویم و برجسته اش کنم. حتی بعضی آثار که در جامعه به اثری منفی شهرت یافته اند را سعی می کنم لااقل در حدی اندک هم که شده تعبیر به خیر کنم. فیلم هتل را هر چقدر ورانداز کردم نکته درخوری نیافتم جز در یک مورد. آنجا که در فروشگاهی در کیش، یکی از لباسها موقع پرو پاره می شود؛ آن را یواشکی سرجایش بر می گردانند. زن و شوهری جوان از راه می رسند و زن دقیقا همان لباس را بر می دارد. پارگی آن را نگاه می کند و با ذوق و وجد به همسرش می گوید: چه درز مدرنی!

این تعبیر کوتاه، کنایه از تفکر لایه هایی از جامعه دارد که به هر پدیده ای از سر خودباختگی نگاه می کنند. جماعتی که هر چه از غرب می بینند و می شنوند را نشانه برجستگی و تمدن آنها دانسته و هر چه از خود دارند را مستوجب عقب افتادگی و خجلت تلقی می نمایند. بعضی عزیزان روستایی ما هم متاسفانه اینطور هستند. گمان می کنند هر چه در تهران یا شهرهای بالا! می گذرد نیک و مایه افتخار است.

نقدهایی که درباره هتل بود را در فضای مجازی جستجو کردم. حتی یکنفر از این فیلم به عنوان اثر هنری یا لااقل طنز، تمجید نکرد. همه حتی منتقدان غیر ارزشی هم معتقد بودند این فیلم، نمونه ای مبتذل و گیشه ای از آثار سینمای ایران است که با بر هم چسباندن شوخی های جلف اروتیک اینستاگرامی به تولید رسیده است.

خب حالا حساب کنید همین فیلم به عنوان دومین اثر پرفروش سینمای طنز ایران مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و بالطبع کارگردانهای دیگر هم که سودای فروش بیشتر داشته باشند به همین سبک و سیاق حرکت خواهند کرد.

درز مدرنی که در وصف لباسی جر خورده به کار رفت در واقع توصیف وضعیت نوین فرهنگی جامعه است که به میمنت حاکمیت بی حد و مرز و رهاشدگی بی حساب و کتاب فضای مجازی، ذائقه لایه هایی از عموم و حتی خواص هنری را به سمت پوچ گرایی و پذیرش لودگی و هنجارشکنی اجتماعی و لذت طلبی صرف سوق داده است. درز مدرن خودباختگی و غفلت گزینی که اگر اصلاح و ترمیم نشود به شکاف عمیق تمدنی تبدیل شده و به مرور داشته های هویتی و تاریخی و ارزشی ملتی با عقبه عظیم فرهنگی را به حاشیه خواهد راند. مدیریت سیاسی جهان مبتنی بر فرهنگ و رسانه است. فریب جماعتی که فرق اصل و بدل را ندانند برای اهل طمع، دشوار نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این قانون ابلاغ نخواهد شد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

‫پخش زنده: کنسرت آنلاین بدون حجاب پرستو احمدی با نام «کنسرت کاروانسرا» -  YouTube‬‎

 

قالیباف قانون عفاف و حجاب را ابلاغ نخواهد کرد. بهانه اش هم مخالفت نهادی بالادستی است. رسانه های همسو هم شایعه کردند منظوش شعام است که البته تکذیب شد.

عدم ابلاغ این لایحه دو علت دارد. یکی اش همین ذی نفع بودن رییس مجلس در شرکت سهامی دولت است که در ازای چند پست و میز تپل مپل که نصیب دوستان همپالکی گردید چشم بر بسیاری از کاستی ها بست و رسالت نظارتی مجلس را زیر پا گذاشت.

دلیل دیگر اما فراتر از زد و بندهای سیاسی به مسأله ای روانی بر میگردد.

الان را نگاه نکنید که اصلاح طلبها همپیمان مشفق قالیباف شده، قربان صدقه اش رفته و او را رفیق قافله ساخته اند. آن اوایل که محمدباقر از عرصه نظامی به ورطه سیاست غلتید انبوه رسانه های زنجیری مدعی اصلاح طلبی در حرکتی تخریبی او را "رضاخان اسلامی" می خواندند. ویژگی رضاخانی البته در بعضی موارد چنانکه در مدیریت مجلس و خفه ساختن صدای منتقدان دیده میشود کم و بیش در وجود او به چشم می آید؛ اما خب واژه اسلامی اش محل مناقشه است.

هنوز هم در اینترنت جستجو کنید وصف مخرب رضاشاه یا رضاخان اسلامی با کلید واژه قالیباف گره خورده است. 

خودتان را بگذارید جای این سردار خاکستری ما. اگر قانون عفاف و حجاب را ابلاغ کند چه اتفاقی در تاریخ می افتد؟ می گویند یک بار رضاخان پهلوی کشف حجاب را اجباری کرد یکبار هم رضاخان اسلامی حجاب را اجباری ساخت. این انگ تا ابد بر پیشانی او باقی خواهد ماند به گونه ای که دهها سفارشی نویس و قلم فروش طیف وابسته و فیک نیوزهای مواجب بگیر هم یارای زدودن آن را نخواهند داشت. گذشت آن زمانی که امام می فرمود ما باید همه عشقمان به خدا باشد نه تاریخ.

پیش بینی میشود این قانون هیچگاه ابلاغ نخواهد شد و میلیاردها تومان هزینه ای که بابت تشکیل جلسات و بحث و بررسی پیرامون آن از جیب بیت المال پرداخت شد را باید هدر رفته دانست.

این وسط اما نکته ای را نباید از نظر دور نگاه داشت.

صرف ایده قانون نویسی جدید برای مقابله با معضل بدحجابی به خودی خودی مکمل و مروج این پدیده ضدفرهنگی بود. سالهای سال مأموران انتظامی و حتی مردم عادی با تکیه بر قوانین جاری به کنترل وضعیت حجاب و عفاف می پرداختند. تصمیم ناگهانی و غیرضروری بر تصویب قانونی جدید که دو سال به طول انجامید، ضابطین قضایی و نهادهای نظارتی را در هاله ای از سردرگمی و انفعال و بی تفاوتی فرو برد که زمینه ساز گسترش کشف حجاب و رواج بی عفتی گردید. حالا هم که اساسا این قانون اصلا قرار نیست ابلاغ و اجرا شود.

دولت هم که بهانه خوبی پیدا کرده تا مثل جار و جنجال پیرامون فضای مجازی و فیلترینگ با نفی قانون و دامن زدن به مساله ای که در حوزه اختیارات دولت نیست، عملکرد ضعیف خود در توقف طرحهای اجرایی و شتاب در گرانی و ... که منبعث از بی برنامگی دولتمردان و ناتوانی شخص رییس جمهور است را به حاشیه براند.

ناگفته مبرهن است که عادی سازی کشف حجاب بنا بر شواهد مکرر موجود فراتر از مقوله روسری بوده و در نهایت منجر به توسری به اصل اقتدار حاکمیت خواهد شد. این وسط با توجه به خروج دولت و مجلس از گردونه اثرگذاری اجتماعی انتظار می رود قوه قضاییه لااقل به حرمت لباس موجّه سران آن نسبت به دفاع از ارزشها غیرت و همت نشان داده و با تمسک به قوانین موجود از اشاعه بیشتر مصادیق فساد و فحشا که زمینه ساز هرج و مرج اجتماعی است جلوگیری نماید. کیست که نداند در مملکت اسلامی مسئولی که برای اسلام قدم برندارد مشروعیت تصدی امور را نخواهد داشت.

مساله ما البته فقط حجاب نیست. عقب نشینی از عمل به آموزه ها و سبک زندگی و مدیریت دینی در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و معماری و اجتماعی و ... هسته اصیل مدافعان اسلام و انقلاب را دچار تردید خواهد ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایتای بد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ

دانلود برنامه ایتا، نصب پیام رسان ایتا (Eitaa) | بازار

 

من طرفدار سکوهای مجازی تولید داخل هستم. از وقتی اینستا و واتساپ فیلتر شد اصلا سراغشان نرفتم با این که فعالیت نسبتا اثرگذاری در اینستا داشتم. از ایتا یکسری گله های فنی است که بارها بیان شده اما 

مدتی قبل یکی از طلاب فعال میگفت به خاطر نقد چندباره نسبت به یک منبری معروف حامی قالیباف کانالش چند ساعتی بسته شد و از مدیریت ایتا اخطار گرفت که بخواهد دوباره از آن بابا نقد بنویسد بساط کانالش کلا جمع خواهد شد! اخیرا یکی از کانالهای پرطرفدار حوزوی که به مسائل این صنف می پردازد از مسئولان ایتا تذکر چندباره دریافت کرده که فلان مطلب را باید منتشر کند یا نکند! ماجرای بستن کانال سعیدیسم به خاطر انتقاد از ایتا را هم که شنیده اید. با این وصف منتقدان حزب اللهی فعال در ایتا علاوه بر تحت نظر قرار داشتن از سوی نهادهای قضایی و امنیتی موازی که باید حواسشان صرف مراقبت از امنیت شهدایی چون اسماعیل هنیه و فخری زاده و ... باشد از این پس باید جوابگوی ذوق و سلیقه و گرایشات مدیران شبکه ایتا هم باشند! تنها حامیان ایتا بچه های ارزشی و انقلابی هستند که به نظر می رسد تداوم تنگ نظری مدیران این مجموعه در نهایت منجر به شکست خودشان و بدنامی برای سکوهای پیام رسان تولید داخل میگردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جیغ بنفش اصلاح طلبان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۳۵ ق.ظ

پرونده نجفی بسته‌ شد؛ قتل استاد عمدی بود | ایندیپندنت فارسی

 

مشکلات آموزشی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش آنقدر زیاد هست که رقص دستجمعی دانش آموزان پسر در مراسم صبحگاه مدرسه ارزشی برای پرداختن در نفی و اثبات و رد و تاییدش ندارد؛

اما حالا که اصلاح طلبان بابل از این فرصت به زعم خود طلایی برای عقده گشایی در فضای رسانه بهره برده و علاوه بر سهم خواهی از این وزارت به دنبال تغییر فضای مطالبات مردمی و کم رنگ سازی اولویت هایی چون گرانی و بیکاری و رکود و بی برنامگی دولت و برجسته نمایی از معضلات درجه چندم مثل فیلترینگ و رقص در مدارس و ... هستند بد نیست یادآوری شویم که وزیر مطلوب این جماعت در وزارتخانه مذکور کسی نیست جز محمدعلی نجفی که اسطوره آزادی و پایبندی به حقوق زن و ... است! همانقدر که شعار ناموس پرستی به قواره اغتشاشگران غیرت ستیز تنبان شل نمی آید، حمایت از آزادی و احترام به حقوق انسانی و ... گنده تر از دهان اصلاح طلبان سفیدشوی نجفی قاتل است.

راستی جناب فاطمی نماینده هاشمی پرست بابل که در دولت قابل هر روز مشکلات مردم در کشاورزی و صنعت و خدمات عمومی را فریاد میزد نمیخواهد جواب بدهد که چرا به یکباره با تغییر دولت و روی کار آمدن همپالکی های بی برنامه اش مهر سکوت بر لب زده و تنها مطالبه اش آزادی رقص در مدارس است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجازی فقط کامپیوتر نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۳:۲۳ ب.ظ

فکر و تفکر چیست؟ (تعریف تفکر و فکر در روانشناسی)

 

روزی که انسان بتواند یکی مثل خودش را یعنی شبیه به خودش در جان و جسم خلق کند، یا آن روز که دیگر حریم و امنیتی باقی نماند و انسان ها نتوانند حتی آنچه در ذهن شان میگذرد را مستور نگاه دارند، قیامت خواهد شد، دستکم صاحب ما ظهور خواهد کرد.

بگذارید به جای واژه "فضای مجازی" از عبارت "فضای دیگر" استفاده کنیم.

فضای مجازی یک جلوه از فضای دیگر است. ما فضاهای مختلفی داریم در کلیّت های متفاوت می توانیم نفس بکشیم.

هر یک از این فضاها هم میتواند فضای واقعی باشد و البته آگاهیم که واقعیت مساوی و مترادف با حقیقت نیست.

شاید اگر پیش تر درباره عالم ذر صحبت می شد یا از عالم مُثُل ارسطوو افلاطون حرفی به میان می آمد یا اگر می گفتیم انسانها در خوابند و چون بمیرند بیدار خواهند شد برای خیلی ها قابل درک نبود. فضای مجازی یک نمونه از امکان و قابلیت درک این محتواست که میتوان اینجا بود و جای دیگر زیست. میتوانی در خانه نشسته باشی در بازی و فکر و مراوده دیگری در نقطه دیگر باشی. بعد که سر از رایانه بیرون می کشی انگار خواب بوده ای و بیدار شده ای. مرگ همین احساس برای پیوستن به حقیقت را در انسان ایجاد می کند. از عالم واقع جدا می شوی و به حق آنچه که باید، می رسی و هشیار می شوی.

هر حقیقتی، مجازی دارد درست مثل هر طلا که بدلی برایش ساخته شده و داروی اصل که مشابهی هم دارد.

یکی با همین طلای بدلی سر ذوق می آید و خاطرش شاد می گردد. یکی که چاره ندارد به داروی مشابه دلخوش می گردد و بقیه کار را به خدا می سپارد.

در "روش تحقیق" می آموزید چگونه وارد شدن، چگونه دیدن و تحلیل کردن در برداشتهایتان تأثیر خواهد داشت. آدم خوشبین جهانبینی متفاوتی با آدم بدبین دارد. اصلاً برای همین است که رأی دو قاضی بر مبنای یک کتاب، با هم متفاوت می گردد.

آدمی که اعتماد می کند با آن که اهل تردید و شک است نگاه متفاوتی دارد. چطور فکر کردن در چگونه زیستن اثر دارد. یکی نان و پنیری می خورد، می خندد گویی که پادشاه عالم است، یکی غرق در پول، حرص و طمعی آزاردهنده به جانش افتاده و کامش را تلخ ساخته است. چه بسیار فقرایی که غنی هستند چه بسیار ثروتمندانی که گداصفتند. حسّ فقر بدتر از خود فقر است. هر کس در عالم مجازی خودساخته، ذهن تولیدی و پندار منتخب خود زیست می کند. در فضای دیگری قرار گرفته است.

احساس بر سبک نگاه و زندگی و رقم خوردن سرنوشت تأثیر می گذارد. شنیده اید که می گویند ترس برادر مرگ است! چه بسیار بیمارانی که از ترس مرگ، مرده اند و چه بسیار که با امید و توکل و سرخوشی، حیات دوباره یافته اند. این مسأله در بحران کرونا از همیشه عیان تر و شفاف تر بود.

انسان ها احساس متقابل همدیگر را درک می کنند. این فقط سگ یا درنده دیگری نیست که از چشم انسان ترسو به هول و بیم او پی برده و جری می شود، خود انسانها هم معمولا به ترس یا شهامت، عزت یا حقارت و... طرف مقابل آگاهی می یابند و بر مبنای همان با او رفتار می کنند.

حس و باور کنیم که شجاعیم، بی نیازیم، خوشبختیم، می توانیم و... حتی یغیروا ما بانفسهم. درونمان تغییر کند خودمان و جامعه هم تغییر می یابد. سواد رسانه فقط دقت در اخبار مجازی نیست. در زندگی خود باید آن گونه باشیم که با اراده و آگاهی گام برداریم. ملتی که تسلیم شایعه می شود نه فقط سواد رسانه ندارد، خودباوری و اراده اش نیز ضعیف است. درونش باید به گونه ای باشد باور کند منفعل و شکست پذیر نیست و از حقارت بیزار است.

ما همیشه دنبال فضای دیگری هستیم و به وضع موجود قناعت نمی کنیم. نه خوب است نه بد، گاهی خوب است گاهی بد. اما از خاطر نبریم انسان تابع اقتضائات درونی خود است. در طبع انسان زیاده خواهی و نیز کنجکاوی نهاده شده است.

این مجاز یا همان دنیا و فضای دیگری گاهی همین فضای مجازی است که ما را از وضع موجود بیرون می آورد، گاهی افکار خودمان است و قدرت وهم. جالب آن که گاهی برای وهم پول خرج میکنیم. یکی که ما را با فیلمش با کتابش با شبکه اجتماعی و نرم افزار ابداعی اش به ورای آنچه که اکنون در آن هستیم بکشاند. زیاد رفتن به آن سوی واقعیت موجود، دلتنگی برای "حال تبدیل به گذشته شده" را رقم می زند از این روست که به نمادها و تصاویر دهه های گذشته با حسرت و آه و دلتنگی می نگریم در حالی که همان وقت نگاه از سر بی اعتنایی داشتیم و الان نیز به لحظه موجود همین نگاه را داریم. هر لحظه عمر میتواند مجاز باشد یا واقعیت، بسته به این که آن لحظه در باور خود کجا بوده و در چه فضایی سیر کرده ایم.

بنابراین این که گفته می شود در آینده همه چیز در فضای مجازی رقم می خورد غلط است. انسان دوباره دلتنگ گذشته و یا از سر تنوع طلبی و زیاده خواهی و ... به فضایی ورای وضع موجودش گرویده و از دنیای مجازی واقعی به واقعیتی دیگر کوچ می کند. چه بسا سیر در مجازی و تبدیل آن به واقعی، فضای واقعی فعلی را در آینده به مجاز تبدیل کند. یعنی آنکه در خیابان راه می رود، خانواده تشکیل می دهد و کار می کند و مدرسه می رود احساس کند در دنیای مجازی است زیرا حیات گره خورده با هوش مصنوعی را به عنوان دنیای واقعی اش پذیرفته است. روزی که نامه می فرستادیم تصور نمی کردیم زمانی راه ارتباطی به نام ایمیل طراحی می شود که نیاز نیست برای رسیدن نامه خود روزها و هفته ها منتظر بمانیم، در آنی نامه به مقصد می رسد. الان حتی دیگر ایمیل هم قدیمی شده و به کنار رفته است. به یقین روزی می رسد که تلویزیون همراه با تصویر یک فیلم، بو و مزه و دما و ... داستان را هم به بیننده سرایت دهد. تغییر یک امر طبیعی است. خدا دنیا را بر اساس گردش آفریده. غرّه و مدعی خدایی نشویم که هر چه هستیم و هر چه می کنیم از مبدأ توحید است و یک لحظه اگر مهر و امضای او نباشد هیچیم و داشته هایمان باد هوا یا خاک زمین خواهد بود.

مدرسه و پول و ... همگی یک قرارداد و جعل هستند. می توانیم با توافقی دیگر به جایگزینی دیگر ورود کرده و این گزاره ها را کنار بگذاریم. زندگی همیشه قابل تغییر است، اگر خودمان تغییر کنیم. از هر فضایی که در آن هستیم میتوانیم جدا و به فضای بهتری منتقل شویم و زندگی خوش تری را تجربه کنیم، اگر فکر و باور و گرایشمان را تغییر دهیم. حتی خدا گفت من در نزد گمان شما هستم. آنگونه که خدا را بخواهیم و ببینیم زندگی ما را خواسته و دیده و خواهد ساخت. ذهن شما خانه شماست. آن را ساده و محکم و امن و بزرگ و زیبا بسازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ربات عاشق

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ

آخرین خبر | معرفی کتاب/ آشنایی با با آینده ای نه چندان دور با کتاب "ربات  عاشق"

 

رمان "ربات عاشق" را خواندم. قلم نویسنده، تواناست، ذهنش خلاق است و موضوعی بکر و جذاب را انتخاب کرده که خواننده را دنبال خود می کشاند. البته میشود ایراد طلبگی گرفت که مثلا از ابتدای داستان، پیوند مارکو و مریم قابل پیش بینی بود؛ عقد مرد مسیحی با زن مسلمان جائز نیست ولو محرمیت مجازی باشد که البته محرمیتی هم ایجاد نشد، علت جنگ بین دولتها لزوماً ایدئولوژی نیست. این شبهه را عده ای بی دین روی زبان مردم انداختند که نویسنده هم فریب خورد و چندبار در داستانش تکرار کرد و جالب آن که خودش در قسمتهای پایانی کتاب در فصلی که مربوط به جنگهای آخرالزمانی است علت آن را قدرت طلبی و زیاده خواهی بیان میکند. بزرگترین جنگهای تاریخ یعنی دو جنگ جهانی هم خاستگاه ایدئولوژیک نداشت. البته اعتقاد به بی دینی، خودش یک نوع ایدئولوژی است و...

روح، انرژی نیست، درون مایه و اصالت ذات انسان است که در مقابل عملکردش باید در آن دنیا حساب و کتاب پس بدهد به تناسخ باور نداریم و این طور نیست که روح سرگردان هر وقت تمایل پیدا کرد به بدن نوزادی در شرف تولد، ورود پیدا کرده و دوباره به زندگی باز گردد و... در صفحه 167 کتاب، گل حرفهای نویسنده بیان شده که مهم و آموزنده است: "هوش و آگاهی انسان نسل آلفا بسیار بالاتر از نسل قلبی است، اما در احساس ورزی ناتوان است؛ انگار قلب او فقط ماهیچه ای است که وظیفه پمپاژ خون را برعهده دارد. نسل آلفا، نوع دیگری از انسان است؛ انسانی ارتقا یافته یا تلفیق شده با فناوری. او از هیچ آیین و سنت خاصی پیروی نمی کند، بلکه تمامی اعمال و کردارش در خدمت منفعت ششخصی است."

در کل داستان جالبی بود. یک سری دغدغه های ذهنی که از قبل داشتم را دوباره پیش روی من پهن کرد. در یادداشت بعدی به این دغدغه ها و مشغولیات ذهنی متأثر از حاکمیت فضای مجازی می پردازم، به امید خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسخره بازی بود؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۳ ق.ظ

photo_2024-12-23_08-28-25_wwin.jpg

 

به نظر من که سر کاری است. یک خانم با حجابی معمولی و متمایل به تبرّج به عنوان طلبه که چه عرض کنم در سطح مجتهد و مرجع و علامه در فضای مجازی معرفی شود. این کانال بسته شد ولی واقعا باید مراقب این نوع مسخره بازی ها بود. هر چیزی را به هجو و بازی نگیرند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتمام حجت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

مخوف ترین تحلیل و تصویری که در خصوص اوضاع سوریه ذهن مرا آزار میدهد اطاعت ناپذیری و فرمان گریزی نیرهای مسلح این کشور از فرماندهی کل قواست. 

از قول اسد و نیز مسئولان ایرانی و دیگر همپیانان جبهه مقاومت گفته می شود که تصور نمی شد نیروهای ارتش اسد در این حد ضعیف و منفعل عمل نموده و با نهایت سرعت بدون مقاومت از مواضع خود عقب نشینی کنند.

در رصد و تحلیل این وضعیت، ورای مسائل مادی و درآمدی، گفته می شود غلبه تبلیغی و رسانه ای مهاجمین، مدافعین را به این باور رساند که یارای ایستادگی ندارند.

این یعنی همان اشتباه محاسباتی که خواسته اصلی دشمن در جنگ رسانه ای برای تغییر رویکردهای حاکمیتی در کشورهای هدف است.

قطعا فضای مجازی در این خصوص نقشی اساسی و کلیدی دارد. فضای یله ای که در کشور ما هم بسیاری از اقشار مردم را به ورطه خودتحقیری سوق داد و سبک زندگی فردی و اجتماعی را از فرهنگ غنی ملی و دینی دور ساخت و بسیاری از مسئولان را به واهمه و انفعال در عمل به تکالیف دینی و قانونی شان واداشت.

این دغدغه و تصویر تلخ، ذهن مرا آزار می دهد.

تا سالهای سال خیلی از تحلیل گران رسمی و حقوق بگیر و کلیشه ای همواره با کسانی که معتقد بودند امام به پذیرش قطعنامه 598 راضی نبود و با اصرار مسئولان به امضای آن تن داد و از این رو تعبیر جام زهر را به کار برد و تا آخر عمر دیگر پشت تریبون نرفت و... به مخالفت و تکذیب و تخریب بر می خاستند.

آقا گفت اگر غلطی از آنها سر بزند حیفا و تل آویو را با خاک یکسان میکنیم. آقا گفت انتقام سخت و پشیمان کننده و ایجاد تغییر در محاسبات دشمن و... اصلاً آقا گفت عدالت در آموزش، مقابله با شبیخون فرهنگی، سامان دهی فضای مجازی، گسترش عدالت اجتماعی و رفع تبعیض، مقابله با شکاف طبقاتی، برخورد با حقوقهای نجومی، تقویت سبک زندگی ایرانی و اسلامی، برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، حمایت از تولید ملی، استقلال صنعتی و کشاورزی، اصلاح صنعت خودروسازی و.... از حجاب تا تقابل با رژیم غاصب، احساس می شود در اطاعت از امر ولیّ کم گذاشته ایم.

احساس میشود مسئولین تحت تأثیر جوّ روانی جریان نفوذ و وادادگی، محاسبات دیگری دارند که میتواند بسیار نگران کننده باشد. بچه های بسیجی باید هوشیاری خودشان را حفظ کنند، خودشان را مسئول حفظ انقلاب بدانند و جز به اندیشه و امر رهبری به ستاره و میز و فیش حقوقی و جایگاه و اسم و رسم کسی دلخوش و امیدوار و معطل نمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوست نادان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ

سونامی دروغ و تحریف - دیگران

 

بنده خدایی که آدم دهن بین و زودباوری است و البته مشتری پر و پا قرص ماهواره و شبکه های مجازی آنطرف آب می گفت مقصر قطعی برق مردم، سپاه است! دارد برای حمایت از غزه و لبنان رمز ارز تولید میکند!

برایش توضیح دادم که اتفاقا دولت و دولتی ها و رسانه های وابسته به آنها که بعضا چندان دل خوشی هم از سپاه ندارند دارند این افتخار بزرگ را به نام پزشکیان ثبت میکنند و بوق و کرنا راه انداخته اند تدبیر جنابشان باعث پیشگیری از آلودگی هوا شده که البته نشده و اتفاقاً آنهایی که در حال رد ادعای دولت و افشای کم کاری مسئولان در ذخیره سازی سوخت مورد نیاز نیروگاهها هستند که منجر به قطعی برق شده نمایندگان و کارشناسان و رسانه های ارزشی متمایل به سپاهند و... 

او چیزی نگفت؛ اما

ساعتی پیش برشی از صحبتهای حسن قشقاوی سخنگوی سابق وزارت خارجه به دستم رسید که گویا همین یکی دو روز اخیر در برنامه ای تلویزیونی از مردم خواهش کرده برای حمایت از محور مقاومت، یک سوم در مصرف انرژی صرفه جویی کنند! اینجاست که میگویند بر زمینت میزند نادان دوست! پاس گلی که به دست بوقچی های دشمن داد ان شاءالله که اتفاقی و از سر غفلت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درنگ کنید باخته اید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۳۱ ب.ظ

تاثیر خواب بر سلامتی | تحقیق، فواید داشتن خواب کافی بر بدن

 

شرایط کشور را ببینید. همه چیز برای ایجاد یک شورش و ناامنی داخلی مهیاست. رسانه های بیگانه و وابستگانش با تسلط بر فضای مجازی درصدد بزرگنمایی از بعضی اتفاقات داخلی بر سر موضوعاتی چون حجاب و زندان و ... هستند. رییس جمهور مورد تایید شورای نگهبان هم با روی کار آوردن عوامل دخیل در فتنه و دامن زدن به موج ناتمام گرانی اقدام به ایجاد نارضایتی عمومی نموده است.

اگر به موقع نجنبیم و وعده انتقام فلج کننده از رژیم زخمی صهیونیستی را جامه عمل نپوشانیم و جنگ را در بیرون از مرزها پی نگیریم باید در سطح کوچه ها و خیابانهای شهر و روستا مقابل فریب خوردگان دشمن بایستیم. غلبه فضای شور و حماسه و جهاد و شهادت در جامعه بی تردید هر نوع گرایش و تحرک مرموزانه عناصر فتنه گر داخل کشور را به زوال و فراموشی خواهد کشاند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهوت کلام

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۳۵ ب.ظ

شهوت کلام - سامانه آموزشی شمیم

 

زیاد حرف زدن، آدم را وادار می کند به حرف زیادی زدن. مخاطب را خسته و آزرده می نماید.

کسی که زیاد درد دل می گوید خودش را سبک می سازد.

کسی که حرفهایش را زیاد تکرار می کند خودش را کوچک و خوار می نماید.

کسی که از رازهای درون و صفات بد نهانی خود پرده بر می دارد باعث بی آبرویی خود و بیزاری دوستانش می شود.

دوستان خود را از خود فراری ندهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی می بیند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ

خرید اینترنتی از فروشگاه معتبر ؛ تشخیص اعتبار فروشگاه اینترنتی - KOMOLIFE

 

گاهی بعضی خریدهای اینترنتی تجربه خوبی نبوده اند. کتاب خریدم از نمایشگاه کتاب. وقتی بسته پستی را باز کرده و آن را ورق زدم ده صفحه اش کاملاً سفید بود! یکی می گفت پیراهن خرید رنگی غیر از آنچه سفارش داد را برایش فرستادند. طرف هندوانه خرید. از دست پیک گرفت دید شکسته و متعفن است. یکی اسپری خوشبو کننده خرید بیشترش خالی بود. کیسه ده کیلویی برنج خرید هفتصد گرم کم داشت و...

شاید فروشنده پیش خودش حساب کرده که دارد از فرصت غیاب خریدار نهایت استفاده را برده و حسابی زرنگ بازی در می آورد. اما با این کار هم دارد مال حرام به جیب می برد که قطعا برای خود و خانواده اش خسارت خواهد داشت، هم با ضربه ای که به اعتماد مردم می زند کسب و کار خودش و نیز همکارانش را که چه بسا آدمهای حلال خوری باشند به خطر می اندازد. این فرد به خودش ضرر می زند که هیچ به دیگران هم ضرر می زند و جامعه را از فرهنگ و تمدن دور نگاه می دارد. عده ای با این منطق غلط که چون دیگران در حق من چنین کردند من هم در حق دیگران تکرار می کنم این زنجیره فاسد را ادامه و رواج می دهند. کاش همیشه یادمان باشد که خدا می بیند و آنکه طرف حساب ماست خود خداست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

صدای خرد شدن استخوان مردم را میشنوید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۵۸ ب.ظ

آقای دکتر پزشکیان! فشارمون رو هم میگیرین؟!+ کاریکاتور

 

خانم سخنگو گفته دولت صدای مطالبات مردم را شنیده و پیگیر مساله رفع فیلتر است و برای رسیدن به آن نیاز به راهپیمایی و لشکر کشی خیابانی نیست!! واقعا اینها مردم را چی فرض کرده اند؟ گرانی دارد کمر مردم را خرد میکند. قرار است گرانی ها در سال آینده افزایش بیشتری داشته باشد. دولت هیچ طرحی برای مسکن و ازدواج و اشتغال ندارد. مردم اگر فریاد و مطالبه ای دارند در درجه اول مربوط به وضع معیشتشان است. کسی بابت فیلترینگ تهدید به راهپیمایی و تجمع نکرده. این جماعت چقدر به دروغ و تحریف عادت دارند. چقدر روی حماقت دیگران حساب کرده اند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر دوش هنر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ

آغاز فصل سوم «بگو بخند» در شبکه نسیم

 

دو شب پیش برنامه بگو بخند، جوانی مشهدی به نام امین زهرایی استندآپ کمدی جالبی اجرا کرد با موضوع تفاوت سرویس بهداشتی در پایین شهر و بالای شهر که کنایه ای به بی عدالتی در ارائه خدمات رفاهی داشت و مورد استقبال داوران و حضار قرار گرفت.

شهرام شکیبا در جمله ای کوتاه گفت خیلیها شهید و مجروح و زندانی و تبعید و شکنجه شدند که این تفاوتها و تبعیض ها نباشد.

نمایش بعدی از سوی سه جوان اجرا شد که محتوای جالبی پیرامون فضای مجازی داشت اما مورد توجه داوران قرار نگرفت. کلاهبرداری مردهای زن نما و فیک و نیز دخترانی که به بهانه خواهر برادری و روابط عاطفی در فضای مجازی، جیب بری می کنند. 

هر دو نمایش اجرا شده از مصادیق طنز انقلابی و آموزنده بود و پیام اجتماعی و اخلاقی داشت. چنین رویکردهایی در برنامه های هنری بیشتر باید مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار بگیرد. هنر صرفا برای سرگرمی نیست و رسالت آموزش و رشد جامعه را بر عهده دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هیچ غسلی واجب نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ

نمیدانم این بنده خدا حرفش را ناقص زده و اشتباه توضیح داده است یا کلامش را نادرست و بد منتقل کرده اند باعث سوءتفاهم شده و عده ای را به شبهه انداخته است. از دیروز صبح تا به حال چند نفر پیام داده اند که طلبه ای پیدا شده میگوید غسل جنابت و حیض و... مستحبی است نه واجب!

در یکی از گروههای مجازی هم دیدم عده ای به این بنده خدا فحش داده اند عده ای هم به تردید افتادند که چرا آخوندها با خودشان مشکل دارند و حرفها و برداشتهایی با این سطح از تفاوت ارائه می دهند؟ و... 

البته بعضی دوستان بدشان نمی آید به برکت وجود فضای مجازی از خودشان چهره ای جنجالی و مشهور بسازند.

اما این موضوع؛

بعضی غسلها همیشه مستحب هستند مثل غسل جمعه و...

بعضی غسلها هم مستحب هستند هم واجب!

خدمتتان عرض شود که غسل جنابت و .... ذاتاً مستحب است اما وجوب غیری دارد. یعنی به خودی خود واجب نیست غسل انجام بدهید اما برای خواندن نماز یا گرفتن روزه یا ورود به مسجد و... واجب میشود غسل کنید. از آنجا که به طور طبیعی و معمول مسلمانان در روز چند بار نماز میخوانند پس واجب است غسلشان را هم انجام دهند.

بیان این مباحث در سطح عموم و خارج از محیطهای علمی حوزوی، ثمره عملی نداشته و واقعاً ملت را سر در گم میکند. 

از شما بپرسند وضو واجب است؛ چه جوابی می دهید؟ وضو به خودی خود واجب نیست اما از باب وجوب مقدمه واجب، واجب می شود. برای خواندن نماز وضو لازم است. غسل و زدودن نجاست و ... هم برای نماز واجب شمرده می شود. این وجوب غیری البته این توضیح را هم دارد که در روایات انجام امور عادی توسط انسان جنب، مکروه شمرده شده و بهتر است در صورت توان هر چه زودتر غسل انجام دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلام همیشه در تقابل با ظلم است

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۳، ۰۶:۴۱ ق.ظ

photo_2024-08-24_18-01-03_ox6m.jpg

 

شایان مصلح پسر خوبی است اگر حرف بدی می زند از روی نفهمی اوست. او بارها در صفحات مجازی به اهل سنت توهین کرده است. فوتبالیست و شاعر اهل بیت است که جذب فرقه شیرازی شده. فرقه ای که بال دوم اسلام آمریکایی و مکمل تفکر داعش در دامن زدن به جنگ بین شیعه و سنی و ایجاد حاشیه امن برای صهیونیسم و آمریکاست.

او در جدیدترین پست مجازی خود حمایت از مردم فلسطین در راهپیمایی اربعین را به خاطر سنی بودن خلاف مکتب حسین علیه السلام و همراهی با شمر بر شمرده و توصیه کرده که در اربعین صرفا باید برای ظهور و فرج امام عصر عج دعا کرد!

عده ای درخواست برخورد قضایی با هتاکی ها و تحریفهای مکرر او را مطرح کرده اند. اگر قرار است شیعه لندنی در قم آزادانه دفتر و دستک داشته باشد برخورد با عمله های بیسواد و ابله آنها ضرورتی ندارد. اما خوب است از طرف مدیریت فرهنگی باشگاهها یا تربیت بدنی با او صحبت شود. خوب است دوستانی چون سید رضا نریمانی که برای جذب و دلجویی او را به هیات خود دعوت کرده اند با وی بیشتر صحبت کنند.

والله اگر به زن و بچه شمر هم تعرض و ظلم شود ما سکوت نمی کنیم. والله علی علیه السلام در صفین آب را به روی دشمنان خود نبست و انسانیت را زیر پا نگذاشت. والله علی ما فرمود حق دارید بخاطر کشیده شدن خلخال از پای زن یهودی از غصه دق کنید. مگر می شود دم از حسین علیه السلام زد و در مقابل مظلومیت و گرسنگی کودکان فلسطین و یمن و آفریقا و ... سکوت کرد؟ مگر دستور نداریم در برابر ندای یا للمسلمین مظلوم در هر جای جهان بی تفاوت ننشینیم؟ اسرائیل که جای خود دارد در مکتب عدل اسلام حتی اگر یک به ظاهر شیعه ای به ناحق دست روی کودک اهل سنت بلند کند ما طرفدار کودک بی گناهیم. از مولایمان آموختیم کونا  للظالم خصما و للمظلوم عونا.

مگر می شود روی وجدان پا گذاشت؟ حسین بن علی فرمود اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. یعنی دین وجه تکامل یافته فطرت و آزادگی و شرافت است. یعنی حتی اگر لامذهب هم باشید و حسین را گناهکار بدانید نمی توانید حمله به خیمه زن و فرزندانش را توجیه کنید. نمی شود وجدان داشت و آوارگی زن و کودک فلسطینی را دید و گفت به درک! چون سنی هستید حقتان است؛ ما امام حسینی هستیم!! 

حسینی که آزادگان جهان با هر دین و مسلکی او را در طول تاریخ رهبر خود خوانده اند را اینگونه تخریب کنیم، رواست؟

مگر اسرائیل فقط دشمن سنی هاست و با شیعه کاری ندارد؟ همین دیروز در مسجد «بنی‌صالح» در شمال غزه ریختند قرآنها را به آتش کشیدند. قرآن سوزی بارها در اروپا هم اتفاق افتاده. همانطور که خیلی از مسلمین فرق ارتدوکس و کاتولیک را نمی دانند خیلی از غربی ها هم فرق شیعه و سنی را نمی دانند. در همین فلسطین هم شیعیانی زندگی و مبارزه می کنند، چرا از آنها دفاع نمی کنید؟ بزرگان و مردم غزه بارها اعلام کرده اند مبارزه با ظلم را از مکتب عاشورا آموخته اند. اسرائیل جنوب لبنان را گرفت منطقه شیعه نشین نبود؟ صدها هزار شیعه در جریان اشغال عراق به دست آمریکایی ها کشته شدند چرا رگ غیرت تشیع لندنی تکان نخورد؟ دست اسرائیل و آمریکا برسد ایران را تکه تکه نمی کنند؟ در تمام سالهای نبرد با تکفیری های سوریه و عراق که بهترین جوانهای ما پرپر شدند شایان مصلح و امثال او می توانستند ولو به صورت نمادین سلاح در دست گرفته و به جنگ با داعشی ها که از قضا سنی مسلک بودند بروند؛ اما نرفتند و در گوشه عافیت، پول پارو کرده و گاه و بیگاه پارازیتی ول داده اند. تو خیلی دلداده اهل بیتی چرا به جای نام اصلی ات که "علی" است خودت را "شایان" معرفی می کنی؟ 

چقدر حدیث و آیه داریم در ضرورت اتحاد مسلمین، در ضرورت دفاع از مظلوم و مبارزه با جور؟ اگر می شود با آمریکا و اسرائیل و انگلیس متحد بود چطور نمی شود با مسلمانان اهل سنت که مشترکات بیشتری داریم اتحاد داشت؟!

خدا نیامرزد طیف شیرازی را که با تفکیک عقل از منطق دین، اینطور بچه های ساده ما را به خدمت اسرائیل در می آورند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهود کذاب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ

شهادت دروغ و مجازات آن - حکم مجازات در کلانتری و دادسرا

 

بارهاست که میشنوم یکی می رود عده ای را اجیر می کند در قبال مبلغی پول یا وعده ای خاص، بیایند به نفع او و بر ضد دیگری در دادگاه شهادت دروغ بدهند قاضی هم به استناد ادعای شهودی که پست فطرانه دست بر قران نهاده و سوگند ناروا می خورند، حقی را ناخواسته ناحق می کند. این موضوع بسیار رنج آور و تأثر برانگیز است. در زمانه ای که نه تنها بی دینی بلکه بی قیدی و لاابالی گری و تعهد گریزی در قبال اصول انسانی و وجدانی نیز به برکت حاکمیت فضای مجازی و سلبریتی گرایی به امری عادی بدل گشته و قبح ناجوانمردی و بی شرافتی از هم گسیخته برای اعتماد به شهادت شهود باید قواعد سختگیرانه تری را پیش بینی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه عرض کنم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

همسر سابق کیمیا علیزاده و یک شایعه عجیب!

 

خب گویا بوی بازگشت کیمیا علیزاده هم به مشام می رسد. چند سلبریتی دیگر مثل پرستو صالحی و... هم هوای بازگشت دارند. می گویند فریب خوردیم. چه عرض کنم! وطن متعلق به همه است اما تاوان بی وطنی باید نمایان باشد. قبح پیمودن این مسیر زشت باید عیان شود.

بعضی سایتها درباره پناهندگی سیاسی علیزاده نوشته اند: "باید بیش از ‎کیمیا علیزاده به افشای چهره زشت ‎حامد معدنچی همسر این دختر ایرانی پرداخت، مردی که به گفته کیمیا از او به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواست های خودش نهایت سوءاستفاده را کرد و سپس طلاقش داد و در غربت تنهایش گذاشت. بیشتر مراقب شریک زندگی خود باشیم!!"

 

عجیب است گاه ساده ترین انسانها مدعی اند که میتوانند در مهمترین امور حیاتی ملت تصمیم ساز باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من و دبورا

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۷ ب.ظ

صفحه برنامه من و دبورا تلوبیون | مرجع پخش زنده و دانلود فیلم ، سریال و سایر  برنامه های تلویزیون

 

من و دبورا ساخته ای زیبا از مرحوم سید ضیاءالدین درّی است که سال 84 تولید شد اما به دلیل پاره ای اختلافات اداری بین سیما و سینما معطل ماند.

امروز این کار دیدنی از شبکه نمایش پخش شد که موفق به تماشای آن شدم.

دبورا دختری آمریکایی و علاقمند به گزارشگری و تولید خبر است. پدرش را در حادثه یازده سپتامبر از دست داده. دولت آمریکا به تحقیقات مستقل او روی خوش نشان نمی دهد. دبورا به فرانسه می آید. مدارک و اموالش به سرقت می رود. یک استاد دانشگاه ایرانی به نام علی که همسرش را در حادثه تروریستی منافقین از دست داده سر راه او سبز می شود و کمکش می کند و نهایتا با هم ازدواج می کنند.

علی کاملا بر اساس سنتهای شرقی و دینی زندگی می کند و این رویه باعث تقویت حس آرامش در دبورا می شود. علی تلاش دارد در یونسکو سمیناری را با موضوع تروریسم ترتیب داده و با ارائه اسنادی سابقه کهن ایران در فرهنگ و صلح گرایی و نیز خشونت طلبی دشمنانش را یادآور شود. سازمان سیا به دنبال توقف این سمینار است و منشی لبنانی و همسر آمریکایی علی را در این مسیر به خدمت می گیرد. این دو نهایتا عذاب وجدان گرفته و آگاهی یافته و با علی همکاری می کنند. دبورا توسط تروریستهای آمریکایی به قتل می رسد.

تیزبنی ضیاءالدین درّی در نقد فضای رسانه ای حاکم بر جهان البته در قالبی عاطفی به غنای اثر افزوده است. امام خمینی ره در وصیتنامه خود جمله ای دارد که می فرماید امروز دنیا روی تبلیغات می چرخد و ما در تبلیغات عقب هستیم. به نظر، کارگردان تلاش داشت این مهم را در فیلم یادآور شود. فشل بودن دستگاه فرهنگ و ارشاد و رایزنی های فرهنگی خارج از کشور هم از تیغ تیز کنایه فیلم دور نمانده است.

یک قسمت از فیلم، امین زندگانی تکه جالبی به زبان می آورد: به ایران که می روی رییس جمهورش معترض است! دولت معترض است! مجلس معترض است! مردم معترضند. آمریکا از بیرون که می بیند فکر می کند چنین مملکتی با یک تلنگر از هم می پاشد. اما پای کشورشان که وسط می آید یکهو همه ایران با شعار مرگ بر آمریکا به خیابان می ریزند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا