اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

ما را رنگ نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۳۲ ب.ظ

عکس زمینه رنگ پاشی در جشن هولی پس زمینه | والپیپر گرام

 

الان یکی دو ماهی میشود هر طرف سایت و کانالی را باز میکنید خبر از دستگیری عضو شورای فلان شهر به جرم ارتکاب تخلفات اقتصادی در حال انتشار است. این اخبار در روزها و هفته های آتی با توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس بیشتر هم خواهد شد.

خوبی برخورد با این نوع تخلفات برای مجریان قانون این است که هم برای خودشان هزینه ای ندارد چون معمولا متهمان، دانه درشت و دم کلفت نیستند هم میتوانند ژست برخورد با فساد را بگیرند که دل عده ای خوش شود هم اینکه توپ را در زمین مردم بیندازند و بگویند اینها ثمره انتخاب خودتان است. بصیرت نداشتید اوضاع این شد! هشت سال دولت خائن روحانی را هم همینطوری کردند توی پاچه ما. بهترین فرزندان این مملکت مثل باقری لنکرانی و زاهدی و ... را سال 92 ردصلاحیت کردند روحانی را با پرونده ای بسیار قطور اما به وساطت یک بزرگوار تأیید صلاحیت کردند. طرف با چند شعار فریبنده و طعنه به نظام توانست رأی حداقلی را برای ورود به پاستور کسب کند هشت سال او را به سر مردم کوبیدند که خودتان انتخاب کردید!

حالا هم عزیزان بالا نشین اگر دوست دارند عزمشان در برخورد با فساد را باور کنیم لطف کنند چند پرونده کت و کلفت را به سرانجام برسانند به افکار عمومی پاسخ بدهند:

پرونده اختلاس وحشتناک فولاد مبارکه به کجا رسید؟

اختلاس بانک دی چطور؟

اتهام پتروشیمی میانکاله؟

رانت آقازاده ها و دامادهایی که عضو خوش نشین هیات مدیره هلدینگ ها شده اند

تخلفات شرکت مخابرات

سازمان اوقاف که توسط بعضی نمایندگان مجلس بعنوان بزرگترین زمین خوار کشور معرفی شد

شبکه تقلب در کنکور

پرونده زنگنه، سلاح ورزی، تاج و...

تورم زایی بانکهای خصوصی

و....

میخواهید افکار عمومی را اقناع کنید کاری در خور عدلیه حکومت اسلامی انجام بدهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این صدا هم هست

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۰۴ ق.ظ

صبح این دو پیام در ایتا به دستم رسید گفتم خوانندگان وبلاگ هم در جریان باشند. این صدای بچه های مخلص فاقد تریبونی است که هیچ گاه شنیده نشده و گندکاری مسئولان و آقازاده هایشان پای آنها نوشته میشود. 

پیام اول از آقای کیوانی اهل بم و دومی از حاج داوود عباسی، قم:

بسمه تعالی
امت حزب الله متدین شهید پرور
از رییس و اعضای کمسیون صنایع معادن
مجلس شورای اسلامی مطالب گری
در خصوص شرکت های 
پترو شیمی ، و  فولاد ، در خصوص
دلار تلگرامی ، و ۵۳۰ هزار میلیارد
با جدیت مطالب گری نمائید،
امام خامنه ای مدظله العالی می فرمایند
محافظه کاری قتلگاه انقلاب است ،
ارادتمند شما ونایب زیاره شما بزرگواران
حرم حضرت معصومه سلام الله علیها،
شهر کریمه اهلبیت قم،
 کیوانی ،
 تا امروز مورخ ۷ مرداد۱۴۰۲
۶ روز اعتصاب غذا نمودم ، 
ازدست مسئولینی، که ترک فعل نمودند
دستورات لازم اجرای ، امام جامعه ،
امام خامنه ای مدظله العالی،

 

 

خدمت عزیزان قوه قضائیه، نیروی انتظامی، عرض کنم اگر یکی از زنان بی حجاب سگ گردان را بازداشت کنید،تمام رسانه های غربی و ضدانقلاب، ومنافقان، همه علیه شما فریاد میزند،،،،،،ولی الان چند روزه شما بهتری نیروهای انقلابی و مومن را بازداشت کتک واذیت کردید ،یک نفر از این رسانه ها، یک حرف هم علیه شما نزده،،،به خودتان شک نمی کنید،که شما دارید، ریشه خودتان را می زنید،دارید نظام وانقلاب اسلامی را می زنید؟!اگر مسئله حجاب را حل نکنید، متدینین عزیز کوتاه نخواهند آمد،و جنگ مردم با مردم رخ خواهد داد  ،واین همان چیزی ست که دشمن می خواهد، ،،،،ما برای حفظ استقلال وسربلندی اسلام وانقلاب اسلامی قیام کرده ایم و تا پای جان ایستاده ایم،،،،حجاب خط قرمز ماست، ‌ حفظ انقلاب، با حجاب وخون داد وزندان رفتن ماست،،ما ۴۵سال ثابت کردیم،،،که هیچ کس درمقابل ما  دوام نخواهد آورد،،،ما از زندان وکتک خوردن، کشته شدن ،در راه آرمان وارزشهای انقلاب اسلامی،و حجاب ناموسمان ،لذت می بریم، پس بگرد تا بگردیم،،،،،حاج داود عباسی، قم،💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔خون دادن برای خمینی زیباست، ولی خون دل خوردن برای خامنه ای زیبا تراست،سیدالشهدا اهل قلم سیدمرتضی آوینی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تریبونی که باید در خدمت مردم و انقلاب باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ق.ظ

آخرین امام جمعه شاه که بود؟- اخبار رسانه ها تسنیم | Tasnim

 

این روزی که با عنوان نمازجمعه در تقویم نام گذاری شده هم گذشت البته در سایه ایام محرم امسال کمتر مورد توجه قرار گرفت.

فراموش نکنیم نماز جمعه دستاورد انقلاب نیست. زمان شاه هم بعضی شهرها امام جمعه داشتند. شاه را دعا می کردند و حرفهایی می زدند که دردی از مردم دوا نمی کرد.

نمازجمعه ای که میعادگاه مستضعفان و تریبون طبقه ضعیف جامعه باشد دستاورد انقلاب به شمار می آید.

امام جمعه هایی مثل شهیدان دستغیب و مدنی و اشرفی و قاضی و صدوقی را تجربه کردیم. الان هم امام جمعه های خوبی در تبریز و اهواز و اردبیل و ... حضور دارند که نفسشان حق است و امین مردم قرار گرفته اند. اما آن دست ائمه جمعه ضعیف و کم معلوماتی که بر مدار بله قربان گویی انتخاب شده اند، دغدغه ای جز باندبازی و قدرت طلبی و مال اندوزی و آقازاده بازی و داماد بازی و ... ندارند، با متهمان و مفسدان اقتصادی حشر و نشر دارند، شخصیتی دو رو دارند و روده راست در شکمشان پیدا نمی شود، اهل پرونده سازی و خاموش ساختن صدای منتقدان هستند، ادب ندارند، بار علمی ندارند و... نمی توانند نماینده و نمایشگر شخصیت رهبری بوده و با عملکردشان ضربه ای به حیثیت نظام و انقلاب وارد می سازند که جبران آن کار ساده ای نیست. خدا حاج آقای حاج علی اکبری را از خواب ناز بیدار کند. تحمل امام جمعه های انقلابی را ندارد مبادا میز مسئولان بلرزد اما در مقابل امام جمعه های شل و ول و دنیاطلب سکوت میکند. آدمهای بی حال همیشه جامعه را عقب نگه می دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول با ما چه میکند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۲۳ ب.ظ

پول البته به معنای تفکر پول پرستی و سودجویی و منفعت طلبی به هر قیمتی، چه بر سر اندیشه و تمدن دینی می آورد؟

پولدارها رابطه بهتری با بانکها دارند. خودشان هم بانک تأسیس میکنند و اقتصاد مملکت را در چنبره دلال بازی و واسطه گری و تورم زایی فرو میبرند.

پولدارها از این نظام آموزشی استقبال میکنند. خودشان مدرسه و دانشگاه غیرانتفاعی و کلاس های کنکور راه می اندازند. برای خودشان به راحتی مدرک علمی جور میکنند. رتبه های برتر کنکور هم مال فرزندان آنان است.

پولدارها وارد عرصه تبلیغات می شوند. صدا و سیما و شهرداری ها به پول نیاز دارد. پولدارها از این شکاف برای تغییر ذائقه مردم و برهم زدن فرهنگ قناعت و صرفه جویی و ایجاد میل به سمت زیاده خواهی و مصرف گرایی و طغیانگری بهره می برند.

پولدارها برای فروش بیشتر نیازمند ورود مستقیم به عرصه ورزش و هنر و رسانه هستند. تولیدات شبکه خانگی و سینمایی مبتنی بر حمایت بخش خصوصی، برای جلب توجه بیشتر به استفاده از صحنه های مهیّج جنسی روی می آورند. تیمهای ورزشی از مدیران فاسد بهره می گیرند. رسانه های مورد حمایت پولدارها حقیقت را وارونه جلوه داده و به دفاع و عادی سازی فرهنگ چپاولگری می پردازند.

پولدارها نیاز به مناطق آزاد گردشگری دارند. مدیریت این مناطق برای رغبت افزایی در این جماعت، باید از بعضی حریمهای فرهنگی عقب نشینی کند.

پولدارها با استفاده از منافذ شرعی (وجوهات، وقف، هیات داری و...) به بعضی ائمه جمعه و جماعات و مداحان نزدیک میشوند و در قالب فعالیت دینی یا خیریه از نفوذ آنها برای ایجاد حاشیه امن در پرونده هایی مثل زمین خواری و جنگل خواری و ... بهره می گیرند.

پولدارها شهرکهای ویلایی امن در کنار دریا تأسیس میکنند، باستی هیلز می سازند، مجتمع های تجاری لوکس راه می اندازند. با راه اندازی فروشگاههای زنجیره ای و تبانی با کارخانه دارها در غیاب نظارت دولت، به افزایش سرسام آور قیمت از طریق درج مبالغ بالا بر روی اجناس و ارائه تخفیفهای صوری اقدام می کنند.

پولدارها تخلفات ساختمانی شان را با ماده صد جبران می کنند. پرونده تخلفات و اتهامات قشر پولدار از دادگاه کیفری به بخش حقوقی منتقل گردیده و کسی از سرنوشت آن مطلع نمی شود.

پولدارها بیمارستان تآسیس می کنند. کادر درمان بیمارستانهای دولتی بی انگیزه می شوند. مردم از مراجعه به بیمارستانهای دولتی پشیمان می شوند.

پولدارها وارد ستادهای انتخاباتی می شوند و نماینده انتخاب می کنند. آنها از این مسیر بر اجرای قانون و یا اصل قانونگذاری تأثیر می گذارند. در عزل و نصبها دخالت میکنند.

و...

مردم مانور تجمل و قدرت نمایی پولدارها را در سطح جامعه می بینند و آه می کشند. بعضی ها دچار سرخوردگی و بدبینی نسبت به نظام می شوند. بعضی هم تلاش میکنند از قافله عقب نمانده و خودشان را به آنها برسانند. طبقه نوکیسه اینچنین شکل می گیرد. بعضی مسئولین هم از همین قشر مردم هستند که تلاش میکنند از فرصت میز برای ارتقای طبقه اجتماعی خود استفاده کنند. ورود به عرصه سودجویی و تعارض منافع به همین صورت اتفاق می افتاد. سیاستهای بخش تولید، ساخت مسکن، خودرو، درمان و... تابع منافع قشر خاص می گردد. ضعفا بیش از پیش له می شوند. ارزشهای اجتماعی و نظام حاکمیتی دین به انزوا می رود.

نظام سرمایه داری بر ما چیره شده است؛ تصور می کنیم که دنبال عدالتیم. اگر پیام عاشورا (امر به معروف و نهی از منکر) و فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت (عدالت اجتماعی) را احیا نکنیم بازنده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منهای عدالت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۴ ق.ظ

برای ما چه فرقی میکند چپ باشد یا راست، مدافع هیچ مسئولی نیستیم مگر با عیار خدمت و صداقت. هر که دغدغه کار داشته باشد و مرام دین و آزادگی و آخرت گرایی و گناه گریزی و بیداری و بیدارگری در زمره حزب الله است هر که دنبال خیانت و خباثت و نفاق و لذت و شهوت و منفعت باشد از حزب شیطان ولو با ریش و عمامه.

ما منتظری ها و سید مهدی هاشمی ها و رفیق دوست ها و اکبر طبری ها و رفسنجانی ها و... را پشت سر گذاشته ایم مدیر کل ارشاد گیلان که عددی نیست.

اما

نهادهای اطلاعاتی و نظارتی! سر جدتان درست کار کنید.

تبعیض در برخورد قانونی با دانه درشتهایی مثل طبری و مافیای پتروشیمی و فولاد و بانکداری و ... قابل دفاع نیست. مردم انقلاب را با عدالت محک میزنند. اگر آموزش و بهداشت و رفاه و سربازی و اقتصاد و اشتغال و... از مدار عدالت خارج باشد عمر انقلاب به اتمام میرسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرچم غیرت بالاست

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۸ ب.ظ

photo_2023-07-14_11-25-19_ey6t.jpg

 

این سنگ نورد به ظاهر ایرانی را دیدید که پرچم مقدس کشورش را برای خوشآمد دشمن در فرانسه روی زمین کشید؟ چقدر هزینه میشود برای چنین افرادی تا بتوانند رشد کنند و در میادین ورزشی بدرخشند ولی همیشه هم طلبکار و نانجیب هستند؟ خنجری که از پشت به مردم کشورش زد دردناک و تأسف آور بود؛

حالا

این تصویر را ببینید برای همین هفته گذشته است. تشییع پیکر جانباز و آزاده مرحوم حسین منصف در بابل، آن که آن وسط پرچم ایران را به دست گرفته سرکار خانم طوبی اکبرنیا همسر مقاوم حسین منصف است که پشت تابوت مرد سالهای سخت زندگی اش مثل کوه قدم بر می دارد.

میدانید چرا میگویم سالهای سخت؟ حسین رفته بود جبهه که برگردد و بساط عروسی را سر و سامان بدهد اسیر شد حدود هفت سال در چنگال دشمن ماند با آینده ای مبهم و نامعلوم. به نامزدش نامه نوشت که قدر جوانی اش را بداند و آزاد است که برود دنبال سرنوشت و زندگی خودش و مختار است که از انتظار نامشخص و دلهره آور چشم به راهی در امان مانده و .... زن ایستاد و جوانی اش را پای همسر اسیرش ریخت. صبر کرد تا برگردد. در این سالها هم که حسین از دویدن در راه شهدا و انقلاب و احیای ارزشها و فعالیت فرهنگی تا ایستادگی در عرصه عدالتخواهی و حق طلبی، تاوانی سترگ داد و آماج تهمتهای ناروایی چون بی دینی و ضدیت با انقلاب و ولایت و وابستگی به بیگانه و ... قرار گرفت، بارها دادگاهی شد و غیرقانونی به زندان افتاد و کتک خورد، ناجوانمردانه شلاق جفای مافیای فساد را بر تن رنجور خویش خرید و... باز هم پا به پای همسرش ایستاد و کم نیاورد. شب آخر نیز حسین و طوبی کنار هم، موکب جشن غدیر را برپا کرده بودند. حسین در کنار نفس های نگران و ملتهب همسر، دست در دست دوستان شهیدش سپرد و به ملکوت غیرت و مردانگی پیوست.

روز تشییع حسین به سفارش او پرچم ایران و تصاویر منوّر شهدا و شعائر دین و انقلاب، زینت بخش محفل انس یاران صدیق اسلام و میهن عزیزمان بود. مسئولین بدانند روی دیوار چه کسانی نقاشی می کشند. یاران صادق انقلاب پرچم غیرت و وطن پرستی را با خون دل برافراشته نگاه میدارند. مثل مادر شهیدان احمد و محمد کشوری که دو فرزند جوان و رشیدش را در راه حفظ کیان مملکت داد و می گفت افتخار میکنم پرچم ایران را روی دوش بگیرم و در خیابان راه بروم. مثل بهنام محمدی سیزده ساله که دستانش غرق خون شد تا خودش را از طنابی زمخت بالا بکشد، خطر تیر مستقیم دشمن را به جان بخرد، پرچم ارتش متجاوز را از بلندای ساختمانی در خرمشهر پایین کشیده و پرچم ایران عزیز را به اهتزاز در آورد و بعد که خواستند دستان مجروحش را باند پیچی کنند نگذاشت و گفت این باند و دوا بماند برای رزمنده هایی که آن جلو از دشمن تیر و ترکش میخورند. مثل پدر سید روح الله عجمیان که سی ماه سابقه جبهه داشت اما کارگر فصلی بود و در خانه ای محقر در محله ای محروم زندگی میکرد، جوان رعنایش زیر تازیانه و مشت و خنجر یزیدیان له شد، از او پرسیدند سهمت از سفره انقلاب چه بود لبخندی زد و  پاسخ داد: من سهمم را از سفره انقلاب گرفته ام، سربلندی میهن و سرافرازی پرچم ایران...

ایران با فرزندان حقیقی و بی ادعایش تا بیکران تاریخ، سرافراز مانده و نام قهرمانان راستینش هرگز فراموش نخواهد شد.

 

photo_2023-07-14_11-25-26_i2m.jpg

عکس از سرکار خانم نرگس رضازاده

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک دستگیری دیگر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۸ ق.ظ

فیلم آخرش که چی | رایگان برای ایرانسلی ها | 1374

 

به دنبال دستگیری دادستان آمل به اتهام ارتکاب تخلفات مالی، یک مدیر دیگر نیز در یکی از شهرهای اطراف به اتهام همدستی با وی دستگیر شده که خبر آن به زودی رسانه ای می شود.

پرسش اینجاست آیا آنچه در برخورد با اتهام افراد ذی نفوذ رخ می دهد صرف دستگیری و بازداشت است یا عقوبتی بازدارنده نیز در پی آن وجود خواهد داشت؟

شهردار اسبق ساری توسط شعبه سیزده رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت در تهران یک شب بازداشت شد اما با فشار اطرافیانش از تعقیب قضایی در امان ماند.

شهردار اسبق بابل که داماد امام جمعه بود و حمایت بعضی از روحانیون مرتبط را پشت سر داشت چند روزی در بازداشت ماند و با گذشت سه سال هنوز از صدور حکم پرونده وی خبری نیست.

متهم دانه درشت بدهی مالی به بانک دی که حتی در اخبار بیست و سی سیما نیز نام مجموعه اقتصادی پولشویی وی اعلام گردید همچنان آزاد است و در قالب هیات داری به نمک گیر نمودن چهره های مذهبی ذی نفوذ می پردازد.

عبدالله عبدی یک متهم و متخلف اقتصادی است که درباره وی بارها افشاگری صورت گرفته. پیرامون واگذاری مشکوک و نامتعارف پروژه احداث پتروشیمی میانکاله به او نیز بارها افشاگری شد و شخص معاون قوه قضا در رسانه ها از منع قانونی اجرای پروژه توسط این فرد، سخن رانده اما احداث پروژه همچنان در جریان است و کسی مانع آن نمی شود.

دستگیری اکبر طبری، بزرگترین نمایش برخورد با فساد درون سازمانی کشور بود که پرونده های محیرالعقولی داشت. در نهایت به رغم وجود حکم قطعی دادگاه، آزاد شد و با فشار افکار عمومی، حبس دوازده ساله ای برای او بریدند که نحوه اجرای آن قابل پیش بینی است. چهره امنیتی متهم به همدستی با وی که از دژ ییلاقی خود با دستبند و پابند به تهران منتقل شده بود نیز کلا تبرئه شد.

و...

مسئولان و سیاستگذاران قضایی و سیاسی و امنیتی باید متوجه باشند که در عصر حاکمیت رسانه، افکار عمومی صرفا دلخوش به دستگیری ها و بازداشت ها نبوده و با جمع بندی احکام صادره و سرنوشت ماجرا درباره میزان عدالت و صداقت مدیران قضاوت خواهد کرد. این نوع رویکردهای شل و ول، نمایشی و توأم با رودربایستی است که هیچگاه باعث توقف فعالیت جریانهای فاسد در گلوگاههای اقتصادی و بانکی و اداری کشور نگردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گاهی قانون، گاهی عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

خوب سوال است برای آدم پیش می آید. چرا وقتی مکشوف میشود میز میثم لطیفی معاون امور استخدامی ریاست جمهوری برخلاف قانون به وی رسیده، عزل می شود که البته کار درست و اتفاق مبارکی است اما یک ماه است رسانه ها فریاد می زنند جایگاه سلاح ورزی غیرقانونی است، گوش کسی بدهکار نیست؟ درباره تاج و پرونده قضایی وی هم خیلی حرفها زده شد و به جایی نرسید.

چرا وقتی در کامنت زیر پست یک طلبه، عبارتی توهین آمیز درباره حجت الاسلام خاموشی نوشته میشود آن طلبه به دادگاه احضار شده و مورد بازخواست قرار میگیرد اما وقتی یک مداح سلبریتی به آیت الله اراکی توهین میکند یا یک قلم فروش بدنام به آیت الله مصباح اهانت می ورزد رگ غیرت مسئولان تکان نمی خورد؟

چرا وقتی چند طلبه و بسیجی برای اعتراض به اوضاع افسارگسیخته هنجار شکنی و تعلل دستگاه قضا در گوشه ای تحصن میکنند نیمه شب دستگیر و روانه بازداشت می شوند اما همین نهادهای قانونی در قبال هرزگی و رانت و ... دست روی دست می گذارند؟

چرا یک عنصر دانه درشت به رغم محکومیت قطعی و حضور در زندان به بهانه بررسی مجدد آزاد شده و با تسامح به پرونده وی نگاه می شود اما محکومیت یک آزاده جانباز فرهیخته دارای پیشینه سکته قلبی حتما باید اجرا شده و شلاق بخورد؟

چرا اگر جوانان مومن از مسئولان انتقاد کنند متهم به ضدیت با نظام و ولایت میشوند ولی بی توجهی مسئولان به فرامین رهبری در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی، اصلاح سبک زندگی، حذف حقوقهای نجومی، کنترل فضای مجازی، اصلاح صنعت خودرو سازی، برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و ... هیچگاه مساوی با تضعیف نظام نبوده و مورد پیگرد قرار نمی گیرد؟

چرا کلبه محقر ضعفایی که چند دهه در جنگل سکونت دارند در فصل سرما ویران میشود اما ویلاهای لاکچری از مابهتران درست در همان محدوده از گزند قانون در امان می ماند؟

چرا وقتی مردم را به مطالبه گری در چارچوب قانون فرا میخوانیم خودمان از قانون گریزان بوده و برخلاف قانون به افزایش بهای خدمات مخابراتی، دفن میلیونها تن زباله در طبیعت و... اقدام میکنیم؟

چرا متهمان بی کس و کار اقتصادی زود مجازات میشوند اما پرونده کلان متخلفان دانه درشت در پتروشیمی میانکاله و فولاد مبارکه و بانک دی و ... به فراموشی سپرده می شود؟

چرا دم از عدالت و مستضعفین می زنیم اما هشتاد درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا هر کس پول خرج کند میتواند به دانشگاه برود، به مناطق آزاد برود و آزاد بگردد؟ فیلتر شکن بخرد و قانون را دور بزند؟ در ساخت و ساز تخلف کند و به ماده صد برود؟ طرح ترافیک بخرد و ....

چرا بچه های مسئولان موقع سربازی امریه میگیرند و پشت میز نشینند و بچه های پاپتی مردم در مواجهه با اشرار تلفات می دهند؟ چرا بچه های مسئولان و بستگانشان مشکل اشتغال ندارند؟ چرا حامیان خودروهای داخلی از خودروی خارجی استفاده میکنند؟ چرا بانکها پول مردم را جمع میکنند و به قشری خاص خدمات می دهند؟

چرا وقتی در برابر انتقادهای درست کم می آوریم میگوییم حالا مانده است تا به اسلام برسیم، فعلا در حال حرکت در این مسیر هستیم و... اما وقتی بخواهیم روی یکی را کم کنیم به وی اتهام مخالفت با نظام اسلامی می زنیم؟

برخورد سلیقه ای و یکی به نعل یکی به میخ و تفسیر و تأویل های باندی و رقابتی و منفعتی، اعتماد مردم به صداقت و سلامت و عدالت نظام و مسئولان را از بین می برد و موریانه ای می ماند که پایه های حکومت اسلامی را سست می سازد. این جمله مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را باید با آب طلا نوشت که فرمود مشروعیت من و شما وابسته به اجرای عدالت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مثل ابوذر، مثل عمار، مثل مالک

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۰ ق.ظ

با مرحوم سید علی اکبر ابوترابی و کاروان آزاده ها پیاده رفته بودیم مرز خسروی برای دعای عرفه. پیرمردی بود بهبهانی و خوش سیما به نام حاج عباس روز خوش که بعدها به رحمت خدا رفت. سالهایی طولانی را در اسارت گذرانده بود. دید از همه جوان تریم آمد کنارمان پرسید اهل کجایید؟ گفتیم بابل. گفت آها بابل، بابل، حسین مسود! تو اسارت با ما بود. گفتیم حسین منصف. گفت همون درسته، خیلی مرد بود.

 

یکی می آمد پیشش می گفت میخواهیم برای شهدا کاری انجام دهیم کمک مالی.... حرفش تمام نشده هر چقدر دم دستش بود میداد دست طرف و خوشحال می فرستادش.

 

اولین کاروان پیاده زیارت مرقد امام در مازندران را او راه انداخت، ایده و اجرای راهیان نور درون شهری و درون استانی هم از خودش بود. هر جا میتوانست علم شهدا را بلند میکرد. در مساجد نمایشگاه نقاشی های اسارت برگزار می کرد. با هزینه شخصی می رفت دانشگاههای شهرهای اطراف، نمایشگاه دفاع مقدس می زد. خودش هم می ایستاد و با حوصله و دقت برای همه توضیح میداد و روایتگری می کرد. صدا و سیمای مرکز استان هم می رفت و صحبت می کرد دبستان هم دعوتش می کردند می رفت و حرف می زد و نمایشگاه راه می انداخت. دنبال پول و قرارداد و عنوان و اینجور بازی ها نبود. طرف حسابش خدا بود.

 

 

وسط نمایشگاه قرآنی، دو غرفه زد برای شهدا. پرسیدند چه ربطی دارد؟ محکم و قاطع گفت مگر محصول تربیت قرآنی، شهدا نیستند؟ مثالها را نشان دهیم مطلب بهتر جا می افتد.

 

 

یکی از بانکها گفت به همه اعضای شورا، فلان قدر وام می دهیم، نیاز به کارکرد سپرده و غیره نیست، هدیه است. همه گرفتند غیر از حسین. مبلغ قابل توجهی بود. یکی از نزدیکانش گفت می گرفتی، نمیخواستی میدادی به ما. گفت همین که به سمتشان بروم آلوده و نمک گیر میشوم.

 

 

مأموریتها و سفرهای عجیب و غریب بیرون استانی شورا را رد می کرد. حساب و کتاب بیت المال را متوجه بود. اما برای شهدا کم نمیگذاشت. پی طرحها را می گرفت به سهم خودش نقشی در تأیید و حمایت داشته باشد.

 

هر کس جایی مظلوم واقع می شد اول سراغ حسین می رفت. زبان رک و صراحت لهجه اش در بیان نظرات و انتقادها بی نظیر بود. با کسی رودربایستی نداشت. جز آقا، مقام و منصب کسی را حاشیه امن او نمی دانست. اهل بحث و محاجّه هم بود. از فتنه شوم 88 تا همین فتنه اخیر جماعت هیز و هرز، بی پروا وسط جمع می رفت و با آنها صحبت و گاه مجادله می کرد. شبهاتشان را جواب میداد. می گفت اگر شما با دو تا شعار دادن فکر کردید مبارزید و انقلاب کرده اید من در انقلاب 57 وسط میدان بودم، در جنگ خط مقدم بودم، اسیر بودم و شکنجه شدم، بابت عدالت و حق طلبی از بعضی مأمورها و مسئولان کتک و تهمت خوردم، اما عملکرد کسی را پای انقلاب و نظام نمی نویسم. حرف دارید مرد باشید و بگویید و پایش بایستید. آشوب بلند نکنید که دودش اول به چشم خودتان می رود... اغلب او را می شناختند. با منطق او و به احترام دغدغه ای که برای خون شهدا داشت کنار می کشیدند.

 

 

حسین را چند بار بی دلیل بازداشت کردند، در زندان کتکش زدند، در یک روز دوبار خانه اش را تفتیش کردند که خردش کنند، شلاقش زدند، بابل تنها شهری است که یک پاسدار جانباز آزاده و نویسنده با سابقه بیماری قلبی را در آن شلاق زدند و البته صدایی از کسی برنخاست. حضراتی که برای پرونده تخلفات مالی دانه درشتها و یا نورچشمی ها و بستگان و وابستگان ریش گرو میگذارند در قبال مظلومیت بچه بسیجی ها سکوت می کنند. هر تهمتی که دلتان بخواهد از عضویت در موساد تا شبکه منافقین و مالی و اخلاقی و ضدیت با انقلاب و رهبری و... نثارش کردند، جواب سلامش را نمی دادند، رد صلاحیتش کردند و.... بعضی از آنها بعدها از او عذرخواهی کرده و حلالیت طلبیدند، بعضی هم نه. حسین هم بخشیدشان مثل همیشه با همان لبخند.

 

یک بار رفت پیش رییس دادگستری استان، حرفهایش را رک و راست و تند و تیز زد. از دست قوه قضاییه شاکی بود. اما برخورد پدرانه ایشان را که دید منصفانه نوشت: "اگر یک روحانی میتواند اینقدر خوب باشد پس رسول الله دیگر چگونه بود. کاش همه قضات از حاج آقای اکبری درس بگیرند." اینطور نبود که فقط ایراد بگیرد. حرف حق را میزد تأیید باشد یا تکذیب.

 

هیچ وقت کم نیاورد. به همه مشکلات و مانع تراشی ها لبخند می زد و باز هم پای نظام و آقا و شهدا می ایستاد، باز هم جریان ساز و حرکت آفرین بود. هر مناسبتی می ایستاد وسط شهر، موکب راه می انداخت، ایستگاه صلواتی می زد، علم انقلاب و شهدا را بر می افراشت، باز هم می نوشت و افشا می کرد و منتقد بود. شاید بعضی مصادیق قابل مناقشه باشد، اما کسی با این سن و سال و بیماری قلبی و سابقه ایثارگری و پاسداری و جایگاه پژوهشی و ... اینطور با نشاط و انگیزه پای انقلاب و دین خدا بایستد و تهمت ها و حرفهای مفت را به جان بخرد و کم نیاورد، یک اسطوره است. به قول آن پیر آزاده، خیلی مرد است.

 

 

آخرین فایل تصویری که از حسین بیرون آمد در دفاع از انقلاب و ضرورت تبیین اهداف و دستاوردهای آن بود، آخرین متنی که از او منتشر شد در اعتراض به آزادی اکبر طبری و تبعیض در برخورد با دانه درشت ها بود و آخرین کاری که داشت انجام می داد حضور در موکب غدیر و جشن ولایت و شادی مردم بود. همان جا هم دست در دست احمد کاکا و نیما سرمد و سایر دوستان شهیدش، مست باده وصال شد و به مردستان سرخ امام عدالت پیوست؛ در جوار ابوذر و عمار و مالک.

 

حسین هیچ وقت اسیر نبود، همیشه آزاده بود. هیچ گاه نترسید، بازنشست نشد، باج نداد و باج نگرفت. دوستانی که دلشان برای حسین می تپد و می خواهند خوشحالش کنند یادشان باشد حسین کیف میکرد از شهدا بگوید و عشق میکرد از عدالت سخن براند.

 

کتاب شب موصل را بخوانید. خاطرات منحصر به فرد حسین از دوران جنگ و آزادگی است که حوزه هنری منتشر کرده. یک کتاب هم درباره ابتکارات جنگی دارد که جالب است. یادداشتها و مقالات پژوهشی اش پیرامون دفاع مقدس در نشریات مختلف به خصوص ماهنامه سبزسرخ منتشر شده. امیدوارم یکی همت کند آنها را هم جمع آوری کرده و در اختیار علاقمندان قرار دهد.

 

مصاحبه با محمد حسین منصف عضو شورای اسلامی شهر بابل (قسمت اول) :: اشک آتش

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کاش آقای رییسی در قوه قضا می ماند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۰ ب.ظ

چگونه اقدامات وسیع مجرمانه اکبر طبری برای آیت الله آملی لاریجانی، اژه ای و  منتظری احراز نشده بود؟ | دیدبان ایران

 

یادداشتی از داوود مدرسی یان

🔹من از جمله کسانی بوده‌ام که بنا به شرایط پیش آمده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، یک هفته آخر مانده به انتخابات از بین آقایان رئیسی و جلیلی، از آقای رئیسی حمایت کرده‌ام چون در آن دوگانه پیش آمده، رئیسی را بهتر می دانستم و کنار رفتن آقای جلیلی مثل روز برایم روشن بود. الان هم تحلیلم همان است. اگر تجربه الان را می‌داشتم خیلی جدی‌تر برای نیامدن رئیسی به انتخابات تلاش می‌کردم.

🔸دوستانی که مطالب و یادداشت‌های این حقیر را از قدیم پیگیرند یا حضوری با همدیگر در ارتباط بوده‌ایم، احتمالاً یادشان می‌آید در یک فروردین ۱۴۰۰، سه ماه مانده به انتخابات، با جمع زیادی از دوستان رسانه‌ای، مطلب مشترکی را منتشر کردیم و در آن مطلب از آقای رئیسی خواستیم که در قوه قضائیه بماند چون غیر از ایشان گزینه مناسبی برای قوه نداریم و آقای جلیلی برای ریاست جمهوری وارد شود.

https://eitaa.com/modaresian/3384
https://eitaa.com/modaresian/3385

🔹امروز بیش از آن‌روز، آن نکته را می‌فهمیم و لمس می‌کنیم و آرزو می‌کنیم کاش آن خواسته محقق می‌شد و آقای رئیسی در قوه قضا می‌ماند.

🔸دوستانی هم که کنایه می‌زنند چرا روی جلیلی نماندید، آرشیو مطالب ما را ببینند همان یک فروردین هم گفتیم با ورود آقای رئیسی به عرصه انتخابات، راهی بجز انتخاب ایشان نیست و آقای جلیلی هم کنار می‌رود. تحلیل آن قصه برای اهل تحلیل سخت نبود و نیست. 

🔹علی کل حال؛ قصدم زنده کردن آن بحث‌ها و خاطرات نیست. شاید تکرار آن حرف‌ها الان مناسب نباشد. همه ما در کار انجام شده قرار گرفتیم و با ورود ایشان به انتخابات، چاره دیگری نبود.

🔸امروز عملکرد آقای رئیسی پیش روی ماست؛ هم موفقیت‌ها و نقاط قوت داشته و هم شکست‌ها و نقاط ضعف! سیاست خارجی فعال در منطقه و جهان، روحیه مردمی و جهادی و سلامت اقتصادی شخص وی و اما وضعیت اقتصادی که بسیار بدتر شده، تورم و بی ثباتی، تخلفات و مفاسد و انتصابات فاجعه‌بار در سطح وزرا و معاونین و استانداران و مدیرکل‌ها و صنایع و پتروشیمی‌ها و فولادها!!! مجموعاً شکست‌ها بیشتر بوده.

🔹امید و سرمایه اجتماعی که بعد از انتخابات ۱۴۰۰ در کشور بوجود آمد را با سیاست‌های غلط اقتصادی و فرهنگی به باد دادند و مردم را روز به روز ناراضی تر کردند. این‌ها واقعیات امروز ماست.

🔸وضعیت قوه قضائیه بعد از جناب رئیسی هم که اظهر من شمس است. برنامه اصلاحات ساختاری متوقف شده، برنامه مبارزه با مفاسد متوقف شده، خیلی از احکام پرونده‌های سابق بازگردانده شده و ...!

🔹کاش آقای رئیسی در قوه قضائیه می‌ماند. امروز ما هر دو قوه را از دست دادیم!

🔸معتقدم اگر این سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی ادامه داشته باشد، دولت برای چندین دوره از کف حزب‌اللهی‌ها خارج خواهد شد مگر بخواهند با ابزار ردصلاحیت کاری کنند که آن‌وقت مشارکت پایین خواهد بود. یا باید تغییر جدی در دولت ایجاد کنند و سیاست‌های اقتصادی را اصلاح کنند یا هم اولین دولت چهارساله خواهند بود مگر اینکه بخواهند با ردصلاحیت سایرین، در انتخابات غیرمشارکتی، مجدد پیروز شوند.


http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا گوش شنوایی هست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

مبارزه با فساد! عدالت اجتماعی!/ کاریکاتور – صاحب نیوز

 

یک جوری از آزادی اکبر طبری تعجب کرده و قوه قضاییه را به تبعیض و بی عدالتی و عدم رعایت مساوات در برخورد با دانه درشتها و نورچشمی ها متهم میکنند که انگار تا به حال با دانه درشتهایی مثل متهمان پرونده اختلاس فولاد مبارکه و بدهکاران نجومی بانک دی و واگذاری مشکوک پتروشیمی میانکاله و ... برخورد قاطع و عادلانه صورت گرفته بود. انگار بانکها در نحوه ارائه خدمات به مردم عادی و گردن کلفت ها مساوات را رعایت می کنند؛ انگار نورچشمی ها در همان مدارسی درس می خوانند که مردم عادی بچه هایشان را می فرستند؛ انگار آنها همان جایی سربازی می روند که بچه های مردم می روند، انگار خدمات بهداشت و درمانشان با ما یکی است، انگار موقع اشتغال با همان موانعی مواجهند که جوانهای ملت مواجهند و مسکن و.... و جالب است همانها مردم را به صبر و قناعت دعوت میکنند.

بیخود که نیست هیچ نهاد و ارگان و جناحی حاضر نیست عباراتی از گفتارهای عدالت خواهانه شهید مظلوم بهشتی را تبدیل به بیلبورد کند و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه از رحیم پور ازغدی ها و سید سعید لواسانی ها واهمه دارد. انقلاب، انقلاب مستضعفان است اما نظام لزوما نظام مستضعفان نیست. با آن چه که ادعا کردیم فرسنگ ها فاصله داریم. منکر دستاوردها نیستیم اما تبعیض و بی عدالتی و آقازاده بازی و رانت خواری و حقوقهای نجومی و شکاف طبقاتی، ملت را نسبت به شعارهای علوی ما بدبین و نامطمئن می سازد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عدالت و یک چشمک!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۰ ب.ظ

photo_2023-06-29_21-17-15_omoc.jpg

 

چاقو دسته خودش را که نمی برد. اکبر اتباعی طبری دارای سابقه گروهکی، سالهای سال در عالی ترین طبقات قوه قضاییه حضور فعال و موثر داشت. حجت الاسلام مروی، معاون وقت قضایی نامه ای محرمانه نوشت و تخلفات علنی او را شرح داد. این نامه راه به جایی نبرد. مروی مدتی بعد استعفا داد و اندکی بعد هم به رحمت خدا رفت. مرحوم هاشمی شاهرودی و شیخ صادق لاریجانی پشت اکبر خان بودند. آقای اژه ای هم که خودش همیشه در قوه حضور داشت. یک مدت بحث این مطرح بود پرونده هایی را که اکبر اتباعی رویشان تاثیر داشت را دوباره بررسی کنند که فراموش شد. کیومرث نیازآذری آشنای امنیتی طبری را تبرئه کردند. اکبر اتباعی هم با آن حجم انبوه پرونده به رغم محکومیت قطعی و در حال گذراندن دوره محکومیت اجازه اعاده دادرسی گرفت و با وثیقه از زندان بیرون آمد. صلاح کار خویش خسروان دانند اما برایم سوال است خداییش حضرات وقتی از عدالت صحبت میکنند خودشان خنده شان نمی گیرد؟! بدبخت آن شیخ قاضی همدست اکبر که ترسید و از کشور گریخت و در ابهام و بطور مرموز جان سپرد.

راستی جناب سلاح ورزی با سابقه حمایت از اغتشاشات و رد صلاحیت توسط وزارت اطلاعات به «همایش امنیت» در قوه قضائیه دعوت شده و سخنرانی کرده‌! حالا حالاها مانده است بفهمیم آب از کجا گل آلود میشود.

تکمیلی:

قوه قضاییه اعلام کرده تصویر مربوط به حضور سلاح ورزی در کنار اژه ای قدیمی است. قبول. ولی دعوت از سلاح ورزی برای سخنرانی در همایش قوه مربوط به همین چند روز اخیر است. مگر انتخاب سلاح ورزی بر خلاف قانون نبوده؟ چرا مدعی العموم ساکت است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نمی شود شما کمتر بخورید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۴ ب.ظ

قیمت ماشین های لوکس ساشا سبحانی به همراه عکس - سایت ایران انفجار

 

مصباحی مقدم در مصاحبه با جماران گفته است:

"چین 4 دهه رشد بالای ده درصد را تجربه کرده و توانسته از یک کشور به شدت فقیر با جمعیت انبوه خارج شود و به کشوری تبدیل شود که جایگاه دوم اقتصاد دنیا را دارد. پس این نشان می‌دهد شدنی است. چین ظرفیت‌های ما را ندارد. موقعیت جغرافیایی چین موقعیت ما نیست. چین به اندازه موقعیت و شرایط ما نیست. موقعیت انرژی که ما داریم چین ندارد. البته موقعیت جمعیتی که چین دارد را ما نداریم. آن جمعیت قانع است، جمعیتی که به دو وعده یا یک وعده غذا در شبانه روز اکتفا می‌کند. این فرهنگ کاملاً متفاوتی است."

 

یک راه دیگر هم هست. آقازاده ها و دامادها و عروس ها و خواهرزاده ها و برادرزاده های مسئولان بیشتر از سه وعده غذا نخورند، دستشان از کیسه ملت کوتاه شود، ثروتهای بادآورده جماعت نوکیسه مورد حساب و کتاب قرار بگیرد، بساط رانت خواری جمع شود، حقوقهای نجومی کنترل شود، امکانات رفاهی مسئولان کاهش پیدا کند، تسهیلات بانکی عادلانه توزیع شود و... واقعا مشکل مملکت، شکم ماست؟ از قیمتهای پروازی اجناس خبر دارید که همان دو سه وعده غذای فعلی ملت هم بدون گوشت و مرغ و برنج سپری می شود؟

بنده خدایی بود میگفت مردم ما از مردم یمن یاد بگیرند که لنگ میبندند و کم میخورند و... دو روز بعد عکس یادگاری آقازاده هاش با گرگهای وال استریت در آمد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهم است با که باشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۵ ب.ظ

screenshot_۲۰۲۲۰۱۲۸-۱۴۱۰۵۹_instagram_kfmt.jpg

 

یک زمانی هر کس به لاریجانی ها میگفت بالای چشمتان ابروست حسابش با کرام الکاتبین بود. برای من هم این تجربه پیش آمد. ماجرای سعید ذاکری و موارد شدید مشابه آن هم از حافظه تاریخ محو نخواهد شد. همان زمان هر کس هر چه دلش میخواست به محمود احمدی نژاد، هاشمی شاهرودی و این اواخر هاشمی رفسنجانی هم میگفت اما فقط لاریجانی ها بودند که حرمت داشته و خط قرمز محسوب می شدند. من یکبار فقط به خاطر نقل مطلبی در وبلاگ که نویسنده اش گفته بود چرا به اتهامات برادران لاریجانی (فاضل و جواد) رسیدگی نمی شود به دادگاه ویژه احضار شدم.

تصویر بالا را اتفاقی وسط آرشیو استوری هایم پیدا کردم. سید مهدی صدرالساداتی را به خاطر کامنت یکی از خوانندگان که برداشت توهین نسبت به حجت الاسلام خاموشی از آن می شد محاکمه و خلع لباس کردند. الان یک مداح بی سواد شهرت طلب متصل به شیعه لندنی به شخصیت علمی و مبارز آیت الله اراکی بابت دفاعی که از مبانی انقلاب داشته علنا اهانت کرده، قوه قضاییه هم به روی مبارک خودش نیاورده است.

فرق می کند با کی و مقابل کی باشید. خاموشی در زمان تصدی ریاست سازمان تبلیغات، بودجه دو نشریه حامی قالیباف را تأمین میکرد و حالا به اذعان نمایندگان مجلس، قالیباف مانع تحقیق و تفحص از سازمان اوقاف به ریاست خاموشی به رغم همه حرف و حدیثها و حاشیه هاست.

وقتی به حلقه خاصی وصل باشید از حاشیه امن برخوردار بوده و هر چقدر هم که گند بزنید از پاسخگویی در امان خواهید بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوقاف را پاسخگو کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۱۲ ق.ظ

روایت تلخ تسنیم از جنگل خواری در شمال/ ویلاسازی در دل جنگل های مازندران /  جنگل هایی که هر روز آب می روند- اخبار مازندران - اخبار استانها تسنیم |  Tasnim

 

 نمایندگان مردم ملایر و تفرش در مجلس شورای اسلامی اعلام کردند قالیباف جلوی تحقیق و تفحص از اوقاف را گرفته است.

میدانید چرا؟ زمانی که جناب آقای خاموشی رئیس سازمان تبلیغات بود از بودجه فرهنگی این سازمان هزینه بعضی نشریات حامی قالیباف مثل پنجره و مثلث را تأمین می کرد. آنکه سازمان فقیر تبلیغات بود؛ حالا در اوقاف درندشت و پول ساز چه میگذرد خدا میداند! تفکر باندبازی متعلق به همه جناح هاست و به یقین در تضاد با عدالت و اصلاح امور است.

افشاگری پیرامون قرارداد عجیب واگذاری منافع یک گاوداری در ازای مبلغی ناچیز به عروس آقای خاموشی به هیچ وجه باعث سرافکندگی و شرمندگی وی نشد. کما اینکه افشاگری پیرامون عضویت رانتی داماد 23 ساله رییس دفتر فرمانده سپاه در کارخانه ای بزرگ و پول ساز نیز باعث نگرانی کسی نگردید. پیشتر نیز درباره فرزند مخبر، دختر مظلوم نعمت زاده و ... افشاگری هایی صورت گرفت که به جایی نرسید.

هیچ مسئولی بابت رانت خجالت نکشیده و عذرخواهی نمیکند. شاید از این باب که میدانند بقیه مسئولان حتی در رده نهادهای نظارتی نیز به همین آسیب مبتلا بوده و بالطبع انگیزه ای برای اصلاح و بازخواست نخواهند داشت.

حالا از این موضوع که بگذریم سازمان اوقاف با توجه به درآمدها و گردش مالی بالای آن همواره در افکار عمومی در مظان اتهام قرار داشته و شایعات پیرامون واگذاری های رانتی و ... درباره آن بسیار شنیده شده است. خب بالاخره این سازمان باید به کجا پاسخگو باشد و چه نهادی قرار است در باره ابهامات موجود دست به تحقیق و بررسی بزند؟ به نظر شما این حرف و حدیثها که البته راست و دروغش قاطی شده در پرتو سکوت و بی مبالاتی مسئولان و عدم پاسخگویی و شفاف سازی نهاد مزبور در نهایت چه سطحی از بی اعتمادی عمومی را رقم زده و در باور دوستداران نظام چه تأثیری خواهد داشت؟

در مجلس پیشین، پورمختار رییس وقت کمیسیون اصل نود، سازمان اوقاف را بزرگترین زمین خوار کشور معرفی کرد. اخیرا سید شمس الدین حسینی نماینده مردم تنکابن و رامسر در مجلس نیز اظهاراتی مشابه داشته اشت.

نگذارید اوضاع به همین منوال جلو برود. مردم در تنگنای معیشتی و اقتصادی هستند و شنیدن این نوع اخبار که با روح عدالت طلبی نظام دینی در تضاد است باعث دلسردی و ناامیدی آنها میشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدیران میانی دولت قانون شکنی نکنند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ

سازمان محیط زیست: هرگونه فعالیت مجدد "پتروشیمی میانکاله" مغایر با ضوابط محیط زیستی است

 

به رغم اعتراض گسترده به طرح غیرقانونی پتروشیمی میانکاله که در نهایت منجر به دخالت شخص رییس جمهور و توقف آن گردید، استاندار مازندران بی اعتنا به موراد مبهم از نحوه واگذاری مشکوک این پروژه به فردی معلوم الحال، بارها به دفاع از اجرای آن و توهین به منتقدان اقدام کرده است.

خبرگزاری تسنیم امروز گزارش داد که تکمیل فنس های محوطه عملیاتی پروژه دوباره از سر گرفته شده است.

در این گزارش از قول ایرج حشمتی معاون سازمان محیط زیست میخوانیم:

"مشخص شد، فنس‌کشی ناتمام این پروژه شروع شده و ادامه دارد. این در حالی است که پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی از سازمان حفاظت محیط زیست است و بر اساس آخرین مکاتبات دستگاه قضا، زمین مورد نظر هم باید مسترد شود."

 

به گزارش تسنیم، "پتروشیمی امیرآباد" میانکاله پروژه‌ای است که در نزدیکی حریم تالاب میانکاله در زمستان سال 1400 کلید خورد بود. این پروژه به دلیل اینکه فاقد مجوز ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست بود با مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست رو‌به‌رو شده و نهایتاً پس از کش و قوس‌های فراوان با حکم دادستانی از ادامه ساخت و فعالیت آن جلوگیری شد.

گفتنی است، با گذشت حدود یک سال از حکم به توتقف فعالیت این پروژه، ابهامات زیادی درخصوص نحوه واگذاری زمین منابع طبیعی به این پروژه مخرب، جعل مجوز ارزیابی محیط زیستی توسط بانیان پروژه و... وجود دارد.

 

 

امیدوارم قوه قضاییه یکبار برای همیشه به طور قاطع به این پرونده ورود کرده و با قاصران و مقصرانی که بدون در نظر گرفتن تشریفات قانونی و برخلاف استانداردها و موازین لازم اقدام به واگذاری عجیب و چند برابری زمین به یک متهم فساد اقتصادی نموده اند، برخورد جدی کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عملکرد شما در شأن جمهوری اسلامی است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۳۷ ب.ظ

جناب آقای مصدق، معاون اول قوه قضاییه فرمودند ادبیات سردار مفخمی در شأن یک فرمانده نبود.

خب با اینکه منظور سردار کاملا واضح است که بحث وی پیرامون جدیت در برخورد با هنجار شکنی در چارچوب قانون بوده است ولی جناب آقای مصدق هم گویا متأثر و منفعل از فضای مجازی به بیان چنین موضعی در نکوهش این سردار راست قامت پرداخته است.

در ماجرای مشابهی که چندی پیش در گیلان شاهد بودیم، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز که سابقه سکوت ممتد در قبال رفتارها و گفتارهای اشتباه بعضی ائمه جمعه را داراست (نمونه اش امام جمعه شهری کوچک در شمال که منتقدان حزب اللهی خود را نادان لقب داده بود) حالا در مقابل اعلام انزجار امام جمعه رشت از بی حجاب ها اقدام به موضع گیری و نقد ایشان نمود.

جناب آقای مصدق که فردی حوزوی و تحصیل کرده است به جای نگرانی از ادبیات یک مسئول انتظامی در رده استانی، باید پاسخ دهد که آیا اساسا وضعیت قوه قضائیه در شأن حاکمیت دینی و علوی قرار دارد؟ 

پرونده اختلاس در فولاد مبارکه به کجا رسید؟ پرونده های سنگین وزارت نفت زنگنه چطور؟ پرونده شکایت از حسن روحانی؟ پرونده همراهان اکبر طبری؟ پرونده اختلاس از بانک دی؟ پرونده واگذاری مشکوک پتروشیمی میانکاله؟ و... الی ماشاءالله از این پرونده های حجیم وجود دارد که کسی نمیداند سرنوشتش چه شد!

چرا ادعای دستگاه قضا در مبارزه با ویژه خواری ها و رانت ها و دانه درشت ها نتوانسته اعتماد مردم را به این نهاد جلب نماید؟

چرا شاکی و متشاکی و وکیل و حتی قاضی نسبت به وضعیت دادگاهها ناراضی هستند؟

چند درصد از مردم احساس میکنند که میتوانند در قوه قضاییه به حقشان برسند؟

چند درصد از مردم احساس میکنند که مدعی العموم در دفاع از حقوق عامه جدی و قاطع است و بدون مماشات به استرداد اموال غارت رفته متعلق به جامعه از دست غارتگران گردن کلفت می پردازد؟

همین لایحه شل و ولی که دستگاه قضا برای مواجهه با عریانی زنان هرزه در سطح معابر به مجلس فرستاده در شأن طلبه پایه اول حوزه هم نیست چه برسد در تراز نظر قضات و مسئولانی که باید در رتبه فقیه باشند.

مهمتر از حرف، عمل است که باید دید آیا عملکرد دستگاه قضا در بسط عدالت و تقابل با ظلم در شأن نظام اسلامی بوده است یا نه؟

آسیب شناسی نهاد قضا و انطباق رویکردهای آن با آرمانهای امام و شهدا و آموزه های مکتب علوی را بی واهمه از زیاده خواهی هوچی گران فضای مجازی، اصلی مهم و ضروری بدانید.

یادتان نرود در زمان امیرالمومنین هم فقر و جنگ و خیانت و مشکلات اجتماعی و ... وجود داشت، اما آنچه در حکم میراث علی علیه السلام، گنجینه معارف حاکمیتی شیعه قرار گرفته، عدالت علی در حق ضعفا و قضاوت بی مماشات او در برخورد با دانه درشتها و فرمانروایان خاطی بود.

از فرمانده غیور انتظامی مازندران و همه مسئولان فهیم نهاد انتظامی کشور انتظار میرود هیاهوی هرزه طلبان مجازی و یا انفعال مسئولان بالا دستی قضایی تأثیری در روحیه و قاطعیت آنها در انجام رسالت ذاتی شان به عنوان یک پلیس مسلمان نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیژن نامدار زنگنه و قوه عدلیه در منگنه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ

photo_2023-06-11_18-40-09_e8e3.jpg

 

این زنگنه هم تبدیل شده است به پاشنه آشیل و بزرگترین چالش قوه قضاییه در تاریخ جمهوری اسلامی.

زمان هاشمی که وزیر نیرو بود، نشریه صبح اقدام به افشاگری پیرامون زد و بندهای این وزارتخانه کرد. مرحوم آیت الله یزدی به روی مبارک نیاورد. البته یک جورهایی ایشان از هاشمی حساب میبرد. 

زمان خاتمی زنگنه شد وزیر نفت. ویژه نامه ای در خصوص مفاسد و خیانتهای دوره مدیریتی وی منتشر گردید. مرحوم هاشمی شاهرودی به روی مبارک نیاورد.

زمان روحانی هم او وزیر نفت شد و حواشی عجیبی پیرامون نحوه مدیریت تامل برانگیز وی در سطح رسانه ها طرح گردید. صادق خان و بعدها سید ابراهیم هم به روی خودشان نیاوردند. جالب اینکه حتی یک تکذیبیه هم علیه مدعیان منتشر نشد و هیچ کس به خاطر طرح این ادعاها مورد تعقیب قرار نگرفت. یعنی کلا نهادهای قضایی و نظارتی ترجیح دادند نظر موافق یا مخالفی نداشته و به سکوت خود ادامه دهند.

حالا مالک شریعتی نماینده مردم تهران در مجلس به نقل از جلسه ای که دو سه سال قبل با ظریف داشته از زبان وی مدعی خیانت زنگنه شده است.

خوب واقعا برای مردم سوال است. مملکت قوه قضاییه ندارد؟ مدعی العموم ندارد؟ این همه اتهام در سالیان متوالی پیرامون یک وزیر مملکت مطرح شود پای میلیاردها دلار سرمایه ملی وسط باشد یک نفر نیست به طور رسمی راست یا دروغ بودن ادعاها و اتهامات را بررسی کند؟ واقعا اوضاع همینطور بماند فکر میکنید اعتماد مردم به نظام بیشتر می شود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چشم سکوت میکنیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ ق.ظ

ادعا‌ها در رابطه با «بازرسی برهنه بدنی» در بازداشتگاه‌ها واقعیت دارد؟

 

یک چیزی یاد گرفته اند؛ جنگ ترکیبی! بعد همه چی را ذیل همین عنوان تفسیر میکنند. جنگ ترکیبی علیه نظام صحت دارد اما به یقین مدیران ناشایست و کم کاری های مدیریتی بخشی از همین جنگ ترکیبی است.

دوستان مجازی و حقیقی شاهدند که من هر جا دیدم نظام مظلوم واقع شده به دفاع پرداختم اما این مورد از آن مواردی است که اگر چه دشمن بزرگنمایی و سوءاستفاده کرده اما زمینه بزرگنمایی و سوءاستفاده دشمن را خود مسئولان نظام اداری به وجود آورده اند. آن موقع که دوستان طلبه عدالتخواه و بسیجی و انقلابی را به زندان انداخته و بدرفتاری می کردند، تذکرات این بچه ها در خصوص فاصله وضعیت زندان به خصوص بخش قرنطینه با احکام بدیهی اسلام راه به جایی نبرد و رگ غیرت و همت مسئولان بالا دستی را نجنباند.

الان در خصوص بازرسی بدنی زندانیان سر و صدا بلند شده است و مسئولان مرتبط جوابیه ای داده اند که تنها بخشی از آن درست است:

 

خبرگزاری میزان در مطلبی نوشت:

در پروژه جنگ ترکیبی و تبلیغاتی تمام‌عیار غرب علیه ایران که در پاییز سال گذشته آغاز و همچنان ادامه دارد، موضوع بازداشتگاه‌ها و ادعا‌های دروغ در این رابطه یکی از محور‌های اصلی بخش رسانه‌ای این جنگ بوده است. 

اخیرا نیز در ادامه همین پروژه، معدود افرادی مدعی شده‌اند که در زمان بازداشت نزد ضابطان قضایی، بازرسی برهنه بدنی در خصوص آن‌ها انجام شده است. 

 

بررسی‌های خبرگزاری میزان نشان می‌دهد، بازرسی بدنی از متهمان و محکومان قبل از ورود به زندان در حال حاضر با استفاده از تجهیزات فناوری روز صورت می‌گیرد. 

البته در نظام‌های زندانبانی کشور‌های غربی نیز، علی رغم دسترسی به آخرین فناوری‌های روز، همچنان در موارد لازم، بازرسی‌های فیزیکی به کار گرفته می‌شود.

در ایران نیز، با توجه به اینکه امکان وارد کردن اقلام ممنوعه از قبیل تلفن همراه، مواد مخدر، سیم کارت و ... به زندان از سوی افراد وجود دارد در برخی از موارد خاص که نیاز به بررسی کامل بدن وجود دارد، اینگونه بازرسی‌ها با رعایت موازین قانونی، شرعی و حفظ حریم خصوصی افراد انجام می‌شود و بدیهی است که در این راستا بازرسی زندانیان زن صرفا توسط مامورین زن صورت می‌گیرد.

همچنین برخلاف ادعا‌های مطرح شده، در این بازرسی‌ها، هیچگونه تصویری ثبت و ضبط نمی‌شود و با رعایت تمام پروتکل‌ها، بازرسی بدنی انجام می‌شود.

طرح ادعا‌هایی مبنی بر روال بازرسی‌ها با برهنه کردن افراد در ادامه پروژه سیاه‌نمایی از ایران در خارج از کشور است که متاسفانه در داخل نیز عده‌ای با بیگانگان همنوایی می‌کنند و همان سخنان تکرار می‌شود.

در سال‌های اخیر و بویژه در دوره تحول و تعالی در قوه قضاییه، تاکیدات بسیاری در رابطه با حفظ کرامت متهمان و محکومان صورت گرفته و اقدامات ویژه‌ای نیز انجام شده است که می‌توان به دستورالعمل «تبیین حقوق بازداشت شدگان، رعایت کرامت آنان و نحوه نظارت بر بازداشتگاه‌ها» اشاره کرد.

بر اساس این گزارش، چنانچه کسی ادعا دارد که خارج از موازین فوق الاشاره مورد بازرسی قرار گرفته، میتواند مصادیق را به بازرسی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور ارائه نماید تا موضوع پیگیری شود. قاعدتا ادعا‌هایی که بدون سند و مدرک مطرح شوند، طبق روال گذشته مورد پیگیری و پیگرد قضائی خواهند بود."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چنانچه بی عدالتی وجود داشته باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۵ ق.ظ

رئیسی: آئین‌نامه مربوط به تسهیلات نامتعارف کارکنان بانک‌ها اصلاح شود

 

"رئیس‌جمهور با بیان اینکه دولت مردمی با هرگونه رویه تبعیض‌آمیز مخالف است، وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی را مامور کرد چنانچه آیین‌نامه‌ای وجود دارد که برای کارکنان بانک‌ها تسهیلات ویژه در نظر گرفته، اصلاح شود."

 

این خبر، بالاترین سطح واکنش رییس دولت مردمی پیرامون خبر اعطای 164 هزار میلیارد تومان تسهیلات به کارکنان بانکها بود.

آن موقعی که دستور مستقیم برای برخورد با حقوقهای نجومی صادر شد چه اتفاقی رخ داد و یقه چه کسی گرفته شد که حالا با عبارت "چنانچه آیین نامه ای وجود دارد ..." اتفاق خاصی در دفاع از حقوق مردم و مبارزه با بی عدالتی رخ بدهد؟

جهت اطلاع آقای رییسی عارضم که سخاوتمندی بانکها در قبال کارکنانشان که وجهی از وجوه تبعیض قانونی و شکاف رسمی طبقاتی در جامعه اسلامی است در حالی صورت می گیرد که شعبات قارچ گونه بانکها اموال مردم را به لطایف الحیلی جذب نموده و در خدمت سرمایه داران قرار می دهند اما وقتی یک شهروند معمولی برای رفع نیاز متعارف خود وام اندکی هم تقاضا می کند به در بسته برخورد کرده و با تحقیر رانده می شود. عارضم خدمت آقای رییسی که این رویه ضد عدالت بانکها که مورد سکوت دولتها قرار داشته علاوه بر معضلاتی چون تبعیض و شکاف طبقاتی و تقویت نظام فکری سرمایه سالاری، باعث رواج نزول خواری گردیده و زندگی بسیاری از مردم سطوح مختلف جامعه را به آتش کشیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا