اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

دولت در پشت پرده اغتشاشات!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

امروز در تاریخ: ۲۵ خرداد ۸۸ تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در  ایران

 

یک تحلیلی هم این روزها شکل گرفته که شنیدنش جالب توجه است:

نظام اولین باری نیست که با آشوب و اعتراضات تخریبی خیابانی مواجه می شود. فارغ از بعضی آشوبهای شهری اوایل دهه هفتاد در اسلامشهر و مشهد و قزوین و... واقعه کوی دانشگاه که عناصری از دولت وقت نیز در هدایت آن نقش داشتند، حادثه بزرگ فتنه 88 که دارای شاکله رهبری و بدنه حجیم اجتماعی و حمایت بعضی بزرگان درون حاکمیت بود، شلوغی های 96 که بخاطر ورشکستگی بعضی بانکها و کارخانه ها و تجمیع معوقات دریافتی کارگران و کارکنان قراردادی صورت گرفت، آشوبهای بنزینی 98 که حتی بخشی از بدنه نیروهای انقلاب را هم دچار تردید نمود، سیستم امنیتی کشور را برای مقابله با اعتراضات خیابانی پخته و آبدیده کرده است.

سوال اینجاست نظامی که در سال 88 توانست اجتماع میلیونی معترضان که از میدان آزادی تا میدان فردوسی را مملو از جمعیت ساخته بودند پراکنده و کنترل نماید، آشوبهای گسترده بنزینی که به طور مستقیم با معشیت مردم سر و کار داشت را دو روزه جمع و جور کند، ظرف سه ماه اخیر واقعا توانایی کنترل یک مشت بچه قرتی مردنی که با اولین سیلی یا دستبند زیر گریه میزنند و به ... خوردن می افتند را ندارد؟ یا نمی خواهد؟! جمع کردن جل و پلاس جوانک های هرز و هیزی که بدلیل فاصله از واقعیتهای جامعه و مشکلات اصلی مردم نتوانستند بدنه اجتماعی قابل اعتنایی را با خود همراه کنند برای نظامی با این سطح از تجربه و اقتدار کار دشواری است؟

تحلیل شاذی که عرض میکنم در پاسخ به این ابهام شکل گرفته است:

دولت می دانست با دو قشر جوان مطالبه گر مواجه است که یارای برآوردن خواسته های آنان را ندارد. عده ای جوانان مومن انقلابی که به فرموده رهبری انقلاب، مهمترین جلوه امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان دانسته و بر اساس مبانی دین و عدالت علوی، بعضی رفتارها و تصمیمات مغایر با آموزه های مدیریتی و اخلاقی و اجتماعی اسلام را زیر سوال برده و معضلاتی چون شکاف طبقاتی، رانت خواری، آقازاده بازی، تبعیض در برخورد با جرایم عناصر دانه درشت، تجمل گرایی و ترک فعل بعضی مسئولان و... را به طور جدی به چالش می کشانند و مشروعیت بعضی مدیران را زیر سوال می برند.

عده ای هم جوانان بازی خورده جریان رسانه ای غرب هستند که ته آمال و آرزویشان حشر و نشر با جنس مخالف و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و.... است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند.

دولتی که تحت فشار فیفا بر خلاف فتوای مراجع اجازه حضور زنان برای تماشای مسابقه فوتبال مردان را داده بود می توانست با بدحجابی هم مثل دولتهای قبل کنار بیاید. بدیهی بود ماجرای گشت ارشاد و برخورد با بدحجابی که بدون مقدمات فرهنگی و روانی و بعد از سالها بی توجهی به مرحله اجرا رسید دیر یا زود منجر به زد و خورد و اعتراضات خیابانی می شد و بالتبع این دو قشر جوان مطالبه گر در مقابل هم قرار گرفته و توان یکدیگر را مستهلک می نمایند. طیف دست پرورده فضای مسموم مجازی با تهییج عناصر ضدانقلاب و دشمنان دین به تخریب مساجد و حمله به نمادهای مذهبی و انقلابی دست می زنند و طیف انقلابی هم با حساسیتی که بر روی شریعت و اسلام و انقلاب و شهدا دارند به واکنش و تقابل روی آورده و...

بدین ترتیب مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارزشی و انقلابی و... به تحریف و فراموشی کشانده می شود و دولت می تواند با خیالی آسوده و در حاشیه ای امن و بی دردسر به افزایش قیمت ارز و طلا و خودرو جهت تأمین مخارج خود اقدام کند، عناصر گروهکی ضدانقلاب را در این آشفته بازار شناسایی و معدوم نماید، طرح صیانت را بی دردسر اجرا کند، تهدیدهای امنیتی در کردستان عراق را به کنترل درآورد، از چون و چرا درباره ضعف عملکرد بعضی مدیران نالایق و ناتوانی در حل مشکلات و وعده های انتخاباتی در امان بماند و...!

از نظر من اگر چه این تحلیل غیر واقعی است اما اگر دولت نخواهد اقدام قاطعی برای کنترل ناامنی های محدود ولی مستمر این ماهها انجام دهد به مرور در ذهن مردم یا لااقل بخشی از نیروهای متدین جای خواهد گرفت.

یک ماجرا هم جالب است عرض کنم. چند شب پیش به منزل دوستی دعوت شدم که از من خواست با دو پسر جوانش صحبت کرده و آنها را از ادامه همراهی با اغتشاشگران منصرف نمایم. حرفها و استدلالهای من چندان کارساز نبود و نمی توانست باعث فروکش نمودن خشم و بدبینی آنها شود. تا اینکه در نهایت همین تحلیل را برایشان توضیح دادم و اضافه کردم که مگر نمی گویید جنایت شاهچراغ و ... کار خودشان است؟! زلزله می آید کار خودشان است؟! سیل می آید کار خودشان است؟! خب این اغتشاشات هم کار خودشان است و دارند از آن نفع می برند و الا اراده کنند مثل 88 و ... دو روزه غائله را ختم میکنند!

 بندگان خدا بالاخره پذیرفتند که در سیکل معیوب اعتراضات اخیر دچار غفلت و فریب شده و با تحریف و تقلیل مشکلات جامعه، جفایی بزرگ به مردم روا داشته و حاشیه ای امن برای کم کاری مسئولان در حوزه اقتصاد و اشتغال و عدالت فراهم آورده اند. به هر حال فرضیه فوق الذکر، پر بی راه هم نیست و یک جاهایی کاربرد دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با اعتماد مردم بازی نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-24_15-16-50_33i9.jpg

 

رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بانیان وضع موجود اگر بی اخلاقی کنند، تخلفاتشان را اعلام می کنیم!

یعنی اگر بی اخلاقی نکنند و کار به کار شما نداشته باشند شما هم کاری به کارشان نخواهید داشت؟

یادم است وقتی فتنه بنزین بلند شد نوشتم قطعا کسانی که به بانکها و اموال عمومی تعرض میکنند مصداق اوباشند و باید با آنها برخورد شود اما اوباش تر از آنها مسئولانی هستند که سرمایه های ملت را در بورس و ... دود میکنند، چرخ اقتصاد و تولید و هسته ای را از کار می اندازند، اقوامشان را با رانت سر کار می آورند، حقوقهای نجومی می گیرند، گرهی از کار مردم باز نمی کنند، همه پروژه های عمرانی مملکت را تعطیل می کنند و...

آن موقع آقایان میگفتند به صلاح نیست رییس جمهور یا حتی وزیری استیضاح شود؛ بعدا به اتهامات آنها رسیدگی میکنیم.

این بعدا هم هیچ وقت از راه نرسید. الان آقایان مدلی صحبت میکنند که رنگ و بوی باج خواهی دارد. اگر بی اخلاقی کنند تخلفاتشان را اعلام میکنید؟!!

یعنی تخلفاتشان مصداق بی اخلاقی نبوده؟ یعنی منافع مردم اصلا مهم نیست فقط به حزب و دسته شما نباید گزندی برسد؟ راستی مملکت قوه قضاییه و مدعی العموم ندارد؟ بعد از گذشت نزدیک به دوسال از عمر دولت قبل قرار نیست به این تخلفات که صرفا جنبه آتوی رسانه ای گرفته رسیدگی شود؟ مردم میتوانند در احقاق حقوق عامه به شما اعتماد کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متنی خوب از داوود مدرسی یان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۹ ق.ظ

mobarezeh-ba-fesad

 

🔴 ‏درگیری اصلی اینجاست!

🔹محکومیت ‎#وحید_اشتری در موضوعات ‎#سیسمونی_گیت، آقازاده منتظری دادستان کشور، داماد شمخانی و ‎#سرباز_بابلی در واقع انتقام طبقه قدرتمند، سرمایه‌دار، پرخور و برنده‌ی جامعه از جریان عدالتخواهی و حامی طبقه مستضعفین است. به نظر من درگیری اصلی و مسئله اصلی جامعه این است.‏

🔸بارها گفتیم اعتراضات و اغتشاشات اخیر در کشور، بسترها و ریشه‌هایی داشته که باید آنها را ببینیم. ام‌المصائب کشور، تبعیض و بی‌عدالتی است؛ ابربحران جدی جمهوری اسلامی این است. سیاست‌های تبعیض آلود اقتصادی، سیاسی، منطقه‌ای و بین‌استانی، آموزشی، درمانی و ... جامعه را به دو طبقه تبدیل کرده است.‏

🔹یک اقلیت که بالای ۸۰ درصد معوقات بانکی متعلق به آنان است، ثروت‌های هزارمیلیاردی، خانه‌ها و خودروهای آنچنانی و یک اکثریتی که به دو طبقه متوسط و ضعیف تبدیل شده. این سبک زندگی، طبقه اشرافی از مدیران و سرمایه‌سالاران و اقشار بوجود آورده که اتفاقاً هیچ پایبندی به نظام سیاسی ندارد!‏

🔸و توده‌هایی که سال‌هاست از وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ناراضی شده‌اند. قریب 20 میلیون بیکاری نسبی، 40 درصد مستاجر، 38 درصد زیر خط فقر نسبی، حدود 18 میلیون نفر حاشیه‌نشین وسایر آمارهای خطرناک که کشوررا به جد تهدید می‌کند. این‌ها زخم‌های عمیقی است که اینروزها نتیجه‌اش را دیده‌ایم.‏

🔹این روزها می‌بینیم چگونه دشمنان دیرینه ایران و اسلام، دندان تیز کرده و با تجهیز تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان خیابان‌ها را ناامن کرده‌اند و بخشی از نوجوانان و جوانان وطن را چگونه برای فروپاشی کشور فریب داده‌اند! در این میان هم برخی از اصلاح ناامید و دست به خشونت زده‌اند.‏ این زخم‌ها و عقب‌افتادگی‌ها منجر به این شده تا برخی را به لجبازی با ارزش‌های الهی و احکام اسلام هم بکشاند. 

🔸سالهاست جوانانی در سرتاسر کشور، با دغدغه پای کار آمدند تا از امثال علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بپرسند: این همه ثروت را خودت و فرزندانت و دامادت ‎#از_کجا_آورده‌اید؟‏ و شجاعانه از امثال منتظری، دادستان کشور بپرسند که درباره ماجرای بیمه پرسنل قوه قضائیه با هزینه چندده و چندصد میلیاردی توضیح دهد که چرا این رانت میلیاردی برای شرکتی در نظر گرفته شده که دختر جناب‌شان نائب رئیس هیئت مدیره آن است؟ و چرا برخی امورات را به پسرش واگذار کرده؟!‏

🔹جوانانی که محکم از محمدباقر قالیباف بپرسند نقش وی در ماجرای ‎#هولدینگ_یاس و ‎#املاک_نجومی چیست و چرا وی را محاکمه نمی‌کنند؟ اگر بی‌گناه است در یک دادگاه شفاف و علنی معلوم شود!

🔺والله نارضایتی بالای ۹۰ درصد جامعه، مسئله حجاب و همجنس‌بازی نبود و نیست و مسئله اصلی همین دردهاست!‏

🔹البته من از سکوت برخی دوستان عدالتخواه در ماه‌های اخیر ناراحتم و انتظار داشتم جبهه‌بندی بین المللی و داخلی را ببینند. مستکبران و اشرار جهانی وطبقات سرمایه‌دار و اشراف داخلی که از انحصار و رانت وتبعیض به این جایگاه رسیدند در ماه‌های گذشته، رسماً برای فروپاشی ایران تلاش کردند.‏ در ماه‌های اخیر برخی جریانات سیاسی که بیشترین سال‌ها در رئوس قدرت بودند، دولت‌ها و مجالس را در اختیار داشتند، هنوز هم در صنایع مادر و نفت و فولاد و پتروشیمی‌ها حاکمند و بصورت حزبی و پادگان‌ها عناصر حزبی خود را در این جاها استخدام و مدیر کرده‌اند، نانجیبانه شمشیر برکشیدند!‏

🔸و شاید به یک سوژه موضوعی یا ادبیات بچه‌های عدالتخواه نقد داشته باشیم اما معتقدم این بچه‌ها، دست گذاشته‌اند روی مسائل اصلی و جدی کشور؛ بدون دعوت به خشونت، بدون اینکه بخواهند نظم جامعه را برهم بزنند با حفظ ماهیت اسلامی و هویت ایران و مرزبندی با دشمنان، دنبال اصلاح از درون بوده‌‌اند.‏

🔹این برخورد تند برخی عناصر قضایی با وحید اشتری را به همه مسئولین و موثرین و قضات قوه قضا و سیستم امنیتی تعمیم نمی‌دهم اما معتقدم این برخوردها کار همان جریانات طبری مسلکِ حامی طبقه سرمایه‌دار وبرنده جامعه است و هدفشان هم ناامیدی جریانات مختلف عدالتخواهی است.میخواهند ناامید کنند.‏

🔸امروز مطالبه همه ما، ورود شخص رئیس قوه قضائیه جناب اژه‌ای به این پرونده‌هاست. این احکام ناعادلانه است. به جهت حقوقی و قانونی ایرادات جدی دارد و زمینه اِعمال سلایق سیاسی را در احکام قضایی بیشتر فراهم می‌کند. امیدواریم جناب اژه‌ای با درخواست اعاده دادرسی موافقت نماید.


✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وحید اشتری و سرباز بابلی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۴۵ ب.ظ

وحید اشتری

 

آنطور که در رسانه های مجازی نقل شده وحید اشتری از فعالان عرصه عدالتخواهی بابت افشاگری مربوط به موضوع سیسمونی گیت قالیباف به بیش از یکسال زندان قطعی محکوم شده. در گوشه ای از حکم آمده که بابت جریان سرباز بابلی هم به سه ماه حبس قطعی تعزیری محکوم گردیده است.

جریان قالیباف و رویکردی که نظام هر چند وقت یکبار نسبت به محوریت و صیانت از یک شخص به خود میگیرد، یک روز هاشمی رفسنجانی، یک روز ناطق نوری، یک روز علی لاریجانی و یک روز قالیباف تبدیل به تابو می شوند بحث مفصل و مستقلی طلب می کند که فعلا واردش نمیشوم.

اما درباره سرباز بابلی باید یاداور شوم که بعد از ادعای سرباز مبنی بر سیلی خوردن از بازپرس در دادگستری بابل، سرهنگ نیروی انتظامی حامی وی نیز بلافاصله از مسئولیت خود در دادگستری عزل شد. ریاست دادگستری مازندران با تدبیر خود جلسه ای تشکیل داد و بازپرس مذکور اقدام به عذرخواهی از سرباز بابلی با نام محمدحسن کریمی نمود. محمد حسن و پدرش که دکتر داروساز است با عذرخواهی بازپرس و وساطت حجت الاسلام اکبری رییس دادگستری مازندران که فردی پخته و دارای تدبیر است از شکایت خود گذشتند.

ستاد کل نیروهای مسلح نیز بیانیه ای رسمی صادر کرد و نسبت به برخورد بد بعضی کارکنان نهاد قضا با سربازان اظهار تاسف کرد. سیمای جمهوری اسلامی در چند برنامه پر بیننده اقدام به تقبیح رفتار بازپرس و دلجویی از سرباز بابلی نمود.

سرباز بابلی در مراسمی که توسط حوزه هنری گرفته شد مورد تجلیل قرار گرفت.

از ابتدا تا انتهای ماجرای سرباز بابلی، تیم مستحکم و یکپارچه فعالان مجازی انقلابی شهرستان بابل و استان مازندران به طور قاطع به حمایت و پوشش رسانه ای واقعه پرداختند تا جایی که یکی از اعضای فاسد شورای سابق این شهر که همواره کینه نیروهای انقلاب را به دل داشته و در نقش اپوزیسیون خودنمایی میکرد این بار برای تشکیک در ماجرا و تضعیف انقلابیها چاره ای جز حمایت از نهاد قضا نداشت که البه مضحکه عام و خاص واقع شد. بارها فعالان انقلابی استانهای مختلف این تعبیر را به کار بردند که برای اولین بار کنش گری نیروهای حزب اللهی فعال در فضای مجازی توانست با پیش دستی نسبت به رسانه های بیگانه و اجانب منجر به مطالبه گری و دفاع از حقوق یک مظلوم در مقابل لایه هایی منتسب به نظام شود.

با این حال با مرور زمان شاهد آن هستیم دلخوری و لجبازی بعضی عزیزان قضایی بالاخره تبدیل به حکم قضایی علیه وحید اشتری شد که ورودش به ماجرای سرباز بابلی ضریب فوق العاده ای به پوشش این خبر داده بود. حالا او به اتهام نشر اکاذیب!! در ماجرای این سرباز باید به زندان برود! سیاهه ای از بعضی احکام قضایی نسبت به فعالان مطالبه گر جبهه انقلاب مانند طلبه سیرجانی و... حتی خودی ها را در عدالت و انصاف و منطق بعضی حضرات دچار شک و شبهه نموده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شما نفوذی هستید یا نادان؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۳۳ ق.ظ

وزارت بهداشت: فوت ۲۰ هزار و ۸۰۰ ایرانی بر اثر آلودگی هوا در طول یک سال

 

رئیس گروه سلامت هوا و تغییرات اقلیم وزارت بهداشت اعلام کرد حدود 21 هزار نفر از شهروندان کشور در طول  سال به دلیل آلودگی هوا جان می دهند!

پیش تر نیز بارها اعلام شده که در سال حدود سیزده الی پانزده هزار نفر در کشور بر اثر سوانح رانندگی جان خود را از دست می دهند.

مجموع این دو آمار که به طور مستقیم با ناکارآمدی بعضی مسولان سر و کار دارد بیش از آمار شهدایی است که به طور میانگین در طول هر سال از دفاع مقدس ثبت شده است. اوکراین نیز در طول یک سال جنگ اخیر خود به رغم حملات سنگین ارتش روس آماری کمتر از این سطح تلفات را شاهد بوده است.

ما بدون آن که به طور مستقیم در جنگ نظامی با دشمن باشیم به حکم بی درایتی یا وابستگی بعضی مسئولان شاهد کشتار وسیع هموطنانمان هستیم. بیخود نیست که دشمن نیازی به آغاز جنگ مستقیم با ما نمی بیند.

آیا دادستانی کشور به این حجم وسیع از جنایتی که بخش مهم آن به گفته مسئولان وزارت بهداشت ناشی از ترک فعل مسئولان مرتبط است رسیدگی خواهد کرد؟ کمی بعید می دانم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلهایی که از دست شما خون است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۱ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-04_mq4z.jpg

 

عباراتی که در تصویر می بینید حرف دل بچه های خون دل خورده انقلاب اسلامی است.

روی طلق حفاظ موتورش نوشته: "مسئولین محترم، این اوضاعی که توی کشور درست شده صدقه سر شما و بچه هاتونه.

به امام و شهدا و انقلاب که ظاهرا اعتقادی ندارید، لااقل برای حفظ صندلی خودتون به فکر مردم باشید."

 

"ما برای امام و انقلاب آمدیم ...

مسئولین خیال بد نکنند..."

واقعیت همین است که این برادر موتوری ما بیان داشت. موتور انقلاب اسلامی با فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت و خدمت روشن است و کار می کند. اگر خللی در امور می بینید چوبی است که بعضی دوست نماهای منفعت طلب و یغماگر لای چرخ نظام گذاشته اند. جماعتی که میز خود را مساوری با نظام دانسته، صدای منتقدان دلسوز را خاموش می سازند و امروز با ندانم کاری و رفتارهای متناقض با گفتارشان و تبعیض خلاف داعیه عدالت شان، برای دشمن کوچه باز کرده اند؛ خرس خاله هایی هستند که به موازات بدخواهی دشمن و توطئه و هجمه اجانب، اعتبار و رویکرد حاکمیت دینی را در راستای مطامع خویش به انحراف کشانده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقام معظم رهبری هم در صف معترضان است!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۴:۴۴ ب.ظ

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان شرقی

 

من نمیدانم این آمارهای عجیب و غریب بعضی مسئولان و نهادها و بولتن ها دقیقا بر مبنای کدام فرآیند علمی و پژوهشی تهیه و بررسی و اعلام میشود. مثلا اینکه مسئولی در قامت ملی می آید و میگوید بررسی کرده ایم سه درصد یا سه دهم درصد جمعیت کشور جزو اغتشاشگران هستند محل سوال و تردید است؛ اما ادامه سخنانش که می گوید فی المثل هشتتاد و سه درصد مردم هم جزو معترضینند دیگر قابل باور نیست و دستشان را در آمار سازی رو می کند.

اصلا با سیر بررسی و آمار دهی مسئولان کاری ندارم که چه میزان بر پایه روشهای علمی است و اینکه اساسا تعریف این عزیزان از مردم و اعتراض چیست؛ اما نکته اینجاست که اگر این دوستان کمی دقت و شناخت از حقایق انسان و جامعه داشته باشند باید متوجه باشند که مگر کسی پیدا می شود که نسبت به امور جاری کشور –حالا هر کشوری که باشد- رضایت صد در صدی داشته باشد، چه برسد در جامعه ای دینی با اهداف و آرمانهایی جهانی و تمدن ساز و از قضا وجود مسئولانی بعضا ضعیف و بی اعتقاد؟

اگر مسئولان میخواهند آمارشان درست و قابل باور باشد باید بر این واقعیت صحه بگذارند که تقریبا صد در صد مردم کشور نسبت به بعضی امور اعتراض دارند. حتی مقام معظم رهبری نیز در بیانات خویش به رغم تأیید راهبرد و مسیر کلی و دستاوردهای معنوی و مادی چشمگیر انقلاب اسلامی اما نسبت به برخی امور از جمله بی عدالتی در آموزش، ضعف در صنعت خودرورسازی، عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی، اسراف، حقوقهای نجومی، توسعه منهای عدالت اجتماعی، شکاف طبقاتی، رفاه طلبی و رانت خواری و تجمل پرستی بعضی مسئولان و مواردی از این دست بارها اظهار گلایه و اعتراض داشته اند.

شکی نیست به طور تقریبی همه مردم ممکن است به امور جاری اعتراض و نقد جدی داشته باشند؛ اما مساله این است که چه میزان از این نقدها و اعتراضها درست و نافع و به حق یا از سر زیاده طلبی و خودخواهی است و اینکه روش بیان اعتراض در کدام چارچوب و ابزار قانونی و عقلایی تعریف و ارائه می شود؟

این که گفته شود بخشی از مردم معترض هستند هر چند با هدف جدا سازی و کوچک نمایی اغتشاشات باشد اما نشان دهنده عدم شناخت و قطع ارتباط با بدنه جامعه است. وظیفه اصلی مسئولان به جای آمارسازی های حجمی، استخراج گلایه ها و اعتراض ها و اولویت بندی برای حل مشکلات و رسیدگی به شکایتها و دردهایی است که در راستای منافع عموم و با نگاه به مشکلات اصلی خانواده ها مطرح می شود.

منتقد و معترض اصلی و جدی بعضی رویکردهای نظام، خود دلسوزان و معتقدین نظام هستند که از کژ روی ها و بد رفتاری ها و سوءمدیریت ها و سهل انگاری های برخی مسئولان و نورچشمی ها به ستوه آمده و از سر خیرخواهی و برای دفاع از حیثیت نظام اسلامی که خون آورد شهدای بی نام و نشان این مرز و بوم است، اصلاح رویه های غلط و توجه بیشتر به ولی نعمتان مملکت و رفع موانع رشد و عدالت را مطالبه می نمایند.

باور داریم هر جا بر خلاف ژست ها و ادعاهایمان از مسیر آموزه های دین و اهداف انقلاب خارج شدیم و تنبلی یا منفعت طلبی باندی و جناحی را بر تکلیف الهی و تمدنی خویش رجحان دادیم، مرتکب ظلم و مسبب ایجاد چالش و ضربه بر پیکر نظام اسلامی بوده و اعتماد مردم را تضعیف نموده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هتل کارتن!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۷ ق.ظ

photo_2022-12-06_09-12-31_m7o4.jpg

 

جناب شهردار! برای شما سوال پیش نیامده چرا افراد بی پناه و کارتن خواب، خودشان به مددسراها یا همان گرم خانه ها رجوع نمی کنند و لازم است از شهروندان تقاضا کنید برای معرفی آنها با شهرداری تماس بگیرند؟

چرا یک نفر حاضر است سرمای شبانه و تنهایی و خطر را در کوچه و خیابان به گرما و امنیت و غذای گرم مددسراها ترجیح بدهد؟

یک علتش این است که مددجویان یا همان کارتن خوابها در بدو ورود به مددسرا مجبور هستند برای رعایت بهداشت، اول بروند حمام و دوش بگیرند. تا اینجایش که خیلی خوب است؛ اما بندگان خدا حوله ای برای خشک کردن خود دریافت نمی کنند و باید با تن خیس، دوباره همان لباس چرکین را پوشیده و بعضا با عبور از محوطه ای باز و سرد به سالن اسکان منتقل شوند که لحظاتی عذاب آور را برایشان رقم می زند و عطای گرمخانه را به لقایش می بخشند و همان کارتن خوابی را بهتر می دانند. در این خصوص در ادوار مختلف بارها گزارشاتی در رسانه ها منتشر شد اما تأثیری در رفتار ماموران محترم گشتهای اجتماعی شهرداری و نحوه خدمات دهی به افراد بی سرپناه ایجاد نگردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از افلاطون و ارسطو تا قالیباف و علی کریمی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ق.ظ

تفکر چیست؟| کاردرمانی در شرق تهران| کاردرمانی در غرب تهران| کلینیک تخصصی  دکتر صابر

 

اصل وجود حاکمیت، یک ضرورت عقلی است که درهمه تاریخ در همه اقوام و ادوار مورد توافق جوامع بشری قرار داشته و بی نظمی و بی قانونی ناشی از فقدان حاکمیت کار را به شکل گیری این دریافت عقلایی رسانده که "قانون بد، بهتر از بی قانونی است."

ظلم و زیاده خواهی و کژ روی اغلب حکومتها که باور تلازم بین قدرت و فساد را رقم زده، اندیشمندان را به چاره جویی واداشت و هر یک از زاویه نگاه فلسفی یا اعتقادی خود به تبیین آرمان شهر و مدینه فاضله پرداخته اند.

وجه مشترک همه نگرشهای مرتبط با ساماندهی جوامع و تحقق حاکمیت مطلوب، -از جمهوری افلاطون تا شعبه های ماتریالیستی فلسفه سیاسی در قالب سوسیالیسم و کاپیتالیسم، از ارسطو و فلاسفه یونان باستان تا مارکس و پوپر و انقلاب بالنده خمینی کبیر واصل مترقی ولایت فقیه و مردمسالاری دینی و ...- لزوم پیشتازی و حکمرانی فرهیختگان و فضلا و عالمان سیاستمدار در عرصه اداره امور معنوی و مادی جوامع انسانی بوده است.

همه ایده های حاکمیتی و انقلاب ها وجنبش های مردمی –غیر از شورش ها و هرج و مرج گرایی-  به طور معمول با رهبری و هدایت صاحبان خرد و دانشمندان اعصار صورت می گرفته است.

در همین انقلاب اسلامی به رغم تنوع آرای سیاسی و فلسفی احزاب مبارز با شاه، اما محوریت کتاب و دانش، وجه مشترک همه مبارزان بود و مناظره های معروف رهبران گروههای سیاسی اسلامی یا التقاطی و الحادی که بعضا در سیمای جمهوری اسلامی در سالهای 58 و 59 پخش شده و در سالهای اخیر تبدیل به کتاب شده اند بر پایه تبیین ایدئولوژیک تئوری های حاکمیتی مکاتب بشری یا فرا بشری قرار داشته است.

اغلب مخالفان جمهوری اسلامی در صف اپوزیسیون هم تلاش نموده اند بر مبنای خرد و فلسفه و استدلال علمی برای خود وجهه ای کسب نموده و سیطره اندیشه سیاسی خود را با اثبات توان علمی و قدرت فکری خویش محقق سازند.

در سالهای اخیر اما شاهد افول جریانهای فکری در پیشبرد اهداف سیاسی هستیم.

سال 88 میدان داری امثال مخملباف و اکبر گنجی ها در جبهه اپوزیسیون نشان داد که دست حریف از تقابل فکری و علمی با نظام اسلامی تهی است و قطعا جز تکاپو در محدوده شورش و براندازی، یارای شکل دهی به نظام  پیراسته و مطلوب سیاسی را نخواهند داشت.

از این سو نیز البته در فراق مطهری ها و بهشتی ها و مفتح ها و هاشمی نژادها و... شاهد رشد روحانیون بزرگواری بوده ایم که جز در سطح منبر و خطابه و نهایتا اداره امور اجرایی، سخنی نو و اندیشمندانه  برای برون رفت از چالش ها و حل مشکلات فکری جامعه به خصوص نسل جوان در چنته نداشته اند. سطح تراوشات ذهنی و کلامی بزرگوارانی چون سید احمد خاتمی و کاظم صدیقی و حاج علی اکبری را با عمق علمی و راهبردی مباحث شهید مطهری و بهشتی و ... مقایسه کنید. اندیشمند کسی است که تفکراتش بعد از دهها سال نیز راهگشای جامعه و نسخه هدایت و رشد مردم باشد.

با مرور زمان اما تریبونهای نظام را گاه در اختیار کسانی دیده ایم که نهایت توانشان مدیریت جهادی است و ابدا از عمق سواد و دانش و بضاعت فکری برخوردار نبوده ولی همواره تلاش دارند به منظور حفظ موقعیت سیاسی و امتیازگیری از شرایط موجود و بقای در بازی قدرت، ایده و حرفی نو و دهان پر کن اما سطحی و فاقد مبانی علمی و فلسفی را در ادبیات سیاسی کشور رایج نموده، چند صباحی نگاهها را به خود معطوف سازند و به قیمت ایجاد شبهات فکری در جامعه که ریشه در ناپختگی و جامع الاطراف نبودن تئوریهای ماستی آنان دارد جای پایی برای خود در حیطه راهبری نظام پیدا نمایند.

از دوگانه سازی مضحک و آسیب زای بین عدالت و ولایت که برخلاف نص کلام رهبری در مشروع دانستن جایگاه همه مسئولان به شرط التزام به عدالت است، ممنوع دانستن بی قید و شرط نهی از منکر مصداقی که برخلاف صریح آموزه های دین و اصل امر به معروف و نهی از منکر است تا واژه سازی های ژورنالیستی با عنوان نو اصولگرایی که در نهایت به انتقام جویی از رقبای اصولگرا و سوپر انقلابی و ضدانقلابی و خوارج خوانی عدالت طلبان و پرونده سازی برای منقدین هلدینگ یاس و سیسمونی گیت و ... ختم گردید و در این روزها در پوستینی تازه با ادعای موهوم و فاقد فرضیه و مبنای "حاکمیت نو" گراییده است سطح راهبردی جریانهای سیاسی را در حد فعالان فیک مجازی و پادوهای بولتن نویس باندهای قدرت و ثروت کاهش داد و منجر به سردرگمی جامعه گردید.

درد آن جاست که گردانهای سایبری که به شکل سازمانی از بیت المال مسلمین جهت تقابل با تهاجم فرهنگی و اعتقادی دشمن ارتزاق می کنند مکلف به پوشش رسانه ای گسترده شبهه آفرینی مسئولان در سطح فضای مجازی و منکوب سازی حرکتهای عدالتخواهانه در پوشش دفاع بد و غلط از نظام و ولایت شدند. به نفع نظام اسلامی است که عَلَم عدالتخواهی و مطالبه گری در دست معتقدین به نظام باشد ولو از قالیباف و لاریجانی دل خوشی نداشته باشند، تا اینکه در اختیار معاندان ضد دین و انقلاب قرار بگیرد.

عدم تشخیص اولویتها توسط این حلقه های باج خواه اداری نظام و توجیه گران وضع وجود که اساس آموزه های دین را در مجرای تایید صلاحیت اقتدار خود و قبیله های سیاسی خود کانالیزه نموده و نظام اسلامی را به پایه های میز خویش گره زده اند و مبانی اخلاقی و عدالتخواهانه دین و آرمانهای سرخ و جهانی شهدا را دست و پا گیر دانسته و به انحای مختلف درصدد ایجاد تحریف در شعائر و اهداف انقلاب و داعیه مصلحت بینی های منفعت طلبانه در راستای بهره برداری بیشتر طایفه خودنظام پندار برآمده اند، جامعه جوان امروز را دچار تردیدهای بسیاری نموده و تناقض در اجرای عدالت اعم از وجوه اجتماعی یا قضایی آن باعث رویگردانی لایه هایی از اجتماع نسبت به اصل حاکمیت دینی گردیده است.

به همان میزان که محوریت لمپن های بی سوادی چون علی کریمی و سام رجبی و... میتواند جریان ضدانقلاب را به ورطه نابودی و ورشکستگی و گسست بکشاند، محوریت عناصر غیر متفکر و فاقد دانشی چون قالیباف که تلاش دارند در قامتی فراتر از ظرفیت خود ظاهر شوند نیز ممکن است منجر به توقف حرکت انقلاب اسلامی از مسیر جهان شمول تمدن سازی و اشاعه سطحی نگری و تبدیل حاکمیت دینی به شمایلی صوری و شعاری و درون مایه تهی از فحوای قرآنی و علوی گردد.

جریان سازی و پویندگی و حیات هر خط و منش فکری در همه حوزه های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... تنها با میدان داری فضلا و اندیشمندان و خردورزان جامع نگر و دوراندیش معنا و تأثیر پیدا خواهد کرد.

بازگشت به اهداف اصلی انقلاب اسلامی مستضعفان، راه برون رفت از وضع موجود -که ماحصل تناقضات گفتاری و عملی مسئولان و نورچشمی هاست- و جلب اعتماد بدنه نجیب مردمی خواهد بود، که البته بازخوانی این مبانی و طرح نقشه عملیاتی آرمانهای جهانی خمینی کبیر و منظومه نجات بخش تفکر و گفتمان رهبری تنها از رهگذر بحث و بررسی و مداقه صاحبان فضل و نخبگان خردمند و سالم و مستقل حوزه و دانشگاه دست یافتنی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته اقتدار قضایی در برخورد با گردن کلفتها!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۱ ب.ظ

حمله دادستان کل کشور به مولوی عبدالحمید/ بنده امروز پای فیلتر کردن‌ها ایستادم و خیلی فحش خوردم

 

دادستان کل کشور در جلسه پرسش و پاسخ با طلاب در قم:

آن زمانی که حضرت آقا فرمودند شبیخون فرهنگیست، مسوولین فضا را رها کردند، آن زمان که فرمودند فضای مجازی، باز شاهد رهایی بودیم؛ در دولت قبل بزرگ‌ترین خیانت دولت قبل، همین سرپیچی از دستور آقاست. ما فریاد زدیم اما به نتیجه نرسیدیم چون تمام اختیارات به دست بنده نیست. بنده به عنوان دادستان کل، برای مسوولینی که مرتکب این تخلفات شدند، پرونده تشکیل دادم، ثبت هم شد ولی این که رسیدگی نشده، من نمی‌توانم علت این مسأله را عرض کنم!!

 

در مورد بورس هم با توجه به مسؤولیت بنده در شورای عالی بورس باید گفت که اگر عرض کنم که در این شورا چقدر فریاد زدم اما آنجا ترکیب شورای عالی بورس طوریست که اعضای بورس اکثریت هستند و بنده فقط یک رأی دارم و هشدار و تذکر دادم که این خیانت‌ها دارد انجام می‌شود و رونوشت آن پرونده‌های تخلفات را برای مقامات عالی هم ارسال کردم. منتهی شرایط کشور به گونه ایست که گاهی از اوقات اقتضا می‌کند ما دفع افسد به فاسد کنیم!!

 

حجت الاسلام والمسلمین منتظری اظهار کرد: امروز ما به لحاظ این که با دشمنان خارجی رو به رو هستیم که اینگونه جنگ‌های ترکیبی را برای ما تشکیل دادند، ناچاریم از بعضی مسائل فعلاً بر اساس مصالحی که بزرگان تشخیص می‌دهند، اغماض و چشم پوشی کنیم!!

 

وی خطاب به حوزویان گفت: در خصوص مساله بدحجابی فریاد بزنید و مطالبه کنید. در سخنرانی‌ها، در مقاله‌ها و در مصاحبه‌ها مطالبه کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مسئولان دروغگو هم برخورد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ ق.ظ

 

جناب قاضی القضات به دادستانها و قضات کشور دستور داد: هر کس را که دروغ میگوید احضار کنید.

حرف درستی است. هر کس و نا کسی با یک صفحه مجازی میتواند به کارخانه پمپاژ دروغ و اخبار جعلی تبدیل شده و با فریب افکار عمومی، هزینه ای گزاف روی دست کشور بگذارد که این دوماهه مصادیقش را به وفور شاهد بودیم.

اما

خوب است مدعیان دروغینی که مردم را با وعده حل صد روزه مشکلات معیشتی، قابل اعتماد بودن و سود دهی بورس، حل شدن همه معضلات حتی آب آشامیدنی با امضای برجام، چرخیدن چرخ کارخانه ها و صنعت هسته ای و دهها شعار رنگارنگ کذب و سر کاری -که موج تنفر و بی اعتمادی نسبت به مسئولان را در جامعه به بار آورد- فریب دادند هم احضار و بازخواست شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمدزمان شالیکار، سرهنگی که سردار است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

کشف ۵ تن چوب جنگلی قاچاق در بابل 

 

فیلم سینمایی گشت ارشاد که بعدها پس از ساخت قسمت دوم، به گشت یک معروف شد با کارگردانی سعید سهیلی در سال 1390 تلاش کرد تا به نمایندگی از جامعه شبه روشنفکر خودباخته سر خوش از تغافل و تافته جدابافته از مردم -که بالاترین دغدغه ذهنی شان گعده های مختلط شبانه و دود و دم و عیش و نوش است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند- مواجهه با منکر بدحجابی و مفاسد اجتماعی را مورد هجو و تمسخر قرار داده و نخستین گام رسمی را در قالب فیلمی سخیف با بهره گیری از اموال و ابزار بیت المال برای تقابل با آمران به معروف بر دارد.

شیطنت این فیلم در زیر پوسته لودگی و هجو، تخریب وجهه بسیج و ایجاد تمایز و فاصله بین نیروی انتظامی با احکام شرع بود. در چند صحنه فیلم تلاش شد اینگونه وانمود شود که  نیروی انتظامی مسیرش از خط و مشی جامعه دینی جداست و انگیزه ای برای مواجهه با هنجارشکنی ندارد.

خط جدا سازی یا بعبارتی جدا نمایی بین نیروی انتظامی با نهادها و مجموعه های انقلابی و دینی البته بارها در گفتار و نوشتار بعضی دیگر از فعالان رسانه ای وابسته به جریان فکری غیر انقلابی نیز پدیدار گردید. همان خطی که در دهه هشتاد موفق شد بسیج را از عرصه حفظ امنیت عمومی حذف کند در ادامه تلاش کرد تا نیروی انتظامی را از اجرای احکام دین، منصرف و بی انگیزه سازد.

به موازات این خط که رویکردی فرهنگی در راستای احاطه روح بی مبالاتی و هرزگی را دنبال می نمود، نگاه مشکوک دیگری نیز در بعضی سیاسیون برای جدا سازی نیروی انتظامی از جبهه فکری انقلاب اسلامی خودنمایی کرد.

حسن روحانی رییس جمهور وقت در تاریخ پنجم اردیبهشت سال نود و چهار درباره راهبرد اجرایی نیروی انتظامی این عبارت عجیب را بر زبان آورد: "وظیفه پلیس اجرای قانون است، نه اسلام!"

ایجاد تقابل فرضی بین قانون و اسلام، یادآور همان کج سلیقگی بعضی دوستان در ایجاد فرضیه دوگانگی بین عدالت و ولایت است که با نص صریح کلام رهبری در تنافی است: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت خواهی است". 5/6/1382

ناگفته پیداست که قوانین جمهوری اسلامی اعم از قانون اساسی یا مصوبات مجلس پیش از ابلاغ به تأیید فقهای عادل و مشرف به احکام شرع می رسد و تنها فرضی که ممکن است تقابل بین اسلام و قانون را محتمل سازد قوانین ابلاغی دستگاههای دولتی است. طبیعی است بر فرض بروز چنین دوگانه ای هم سطح اعتقادی و بینش مذهبی دستگاه انتظامی در نگاه کلان اجازه خروج از چارچوب دین را نخواهد داد. فرماندهان و مأموران متدین انتظامی بهتر از هر کس میدانند که مشروعیت قوانین در نظام اسلامی منوط به تطبیق با شریعت است.

تلاش مذبوحانه برای جدا سازی نیروی انتظامی از پیکره جامعه اسلامی مشابه اراده مشکوکی است که در ابتدای سالهای پیروزی انقلاب برای تعطیلی ارتش ظهور پیدا کرد. آنجا هم البته باز همین جناب روحانی بود که بر خلاف نظر دلسوزان مجربی چون شهید دکتر مصطفی چمران دنبال انحلال ارتش بود. ارتشی که کمی بعد، از شکست حصر آبادان تا مرصاد الهی در مواجهه با جبهه نفاق و الحاد، خوش درخشید و به تعبیر زیبای مقام مظعم رهبری به وصف "ارتش حزب الله" مزیّن شد.

برخلاف آشوبهای دهه هفتاد و هشتاد و نود که به طور معمول به بهانه مشکلات معیشتی و رفاهی و ... شکل میگرفت در دو ماه اخیر، دسترنج جریان نفوذ فرهنگی که اقدامات نرم و مخرّب بر ضد احیای ارزشهای دینی را از ابتدای دهه نود رسماً آغاز کرده بود، ثمر داد و تعدادی از جوانها و نوجوانهای ناآشنا با اهداف و آرمانهای نظام تمدن ساز اسلامی و فریب خورده جریان شبه روشنفکری غربزده عریان پرست و هرزه گرد و سلبریتی های عیّاش و بی درد به برکت اسب تراوای مجازی به میدان تقابل با اصل حاکمیت دینی کشانده شدند. بالاترین ضربه دست پرورده های فضای آلوده مجازی نه فقط بر پیکر دین که به اساس انسانیت و شرافت بود که سطح مطالبات و دغدغه های ملت را به نازل ترین وجه ممکن در تراز کشف حجاب و آغوش رایگان و سلف مختلط تقلیل داده و تحریف نمودند.

نیروی انتظامی اما بی توجه به خدعه جاده صاف کن های اجرای سند 2030 یونسکو در ترویج ابتذال فکری و بی بند و باری مطلوب نگاه غرب، مردانه در مصاف با فریب خوردگان و اشرار ایستاد و با دست خالی از سلاح گرم، در مقابل هجمه دشنه و آتش و گلوله اوباش ایستادگی نمود و به موازات دیگر مجموعه های ارزشی چون سپاه و بسیج عرصه را بر شرارت و ناامنی و هرج و مرج تنگ ساخت و مجالی برای عرض اندام معاندان و سرباز پیاده های فریب خورده شان باقی نگذاشت و ثابت کرد که مانند دلاور مردان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس در حریم اندیشه حزب الله و در ساحت تفکر جهانی انقلاب عاشورایی 57 زمینه ساز ظهور منجی بشریت خواهد بود، ان شاءالله.

نیروی انتظامی مثل هر مجموعه دیگری خالی از ضعف و اشتباه نیست که این قلم نیز هیچگاه از بیان آن ابا نداشته اما نقش حیاتی این نهاد مستحکم در برهه حساس کنونی هرگز از حافظه تاریخی امت آخرالزمانی رسول الله محو نخواهد شد.

قدردانی از زحمات همه مجاهدان بی ادعای نیروی انتظامی و بسیج و سپاه و واجا و خانواده های مقاومشان که روزها و شبهای پر اضطراب و بمباران روانی و تبلیغی بدخواهان را به جان خریده و از طریقت خطیر دفاع از حرم مقدس جمهوری اسلامی پا پس نکشیدند وظیفه ای همگانی و تعلل ناپذیر است.

در این بین به سهم خود از فرمانده غیور انتظامی شهرستان بابل سرهنگ بسیجی محمدزمان شالیکار به پاس رشادت و ایستادگی و شهامت و مدیریت هوشمندانه در کنترل آشوبهای پیچیده اخیر تشکر میکنم. خبرگزاری فارس در 26 مهرماه خبر قرار گرفتن نام فرمانده انتظامی بابل در فهرست تحریمهای اروپا را منتشر نمود. از باب تُعرَفُ الاشیاء بِاضدادها، خشم سردمداران جنایت پیشه ای که دستشان به خون صدها هزار کودک و زن و مرد بیگناه در جای جای پهنه گیتی آلوده است را باید به فال نیک گرفت و نشانه حقانیت راه سبز انقلاب اسلامی رهایی بخش مستضعفان قلمداد نمود.

بی شک نام این سرهنگ غیور و رشید نیروی انتظامی در کنار سرداران نامی مرز و بوم کهن ایران قهرمان تا ابد بر تارک افتخارات دیار علویان خواهد درخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطالبه گری مصداقی جناب حاج علی اکبری!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۴:۱۳ ب.ظ

دیدار مولوی عبدالحمید با نماینده رهبر انقلاب

 

جناب حاج علی اکبری که هم امام جمعه تهران است هم رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و البته انسانی وزین و دوست داشتنی است و البته مثل بسیاری دیگر از روحانیون اجرایی کشور با قدرت تفکر اندیشمندانی چون مطهری و بهشتی و هاشمی نژاد و مفتح فاصله دارد و در سطحی نیست که بتواند جای چنین بزرگان جامع نگری را در جبهه انقلاب پر کند در نماز جمعه اخیر پایتخت، کشته شدن تعدادی افراد بیگناه در ناآرامی های زاهدان را تایید نمود.

اینکه مسبب ناآرامی های سیستان چه کسانی هستند و حتما باید یقه شان گرفته شود و... بحث جدا و البته لازمی است. شخص عبدالحمید قطعا عنصری محرّک در تشدید ناآرامی ها بوده که مانند اغلب سبریتی ها و صاحبان قدرت از تعقیب قضایی مصون است.

اما درباره این قسمت از خطبه های جناب حاج علی اکبری دونکته را باید مورد توجه قرار داد.

هر نهاد و مجموعه ای ممکن است خطا کند. نیروی انتظامی یا سپاه یا روحانیت یا قضات تا ثبت احوال و رانندگان تاکسی و... تشکیل سازمانهای نظارتی حتی برای ناظران از همین بابت بوده است. دادگاه ویژه روحانیت، دادسرای انتظامی قضات، دادسرای ویژه نیروهای مسلح و... اذعان به این واقعیت ممکن تلقی می شود که هیچ مجموعه ای از خطا مصون نیست.

خطای یک مجموعه هم در هیچ جای دنیا به معنای لزوم تعطیلی آن مجموعه نیست. بد رفتاری بعضی نیروهای پلیس، فساد یا کج فهمی بعضی قضات، ثروت اندوزی و رانت خواری بعضی روحانیون و... باید پیگیری و اصلاح شود.

اگر عَلَم مطالبه گری دست نیروهای ارزشی و وفادار به نظام باشد در چارچوب حفظ قواعد و اصول و باورها و احکام به اصلاح امور نزدیک میشویم. اما اگر فریاد مطالبه گری و عدالتخواهی دست نیروهای غیرخودی افتاد ممکن است اصل احکام الهی و موجودیت نظام دینی در خطر بیفتد که این دوماهه شاهدش بودیم.

این را گفتم برای عزیزان امنیتی و سیاسی که بعضی هایشان کینه شدیدی نسبت به واژه عدالتخواهی دارند و بی توجه به منویات رهبری درصدد پرونده سازی و برخورد با مطالبه گران ارزشی هستند و خواسته یا ناخواسته علم عدالتخواهی را دست سربازان دشمن میسپارند و چالشی بزرگ برای نظام رقم میزنند.

این شد یک نکته.

حالا برویم سر نکته بعد:

آقای حاج علی اکبری که عرض شد انسان بزرگواری است اما ابدا همسنگ و تراز شخصیتهای متفکری چون مطهری و... محسوب نمیشود یکی دو سال پیش مدعی شده بود که مطالبه گری نباید مصداقی باشد.

خب برادر من! شما که با درس دین آشنایی داری باید بهتر بدانی که اساس امر به معروف و نهی از منکر یعنی ورود به حوزه مصادیق. درست مثل اینکه بیاییم در تریبون نمازجمعه پیش از هر نهاد رسمی و مسئول، اعلام کنیم بعضی کشته شدگان اغتشاش در زاهدان بی گناه بوده اند.

جناب حاج علی اکبری اگر اهل اندیشه بود حرفش را از ابتدا بر موازین دین بیان میکرد و با جامع نگری می گفت: از مطالبه گری در مصادیقی که علم و آگاهی و سند نداریم باید پرهیز کنیم. اگر این حرف را میزد اینقدر دلسوزان انقلاب را به زحمت نمی انداخت که مجبور شوند شبهه ایشان را پاسخ بدهند. بماند که دوستان نفت خور سراج و ... هم که معمولا اهل مطالعه و تحقیق نیستند موظف شده بودند چپ و راست این شبهه را در روند تفکر دین دامن بزنند که امر به معروف و نهی از منکر مصداقی حرام است! با این وصف اگر بروی به خانمی بگویی حجابت را درست کن میتواند یقه شما را بگیرد که چرا وارد مصادیق شدی. باید حرفهایی کلی بزنی و کاری به کار من نداشته باشی!

جناب ایشان در سفر به سیستان این تجربه را هم پیدا کرد که همیشه نمیتوان به گزارشهای اداری اعتماد کرد.

هر چقدر امثال مطهری و بهشتی و مفتح و هاشمی نژاد تلاش نمودند از قوه فکر و اندیشه خود بهره گرفته و سنگی از پیش پای انقلاب و اسلام بردارند این عزیزان دلسوز اما غیراندیشمند بابت توجیه شرایط موجود ناخواسته به تحریف مضحک آموزه های دین پرداختند. اسلام حتی در مواردی که راه اصلاح جز با فریاد و بیان در جمع ممکن نیست اجازه نهی از منکر علنی را داده است.

قدر اندیشمندان دینی را باید چنین مواقعی دانست.

حالا ببینید چنین فردی با این سطح از بضاعت فکری خدای نکرده ممکن است چه آسیبی به روند تحقق مدنیت دینی بزند؟

اگر کار به اینجا برسد امام جمعه ای که از تبعیض در اجرای احکام قضایی گله کند و بگوید چرا آلونکهای ساکنان بومی مناطق جنگل نشین را در فصل زمستان بر سرشان ویران میکنید و با ویلاهای غیرمجازی افراد ذی نفوذ در جنگل کاری ندارید مورد شماتت و تذکر قرار میگیرد اما امام جمعه ای که منتقدان انقلابی را در نماز جمعه، نفهم! خطاب کند، همنشین سفره مفسدان اقتصادی باشد، دغدغه اصلی اش باندبازی و قدرت طلبی فامیلها و دوستانش باشد مورد حمایت نهادهای پشتیبان قرار میگیرد.

خوب این وضعیت چه بر سر انقلاب و حرکت تمدن ساز آن می آورد؟ سنگرهای نمازجمعه دیگر طرفیتی برای تقویت نظام و پناه مردم به شمار نیامده و روند تأثیرگذاری آن در جامعه جز در سطح خوراک ژورنالیستی بعضی جراید کارآیی خاصی نخواهد داشت.

بماند همین عزیزانی که بدون پشتوانه فکری طوطی وار تکرار میکنند که ورود مصداقی در مطالبه گری جائز نیست افشاگری زاکانی بر ضد اتباعی طبری را که باعث رودربایستی رییسی و برخورد با او شد می ستایند ایضا افشاگری درباره دختر نعمت زاده و هر رقیبی که کنار زده شدنش از سر راه، فریضه ای سازمانی به شمار آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره "سند تحول دولت مردمی"

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ

سند تحول دولت سیزدهم از چه می‌گوید؟

 

این که دولت طرحی بزرگ و سازنده را در دست مطالعه و بررسی و تصویب قرار داده تا در راستای تحقق اهداف اسلام و انقلاب اسلامی منجر به ایجاد بستر تحول شود به خودی خود قابل تقدیر و ستایش است و نشان از تأثیر مطالبه گری جامعه در خصوص اصلاح ضعفها و ترمیم فاصله هایی است که نسبت به اهداف و شعارها و آرمانهای انقلاب به وجود آمده است.

نکته ای که در این بین بیشتر باید برای طراحان محترم که قطعا از صاحب این قلم با سوادتر و خوش فکرتر هستند مورد توجه قرار بگیرد تبیین ریز موضوعات و مراحل دستیابی به اهداف یا به قول دیگر نقشه دقیق عملیاتی طرح است.

مثلا این که گفته شود عدالت آموزشی باید محقق شود و در نهایت پیشنهاد شود که بسیاری از مطالب آموزشی فرا متنی و آموزنده مرتبط با تقویت درس یا کنکور به طور رایگان از طریق شبکه های مجازی یا رسانه ملی در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد نه تنها قدم چندانی در رفع تبعیض آموزشی نیست بلکه ابدا قادر به رفع احساس تبعیض نیز نخواهد بود. باید دید آیا اساس تشکیل مدارس غیردولتی و پولی کار درستی است یا نه؟ نمرات بالای مدارس پولی که گاه به نیّت کسب شهرت و جذب مشتری بیشتر به دانش آموزان اعطا میشود در ارتقای معدل و تسهیل در ورود و انتخاب رشته دانشگاه چقدر موثر است؟ نسبت مدارس غیرانتفاعی و شیوه فعلی برگزاری کنکور با عدالت چیست؟

مثلا این که گفته شود باید شرایط ازدواج جوانان فراهم شود و قرار گذاشته شود که خدمت سربازان زیر 23 سال در صورت ازدواج نه ماه کاسته شود باید با این پیوست همراه باشد که اساسا جوانی که در مقطع تحصیل است چگونه میتواند مخارج مربوط به ازدواج را تأمین کند؟ اگر قصد ادامه تحصیل را داشت چه؟ یا چرا برای تسهیل واقعی ازدواج اقدام به حذف دروس زائد مدارس و دانشگاه و کوتاه نمودن سالهای تحصیل و سربازی نمی کنیم؟

مثلا این که گفته شود بانکداری ما باید به طور کامل اسلامی شود باید توضیحش نیز مشخص باشد که بالاخره منظور از اسلامی شدن بانک چیست؟ حتی فتوای صریح مراجع در مخالفت با اخذ دیرکرد وام مورد اعتنا قرار نمیگیرد. ربوی بودن یا نبودن بانکها محل مناقشه قرار گرفته است. در حال حاضر عده ای از روحانیون که چرب و شیرین دنیا زیر زبانشان مزه کرده و به پول و مکنتی دست یافته اند به چیزی جز افزایش سرمایه خود نمی اندیشند. از این رو در تلاشند معنای ربا را وارونه جلوه داده و مدعی شده اند با توجه به افزایش تورم و از دست رفتن ارزش پول، عدم اخذ سود به منزله ربوی شدن قرض است! انگار در زمان ائمه ارزش اموال قرضی مانند گندم و ... در اثر قحطی و ... بالا و پایین نمی شد. انگار یادمان رفته است که تأکید فراوان بر اجر بسیار عظیم و ثواب گسترده قرض الحسنه  دقیقا به خاطر همین ایثاری است که در ازای کاهش احتمالی ارزش پول یا کالای قرضی صورت می گیرد. شوراهای فقهی در بعضی بانکها یا موسسات مالی خصوصی هم اغلب فعالیت صوری داشته و به نظر میرسد بیشتر دنبال پیدا نمودن راه فرار و توجیه یا به اصطلاح عموم، کلاه شرعی برای پیشبرد برنامه های بانکی هستند و نه سوق دادن بانک به سمت شرع و عدالت و با ارتباطاتی که در رده های مدیریتی بانکها پیدا میکنند بعضا بار خودشان و اقوام و دوستان را تا چند نسل بعد می بندند.

فارغ از ربوی بودن یا نبودن بانکداری، اساس رویکرد بانکها در خدمتگزاری به سرمایه داران و نه تقویت مستضعفان تلقی میشود که به یقین با گسترش عدالت در جامعه دینی همسو نیست.

باز هم تأکید میکنم اصل دغدغه ای که در دولت آقای رییسی برای تقویت جامعه و اصلاح امور و حرکت به سمت رشد و عدالت وجود دارد شایسته تقدیر است اما نگاه تحول آفرین بی واهمه از هیاهوی ذی نفعان نفوذ کرده در هرم قدرت، طرحی عقلایی و متهورانه برای کم نمودن فاصله نظام با آنچه که اهداف اسلام در زمینه اقتصاد و معیشت و محرومیت زدایی و عدالت اجتماعی و ... است لازم دارد و حرف آخر آنکه ورای همه طرحهای خوب و جامع، نیازمند مدیران معتقد و با انگیزه ای در همه رده های اجرایی هستیم تا به بهانه های واهی و از سر ضعف و کاهلی و بی اعتقادی، زمینه انزوا و تعطیلی طرحها و برنامه های سازنده و تمدن آفرین را فراهم نیاورند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بچه های ایذه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۴ ب.ظ

photo_2022-11-22_18-28-52_yt36.jpg

 

به بچه های ایذه حق میدهم کمی دلگیر باشند. بچه های جهادی و حزب اللهی ایذه از کم لطفی های مسئولان امنیتی و قضایی در سالهای اخیر گله دارند و انگیزه شان را برای حضور در میدان و روشنگری و هدایت رسانه ای و فکری مردم از دست داده اند.

من به این بچه ها حق میدهم. خودم و دوستان نزدیکم بارها طعم تلخ آزار بعضی از نهادها و مسئولان را چشیده ایم. بسیاری از مسئولان سرمست از قدرت، همواره تلاش نمودند منتقدان خود را با اتهام ضدیت با نظام و از طریق پرونده سازی و گزارشات ساختگی از میدان به در کنند. همّ و غمّی که بعضی مسئولان برای برخورد با انقلابی های منتقد و عدالتخواه نشان دادند در مواجهه با مخالفان نظام به کار نیستند.

شخصا با شکایت دو امام جمعه، یک رییس کل دادگستری استان، یک دادستان، دو عضو شورای شهر، نیروی انتظامی، سپاه و... بارها به دادگاه رفته ام. گاهی هم مسئولان دادگاه ویژه بدون وجود شاکی خصوصی! احضارم کردند. گاهی عزیزان اطلاعات شیطنت کردند. وضع من البته بهتر از بعضی دوستان عدالتخواه دیگر قم مثل شیخ علیرضا جهانشاهی، شیخ موسی علیزاده، محسن شیرازی و ... بوده است.

یک نکته را باید دوستان ایذه ای و سایر دوستان عدالتخواه و انقلابی مدّنظر قرار دهند. ما قرار نیست از نهادها و ادارات و مسئولان دفاع کنیم. اتفاقا منتقد اصلی عملکرد بعضی مسئولان و نهادها خود ما هستیم و معتقدیم هر جا اشتباه و غلطی صورت گرفت بخاطر فاصله مسئولان با خط و مشی انقلاب و اسلام بوده است.

اما

نظام اسلامی خون آورد شهدای مظلوم این آب و خاک است. خدا غریب است و احکام و آیینش مورد هجمه قرار گرفته است. ما از اساس حاکمیت دینی، جایگاه ولایت فقیه و آموزه های مکتب وحی با جان و دل حمایت میکنیم. مصاف این دوماه رویارویی جماعتی واداده شهوت پرست و دین گریز بود که نسبتی با مطالبات واقعی مردم رنج کشیده و وفادار این مرز و بوم ندارند.

انقلاب اسلامی امانت تاریخی شهداست و صیانت از آن تکلیف دلدادگان مکتب عاشورا. همان طور که در قبال انحراف بعضی مسئولان از اهداف انقلاب ایستادیم و طعم هر ناجوانمردی و زیرآب زنی و تهمتی را از سوی آنها به جان خریدیم در مقابل هجمه به اصل انقلاب اسلامی و آرمانهای شهدا نیز با تمام توان خواهیم ایستاد و به تاسی از آرمان علی وردی ها و سجاد شهرکی ها و سید روح الله عجمیان و... جامه سرخ وصال را مزد عاشقی خویش میدانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسانی مخالف اصلاح مفاسد نظام هستند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

تازه داشتیم یقه تاج را می گرفتیم. تو با این همه رزومه منفی و گذشته سیاهی که در لا به لای بایگانی پرونده های دستگاه عدلیه داری چگونه و با چه ترفندی تأیید صلاحیتت را گرفتی و در فوتبالی که سر تا پایش را زد و بند و پولهای کثیف و ... آغشته دوباره به تاج و تخت رسیدی؟

و امثال تاج و تاجگردون هایی که کم نیستند. مثل همان بابایی که بدون طی مراحل قانونی و خارج از شمول متعارف واگذاری اراضی، پروژه احداث پتروشیمی ناکام میانکاله را به دست گرفت و اندکی بعد گندش درآمد که اساسا دارای دو هویت و دو کارت ملی جداگانه است و برای خودش سوژه خفنی است! و یا مرحوم نه چندان مغفوری که متروپل را ویرانه شیک بدبختی ملت قرار داد. کسی فهمید این طور افراد با چه پشتوانه ای توان زیگزاگ رفتن و به اوج رسیدن را پیدا کرده اند؟ چه کسی و چه وقت قرار است دهان جاده صاف کن های باج گیر نفوذی در بعضی ادارات که چشم بر مفاسد از مابهتران و نورچشمی ها میبندند را صاف کند و حقوق پایمال شده مردم را بازستاند؟

تازه داشتیم یقه مسئولان پر ادعای پشمکی را می گرفتیم که شعار صبر و استقامت سر می دهند ولی جوجوهایشان با گرگهای وال استریت عکس یادگاری انداخته، گیلاس نخوت و سرمستی را به سلامتی همپالکی های هفت خطشان سر می کشند و به برکت شوم پولهای بادآورده پدرجان به ریش ملت قهقهه نثار میکنند و جماعتی که حتی برای خرید سیسمونی هم تولید داخل را قابل نمی دانند و دست اندرکاران هلدینگ های عرض و طویل بی حساب و کتاب و...

تازه داشتیم پرونده نامبارک فولاد مبارکه را ورق می زدیم که حتی اگر نصف یا یک سوم اعداد و ارقام مفاسدش درست باشد خیلی از یقه سفیدها را باید به غرامت آه دل سوخته پدران و مادران شهدا با میخ طویله به دیوار عقاب دنیوی دوخت.

آقا فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان و مطالبه گری و عدالتخواهی مردم و ضرورت پاسخگویی مسئولان را بارها مورد تأکید قرار داد که البته بر مذاق صاحبان قدرت خوش نیامد، به خصوص آنجا که فرمود مشروعیت ما مسئولان به اجرای عدالت است.

داشتیم یقه باندهای تزویر را می گرفتیم که چرا اجرای قانون را فقط در حیطه ضعفا دنبال میکنند؟ روستایی بی نوای جنگل نشین را در سرمای زمستان آواره میسازند اما با ویلاهای غیرمجاز اشراف بالا شهری جنگل خوار کاری ندارند؟

چرا بعضی امام جمعه ها همسفره متهمان و مفسدان اقتصادی شهر خود هستند و به پشتوانه گماشته های مفت خور خویش در شوراهای تأمین، دمار از روزگار انقلابی های ناهی از منکر در میاورند؟ و شورای سیاستگذاری همه این نقدهای دلسوزانه را به کتف چپش حساب نمیکند و اولویت برکناری اش امام جمعه عدالتخواه لواسان است که موی دماغ مرفهین بی درد و قانون شکن شده است؟

اصلا چرا در شعاع دو کیلومتری اقوام هیچ مدیر و رییس و مسئولی جوان بیکار پیدا نمی شود؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ عدالت آموزشی مگر مطالبه رهبری نبود؟ بچه های مسئولین در چه مدارسی درس میخوانند؟ ساده زیستی مسئولان مگر توصیه اسلام و مشی علوی و سیرت انقلاب و زیّ امام و رهبری نیست؟

اصلا مگر قرار نبود زنگنه و جهانگیری و نعوذ بالله خود حسن روحانی و برادرانشان را بخاطر سوءمدیریت و ترک فعل و تاراج خزانه و امضای قراردادهای ننگین و زیان بار نفتی محاکمه کنند؟

مگر قرار نبود فعل و انفعالات بانکها در ارائه تسهیلات و بازستانی اقساط معوق ابر بدهکاران شفاف سازی شود؟

یک مشت جوجه فوکولی مجرد کف کرده شهوتی و میوه های کرم خورده فضای مجازی که ته آرمانشان آغوش رایگان و سلف و توالت مختلط است با هیاهو و آشوب خود دقیقا برای چه طیفی حاشیه امن ایجاد کرده اند؟

از همین جناب پروفسور گوگل هم که بپرسید بهتان آمار میدهد که وسط این جنگولک بازی های بچگانه جنبش زیر شکمی فوکولی ها، چقدر زمین خواری و ساخت و ساز غیر مجاز حتی در وسط محله های پایتخت فراوان شده چه برسد در کوهها و جنگلهای دور دست و شیش دانگ حواس نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به ناچار معطوف به کنترل و برخورد با اغتشاشگران شبه کودتای جنسی است.

فتنه 88 برای خودش رهبر و رسانه رسمی و دم و دستگاه و بدنه اجتماعی داشت و عقیم ماند. فتنه بنزین که به دلیل هدف قرار گرفته شدن معیشت مردم، اعتراضی مردمی محسوب می شد ظرف دو روز کنترل و متوقف شد؛ اما اوباشگری جمعی اندک از لمپن های بی اصل و نسب تربیت شده فضای مسموم مجازی که عقلشان بیشتر از محدوده خشتکشان قد نمیدهد دو ماه است که ادامه دارد و انبوهی شهید و مجروح روی دست بچه های مخلص مدافع اسلام و انقلاب گذاشته است.

نظام فاسد نیست اما فساد در نظام هست. اوباش عمله فکری فرهنگی غرب با میانداری جماعت بیسواد سلبریتی هرزه گرد، مطالبات حقیقی مردم را به انحراف کشانده و حاشیه ای امن برای کانونهای زر و زور و تزویر و باندهای هزار فامیل و اژدهای هفت سر فقر و فساد و تبعیض ایجاد نمودند که البته گویا این وضع خیلی هم به کام بعضی سیاستمداران تصمیم ساز و ذی نفع، تلخ و ناگوار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نهی از منکر با طعم آغوش رایگان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۱ ق.ظ

لزوم توجه به احیای امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب

 

چند روز پیش طبق معمول از باب صرفه جویی در مخارج، سوار اتوبوس شدم که بروم منزل. نزدیک ساعت یازده صبح بود. در مسیر خانه ما سه دانشگاه قرار دارد و طبعا بعضی ساعتها مصادف می شود با حضور انبوه دانشجویان در اتوبوس که گاهی، تأکید میکنم گاهی، شاهد صحنه هایی نامتعارف از حرکات جلف بعضی دخترها و پسرها هستیم. بندگان خدا که اینطور در هم می لولند سن ازدواجند و به اقتضای طبیعت خود و البته هیجانات و غلیان هایی که در بمباران تصاویر و مطالب ناهنجار مجازی تشدید و تحریک می شود در حال انفجار هستند.

مبنایی ترین کار نظام در عرصه فرهنگ به جای چاپ کتاب و پوستر و ساخت کلیپ باید بستر سازی برای تشویق به ازدواج و از بین بردن موانع آن از جمله سختی معیشت و طولانی بودن سالهای تحصیل و نظام وظیفه باشد.

بگذریم.

آن روز داخل اتوبوس غرق در گوشی همراه بودم که صدای جر و بحث شدیدی از سمت عقب اتوبوس که خانمها می نشینند بلند شد. یواش یواش همه مردها هم برگشتند و پشت سر را نگاه کردند. صداها هی بلند و بلندتر می شد. آن گونه که فهمیدم خانمی به یک دختر دانشجو که حجاب مناسبی نداشت تذکر داد. او شروع به جر و بحث کرد. بعد چند دختر دانشجوی دیگر به حمایت از دوستشان برخاستند و با الفاظ رکیک شروع به فحاشی به آن خانم میانسال کردند. بعدش هم دو سه نفر روسری هایشان را بالکل برداشتند و رجز خواندند که حالا میخواهی چه کار کنی و...؟!

دلم برای آن خانم سوخت. شرافت و پاکدامنی اش مورد هجمه و وهن آن دختر بچه ها قرار گرفته بود و هاج و واج نگاهشان می کرد.

نتوانستم سکوت کنم.

بلند شدم و رفتم طرف عقب اتوبوس حد فاصل صندلی آقایان و قسمت زنانه ایستادم. به یکی از دخترهای کشف حجاب کرده گفتم:

حجابتو درست کن.

رو سری را گذاشت سرش.

نفر کناری اش روسری را برداشت.

صدایم را بردم بالا و سرش داد زدم: بذار سرت!

سریع روسری اش را درست کرد. یاد حرف بعضی دوستان افتادم که می گفتند تو وقتی لباس شخصی هستی تیپت عین مامورهاست و وقتی عصبانی می شوی قیافه ات خیلی ترسناک می شود.

یکی دو ثانیه هم نگذشت که دوستان آن دو دورم حلقه زدند و هر کس در حمایت از آنها به تندی چیزی می گفت:

  • هر کی هر حجابی داشته باشه به کسی ربطی نداره مساله شخصیه. مگه من با چادر این خانم کار دارم؟
  • یه ماه دیگه نظام سقوط میکنه میخواین چه کار کنین؟
  • حالا ما حجاب کنیم همه چی درست میشه؟ دیگه مشکل ندارین؟

و....

داشتم جواب تک تک شان را میدادم که یکهو اتوبوس ترمز گرفت. من که دستم به جایی بند نبود تعادلم را از دست دادم و پرت شدم توی بغل دختر رو به رویی. زود خودم را جمع و  جور کردم و آمدم عقب.

یک دختر چادری هم بود که از آنها حمایت می کرد. از این تیپ شخصیتهایی که درباره شان گفته اند آدم را برق بگیرد اما جوّ، نه!

دستم را کشید عقب و گفت: اسلام شما اجازه میده اینقدر به نامحرم نزدیک بشید؟!

خودش که دید اتوبوس ترمز گرفت. آن لحظه جوابی به ذهنم نرسید.

شروع کردم به ادامه بحث با آن دخترها:

  • کو تا یک ماه دیگه؟ باشه هر وقت نظام پاشید تو هر جور دوست داشتی حجاب کن. ضمنا آخوندا چیزی رو بگیرن پس نمیدن خیالت تخت! این نظامم سقوط نمیکنه.
  • قانون مملکتو باید رعایت کرد. راننده نمیتونه بگه من زیر بار حرف زور نمیرم کمربند نمیبندم، جریمه میشه.
  • حریم شخصی مال تو خونه ست برو با مایو باش بیرون اومدی دیگه به همه مربوطه چون حریم عمومیه.
  • اونایی هم که دزدی و اختلاس میکنن قانون شکن هستن. وقتی برخورد بشه همه شون میگن خب که چی؟ ما رو گرفتید مشکلات مملکت حل شد؟
  • تو نمیخواد به من درس شجاعت و یقه گیری از مسئولینو بدی به اندازه سالهای عمرت احضاریه دادگاه دارم.

و....

که اتوبوس باز هم ترمز گرفت و دوباره پرت شدم تو بغل دختر جلویی.

باز خواهر جوّگیر ما دست مرا کشید که اسلام اجازه میده این قدر به نامحرم ...؟

این دفعه جوابش آمد توی ذهنم.

گفتم: مگه آغوش رایگان نیست؟!

فوری یکی شان گفت: ما از اونهاش نیستیم. یکی دیگر گفت: مادر من چادریه سر سفره پدر مادر بزرگ شدیم و ...

فرصت خوبی بود. گفتم: مادر شما بزرگوار هست و جاش توی بهشت، خود شما هم شاید از امثال من به خدا نزدیک تر باشید شکی نیست اما بی حجابی و قانون شکنی شما داره راه اون دخترای هرزه رو باز میکنه و میدون میده به پسرای هیزی که بی حجابی شما در واقع آزادی اونهاست و دارن کیف میکنن. شما مطالبات اصلی مردم از مسئولینو به انحراف بردید. هزارتا درد هست توی این مملکت افتادید دنبال نخود سیاه ...

تقریبا همه شان وسطهای صحبت، رو سری هایشان را درست کردند ولی یک ایستگاه قبل از دانشگاه پیاده شدند. شاید ترسیده بودند که کسی ردشان را بگیرد، شاید هم خواستند اینطوری بی اعتنایی کرده و لجشان را خالی کنند، نمی دانم. ولی مشخص بود همه شان با هم همفکر و همنظر نیستند.

نفر آخر که داشت پیاده میشد گفت: مسواک هم بزنید بد نیست! اولش فکر کردم دارد مسخره می کند. زود گارد گرفتم و گفتم: برو عروسک بازیتو بکن باریک الله!

ولی ... راست می گفت بنده خدا. ساعت نزدیک یازده بود. من صبحانه نخورده بودم. شام دیشب فلافل بود و دل پیچه عجیبی داشتم. دهانم بو میداد. یاد سالهایی افتادم که هر روز به تهران رفت و آمد داشتم. همیشه عصرها موقع بازگشت صندلی جلو می نشستم. قبلش وقت ناهار حسابی پیاز می خوردم. راننده شروع میکرد به حرف زدن و بد و بی راه گفتن به چپ و راست مملکت، تا دهان باز میکردم و جواب میدادم زود تسلیم می شد و دیگر چیزی نمی گفت! خودم می فهمیدم که پیاز چقدر در پیروزی در مناظره ها میتواند نقش آفرین باشد! و میگرفتم تخت میخوابیدم تا خود قم.

آن دختر ولو قصد کنایه داشت حرفش درست بود و من نباید رو ترش می کردم. همه باید انتقاد پذیر باشیم. به خصوص مسئولینی که به محض شنیدن انتقاد شروع به پرونده سازی و زیرآب زنی میکنند.

بعد از رفتنشان نشستم روی صندلی خودم. دو سوم مسافرها شروع کردند به تشکر و دست مریزاد که چقدر خوب کردی از آن خانم حمایت کردی، چقدر خوب و منطقی جوابشان را دادی، اینها نجابت ندارند، پر رو شدند، یکی باید جلویشان در می آمد و ....

توی دلم گفتم میمردید نارضایتی تان از آن دخترها را به خودشان می گفتید؟ توّهم برشان ندارد که کسی مخالفشان نیست.

ترجیح دادم آن چند دقیقه باقی مانده تا منزل را توی خودم باشم. من تجربه تبلیغ در سطوح دانشگاهی و مراوده با جوانها را داشته ام. روحیه اعتراضی و عدالتخواهانه ام همراه با شیوه طنز و مزاحی که در گفتار و رفتار دارم معمولا برای جوانها و نوجوانها جذاب بود و اغلب در اردوهای دانشجویی با رضایت آنها توأم می شد. گاهی آدم باید خودش را شماتت کند. امثال من نباید عرصه های تبلیغ را رها می کردیم. قصور مسئولان به جای خود، تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن درست، بی مبالاتی برخی پدر مادرها هم همینطور؛ اما... خدا آن دنیا امثال مرا هم بابت غفلت بعضی جوانها چوب خواهد زد.

غرق در همین فکرها بودم که اتوبوس به ایستگاه مقابل مسجد محلمان رسید. باید پیاده میشدم. قبل از من اغلب مسافرها پیاده شده بودند. سه چهارنفری هنوز نشسته بودند. کارت اتوبوس را که کشیدم جوانی ریش پروفسوری با لبخندی شیطنت آلود گفت: حاج آقا! امر به معروف شیرینی داشتی، نوش جونت، رزق امروزت بود، خدا قسمت ما هم بکنه!

راننده هم چشمکی زد و رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محتکران دارو را اعدام کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۲:۳۳ ب.ظ

کشف ۲ انبار احتکار کالای پزشکی در اهواز

 

بعضی کانالهای خبری درباره علت کمبود چند هفته اخیر دارو در کشور نوشتند:

برخی شرکت‌های داروساز قبل از گرانی دارو، دست به دپو زدند

متصدیان داروخانه‌ها:

🔹هفته‌ای یک بسته آنتی بیوتیک به ما داده می‌شود!

🔹مردم از شهرهای مختلف برای تهیه یک داروی ساده به ما مراجعه می‌کنند.

🔹برخی شرکت‌های داروساز قبل از گرانی دارو، دست به دپو زدند و دارو توزیع نمی‌کردند و الان با کمبود دارو مواجهیم.

 

 

سوال این جاست دستگاه نظارتی و حسابرسی که اینطور بر نحوه فروش نان دقت و کنترل میکند چرا حواسش به احتکار دارو توسط شرکتهای تولید یا عرضه دارو که تعدادشان بسیار کمتر از تعداد نانوایی های کشور است نبوده تا در فصل سرما و خیزش سهمگین بیماری همه گیر آنفلوآنزا شاهد بروز مشکلاتی آزار دهنده برای مردم نباشیم؟

نکته بعد اما نحوه برخورد با محتکران دارو است. کسی که دارو احتکار میکند بسیار نامردتر و حیوان تر و پست تر از بازاری و تاجری است که با نیّت سودآوری بیشتر دست به احتکام اقلام مورد نیاز مردم می زند چه اینکه دارو به طور مستقیم با سلامت و جان ملت سر و کار دارد.

منتظریم ببینیم آیا دستگاه قضا خبر از دستگیری محتکران دارو یا تولید کنندگانی که به منظور ایجاد گرانی از تامین داروهای مورد نیاز مردم سر باز زدند، خواهد داد یا نه؟ آیا این جماعت سفاک و درنده خو شاهد برخورد محکم و درس آموز عدلیه خواهند بود یا خیر؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مکتب علی کشتی تایتانیک نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-18_jdka.jpg

 

شاید خسته باشید، کسالت داشته باشید، سن و سالی ازتان گذشته باشد؛ اما آنهایی که پشت سرتان کیلومترها ایستاده اند و ساعتها سر پا هستند تا به سخنرانی گوش بدهند و در مراسم حضور داشته باشند و شکوه حماسه شان پشت دشمن را بلرزاند هم چه بسا پیر و بیمار و خسته و خواب آلود باشند.

اگر گمان کرده اید بابت جایگاهی که دارید محترم ترید و خونتان رنگین تر که واویلا در مکتبی که ان اکرمکم عندالله اتقاکم معیار شرافت انسانهاست بسی عقب مانده اید و در تحجر به سر می برید.

علی اینگونه نبود. حتی اگر عده ای از مردمش غذای خوب نداشتند غذای خوب نمی خورد جامه نو نمی پوشید تا شبیه ترین باشد به مردمی که پای حکومت او ایستاده اند و به مردان دین اعتماد کرده اند.

شهدا هم اینگونه نبودند. آب سرد نمینوشیدند، میوه نمی خوردند، غذایشان گرم و حسابی نبود، لباس نو نمی پوشیدند مگراینکه مطمئن شوند همه نیروهایشان به غذا و میوه و لباس و جای راحت دسترسی دارند.

اما شما نه شبیه علی هستید نه مثل شهدا.

بعضی هایتان که با حقوق نجومی و وام های کلان کم بهره و بالای شهر نشینی و ... خو گرفته اید و این تنعم و سفره رنگی را حق خود می دانید. تصورتان از انقلابی بودن شعار انقلابی دادن است  و شرکت در راهپیمایی ها و صندوق رای و فیش حقوقی تپل و حکم مسئولیت و میز لوکس ریاست؛ نه زندگی انقلابی.

جنگ باشد شما نیستید، فتنه بشود نه شما نه فرزندانتان که یک کدامشان طعم فقر و بیکاری و محرومیت و مدرسه دولتی را نچشیده حضور ندارند، ولی در راهپیمایی ها و نمازجمعه ها همیشه صف اول هستید و اگر دهها هزار نفر سر پا بایستند شما باید روی صندلی بنشینید و ادعایتان هم بشود که راه علی را پی گرفته اید و البته عدالتخواهی را مشکل اول کشور و دسیسه مخرّب دشمن معرفی کنید. معضلی به نام شکاف طبقاتی از همین خوی خودبرتر بینی های طلحه و زبیری شکل گرفت و آه از نهاد مردم بلند کرد و به گسلی برای میدان داری و ماهیگیری دشمن بدل شد.

یک چیز را به شما بگویم اگر این مملکت تا کنون عطر ولایت علی را داشته و مکتب حسین در آن درخشیده نه به حُسن تدبیر و ملک و ریاست و خدم وحشم و برنامه های راهبردی و فرهنگی نفتی شماست که به برکت زلالی خون سرخ شهدا و دعای دل سوخته پدران و مادران شهدا از گزند حوادث در امان مانده است.

اگر از این فتنه جنسی اوباش خودباخته غرب هم به سلامت عبور میکنیم به برکت مظلومیت آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و شهدای شاهچراغ و تک تک بچه بسیجی های بی ادعایی است که سهمشان از سفره انقلاب جز جام می عشق مولا و خون دل غربت اندیشه انقلاب و پیکر خونین فدایی مکتب ثارالله نبوده است.

این را خوب توی گوشتان فرو کنید این مردم نه برای حمایت از شما که برای دفاع از حریم تفکر اسلام ناب و صیانت از شعائر مکتب وحی و پاسداشت خون شهداست که باز هم پا به میدان جهاد و رشادت نهاده اند.

عکس/ منزل شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک دنیا مدعی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۵۵ ب.ظ

photo_2022-11-03_06-38-31_kdfy.jpg

 

از غرب تا شرق از بلاد کفر تا کشورهای اسلامی همه مدعی دفاع از حقوق بشر و توجه به انسانیت و دفاع از مظلوم و پیروی از عدالتند؛ اما آیا کسی حواسش به گرسنگان دنیا هست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا