شهادت، عشق سرخ
هر دو آرام خوابیده اند. مرد قلبش را به آغوش گرفته و به مرگ لبخند می زند. کودک در امن ترین جای جهان به خواب ابدی فرو رفته است. پدر، جگرگوشه اش را در آغوش داشت تا خود را سپر بلای او سازد. لااقل غم فرزند نبیند و ندید. کودک می دانست پدر مثل کوه پشتش ایستاده و او را تنها نخواهد گذاشت.
این تصاویر را خیلی ها با حسرت نگاه میکنند. پدرهایی که کودکانشان مقابل چشمشان پرپر شد و کودکانی که داغ یتیمی بر پیشانی شان نشست. هر دو گروه به این عکس غبطه میخورند. کاش خودشان اینگونه پر می کشیدند.
پدر نماند که شرمنده کودک شود. کودک نماند که داغ فراق پدر را به دوش کشد. مرگ، فقط اسم تلخی دارد؛ خواب عمیقی بیش نیست. مرگ پایان دنیا نیست یک کوچ ناگزیر است که هر چه عاشقانه تر، شیرین تر خواهد بود. لحظه عروج عاشقانه این پدر و فرزند خردسال، لحظه شیرین سفری شیدایی است. کودک تا ابد در آغوش بابا شیرین زبانی میکند و جز رنگ آرامش نخواهد دید. می گویند کودک که از گریه بیقرار میشود او را در آغوش پدر بگذارید، چند قدمی با او راه برود چند کلامی با او حرف بزند، طنین صوت گرم و مهربان و مطمئن پدر، نور سکوت و آرامش و قرار را بر دل کودک می تاباند و او را دلگرم می سازد.
غزه و مردمانش هم حکم پدر و فرزند را دارند. دشمن از مردم خواست شهر را ترک کنند که بنای ویرانی آن را دارد. همه ماندند تا اگر کوچ عاشقانه ای در پیش است، از آغوش پدر جدا نباشند. غزه یا با مردم غزه می ماند یا با مردم غزه می میرد؛ اما این مرگ عین زندگی است. وقتی دنیا به خروش درآمده، یعنی منطق فلسطین و رهایی قدس بر تفکر نحس و نجس صهیون پیروز شده است.
سلام بر شهدای مظلوم غزه
نوشته خیلی خوبی بود . خداقبول کته از شما
خداوند این مردم بی گناه و بی دفاع را از شر صهیونیست های غاصب و آمریکایی های ظالم نجات دهد.
پیروزی دور نیست !