اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سینما» ثبت شده است

دریده های روشنفکر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۴:۵۶ ب.ظ

جنبش " می تو" در ایران از هم پاشید/ پا پس کشیدن بازیگران یکی پس از دیگری! -  وقت صبح

 

اوایل فروردین 1400، بیش از هشتصد زن از فعالان عرصه سینما طی بیانیه ای اعلام کردند که نسبت به تعرض در سینما اعتراض دارند!

همزمان خانه سینما طی بیانیه ای ضمن صحه گذاشتن بر اصل وقوع تجاوزات و تعرضات جنسی در سینما به ظلم و حق کشی رایج در پشت صحنه تولید آثار سینمایی نیز اذعان نمود تا جایی که گاه حتی مردان نیز مورد ستم چهره ها و ستاره های سینما قرار گرفته، کتک خورده و تحقیر می شوند.

به نظرم این اتفاق اگر چه در همه جای دنیا کم و پیش متداول است اما در ایران باید بیشتر مورد توجه مردم قرار بگیرد. هنوز بسیاری از مردم ساده دل ما با تماشای یک فیلم گمان می کنند فلان بازیگری که نقشش را خوب ایفا کرده میتواند الگوی مناسبی هم در زندگی آنان قرار بگیرد.

در کشور ما که سلبریتی ها مدعی روشنفکری هستند و در همه مسائل صاحب نظر بوده و انتظار دارند عنان امور فرهنگ و سیاست به تمایلات نفسانی آنان گره بخورد افشای ماهیت پلید و دغدغه های حیوانی این جماعت لازم و ضروری به نظر می رسد.

طایفه ای خوش رنگ و لعاب با درونی گندیده که در حوزه کاری شان حتی به همکاران خود رحم نداشته و به صرف دارا بودن شهرت و ترس تهیه کننده و کارگردان از نیمه کاره ماندن پروژه، هر ظلم و تعدی و زیاده خواهی در حق عوامل قراردادی فیلم که اغلب از امنیت شغلی محرومند را روا می دانند چگونه می توانند منجی جامعه و پیگیر برقراری عدالت و دفاع از حقوق محرومان باشند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ورای این لبخندهای مصنوعی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ

بن بست در زندگی زناشویی - پارسی طب

 

می دانید که اسلام دل خوشی از خودکشی ندارد و حتی بعضی فقها بر این باورند که نباید در تشییع جنازه و مراسم فردی که خودکشی کرده شرکت کرد تا منجر به تقویت و اشاعه منکر نشود. انسان در برابر نفس خودش مسئول است. کسی نمی تواند بگوید چون این انگشت مال من است دلم میخواهد قطعش کنم؛ چه برسد به این که خودکشی کند.

اساس اعتقاد به خدا و باور معاد منافی ناامیدی و افسردگی است. ایمان به خدا منجر به تقویت امید و ایجاد نشاط در زندگی میشود. انسان مومن میداند جایی از زندگی دستی از غیب، او را از ورطه یأس و شکست نجات خواهد داد. لاتیأسوا من روح الله، از رحمت خدا ناامید نمیشوند مگر کافران.

باور به خدا و عالم غیب است که ناممکن ها را ممکن میسازد. باور ما می توانیم در گرو همین ایمان به نیرویی فرا مادی است. لااقل در انقلاب اسلامی ما و دوران پرفراز و نشیب دفاع مقدس بارها به اثبات رسید که انسان ها در اوج محدودیت میتوانند با اتکال به قدرت خدا دستاوردهایی شگرف به چنگ آورند. مملکتی که سربازانش حتی از داشتن سیم خاردار محروم بوده و در مصاف با ارتشی مورد حمایت ابرقدرتهای جهان به ستیز رفته و چهارده هزار کیلومتر از خاکش به اشغال بیگانه درآمده بود در سایه ایمان به غیب آبادان را از حصر نجات داد، بستان و فتح المبین و خرمشهر و... تا آنجا که عبور رزمندگاش از اروند و تصرف گلوگاه بندری فاو، حیرت استراتژیستهای مطرح جهان را به دنبال داشت. معروف است به رزمنده ای گفتند تو چطور با آر پی جی معمولی، تانک تی 72 را شکار میکنی، خندید و گفت با خرج یاابالفضل!

اسلام اتفاقا دین زندگی است و معتقد است معنویت نه یک خلسه بیگانه از واقعیت و ماده که پشتوانه سازنده اصلاح امور مادی و پیشرفت معیشتی و نشاط اجتماعی است. حقیقت آن است دنیای پرادعای روشنفکری باید توضیح دهد چگونه با تعارض بین نسخه بی قیدی و ادعای پوچ فرح بخشی و دلخوشی و شادی ناشی از لا ذهبی، با افسردگی و سرخوردگی و خودکشی ننگین کنار می آید؟ ورای لبخندهای موقت و مصنوعی جماعت خودشیفته و خودفریخته لذت طلب، شادی و آرامش حقیقی و جاودان در گرو اتصال به ذات خدا و تبعیت از فرامین او و بی اعتنایی به زخارف دنیا محقق می گردد. آرامش حقیقی زمانی به دست می آید که بدانی دنیا ماندنی نیست اما شرافت و ارزشش به مزرعه ای میماند که هر چه بذر نیکی و والایی در آن بکاری، آخرتی آباد و مسرت بخش خواهی داشت. جالب آنکه توده به بن بست رسیده ناامید همیشه طلبکار و شکست خورده، همواره مدعی ارائه خط و مشی نجات جوامع بشری نیز بوده و شهرت بادآورده خود را فرصتی برای ترویج فرهنگ پوچ گرایی قرار میدهند و البته بیچاره جماعتی ظاهربین که دل در گرو تقلید از این توده چرکین خودمحور و الکی خوش اما افسرده و بی هدف دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مصادره را ببینید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۲، ۰۵:۳۴ ب.ظ

Mosadereh Poster.jpg

 

فیلم سینمایی مصادره واقعا دیدنی است. نه فقط از جنبه طنز آن که با بازی خوب رضا عطاران، میرطاهر مظلومی، بابک حمیدیان، سید هومن سیدی، هادی کاظمی و... سرگرم کننده و جذاب است که محتوای سیاسی آن گذری کوتاه بر وقایع انقلاب اسلامی و پدیده نفوذ به شمار می آید. در موقعیتی که حاکمیت فرهنگی در قلمرو ساختار سیاسی نظام قرار ندارد نمایش این فیلم در محیط های دانشگاهی همراه با حضور کارشناس میتواند فرصتی بی بدیل برای شروع بحث پیرامون وقایع مرتبط با انقلاب و چالش های پیش روی آن و البته تفقدی به فرهنگ ویرانگر غرب و افشای ماهیت نظام سلطه باشد.

هر چند خیلی ها از دیدن نام کارگردان اثر یعنی مهران احمدی و حساسیتی که نسبت به بعضی رفتارهای غلط فرهنگی وی وجود داشته ممکن است دچار پیشداوری درباره این فیلم شوند اما این دوستان باید نیم نگاهی هم به اسم تهیه کننده اثر یعنی محمدحسین قاسمی (همسر نرگس آبیار) و سوابق آثار تولیدی وی نیز داشته باشند که بیانگر تأیید حاکمیتی (سفارشی) مضمون این محصول جذاب سینمایی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرمایه گذاری فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۳:۰۱ ب.ظ

آیین افتتاحیه اردوهای راهیان نور دانش آموزی برگزار شد - راهیان نور

 

جشنواره فیلم فجر یک اتفاق مهم فرهنگی است. همزمان مراسم اعتکاف نیز به عنوان یک اتفاق بزرگ فرهنگی با حضور برجسته جوانها و نوجوانها در مساجد سراسر کشور در جریان قرار داشت.

خیلی از مسئولین مرتبط و غیرمرتبط مثل وزیر نفت نیز به جشنواره فجر سر زده و خودی نشان دادند. اما چند مسئول را سراغ دارید در ایام اعتکاف به مساجد رفته و با جوانهای معتکف دیدار و گفتگو داشته باشند؟

این روزها اوج ساماندهی و فعالیت اردوهای راهیان نور است که بزرگترین حرکت فرهنگی کشور شمرده میشود. از گوشه و کنار شنیده میشود بعضی حضرات بهانه آورده و حاضر به همراهی با این فعالیت ارزشی نیستند.

آقایان باید متوجه باشند که ثمره این اردوها، تقویت باورهای عموم به خصوص نسل جوان نسبت به داشته های خود و دلبستگی بیشتر به موطن خویش است که دستاوردهای مادی و معنوی بیشماری را در آینده ای نزدیک برای مردم به دنبال خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمدزمان شالیکار، سرهنگی که سردار است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

کشف ۵ تن چوب جنگلی قاچاق در بابل 

 

فیلم سینمایی گشت ارشاد که بعدها پس از ساخت قسمت دوم، به گشت یک معروف شد با کارگردانی سعید سهیلی در سال 1390 تلاش کرد تا به نمایندگی از جامعه شبه روشنفکر خودباخته سر خوش از تغافل و تافته جدابافته از مردم -که بالاترین دغدغه ذهنی شان گعده های مختلط شبانه و دود و دم و عیش و نوش است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند- مواجهه با منکر بدحجابی و مفاسد اجتماعی را مورد هجو و تمسخر قرار داده و نخستین گام رسمی را در قالب فیلمی سخیف با بهره گیری از اموال و ابزار بیت المال برای تقابل با آمران به معروف بر دارد.

شیطنت این فیلم در زیر پوسته لودگی و هجو، تخریب وجهه بسیج و ایجاد تمایز و فاصله بین نیروی انتظامی با احکام شرع بود. در چند صحنه فیلم تلاش شد اینگونه وانمود شود که  نیروی انتظامی مسیرش از خط و مشی جامعه دینی جداست و انگیزه ای برای مواجهه با هنجارشکنی ندارد.

خط جدا سازی یا بعبارتی جدا نمایی بین نیروی انتظامی با نهادها و مجموعه های انقلابی و دینی البته بارها در گفتار و نوشتار بعضی دیگر از فعالان رسانه ای وابسته به جریان فکری غیر انقلابی نیز پدیدار گردید. همان خطی که در دهه هشتاد موفق شد بسیج را از عرصه حفظ امنیت عمومی حذف کند در ادامه تلاش کرد تا نیروی انتظامی را از اجرای احکام دین، منصرف و بی انگیزه سازد.

به موازات این خط که رویکردی فرهنگی در راستای احاطه روح بی مبالاتی و هرزگی را دنبال می نمود، نگاه مشکوک دیگری نیز در بعضی سیاسیون برای جدا سازی نیروی انتظامی از جبهه فکری انقلاب اسلامی خودنمایی کرد.

حسن روحانی رییس جمهور وقت در تاریخ پنجم اردیبهشت سال نود و چهار درباره راهبرد اجرایی نیروی انتظامی این عبارت عجیب را بر زبان آورد: "وظیفه پلیس اجرای قانون است، نه اسلام!"

ایجاد تقابل فرضی بین قانون و اسلام، یادآور همان کج سلیقگی بعضی دوستان در ایجاد فرضیه دوگانگی بین عدالت و ولایت است که با نص صریح کلام رهبری در تنافی است: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت خواهی است". 5/6/1382

ناگفته پیداست که قوانین جمهوری اسلامی اعم از قانون اساسی یا مصوبات مجلس پیش از ابلاغ به تأیید فقهای عادل و مشرف به احکام شرع می رسد و تنها فرضی که ممکن است تقابل بین اسلام و قانون را محتمل سازد قوانین ابلاغی دستگاههای دولتی است. طبیعی است بر فرض بروز چنین دوگانه ای هم سطح اعتقادی و بینش مذهبی دستگاه انتظامی در نگاه کلان اجازه خروج از چارچوب دین را نخواهد داد. فرماندهان و مأموران متدین انتظامی بهتر از هر کس میدانند که مشروعیت قوانین در نظام اسلامی منوط به تطبیق با شریعت است.

تلاش مذبوحانه برای جدا سازی نیروی انتظامی از پیکره جامعه اسلامی مشابه اراده مشکوکی است که در ابتدای سالهای پیروزی انقلاب برای تعطیلی ارتش ظهور پیدا کرد. آنجا هم البته باز همین جناب روحانی بود که بر خلاف نظر دلسوزان مجربی چون شهید دکتر مصطفی چمران دنبال انحلال ارتش بود. ارتشی که کمی بعد، از شکست حصر آبادان تا مرصاد الهی در مواجهه با جبهه نفاق و الحاد، خوش درخشید و به تعبیر زیبای مقام مظعم رهبری به وصف "ارتش حزب الله" مزیّن شد.

برخلاف آشوبهای دهه هفتاد و هشتاد و نود که به طور معمول به بهانه مشکلات معیشتی و رفاهی و ... شکل میگرفت در دو ماه اخیر، دسترنج جریان نفوذ فرهنگی که اقدامات نرم و مخرّب بر ضد احیای ارزشهای دینی را از ابتدای دهه نود رسماً آغاز کرده بود، ثمر داد و تعدادی از جوانها و نوجوانهای ناآشنا با اهداف و آرمانهای نظام تمدن ساز اسلامی و فریب خورده جریان شبه روشنفکری غربزده عریان پرست و هرزه گرد و سلبریتی های عیّاش و بی درد به برکت اسب تراوای مجازی به میدان تقابل با اصل حاکمیت دینی کشانده شدند. بالاترین ضربه دست پرورده های فضای آلوده مجازی نه فقط بر پیکر دین که به اساس انسانیت و شرافت بود که سطح مطالبات و دغدغه های ملت را به نازل ترین وجه ممکن در تراز کشف حجاب و آغوش رایگان و سلف مختلط تقلیل داده و تحریف نمودند.

نیروی انتظامی اما بی توجه به خدعه جاده صاف کن های اجرای سند 2030 یونسکو در ترویج ابتذال فکری و بی بند و باری مطلوب نگاه غرب، مردانه در مصاف با فریب خوردگان و اشرار ایستاد و با دست خالی از سلاح گرم، در مقابل هجمه دشنه و آتش و گلوله اوباش ایستادگی نمود و به موازات دیگر مجموعه های ارزشی چون سپاه و بسیج عرصه را بر شرارت و ناامنی و هرج و مرج تنگ ساخت و مجالی برای عرض اندام معاندان و سرباز پیاده های فریب خورده شان باقی نگذاشت و ثابت کرد که مانند دلاور مردان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس در حریم اندیشه حزب الله و در ساحت تفکر جهانی انقلاب عاشورایی 57 زمینه ساز ظهور منجی بشریت خواهد بود، ان شاءالله.

نیروی انتظامی مثل هر مجموعه دیگری خالی از ضعف و اشتباه نیست که این قلم نیز هیچگاه از بیان آن ابا نداشته اما نقش حیاتی این نهاد مستحکم در برهه حساس کنونی هرگز از حافظه تاریخی امت آخرالزمانی رسول الله محو نخواهد شد.

قدردانی از زحمات همه مجاهدان بی ادعای نیروی انتظامی و بسیج و سپاه و واجا و خانواده های مقاومشان که روزها و شبهای پر اضطراب و بمباران روانی و تبلیغی بدخواهان را به جان خریده و از طریقت خطیر دفاع از حرم مقدس جمهوری اسلامی پا پس نکشیدند وظیفه ای همگانی و تعلل ناپذیر است.

در این بین به سهم خود از فرمانده غیور انتظامی شهرستان بابل سرهنگ بسیجی محمدزمان شالیکار به پاس رشادت و ایستادگی و شهامت و مدیریت هوشمندانه در کنترل آشوبهای پیچیده اخیر تشکر میکنم. خبرگزاری فارس در 26 مهرماه خبر قرار گرفتن نام فرمانده انتظامی بابل در فهرست تحریمهای اروپا را منتشر نمود. از باب تُعرَفُ الاشیاء بِاضدادها، خشم سردمداران جنایت پیشه ای که دستشان به خون صدها هزار کودک و زن و مرد بیگناه در جای جای پهنه گیتی آلوده است را باید به فال نیک گرفت و نشانه حقانیت راه سبز انقلاب اسلامی رهایی بخش مستضعفان قلمداد نمود.

بی شک نام این سرهنگ غیور و رشید نیروی انتظامی در کنار سرداران نامی مرز و بوم کهن ایران قهرمان تا ابد بر تارک افتخارات دیار علویان خواهد درخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر این خانم زشت است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۴۷ ق.ظ

photo_2022-11-20_03-41-39_epzn.jpg

 

افسانه بایگان که کشف حجاب کرد بی استثنا در همه گروههای مجازی موافق و مخالف نظام چند نفری زیرش نوشتند این زن چقدر زشت است!

راست میگویند بندگان خدا. تا الان که حجاب داشت همه فکر میکردند زیباست. اتفاقا یکی از کارکردهای حجاب، مخفی نگاه داشتن معایب و نواقص و زیبا جلوه دادن چهره بانوان است.

بعضی خانمها واقعا زشت هستند بعضی هم البته زیبا. خدا حساسیت و ظرافت روحی زنان را به خوبی میشناسد. حفظ حجاب در جامعه علاوه بر بستن راه شیطان و پیشگیری از لغزش دلهای ضعیف و بیمار و منع از مسابقه خودنمایی و جلوه فروشی، باعث میشود خانمهایی که بهره کمتری از زیبایی دارند احساس تحقیر و خجالت نکرده و از نظر روحی آسیب نبینند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درآمدی بر آینده اغتشاشات در ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۴ ب.ظ

فیلم ماجرای نیمروز 1 دانلود و تماشای رایگان | فیلیمو

 

ایران بعد از انقلاب بارها تجربه شورشهای خیابانی و حتی جنگ مسلحانه شهری را داشته که هر یک با مختصاتی ویژه در نهایت به شکست و تغییر وضعیت معارضین انجامید.

اغتشاشات اخیر که از آخر شهریور 1401 آغاز شده متفاوت از همه آشوبهای قبل، با رویکرد شهوانی و جنسی کلید خورد که همچنان جسته و گریخته ادامه دارد.

پیش بینی میشود استمرار وضع موجود، تغییراتی را در آینده کشور رقم خواهد زد که به بعضی از آنها اشاره میگردد:

1- اغتشاشات لااقل تا چهارشنبه آخر سال و نوروز 1402 ادامه خواهد داشت و بعد از آن با توجه به ایام عید و ماه مبارک رمضان موقتا فروکش خواهد کرد. دسیسه دشمن به علاوه سوءتدبیر نهادهای مسئول باعث قبح شکنی از هنجارها و جری شدن تعدادی از جوانهای تربیت یافته فضای مجازی گردیده و آشوبگری را به تفریح آنها بدل ساخته است. با توجه به عدم اقبال عمومی به مطالبات شهوانی این طیف و عدم برخورداری آشوبگران از بدنه اجتماعی، خشونت گرایی و ترور و آسیب زدن به اموال عمومی از طریق حرکتهای موقت چریکی تا مدتها ادامه خواهد داشت و به چیزی شبیه پدیده مانسون تبدیل خواهد شد که صرفا جنبه ویرانگری داشته و دستاورد قابل اعتنایی برای اپوزیسون حاصل نخواهد کرد.

2- نظام در محاسبات خود به اینجا خواهد رسید که بی توجهی به نیازهای غریزی جوانان و الگوبرداری از سیستم آموزشی غرب باعث تربیت جوانان و نوجوانانی شده که هویت خود را در بی هویتی می جویند، میوه کرم خورده فضای فاسد مجازی شده اند و به دلیل فقدان هویت و مسئولیت فردی و اجتماعی و غلیان شهوات جنسی، بالاترین مطالبه آنان در حیطه خشتکشان قرار گرفته و دغدغه ای جز رسیدن به یک تکه گوشت! ندارند. در نهایت با کوتاه تر شدن سالهای آموزش و ایجاد زمینه های ازدواج، درصدی قابل توجه از احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و طغیان جنسی دختران و پسران تحریک شده؛ کاسته خواهد شد.

3- شهر قم که در سالهای بعد از انقلاب به رشدی چهاربرابری رسیده باز هم شاهد رشد فزاینده مهاجرت هموطنان و توسعه بیشتر شهر و استان خواهد بود. فضای آرام و معنوی آن برای مردم جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد قم در آینده ای نه چندان دور به پایتخت رسمی کشور بدل شود. گسترش حریم شهری در نهایت دیوار قم و تهران را به هم متصل خواهد کرد.

4- میزان جذب و استخدام نیروهای مسلح افزایش پیدا میکند که این مسأله در کاهش آمار بیکاری نیز اثر مثبت دارد.

5- اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی نهادهای نظارتی بر زندگی خصوصی مردم به خصوص منتقدان افزایش پیدا خواهد کرد. احتمالا تا مدتها سخن از عدالتخواهی در چارچوب نظام هم به دلیل قرار گرفتن در "برهه حساس کنونی" سرکوب خواهد شد و طبعا بستر مناسب تری برای رشد مخفیانه بعضی تخلفات اقتصادی مثل جریان پتروشیمی میانکاله و... فراهم میشود که البته موقت خواهد بود.

6- آسیب شناسی درباره وجود خلأهای فرهنگی باعث تقویت حرکتهای خودجوش و تازه نفس هنری و فرهنگی در چارچوب انقلاب و رشد و ظهور استعدادهای ناشناس اما بی حاشیه و سالم خواهد گردید. به زودی شاهد روی کار آمدن نسل جدید هنرمندان و تحولی شایان در عرصه آثار و محصولات فرهنگی و عقب رانده شدن طیف سلبریتی خودباخته و وطن فروش خواهیم بود.

7- گفتمان اصیل عدالتخواهی فارغ از برخی سوءاستفاده ها برخاسته از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و ادبیات و دغدغه های رهبری معظم انقلاب است که ریشه ای عمیق در منابع و اندیشه دینی دارد. بازخوانی گفتمان امام و رهبری و تقویت زیرساخت های فکری جریان انقلاب به مرور باعث تقویت باورهای علوی مردم در اقبال به حکمرانی سالم و جامع دینی در همه زمینه های اجتماعی خواهد گردید. به یقین در آینده با معرفی صحیح و کامل آداب و آیین دین در عرصه های اجتماعی و حاکمیتی، امربه معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مترقی دین در اصلاح و رشد جامعه منجر به برجسته سازی قبح همه گناهان اجتماعی از رانت و تبعیض و غارتگری تا بی عفتی و کشف حجاب گردیده و زمینه سالم سازی محیط زندگی و دفع خبائث اجتماعی را فراهم می آورد.

حرف آخر:

سالها همه مسئولان و صاحبان تریبون اعلام نمودند که هدف دشمن در سالهای بعد از جنگ، اندلس سازی ایران برای فروپاشی حاکمیت اسلامی است اما هیچ نهاد و مرکزی برای پیشگیری از ظهور چنین پدیده ای برنامه عمقی و راهبردی نداشت و اغلب شعارها و ادعاها در سطح فعالیتهای روتین و بی تأثیر و روبنایی باقی ماند.

اگر کمی دیگر روند فعالیتهای مخرب دشمن در عرصه های هنری و خبری و فکری ادامه پیدا میکرد امکان ابتلای بخش عمده ای از بدنه نیروهای متدین به پوچی و بی تفاوتی و غوطه ور شدن در شهوات و کسب حرام و... بسیار بالا بود و به معنای واقعی کلمه، ایران به اندلس تبدیل میشد.

بلوای زودهنگام جنبش زیرشکمی معدود جوانان لمپن علاّف و شکم سیر و شهوت پرست با مطالبات مضحکی در سطح سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن جنس مخالف در خیابان فارغ از انحرافی که در جریان مطالبه گری مردم رنج کشیده ایجاد کرد و حتی مورد تمسخر فعالان کهنه کار سیاسی در طیف نهضت آزادی واقع شد، زنگ خطر تکرار دوباره واقعه اندلس را به صورت عینی به صدا درآورد که در نهایت باعث بیدار باش دلسوزان حقیقی انقلاب و رفع برخی آسیبها و بیمه شدن نظام برای سالهای متمادی خواهد گردید. بخش مهمی از وضعیت امروز نتیجه خروج نظام از آموزه های اسلام و خط انقلاب اسلامی است که در بلندمدت با احیای گفتمان عدالت و تسرّی احکام دین در همه اجزای حاکمیت و از بین رفتن فقر و فساد و تبعیض و رانت و تزویر اصلاح خواهد شد. تمدن اسلامی زمانی محقق میشود که رویکرد دینی نظام از حالت کج دار و مریز خارج شده و سبک زندگی اسلامی در دایره صاحبان قدرت و مکنت نهادینه شود.

فتنه به معنای عام به هر نوع امتحان و ابتلای اجتماعی اطلاق میشود. خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که در روز 12 بهمن 57 قبل از سخنرانی امام در جمع سران مبارز انقلاب در مدرسه علوی تهران به منبر رفت و بیانش را با این حدیث شریف امام صادق علیه السلام آغاز کرد:

تمنوا الفتنه، ففیها هِلاک الجبابره و طهارة الارض من الفَسِقَه...

ما  از فتنه های تند روزگار ترسی نداریم که غایت آن به نابودی دشمنان دین و ملت ختم خواهد شد اگر بر سر میثاق ایمانی خویش با خدا استقامت بورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابتکار جالب شبکه سلامت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۳۶ ب.ظ

International Symbol for Deafness.jpg

 

شبکه سلامت که صبحهای جمعه فیلمهای سینمایی مرتبط با امور بهداشت و درمان را پخش میکند برای آنکه افراد ناشنوا هم از تماشای این فیلمها لذت ببرند بطور معمول فردی را در پایین تصویر نشان میداد که کلمات را با کمک دست و لب خوانی (زبان اشاره) برای این دست از مخاطبان قابل فهم سازد.

مشکل آن جا بود که گاهی در یک صحنه فیلم سینمایی چند نفر با هم مشغول گفتگو و صحبت میشدند. این موقع سه یا چهارنفر در زمینه صفحه تلویزیون به نمایش کلمات و سخنان شخصیتهای فیلم می پرداختند که عملا بخشی از صفحه را اشغال نموده و تمرکز بیینده را بر هم میزدند.

امروز دیدم شبکه سلامت ابتکار جدیدی به خرج داد.

دیگر موقع نمایش فیلم سینمایی اثری از کسانی که با حرکات دست و دهان درصدد فهماندن داستان فیلم به مخاطبان ناشنوا بودند به چشم نمی خورد.

تقریبا اغلب قریب به اتفاق ناشنوایان با سواد هستند. زیرنویس متن گفتگوی شخصیتهای فیلم، کار ساده و جالبی است که خواندن آن برای همه مقدور بوده و نیازی به قدرت شنوایی ندارد. امروز شبکه سلامت به جای زبان اشاره از زیر نویس برای انتقال مفاهیم و دیالوگ فیلم استفاده کرد.

الان شاید مدیران سیما به خودشان بگویند چرا زودتر به فکرمان نرسید که به جای استفاده از زبان اشاره که تصویر آن موقع نمایش فیلم آزاردهنده بود از زیرنویس استفاده کنیم؟ اقدامی ساده و کم دردسر که حوصله مخاطب را هم سر نمی برد.

 اما

 باید یادآور شد که این ویژگی عقل و خرد انسان است که با مرور زمان و با کسب تجربه رشد کرده و پخته میشود و نواقص را برطرف میسازد.

هیچ کس نمیتواند مدعی شود که عقلش کامل است. برای همه این اتفاق در طول زندگی رخ میدهد که سرشان کلاه می رود یا بخاطر تصمیمی اشتباه، حسرت گذشته را میخورند و بابت کاری که اگر زودتر به فکرشان میرسید و انجامش میدادند خوشبخت تر بودند خودشان را شماتت میکنند.

عقل همه انسانها ناقص است و نیاز به مشورت و راهنما و تجربه و اندیشه و دقت بیشتر دارند. دقیقا از این باب است که خدا پیامبرانی را برانگیخته تا در انتخاب و تشخیص راه درست به مردم کمک کنند و دین را کتابچه راهنمای زندگی سالم و موفق بشریت قرار داده است.

علم بشر هم ناقص و ناکافی است. خیلی حوادث است که بعدها متوجه میشویم به نفع یا ضررمان بوده است در حالیکه پیش تر نگاه دیگری به آن داشتیم. از همین جهت باید به علم و حکمت خدا اعتماد کرد و تقدیر او را بهترین دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دسته گلی دیگر از مدعیان روشنفکری

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2022-11-01_09-34-34_86tp.jpg

 

دیروز خبری منتشر شد درباره محکومیت یک کارگردان سینما به شلاق و تبعید بخاطر تجاوز به دختری که برای تست بازیگری به دفترش مراجعه کرده بود.

تا همین یکی دو ماه پیش و قبل از ماجرای مهسا و اغتشاشگری اوباش فرهنگی، ذیل عنوان جنبش می تو، سیل خروشان افشاگری زنان سینما درباره تجاوز جنسی همکارانشان در فضای مجازی راه افتاده بود. هر روز خبری منتشر می شد درباره تجاوز فلان کارگردان یا هنرپیشه مرد به فلان بازیگر مطرح یا دستیار کارگردان و ... طوری که این اخبار تهوع آور درباره بعضی به اصطلاح هنرمندان در سطح جامعه به امری عادی و روزمره تبدیل شده بود تا جاییکه بعضی فعالان مجازی به شوخی و جدی می نوشتند زنهایی که در سینما مورد تجاوز قرار نگرفته اند باید اعلام وجود کرده و خبرش را منتشر نمایند!

 جالب آنکه همین جماعت آسیب دیده از هرزگی مردان فاسد و فرصت طلب، بی توجه به زمینه های این تجاوزات و آزارهای جنسی که نهفته در بی حجابی و اختلاط بی دلیل و خارج از عرف زن و مرد است حالا نسخه رهایی ملت را در مخالفت با حجاب و آزادی ارتباط دختر و پسر معرفی می نمایند و جالب تر آن که مدعیان دفاع از حقوق زن نیز در برابر جنایات مکرر مدعیان روشنفکری در تجاوز به زنان و دختران جوان، مهر سکوت بر لب زده اند.

 شعاردهندگان زن، زندگی، آزادی بهتر از هر کسی می دانند احکام اسلام، نجابت و سلامت و آزادی از قید هوسهای جنسی مردان هیز و زندگی شرافتمندانه زنان را تضمین نموده اما با علم به این موضوع باز هم برای لذت جویی و تنوع طلبی خود بر طبل بی قیدی های اخلاقی می کوبند و آزادی را در سخیف ترین ترجمان حیوانی آن معنا می کنند.

یکی نیست به این زنهای طعمه فساد و تجاوز بگوید شما لااقل خودت یک راه درست را صحیح و سالم طی کن بعد به بقیه بگو که پشت سرت قدم بر دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زن سالار و زن سالاد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۳۷ ب.ظ

 

زن مسلمان در سایه تعهد، "اقیانوس کبیر" است برای زندگی و "اقیانوس آرام" است در طوفان حوادث روزگار؛ "دماغه امید" است در مشکلات طاقت فرسا و "دریای سرخ" است در راه حفاظت از کیان دین و عفاف.

زن غیرمتعهد، "اقیانوس منجمد شمالی" است برای همسرش، "دریای سیاه" است برای خانواده.

زن مسلمان، "لاک" خودپرستی بر پشت ناخن وجدانش قرار نمیدهد و "لاک پشت" بی حیا نمی شود.

زنان از وقتی که روسری های "سُرسُری" خود را "سَرسَری" به سر گذاشتند و در "سی نما" در خیابان نقش "بازی" کردند و لباسهای هفت رنگ پوشیدند بازیگر نقش "بوقلمون سلطانی" شدند.

کسی نمی گوید موهای زن نباید "لَخت" باشد بلکه می گویند در نظر نامحرم نباید "لُخت" باشد. آنها که برای "روسری" ارزش قائل نیستند دنبال "توسری" اند.

زن مسلمان باید ساکن روستای "کله بست" باشد، بچه هایش در "شیرگاه" بزرگ می شوند و با "تربت حیدریه" انس می گیرند.

زن مسلمان "تب ریز" بچه ها و "زنجان" شوهرش است. زن مسلمان، "گنبد" عرفان است در "مسجد سلیمان". زن مسلمان، شهر "نور" است...

سید امیر شفیعی طبرستانی، سینمای قلم، 1380، انتشارات نسیم حیات

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طنز سینمایی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۱، ۱۲:۱۹ ب.ظ

بازیگرها یا سازندگان فیلمها تو سرنوشت داستان و قهرمانای فیلم نقش کلیدی دارن.
مثلا همین سریال مختارنامه
با اینکه ابراهیم بن مالک شخصیت صاف و صادقی نبود و قصورش در یاری رسوندن به مختار باعث شهادت مختار و شکست قیام شد اما روند سریال به گونه ای پیش رفت که ابراهیم منفور و تخریب نشد و قهرمان باقی موند. چرا؟ چون ایفای نقش ابراهیم رو حسن میرباقری برادر داوود میرباقری کارگردان سریال به عهده داشت و اخوی خواست هواشو داشته باشه.
یا فی المثل سریال حضرت یوسف اگه به جای مرحوم سلحشور، فرضا کمال تبریزی کارگردانی میکرد معلوم نبود موقع فرار یوسف از دست زلیخا قفل درها  باز میشد و اساسا مسیر تاریخ به گونه ای دیگه رقم میخورد.
میدونید چرا تو فیلمای جنگی دهه شصت اغلب پیروز میدان نبرد بودیم و دل تماشاگرها خنک میشد اما الان چند سالیه که هی در جا میزنیم و وسط میدون جنگ تلفات میدیم و اشک ملت در میاد؟
چون فیلمهای دفاع مقدسی رو دادن دست بچه سوسولایی مثل جواد عزتی و پاکدل و آذرنگ و...
دهه شصت یه جمشید هاشم پور میفرستادیم خط تا خود بغداد میرفت دهن بعثی ها رو صاف میکرد و بر میگشت کلی هم تماشاچیا کیف میکردن.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لباسهای تنگ و اندکی درنگ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

rrw2_5f03ab7d-e0b7-4878-8c59-39ff6485b264.jpg

 

مرحوم جهانگیر جهانگیری می گفت: می توان یک هنرپیشه معروف را آورد که با شرت وسط خیابان بدود و از آن فیلم گرفت. این فیلم هم حسابی باعث خنده مردم می شود؛ اما طنز حقیقی باید در بطن یک داستان و ماجرا نهفته باشد نه آنکه در پناه ادا و اطوارها شکل بگیرد.

 

خواستم عرض کنم نمایندگان محترم بابل هم انسان های زحمت کش و شریفی هستند اما مردم قطعا به عملکردها و تلاش های آنهاست که نمره می دهند نه به ژست ها و نمایش ها.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روحانی، ضد قهرمان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۴۱ ب.ظ

گفتمان سینمای دفاع مقدس|حذف قهرمان در سینمای ایران از سیاست‌های دولتِ روحانی است/ در حال جنگ رسانه‌ای هستیم

 

محمدرضا شرف‌الدین: مدیرِ باانگیزه اصلی‌ترین عامل رخ دادنِ اتفاق‌های خوب و بد است.
دولت برای قطع کردن ریشه انقلاب و بردن کشور به‌سمت وابستگی به استعمار انگیزه دارد. آقای روحانی برای این کار تربیت شده و برای این کار پرورش یافته است، با راهبرد قبلی و با یک سابقه سیاسی آموزشی به مقصد رسیده است، مسیر طولانی را طی کرده تا این وظیفه خبیثه را به سرانجام برساند.

اگر سردار سلیمانی هم رئیس دولت می‌شد، ما تمام این مسائل را در جهت مثبتش داشتیم، اقتصاد شکوفا می‌شد، ایستادگی و مقاومت حرف اول و آخر را می‌زد و کشور به‌سمت پیشرفت می‌شد.

انگیزه آدم‌ها بسیار مهم است، خیلی مهم است که چه مدیری با چه انگیزه و با چه پیش‌فرضی در هر جایگاهی قرار می‌گیرد.

اداره جنگ تحمیلی به‌عهده عده معدودی از جامعه ایرانی بود. سرمایه‌داران و عافیت‌طلب‌ها کار خودشان را می‌کردند و حتی جنگ کاسبی‌شان را بهتر کرده بود.

در تمام دوران جنگ 2 میلیون رزمنده داشتیم. این 2 میلیون نسبت به جمعیت 36میلیونیِ آن زمانِ کشور چند درصد است؟ حالا وقتی جنگ تمام می‌شود، درصد بسیاری از مردم ما اطلاعی از دوران جنگ ندارند و می‌خواهند با زوایای این دوران آشنا شوند و آن روزگار را بازخوانی کنند.

مردمی که می‌خواستند با آن دوران آشنا شوند یا باید کتاب می‌خواندند که پس از جنگ هنوز ادبیات جنگ شکوفا نشده بود، یا باید گزارش‌های مکتوب را می‌خواندند که از عامه مردم این برنمی‌آمد، پس تلویزیون و سینما بهترین و در دسترس‌ترین راه بود.

ضمن احترام به همه فیلم‌سازانِ دهه هفتاد و دهه شصت، قبول کنیم که حجم تولید نشانه موفقیت نیست. به‌نظرم همین حجم تولید در برخی موارد، انحراف‌هایی با سینمای دفاع مقدس ایجاد کرد و باعث شد که مخاطب با سینمای دفاع مقدس قهر کند.

فیلم «هور در آتش» سال 1370 ساخته شد. همین امروز هم اگر ببینید پر از ارزش‌های تصویری، قصه‌گویی و هنری است، یا برخی از فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور را به هیچ وجه نمی‌توان از تاریخ سینمای ایران کنار گذاشت.

پس انگیزۀ مدیریتی و استقبال مخاطبان در مرور و بازبینیِ دوران دفاع مقدس بسیار مهم‌اند،

مثلاً فیلم «عقاب‌ها» که یکی از رکوردداران مخاطب در سینمای ماست، در دورانی اکران شد که مردم به‌دنبال یک انتقام از عراقی‌ها بودند. مردم دوست داشتند یک منتقم بیاید و انتقامِ تمام آن بمباران‌ها را از عراق بگیرد، این بود که فیلم‌هایِ دفاع مقدسی که قهرمان‌های تأثیرگذاری داشتند، با استقبال مردم مواجه می‌شدند.

شرایط مدیریت امروز حذف قهرمانی از فرهنگ ماست، حذف قهرمان در سینمای ایران از سیاست‌های دولتِ آقای روحانی است.

من خودم فیلمنامه‌ای دارم که قهرمان دارد و متأسفانه این فیلمنامه را تصویب نمی‌کنند. اما اگر این قهرمان اهلِ کثافتکاری و حاشیه باشد، خیلی راحت فیلمنامه را تصویب می‌کنند.

اگر این نوع فیلم‌ها ساخته شود، ژانر سینمای دفاع مقدس صاحب هویت می‌شود. سینمای ملی ما باید همان سینمای دفاع مقدس باشد نه سینمای ابتذال!

 

متن کامل این مصاحبه را می توانید در خبرگزاری تسنیم مطالعه کنید:

 

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/07/04/2354506/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%D9%90-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لبنان، عشق من!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۳۱ ب.ظ

 

خیلی از دهه هفتادی ها و هشتادی ها و نودی ها این فیلم ایرانی لبنانی را ندیده اند. بنظرم سال 74 بود که این فیلم بر پرده سینماها نقش بست. تماشای آن را این روزها به یاد مردم صبور لبنان، از دست ندهید. از طریق سایت های معتبر می توانید نسبت به تهیه فیلم سنمایی لبنان، عشق من اقدام کنید.

کارگردان:

حسن کاربخش

 

خلاصه‌‌‌‌‌فیلم:

ماری، دختری فرانسوی از گروه صلیب سرخ فرانسه به کمک آسیب دیدگان جنگ نیروهای اسراییلی و مسلمانان در لبنان آمده است. او و همکارانش هنگامی که تعدادی از بچه های بی سرپرست را از خیابان جمع کرده اند، توسط نیروهای اسراییلی در جاده متوقف می شوند. اسراییلی ها که حضور نیروهای صلیب سرخ را به عنوان شاهدان جنایت های خود مزاحم می بینند؛ آمبولانس را منفجر می کنند. ولی ماری موفق به فرار می شود. از طرفی، دو جوان مسلمان که همرزم مجروح خود، ابوقاسم را حمل می کنند، در میانه راه با ماری همسفر می شوند. با هجوم نیروهای اسراییلی که در تعقیب گروه مسلمانان بوده اند، ابوقاسم که پسرش قبلاً شهید شده و همسرش چشم انتظار اوست، خود را در مقابل اسراییلی ها قرار می دهد و با شهادت خود، عده زیادی از مهاجمان را نیز از طریق مواد منفجره ای که به خود بسته، نابود می کند. دو مبارز مسلمان و ماری به کمک کایت از ارتفاعات به سوی مقصد خود پرواز می کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زندانی های دیدنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۱۹ ب.ظ

 

دیشب فیلم زندانی ها را از تلویزیون دیدم.

فارغ از بعضی کدورت های شخصی که بین من و مسعود ده نمکی وجود دارد باید اعتراف کنم همان طور که او در معراجی ها توانست به شهدا ادای دین کند در زندانی ها نیز به ساحت امام زمان عج ادای دین نمود.

این توفیق در ظرف لیاقت هر کسی نمی گنجد.

انشاءالله از ولی عصر عج عیدی بگیرد.

به خودش هم پیامک دادم و دست مریزاد گفتم. تماشای این فیلم در شب نیمه شعبان، لذت خاصی داشت. از آن دست آثاری بود که با دل خلق شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دغدغه و خالی بندی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۵ ب.ظ

 

همین امروز بهروز بقایی، بازیگر دوست داشتنی سریال خانه سبز مصاحبه کرده و از این که از سوی هم صنفی های خودش فراموش شده زبان به گلایه گشود.

همین تازگی غلامحسین لطفی، بازیگر و مجری محبوب و طنز پرداز سینما و تلویزیون مقابل دوربین رسانه اشک ریخت و از دست همکارانش شکوه داشت که چرا کسی حالی از او نپرسیده است.

پرویز بهرام، گوینده و دوبلور استثنایی کشورمان که فوت کرد نیز همسرش در مصاحبه ای بیان داشت که در دوره بستری و درمان او کسی سراغش را نگرفته است.

داریوش اسد زاده که به رحمت خدا رفت با آن همه سابقه هنری و سطح علمی که او را در شمار چهره های ماندگار عرصه هنر ایران قرار داده حتی یک تسلیت خشک و خالی از جماعت سلبریتی پرادعا منتشر نشد. جهانگیر جهانگیری هم که فوت کرد خیلی ها در مراسمش غایب بودند. خانه سینما کیلویی چند؟!

حالا ترحیم و تسلیت امثال سلحشور و درّی و ... بماند.

الغرض این آدم های جوّگیری که اکنون ژست دلسوزی برای اصحاب هنر و همکاران و هم صنفی های خود می گیرند و به بهانه پاسخ یک مجری به فلان کارگردان و هنرپیشه دو تابعیتی رگ گردنشان باد می کند مشتی دروغگوی فرصت طلب هستند که دغدغه هر چه را داشته باشند دلشان لااقل برای هنر و هنرمند نسوخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیچ هرز!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۴۶ ب.ظ

"دشمن زن" بیش از آن که فیلم سینمایی پیام محور باشد، فیلمی تجاری و گیشه پسند است که البته ذائقه حداقلی مخاطب را با بهره گیری از عناصر هرزگی هدف قرار داده است. نهایت کاربرد این فیلم، نمایش در اتوبوس های مسافربری بین شهری است.

بی عفتی و بی حیایی، اسم رمز سناریوی بی خاصیت فیلم در راستای جذب مشتری است. خسارت فرهنگی این فیلم، گران تر از تهاجم فرهنگی دشمن به نظر می رسد.

برای مسئولان نطارتی کشور به خصوص دروزارت فرهنگ و ارشاد مثلا اسلامی باید تأسف خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا