اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سینما» ثبت شده است

20 فروردین، مبدأیی برای بیدارگری

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۲۵ ب.ظ

ما مگر آوینی را می شناختیم؟ اسمش را شنیده بودیم؟ تصویرش را دیده بودیم؟ خانه پرش صدای گرمی را روی مستندهای زیبای روایت فتح می شنیدیم بی آنکه بدانیم او کیست و چه کاره است. مقصر هم خودش بود. کجای تولیدات و آثارش اسم خودش را می نوشت؟

20 فروردین 1372، اخبار ساعت 20 شبکه دوم سیما که مختص خبرهای علمی و فرهنگی بود با اجرای آقای حسین زاده با آن سبیلی که آن موقع بین مجریان سیما منحصر به فرد بود خبر شهادت کارگردان و مستند ساز و راوی روایت فتح را اعلام کرد. رفته بود روی مین در قبله گاه فکه.

حالا تصویرش را اول بار دیدیم. عجب قیافه جذابی داشت. روحش شاد. فردایش شد. همان ساعت، همان خبر، همان گوینده؛ اعلام کرد مقام معظم رهبری در تشییع مستندساز روایت فتح شرکت نمود! یا للعجب! آقا برود تشییع جنازه یک مستندساز؟ اینجا دیگر گوش ها تیز شد. مگر سید مرتضی آوینی کیست که رهبر مملکت در مراسم تشییع نه چندان شلوغ او شرکت کرده است؟

بعد آقا به او لقب سید شهیدان اهل قلم داد.

آن زمان ها بحث مقابله با تهاجم فرهنگی هم حسابی داغ بود. آقا روی این مساله خیلی تأکید داشت.

بچه های مسجدی و پایگاهی که کاری بیشتر از گشت و ایست بازرسی و روضه و نوحه بلد نبودند -و خدا میداند همان کارها هم چقدر لازم و حیاتی بود- به صرافت افتادند که حرف رهبر روی زمین نماند. رهبر اندیشمندی که جنگ در جبهه فرهنگی را بعد از دوران جنگ سخت، وظیفه حیاتی و راهبردی نیروهای انقلاب بر شمرده بود حالا با برجسته سازی شخصیت یک هنرمند شهید و متفکر در حوزه هنر و رسانه، الگوی جهاد فرهنگی را نیز برای جوانان بسیجی مبتدی این عرصه نمایان ساخت.

بچه ها مبتدی بودند. خانه پرش مکانی تهیه می کردند. قبضی چاپ میکردند، دنبال اسم جالب و رسا برای مجموعه خود بودند، هشتاد هزار تومن می دادند ویدیوی ضبط و پخش می خریدند و شبهای جمعه قسمت به قسمت روایت فتح را ضبط می کردند. مدتی بعد البته سیما فیلم همه قسمتهای آن را جهت فروش عرضه کرد!

اصلاً هم خنده ندارد!
بچه ها دغدغه داشتند دلسوز بودند اما کار بلد نبودند. مگر اول جنگ بچه ها بلد بودند بجنگند؟ مرتضی قربانی در کتاب خاطراتش می گوید با سی عدد قابلمه زودپز که چاشنی انفجاری در آن کار گذاشته شده بود از اصفهان به خوزستان رفتیم و در دیدار با استاندار وقت تاکید کردیم که کاملا مسلح و آماده دفع تجاوز دشمن هستیم! همین مرتضی قربانی کسی است که پنج سال بعد پرچم مقدس حرم امام رضا را روی مسجد شهر بندری فتح شده فاو عراق نصب می کند.

از این دست خاطرات عجیب و خنده دار و عبرت آموز در طول جنگ بسیار است.

بچه های جبهه فرهنگی انقلاب هم سال 72 مبتدی بودند. مدتی گذشت تا اینکه توانستند در عرصه هنر و رسانه سری میان سرها درآورده و حرف بسیج و مسجد و انقلاب را در قالب اندیشه و هنر ارائه دهند. مجموعه تولیدات رسانه ای حزب الله در این سالها با اوایل دهه هفتاد اصلا قابل قیاس است؟ یکنفر آماز بگیرد در این سالها چقدر هنرمند و صاحب فضل و ادیب و ... از مساجد و پایگاهها و هیاتها برخاسته است؟

رهبر، مرجع هم هست اما یک قدم بالاتر. مرجع یعنی محل رجوع، بر می گردی و دستش را به تبرک می بوسی و به ساحت دین ادای احترام میگذاری، رهبر ولی آن جلوها ایستاده، باید بدوی، خیز برداری، نفس نفس بزنی تا به قله ای که ترسیم نموده برسی و با او دست بیعت بدهی.

خصلت رهبر ما همین است. می داند این راه از کجا آغاز شده و قرار است به کجا ختم شود. تئوری انقلاب جهانی و تمدن ساز اسلام را می شناسد. خودش راه را نشان می دهد، خودش الگو ترسیم می کند، خودش هم جلوتر می رود که یک وقت هوس نشستن و درجا زدن به سرت راه پیدا نکند.

شهادت آوینی را باید نقطه عطف انقلاب فرهنگی در جهان اسلام دانست. درک ضرورت حضور و کنشگری و تأثیرگذاری بی وقفه در شکل دهی به افکار عمومی و تبیین حقیقت برای همه مردم دنیا از آن دست دستاوردهایی است که مبدأ تاریخ آن بیستم فروردین هزار و سیصد و هفتاد و دو قرار دارد.

 

شهید سید مرتضی آوینی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه ما از این اشتباهات داریم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۵۱ ب.ظ

زمان تشییع پیکر رضا داوودنژاد مشخص شد! | طوطیانیوز

 

رضا داوونژاد را خدا رحمت کند بازیگری دوست داشتنی و بی حاشیه بود. مصاحبه ای دارد با رضا رشیدپور در پاسخ به این سوال که بزرگترین اشتباه زندگی ات چیست می گوید خودم را آنقدر چاق کردم تا به سربازی نروم و این چاقی (مضرات ناشی از آن) به اندازه ده سال سربازی برایم تمام شد!

او اما در نهایت به رغم انجام دوبار عمل پیوند، به دلیل نارسایی کبدی در سن 44 سالگی در بیمارستان شیراز جان باخت.

روحش شاد. خیلی از مواقع گمان میکنیم داریم به خودمان لطف میکنیم، میخواهیم داخل چاله نیفتیم اما گرفتار چاه می شویم. چنین اشتباهاتی را همه ما در زندگی داشته ایم. کاش روزی عبرت بگیریم و سنجیده تر عمل کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دل تنگ تنگه

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۴۶ ب.ظ

نقد فیلم تنگه ابوقریب ساخته بهرام توکلی - ایده هایی کهنه در لباسی نو |  دیجی‌کالا مگ

 

اوایل دهه هفتاد من بچه اول یا دوم راهنمایی بودم. فیلم عروس چقدر به دلم نشست. بارها رفتم سینما و تماشا کردم. به خصوص که قهرمان داستان هم نامش حمید بود.

خداحافظ رفیق را روضه مصور میدانم. باید خلوتی باشد آدم بنشیند و نگاهش کند، بسوزد و اشک بریزد.

تنگه ابوقریب را دیشب تلویزیون پخش کرد؛ نمیدانم چرا شاید به خاطر نزدیکی شبهای مبارک قدر. این فیلم را چندبار دیده ام خدا می داند. لحظه به لحظه اش را حفظم. باز هم می نشینم و نگاه میکنم. اغلب فیلمهای سینمای ایران را میبینم. همه فیلمهای دفاع مقدسی را دیده ام. اما صحنه های بی بدیل و نزدیک به واقعیت تنگه ابوقریب اثری هنرمندانه و تأثیرگذار را رقم زده که تا کنون فیلمی را همپای آن سراغ ندارم. بارها خودم را در بین خاکریزهای تنگه ابوقریب میان حجم آتش و خون و دود و عطش آن دیده و ماجراهایش را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کرده ام. فیلم که تمام میشود میگردم ببینم تکرارش را کی دارد دوباره ببینم. دانلود هم کرده ام و گاهی فرصتی دست دهد چندباره به تماشایش می نشینم و اگر مدتی بگذرد دلم برای دیدنش تنگ می شود. دارم به دیدن تصاویر این فیلم معتاد میشوم. روزی میشود تمام مناطق مرزی خوزستان را پیاده گز کنم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در مصاف با غرایز

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۴۸ ب.ظ

ناگفته‌های گوگوش؛ از ازدواج با مسعود کیمیایی تا اعتیاد

 

سید مرتضی آوینی در آینه جادو اظهار نظری دارد پیرامون شعار هنر برای هنر که هنر یعنی زیبایی و زیباتر از میل و سلیقه و خواسته خدا نداریم. آنکه بر خلاف مسیر حق و در راه تحقق زشتی ها قدم بر میدارد با هر رنگ و لعاب فریبنده ای که باشد هنرمند نیست.

بخشی از مصاحبه گوگوش با هما سرشار را اینجا ببیند. او مدتی همسر مسعود کیمیایی کارگردان سرشناس ایرانی بوده است. زندگی بعضی ها را هر چه بیشتر هم بزنید بیشتر گند و کثافتش پیدا میشود:

https://www.khabarfoori.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-69/3063586-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%88%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%AF

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیر پوست خبر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۱۳ ب.ظ

 

روز جمعه همین هفته که گرم برگزاری انتخابات بودیم، یک پاسدار ایرانی به نام رضا زارعی در سوریه با حمله رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. سه بسیجی در شمیرانات تهران مورد حمله اوباش قرار گرفته و با سلاح سرد به شدت مجروح شدند که حالشان وخیم گزارش شده است. امام جمعه موقت میبد مورد حمله ناکام یک مهاجم قرار گرفت.

انقلاب زنده است تا زمانی که عطر وجود نیروهای انقلاب، مشام دشمنان این آب و خاک را می آزارد. تا زمانی که دشمن از ما بیزار و در پی ستیز است یعنی راه را درست می رویم.

عصر دلگیر جمعه، بی اعتنا به هیاهوی انتخابات به تماشای فیلم هناس نشستم. فارغ از هر نقد و نظری پیرامون کیفیت اثر، یادمان نرود هر کس قدمی برای پیشرفت این سرزمین بردارد منفور اجانب است. دشمن با آن که سر به زیر داشته و یک جا نشسته کاری ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرزبان نامه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۴ ب.ظ

بررسی سه دوره از زندگی شهید قرنی در کتاب «مرزبان» - حلقه وصل

 

این انقلاب آنقدر حوادث و ماجراهای مختلفی را از سر گذرانده که برای صدها سال سوژه فیلم و داستان و سریال باقی گذاشته است البته اگر وجدان اهل هنر به داشته های بومی و ملی خود رغبت نشان داده و اینقدر دنبال مرغ همسایه نباشند.

کتاب مرزبان با موضوع زندگی سپهبد شهید قرنی را خواندم. ولی الله قرنی به دستور حضرت امام در حرم حضرت معصومه دفن شد. او در مقابل تحرکات جدایی طلبانه غرب و شمالغرب کشور در روزهای نخستین انقلاب محکم و جدی ایستاد و مغضوب ملی گراها و ضدانقلاب قرار گرفت. ترور او توسط گروهک منحط فرقان نشان از برنامه ای میداد که دشمن برای مواجهه نظامی با جمهوری اسلامی در پیش قرار داده بود. به زعم بسیاری از کارشناسان، دفاع مقدس با حضور ولی الله قرنی میتوانست شکوه و جلوه دیگری به خود بگیرد. اندکی بعد از قرنی، مرتضی مطهری ترور شد تا بدانیم برنامه دشمن در کنار جنگ نظامی، ستیز فرهنگی و فکری نیز خواهد بود.

قرنی ارتشی زمان شاه بود. می گفت درباره اسم خود تحقیق کردم. دیدم به یار صدیق پیامبر، اویس قرنی منسوب هستم. تلاش میکنم به گونه ای رفتار کنم که آبروی آن شخصیت بزرگ اسلام را حفظ نمایم. شاه او را بخاطر وطن پرستی به اتهام کودتا راهی زندان کرد. او امین امام و مراجع بود و حضرت آیت الله مرعشی نیز در مجلس ترحیم او شرکت جست. صدور حکم ریاست ستاد کل ارتش برای قرنی از سوی حضرت امام منجر به اعتماد و بازگشت بسیاری از درجه داران ارتش برای خدمت به انقلاب و میهن گردید و زیربنای نیرویی مردمی و ملی را بنیان نهاد که بعدها از سوی مقام معظم رهبری، لقب ارتش حزب الله را به خود گرفت.

مطالعه این کتاب مختصر و تاریخی را به دوستان وبلاگی خود توصیه میکنم. امیدوارم روزی برسد که قهرمان های ملی این مملکت از زیر غبار نسیان و غربت خارج شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلبریتی میتواند "رهنما" باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۵ ق.ظ

قطعا با خانم بهاره رهنما از بعضی جهات اختلاف نظرهایی داریم؛ اما یکبار نوشتم به خانم رهنما غبطه میخورم! کجا؟ ماجرا سر مقتل خوانی او در سالن همایشهای برج میلاد در ایام محرم بود که از سوی مدعیان روشنفکری و آزادی بیان مورد تمسخر و توهین های بسیار زننده قرار گرفت. نوشتم ما طلبه ها یا مداحها و... را با سلام و صلوات میبرند برای منبر و روضه، پاکتی هم گاهی تهش جهت احترام تقدیم میکنند. مقام و منصبی معنوی قائل میشوند، التماس دعا میگویند و... خانم رهنما بخاطر روضه اباعبدالله فحش خورد، اجرش از همه ما مریدان و محبانی که در کنج عافیت نشسته ایم بالاتر است.

دیروز تصویری از خانم رهنما منتشر شد که نشان میداد جشن تولدش را در بهشت زهرا سلام الله علیها و بر سر مزار شهید سید احمد پلارک برگزار کرده است. از این بابت هم دمش گرم، اجرش با شهدا.

 

جشن تولد عجیب بهاره رهنما در قبرستان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انسان و مجسمه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۰۳ ق.ظ

photo_2023-11-19_09-17-44_v33q.jpg

 

از قول خانم خزعلی نقل شده فرموده اند خانمهای طلبه بروند به سمت بازیگری در سینما.

لابد تصورشان هم این است که با ورود خانمهای طلبه، سینما اسلامی خواهد شد.

دو دهه است که دانشگاه هنر ویژه طلاب در قم ساخته شده، خروجی آن چه بوده است؟ چقدر آثار هنری و سینمایی و نمایشی مرتبط با دین و انقلاب تولید شده است؟

چقدر از این بچه ها رفته اند در وادی هنر و خودشان هضم این وادی شده و تغییر سلوک داده اند؟

اینهمه طلبه درس اقتصاد اسلامی خوانده اند کجای اقتصاد یا بانکداری ما اسلامی شده است؟ همین وام اربعین را داشتند خلاف شرع محاسبه میکردند. جناب مصباحی مقدم عضو خبرگان و به ظاهر مجتهد هم مهر تأیید بر آن زده بود.

هزاران میلیارد تومان برای اسلامی شدن متون درسی رشته های انسانی خرج شد، دانشگاه اسلامی کجاست؟

کجای مدیریت کشور دارد علوی اداره می شود؟ کجای نظام امیرالمومنین منجر به ایجاد شکاف طبقاتی می شد؟ چند سال است نهج البلاغه دارد در نسخه های نفیس با تیراژ بالا منتشر میشود؟ و...

اشکال کار در اندیشه معاونت زنان ریاست جمهوری و نیز اغلب مسئولان تصمیم ساز این است که گمان میکنند علم، مصونیت آور است و عالم دین عامل دین نیز خواهد بود.

چرا یکی مثل چمران و بابایی و ابوالحسنی و ... در دانشگاه های آمریکا به اوج قله های عرفان و دیانت می رسند اما اینجا گاه تربیت شده مکتب دین پا از صراط حق کج گذاشته یا به آدمی خنثی و بی تفاوت تبدیل میگردد؟

چون روح عمل گرایی و انگیزه سازی و تقویت اصل اراده در برنامه های تربیتی و آموزشی نادیده گرفته می شود. به تربیت حماسی و جهادی نپردازیم نمیتوانیم به رویش طلاب و دانشجویان با اراده و قوی و جدی و تأثیرگذار امید داشته باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هامون، دیروز و امروز

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۱۴ ق.ظ

فیلم ایرانی - هامون - خسرو شکیبایی - FULLHD

 

دیشب برای پنجمین بار نشستم و هامون را دیدم. اولین بار یازده یا دوازده سالم بود که آن را در سینما دیدم. چون قهرمان داستان، حمید هامون بود خوشم آمد و باز هم برایش تماشایش به سینما رفتم. درست مثل فیلم عروس که آنجا هم قهرمان داستان، حمید بود.

با یم یلد ولم یولد بچگی های حمید میخندیدم. با آشفتگی هایش، نویسنده بودنش، کتابخوانی هایش، دویدن هایش به وجد می آمدم. از این که بیقرار کشف حقیقت بود او را می پسندیدم. دریا را همیشه دوست داشتم. زیباترین موسیقی خلقت، صدای امواج آب است. از اینکه حمید هامون دل به دریا می سپرد آرامش میگرفتم و...

الان البته آن نگاه را ندارم. هامون، تصویر از هم گسیختگی روانی جماعت روشنفکر است که ماندن در راه و سرگشتگی و حیرانی را به ثبات قدم و یافتن مقصد و اقامت در منزل عبودیت ترجیح میدهند. درست مثل آنهایی که زیارت را بهتر از نماز می پندارند. مثل طلبه ای که نعلین زرد و عطر و سورمه چشم را واجب تر از درس بپندارد.

روشنفکرها اهل بازی و خوشگذرانی اند. دنبال تفاوتند و حاشیه را بر متن ترجیح میدهند. عرفان شیعه اما حقیقتی آرامش بخش در بطن نورانی خود دارد که در گرو همرهی و طیّ طریق با خضر ظلمت ستیز، قابل دستیابی و تحقق است.

رگه های نگاه چپ نیز در گفتگوهای فیلم دیده میشود. آنجا که توسعه مدل آمریکایی سنگاپور و فیلیپین و مالزی را دست و پا زدن سوسک وار در لجنزار برای رفاه بیشتر، حول محور شکم تلقی میکند.

اگر مهرجویی، گاو را گاو نامید، هامون را باید خر می نامید که این تعبیر نه البته از سر بغض و وهن که برگرفته از دیالوگهای مکرر قهرمان قصه است آنگاه که اذعان میدارد در پس این حیرانی چهل و خورده ای ساله، هیچ گُهی نشده است.

همه این ماجرا اما به آنجا که عارف مسلکی خداجو به نام علی عابدینی، در دریای گمگشتگی، دست نجات به سوی هامون دراز میکند قابل اغماض است. هامون را صدباره هم پخش کنند می بینم. دیدن یک فیلم لزوماً به معنای تأیید کامل محتوای آن نیست. همین که آدم میفهمد سازنده فیلم و سراینده داستان به فهم خودش احترام گذاشته و اثری جدی را خلق کرده هزاران بار می ارزد به تماشای سینمای غالب این سالها که معجونی از تلفیق تصاویر وارونه و صحنه های مشوّش بی هدف مبتنی بر ارضای شهوات و امیال حیوانی و اغراض بیگانه پسند سازندگانشان است. هامون لااقل ایرانی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

"گاو" از زاویه نگاه طلبگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۳ ب.ظ

گاو» داریوش مهرجویی را روی پرده سینما ببینید - همشهری آنلاین

 

1- خانمها همه حجاب دارند و اکثریت مطلق چادری اند؛ آنهم در فیلمی که متولد 1348 است.

2- میخواهند پوست گاو مرده را بکَنند. مشتی اسلام تذکر میدهد پوست مردار نجس است.

3- زنی متأهل با مردی غریبه ارتباط نامشروع دارد. معلوم میشود شوهر او دزد است.

4- مشتی حسن تبدیل به گاوی میشود که به او عشق می ورزید. المرء مع مَن احبّ.

5- تا اینجایش با نگاه خوشبینانه بود. بدبینانه بخواهیم نگاه کنیم البته آنکه از روی مصلحت دروغ گفت و مشتی حسن او را مسبب حال خرابش معرفی میکند، مشتی "اسلام" است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرضیه ای بر قتل داریوش مهرجویی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۵ ق.ظ

سلبریتی ها افراد جوّگیری هستند. تأثیر گذاری آنها از طریق رسانه های غیر رسمی بر افکار عمومی بیشتر از رسانه ها و نهادهای رسمی است.

دو سال اخیر دو گسل امنیتی برای به چالش کشاندن نظام در اولویت سرویسهای تهاجمی دشمن قرار گرفت.

یک- ایجاد جنگ با طالبان از طریق فعال شدن رسانه های اصلاح طلب و سلبریتی ها با ژست دلسوزی و مبارزه با ظلم که به نتیجه دلخواه نرسید.

دو- فتنه مهسا و شعار غیرت و ناموس از طریق افرادی که اساساً با این دو مقوله بیگانه بوده اند. این گسل چندماهی در ایجاد اغتشاش موثر واقع شد.

اما برنامه ریزی گسترده برای احیای آشوبها در سالمرگ مهسا به جایی نرسید که هیچ، زمین بازی عوض شد و اسرائیل به بدترین شکل ممکن دچار آشوب و آتش گردید.

بلافاصله بعد از شکست پروژه آشوب در سالمرگ مهسا، خط درگیری بین ایران و افغانستان از سر گرفته شد. به یکباره اخبار متعدد از حضور غیرقانونی مهاجران افغان در کشور توسط سلبریتی ها، اصلاح طلب ها و رسانه های بیگانه پررنگ گردید. بر اثر این موج سازی، در بعضی شهرها شاهد برخورد زشت تعدادی از هموطنان با مهاجران بودیم.

قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش را شاید بتوان در همین راستا تحلیل کرد. همسر مهرجویی پیش تر مدعی شد با تماس تلفنی یکی از اتباع بیگانه مورد تهدید قرار گرفته است. قتل این دو چهره هنری میتواند با ورود انبوه پیامها و واکنشهای احساسی و نامعقول سلبریتی ها گسل درگیری ایرانی افغانی را فعال نموده و بالطبع با پاتک رسانه های طیف ارزشی، اخبار غزّه را نیز در افکار عمومی مردم کشور از تب و تاب بیندازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اندیمشک، سینما ندارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۸ ب.ظ

undefined

 

اندیمشک از مهمترین شهرهای استان خوزستان است. قدمت تاریخی دارد، راه ارتباطی استانهای خوزستان و لرستان و ایلام و کرمانشاه است. مسیر ریلی آن مهمترین گلوگاه اتصال راه آهن تهران به جنوب است. انواع معادن نفت و گاز و گچ و ماسه و سنگ آهن و ... را دارا بوده و از نظر درآمدی باید غنی و متمکن باشد. حدود سیصد هزار جمعیت دارد که بخش عمده آن جوانان هستند؛ اما سینما ندارد. تنها تالار سینمایی شهر نیز سالها از فعالیت ایستاده است. نمی شود دم از ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن زد آنهم در استانی مرزی که همواره مورد طمع انواع دشمنان خارجی و داخلی بوده و به رغم برخورداری از منابع درآمدی، اما قدمی برای تأمین کمترین بسترهای فرهنگی در این شهر بر نداشت.

شرح استقامت مردم دلیر اندیمشک در زیر حملات شدید هوایی دشمن از حافظه تاریخی این مرز و بوم حذف نخواهد شد. نامگذاری روزچهارم آذر به نام اندیمشک که در سال 65 شاهد طولانی ترین حمله هوایی جهان بعد از جنگ جهانی دوم بود تنها بیانگر گوشه ای از کتاب قطور مقاومت و ایثار مردم این دیار است. آن وقت حتی اگر بخواهید درباره رشادتهای این مردم فیلمی بسازید جوانان همین دیار به دلیل فقدان وجود سینما از تماشای آن محروم خواهند بود.

نمایندگان مجلس هر بار نزدیک انتخابات دوره می افتند و از لزوم توجه و رفع مشکلات و نیازهای مردم و جوانان سخن می گویند. بعد از انتخابات، دوباره در بر همان پاشنه می چرخد. این متن را برسانید به دست وزارت ارشاد، به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، به کمیسیون فرهنگی مجلس و ... مردم خوزستان دینشان را به اسلام ادا کرده اند؛ این جمله تاریخی امام را سرلوحه خویش قرار دهید. تبعیض در توزیع امکانات و ظرفیتهای عمومی به خصوص در بُعد فرهنگی که مهمترین عرصه هجوم و توطئه دشمن است ظلم به جوانان غیور و وارثان نسل حماسه و ایثار در اندیمشک به شمار می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتهای راه فسق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۷ ق.ظ

دختر شهناز تهرانی در ارتش اسرائیل چه می‌کند؟

 

شهناز تهرانی، بازیگر فاسد فیلمهای کثیف قبل از انقلاب، اعلام کرد دخترش شرمینه در ارتش رژیم غاصب خدمت میکند و آرزو کرد ارتش رژیم غاصب بر حماس پیروز شود.

خوشحالیم که فاسدها، خودشان را بهتر معرفی می کنند.

خوشحالیم که خط مفسدین از ما جداست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم سینما، باز هم تعرض

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۴۳ ب.ظ

تعرض جنسی یا تجاوز جنسی - از پیشگیری تا درمان - دکتر طاهری

 

جماعت مدعی روشنفکری بیشترین سر و صدا بر سر آزادی را دارند، مدعی دفاع از حقوق زن هستند، در همه مسائل هم اظهار نظر کرده و نسخه شفایخش ارائه می دهند؛ اما هر از گاه صدای گندکاری یکی از آنها در آمده و کوس رسوایی شان به صدا در می آید. پیش از شروع ماجرای مهسا، شاهد افشاگری های حیرت آوری از پشت پرده فساد جنسی سینما توسط بعضی زنان سینماگر بودیم. در خبر زیر، تعرض به چند دختر نوجوان، موضوع پرونده تعرض یک کارگردان عنوان شده است:

 

روزنامه ایران: شهریور سال ۱۴۰۱ دختر نوجوانی به نام ملیکا ادعا کرد از سوی یک کارگردان میانسال مورد آزار و اذیت قرار گرفته است .

وی که با مادرش به پلیس آگاهی رفته بود، در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من به یک آموزشگاه خصوصی می‌رفتم.مربی ما خانمی ۴۰ ساله بود که یک روز درباره بحث آرامش روح و پاک کردن ذهن و روح از شیاطین صحبت می‌کرد، بعد هم وقتی اشتیاق مرا برای ادامه این بحث دید گفت که یک کارگردان سرشناس را می‌شناسد که می‌تواند روح انسان‌ها را از شر شیاطین پاک کند. من تحت‌تأثیر حرف‌های خانم مربی قرار گرفتم و به او اعتماد کردم و خواستم من را به آن کارگردان معرفی کند.

دو روز بعد با من تماس گرفت و گفت به سختی توانستم برایت وقت ملاقات بگیرم و باید به خانه آقای کارگردان در شمال تهران برویم. من هم روز قرار با ذوق و شوق به خانه ویلایی کارگردان ۴۵ ساله رفتم. خانم مربی هم آنجا بود. کارگردان مورد نظر از همان ابتدا با دیدن من حرف‌های عجیبی زد. از خودش تعریف کرد که ارتباطات ماورایی دارد و بعد هم مدعی شد شیاطین مرا احاطه کرده‌اند اما گفت نگران نباش چون هنوز دختری نوجوان هستی و روحت پاک است، بزودی از دست آنها رها می‌شوی و به همه خواسته‌هایت می‌رسی.

پس از آن خانم مربی با این بهانه که محیط باید خلوت باشد ما را تنها گذاشت. لحظاتی بعد آقای کارگردان به من گفت برای شروع کار باید لباس‌هایم را دربیاورم و من هم که در جو محیط قرار گرفته بودم حرفش را گوش کردم اما او من را آزار داد و بعد هم گفت برای به سرانجام رسیدن هدفم نباید درباره این موضوع با کسی حرف بزنم.

شب وقتی به خانه برگشتم آنقدر حالم بد بود که موضوع را به مادرم گفتم و حالا هم از آقای کارگردان و مربی‌ام شاکی هستم.

پس از ثبت این شکایت و در حالی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کرده بودند، دومین شکایت مشابه از آقای کارگردان به پلیس اعلام شد.

میترا ۱۶ ساله که با پدرش به پلیس آگاهی رفته بود، در توضیح ماجرا گفت: یک ماه قبل از طریق مربی‌ام در یک آموزشگاه با کارگردان و تهیه‌کننده‌ای آشنا شدم.

خانم مربی می‌گفت تهیه‌کننده میانسال می‌تواند روحم را از ناپاکی‌ها خلاص کند و پس از آن می‌توانم به خواسته‌هایم برسم. به همین خاطر با او قرار گذاشتم و به خانه مرد میانسال رفتم اما او مرا آزار داد. من از ترسم نزدیک یک ماه سکوت کردم تا اینکه فهمیدم یکی دیگر از دوستانم هم با همین ترفند به دام سیاه همین کارگردان افتاده و مورد آزار قرار گرفته است. به همین دلیل ماجرا را به خانواده‌ام گفتم، اما دوستم از ترس آبرویش سکوت کرده و موضوع را به خانواده‌اش نگفته است.

با اظهارات شاکی دیگر، مأموران به خانه ویلایی کارگردان رفته و او را بازداشت کردند. در ادامه مربی آموزشگاه نیز دستگیر شد. سپس پرونده برای تحقیق و رسیدگی به شکایت‌ها به شعبه ششم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در آن جلسه نخستین شاکی گفت: روز حادثه وقتی حرف‌های این مرد را شنیدم اول تعجب کردم اما وقتی مربی گفت نگران نباش من هم برای دور کردن شیاطین خودم را به دست آقای کارگردان سپردم و او شیاطین را از من دور کرده و با خیال راحت به او اعتماد کن، خام حرف‌های این زن شدم و خودم را تسلیم آقای کارگردان کردم.

میترا نیز گفت: من به تازگی فهمیده‌ام که چند دختر دانش‌آموز دیگر هم به دام این دو شیاد افتاده‌اند، اما آنها از ترس آبرویشان سکوت کرده و پیگیر پرونده نشده‌اند. این مرد باید به سزای عملش برسد چون زندگی چندین دختر را تباه کرده است.

سپس دو متهم با انکار اتهام‌شان عنوان کردند هیچ‌کدام از شاکی‌ها را آزار نداده‌اند. زن جوان مدعی شد خودش قربانی خواسته‌های شوم این کارگردان شده اما او دختران نوجوان را اغفال نکرده است.

با تکمیل تحقیقات، دو متهم بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هما روستا؛ از کرخه تا راین

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۰۹ ب.ظ

اسامی و بیوگرافی بازیگران فیلم از کرخه تا راین با نقش ها +عکس ها و داستان  جدید 1402 🖤 حرف تازه

 

دیشب ساعت نوزده، زدم شبکه نمایش ببینم هفته دفاع مقدس چه فیلمی دارد. از کرخه تا راین داشت. پشت کردم به تلویزیون و چون فیلم را از حفظ بودم شروع کردم به ور رفتن با گوشی اما صدای فیلم را می شنیدم. در ذهنم سوال شد خانم هما روستا که این نقش را خوب بازی کرده در آمریکا دفن شده یا بعد از مرگ، پیکرش را به ایران آوردند؟ رفتم سراغ پروفسور گوگل. معلوم شد در بهشت زهرا دفن است؛ اما یک نکته برایم جالب بود. تولد و مرگ مرحومه درست در یک روز قرار داشت که آنهم چهارم مهر بود. حالا نمیدانم از کرخه تا راین صرفا به مناسبت هفته دفاع مقدس داشت پخش میشد و اتفاقی با شب سالگرد فوت این خانم مصادف شد یا یکی حواسش بود و برنامه را اینطور ریخت؟

به هرحال فارغ از سوابق و گرایشات فکری و فرهنگی و سیاسی خانم روستا که بزرگ شده شوروی و ساکن آمریکا بود و مرحوم پدرش که گویا از بزرگان حزب کمونیسیت به شمار می آمد، بابت نقش خوبی که در این فیلم دفاع مقدسی بازی کرد و تاثیر بسزایی که در دیده شدن بخشی از واقعیت دردناک جنگ و پرده ای از مظلومیت ملت ایران داشت، غفران و شادی روحش را از خدا مسألت دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک مجموعه تلویزیونی موفق

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۵۴ ب.ظ

آقای قاضی | شبکه 2

 

مجموعه تلویزیونی آقای قاضی، هزینه تولید اندکی داشت لااقل به نسبت اکثر سریالها و فیلمهای تلویزیونی. یک علتش صحنه ثابت و تئاتر گونه آن است که فقط یک بار هزینه لوکیشن و دکور روی دست تهیه کننده گذاشت، یک علت هم عدم به کارگیری جماعت سلبریتی است.

حالا یک سریال تلویزیونی بدون حضور بازیگران مطرح و بدون صحنه سازی ها و طراحی و لوکیشن های متفاوت و بریز و بپاش های معمول سینما و بی اعتنا به جاذبه های فریبنده رسانه های تصویری در بستری ساده و داستان محور توانسته خیل عظیمی از مردم را مشتری ثابت و پیگیر خود قرار دهد.

آن طور که در رسانه های مجازی و در بین اقشار مختلف مردم می بینم مجموعه تلویزیونی آقای قاضی که شبها ساعت 21 از شبکه دوم سیما پخش میشود در جذب مخاطب موفق عمل کرده و این ویژگی را داراست الگویی ایرانی و سالم و کم هزینه از اثرگذاری رسانه ملی بر ذهن مخاطبان را ترسیم نماید.

نکته دیگری که میتواند امتیاز مثبت آن باشد توجه به داستان های معمول زندگی مردم است که کم و بیش در حیات روزمره جامعه جریان دارد. ذائقه مخاطب ایرانی این گونه است که به سریالهایی که به جای تکنیک های سینمایی یا خیال پردازی های دور از واقع به زندگی معمول مردم عادی جامعه توجه نشان داده اند علاقه بیشتر و بهتری نشان می دهد.

از بعضی نقدهای ریز که بگذریم محتوای این مجموعه در آموزش بعضی نکات حقوقی و قانونی بین شهروندان نیز کارایی مطلوبی دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلبریتی های قجری!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۲۱ ب.ظ

حرمسرای قاجار چگونه پر می شد؟

 

در یکی از سایتها مطلبی خواندم پیرامون نسبت خانوادگی بعضی سلبریتی ها با شاهان و درباریان قاجار. به طور مثال نوشته بود:

سحر دولتشاهی از نوادگان محمدعلی میرزا دولتشاه است. محمدعلی میرزا پسر بزرگ فتحعلی شاه بود.

افسانه بایگان از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله است. جد پدری افسانه بایگان میرزاجواد خان قاجار قوانلو ملقب به موتن الممالک نماینده اولین مجلس شورای ملی است.

زهرا امیر ابراهیمی از نوادگان ابراهیم خان ظهیرالدوله وزیر افخم است. ظهیرالدوله در زمان فتحعلی شاه حاکم کرمان بود

شیوا ابراهیمی از نوادگان طهیر الدوله داماد و پسر عمومی فتحعلی شاه است. جده ایشان همایون سلطان خانم معروف به خانم خانمان دختر فتحعلی شاه است.

سعید امیر سلیمانی نوه مهدی قلی خان مجدالدوله داماد ناصرالدین شاه و برادر زاده مهدعلیا و پسر دایی ناصرالدین شاه است. همچنین او پسر عموی توران امیرسلیمانی همسر رضاشاه است.

 

خدمت نویسنده محترم و ناشناس این مطلب عارضم پادشاهان قجری آن قدر در حرامسراهایشان اهل و عیال داشتند که یافتن نوادگانشان در پایتخت نباید کشفی عجیب و خارق العاده باشد. اندکی وقت بگذارید خیلی ها را از تیر و طایفه سلاطین قاجار پیدا خواهید کرد که البته شاید رویشان نشود خودی نشان بدهند و همچین افتخاری هم برایشان ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روحش شاد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۱۴ ب.ظ

هنر نیوز - سریال «وضعیت سفید» به کنکاش روابط آدم‌ها می‌پردازد

 

راستش را بخواهید آنقدر سلبریتی ها گند زده اند و با روحیه تفرعن و تبختر و خودستایی و ... جامعه را به سراشیب سقوط سوق داده اند که وقتی به هنرمندی بی حاشیه میرسیم باید بیشتر قدرش را بدانیم.

در میان جماعت خودباخته ظاهرنما و سطحی نگری که اغلب نه به همسرشان وفادار می مانند و نه به حیات خدادادی شان چه برسد به میهن و مردم، امثال اسماعیل سلطانیان را باید سر دست گرفت. نقش آفرینی های او در تئاترهایی که در جبهه های نبرد اجرا میشد از جمله صفحات ارزشمند کتاب هنر در تاریخ دفاع مقدس است. روحش شاد و همنشین شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی ادا اطوارت داد غربی ها را در می آورد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۲ ق.ظ

frauenfilmfest

 

مهشید آهنگرانی، دختر منیژه حکمت و خواهر پگاه آهنرانی است. او چند سال پیش به بهانه تحت فشار بودن و عدم وجود امنیت سیاسی در ایران از کشور کانادا درخواست پناهنگی کرد که مورد موافقت قرار گرفت.

حالا دولت کانادا گذرنامه او را رصد کرده و متوجه شده وی در یکی دو سال اخیر بارها به ایران سفر داشته است. یکبار به خاطر سر زدن به مادر، یکبار به بهانه ساخت فیلمی در انتقاد از حکومت ایران! یکبار به بهانه پیگیری بازداشت خواهرش و...

دولت کانادا هم صدایش درآمده که تو اگر در ایران از امنیت کافی برخوردار نیستی چطور میتوانی اینقدر آزادانه به این کشور سفر کرده و حتی به قول خودت در تولید فیلمی بر ضد حاکمیت آن سهم داشته باشی؟ 

گویا دولت کانادا قصد لغو اقامت و پناهنگی مهشید خانم را دارد و ایشان هم که مثل اغلب روشنفکرنماها غرب را کعبه آمال می دانست زبان به انتقاد گشوده و قوانین مهاجرت دولت فخیمه کانادا را ناعادلانه خوانده است!

دروغ گفتن، خودپسندی و منفعت طلبی گویا از ذات سلبریتی ها قابل تفکیک نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا در سینما هم هست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۹:۱۵ ق.ظ

پوستر فیلم «غریب» رونمایی شد

 

اگر قرار باشد به تهیه کننده ای سفارش بدهید بابت فلان حرکت تخریبی و تهاجمی دشمن، محصولی را بعنوان پاتک فرهنگی آماده تولید کند، فارغ از هزینه اش، چقدر وقت لازم داشت تا ایده ای طرح شود بررسی و رد یا تایید شود تبدیل شود به فیلمنامه و برود به مرحله کارگردانی و انتخاب بازیگر و پیش تولید و ... حکم نان بیات را پیدا میکرد و اثر دفعی چندانی نداشت.

اما

درست در سالی که عنکبوت مقدس را برای تخریب وجهه و خاک پاشی به ساحت نورانی امام هشتم تولید میکنند این طرف همزمان فیلم بدون قرار قبلی در عرض ارادت به ساحت امام رئوف تولید و عرضه میشود و اثر پلید عنکبوتیان را خنثی می سازد.

و درست در سالی که قرار است داعیه ژن، ژیان، ئازادی از سوی گروهکهای خون آشام غرب کشور طرح شود، غریب به میدان می آید و ماهیت مدعیان دروغین و آدمکش آزادی که حتی به زنان هم نژاد خود نیز رحم نمی کردند افشا می گردد.

همان خدایی که پیرمردی را با دست خالی و سربازانی در گهواره، بر رژیم مورد حمایت ابرقدرت جهان و معروف به ژاندارم منطقه پیروز می سازد، همان خدای یاری گری مدافعان میهن که با کمترین تسلیحات در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح و مورد حمایت بلوکهای شرقی و غربی و عبری و عربی پیروز می گرداند، خدایی که انقلاب نورانی اسلام را از گزند صدها توطئه نفاق و جدایی طلبی و کودتا و نفوذ و خیانت و تحریم و بی عرضگی و... مصون نگاه می دارد در سینما هم هست و بی آنکه بدانی و برنامه ای داشته باشی در وقت مقرر، نقشه بدخواهان را خنثی می سازد.

مواظب باشیم خدایمان را از دست ندهیم.

سلام خدا بر محمد بروجردی، سلام خدا بر ایرج نصرت زاد و همه حماسه سازان اسطوره ای و گمنام این آب و خاک که هر چند دیر اما یاد و نامشان روزی بر لوح دل وجان جوانان مجازی زده ایران غریب، حک خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا