اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه» ثبت شده است

مدیریت بر روی تردمیل!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۱۲ ق.ظ

 

نمیدانم این چه اخلاقی است رییس جمهور، قبلی یا فعلی، کمبودی ایجاد میشود فی المثل در تولید و عرضه دارو، دستور می دهد مشکل دارو حل شود! یا فرضاً ساختمانی فرو می ریزد، بیمارستانی آتش میگیرد، سیل و زلزله ای می آید، رییس جمهور دستور می دهد به حال مصدومان رسیدگی شود!

مگر روال معمول وظایف نهادها و دستگاهها رسیدگی به امور بدیهی خودشان نیست؟ یعنی رییس جمهور دستور ندهد وزارتخانه یا سازمان مربوطه حالی اش نمی شود که موظف است معضل موجود را برطرف کند و گره از کار مردم بگشاید؟ کمبود دارو یا گرانی اقلام و... را که همه با چشم خودشان می بینند و با پوست و گوشت و استخوانشان لمس میکنند. اثبات آن هم نیاز به گزارش و تحقیق و بررسی ندارد. چطور یک مسئول می تواند معضلی را در حیطه وظایف خود ببیند و تا صدور دستور رییس جمهور به روی مبارک خودش نیاورد و دست روی دست بگذارد و عدالت لازم برای نشستن بر کرسی مدیریت را هم در خودش احساس کند؟ اصلا رییس جمهور چرا چنین فرد قاصری را در منصبی که توانایی اداره اش را ندارد نگاه داشته و تحمل می کند؟

یا مثلا مجلس اعلام می کند قرار است طرحی را بررسی کند که به تجمعات اعتراضی مردم مجوز قانونی داده شود. خوب این هم عجیب است. اصلا بر اساس قانون اساسی مردم حق دارند با نظارت وزارت کشور اقدام به تشکیل تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز نمایند و این موضوع نیازمند قانونگذاری جدید نیست. یا این که مجلس می آید قانونی تصویب می کند که به موجب آن کسی اگر با بیانیه و اطلاعیه و خبری اقدام به نشر اخبار دروغ و تحریک احساسات عمومی کند باید مجازات شود! عجیب نیست؟ سالهای سال است که یک مشت خبرنگار و فعال مجازی بی کس و کار بابت انتشار مطلبی درست یا غلط به حبس و جزای نقدی و ... محکوم می شوند ذیل عناوین اتهامی چون نشر اکاذیب و تشویش اذهان عموم و اقدام علیه امنیت ملی و تبانی بر ضد نظام و... قانون جدید سر کاری نیست؟

آن دستورالعمل ها در امور بدیهی را نباید شوآف رسانه ای و تبلیغی حضرات مسئول دانست؟ بعضی وقتها مسئولان ما روی تردمیل که می روند باورشان می شود که در حال دویدن هستند، عرق هم می ریزند، خسته هم می شوند، در حالی که در واقع سرجایشان ایستاده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آه از دست مهدی نصیری!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۲:۱۰ ب.ظ

مهدی نصیری: تغییر کرده ام

 

هنوز هم فکر نکنم نویسنده ای پیدا شود که رکورد احضاریه های قضایی اش به پای مهدی نصیری برسد؛ آن زمان که کیهان را می چرخاند. طلبه ای جوان بود و جسور. البته دامغانی های مقیم بیت هوایش را داشتند.

اواسط دهه هفتاد اما نشریه صبح، آب خنکی بود انگار روی عطش بچه های حزب الله که دلشان سوخته بود از دست تکنوکرات های ریشوی یقه سفید و علیه السلام کارگزارانی نظام اسلامی. آن موقع از فائزه هاشمی هم که ایراد میگرفتی عده ای از همین مسجدی های پاسدار و اطلاعاتی یا پادوی امام جمعه، جلویت در می آمدند که مگر مملکت صاحاب ندارد؟ آنقدر آن بالا هستند آدمهای دلسوزتر از ما که لازم باشد خودشان امور را اصلاح میکنند! انتقاد از هاشمی رفسنجانی که دشمنی با پیغمبر(ص) تلقی میشد. فضای الان را با آن موقع قیاس نکنید. خانه پرش این است به شما بگویند بی بصیرت انحرافی غیر انقلابی وحدت شکن! آنموقع اینقدر اوضاع شیک و مامانی نبود.

مهدی نصیری اما جسور بود و حرف دل بچه های بسیج و حزب الله را بی واهمه فریاد میزد. صبح نصیری با پیام دانشجوی طبرزدی و بعدها شلمچه ده نمکی هم قابل قیاس نیست. نصیری دغدغه فراموشی مبانی اسلام و انقلاب را داشت تلاشش بر این بود که فراتر از جاذبه های ژورنالیسم، اندیشه اصیل انقلاب را که زیر شنی تانکهای بی رحم توسعه و مدرنیسم در حال له شدن بودن احیا نماید. حسن رحیم پور ازغدی را اصلا اول بار او رسانه ای کرد. در صفحه ای سیاه و سفید و محاسن پر پشت و سیاه رحیم پور، از تصویر چهره اش فقط دوتا چشم و ابرو در ذهنمان نقش می بست و حرفهایی زیبا برآمده از نهج البلاغه علی علیه السلام. حیدر رحیم پور را هم، حمید مولانا، شهریار زرشناس و دکتر گلشنی و خیلی دیگر از صاحبان فکر و اندیشه در بستر هفته نامه و بعدها ماهنامه صبح به نسل جوان معرفی شدند.

برای ما بچه بسیجیهای دبیرستانی دردمند که اصلا مهدی نصیری در حد یک قهرمان و الگو مطرح بود. بعدها که فضای مجازی بوجود آمد در وبلاگ حمید رسایی تصویر مشترکش با نصیری را دیدم که او نیز از وی بعنوان قهرمان و خط شکن انقلابی سالهای پایانی دهه هفتاد نام برد. از ده نمکی هم شنیدم که چقدر برای قلم فاخر و شجاع نصیری احترام قائل بود. میشود گفت بسیاری از فعالین رسانه ای دهه هشتاد انقلاب متأثر از سیاق مبارزاتی مهدی نصیری بودند.

چپ ها نصیری را راست میدانستند که بیراه نبود. تعلق خاطرش در 76 نسبت به ناطق عیان شد؛ اما بجاست ادعا کنم دیدگاهش لااقل در سیاست خارجی، نزدیک به چپ سنتی و انقلابی مرحوم محتشمی بود و حامی سرسخت تفکر صدور انقلاب.

رشته های فکری عبدالکریم سروش را اصلا همین مهدی نصیری با مطالب پی در پی و انتشار یک ویژه نامه تخصصی پنبه کرد و رفت.

بساط غرضی و زنگنه را او فرستاد هوا. سر جریان غرضی محاکمه شد و از اتهام نشر اکاذیب تبرئه گردید. تنها بخاطر انتشار کاریکاتوری از همشهری خوب ما، مازیار بیژنی به جرم توهین محکوم شد. زنگنه وزیر نیرو بود. اصلا شکایتی نکرد. وزیر نفت شد. باز هم نصیری اسنادی رو کرد. زنگنه هم به روی مبارک نیاورد. نصیری یکبار با عصبانیت نوشت وقتی من از اتهام نشر اکاذیب علیه غرضی مبرا شناخته میشوم یعنی آنچه از تخلفاتش افشا کرده ام راست بوده پس چرا کسی یقه وزیر را نمی گیرد؟ چرا اینهمه افشاگری مستند که درباره زنگنه در وزارت نیروی هاشمی و نفت خاتمی انجام دادم رسیدگی نشد؛ لااقل یکنفر یقه خود مرا بگیرد شاید دروغ گفته باشم...!

بماند که شورای بیدار نگهبان امثال غرضی و روحانی را برای تصدی ریاست جمهوری، حائز صلاحیت هم تشخیص داد.

بعد از این ماجراها احساس کردم انگیزه نصیری برای فعالیت مطبوعاتی کم شده. این عرصه را بوسید و رفت. مدتی با حمایت دامغانی های مقیم بیت برای ائمه جمعه کشور بولتن تحلیل سیاسی مینوشت. مدتی هم در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس (اگر اشتباه نکنم امارات) دفتری به او دادند تا اموری مربوط به جنبش های اسلامی را پیگیر باشد. مدتی هم او را در قم و اطراف حرم میدیدم که در دروس خارج فقه شرکت میکند. بی آنکه بشناسد سلام و علیک گرمی داشتیم.

همان اواخر دهه هفتاد متن جلسه پرسش و پاسخ او با دانشجویان را می خواندم که نکته ای نظرم را به خود جلب کرد. نصیری اصرار داشت ثابت کند هر آنچه که محصول و دستاورد تمدن غرب محسوب میشود منافی فرهنگ و سبک حیات دینی است و باید طرد شود. یکی پرسید خودت چرا نشریه منتشر میکنی؟ استفاده از دستگاه چاپ، روی آوردن به محصول و قرار گرفتن ذیل آوردگاه تمدنی غرب نیست؟

جواب نصیری تامل برانگیز بود: ما چاره ای جز این نداریم! واقعیت جهان ما را به اینجا رسانده که برای مبارزه با تمدن غرب از محصولات صنعتی غرب استفاده کنیم!!

مرد حساب! وقتی میدانی در خیلی از موارد نمیشود بدون محصولات و آثار صنعت و علم و هنر و تمدن غرب زندگی کرد- کما اینکه غرب هم در خیلی از زمینه ها مرهون تمدن و دانش اسلام و شرق است- چه اصراری داری که منع و طرد را تنها راه حل نجات معرفی کنی؟

پاسخ نصیری را قیاس کردم با دیدگاه سید مرتضی آوینی. آوینی هم به شکل کلی با مدرنیسم مخالف بود و فرآورده های فکری و عملی جهان غرب را ناسازگار با جوامع و نگاه شرقی و اسلامی می دانست؛ اما به جای توصیه به طرد ابداعات غرب، تغییر ماهیت و انطباق آن با فرهنگ خودی را بهترین راهکار میدانست. مثالی هم درباره تفاوت تئاتر و تعزیه داشت.

شما باشید و عقل خودتان، حرف آوینی عمق و حقیقت بالاتری دارد یا نگاه بی حاصل و ناممکن مهدی نصیری؟ شما بروید پیش پزشک، بهترین داروی دنیا را برای شما تجویز کند؛ اما وقتی می دانید این دارو هیچ جا پیدا نمیشود آن پزشک را می ستایید یا در هوش و ذکاوتش دچار تردید میشوید؟

از این نقطه به بعد در بضاعت فکری نصیری دچار شبهه شدم. دقت کنید شناخت مبانی و علاقه به اندیشه، لزوما نشانه اندیشمند بودن فرد نیست. این نقص بزرگی است که بعدها نیز در بسیاری از اظهارنظرهای نصیری و برداشتهای مغالطه آلود از معانی بعضی آیات و روایات –چه زمانیکه اینطرفی بود چه وقتی که رفت آنطرف- نیز شاهد بودم. حالا فرض کنید یکی توان و نبوغ لازم را برای تحلیل داده ها نداشته باشد که هیچ، با ذوق ژورنالیستی بخواهد برداشت های سطحی خود را هم تکثیر نماید.

کلام طولانی شد.

مدتی است که صحبتها و مطالب مهدی نصیری، سوژه غیر خودی ها شده و دل بچه های انقلابی را به درد می آورد. کلیت حرفهایش را من هم قبول دارم که نظام نتوانسته مطابق با شعارهایش پیش رفته و فاصله شگرفی با اسلام حقیقی دارد؛ اما خرد حکم میکند همین جمهوری نصفه و نیمه اسلامی را سر دست بگیریم و قدر بدانیم. نه اینکه بچگی کنیم و چون به خیلی از اهداف نرسیدیم همین میزان راه طی شده را هم برگردیم و عقب نشینی کنیم.

یکبار بی پروا نوشتم از نظر من این حکومت شبه جمهوری و شبه اسلامی است و اصلا جمهوری اسلامی محقق نشده؛ اما عقل و انصاف حکم میکند یک تار موی همین حکومت شبه جمهوری شبه اسلامی را به سر تا پای همه مکاتب مادی و من در آوردی عالم نفروشیم. اگر دیوارهای خانه ای را بالا بردیم و هنوز نتوانستیم در و پنجره اش را کامل کنیم راهش این است که همین مقدار ساخته شده را هم بر سر خود ویران کنیم؟

حتی اگر یقین داشته باشیم در عصر غیبت به حکومت صد در صد اسلامی نخواهیم رسید حکومت چهل درصد اسلامی هم بهتر از زیستن زیر یوغ کفر و فساد و الحاد و تباهی است.

اگر نمیتوانیم مجتهد خوبی باشیم لااقل مقلد خوبی باشیم و البته دین و نظام را ذیل رفتار و شخصیت افراد تعریف نکنیم. نظام اسلامی در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی و اقتصادی و اموری چون ساختار قضایی، نظام وظیفه عمومی و... با آموزه ها و احکام دین فاصله دارد که به لطف خدا و گفتمان سازی از مفاهیم دینی و مطالبه گری میتوان قدم به قدم راههای ناپیموده را درنوردید و صد البته که دستاوردهای مادی و معنوی فعلی را هم نمیتوان نادیده گرفت.

دیروز شبهه ای دیدم از نصیری درباره نظام اسلامی و جنگ روسیه و اوکراین و پاسخ حجت الاسلام حمید رسایی به او که دست به دست می چرخید. بهانه ای شد این چند خط را بر زبان قلم جاری کنم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عاقبت سطحی نگری رایج

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۰، ۰۸:۳۴ ق.ظ

خبرگزاری فارس در دوره مهدیان مبدا بسیاری از لجن پراکنی ها و انتشار اخبار مجعول برای کنار زدن رقبا قرار گرفته و بعد داعیه حرمت ورود مصداقی به مساله امر به معروف و نهی از منکر رو هم داره!

درباره فارس و مهدیان دوستان پیامهایی میفرستن که نشون میده اغلب  از این بابت با هم همنظریم
یک نکته ای هست که مدتی ذهن منو مشغول کرده اگه دقت کنیم موارد زیادی میبینیم از طلاب و روحانیون جوان کم سواد اما خوش ذوق و بلند پروازی که مورد اقبال مسئولان قرار گرفته و زود به جایگاه قابل اعتنایی میرسن. این افراد چون فرصت یا استعداد مطالعه و آشنایی با مبانی دین رو نداشتن نمیتونن نظامو به اسلام نزدیک کنن اما در عوض این توانایی رو دارن که با لفاظی و مسخ مفاهیم دینی، اسلام رو به نظام نزدیک کنن و بعبارت مصطلح، قبله رو به سمت خودشون کج کنن.
رسالات توجیه المسائل این افراد زنگ خطر ظهور ماکیاولیسم اسلامی رو به صدا در آورده.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرگشاده با فرمانده فعلی سپاه بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۳۰ ق.ظ

جناب آقای مرتضا رمضانی

چند ماه قبل بابت یک استوری از من شکایت کردی که در آن نوشته بودم "چقدر خوب است فرمانده سپاه سیب زمینی نباشد"

چند نکته:

1- نکند منظورت این است که "چقدر خوب است فرمانده سپاه، سیب زمینی باشد"!

2- در متن، اسم فرد یا شهری برده نشده دقیقا چرا به خودت گرفتی؟

3- امام فرمود آخوند نباید فاسد باشد، یا اینکه بگوییم قاضی نباید رشوه بگیرد، وزیر و وکیل نباید خائن باشند و... جرم است و باید به دیگران بر بخورد؟

4- سپاه هم مثل هر مجموعه دیگری ریزش ها و ضعف هایی داشته است. این قلم بارها در این خصوص به عملکرد یا مواضع افرادی مثل سردار شریف (معاون قالیباف)، سردار علایی (حامی رابطه با آمریکا) و ... اعتراض داشته و دارد. هر پاسداری که لباس مقدس شهدا را به تن میکند، هویت و احترامش را مدیون امام و رهبری است اما اگر با جفای به آنها مشی خلافی را بر گزیند سیب زمینی است.

5- چندی پیش برادر یکی از مدیران رانتی و بازداشتی بابل، مجموعه سپاه استان را فاسد لقب داد، چه شد که به شما برنخورد و احساس کردی که نمی توانی یا نباید شکایت کنی؟ چرا از جوانک معتاد بوقچی اصلاحات بابل که سپاه را متهم به باج خواهی از شهردار اسبق نمود شکایت نکردی؟!

6- از ماجرای آتلیه که یادت هست گاه روزی چند بار زنگ میزدی و گله داشتی که چرا از تریبون رسمی، مورد وهن قرار گرفتی، تا جریان سد لفور که از همان تریبون رسمی علیه سپاه تکبیر گرفته شد و ماجرای پر هیاهوی برخورد با شاه داماد متهم که بسیج رسانه شما کپ کرده بود، بسیج دانشجویی در زمین طرف بازی میکرد و بسیج هنرمندان سوت بلبلی میزد، این قلم و دوستان انقلابی مستقل بودند که محکم و قاطع پشت ضابطین سپاه ایستادند و در زیر هجمه اهانتهای سنگین قلم به مزدهای جناح مقدس مآب، سر خم نکرده و فضای رسانه ای شهر و استان را در اختیار گرفتند. اگر چه کسی انتظار تشکر را نداشت اما آیا جوانهایی که از این ماجرا با خبر میشوند حق ندارند رفتار جنابعالی را مصداق نامردی برشمارند؟

7- این قلم اگر لازم بداند به مرتضا رمضانی بگوید سیب زمینی، این کار را خواهد کرد و ابایی از هیچ کس نخواهد داشت؛ کما اینکه به شکل مستقیم نسبت به دخالت های بیجای جنابعالی به نفع بعضی جریانهای مشکوک وتغییرهایی که در این رابطه در بعضی پایگاهها داشته ای بی محابا به اظهار نظر پرداخت. پیش تر به وضوح بیان داشته ام که تغییر مسئول بسیج جامعه پزشکی و عزل عضو شورای شهر امیرکلا از مسئولیت پایگاه به این دلیل که نخواست به شهردار مورد نظرت رای بدهد رفتاری اشتباه و قابل پیگیری است.

8- همچنان مرتضا رمضانی را فردی خوب و متدین و دلسوز میدانم که تنها ایرادش ناآشنایی با مبانی انقلاب اسلامی و نگاه اداری به نهاد انقلابی است. شاید اگر این برادر مدتی را در یکی از پایگاههای بابل به خدت می پرداخت فرصتی برای آشنایی با فضای سیاسی و فرهنگی این شهر را نیز پیدا می نمود.

9- نقدهایی که به امثال رمضانی و شریف و علایی و ... وجود دارد را به پای نظام و انقلاب و حتی سپاه هم نمی نویسم. دلدادگی ما به انقلاب و سربازی در این مسیر دشوار، خاستگاهی احساسی و هیجانی نداشته که به خاطر رفتار نابجای کسی خدشه دیده و دچار ضعف شود. این را گفتم تا خناسانی که از اتحاد و همراهی نیروهای مستقل نظام با پاسداران اصیل انقلاب در رنج بودند بخاطر شکاف پیش آمده حس شعف نداشته باشند.

این نامه را در فضای تلگرام، واتساپ واینستا پخش نمیکنم و از دوستان هم تقاضا دارم این کار را انجام ندهند اما از رساندن آن به دست مسئولان ذی صلاح غفلت نورزند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداقوت به بر و بچه های حزب اللهی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۱۸ ق.ظ

از رسوایی اعضای شورای شهر تا دستگیری شهردار

 

یک هفته تک سنگین رسانه های انقلابی بابل باعث عقب رانده شدن جریان ظاهرالصلاح حامی شهردار بازداشتی به پشت خاکریزهای تدافعی بستگان وی گردید.

این جریان برای اثبات اعتدال و حسن نیّت خود در دفاع از مسئولان دیگر، ناچار به پذیرش حقانیت نهاد قضا در ورود به پرونده تخلفات شهرداری شد که این رویداد منجر به ایجاد چتر امنیت روانی و مصونیت مسئولان پرونده از جنگ روانی احتمالی حامیان قبیله ای شهردار به خصوص در بدنه روحانیت گردید.

خط عملیاتی رسانه های انقلاب بابل هفته ای پرشور و تاریخی را پشت سر گذاشت و با حفظ برتری نسبت به جریان متزلزل و کمرنگ رسانه های حامی فساد به کمک دستگاه قضا در اجرای عدالت شتافت.

پیش بینی می شد با توجه به وابستگی بعضی متهمان پرونده تخلفات شهرداری به جریانی خاص که شهر را ملک طلق خویش دانسته و منفعت طلبی و باندبازی خود را در راستای یاری انقلاب تفسیر می نمودند موجی سهمگین از حملات رسانه ای تحت لوای "خود نظام پنداری" بر ضد دادگستری استان به راه بیفتد که شکر خدا این خطر با پیش دستی و هجمه سنگین رسانه های مستقل انقلاب خنثی گردید.

هنوز هم بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار باورشان نمی شود که نظام عدل اسلامی در برخورد با تخلفات حامیان خود به خصوص در میان قبیله ای صاحب نفوذ و قدرت نیز بی توجه به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های من درآوردی وارد عمل شده و شهردار جوان بابل را که به زعم کانون های قدرت، امید آینده سیاسی جریان حاکم بر شهر تلقی می شد به زیر تیغ عدالت کشانده است.

شهردار بابل یک هفته را در زندان گذراند در حالی که مردم عادی تا همین هفته گذشته نیز تصور نمی کردند او با توجه به جایگاه اقوام و دوستانش حتی برای یکساعت مورد بازپرسی و تحقیق قرار بگیرد.

یک هفته از بازداشت شهردار بابل گذشت؛ نه آسمان به زمین آمد نه زمین به آسمان رفت نه حلال خدا حرام شد نه حرامش حلال، دین مردم به خطر نیفتاد که هیچ، اعتماد پابرهنگان و محرومان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب به سلامت و عدالت نظام اسلامی برآمده از خون شهدا چند برابر شد.

شهردار بابل البته مثل همه متهمین دیگر دیر یا زود با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد می شود؛ اما این روزهای تاریخی در خاطره شهر ماندگار می ماند. مردم بابل نام قاضی درزی و دادستان کریمی که رهرو راه پدر شهیدش است را تا ابد فراموش نخواهند کرد.

دوستان فعال رسانه ای انقلاب دقت داشته باشند یکی از رموز موفقیت شان در این مدت که به شکل پیاپی در خصوص ماجراهای مختلف شهر رقم خورده علاوه بر اخلاص و وحدت، مرهون سلامت نفس و پاکدستی شان است. مردم وقتی استقلال و بی آلایشی نیروهای مومن انقلاب را می بینند اعتماد بیشتری به مطالبات آنها نشان می دهند. بچه های حزب اللهی بابل به خاطر ماشین شاسی بلند و مدارج علمی پولکی و... عدالت خواهی را در میز معامله با مافیای قدرت و ثروت به حراج نگذاشته و قلم و هنر و رسانه را عرصه ای برای جهاد فی سبیل الله دانستند. از درگاه خدا قدردان این نعمت باشیم. دم همه رفقا گرم؛ اجرشان با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بسیج رسانه های کاسه لیس یا تریبون سرخ انقلاب؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۱۴ ق.ظ

cy7_photo_2020-08-15_08-09-21.jpg

 

رنجبران و یامین پور هر دو متعلق به یک نسل از فعالان رسانه ای در صدا و سیما هستند. هر دو هم جزو خانواده انقلاب به حساب می آیند. یکی انقلابی است یعنی علاقمند و هوادار انقلاب اسلامی و دیگری انقلابی است یعنی علاوه بر علاقمندی به انقلاب، رفتار انقلابی نیز از خود بروز می دهد.

یکی ترجیح داد با ظاهری موجه به مجیزگویی مسئولان بپردازد یکی دیگر هم با ظاهری موجه، مسئولان را به نیابت از مردم وآرمان های انقلاب به چالش کشاند.

یکی رشد کرد و شد مسئول روابط عمومی سازمان صدا و سیما و دیگری هم رشد کرد و شد صاحب تریبون های مردمی در دانشگاهها و مساجد و هیئات و ... در دل و نگاه ملت سکنا گزید.

یکی تریبون انقلاب را به لبخند صاحبان قدرت فروخت و نعمت زاده های همیشه نعمت خوار را مظلوم و صاحب حق جلوه داد دیگری راه طی نشده انقلاب را به یاد خلق الله آورد و مسئولان جا مانده از قطار تمدن دینی را نیشتر زد.

اولی دومی را تاب نیاورد. آن که به میز و پول رسید و اما نتوانست اعتبار انقلابی گری را از نگاه و دل مردم کسب کند معنی شکست را در وجودش درک کرده و به رسم کهنه حسد، یک روز خانواده های شهدا را بابت حمایت از برنامه هایی چون ثریا و جهان آرا تحت فشار گذاشت، یک روز فیک های قلم فروش را برای تخریب رقیب استخدام کرد و ...

امثال رنجبران و امثال یامین پور هر دو با ظاهری انقلابی، باز هم در جبهه رسانه ای انقلاب حضور داشته و خواهند داشت. این که مسئولین و صاحبان میز از دسته نخست دل خوش تری دارند طبییعی است. بیم آن می رود بسیج رسانه نیز بند ظواهر اشخاص و امور مانده و انقلابی نمایی تزیینی را بر حقیقت انقلابی گری ترجیح دهد. گاه شاهد رفتارهای مشمئز کننده مشابهی از سوی خودی های بی آزار مرید کانون های قدرت هستیم که در نقش روابط عمومی سازمان ها و ادارات، توجیه گر عقب ماندگی حرکت انقلاب و نظام گردیده و جبهه انقلابی گری تعالی خواه و ناراضی از وضع موجود و تحول گرا و جهادگر را به انزوا می کشانند. نهاد انقلابی سپاه باید تکلیفش را با رویکرد بسیج رسانه مشخص کند. بسیجی که قرار است ماله کش گندکاری مدیران بوده و صرفا برای هدف قرار دادن جناح رقیب کاربرد داشته باشد یا بسیجی که با تأسی از راه و مرام شهدا و مطالبات رهبر انقلاب، عدالت خواهی را سرلوحه فعالیت خویش ساخته و نقد سازنده را در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ضروری می داند؟ سازمان بسیج رسانه می خواهد امثال رنجبران را تحویل جامعه بدهد یا مثل یامین پور را؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تلگرام بد است اما با مجوز وارد شوید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۰۹ ب.ظ

 

مقام قضایی در یکی از شهرها گفت: بعضی کانال های خبری تلگرام دارای مجوز فعالیت نیستند که باید مانع از ادامه کارشان شد!

 

قابل عرض آنکه اساسا تلگرام در ایران مجوز فعالیت ندارد و وقتی کسی در بستر تلگرام فعالیت کرده و باید از فیلتر شکن برای ورود به آن بهره بگیرد عملا در حال نقض و دور زدن قانون است. با این وصف چگونه می توان برای فعالیت در این عرصه مجوز هم صادر کرد؟! درست مثل اینکه در مکانی غصبی مردم را به نماز اول وقت دعوت کنیم!

اصلا کدام مرجع قانونی برای فعالیت در بستر تلگرام حق صدور مجوز دارد؟

ظاهرا هیچ یک از کانالهای خبری و اطلاع رسانی شخصی یا دولتی مجوز فعالیت در تلگرام را ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نان و القلم؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۵۱ ب.ظ

 

روز خبرنگار را باید به آن دست از خبرنگاران و اهالی رسانه که آیه "ن و القلم" را به "نان و القلم" تبدیل نساخته و شرافت و آزادگی را به متاع پست دنیا نفروخته اند تبریک گفت.

متأسفم برای بعضی از فعالان جامعه خبری که رسانه را ابزار کاسبی دانسته و بی هیچ تعهدی نسبت به مردم به جای دفاع از حقوق جامعه و انعکاس مشکلات و درد دلهای ملت به تریبون یک طرفه صاحبان قدرت تبدیل شده و نان در غم مردم زده و ارتزاق می نمایند.

و خوشحالم از حضور آن دست از خبرنگاران و نویسندگانی که دستهایشان قلم شد اما قلم از کف نینداخته و بلندگوی مستضعفان و محرومان قرار گرفته و در مقابل بی عدالتی ها سینه سپر می نمایند.

هنر و قلم و رسانه ای که رضایت خدا را به رضایت کدخدایان و مستکبران داخلی و خارجی ترجیح بدهد مقدس است که در همان سوره القلم آمده است: 

َلَا تُطِعْ الْمُکَذِّبِینَ 

پس، از دروغزنان فرمان مبر.

خدا به قلمهای راست گفتار و صدیق است که قسم می خورد :  و ما یسطرون

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امتیاز جاسوسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۰۷ ب.ظ

z92d_photo_2020-08-06_07-53-59.jpg

 

این بابا دیروز صبح اعدام شد. جرمش هم شرکت در اغتشاشات و تیراندازی منجر به شهادت یکی از پاسداران جان برکف بود. به هیچ وجه صدایی از رسانه های غربی و وابسته به غرب و نوچه های داخلی شان شنیده شد. در صورتی که همین دو هفته قبل سر ماجرای اعدام سه نفر از اوباش اغتشاش گر که در استفاده از سلاح گرم برای ایجاد رعب و وحشت و سرقت به عنف مجرم شناخته شده بودند سر و صدای عجیبی در مخالفت با اعدام بلند شده بود.

می دانید فرق این دو اتفاق چیست؟

آن سه نفری که قرار بود اعدام شوند ارتباط رسانه ای با عناصر بیگانه داشتند و به نوعی جاسوس اجتماعی غرب محسوب می شدند. آنها از اغتشاشات فیلم و عکس تهیه کرده و در اختیار رسانه های معاند قرار می دادند. این همکاری رسانه ای در وطن فروشی و خوش خدمتی به رسانه های وابسته به سرویس های جاسوسی دشمن باعث شد که خبر اعدام آن سه نفر باعث سر و صدای بیگانگان و سرباز پیاده های داخلی دشمن شود. همان طور که در جریان دستگیری هر یک از جاسوسان سرویس های بیگانه، صدای اربابان غربی برای دفاع و مظلوم نمایی از آنان بلند می شود این بار نیز رسانه های معاند درصدد حمایت از رابطین خود برآمده بودند؛ اما در مقابل اعدام یکی دیگر از اوباش که ارتباط مستقیم با بیگانه نداشت سکوت اختیار نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییسی دیگر کاندیدا نمی شود

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۳۱ ب.ظ

 

چند روزیه که بوقچی های مجازی یک طیف خاص این جمله رو تو رسانه ها القا می کنن که اگه رییسی دور بعد کاندیدای ریاست جمهوری بشه حتما رای میاره!

طیف فتنه با جا انداختن این پیام چند هدفو دنبال میکنه:

سیاسی و تبلیغاتی نشون دادن اقدامات قاطع رییسی در برخورد با باندهای فساد و نفوذی های دشمن

اشتباه محاسباتی اصولگرایان و تهییج رییسی برای حضور تو انتخابات آتی که نتیجه اون خروج از نهاد قضایی و ابتر موندن اقدامات اصلاحیشه

ایجاد رقابت داخلی بین حامیان قالیباف و رییسی و دیگر اصولگرایانی که چشم به کرسی ریاست جمهوری دوختن

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سواد رسانه از نگاه امام حسن علیه السلام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۶:۲۲ ب.ظ

See the source image

 

خیلی حرف ها می شنویم که اصلا معلوم نیست مطابق حقیقت باشد. رسانه ها گاهی دروغ می گویند. این روزها هر کس اگر دنبال شیطنت باشد می تواند با استفاده از ظرفیت فضای مجازی، خبری دروغ و یا تحریف شده و فیلم و عکسی دستکاری شده را هزاران بار ارسال کرده و حقایق را وارونه جلوه دهد. به آنچه که می شنویم یا می خوانیم یا تصاویر و فیلم هایی که معلوم نیست از کجا و چطور تهیه شده است اعتماد نکنیم. واقعیت را باید با چشم سر و چشم دل و تحقیق و بررسی کشف نمود. گاهی حق و باطل به راحتی و با ساده انگاری جا به جا می شوند. مواظب باشیم به هر خبر و مطلبی اعتماد نکنیم:

«بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیکَ باطِلاً کَثیرًا.»

بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى.

تحف العقول ص 229

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کرونا فقط در ایران است!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۰۹ ب.ظ

See the source image

 

شبکه های ماهواره ای فارسی زبان جوری از اوضاع کرونا در ایران گزارش می دهند که انگار ایران تنها کشوری در دنیاست که با این ویروس دست و پنجه نرم می کند. انگار نه انگار در آمریکا واروپا هم کرونا زندگی عادی مردم را مختل کرده است. هجوم مردم کشورهای به ظاهر متمدن به سمت فروشگاه ها برای ذخیره سازی مواد غذایی سوژه مطایبه مردم با فرهنگ و نجیب ایران است. 

این شبکه ها هیچ گاه در مقابل نقض حقوق انسان ها در غرب و یا توسط سرسپردگان غرب لب به سخن نخواهند گشود. یمن را نمی بینند و هندوستان را و ... حالا دروغ پردازی ها وشایعه سازی هایشان جای خود.

به راستی چقدر انسان باید به رذالت بغلطد که اینطور فضای روانی هموطنان خود را هدف ترس و دلهره قرار داده و برای دشمنان مردمش خوش رقصی نماید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه توییت خبرنگار شرق و رسوایی شورای بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۲۹ ب.ظ

کانال تلگرامی عصر ایران به باز نشر توییت خبرنگار شرق پیرامون رسوایی شورای شهر بابل پرداخت. محمد باقرزاده که ظاهرا در سالنامه شرق نیز به این موضوع پرداخته است به نقل از بعضی اعضای مستعفی شورا این فرضیه را مطرح نموده که امام جمعه بابل با افشای فساد بعضی از اعضا و بیرون راندن آنها زمینه انتخاب داماد جوان خود به عنوان شهردار بابل را فراهم کرده است.

در این خصوص ذکر سه نکته را لازم می دانم:

یک- اصل ادعای منتسب به اعضای مستعفی از این باب محل تردید و به عبارت دقیق تر مردود است که فاصله انتخاب داماد ایشان به عنوان شهردار از زمان وقوع رسوایی شورا فاصله قابل توجهی است و از آن جا که داماد ایشان پیش از این به هیچ وجه گزینه محتمل برای تصدی سکان بلدیه نبوده دلیلی برای پیش دستی و اتخاذ این رویکرد از سوی امام جمعه به چشم نمی خورد. بماند که به عنوان یک منتقد، تقوای ایشان را بالاتر از تصدیق چنین اتهامی می دانم. این فرضیه زمانی می تواند موضوعیت پیدا کند که اصل واقعه رسوایی شورا را دروغ بدانیم که فارغ از حکم دادگاه، صرف اقرار اعضای متهم در محافل مختلف، تأییدی برصحت اصل وقوع این ماجرای تلخ می باشد.

اما

چنان که پیش تر نیز این قلم در یادداشت های متعدد بیان داشت اسلام برای آبروی افراد حریم خاصی قائل است و آنچه که از افشاگری پیرامون تخطی مسئولان و کارگزاران بیان شده در حیطه جرایمی است که منجر به تضییع حقوق عمومی و ضربه به بیت المال مسلمین شود آنهم با تشخیص فقیه و یا لااقل قاضی. از این رو افشای فساد اخلاقی اعضای شورا توجیه شرعی نداشته و با توجه به تفاوت سطح لغزش افراد، باعث شکل گیری شایعاتی گردید که هنوز هم در افواه عموم حتی در سطح فارسی زبانان و ایرنیان سراسر عالم جریان داشته و هتک حیثیت افراد را به دنبال آورده است.

در عین حال برخورد جدی با عناصر فاسد شورا اعم از افرادی که اقدام به دسیسه چینی کردند و یا اعضایی که بی پروا با کرشمه ماری خوش خط و خال به آتلیه ای ناشناس رفته و از مفسده استقبال نمودند امری ضروری و اغماض ناپذیر است.

دو- در بدو انتخاب داماد امام جمعه به عنوان شهردار بابل طی یادداشتی تأکید نمودم که این انتخاب در اذهان عموم به ضرر امام جمعه تمام شده و ایشان را در مظانّ اتهام قرار می دهد و به نوعی می توان از آن به عنوان یک تله سیاسی برای تخریب وجهه امام جمعه یاد نمود. شهردار جدید بابل بدون رقیب، بدون ارائه برنامه و بدون حضور در صحن شورا به این جایگاه منصوب شد. رسانه های مجازی پیش از آن از جلسه اعضای شورا با امام جمعه برای انتخاب شهردار جدید خبر داده بودند که هیچ گاه مورد تکذیب رسمی قرار نگرفت. بازدیدهای پیاپی امام جمعه از پروژه های کم اهمیت شهرداری نیز مقوّم این ذهنیت گردید. در این بین سکوت ظاهری پیرامون نتیجه برخورد با متخلفان شورا و گاه جلسه و عکس یادگاری با بعضی چهره های مطرح فساد شورا اذهان عموم را بیش از پیش به سمت اتهام تبانی سوق داد. سخنرانی افشاگرانه امام جمعه درباره فساد شورا که عناصر خاطی را "جانور" لقب داده بود از بایگانی خبرگزاری های رسمی محو گردید. جلسه های شورای شهر نیز یک سال است که اغلب به بررسی نامه های وارده اختصاص یافته و خاصیت نظارتی خود را از دست داده است. بنا بر اطلاع عرض می کنم که امام جمعه همواره پیگیر برخورد با متخلفان شورا و اخراج آنها بوده اما صورت کار با بی سلیقگی یا بی احتیاطی متأسفانه به گونه ای دیگر رقم خورده است.

سه- بازنده اصلی ماجرای رسوایی شورا، قوه قضاییه است. مردم هنوز نمی دانند بعد از گذشت یک سال و نیم از ماجرای این رسوایی بزرگ که نام دارالمومنین بابل را در نقاط مختلف ایران و جهان دستمایه طنز و هجو قرار داد متخلفان به چه سزایی رسیده اند؟ چرا یک جوان معمولی به خاطر خطایی کوچک از استخدام در رده آبدارچی اداره نیز محروم می شود؛ اما عنصری محکوم و بی آبرو می تواند عنان بخشی از امور شورا را در اختیار داشته باشد؟ یکی از اعضای علی البدلی که با خروج اعضای مستعفی توانست وارد شورا شود در دوره های قبل دارای پرونده محکومیت مالی بود که مشمول ماده هجده شد و دیگر کسی نتوانست از رسیدگی مجدد به اتهامات وی کسب آگاهی کند.

مجموعه این وقایع که منجر به ابهام و رواج شایعات شد یک مخرج مشترک دارد و بیانگر خلأیی بزرگ در بین مسئولین شهری و استانی است و آنهم بی اعتنایی به افکار عمومی. اگر مردم نسبت به عملکرد مسئولان بدبین و دچار شبهه باشند آسیب آن دامنگیر اساس حاکمیت خواهد شد. چرا مقامی درباره ابهامات موجود روشنگری نمی کند؟ ورود روزنامه شرق به این مسأله نشان می دهد این واقعه در تاریخ ایران باقی مانده و حساسیت های ملی را برانگیخته است.

بیان یک نکته جالب و خنده دار هم به عنوان حسن ختام وجهت ثبت در تاریخ خالی از لطف نیست. چندی پیش یکی از روحانیون انقلابی بابل که از اساتید فرهیخته دانشگاه است در سخنانی شورای شهر بابل را با وجود چهار عضو مستعفی و چند عضو متهم و محکوم، شورای فساد نامید که گویا به حضرات بر خورد و با شکایت آنها مواجه گردید!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به فعالین مجازی بها دهید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۰۲ ب.ظ

مستند پرسه در مه با موضوع روح الله زم و کانال آمدنیوز اشاره ای دارد به تصمیم حکومت سعودی برای حمایت از کانال مذکور و تبدیل آن به یک شبکه تلویزونی که البته با دستگیری زم ناکام ماند.

خوب است صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز با احترام به استعدادهای ناشناخته ملی که در فضای مجازی سر بر آورده اند حمایت از آنها جهت تولید برنامه های صوتی و تصویری را یک رویکرد مهم در شکستن انحصار تهیه کنندگان و برنامه سازان سنتی صدا و سیما و تغییر در یکنواختی و روزمرگی برنامه ها و احیای تریبون رسمی جمهوری اسلامی در راستای رقابت با شبکه های معاند بداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره یک حربه آشنا!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۵۳ ب.ظ

See the source image

 

معتقدم تولید شایعه استعفای رییس جمهور در این روزها اقدامی عامدانه در راستای تقابل با درخواست افکار عمومی برای تغییر در انتخاب سخنران راهپیمایی 22 بهمن بود.

در چند روز اخیر فضای مجازی شاهد تکرار یک درخواست فراگیر برای انتخاب سردار قاآنی به جای حسن روحانی بعنوان سخنران اجتماع عظیم مردم پایتخت بود. مردم معتقد بودند در چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی کسی باید سخنران مراسم باشد که راه آن شهید را باور داشته باشد. به نظر می رسد به موازات انتشار این درخواست عمومی، حرکتی رسانه ای برای دفع آن با ایجاد شایعه استعفای رییس جمهور شکل گرفت تا تصمیم گیران دخیل در انتخاب سخنران این روز مهم با ترس از تقویت این شایعه در سطح جامعه و تأثیر آن بر وضعیت کشور، حسن روحانی را سخنران قطعی روز 22 بهمن بدانند.

گفتنی است بی بی فارسی این تیتر دوپهلو را به نقل از رییس جمهور در مراسم امروز در صفحه نخست سایت خود قرار داد: شاه فاسد اگر به انتخابات سالم تن می داد انقلاب نمی شد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پدافند مجازی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۳۸ ق.ظ

                                                     بسم الله الرحمن الرحیم

طرح رصد و پدافند مجازی انقلاب اسلامی

مقدمه:

فراگیری و گستره فضای مجازی امروز کار را به آنجا رسانده که بی اغراق باید گفت دیگر فضایی به نام مجازی وجود نداشته و این محیط را هم باید فضای واقعی دانست. بسیاری از امور جامعه در همین فضای به ظاهر مجازی رقم می خورد و بخش قابل توجهی از مردم هر روز ساعت ها وقت و فرصت خود را در این فضا صرف می نمایند. بی تردید باید فضای مجازی را یکی از موثرترین ابزارهای فرهنگی در زندگی و سرنوشت آحاد جامعه دانست. متأسفانه این فضای درندشت بیش از آن که در اختیار فعالیت های فرهنگی و فکری و تفریحی سالم قرار بگیرد ابزار سیاسی و ضد فرهنگی دشمن به شمار می آید. دردمندانه باید اذعان داشت انفعال خودی ها و شیطنت و تسلط بیگانگان، فضای مجازی را میدان زیاده طلبی، شبهه افکنی و دست اندازی اتاق فکر دشمن در تخریب عقاید و مقاصد جامعه دینی و انقلابی قرار داده است.

ضرورت:

کنشگری در فضای مجازی به منظور روشنگری و برخورد با تحریف حقایق، یک وظیفه عمومی برای همه کسانی است که با اقتضائات این فضا آشنا بوده و توان پاسخگویی به ابهامات و رفع شبهات و برهم زدن تمرکز فکری دشمن را دارا هستند. در این راستا لازم است تعدادی از طلاب آشنا با فضای مجازی و مسلط به آموزه ها و معارف دین در حرکتی منسجم در حد بضاعت خود به شناسایی چالش ها و اقناع افکار عمومی و هجمه به دشمن جهت رسواسازی نقایص و تناقضات جبهه فکری استکبار بپردازند. بی شک این اقدام هدفمند و منسجم الگویی برای شکل گیری رفتارهای جمعی مشابه در نقاط مختلف کشور و جهان اسلام قرار گرفته و برتری جبهه حق بر باطل را در فضای مجازی نیز رقم خواهد زد.

اهداف:

1- پاسخ گویی به معضلات فکری و اعتقادی و سیاسی در دفاع از مبانی اسلام ناب و انقلاب اسلامی

2- رویارویی با طراحی های فرهنگی و خنثی سازی برنامه های حساب شده دشمن

3- تقویت باور عمومی نسبت به حقانیت اندیشه زلال مکتب وحی و برتری آن نسبت به مکاتب مادی بشر

4- افشای ماهیت پلید دشمن در اشاعه فحشا و لاابالی گری به منظور هدف قرار دادن استقلال و هویت ملت های مسلمان

5- مقابله به مثل با هجمه های تبلیغاتی دشمن از طریق انتشار تناقضات جبهه باطل و ایراد شبهه و تزلزل در جبهه بیگانه

6- نشر معارف حق و تحقق منویات مقام معظم رهبری در خصوص حضور روشنگرانه و تأثیرگذار فضلای حوزه در عرصه اجتماع و فضای مجازی

7- ایجاد خودباوری و نشاط در سایر نیروهای مطلع و دغدغه مند دینی جهت حضور فعال و موثر در فضای مجازی

8- ارائه الگویی از فعالیت تشکیلاتی و منسجم مومنین به منظور عقب راندن دشمن در عرصه های تبلیغی

برنامه ها:

1- شناسایی مجموعه راهبردهای تبلیغی دشمن و رصد و دسته بندی شبهات و تعیین اولویت ها

2- تنظیم و تهیه پاسخ های لازم و آماده سازی محتوای مورد نیاز جهت روشنگری و خنثی سازی تبلیغات و شبهات مخرّب فکری و مقابله فرهنگی با دشمن

3- ارائه محتواهای کارشنایی شده پس از تأیید در همه قالب های موجود فضای مجازی اعم از تلگرام، اینستا، وبلاگ، توییتر و...

4- توزیع گسترده مطالب و محتوای انتشار یافته به منظور دسترسی حداکثری جامعه هدف که مستلزم حضور مستمر در همه شبکه ها و محیط های مرتبط می باشد.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییس جمهور به فدایتان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۵۹ ب.ظ

امشب مبالغ حمایتی برای ۲۰ میلیون نفر پرداخت می‌‌شود/ رئیس‌جمهور خود را فدای مردم کرد

 

علی ربیعی امروز در مصاحبه با خبرنگاران در موضوع آزاد سازی قیمت بنزین گفت: رئیس جمهور خود را فدای مردم کرد!

حضرات وقتی از سوی افکار عمومی زیر سوال می روند می گویند افزایش قیمت بنزین تصمیم سران قوا بود. وقتی می خواهند از خودشان قهرمان بسازند می گویند رییس جمهور خودش را فدای مردم کرد!

دقیقاً به خاطر همین چاخان گفتن های بی پایان امثال ربیعی و نوبخت و جهانگیری و روحانی است که مردم نمی توانند به تصمیمات دولت خوشبین باشند و گرانی ها را برخلاف ادعای رییس جمهور به نفع خود نمی دانند.

رییس جمهور اگر فدایی ملت بود شش سال کشور را معطل سیاست خارجه نمی کرد و با رها سازی اقتصاد مقاومتی و بی توجهی به تولید ملی و توان داخلی، نگاهش را به عنایت غرب نمی دوخت.

رییس جمهور اگر فدایی مردم بود خون برادر کلاهبردارش را از سایر مردم رنگین تر نمی دانست. رییس جمهور فدایی ملت، گرانی ارز و سکه و سوخت و آب و برق و گاز  و فشار بر ضعفا را راه حل جبران کسری بودجه و ریخت و پاش دولت نمی داند و فرآیند اقتصاد را به سمت سرمایه دار شدن سرمایه داران و ویژه خواران سوق نمی دهد.

دلارهای 4200 تومانی که به جیب دلال ها رفت و تولید ملی را به خاکستر تبدیل ساخت نشانه فدا شدن مسئولان برای ملت است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رسانه و اسلحه

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۳ ب.ظ

 

همسایه ای داشتیم در همین شهر قم به نام اوهان که اهل بوسنی بود. سنی بود که بعد شیعه شد و جنگ های خونین با صربها را از نزدیک لمس کرده بود.

میگفت: شما ایرانی ها به ما اسلحه و غذا دادید و از ما در برابر جنایات وحشیانه صربها حمایت کردید؛ اما عربستان به آدم گرسنه هم کتاب می داد و تا توانست به نشر مبانی فکری آل سعود و وهابیت پرداخت، مسجد ساخت و ... و نتیجه اش را هم مدتی بعد درو کرد.

ایرانی ها در حمایت از مردم مظلوم افغانستان در مقابل ارتش سرخ شوروی کم نگذاشتند اما این پاکستان بود که پرورش طلاب افغانساتی را برعهده گرفت و طالبان را راه انداخت و ...

در جنگ نخجوان و قره باغ، پشت مردم مسلمان آذربایجان ایستادیم اما این رژیم غاصب صهیونیست بود که در این کشور شبکه تلویزیونی راه انداخت و ...

الان اوضاع عراق و لبنان را که می بینم و سوءاستفاده رسانه های فتنه گر وابسته به انگلیس و آمریکا و سعودی در تحریک احساسات مردم بر ضد ایران اسلامی که بیشترین نقش را در نجات آنها از ستم دشمنانشان داشت، یاد حرف آن دوست بوسنیایی خود می افتم.

کاش این ایام می توانستیم در عرصه رسانه های دیداری و شنیداری و مجازی هم ابتکار عمل را از دست دشمنان اسلام خارج کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت و تدبیر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۴۰ ب.ظ

چه تدبیری از این بالاتر درست در ایام اربعین که فضای عمومی جامعه در حول مسائل مربوط به سفر اربعین است، دولت قیمت نان را افزایش دهد، چنان که بارها قیمت آب و برق و گاز مصرفی مردم را افزایش داد، و بر خلاف قانون، نه تنها در ازای گرانی موارد فوق، یارانه مردم را افزایش ندهد بلکه اقدام به قطع یارانه نزدیک به 25 میلیون نفر نماید و صدایی هم از نمایندگان مجلس و رسانه ها و ... حتی در حد شوی تبلیغاتی بلند نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه مخالفت با ساخت یک سریال تلویزیونی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۵۵ ب.ظ

خدا رحمت کند امام را که هم فیلسوف بود هم عارف هم شاعر هم فقیه هم مفسّر هم سیاستمدار

خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را که هم عارف است و ادیب و فقیه و مفسّر و سیاستمدار

خیلی از شخصیت های علمی و فرهنگی را بعضی ها قبول دارند و بعضی هم نه. مهم این است که اگر قرار شد آنها را به جامعه معرفی کنیم از چه زاویه ای به زندگی و شخصیت شان بپردازیم، امیرکبیر باشد یا شهریار و ...

نظر مقام معظم رهبری درباره مولوی مشخص است.

بزرگوارانی که با ساخت سریال شمس تبریزی مخالفت می ورزند خوب است نگاهی هم داشته باشند به تعریف هنر و نیز جامعیت فکری رهبری انقلاب و همچنین بایسته های فرهنگی که دفع هویت ستیزی بیگانه را ضروری می سازد و ...

الغرض بگذاریم مملکت با یک رهبر و با یک تدبیر و سلیقه اداره شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا