اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۷۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دادگستری» ثبت شده است

سیبل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۴۵ ق.ظ

photo_2023-11-19_09-17-31_m8ub.jpg

 

هیچ آقازاده ای، هیچ فردی که متصل به کانونهای قدرت و ثروت باشد از واژه عدالتخواهی خوشش نمی آید. چون اول خودش زیر سوال میرود که اینجا چه میکند؟ با چه دستاویزی به این قدرت و ثروت رسیده است؟ نهایتا اینطور توجیه میکند همانطور که خدا یعنی عدل و عدل یعنی خدا، ما هم عین عدلیم و هر چه انجام بدهیم خوشتان بیاید یا نیاید مساوی است با عدالت.

البته به یقین افرادی هستند که زیر چتر عدالتخواهی اقدام به سوءاستفاده و توجیه تخلفات خود میکنند. مثلاً بنده خدایی بخاطر ارتکاب جرایم اداری محکوم شده بود مدعی می شد چون عدالتخواهم با من برخورد شده است. خب آیا اگر یکی مثل داعش یا نهضت آزادی از اسم اسلام سوءاستفاده کرد باید گفت ما دیگر اسلام را نمی خواهیم و باید با هر چه اسلام خواهی است مقابله کرد؟

جریان رسانه ای مرتبط با خاتم، مدتی اصل گفتمان عدالتخواهی را به رغم آنکه لسان مستمر رهبری بود زیر سوال میبرد تا اینکه نهایتا به این نتیجه رسیدند جریانهای موازی اما کنترل شده و وفادار به کانونهای قدرت را بسازند با نام جبهه عدالتخواه که با مظاهر ناعدالتی مبارزه کنند اما صرفا در محدوده جناح حریف.

حالا برسیم به این استوری که مشابه آن هم این روزها زیاد منتشر شده است.

من نمیدانم مجید حسینی ساکن کانادا شده است یا نه. من نمیدانم وحید اشتری کافه راه انداخته یا نه.

اما دو نکته را باید در این ارتباط مورد توجه قرار داد.

یکی اش کلام مولا علی است انظر الی ماقال لاتنظر الی من قال نبین چه کسی میگوید ببین چه میگوید.

اشتری یا مجید حسینی هم فاقد عیب و ایراد نیستند. اما این دلیل نمیشود که بگوییم مباحثی که مجید حسینی در خصوص چپاول ضعفا توسط ارکان قدرت مطرح کرده و به ستیز گفتمانی با مظاهر تبعیض در آموزش و کنکور و درمان و ... پرداخته هم اشتباه بوده است. یا اگر اشتری خبطی هم داشته پس حق با جناب خاموشی است که عروسش برود گاوداری بزرگ موقوفه را به تصدی درآورد یا مسئولان دادگستری قزوین حق دارند که زمین متعلق به اموال عمومی را با ثمن بخس بین خود تقسیم کنند و...

نکته بعد اینکه تجربه ثابت کرده کانونهای قدرت، نهایت تلاش را برای ضربه زدن به نیروهای مستقل عدالتخواه به کار میبرند. این حقیر که قدم چندانی برای عدالت خواهی برنداشته ام بارها مغضوب مسئولان قرار گرفته و از آنها ضربه خورده ام. دادستان ویژه یکی از استانها به دروغ تماس میگرفت با مسئول موسسه ای که معاونت پژوهش آن را بر عهده داشتم می گفت فلانی اقدام به قانون شکنی کرده و... به استادی گفتند که این طلبه از اسم شما برای ایجاد تجمع بر ضد دولت استفاده میکند، پرونده ساختند که قصد فرار از کشور را دارد و....

چه برسد به بچه هایی که زندگی شان را برای امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان گذاشته اند قطعا ضربات سختی خواهند خورد.

یک نیروی عدالتخواه برای آنکه از معیشت نیفتد و بتواند مستقل باقی بماند چاره ای جز راه اندازی کسب و کار مستقل ندارد.

نگویید راه اندازی کافه کار بدی است که خدایی اش به شما نمی آید. خودتان بودجه قرارگاه فرهنگی میدهید افراد وابسته بروند گوشه و کنار کافه بزنند مثلا پاتوق حزب اللهی ها بشود. خودتان با اهل و عیال می روید لاکچری ترین کافه های شمال شهر. حالا از این ژستها برای ما نگیرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای افکار عمومی چقدر ارزش قائلید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۴۴ ب.ظ

«اسلامی‌صدر» چرا راهی زندان شد؟

 

فرماندار عدالتخواه قزوین بالاخره با اعتراضات فراگیر مردمی از زندان آزاد شد اما قوه قضاییه بازنده این ماجرا بود درست مثل ماجرای خون دل پدر شهید عجمیان، ماجرای تغییر حکم معاون ارزی بانک مرکزی سابق، ماجرای تبرئه همدستان اکبر طبری، راکد ماندن پرونده فولاد مبارکه، واگذاری مشکوک پتروشیمی میانکاله و ...

قوه قضاییه باید متوجه باشد که ویترین نظام اسلامی است و هر شک و شبهه ای که نسبت به احکام آن بخصوص در امور مربوط به حق الناس و نفوذ مسئولان در اذهان عموم به وجود بیاید تیر سهمگینی به اعتبار جمهوری اسلامی تلقی میگردد.

در پرونده محکومیت فرماندار قزوین گفته شد قاضی صادر کننده حکم، خودش از متهمان دریافت زمین رانتی بوده که هنوز پاسخ روشنی در این خصوص به افکار عمومی ارائه نگردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجم شعار از حجم عمل بزرگتر نباشد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۴:۳۹ ب.ظ

فاجعه انباشت زباله در قلب جنگل‌های هیرکانی +فیلم

 

روزانه سیصد تن زباله در قلب جنگلهای شهرستان بابل رها میشود که بارانهای سیل آسای اخیر بخشی از آن را با خود به میان جنگل و روستاهای اطراف کشانده است.

پیش تر با شکایت جمعی از اهالی منطقه در دادگاه ثابت شد که دفن این حجم از زباله چه بلای غیرقابل جبرانی بر سر طبیعت اعم از جنگل و حیوانات و زمین های کشاورزی می آورد. بنابر حکم دادگاه، دفن زباله در روستای انجیلسی بابل ممنوع است اما کسی دنبال اجرای این حکم نیست. متخصصان پزشکی نیز بر این باورند که شیرابه ها و ذرات به جا مانده از کوه زباله در طبیعت، عوارض سرطانی و بیماریهای گوارشی و پوستی نیز برای مردم به همراه دارد.

دیروز خبرگزاری ایرانا گزارشی در این خصوص تهیه کرد که میتوانید اینجا بخوانید:

https://irna.ir/xjNMfm

همزمان رسانه های مجازی بابل دست به انتشار خبری با موضوع اقدام دادستان این شهر در دفاع از حقوق عامه زدند. بر این اساس شهروندان در صورت مشاهده قنادانی که جعبه شیرینی را جزو وزن شیرینی محاسبه میکنند میتوانند به اداره تعزیرات شکایت کنند!

البته که قنادی ها حق ندارند جعبه شیرینی را با وزن شیرینی محاسبه کنند اما ادعاها و شعارهای ما باید با قدمهایی که بر میداریم مطابقت داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بستگی به عینکت دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۰ ق.ظ

جاسوس - عینک آفتابی - Man Whitewall - مدل کالا

 

یک زوج جوان البرزی که فقط سه سال با هم زندگی کرده اند کارشان به طلاق کشیده. نکته اینجاست که این دو علیه هم چهل پرونده در محاکم حقوقی و کیفری تشکیل داده اند! به نقل از فاضلی هریکنده ای رییس کل دادگستری استان البرز که به گمانم همشهری ماست: "این پرونده‌ها با عناوین مختلف از جمله، سرقت، ضرب و جرح، توهین و فحاشی، جعل، کلاهبرداری، شهادت کذب، مهریه، نفقه، دادخواست طلاق، جهیزیه و ... تشکیل شده‌اند."

اینکه به لیلی میگفتند لیلی؛ یعنی منسوب به لیل، به دلیل تاریکی صورت و سیاهی چهره اش بود. از مجنون پرسیدند این دختر سیاه و بی ریخت لایق این سطح عشق ورزیدن هست که کارت به جنون بکشد؟ جواب داد لیلی را از چشم من نگاه کنید که چه زیباست.

حرف درستی است. ما آدمها گاهی از چیزی خوشمان می آید عیب و ایرادها و نواقص و ضعفها را به راحتی نادیده می گیریم. بدمان که بیاید خوبی های طرف را هم به بدی تأویل می بریم. همه ما آدمها مستعد پیش داوری و خروج از انصاف هستیم. 

نکته دیگر اینکه نباید نقش بعضی وکلا را در این نوع پرونده سازی ها نادیده گرفت. دوستی داشتیم تعریف میکرد موقع طلاق خواهرش، وکیل آمد و گفت فلان قدر هزینه حق الوکاله برای پیگیری کار طلاق می گیرد. توافق کردند و کار شروع شد. بعد از مدتی کاشف به عمل آمد وکلای عروس و داماد با هم رفیق و هم دست هستند. هر دو با زمینه چینی و تشویق موکلان خود پرونده های جدیدی مثل توهین و تهدید و... را باز می کردند و به همین بهانه حق الوکاله بیشتری را برای دعاوی جدید می ستاندند.

امیدوارم هیچ وقت طلاق بین زن و شوهر یا جدایی بین دو دوست اتفاق نیفتد اما اگر کار به اینجا کشید به حرمت روزهای خوش و نان و نمکی که با هم خوردید مثل آدم و بی حاشیه از هم جدا شوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوست و دشمن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ

معیار تشخیص دوست از دشمن ملت – حزب کار ایران (توفان)

 

آن مامور گارد شاهنشاه که تا غروب روز 22 بهمن به سمت مردم شلیک میکرد که فردایش نمرد، او زنده است.

آن ساواکی که 25 بهمن یعنی سه روز بعد از پیروزی انقلاب در تهران دست به راهپیمایی ضد امام زد نمرده است.

آنهایی که در شهرها گرای مناطق پرتردد را برای بمبگذاری یا بمباران به دشمن می دادند زنده اند.

حجتیه ای ها نمردند. امتی ها نمردند. مارکسیست ها زنده ماندند. ملی گراها، توده ای ها، سلطنت طلبها، کومله و دمکرات و جدایی طلبان خلق عرب و ترک و کرد و بلوچ و ترکمن....

آنهایی که نزدیکانشان بخاطر قاچاق و ... اعدام یا مجازات شدند، حامیان فساد و هرزگی، شیعیان انگلیسی و ... لابه لای ما هستند.

به اینها اضافه کنید جماعتی که اساساً دنبال پول پرستی و لذت طلبی و عافیت جویی هستند و...

بعضی از اینها که اسم بردم با نظام رو در رو شدند و می شوند، دمشان گرم. دشمنی که روبرو بایستد مرد است. اما خیلی ها هم زرنگ بوده و هستند و خواهند بود. می آیند داخل متن نظام شبیه انقلابی ها می شوند به وقتش ضربه میزنند یکی اش اکبر طبری بود با سابقه گروهکی که هنوز هم حامیانی جدی در نهاد قضا دارد. دوستانش هم یکی یکی تبرئه شدند.

کتاب رعد در آسمان بی ابر که انتشارات یازهرا منتشر کرد، جایی می گوید اینهایی که ما از منافقین زدیم شبکه عملیات و تبلیغات بود، شبکه اطلاعاتشان منهدم نشد.

نظام زیاد دشمن دارد. اما بدترین دشمن، آن دست ناجوانمردانی هستند که در دستگاهها نفوذ کرده و با ظاهری موجّه به اعتبار نظام ناخن میکشند و وقتی مقابلشان بایستیم ماییم که انگ ضدیت با نظام خورده و باید به دادگاه برویم و به صد جا جواب پس بدهیم. پرونده مان خراب شود و نگذارند دیگر بچه هایمان هم به جایی برسند.

نظام در ماجرای مهسا امینی این تجربه را کسب کرد که چه بهتر علم مطالبه گری دست بچه های حزب اللهی عدالتخواهی باشد که یقه مسئولین را میگیرند اما هدفشاشن زدن نظام نیست بلکه با تصفیه نیروهای نفوذی درصدد تقویت حاکمیت هستند. با تمام وجود معتقدم آنهایی که حفظ میز را مهمتر از حفظ نظام دانسته و منتقد مسئولان را مخالف و ضد انقلاب جا زدند تا تریبون عدالتخواهی خاموش شده و پرچم مطالبه گری و نقد دست دشمن بیفتد از بارزترین مصادیق نفوذی دشمن در ارکان نظام هستند. نظام مبتنی بر اسلام، از ادای واجب شرعی نهی از منکر مردم نسبت به مسئولان هراس ندارد. از تجربه درس بگیرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دخترم مائده

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ

کتاب خاطرات واقعی دخترم مائده - نقد و نظرات درباره کتاب خاطرات واقعی دخترم  مائده - بهخوان

 

همین اول کار قبل از اینکه متن مرا بخوانی بگو الحمدلله. خدا را شکر کن حتی اگر فقیری، بدهکاری، بیماری، مستأجری، شوهر نداری، بدبختی باز هم بگو خدایا شکرت. همین که هستیم، نفس میکشیم، دور همیم، یک روز عادی را میگذرانیم، الحمدلله و البته هیچ نعمتی بالاتر از شکرگذاری نیست.

کتاب "دخترم مائده" خیلی اتفاقی به دستم رسید مثل سایر کتابهایی که اخیرا در وبلاگ معرفی میکنم. بن خرید کتاب از وزارت ارشاد شامل حالم شد و گشتم داخل سایت هر کتابی که ارزان تر بود و چاپ قدیم، خریداری کردم. هر کدام که خواندم نظرم را همین جا با شما دوستان وبلاگی به اشتراک گذاشتم. اما

این کتاب "دخترم مائده" که از قضا نویسنده اش یک دکتر فیزیوتراپ بابلی است بنام عباس غلامی از همه کتابهایی که این ایام خواندم متفاوت تر بود. اشکم را خوش انصاف در آورد آن هم نه یک بار و دو بار ...

ضمن احترام به دوستان همشهری خودم که در عرصه نشر زحمت میکشند اما چندباری حسرت خوردم که کاش این کتاب را یک ناشر حرفه ای تر با قدرت توزیع بالاتر منتشر میکرد. این داستان واقعی کاملا مستعد ساخت یک مستند و یا حتی فیلم سینمایی است به خصوص در شرایطی که شکر خدا همه شاهدان عینی زنده اند و حضور دارند و دسترسی به مدارک قابل بررسی و اثبات مدعا راحت تر است.

مائده دختر سیزده ساله نازنین و آفتاب مهتاب ندیده یک خانواده مرفه شمالی که خوشی زده است زیر دلشان و برای تنوع و رهایی از یکنواختی امکانات مترقی رفاهی، عزم اقامت به کشور دوست و برادر کانادا را دارند به ناگاه دچار نوعی سخت از بیماری سرطان میشود که هفتاد درصد مبتلایان به آن در طول درمان، جان شیرین خود را از دست داده اند.

دکتر عباس غلامی بخش هایی از رنجی که در آن مدت کشید را بر زبان قلم جاری ساخته و توصیف نموده طوری که چهارستون بدن آدم را به لرزه در می آورد. فیزیوتراپ همشهری ما که از قضا روحی لطیف و دلی نازک و عاطفی دارد مدتی البته از روزنه نور هدایت اهل بیت فاصله گرفته بود که به توصیه و تشویق خواهرانش دوباره به دامان معنویت و خلوتگاه آغوش حق بازگشت و مراد خویش را ورای تکاپوی اجتناب ناپذیر علم طب، از ساحت قدسی ملکوتیان طلب نمود تا آنکه دست عنایت خدا را دید و ...

چند سال پیش با دوست پزشک متخصصی در مشهد بحث میکردم. آن موقع که ما طلبه ها دریافتی مان از حوزه حدود هفتصد هزار تومان بود او ماهی پنجاه میلیون تومان به گفته خودش درآمد داشت. انواع امکانات مادی هم در اختیارش بود. میگفت شما چون فقیر هستید خدا را می پرستید. گفتم ما چون غنی هستیم پول را نمی پرستیم. میگفت چون نقص و نیاز را حس میکنید مثلا شفا میخواهید و... خدایی را برای خود ساخته اید. جوابش را دادم و البته این را هم گفتم حتی اگر چنین باشد بگذار همین مردم فقیر و نیازمند و ضعیف تکیه گاهی در عالم معنا داشته باشند، ناامید نمانند و ... پول و علم و قدرت و شهرت، حلّال همه مشکلات نیست.

دکتر عباس غلامی یک جایی از کتاب می گوید که در کنار همه تلاشهای درمانی به دعا هم پناه آورد. یک آدم معمولی به او گفت دعاها مثل تیرهایی هستند که از همه طرف پرتاب میشوند ان شاءالله یکی شان به هدف نشسته و اثر میکند. چقدر با این سخن آرام شد. از همه خواست برای دخترش دعا کنند. دعاها بالاخره اثر کرد. در روایات هم دعا را سلاح مومن دانسته و توصیه شده برای همدیگر دعا کنید که دعای غیر در حق انسان به اجابت نزدیکتر است.

کتاب دخترم مائده را بخوانید و با یادی از امام رضا، حسین بن علی و مولایمان ولی عصر در خلوت خود اشک بریزید. ما همه فقیریم و بدون خدا، هیچ. انسان ضعیف است حتی در مقابل یک پشه و یا یک ویروس بسیار کوچکتر از پشه؛ این از منظر مادی. از نظر معنوی هم که هر آن احتمال غفلت و گناه و سقوط از ما دور نیست. هر لحظه به یاد خدا باشیم دل در گرو کفایت او بسپاریم حتی در حد بستن بند کفش، خدا را در نظر داشته و حمایتش را طلب کنیم.

و البته همچنان معتقدم خدا کسی را اسیر دو جا نکند، دادگاه و بیمارستان؛ من از این دو بیزارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رفتار ناصالح با ملاصالح!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۹ ق.ظ

دانلود و خرید اینترنتی کتاب ملاصالح؛ سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی  در عراق | رضیه غبیشی | طاقچه

 

کتاب خاطرت ملاصالح، عجیب و عبرت آموز است که حتما خودتان میخوانید و درباره اش قضاوت میکنید.

یک نکته را دلم میخواهد از این کتاب برای شما بازگو و تحلیل کنم.

ملاصالح قاری هشت سال در زمان شاه، بیش از چهار سال در زمان صدام و دو سال در جمهوری اسلامی را در زندان گذارند که این مورد آخری بسیار غمبارتر و شکننده تر از دو اتفاق قبلی است زیرا توسط دوستان صورت میگرفت آنهم نا به حق و آلوده به وهم و تهمت.

وزارت اطلاعات و قوه قضاییه میتوانستند لااقل با این قرینه که اگر ملاصالح جاسوس و خائن بود دلیلی نداشت بخواهد به وطن برگردد و محاکمه شود و یا لااقل تا بازگشت اسرا و شهادت آنها درباره خدمت یا خیانت ملا، صبر کنند اما به صرف ظن به همکاری با حزب بعث، این روحانی مجاهد را دو سال به زندان انداختند و آبرویش را بردند و حکم اعدام صادر کردند و با دستبند و پابند تحقیرش نمودند و وضعی پیدا کرد که دل هر بیننده ای را به رقت می انداخت تا اینکه در نهایت با وساطتت علی فلاحیان که آن موقع معاونت دستگاه قضا را داشت و از دوستان دوره جوانی ملا بود و نیز پیگیری و تشر مرحوم ابوترابی که پس از آزادی از چنگال دشمن صورت گرفت، ملاصالح با روحی آسیب دیده از اتهام سنگین و فاقد مدرک خیانت و جاسوسی تبرئه گردید.

از زاویه دیگر اما میخواهم نکته مهمتری را مورد توجه قرار دهم. یک نفر میتواند به استناد واقعه تلخی که در همین کتاب میخواند، نظام را به ناراستی و ضعف و ستم متهم کند؛ اما همین که نظام اسلامی اجازه داد نقدی جدی نسبت به عملکرد مهمترین نهاد امنیتی کشور مجوز انتشار بگیرد یعنی برخلاف نظام های مستبد و سانسور گر عالم، دنبال اصلاح و تغییر رویه های غلطی است که با رویکرد اصیل حاکمیت دینی منافات دارد.

این روح نقد پذیری و کمال طلبی را باید به فال نیک گرفت و دعا کرد همه مسئولان با سعه صدر و بینش عمیق از نقدها و سخنان تلخ اما صحیح استقبال نموده و هیچگاه درصدد خاموش نمودن صدای منتقدان بر نیایند. اعتراض و انتقاد در چارچوب نظام اسلامی نه تنها منجر به ضعف و سقوط حکومت نمی شود بلکه پایه های حکمرانی را در دل و اندیشه ملت مستحکمتر می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روایت مرتضی قربانی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۵۴ ب.ظ

دانلود و خرید اینترنتی کتاب روایت مرتضی قربانی؛ جلد اول | امیر رزاق‌زاده |  طاقچه

 

کتاب خاطرات سردار مرتضی قربانی را خواندم. بعد از کتاب قطور خاطرات ماهاتیر محمد این دومین کتابی بود که در هفته های اخیر با دقت به اتمام رساندم. علتش هم اطلاعاتی بود که در کتاب عرضه می شد و نیاز داشت تا گاهی به عقب برگشته و با مروری مجدد، پازل آن را در ذهن تکمیل نمایم.

به دوستان راوی هم توصیه میکنم کتاب خاطرات مرتضی قربانی را حتما مطالعه کنند. این کتاب در تبیین ساختار عملیاتهای سه سال نخست جنگ توضیحات روان و مفیدی ارائه میدهد. البته به هر حال یک راوی و یک جبهه از جنگ در این کتاب محور قرار گرفته که ضرورت تکمیل آن از طریق مطالعه آثار مشابه قابل کتمان نیست.

این کتاب گویا قرار است در مجلدات دیگر نیز ادامه پیدا کند. مرتضی قربانی هم وعده داده که با قلم خودش هم درصدد نگارش خاطراتش از دفاع مقدس است که بی صبرانه منتظر انتشار آن می مانم.

مرتضی قربانی اگر چه اصفهانی است اما با توجه به تعلق لشکر 25 کربلا به مازندران، نزد بچه های شمال شناخته شده تر از خود اصفهانی هاست. او بین رزمندگان قدیمی مازندران محبوبیت ویژه ای دارد هر چند طیف جدید شاید دلشان با او صاف نباشد.

آقا مرتضی قهرمانی بزرگ و ماندگار در تاریخ این مرز و بوم است که طعم تلخ غربت را در تقسیم بندی های جفاکارانه حزبی و جناحی به وفور چشیده اما به رغم همه کم لطفی ها همچنان پای انقلاب و امام و آقا محکم ایستاده است.

برایم جالب و عبرت آموز بود وقتی شرح رشادت و مظلومیت نیروهایش در اطراف نهر عرایض و پل نو به عنوان گلوگاه فتح خرمشهر را بازگو می کرد. خودش نیز به خط آمده بود و در شدیدترین آتش سپاه دشمن مقاومت ورزید و عقب ننشست، پیش تر در غرب شوش و بستان و آبادان و... نیز بارها تا مرز شهادت و جانبازی پیش تاخته بود اما بعد از آن همه فداکاری که منجر به آزادی شیرین و تاریخی خرمشهر و بستان و سوسنگرد و ... شد عده ای که دور از کوران حوادث در گوشه دنج و راحت شهر بر تخت عافیت تکیه داده بودند او را زاویه دار با نظام و امام معرفی نموده و دنبال حذفش از سپاه و جنگ بودند. به راستی حذف چنین سربازانی به نفع کدام جبهه تمام می شد، دوست یا دشمن؟! امیدوارم روزی قدر آدمهایی که به جای حرف با عملشان پای اسلام ایستاده اند بیشتر شناخته شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی یک جنایت عجیب در تهرانپارس

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ

انتشار کلیپ دلخراش پای پلیس را به «آدم ربایی » باز کرد

 

کلیپ شکنجه وحشتناک یک جوان 25 ساله از ماجرایی عجیب پرده برداشت.

مجید، برای کار از سوی دوستانش به کارگاهی دعوت شده بود که دریافت آنجا مخفیگاه تولید مشروبات الکلی است.

او قصد انصراف از این کار را داشت که توسط سه نفر در کارگاه زندانی و مورد شکنجه قرار گرفت.

هشت شبانه روز دستها و پاهای او را به حالت فیتیله پیچ بستند و بدترین شکنجه ها از ضرب و شتم با کمربند و مشت و لگد تا کشیدن چاقو را بر بدن او وارد آوردند. او مدتی بعد در حالی که تا یک قدمی مرگ رفته بود آزاد شد. در این مدت هر روز ده تا پانزده نفر از دوستان آن سه نفر به محل نگهداری وی آمده و وضعیت رقت بار مجید را تماشا می کردند و بعضی هایشان مشت و لگدی هم حواله اش می نمودند. ماجرا دو سال بعد با انتشار این فیلم آزار دهنده، کشف گردید و  ضاربان شناسایی و دستگیر شدند.

چند نکته مهم را باید در این اتفاق مورد بررسی قرار داد.

بعضی آدمها چقدر می توانند وحشی باشند که هر جنایتی را با هم نوع خود انجام داده و احساس عذاب وجدان نکنند.

آنهایی که هر روز به محل نگهداری جوان محبوس می رفتند چقدر بی تفاوت از کنار شکنجه و آزار یک انسان عبور کردند.

این افراد آدمهایی خلاف کار بودند که با تولید و توزیع مشروبات الکلی به تجارتی نجس و کسب و کار حرام روی آوردند. مطمئن باشید چنین افرادی با این سطح از توحش در اغتشاشات اخیر که به زعم آشوبگران، نظام را در آستانه فروپاشی قرار داده و طبعا با از بین رفتن نظام، آزادی های حیوانی مطلوب آنها رونق می گرفت، نیز دخالت داشتند. 

تصور کنید چنین افراد متوحشی که به دوست و همکار خود رحم نکرده و بدترین رفتار ناجوانمردانه را در قبال او انجام میدهند دستشان به یک بسیجی تنها و بی دفاع برسد چه بر سر او خواهند آورد؟ البته نمونه هایی از این خوی حیوانی جماعت سگ باز و عرق خور را در شکنجه ددمنشانه شهدای مظلومی چون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و... شاهد بودیم.

نکته آخر اینکه چرا جوانی که اینطور مورد آزاد و شکنجه قرار گرفت حتی پس از آزادی و نجات از دست آن سه یاغی، حاضر نشد به قانون اعتماد کرده و اقدام به شکایت نماید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فیلترها گاهی گشاد می شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۳۸ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-23-03_6j4o.jpg

 

اول این خبر را بخوانید:

♦️دیروز مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بابت ارتکاب جرائم ارتشاء، اختلاس و نگهداری مشروبات الکلی بازداشت شد

🔹توجه شمارا جلب می‌کنم به تابلویی که مدیرکل به بالای سرش زده است. جمله‌ای از شهید حاج قاسم سلیمانی: شرط شهید شدن شهید بودن است.

🔹و لعنت بر چنین مدیر بیشرف و منافقی که کلامی را به اتاقش زده و هرروز مقابل چشمانش هست ولی خودش خلاف آن را ‌انجام می‌دهد! یقین دارم شهدا و حاج قاسم عزیز یقه تورا بخاطر این خیانت در قیامت خواهند گرفت.

🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b

 

از بچه های اطلاعات سپاه مازندران و ریاست دادگستری استان و دادستان مرکز که نشان داده اند در برخورد با دانه درشتها اهل مماشات نیستند تشکر میکنم. اما یک سوال اساسی دارم از استاندار مازندران که خودش یک شخصیت امنیتی است: چرا در حالی که یک نیروی جوان بسیجی متعهد و متخصص به صرف عدم وابستگی جناحی به جریانهای قدرت و یا سابقه انتقاد و امر به معروف نسبت به مسئولان از رشد در سیستم اداری باز می ماند اما فردی با ظاهرنمایی و اتصال به کانونهای قدرت میتواند در رده مدیر کل یک استان بالا رفته و زد و بندها و ارتکاب جرایمش چون نگهداری مشروبات الکلی! تا مدتها از نگاه نهادهای نظارتی دور بماند؟

نهادهایی که موظف به بستن تنگه احد نفوذ به نظام هستند حواسشان باید بیشتر به افراد وابسته جناحها باشد مباد که مثل این فرد باز هم در میان مسئولان استانی و شهری و کشوری وجود داشته باشند.

راستی به رغم افشاگری های مستند رسانه ها کسی نمیخواهد پیگیر چرایی و چگونگی واگذاری غیر معمول و خلاف قانون اراضی و تخلفات در قرارداد ساخت پروژه مخرب پتروشیمی میانکاله باشد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با اعتماد مردم بازی نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-24_15-16-50_33i9.jpg

 

رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بانیان وضع موجود اگر بی اخلاقی کنند، تخلفاتشان را اعلام می کنیم!

یعنی اگر بی اخلاقی نکنند و کار به کار شما نداشته باشند شما هم کاری به کارشان نخواهید داشت؟

یادم است وقتی فتنه بنزین بلند شد نوشتم قطعا کسانی که به بانکها و اموال عمومی تعرض میکنند مصداق اوباشند و باید با آنها برخورد شود اما اوباش تر از آنها مسئولانی هستند که سرمایه های ملت را در بورس و ... دود میکنند، چرخ اقتصاد و تولید و هسته ای را از کار می اندازند، اقوامشان را با رانت سر کار می آورند، حقوقهای نجومی می گیرند، گرهی از کار مردم باز نمی کنند، همه پروژه های عمرانی مملکت را تعطیل می کنند و...

آن موقع آقایان میگفتند به صلاح نیست رییس جمهور یا حتی وزیری استیضاح شود؛ بعدا به اتهامات آنها رسیدگی میکنیم.

این بعدا هم هیچ وقت از راه نرسید. الان آقایان مدلی صحبت میکنند که رنگ و بوی باج خواهی دارد. اگر بی اخلاقی کنند تخلفاتشان را اعلام میکنید؟!!

یعنی تخلفاتشان مصداق بی اخلاقی نبوده؟ یعنی منافع مردم اصلا مهم نیست فقط به حزب و دسته شما نباید گزندی برسد؟ راستی مملکت قوه قضاییه و مدعی العموم ندارد؟ بعد از گذشت نزدیک به دوسال از عمر دولت قبل قرار نیست به این تخلفات که صرفا جنبه آتوی رسانه ای گرفته رسیدگی شود؟ مردم میتوانند در احقاق حقوق عامه به شما اعتماد کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون بی قانون!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۰۲ ب.ظ

photo_2022-12-23_16-50-46_5ud.jpg

 

از نخستین روزهای آغاز اغتشاش، شرکت مخابرات در تصمیمی غافلگیرانه اقدام به افزایش غیرقانونی نرخ آبونمان مشترکان تلفن ثابت نمود. تعدادی از نمایندگان مجلس به این موضوع اعتراض کردند، شورای رقابت بابت این اقدام خودسرانه شرکت مذکور به قوه قضاییه شکایت برد، حالا هم که سازمان بازرسی کل کشور نامه زده و اعتراض کرده ...

سه ماه است اهرمهای نظارتی درصدد اصلاح رفتار غیرقانونی یک نهاد رسمی هستند اما تا به حال زورشان قد نداده است. من هم موافقم و در این مدت بارها نوشته و گفته ام که هر نوع مطالبه گری و اصلاح باید از طریق مجاری قانونی دنبال شود اما محض رضای خدا کاری کنید مردم باور کنند سازمانهای نظارتی، خاصیتی هم داشته و می توانند در ازای منابعی که از بیت المال صرف میکنند از حقوق مردم دفاع نمایند. این همه میگویید میخواهیم از سوت زنی ها حمایت کنیم. خوب بسم الله، اینجا دارد تخلفی آشکار صورت میگیرد و کسی هم گوشش به حرف مردم بدهکار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متنی خوب از داوود مدرسی یان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۹ ق.ظ

mobarezeh-ba-fesad

 

🔴 ‏درگیری اصلی اینجاست!

🔹محکومیت ‎#وحید_اشتری در موضوعات ‎#سیسمونی_گیت، آقازاده منتظری دادستان کشور، داماد شمخانی و ‎#سرباز_بابلی در واقع انتقام طبقه قدرتمند، سرمایه‌دار، پرخور و برنده‌ی جامعه از جریان عدالتخواهی و حامی طبقه مستضعفین است. به نظر من درگیری اصلی و مسئله اصلی جامعه این است.‏

🔸بارها گفتیم اعتراضات و اغتشاشات اخیر در کشور، بسترها و ریشه‌هایی داشته که باید آنها را ببینیم. ام‌المصائب کشور، تبعیض و بی‌عدالتی است؛ ابربحران جدی جمهوری اسلامی این است. سیاست‌های تبعیض آلود اقتصادی، سیاسی، منطقه‌ای و بین‌استانی، آموزشی، درمانی و ... جامعه را به دو طبقه تبدیل کرده است.‏

🔹یک اقلیت که بالای ۸۰ درصد معوقات بانکی متعلق به آنان است، ثروت‌های هزارمیلیاردی، خانه‌ها و خودروهای آنچنانی و یک اکثریتی که به دو طبقه متوسط و ضعیف تبدیل شده. این سبک زندگی، طبقه اشرافی از مدیران و سرمایه‌سالاران و اقشار بوجود آورده که اتفاقاً هیچ پایبندی به نظام سیاسی ندارد!‏

🔸و توده‌هایی که سال‌هاست از وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ناراضی شده‌اند. قریب 20 میلیون بیکاری نسبی، 40 درصد مستاجر، 38 درصد زیر خط فقر نسبی، حدود 18 میلیون نفر حاشیه‌نشین وسایر آمارهای خطرناک که کشوررا به جد تهدید می‌کند. این‌ها زخم‌های عمیقی است که اینروزها نتیجه‌اش را دیده‌ایم.‏

🔹این روزها می‌بینیم چگونه دشمنان دیرینه ایران و اسلام، دندان تیز کرده و با تجهیز تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان خیابان‌ها را ناامن کرده‌اند و بخشی از نوجوانان و جوانان وطن را چگونه برای فروپاشی کشور فریب داده‌اند! در این میان هم برخی از اصلاح ناامید و دست به خشونت زده‌اند.‏ این زخم‌ها و عقب‌افتادگی‌ها منجر به این شده تا برخی را به لجبازی با ارزش‌های الهی و احکام اسلام هم بکشاند. 

🔸سالهاست جوانانی در سرتاسر کشور، با دغدغه پای کار آمدند تا از امثال علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بپرسند: این همه ثروت را خودت و فرزندانت و دامادت ‎#از_کجا_آورده‌اید؟‏ و شجاعانه از امثال منتظری، دادستان کشور بپرسند که درباره ماجرای بیمه پرسنل قوه قضائیه با هزینه چندده و چندصد میلیاردی توضیح دهد که چرا این رانت میلیاردی برای شرکتی در نظر گرفته شده که دختر جناب‌شان نائب رئیس هیئت مدیره آن است؟ و چرا برخی امورات را به پسرش واگذار کرده؟!‏

🔹جوانانی که محکم از محمدباقر قالیباف بپرسند نقش وی در ماجرای ‎#هولدینگ_یاس و ‎#املاک_نجومی چیست و چرا وی را محاکمه نمی‌کنند؟ اگر بی‌گناه است در یک دادگاه شفاف و علنی معلوم شود!

🔺والله نارضایتی بالای ۹۰ درصد جامعه، مسئله حجاب و همجنس‌بازی نبود و نیست و مسئله اصلی همین دردهاست!‏

🔹البته من از سکوت برخی دوستان عدالتخواه در ماه‌های اخیر ناراحتم و انتظار داشتم جبهه‌بندی بین المللی و داخلی را ببینند. مستکبران و اشرار جهانی وطبقات سرمایه‌دار و اشراف داخلی که از انحصار و رانت وتبعیض به این جایگاه رسیدند در ماه‌های گذشته، رسماً برای فروپاشی ایران تلاش کردند.‏ در ماه‌های اخیر برخی جریانات سیاسی که بیشترین سال‌ها در رئوس قدرت بودند، دولت‌ها و مجالس را در اختیار داشتند، هنوز هم در صنایع مادر و نفت و فولاد و پتروشیمی‌ها حاکمند و بصورت حزبی و پادگان‌ها عناصر حزبی خود را در این جاها استخدام و مدیر کرده‌اند، نانجیبانه شمشیر برکشیدند!‏

🔸و شاید به یک سوژه موضوعی یا ادبیات بچه‌های عدالتخواه نقد داشته باشیم اما معتقدم این بچه‌ها، دست گذاشته‌اند روی مسائل اصلی و جدی کشور؛ بدون دعوت به خشونت، بدون اینکه بخواهند نظم جامعه را برهم بزنند با حفظ ماهیت اسلامی و هویت ایران و مرزبندی با دشمنان، دنبال اصلاح از درون بوده‌‌اند.‏

🔹این برخورد تند برخی عناصر قضایی با وحید اشتری را به همه مسئولین و موثرین و قضات قوه قضا و سیستم امنیتی تعمیم نمی‌دهم اما معتقدم این برخوردها کار همان جریانات طبری مسلکِ حامی طبقه سرمایه‌دار وبرنده جامعه است و هدفشان هم ناامیدی جریانات مختلف عدالتخواهی است.میخواهند ناامید کنند.‏

🔸امروز مطالبه همه ما، ورود شخص رئیس قوه قضائیه جناب اژه‌ای به این پرونده‌هاست. این احکام ناعادلانه است. به جهت حقوقی و قانونی ایرادات جدی دارد و زمینه اِعمال سلایق سیاسی را در احکام قضایی بیشتر فراهم می‌کند. امیدواریم جناب اژه‌ای با درخواست اعاده دادرسی موافقت نماید.


✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته اقتدار قضایی در برخورد با گردن کلفتها!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۱ ب.ظ

حمله دادستان کل کشور به مولوی عبدالحمید/ بنده امروز پای فیلتر کردن‌ها ایستادم و خیلی فحش خوردم

 

دادستان کل کشور در جلسه پرسش و پاسخ با طلاب در قم:

آن زمانی که حضرت آقا فرمودند شبیخون فرهنگیست، مسوولین فضا را رها کردند، آن زمان که فرمودند فضای مجازی، باز شاهد رهایی بودیم؛ در دولت قبل بزرگ‌ترین خیانت دولت قبل، همین سرپیچی از دستور آقاست. ما فریاد زدیم اما به نتیجه نرسیدیم چون تمام اختیارات به دست بنده نیست. بنده به عنوان دادستان کل، برای مسوولینی که مرتکب این تخلفات شدند، پرونده تشکیل دادم، ثبت هم شد ولی این که رسیدگی نشده، من نمی‌توانم علت این مسأله را عرض کنم!!

 

در مورد بورس هم با توجه به مسؤولیت بنده در شورای عالی بورس باید گفت که اگر عرض کنم که در این شورا چقدر فریاد زدم اما آنجا ترکیب شورای عالی بورس طوریست که اعضای بورس اکثریت هستند و بنده فقط یک رأی دارم و هشدار و تذکر دادم که این خیانت‌ها دارد انجام می‌شود و رونوشت آن پرونده‌های تخلفات را برای مقامات عالی هم ارسال کردم. منتهی شرایط کشور به گونه ایست که گاهی از اوقات اقتضا می‌کند ما دفع افسد به فاسد کنیم!!

 

حجت الاسلام والمسلمین منتظری اظهار کرد: امروز ما به لحاظ این که با دشمنان خارجی رو به رو هستیم که اینگونه جنگ‌های ترکیبی را برای ما تشکیل دادند، ناچاریم از بعضی مسائل فعلاً بر اساس مصالحی که بزرگان تشخیص می‌دهند، اغماض و چشم پوشی کنیم!!

 

وی خطاب به حوزویان گفت: در خصوص مساله بدحجابی فریاد بزنید و مطالبه کنید. در سخنرانی‌ها، در مقاله‌ها و در مصاحبه‌ها مطالبه کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعله آقای اژه ای، عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۷ ق.ظ

photo_2022-11-02_10-13-09_4vm5.jpg

 

دیروز این جمله ریاست قوه قضاییه بازتاب گسترده ای در سطح رسانه ها داشت: "با عدالت اجتماعی مورد انتظار فاصله داریم."

عدالت طلبی و مطالبه گری از تأکیدات مستمر مقام معظم رهبری بوده که اجرای آن می توانست سهم بسزایی در اصلاح امور و کنترل خشم و بدبینی لایه هایی از جامعه داشته باشد؛ اما مسئولان در عمل ثابت کردند که از این واژه هراس فراوانی دارند.

غیر از آقای اژه ای که حالا در دوره آشوب به این خلاء آزاردهنده اشاره کرده، تنها مقام معظم رهبری بود که چنین با صراحت اما در دوره آرامش و ثبات و امنیت با جدیّت گوشزد نمود: "باید اذعان کنیم که در دهه‌ی پیشرفت و عدالت، نمره‌ی مطلوبی در باب عدالت به ‌دست نیاورده‌ایم."

در سالهای اخیر هر جا علم عدالتخواهی برافراشته شد اغلب مسئولان گارد گرفتند و به انحای مختلف از پرونده سازی تا تخریب رسانه ای و حتی دوگانه سازی بین عدالت و نظام اسلامی درصدد تخریب این عنوان برآمدند.

تعارف که نداریم باید اذعان داشت مسئولان از شنیدن واژه عدالت، کهیر می زنند و در رفتار خود ثابت کرده اند حتی اگر تحمل انتقاد و فحاشی مخالفان نظام و اسلام را داشته باشند تحمل نقد عدالتخواهان را نداشته و به هر وسیله ای درصدد حذف آنان بر خواهند آمد. علت هم کاملا مشخص است. عدالت طلبی، مشروعیت حضور بعضی صاحب مسندان را زیر سوال میبرد. مسئولان این گونه می پسندند که در هر حال و وضعیتی که به سر می برند باز هم مصداق عدالت ورزی شمرده شده و مورد تحسین قرار بگیرند حتی اگر حقوق نجومی بگیرند، زندگی لوکس و تجملاتی داشته باشند، فرزندانشان را برای کار و تحصیل و زندگی به خارج بفرستند، اقوامشان یا معافیت از خدمت بگیرند یا سربازی را در بهترین نقاط ممکن بگذرانند، در فک و فامیل و دوستانشان جوان بیکار پیدا نشود، نزدیکانشان به مفاسد مالی و اخلاقی مبتلا باشند، رانت خوار باشند، در عرصه مدیریت و مسئولیت خود دستشان خالی بوده و عملکرد قابل دفاعی نداشته باشند و....

البته ممکن است عده ای این وسط از واژه عدالت سوءاستفاده کرده و غرض ورزی های سیاسی و باندی خود را تحت لوای آن مخفی نگاه دارند اما آیا سوءاستفاده عده ای از نام اسلام باعث می شود ما از اساس دور اسلام خواهی را خط بکشیم؟

آقایانی که به واسطه شبکه های رسانه ای نفتی و بودجه های مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ روانی دشمن و جهاد تبیین، به جای ترویج احکام و مبانی اسلام و انقلاب در صدد حفظ موقعیت خویش و خوش خدمتی برای صاحبان قدرت بوده و تخریب حرکتهای عدالتخواهانه را رسالت خویش می دانند این عبارت مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را نصب العین قرار دهند: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه‌ی مشروعیت ماست".

آقایان مسئول در جمهوری اسلامی! آقایان ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، فرمانداران و ....! مردم تبعیض را می بینند. مردم خیانت بانکها به مستضعفان را مشاهده می کنند، شکاف طبقاتی برای همه مشهود است، بدرفتاری بعضی مسئولان و ماموران با مردم بر کسی پوشیده نیست، بیکاری و فقر تنها برای مردم است، بی عدالتی در نظام آموزش موج می زند، خودروسازی نماد چپاولگری است و...

همین قوه قضاییه که معروف به دستگاه عدلیه است گاه از اجرای عدالت فاصله می گیرد. مردم میبینند رسیدگی به جرم و خطای آدم بی کس و کار و محروم و ضعیف با نحوه رسیدگی به جرایم از مابهتران تفاوت دارد. کلبه روستایی جنگل نشین در فصل سرما ویران میشود؛ اما در همان محدوده از ویلای غیرمجاز صاحبان مکنت چشم پوشی می گردد.

از این دست مثالها یکی و دوتا نیست. دشمن هم از فاصله ای که با عدالت اجتماعی مورد انتظار ایجاد کرده ایم حسابی استفاده می کند. دوستان هم غفلت و تنبلی و سکوت می ورزند. مسئولان هم آمران به معروف و ناهیان از منکر را طرد و گاه زندانی می سازند تا راه بر بی عدالتی همچنان هموار بماند.

از آقای اژه ای تشکر میکنم بایت همین مقدار شهامتی که به خرج داد و حقیقتی تلخ را واگویه کرد اما مرور زمان باید ثابت کند عملکرد مسئولان عالی نظام با فعالان مجازی در یک سطح قرار ندارد. توقف در صرف سخن و انتقاد را مردم معمولی هم می توانند انجام دهند اما برنامه ریزی برای برون رفت از این شرایط و حرکت به سمت ایجاد دولت اسلامی (نظام دیوان سالار متناسب با اهداف دین و کشور) وظیفه سنگین مسئولان به خصوص در سطوح عالی نظام است.

بسم الله، این گوی و این میدان. پای دغدغه هایتان بایستید و نواقص و ضعفها را برطرف سازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مواظب نفوذی های قضایی باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۲۶ ق.ظ

نفوذ دشمن

 

در همه نهادها قطعا افرادی حضور دارند که به مبانی و اهداف انقلاب اعتقادی ندارند و تنها با ظاهرنمایی و فریبکاری و رابطه توانسته اند به سطحی از جایگاه اداری نفوذ نمایند.

این افراد به طور معمول از این که باعث ضربه به مردم و نیروهای انقلابی شوند ابایی ندارند و با حفظ ظاهر و در لوای قانون سعی در ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در بین جوانان مومن دارند.

نمونه هایی را قبلا در خصوص عملکرد بعضی عناصر مشکوک انتظامی (فتا) و قضایی عنوان داشته ام.

در جریان اغتشاشات اخیر گاه شنیده می شود کارمندی در دفتر قاضی تلاش میکند با استفاده از نفوذ و تجربه و لابی خود باعث رهایی یا تخفیف مجازات عناصر آشوبگر و حتی طلبکاری و شکایت آنها بر ضد ماموران و ضابطان با طرح ادعاهای کذب شود که ثمره آن جز آزار روحی و شخصیتی عناصر زحمت کش و مخلص و جری تر شدن جریان آشوبگر که توحشی کم نظیر را در سطح جامعه خلق کرده اند، نخواهد بود.

مسئولان دادگستری و حفاظت اطلاعات قوه بیش از پیش باید مواظب عملکرد بعضی کارکنان بی اعتقاد و مشکوک خود باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاید شکایت از عباسی به نفعتان تمام نشود

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ

 

اوایل روی کار آمدن دولت روحانی، حسن عباسی کتابی نوشت و در فضای مجازی منتشر کرد با نام تماس درباره سوابق مشکوک روحانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب که در بخشی از آن به ارتباط و دیدار وی با یکی از عناصر مطرح سرویس جاسوسی موساد نیز اشاره گردید.

حسن روحانی از او به اتهام نشر اکاذیب شکایت کرد اما عباسی مدارکی در دادگاه نشان داد که توانست از این اتهام مبرا شود. از آن پس بود که نیروهای انقلابی با دستی پرتر یقه شورای مصلحت اندیش نگهبان را گرفتند که با چه مجوز شرعی آدم مشکوکی در قامت حسن روحانی را در سال 92 برای تصدی مسئولیت خطیر ریاست جمهوری حائز صلاحیت تشخیص داد در حالی که بهترین فرزندان این مرز و بوم مثل باقری لنکرانی و محمدمهدی زاهدی و سعیدی کیا و متکی و ... که لااقل چیزی از حسن روحانی کم نداشتند را رد صلاحیت نمود؟ دردآورتر آنکه حسن روحانی به رغم اشتهار در عدم اشراف بر احادیث و مبانی دین که اشتباهات فاحشش بارها باعث تمسخر وی در محافل علمی و حوزوی گردید از سوی شورای نگهبان بدون آزمون بعنوان مجتهد تاییدیه گرفت و وارد مجلس خبرگان شد اما اساتید مسلّمی چون آقاتهرانی که سالها در قم کرسی تدریس سطوح عالی داشت و نیز سقای بی ریا و ... رد صلاحیت شدند.

این روزها که بحث شکایت فدراسیون فوتبال از حسن عباسی بابت زیرسوال بردن تقیّد دینی و اخلاقی و خانوادگی بعضی فوتبالیستها مطرح شده خواستم با یادآوری آنچه در دادگاه کتاب تماس گذشت این هشدار را به فدراسیون مربوطه داده باشم که ضمن تأکید بر اخلاق مداری و تدین شماری قابل توجه از ورزشکاران اما واقعا اثبات لاقیدی بعضی فوتبالیستها کار دشواری نیست و چه بسا جز آبروریزی بیشتر برای این جماعت و مدافعانشان دستاورد دیگری نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حکم داماد امام جمعه بابل را صادر کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۰ ب.ظ

بازداشت شهردار بابل ! + علت

 

بعد از دستگیری چند نفر از اعضای شورای وقت و کارکنان و پیمانکاران شهرداری بابل که از سر و سرّ داران و همنشینان گعده های خصوصی شهردار وقت بودند و تشکیل پرونده تخلفات مالی و اقتصادی و مدیریتی برای آنها، زمزمه دستگیری احتمالی شهردار نیز بر سر زبانها افتاد.

پادوهای او - که داماد امام جمعه بود و در انتخابی عجیب از سوی شورای حاشیه ساز شهر، بدون رقیب، بدون حضور در شورا و بدون ارائه برنامه و بدون تخصص و تجربه مرتبط برای تصدی این جایگاه انتخاب گردید- با پیش دستی تلاش نمودند دستگیری و بازداشت احتمالی وی را دعوای ناسیونالیستی یک دادیار ساروی با مردم بابل! و در مرحله بعد، انتقام گیری و پرونده سازی ضابطان وابسته به یکی از نهادها تلقی نمایند.

پدر خانم وی اما زیر فشار افکار عمومی، بیانیه ای صادر کرد و اگر چه موضع مخالفی با تشکیل دادگاه رسیدگی به اتهامات او اتخاذ نکرد اما داماد خود را با صراحت، فردی خدوم و انقلابی و پاکدست دانست.

برخی عناصر اردوگاه اصلاحات که بعضا پرونده قضایی نیز داشتند با تعجب مدعی میشدند که محال است دستگاه قضا به اتهامات فردی با چنین سطحی از وابستگی که پله های ترقی را یک شبه طی نموده برخورد نماید و...

به رغم همه فشارها که با به خط شدن تمامی همپالکی ها اعم از بستگان و وابستگان ذی نفوذ و بعضی روحانیون ساده لوح صورت گرفت و دفاع تلویحی سایت نماز جمعه و ... شهردار وقت بالاخره به زندان افتاد؛ هر چند با سفر رییس وقت دستگاه قضا به استان و ارائه طومار بعضی حضرات، در نهایت با استعفای از شهرداری آزاد گردید.

پرونده وی اما با گذشت حدود دو سال همچنان در جریان است و نتیجه ای از آن به بیرون مخابره نشده است. شنیده های غیر رسمی حاکی است فشارهای بیرونی و درونی دادگستری به قاضی شجاع پرونده جهت تأثیرگذاری و ایجاد ضعف و تخفیف و... دست اندازهایی را برای صدور حکم نهایی ایجاد نموده است.

مردم حق دارند دچار شبهه و ابهام شوند که آیا در رسیدگی به پرونده اتهامات یک شهروند عادی هم همینقدر تسامح و فرصت سوزی وجود خواهد داشت؟ اساسا چرا متهمان دانه درشت شهر که پرونده های اقتصادی شان گاه در سطح رسانه ملی نیز مطرح گردیده لااقل از باب پرهیز از موضع تهمت، نه تنها طرد و منزوی نگردیده اند بلکه همنشین پدران معنوی و مادی شهر قرار می گیرند و ...

در وانفسای فتنه کور جدید منافقان و بدخواهان، برخورد قاطع با تخلفات و اتهامات نورچشمی ها از سوی دستگاه قضا گام بزرگی در جلب اعتماد مردم نسبت به سلامت نظام و خنثی سازی توطئه رسانه ای بوقهای اغواگر اجانب و رفع غبارآلودگی از فضای جامعه تلقی خواهد شد.

دادگستری استان مازندران یکبار دیگر باید نشان دهد که چه در برخورد با اغتشاشگرانی که نظم و قوانین جامعه را نادیده انگاشتند و چه در مواجهه با یقه سفیدهای بالا نشین و صاحب نفوذ، اصل و معیاری جز اجرای عدالت و دفاع از حقوق عامه نداشته و هیچ نوع تبعیضی را در این مسیر روا نمی داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مظاهر گناه برخورد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۰۳ ق.ظ

روزه خواری در ملأعام

 

بسم الله الرحمن الرحیم
برسد به دست مسئولان قضایی و انتظامی و ... شهرستان بابل
بدون هیچ مقدمه و موخره ای، صاف و پوست کنده از شما می خواهم دقایقی از پشت میز مبارکتان بیرون آمده و در سطح شهر دارالمومنین قدم بزنید.
بعید می دانم وضعیت روزه خواری علنی عده ای، دلتان را به درد نیاورد.
اما دل آدم آن جا بیشتر به درد می آید که به رغم وجود نهادهای مختلف انتظامی و پایگاه های بسیج و ... هیچ کس انگار متولی انجام یک تذکر خشک و خالی به این افراد هنجار شکن نیست.
در حالی که در کشورهای مختلف اسلامی، جرایم سنگینی برای هتک حرمت ماه خدا در نظر گرفته اند زشت است که در جمهوری اسلامی، حتی یک تذکر لسانی هم به افراد لا ابالی داده نشود.
نیک می دانید که حفظ ظواهر جامعه اسلامی به منظور تقویت روحیه ایمانی اجتماع و منع از تجرّی و عصیان، امری ضروری و بایسته بوده و از این باب، حتی کسانی که با عذر شرعی مجاز به ترک عمل عبادی روزه هستند حق روزه خواری علنی در مقابل چشم عموم را ندارند.
جالب آن که در بعضی کشورهای غربی، با توجه به فرهنگ سازی صورت گرفته، بسیاری از غیر مسلمانان نیز به احترام روزه داری مردم مسلمان، در محله و مناطق سکونتی متعلق به آنان از خوردن و آشامیدن علنی پرهیز می نمایند.
در دیار ما اما نه فرهنگ سازی لازم برای رعایت شئون انسانی و اسلامی صورت گرفته و نه از انبوه پایگاه های بسیج و کلانتری ها و ... حرکت خاصی برای برخورد با هنجارشکنی دیده می شود.
از دادستان بابل انتظار می رود، ضابطان و مأموران انتظامی و بسیج را بیش از گذشته ملزم به دقت در انجام وظایف خود نموده و اجازه ندهند که ترس از گناه و عصیانگری در سطح جامعه از بین برود که در این صورت نتیجه ای جز عادی سازی سایر ناهنجاری ها و قبح شکنی از احکام الهی عاید مسلمین نخواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداقوت به بر و بچه های حزب اللهی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۱۸ ق.ظ

از رسوایی اعضای شورای شهر تا دستگیری شهردار

 

یک هفته تک سنگین رسانه های انقلابی بابل باعث عقب رانده شدن جریان ظاهرالصلاح حامی شهردار بازداشتی به پشت خاکریزهای تدافعی بستگان وی گردید.

این جریان برای اثبات اعتدال و حسن نیّت خود در دفاع از مسئولان دیگر، ناچار به پذیرش حقانیت نهاد قضا در ورود به پرونده تخلفات شهرداری شد که این رویداد منجر به ایجاد چتر امنیت روانی و مصونیت مسئولان پرونده از جنگ روانی احتمالی حامیان قبیله ای شهردار به خصوص در بدنه روحانیت گردید.

خط عملیاتی رسانه های انقلاب بابل هفته ای پرشور و تاریخی را پشت سر گذاشت و با حفظ برتری نسبت به جریان متزلزل و کمرنگ رسانه های حامی فساد به کمک دستگاه قضا در اجرای عدالت شتافت.

پیش بینی می شد با توجه به وابستگی بعضی متهمان پرونده تخلفات شهرداری به جریانی خاص که شهر را ملک طلق خویش دانسته و منفعت طلبی و باندبازی خود را در راستای یاری انقلاب تفسیر می نمودند موجی سهمگین از حملات رسانه ای تحت لوای "خود نظام پنداری" بر ضد دادگستری استان به راه بیفتد که شکر خدا این خطر با پیش دستی و هجمه سنگین رسانه های مستقل انقلاب خنثی گردید.

هنوز هم بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار باورشان نمی شود که نظام عدل اسلامی در برخورد با تخلفات حامیان خود به خصوص در میان قبیله ای صاحب نفوذ و قدرت نیز بی توجه به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های من درآوردی وارد عمل شده و شهردار جوان بابل را که به زعم کانون های قدرت، امید آینده سیاسی جریان حاکم بر شهر تلقی می شد به زیر تیغ عدالت کشانده است.

شهردار بابل یک هفته را در زندان گذراند در حالی که مردم عادی تا همین هفته گذشته نیز تصور نمی کردند او با توجه به جایگاه اقوام و دوستانش حتی برای یکساعت مورد بازپرسی و تحقیق قرار بگیرد.

یک هفته از بازداشت شهردار بابل گذشت؛ نه آسمان به زمین آمد نه زمین به آسمان رفت نه حلال خدا حرام شد نه حرامش حلال، دین مردم به خطر نیفتاد که هیچ، اعتماد پابرهنگان و محرومان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب به سلامت و عدالت نظام اسلامی برآمده از خون شهدا چند برابر شد.

شهردار بابل البته مثل همه متهمین دیگر دیر یا زود با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد می شود؛ اما این روزهای تاریخی در خاطره شهر ماندگار می ماند. مردم بابل نام قاضی درزی و دادستان کریمی که رهرو راه پدر شهیدش است را تا ابد فراموش نخواهند کرد.

دوستان فعال رسانه ای انقلاب دقت داشته باشند یکی از رموز موفقیت شان در این مدت که به شکل پیاپی در خصوص ماجراهای مختلف شهر رقم خورده علاوه بر اخلاص و وحدت، مرهون سلامت نفس و پاکدستی شان است. مردم وقتی استقلال و بی آلایشی نیروهای مومن انقلاب را می بینند اعتماد بیشتری به مطالبات آنها نشان می دهند. بچه های حزب اللهی بابل به خاطر ماشین شاسی بلند و مدارج علمی پولکی و... عدالت خواهی را در میز معامله با مافیای قدرت و ثروت به حراج نگذاشته و قلم و هنر و رسانه را عرصه ای برای جهاد فی سبیل الله دانستند. از درگاه خدا قدردان این نعمت باشیم. دم همه رفقا گرم؛ اجرشان با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا