اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دادگستری» ثبت شده است

رفتار ناصالح با ملاصالح!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۹ ق.ظ

دانلود و خرید اینترنتی کتاب ملاصالح؛ سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی  در عراق | رضیه غبیشی | طاقچه

 

کتاب خاطرت ملاصالح، عجیب و عبرت آموز است که حتما خودتان میخوانید و درباره اش قضاوت میکنید.

یک نکته را دلم میخواهد از این کتاب برای شما بازگو و تحلیل کنم.

ملاصالح قاری هشت سال در زمان شاه، بیش از چهار سال در زمان صدام و دو سال در جمهوری اسلامی را در زندان گذارند که این مورد آخری بسیار غمبارتر و شکننده تر از دو اتفاق قبلی است زیرا توسط دوستان صورت میگرفت آنهم نا به حق و آلوده به وهم و تهمت.

وزارت اطلاعات و قوه قضاییه میتوانستند لااقل با این قرینه که اگر ملاصالح جاسوس و خائن بود دلیلی نداشت بخواهد به وطن برگردد و محاکمه شود و یا لااقل تا بازگشت اسرا و شهادت آنها درباره خدمت یا خیانت ملا، صبر کنند اما به صرف ظن به همکاری با حزب بعث، این روحانی مجاهد را دو سال به زندان انداختند و آبرویش را بردند و حکم اعدام صادر کردند و با دستبند و پابند تحقیرش نمودند و وضعی پیدا کرد که دل هر بیننده ای را به رقت می انداخت تا اینکه در نهایت با وساطتت علی فلاحیان که آن موقع معاونت دستگاه قضا را داشت و از دوستان دوره جوانی ملا بود و نیز پیگیری و تشر مرحوم ابوترابی که پس از آزادی از چنگال دشمن صورت گرفت، ملاصالح با روحی آسیب دیده از اتهام سنگین و فاقد مدرک خیانت و جاسوسی تبرئه گردید.

از زاویه دیگر اما میخواهم نکته مهمتری را مورد توجه قرار دهم. یک نفر میتواند به استناد واقعه تلخی که در همین کتاب میخواند، نظام را به ناراستی و ضعف و ستم متهم کند؛ اما همین که نظام اسلامی اجازه داد نقدی جدی نسبت به عملکرد مهمترین نهاد امنیتی کشور مجوز انتشار بگیرد یعنی برخلاف نظام های مستبد و سانسور گر عالم، دنبال اصلاح و تغییر رویه های غلطی است که با رویکرد اصیل حاکمیت دینی منافات دارد.

این روح نقد پذیری و کمال طلبی را باید به فال نیک گرفت و دعا کرد همه مسئولان با سعه صدر و بینش عمیق از نقدها و سخنان تلخ اما صحیح استقبال نموده و هیچگاه درصدد خاموش نمودن صدای منتقدان بر نیایند. اعتراض و انتقاد در چارچوب نظام اسلامی نه تنها منجر به ضعف و سقوط حکومت نمی شود بلکه پایه های حکمرانی را در دل و اندیشه ملت مستحکمتر می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روایت مرتضی قربانی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۵۴ ب.ظ

دانلود و خرید اینترنتی کتاب روایت مرتضی قربانی؛ جلد اول | امیر رزاق‌زاده |  طاقچه

 

کتاب خاطرات سردار مرتضی قربانی را خواندم. بعد از کتاب قطور خاطرات ماهاتیر محمد این دومین کتابی بود که در هفته های اخیر با دقت به اتمام رساندم. علتش هم اطلاعاتی بود که در کتاب عرضه می شد و نیاز داشت تا گاهی به عقب برگشته و با مروری مجدد، پازل آن را در ذهن تکمیل نمایم.

به دوستان راوی هم توصیه میکنم کتاب خاطرات مرتضی قربانی را حتما مطالعه کنند. این کتاب در تبیین ساختار عملیاتهای سه سال نخست جنگ توضیحات روان و مفیدی ارائه میدهد. البته به هر حال یک راوی و یک جبهه از جنگ در این کتاب محور قرار گرفته که ضرورت تکمیل آن از طریق مطالعه آثار مشابه قابل کتمان نیست.

این کتاب گویا قرار است در مجلدات دیگر نیز ادامه پیدا کند. مرتضی قربانی هم وعده داده که با قلم خودش هم درصدد نگارش خاطراتش از دفاع مقدس است که بی صبرانه منتظر انتشار آن می مانم.

مرتضی قربانی اگر چه اصفهانی است اما با توجه به تعلق لشکر 25 کربلا به مازندران، نزد بچه های شمال شناخته شده تر از خود اصفهانی هاست. او بین رزمندگان قدیمی مازندران محبوبیت ویژه ای دارد هر چند طیف جدید شاید دلشان با او صاف نباشد.

آقا مرتضی قهرمانی بزرگ و ماندگار در تاریخ این مرز و بوم است که طعم تلخ غربت را در تقسیم بندی های جفاکارانه حزبی و جناحی به وفور چشیده اما به رغم همه کم لطفی ها همچنان پای انقلاب و امام و آقا محکم ایستاده است.

برایم جالب و عبرت آموز بود وقتی شرح رشادت و مظلومیت نیروهایش در اطراف نهر عرایض و پل نو به عنوان گلوگاه فتح خرمشهر را بازگو می کرد. خودش نیز به خط آمده بود و در شدیدترین آتش سپاه دشمن مقاومت ورزید و عقب ننشست، پیش تر در غرب شوش و بستان و آبادان و... نیز بارها تا مرز شهادت و جانبازی پیش تاخته بود اما بعد از آن همه فداکاری که منجر به آزادی شیرین و تاریخی خرمشهر و بستان و سوسنگرد و ... شد عده ای که دور از کوران حوادث در گوشه دنج و راحت شهر بر تخت عافیت تکیه داده بودند او را زاویه دار با نظام و امام معرفی نموده و دنبال حذفش از سپاه و جنگ بودند. به راستی حذف چنین سربازانی به نفع کدام جبهه تمام می شد، دوست یا دشمن؟! امیدوارم روزی قدر آدمهایی که به جای حرف با عملشان پای اسلام ایستاده اند بیشتر شناخته شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی یک جنایت عجیب در تهرانپارس

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ

انتشار کلیپ دلخراش پای پلیس را به «آدم ربایی » باز کرد

 

کلیپ شکنجه وحشتناک یک جوان 25 ساله از ماجرایی عجیب پرده برداشت.

مجید، برای کار از سوی دوستانش به کارگاهی دعوت شده بود که دریافت آنجا مخفیگاه تولید مشروبات الکلی است.

او قصد انصراف از این کار را داشت که توسط سه نفر در کارگاه زندانی و مورد شکنجه قرار گرفت.

هشت شبانه روز دستها و پاهای او را به حالت فیتیله پیچ بستند و بدترین شکنجه ها از ضرب و شتم با کمربند و مشت و لگد تا کشیدن چاقو را بر بدن او وارد آوردند. او مدتی بعد در حالی که تا یک قدمی مرگ رفته بود آزاد شد. در این مدت هر روز ده تا پانزده نفر از دوستان آن سه نفر به محل نگهداری وی آمده و وضعیت رقت بار مجید را تماشا می کردند و بعضی هایشان مشت و لگدی هم حواله اش می نمودند. ماجرا دو سال بعد با انتشار این فیلم آزار دهنده، کشف گردید و  ضاربان شناسایی و دستگیر شدند.

چند نکته مهم را باید در این اتفاق مورد بررسی قرار داد.

بعضی آدمها چقدر می توانند وحشی باشند که هر جنایتی را با هم نوع خود انجام داده و احساس عذاب وجدان نکنند.

آنهایی که هر روز به محل نگهداری جوان محبوس می رفتند چقدر بی تفاوت از کنار شکنجه و آزار یک انسان عبور کردند.

این افراد آدمهایی خلاف کار بودند که با تولید و توزیع مشروبات الکلی به تجارتی نجس و کسب و کار حرام روی آوردند. مطمئن باشید چنین افرادی با این سطح از توحش در اغتشاشات اخیر که به زعم آشوبگران، نظام را در آستانه فروپاشی قرار داده و طبعا با از بین رفتن نظام، آزادی های حیوانی مطلوب آنها رونق می گرفت، نیز دخالت داشتند. 

تصور کنید چنین افراد متوحشی که به دوست و همکار خود رحم نکرده و بدترین رفتار ناجوانمردانه را در قبال او انجام میدهند دستشان به یک بسیجی تنها و بی دفاع برسد چه بر سر او خواهند آورد؟ البته نمونه هایی از این خوی حیوانی جماعت سگ باز و عرق خور را در شکنجه ددمنشانه شهدای مظلومی چون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و... شاهد بودیم.

نکته آخر اینکه چرا جوانی که اینطور مورد آزاد و شکنجه قرار گرفت حتی پس از آزادی و نجات از دست آن سه یاغی، حاضر نشد به قانون اعتماد کرده و اقدام به شکایت نماید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فیلترها گاهی گشاد می شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۳۸ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-23-03_6j4o.jpg

 

اول این خبر را بخوانید:

♦️دیروز مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بابت ارتکاب جرائم ارتشاء، اختلاس و نگهداری مشروبات الکلی بازداشت شد

🔹توجه شمارا جلب می‌کنم به تابلویی که مدیرکل به بالای سرش زده است. جمله‌ای از شهید حاج قاسم سلیمانی: شرط شهید شدن شهید بودن است.

🔹و لعنت بر چنین مدیر بیشرف و منافقی که کلامی را به اتاقش زده و هرروز مقابل چشمانش هست ولی خودش خلاف آن را ‌انجام می‌دهد! یقین دارم شهدا و حاج قاسم عزیز یقه تورا بخاطر این خیانت در قیامت خواهند گرفت.

🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b

 

از بچه های اطلاعات سپاه مازندران و ریاست دادگستری استان و دادستان مرکز که نشان داده اند در برخورد با دانه درشتها اهل مماشات نیستند تشکر میکنم. اما یک سوال اساسی دارم از استاندار مازندران که خودش یک شخصیت امنیتی است: چرا در حالی که یک نیروی جوان بسیجی متعهد و متخصص به صرف عدم وابستگی جناحی به جریانهای قدرت و یا سابقه انتقاد و امر به معروف نسبت به مسئولان از رشد در سیستم اداری باز می ماند اما فردی با ظاهرنمایی و اتصال به کانونهای قدرت میتواند در رده مدیر کل یک استان بالا رفته و زد و بندها و ارتکاب جرایمش چون نگهداری مشروبات الکلی! تا مدتها از نگاه نهادهای نظارتی دور بماند؟

نهادهایی که موظف به بستن تنگه احد نفوذ به نظام هستند حواسشان باید بیشتر به افراد وابسته جناحها باشد مباد که مثل این فرد باز هم در میان مسئولان استانی و شهری و کشوری وجود داشته باشند.

راستی به رغم افشاگری های مستند رسانه ها کسی نمیخواهد پیگیر چرایی و چگونگی واگذاری غیر معمول و خلاف قانون اراضی و تخلفات در قرارداد ساخت پروژه مخرب پتروشیمی میانکاله باشد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با اعتماد مردم بازی نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-24_15-16-50_33i9.jpg

 

رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بانیان وضع موجود اگر بی اخلاقی کنند، تخلفاتشان را اعلام می کنیم!

یعنی اگر بی اخلاقی نکنند و کار به کار شما نداشته باشند شما هم کاری به کارشان نخواهید داشت؟

یادم است وقتی فتنه بنزین بلند شد نوشتم قطعا کسانی که به بانکها و اموال عمومی تعرض میکنند مصداق اوباشند و باید با آنها برخورد شود اما اوباش تر از آنها مسئولانی هستند که سرمایه های ملت را در بورس و ... دود میکنند، چرخ اقتصاد و تولید و هسته ای را از کار می اندازند، اقوامشان را با رانت سر کار می آورند، حقوقهای نجومی می گیرند، گرهی از کار مردم باز نمی کنند، همه پروژه های عمرانی مملکت را تعطیل می کنند و...

آن موقع آقایان میگفتند به صلاح نیست رییس جمهور یا حتی وزیری استیضاح شود؛ بعدا به اتهامات آنها رسیدگی میکنیم.

این بعدا هم هیچ وقت از راه نرسید. الان آقایان مدلی صحبت میکنند که رنگ و بوی باج خواهی دارد. اگر بی اخلاقی کنند تخلفاتشان را اعلام میکنید؟!!

یعنی تخلفاتشان مصداق بی اخلاقی نبوده؟ یعنی منافع مردم اصلا مهم نیست فقط به حزب و دسته شما نباید گزندی برسد؟ راستی مملکت قوه قضاییه و مدعی العموم ندارد؟ بعد از گذشت نزدیک به دوسال از عمر دولت قبل قرار نیست به این تخلفات که صرفا جنبه آتوی رسانه ای گرفته رسیدگی شود؟ مردم میتوانند در احقاق حقوق عامه به شما اعتماد کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون بی قانون!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۰۲ ب.ظ

photo_2022-12-23_16-50-46_5ud.jpg

 

از نخستین روزهای آغاز اغتشاش، شرکت مخابرات در تصمیمی غافلگیرانه اقدام به افزایش غیرقانونی نرخ آبونمان مشترکان تلفن ثابت نمود. تعدادی از نمایندگان مجلس به این موضوع اعتراض کردند، شورای رقابت بابت این اقدام خودسرانه شرکت مذکور به قوه قضاییه شکایت برد، حالا هم که سازمان بازرسی کل کشور نامه زده و اعتراض کرده ...

سه ماه است اهرمهای نظارتی درصدد اصلاح رفتار غیرقانونی یک نهاد رسمی هستند اما تا به حال زورشان قد نداده است. من هم موافقم و در این مدت بارها نوشته و گفته ام که هر نوع مطالبه گری و اصلاح باید از طریق مجاری قانونی دنبال شود اما محض رضای خدا کاری کنید مردم باور کنند سازمانهای نظارتی، خاصیتی هم داشته و می توانند در ازای منابعی که از بیت المال صرف میکنند از حقوق مردم دفاع نمایند. این همه میگویید میخواهیم از سوت زنی ها حمایت کنیم. خوب بسم الله، اینجا دارد تخلفی آشکار صورت میگیرد و کسی هم گوشش به حرف مردم بدهکار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متنی خوب از داوود مدرسی یان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۹ ق.ظ

mobarezeh-ba-fesad

 

🔴 ‏درگیری اصلی اینجاست!

🔹محکومیت ‎#وحید_اشتری در موضوعات ‎#سیسمونی_گیت، آقازاده منتظری دادستان کشور، داماد شمخانی و ‎#سرباز_بابلی در واقع انتقام طبقه قدرتمند، سرمایه‌دار، پرخور و برنده‌ی جامعه از جریان عدالتخواهی و حامی طبقه مستضعفین است. به نظر من درگیری اصلی و مسئله اصلی جامعه این است.‏

🔸بارها گفتیم اعتراضات و اغتشاشات اخیر در کشور، بسترها و ریشه‌هایی داشته که باید آنها را ببینیم. ام‌المصائب کشور، تبعیض و بی‌عدالتی است؛ ابربحران جدی جمهوری اسلامی این است. سیاست‌های تبعیض آلود اقتصادی، سیاسی، منطقه‌ای و بین‌استانی، آموزشی، درمانی و ... جامعه را به دو طبقه تبدیل کرده است.‏

🔹یک اقلیت که بالای ۸۰ درصد معوقات بانکی متعلق به آنان است، ثروت‌های هزارمیلیاردی، خانه‌ها و خودروهای آنچنانی و یک اکثریتی که به دو طبقه متوسط و ضعیف تبدیل شده. این سبک زندگی، طبقه اشرافی از مدیران و سرمایه‌سالاران و اقشار بوجود آورده که اتفاقاً هیچ پایبندی به نظام سیاسی ندارد!‏

🔸و توده‌هایی که سال‌هاست از وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ناراضی شده‌اند. قریب 20 میلیون بیکاری نسبی، 40 درصد مستاجر، 38 درصد زیر خط فقر نسبی، حدود 18 میلیون نفر حاشیه‌نشین وسایر آمارهای خطرناک که کشوررا به جد تهدید می‌کند. این‌ها زخم‌های عمیقی است که اینروزها نتیجه‌اش را دیده‌ایم.‏

🔹این روزها می‌بینیم چگونه دشمنان دیرینه ایران و اسلام، دندان تیز کرده و با تجهیز تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان خیابان‌ها را ناامن کرده‌اند و بخشی از نوجوانان و جوانان وطن را چگونه برای فروپاشی کشور فریب داده‌اند! در این میان هم برخی از اصلاح ناامید و دست به خشونت زده‌اند.‏ این زخم‌ها و عقب‌افتادگی‌ها منجر به این شده تا برخی را به لجبازی با ارزش‌های الهی و احکام اسلام هم بکشاند. 

🔸سالهاست جوانانی در سرتاسر کشور، با دغدغه پای کار آمدند تا از امثال علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بپرسند: این همه ثروت را خودت و فرزندانت و دامادت ‎#از_کجا_آورده‌اید؟‏ و شجاعانه از امثال منتظری، دادستان کشور بپرسند که درباره ماجرای بیمه پرسنل قوه قضائیه با هزینه چندده و چندصد میلیاردی توضیح دهد که چرا این رانت میلیاردی برای شرکتی در نظر گرفته شده که دختر جناب‌شان نائب رئیس هیئت مدیره آن است؟ و چرا برخی امورات را به پسرش واگذار کرده؟!‏

🔹جوانانی که محکم از محمدباقر قالیباف بپرسند نقش وی در ماجرای ‎#هولدینگ_یاس و ‎#املاک_نجومی چیست و چرا وی را محاکمه نمی‌کنند؟ اگر بی‌گناه است در یک دادگاه شفاف و علنی معلوم شود!

🔺والله نارضایتی بالای ۹۰ درصد جامعه، مسئله حجاب و همجنس‌بازی نبود و نیست و مسئله اصلی همین دردهاست!‏

🔹البته من از سکوت برخی دوستان عدالتخواه در ماه‌های اخیر ناراحتم و انتظار داشتم جبهه‌بندی بین المللی و داخلی را ببینند. مستکبران و اشرار جهانی وطبقات سرمایه‌دار و اشراف داخلی که از انحصار و رانت وتبعیض به این جایگاه رسیدند در ماه‌های گذشته، رسماً برای فروپاشی ایران تلاش کردند.‏ در ماه‌های اخیر برخی جریانات سیاسی که بیشترین سال‌ها در رئوس قدرت بودند، دولت‌ها و مجالس را در اختیار داشتند، هنوز هم در صنایع مادر و نفت و فولاد و پتروشیمی‌ها حاکمند و بصورت حزبی و پادگان‌ها عناصر حزبی خود را در این جاها استخدام و مدیر کرده‌اند، نانجیبانه شمشیر برکشیدند!‏

🔸و شاید به یک سوژه موضوعی یا ادبیات بچه‌های عدالتخواه نقد داشته باشیم اما معتقدم این بچه‌ها، دست گذاشته‌اند روی مسائل اصلی و جدی کشور؛ بدون دعوت به خشونت، بدون اینکه بخواهند نظم جامعه را برهم بزنند با حفظ ماهیت اسلامی و هویت ایران و مرزبندی با دشمنان، دنبال اصلاح از درون بوده‌‌اند.‏

🔹این برخورد تند برخی عناصر قضایی با وحید اشتری را به همه مسئولین و موثرین و قضات قوه قضا و سیستم امنیتی تعمیم نمی‌دهم اما معتقدم این برخوردها کار همان جریانات طبری مسلکِ حامی طبقه سرمایه‌دار وبرنده جامعه است و هدفشان هم ناامیدی جریانات مختلف عدالتخواهی است.میخواهند ناامید کنند.‏

🔸امروز مطالبه همه ما، ورود شخص رئیس قوه قضائیه جناب اژه‌ای به این پرونده‌هاست. این احکام ناعادلانه است. به جهت حقوقی و قانونی ایرادات جدی دارد و زمینه اِعمال سلایق سیاسی را در احکام قضایی بیشتر فراهم می‌کند. امیدواریم جناب اژه‌ای با درخواست اعاده دادرسی موافقت نماید.


✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته اقتدار قضایی در برخورد با گردن کلفتها!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۱ ب.ظ

حمله دادستان کل کشور به مولوی عبدالحمید/ بنده امروز پای فیلتر کردن‌ها ایستادم و خیلی فحش خوردم

 

دادستان کل کشور در جلسه پرسش و پاسخ با طلاب در قم:

آن زمانی که حضرت آقا فرمودند شبیخون فرهنگیست، مسوولین فضا را رها کردند، آن زمان که فرمودند فضای مجازی، باز شاهد رهایی بودیم؛ در دولت قبل بزرگ‌ترین خیانت دولت قبل، همین سرپیچی از دستور آقاست. ما فریاد زدیم اما به نتیجه نرسیدیم چون تمام اختیارات به دست بنده نیست. بنده به عنوان دادستان کل، برای مسوولینی که مرتکب این تخلفات شدند، پرونده تشکیل دادم، ثبت هم شد ولی این که رسیدگی نشده، من نمی‌توانم علت این مسأله را عرض کنم!!

 

در مورد بورس هم با توجه به مسؤولیت بنده در شورای عالی بورس باید گفت که اگر عرض کنم که در این شورا چقدر فریاد زدم اما آنجا ترکیب شورای عالی بورس طوریست که اعضای بورس اکثریت هستند و بنده فقط یک رأی دارم و هشدار و تذکر دادم که این خیانت‌ها دارد انجام می‌شود و رونوشت آن پرونده‌های تخلفات را برای مقامات عالی هم ارسال کردم. منتهی شرایط کشور به گونه ایست که گاهی از اوقات اقتضا می‌کند ما دفع افسد به فاسد کنیم!!

 

حجت الاسلام والمسلمین منتظری اظهار کرد: امروز ما به لحاظ این که با دشمنان خارجی رو به رو هستیم که اینگونه جنگ‌های ترکیبی را برای ما تشکیل دادند، ناچاریم از بعضی مسائل فعلاً بر اساس مصالحی که بزرگان تشخیص می‌دهند، اغماض و چشم پوشی کنیم!!

 

وی خطاب به حوزویان گفت: در خصوص مساله بدحجابی فریاد بزنید و مطالبه کنید. در سخنرانی‌ها، در مقاله‌ها و در مصاحبه‌ها مطالبه کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعله آقای اژه ای، عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۷ ق.ظ

photo_2022-11-02_10-13-09_4vm5.jpg

 

دیروز این جمله ریاست قوه قضاییه بازتاب گسترده ای در سطح رسانه ها داشت: "با عدالت اجتماعی مورد انتظار فاصله داریم."

عدالت طلبی و مطالبه گری از تأکیدات مستمر مقام معظم رهبری بوده که اجرای آن می توانست سهم بسزایی در اصلاح امور و کنترل خشم و بدبینی لایه هایی از جامعه داشته باشد؛ اما مسئولان در عمل ثابت کردند که از این واژه هراس فراوانی دارند.

غیر از آقای اژه ای که حالا در دوره آشوب به این خلاء آزاردهنده اشاره کرده، تنها مقام معظم رهبری بود که چنین با صراحت اما در دوره آرامش و ثبات و امنیت با جدیّت گوشزد نمود: "باید اذعان کنیم که در دهه‌ی پیشرفت و عدالت، نمره‌ی مطلوبی در باب عدالت به ‌دست نیاورده‌ایم."

در سالهای اخیر هر جا علم عدالتخواهی برافراشته شد اغلب مسئولان گارد گرفتند و به انحای مختلف از پرونده سازی تا تخریب رسانه ای و حتی دوگانه سازی بین عدالت و نظام اسلامی درصدد تخریب این عنوان برآمدند.

تعارف که نداریم باید اذعان داشت مسئولان از شنیدن واژه عدالت، کهیر می زنند و در رفتار خود ثابت کرده اند حتی اگر تحمل انتقاد و فحاشی مخالفان نظام و اسلام را داشته باشند تحمل نقد عدالتخواهان را نداشته و به هر وسیله ای درصدد حذف آنان بر خواهند آمد. علت هم کاملا مشخص است. عدالت طلبی، مشروعیت حضور بعضی صاحب مسندان را زیر سوال میبرد. مسئولان این گونه می پسندند که در هر حال و وضعیتی که به سر می برند باز هم مصداق عدالت ورزی شمرده شده و مورد تحسین قرار بگیرند حتی اگر حقوق نجومی بگیرند، زندگی لوکس و تجملاتی داشته باشند، فرزندانشان را برای کار و تحصیل و زندگی به خارج بفرستند، اقوامشان یا معافیت از خدمت بگیرند یا سربازی را در بهترین نقاط ممکن بگذرانند، در فک و فامیل و دوستانشان جوان بیکار پیدا نشود، نزدیکانشان به مفاسد مالی و اخلاقی مبتلا باشند، رانت خوار باشند، در عرصه مدیریت و مسئولیت خود دستشان خالی بوده و عملکرد قابل دفاعی نداشته باشند و....

البته ممکن است عده ای این وسط از واژه عدالت سوءاستفاده کرده و غرض ورزی های سیاسی و باندی خود را تحت لوای آن مخفی نگاه دارند اما آیا سوءاستفاده عده ای از نام اسلام باعث می شود ما از اساس دور اسلام خواهی را خط بکشیم؟

آقایانی که به واسطه شبکه های رسانه ای نفتی و بودجه های مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ روانی دشمن و جهاد تبیین، به جای ترویج احکام و مبانی اسلام و انقلاب در صدد حفظ موقعیت خویش و خوش خدمتی برای صاحبان قدرت بوده و تخریب حرکتهای عدالتخواهانه را رسالت خویش می دانند این عبارت مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را نصب العین قرار دهند: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه‌ی مشروعیت ماست".

آقایان مسئول در جمهوری اسلامی! آقایان ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، فرمانداران و ....! مردم تبعیض را می بینند. مردم خیانت بانکها به مستضعفان را مشاهده می کنند، شکاف طبقاتی برای همه مشهود است، بدرفتاری بعضی مسئولان و ماموران با مردم بر کسی پوشیده نیست، بیکاری و فقر تنها برای مردم است، بی عدالتی در نظام آموزش موج می زند، خودروسازی نماد چپاولگری است و...

همین قوه قضاییه که معروف به دستگاه عدلیه است گاه از اجرای عدالت فاصله می گیرد. مردم میبینند رسیدگی به جرم و خطای آدم بی کس و کار و محروم و ضعیف با نحوه رسیدگی به جرایم از مابهتران تفاوت دارد. کلبه روستایی جنگل نشین در فصل سرما ویران میشود؛ اما در همان محدوده از ویلای غیرمجاز صاحبان مکنت چشم پوشی می گردد.

از این دست مثالها یکی و دوتا نیست. دشمن هم از فاصله ای که با عدالت اجتماعی مورد انتظار ایجاد کرده ایم حسابی استفاده می کند. دوستان هم غفلت و تنبلی و سکوت می ورزند. مسئولان هم آمران به معروف و ناهیان از منکر را طرد و گاه زندانی می سازند تا راه بر بی عدالتی همچنان هموار بماند.

از آقای اژه ای تشکر میکنم بایت همین مقدار شهامتی که به خرج داد و حقیقتی تلخ را واگویه کرد اما مرور زمان باید ثابت کند عملکرد مسئولان عالی نظام با فعالان مجازی در یک سطح قرار ندارد. توقف در صرف سخن و انتقاد را مردم معمولی هم می توانند انجام دهند اما برنامه ریزی برای برون رفت از این شرایط و حرکت به سمت ایجاد دولت اسلامی (نظام دیوان سالار متناسب با اهداف دین و کشور) وظیفه سنگین مسئولان به خصوص در سطوح عالی نظام است.

بسم الله، این گوی و این میدان. پای دغدغه هایتان بایستید و نواقص و ضعفها را برطرف سازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مواظب نفوذی های قضایی باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۲۶ ق.ظ

نفوذ دشمن

 

در همه نهادها قطعا افرادی حضور دارند که به مبانی و اهداف انقلاب اعتقادی ندارند و تنها با ظاهرنمایی و فریبکاری و رابطه توانسته اند به سطحی از جایگاه اداری نفوذ نمایند.

این افراد به طور معمول از این که باعث ضربه به مردم و نیروهای انقلابی شوند ابایی ندارند و با حفظ ظاهر و در لوای قانون سعی در ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در بین جوانان مومن دارند.

نمونه هایی را قبلا در خصوص عملکرد بعضی عناصر مشکوک انتظامی (فتا) و قضایی عنوان داشته ام.

در جریان اغتشاشات اخیر گاه شنیده می شود کارمندی در دفتر قاضی تلاش میکند با استفاده از نفوذ و تجربه و لابی خود باعث رهایی یا تخفیف مجازات عناصر آشوبگر و حتی طلبکاری و شکایت آنها بر ضد ماموران و ضابطان با طرح ادعاهای کذب شود که ثمره آن جز آزار روحی و شخصیتی عناصر زحمت کش و مخلص و جری تر شدن جریان آشوبگر که توحشی کم نظیر را در سطح جامعه خلق کرده اند، نخواهد بود.

مسئولان دادگستری و حفاظت اطلاعات قوه بیش از پیش باید مواظب عملکرد بعضی کارکنان بی اعتقاد و مشکوک خود باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاید شکایت از عباسی به نفعتان تمام نشود

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ

 

اوایل روی کار آمدن دولت روحانی، حسن عباسی کتابی نوشت و در فضای مجازی منتشر کرد با نام تماس درباره سوابق مشکوک روحانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب که در بخشی از آن به ارتباط و دیدار وی با یکی از عناصر مطرح سرویس جاسوسی موساد نیز اشاره گردید.

حسن روحانی از او به اتهام نشر اکاذیب شکایت کرد اما عباسی مدارکی در دادگاه نشان داد که توانست از این اتهام مبرا شود. از آن پس بود که نیروهای انقلابی با دستی پرتر یقه شورای مصلحت اندیش نگهبان را گرفتند که با چه مجوز شرعی آدم مشکوکی در قامت حسن روحانی را در سال 92 برای تصدی مسئولیت خطیر ریاست جمهوری حائز صلاحیت تشخیص داد در حالی که بهترین فرزندان این مرز و بوم مثل باقری لنکرانی و محمدمهدی زاهدی و سعیدی کیا و متکی و ... که لااقل چیزی از حسن روحانی کم نداشتند را رد صلاحیت نمود؟ دردآورتر آنکه حسن روحانی به رغم اشتهار در عدم اشراف بر احادیث و مبانی دین که اشتباهات فاحشش بارها باعث تمسخر وی در محافل علمی و حوزوی گردید از سوی شورای نگهبان بدون آزمون بعنوان مجتهد تاییدیه گرفت و وارد مجلس خبرگان شد اما اساتید مسلّمی چون آقاتهرانی که سالها در قم کرسی تدریس سطوح عالی داشت و نیز سقای بی ریا و ... رد صلاحیت شدند.

این روزها که بحث شکایت فدراسیون فوتبال از حسن عباسی بابت زیرسوال بردن تقیّد دینی و اخلاقی و خانوادگی بعضی فوتبالیستها مطرح شده خواستم با یادآوری آنچه در دادگاه کتاب تماس گذشت این هشدار را به فدراسیون مربوطه داده باشم که ضمن تأکید بر اخلاق مداری و تدین شماری قابل توجه از ورزشکاران اما واقعا اثبات لاقیدی بعضی فوتبالیستها کار دشواری نیست و چه بسا جز آبروریزی بیشتر برای این جماعت و مدافعانشان دستاورد دیگری نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حکم داماد امام جمعه بابل را صادر کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۰ ب.ظ

بازداشت شهردار بابل ! + علت

 

بعد از دستگیری چند نفر از اعضای شورای وقت و کارکنان و پیمانکاران شهرداری بابل که از سر و سرّ داران و همنشینان گعده های خصوصی شهردار وقت بودند و تشکیل پرونده تخلفات مالی و اقتصادی و مدیریتی برای آنها، زمزمه دستگیری احتمالی شهردار نیز بر سر زبانها افتاد.

پادوهای او - که داماد امام جمعه بود و در انتخابی عجیب از سوی شورای حاشیه ساز شهر، بدون رقیب، بدون حضور در شورا و بدون ارائه برنامه و بدون تخصص و تجربه مرتبط برای تصدی این جایگاه انتخاب گردید- با پیش دستی تلاش نمودند دستگیری و بازداشت احتمالی وی را دعوای ناسیونالیستی یک دادیار ساروی با مردم بابل! و در مرحله بعد، انتقام گیری و پرونده سازی ضابطان وابسته به یکی از نهادها تلقی نمایند.

پدر خانم وی اما زیر فشار افکار عمومی، بیانیه ای صادر کرد و اگر چه موضع مخالفی با تشکیل دادگاه رسیدگی به اتهامات او اتخاذ نکرد اما داماد خود را با صراحت، فردی خدوم و انقلابی و پاکدست دانست.

برخی عناصر اردوگاه اصلاحات که بعضا پرونده قضایی نیز داشتند با تعجب مدعی میشدند که محال است دستگاه قضا به اتهامات فردی با چنین سطحی از وابستگی که پله های ترقی را یک شبه طی نموده برخورد نماید و...

به رغم همه فشارها که با به خط شدن تمامی همپالکی ها اعم از بستگان و وابستگان ذی نفوذ و بعضی روحانیون ساده لوح صورت گرفت و دفاع تلویحی سایت نماز جمعه و ... شهردار وقت بالاخره به زندان افتاد؛ هر چند با سفر رییس وقت دستگاه قضا به استان و ارائه طومار بعضی حضرات، در نهایت با استعفای از شهرداری آزاد گردید.

پرونده وی اما با گذشت حدود دو سال همچنان در جریان است و نتیجه ای از آن به بیرون مخابره نشده است. شنیده های غیر رسمی حاکی است فشارهای بیرونی و درونی دادگستری به قاضی شجاع پرونده جهت تأثیرگذاری و ایجاد ضعف و تخفیف و... دست اندازهایی را برای صدور حکم نهایی ایجاد نموده است.

مردم حق دارند دچار شبهه و ابهام شوند که آیا در رسیدگی به پرونده اتهامات یک شهروند عادی هم همینقدر تسامح و فرصت سوزی وجود خواهد داشت؟ اساسا چرا متهمان دانه درشت شهر که پرونده های اقتصادی شان گاه در سطح رسانه ملی نیز مطرح گردیده لااقل از باب پرهیز از موضع تهمت، نه تنها طرد و منزوی نگردیده اند بلکه همنشین پدران معنوی و مادی شهر قرار می گیرند و ...

در وانفسای فتنه کور جدید منافقان و بدخواهان، برخورد قاطع با تخلفات و اتهامات نورچشمی ها از سوی دستگاه قضا گام بزرگی در جلب اعتماد مردم نسبت به سلامت نظام و خنثی سازی توطئه رسانه ای بوقهای اغواگر اجانب و رفع غبارآلودگی از فضای جامعه تلقی خواهد شد.

دادگستری استان مازندران یکبار دیگر باید نشان دهد که چه در برخورد با اغتشاشگرانی که نظم و قوانین جامعه را نادیده انگاشتند و چه در مواجهه با یقه سفیدهای بالا نشین و صاحب نفوذ، اصل و معیاری جز اجرای عدالت و دفاع از حقوق عامه نداشته و هیچ نوع تبعیضی را در این مسیر روا نمی داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مظاهر گناه برخورد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۰۳ ق.ظ

روزه خواری در ملأعام

 

بسم الله الرحمن الرحیم
برسد به دست مسئولان قضایی و انتظامی و ... شهرستان بابل
بدون هیچ مقدمه و موخره ای، صاف و پوست کنده از شما می خواهم دقایقی از پشت میز مبارکتان بیرون آمده و در سطح شهر دارالمومنین قدم بزنید.
بعید می دانم وضعیت روزه خواری علنی عده ای، دلتان را به درد نیاورد.
اما دل آدم آن جا بیشتر به درد می آید که به رغم وجود نهادهای مختلف انتظامی و پایگاه های بسیج و ... هیچ کس انگار متولی انجام یک تذکر خشک و خالی به این افراد هنجار شکن نیست.
در حالی که در کشورهای مختلف اسلامی، جرایم سنگینی برای هتک حرمت ماه خدا در نظر گرفته اند زشت است که در جمهوری اسلامی، حتی یک تذکر لسانی هم به افراد لا ابالی داده نشود.
نیک می دانید که حفظ ظواهر جامعه اسلامی به منظور تقویت روحیه ایمانی اجتماع و منع از تجرّی و عصیان، امری ضروری و بایسته بوده و از این باب، حتی کسانی که با عذر شرعی مجاز به ترک عمل عبادی روزه هستند حق روزه خواری علنی در مقابل چشم عموم را ندارند.
جالب آن که در بعضی کشورهای غربی، با توجه به فرهنگ سازی صورت گرفته، بسیاری از غیر مسلمانان نیز به احترام روزه داری مردم مسلمان، در محله و مناطق سکونتی متعلق به آنان از خوردن و آشامیدن علنی پرهیز می نمایند.
در دیار ما اما نه فرهنگ سازی لازم برای رعایت شئون انسانی و اسلامی صورت گرفته و نه از انبوه پایگاه های بسیج و کلانتری ها و ... حرکت خاصی برای برخورد با هنجارشکنی دیده می شود.
از دادستان بابل انتظار می رود، ضابطان و مأموران انتظامی و بسیج را بیش از گذشته ملزم به دقت در انجام وظایف خود نموده و اجازه ندهند که ترس از گناه و عصیانگری در سطح جامعه از بین برود که در این صورت نتیجه ای جز عادی سازی سایر ناهنجاری ها و قبح شکنی از احکام الهی عاید مسلمین نخواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداقوت به بر و بچه های حزب اللهی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۱۸ ق.ظ

از رسوایی اعضای شورای شهر تا دستگیری شهردار

 

یک هفته تک سنگین رسانه های انقلابی بابل باعث عقب رانده شدن جریان ظاهرالصلاح حامی شهردار بازداشتی به پشت خاکریزهای تدافعی بستگان وی گردید.

این جریان برای اثبات اعتدال و حسن نیّت خود در دفاع از مسئولان دیگر، ناچار به پذیرش حقانیت نهاد قضا در ورود به پرونده تخلفات شهرداری شد که این رویداد منجر به ایجاد چتر امنیت روانی و مصونیت مسئولان پرونده از جنگ روانی احتمالی حامیان قبیله ای شهردار به خصوص در بدنه روحانیت گردید.

خط عملیاتی رسانه های انقلاب بابل هفته ای پرشور و تاریخی را پشت سر گذاشت و با حفظ برتری نسبت به جریان متزلزل و کمرنگ رسانه های حامی فساد به کمک دستگاه قضا در اجرای عدالت شتافت.

پیش بینی می شد با توجه به وابستگی بعضی متهمان پرونده تخلفات شهرداری به جریانی خاص که شهر را ملک طلق خویش دانسته و منفعت طلبی و باندبازی خود را در راستای یاری انقلاب تفسیر می نمودند موجی سهمگین از حملات رسانه ای تحت لوای "خود نظام پنداری" بر ضد دادگستری استان به راه بیفتد که شکر خدا این خطر با پیش دستی و هجمه سنگین رسانه های مستقل انقلاب خنثی گردید.

هنوز هم بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار باورشان نمی شود که نظام عدل اسلامی در برخورد با تخلفات حامیان خود به خصوص در میان قبیله ای صاحب نفوذ و قدرت نیز بی توجه به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های من درآوردی وارد عمل شده و شهردار جوان بابل را که به زعم کانون های قدرت، امید آینده سیاسی جریان حاکم بر شهر تلقی می شد به زیر تیغ عدالت کشانده است.

شهردار بابل یک هفته را در زندان گذراند در حالی که مردم عادی تا همین هفته گذشته نیز تصور نمی کردند او با توجه به جایگاه اقوام و دوستانش حتی برای یکساعت مورد بازپرسی و تحقیق قرار بگیرد.

یک هفته از بازداشت شهردار بابل گذشت؛ نه آسمان به زمین آمد نه زمین به آسمان رفت نه حلال خدا حرام شد نه حرامش حلال، دین مردم به خطر نیفتاد که هیچ، اعتماد پابرهنگان و محرومان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب به سلامت و عدالت نظام اسلامی برآمده از خون شهدا چند برابر شد.

شهردار بابل البته مثل همه متهمین دیگر دیر یا زود با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد می شود؛ اما این روزهای تاریخی در خاطره شهر ماندگار می ماند. مردم بابل نام قاضی درزی و دادستان کریمی که رهرو راه پدر شهیدش است را تا ابد فراموش نخواهند کرد.

دوستان فعال رسانه ای انقلاب دقت داشته باشند یکی از رموز موفقیت شان در این مدت که به شکل پیاپی در خصوص ماجراهای مختلف شهر رقم خورده علاوه بر اخلاص و وحدت، مرهون سلامت نفس و پاکدستی شان است. مردم وقتی استقلال و بی آلایشی نیروهای مومن انقلاب را می بینند اعتماد بیشتری به مطالبات آنها نشان می دهند. بچه های حزب اللهی بابل به خاطر ماشین شاسی بلند و مدارج علمی پولکی و... عدالت خواهی را در میز معامله با مافیای قدرت و ثروت به حراج نگذاشته و قلم و هنر و رسانه را عرصه ای برای جهاد فی سبیل الله دانستند. از درگاه خدا قدردان این نعمت باشیم. دم همه رفقا گرم؛ اجرشان با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه متهمند الا ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷ ب.ظ

روایت نگاری یک رویداد:

هیچ اتهامی متوجه شهردار نیست و همه این حرفهایی که با دستگیری چند نفر روی زبانها افتاده از اساس دروغ است.

اتهامات کوچکی متوجه شهردار است اما سپاه می خواهد از امام جمعه انتقام بگیرد.

چند میلیاردی که در پرونده مطرح است چشمگیر و قابل اعتنا نیست.

شهردار آدم خوبی است دور و بری هایش بد هستند.

اشتباهات حکیم بخاطر سوءمدیریت او بود نه چیز دیگر. سوءمدیریت هم که جرم نیست.

اگر شهردار کاری کرده چرا او را دستگیر نمی کنند؟ پس معلوم می شود بیگناه است.

حکم جلبی برای شهردار صادر نشده اگر مدرکی دارید رو کنید.

شهردار متواری نیست در جایی نامعلوم اقامت دارد.

حکم جلب صادر کردند که شهردار را دستبند بزنند و آبرویش را ببرند.

شهردار کاری نکرده. قاضی با توضیحات وکیل روشن می شود و نهایتا با وثیقه بیرون می آید.

(بعد از یک روز استراحت و سردرگمی:)

چرا برای حکیم احضاریه نفرستادند و حکم جلب زدند؟

چرا بعد از تفهیم اتهام آزادش نکردند؟

ما همه داخل اتاق قاضی بودیم دیدیم هیچ چیزی علیه شهردار نیست.

دادستان استان چرا رفت داخل اتاق قاضی؟ چه کسی این حق را به او داده؟

قصدشان از دستگیری حکیم بی آبرویی امام جمعه است.

میخواهند با حیثیت روحانیت بازی کنند.

با این کار دارند آبروی آیت الله توکل را می برند.

قوه قضاییه، سپاه، بسیج، اطلاعات، سازمان بازرسی، نیروهای انقلابی و ... دست به یکی کرده اند به انقلاب صدمه بزنند.

همه می دانیم حکیم بیگناه است.

قاضی که حرف ما را گوش نمی دهد مستقل نیست و لابد از جایی خط می گیرد.

اسناد و مدارک محرمانه را احتمالا مشاور شهردار به دادگاه داده به زودی حالش را جا می آوریم.

چند روز بازداشت کردید بس است بگذارید بیاید بیرون ببینیم چه خبر بوده.

در کار قوه قضاییه دخالت نمیکنیم اما آنها باید بفهمند حکیم بیگناه است.

ساروی ها می خواهند با دستگیری حکیم جلوی پیشرفت و آبادانی بابل را بگیرند.

قوه قضاییه مشکلی ندارد سپاه بابل مشکل دارد.

اگر شهردار بابل جرمی دارد و حق مردم را خورده فعالین مجازی منتقد هم آدم های خوبی نیستند چرا با آنها برخورد نمی شود؟

باید با هر کس که خبر دستگیری شهردار را زد مثل خود شهردار برخورد کنید.

شما اگر مطالبه گر هستید چرا فقط یقه حکیم را گرفته اید؟

آن خانواده ای که شهرداری نیمه شب مقابل در ورودی منزلشان نیوجرسی گذاشت فامیل پاسدار دارند.

از امام جمعه حمایت میکنیم دامادش چه ربطی به او دارد؟

شما ثابت کنید امام جمعه نقشی در پیشرفت دامادش داشته.

امام جمعه با شهردار شدن دامادش مخالف بوده شورای شهر در مقابلش ایستاد.

حاج آقا در طول این مدت که دامادش شهردار بوده هم حمایت خاصی از او نداشته است.

اگر امام جعه تا به حال واکنشی نسبت به دستگیری و تعلیق غفار آری نداشته به خاطر این است که او متهم بوده و هنوز دادگاه برای اثبات جرمش تشکیل نشده. آبروی متهم را که نباید پشت تریبون برد.

تقدیر حاج آقا از پیمانکار متهم فساد شهرداری که با قرار وثیقه آزاد شده به خاطر خدمات قرآنی اش بوده.

برای شهرداری سرپرست تعیین نکنید شاید حکیم آزاد شد.

چه اشکال دارد یک متهم اقتصادی که با قید وثیقه آزاد شده شهردار بابل باشد؟

معاون سیما منظر شهرداری هم فامیل حاج آقاست. می خواهید سرپرست تعیین کنید اولویت با ایشان است.

دارد یک هفته می شود. شهردار را آزاد نمیکنید دیگر چرا پرونده دور و بری هایش را هم می زنید؟ تا همینجا بس نیست؟

این چه مدل مطالبه گری است هر روز یقه یک مسئول را می گیرید؟

و....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون پرونده قضایی شهرداری بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۱۵ ق.ظ

Image result for شهرداری بابل

 

موضوع رسیدگی به پرونده تخلفات شهرداری و شورای مثلا اسلامی شهر بابل مدتی است که بر سر زبان ها افتاده و با توجه به حساسیت های سیاسی این شهر همچنان گزینه نخست مباحث اجتماعی در حلقه های مردمی و گعده های محفلی سیاسیون است. این قلم پیش تر نیز از بعضی زوایا به بررسی موضوع پرداخته و دراین مجال نکات قابل عرض دیگری را به استحضار مردم می رساند:

یک- پرونده ای در خصوص تخلفات شهرداری بابل در دادگستری استان در حال بررسی است که تا کنون منجر به بازداشت و لغو عضویت و فعالیت معدودی از اعضا و کارکنان شورا و شهرداری شده است. جسته و گریخته شنیده می شود پرونده های دیگری نیز در این ارتباط وجود دارد که در مراحل بعد پیگیری خواهد شد. درباره میزان تقصیر و سهم عناصر مرتبط باید تا حصول نتیجه قطعی دادگاه حوصله به خرج داد.

دو- اثبات تخلفات شهرداری بابل در این دوره به معنای پاکدستی و سلامت مدیران قبلی حوزه شهری نیست و اگر چه بعضی شهرداران خاطی بابل در گذشته با استفاده از حفره های قضایی موجود در مدیریت قبلی این نهاد، از پیگرد عملکرد خود در امان ماندند اما مفتوح شدن پرونده آنها نیز دور از انتظار نخواهد بود.

سه- بارها تأکید شده است اثبات تخلفات هیچ فردی به معنای زیر سوال بردن دوستان و بستگان سببی و نسبی او نیست مگر اینکه خودشان اینطور خواسته و به دفاع از متخلفان بپردازند.

چهار- سید مقیم مقیمی، خوب یا بد، به عنوان عضو شورا حق دارد در خصوص عملکرد شهردار به طرح سوال بپردازد و شهرداری هم بدون شامورتی بازی و جنجال رسانه ای باید به شکل مستدل در صحن شورا و در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشد. راقم این سطور در دور قبلی انتخابات شورا به آقای مقیمی رأی نداده است و در دور بعد نیز بعید است که ایشان قصد ثبت نام و ورود مجدد به شورا را داشته باشد. بی هیچ حب و بغضی، اصل طرح سوال و جواب مذکور برای ثبت در تاریخ سیاسی شهر بابل ضروری به نظر می رسد.

پنج- مسئولان رسیدگی به پرونده شهرداری در دستگاه قضا، اساساً بابلی نیستند و بی اعتنا به چالش های سیاسی و نفع و ضرر جریان ها و باندهای قدرت تنها بر مبنای وظیفه ذاتی خود و اصل احیای حقوق عامه و صیانت از منافع ملت در حال بررسی ابعاد پرونده های مرتبط با تخلفات شهرداری هستند کما اینکه در ساری نیز شاهد برخورد بی رودربایستی و پیگرد تخلفات همگی عناصر دخیل در مفاسد شورا و شهرداری در هر سطح و جایگاه سیاسی و جناحی بوده ایم. انتساب خودخوانده بعضی جریانها به انقلاب، حاشیه امن تخلفات آنها نخواهد بود.

شش- پرونده شهرداری بابل هم امتحانی بود برای محک همه مدعیان انقلابی گری و عدالت خواهی. آنهایی که بدون توجه به گرایشات سیاسی افراد ار اصل اجرای عدالت استقبال نمودند سربلند بیرون آمدند و کسانی که عدالت را تنها برای همسایه روا دانسته و اطرافیان خود را خط قرمز اجرای عدل تلقی نمودند رو سیاه گردیدند. این خصیصه انقلاب اسلامی به عنوان ترجمان عملی کلام وحی است که ذات نورانی آن، چند رنگی ها را بر ملا ساخته و غیر از "عبادک منهم المخلصین" مجال عبور از غربال آن را ندارند. برای عاقبت به خیری خود دعا و تلاش کنیم.

هفت- دردمندانه باید اذعان داشت هیاهوی سیاسی و جنجال های تبلیغاتی عناصر دخیل در پرونده اخیر مردم را به باوری رسانده که حتی اگر پرونده در همین لحظه نیز متوقف شود بی گناهی مسئولان مرتبط را نخواهند پذیرفت. همه شهرداران بابل به درست یا غلط در اذهان عموم و یا در سطح رسانه های مجازی بارها متهم به تخلفات متعدد شده اند؛ اما این حجم دست و پا زدن ها و اعمال فشار و ... افکار عمومی را به این برداشت رسانده که لابد خرده شیشه ای در کارشان وجود دارد که اینطور به تقلا افتاده اند. یاوران حقیقی انقلاب، اقشار پابرهنه و فاقد سهام سفره نظام هستند که برخورد با تخلفات عناصر دانه درشتی چون اکبر اتباعی، بیژن قاسم زاده، کیومرث نیاز، غفار آری، موسوی، خورشیدی، حسن زاده و ... باعث دلگرمی آنها به استمرار خط شهدا و حیات و پویایی اندیشه انقلاب اسلامی و احقاق حق مستضعفان گردیده است. ولیّ نعمتان راستین انقلاب از برخورد با هر متخلفی با هر نوع وابستگی به هر طیف و شخصیت و جناحی، به آینده نظام اسلامی و تحقق آرمان هایی که قطره قطره خون عزیزانشان را در حفظ و تثبیت آن هدیه داده اند، خوشبین شده و جانانه حمایت می نمایند.

هشت- پس از ورود جدی دستگاه قضا و دستگیری عوامل اصلی دخیل در تخلفات جاری، چنان چه هر شخصیت و طیفی درصدد بهره گیری از نفوذ خود و یا سوءاستفاده از مفاهیم و عناصر ارزشی برای دفاع از متخلفان باشد، سیبل نیروهای انقلابی در فضای رسانه قرار خواهد گرفت. عاقلانه است که با اجتناب از ورود به بازی باندهای قدرت و پرهیز از مکر اطرافیان و دفتری های معامله گر و شیّاد، اجرای قانون به عنوان دستاورد نظام اسلامی را اصلی اساسی و خدشه ناپذیر دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرونده ای برای یک دادستان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۱۱ ق.ظ

بعد از استوری اخیر، بعضی دوستان بنا به دلایلی اصرار داشتند که موضوع دادستان بابل را ادامه ندهم. بعضی دوستان نیز اصرار داشتند از انتشار این سلسله استوری پا پس نکشم.

حد وسطش می شود اینکه تنها به بعضی نقدها اشاره کنم. بقیه حرفها بماند برای بعد.

1

با توهین های تند و تیزی که نسبت به دادستان بابل در فضای مجازی و غیره صورت میگیرد موافق نیستم اما اینکه معدودی از دوستان بسیجی هم که عشق پلیس بازی دارند و حکمی از ایشان دریافت کرده اند افتاده اند دنبال جمع آوری طومار برای انتخاب دادستان بابل بعنوان رییس دادگستری استان!! چیزی شبیه طنز است.

2

دادستان بابل فارغ از همه نقدها، کارهای خوب و شایسته ای هم داشته است. او بارها توانست در مواقعی از حقوق عامه دفاع نماید. طرفه آنکه تیغ تیز عدالتخواهی ایشان اغلب روی گردن ضعفا بود و گام شایسته ای در مواجهه با دانه درشتهای متخلف از ایشان دیده نشد. عصبانیت از دست منتقدین هم البته از جمله نقاط ضعف چالش برانگیز وی می باشد.

3

عدم شناخت کافی ایشان نسبت به فضای سیاسی بابل و ناآگاهی از سطح غیرت و شهامت مثال زدنی نیروهای انقلابی شهر نخستین تجربه تلخ او را در مواجهه با یکی  از فعالان رسانه ای جبهه انقلاب در بابل رقم زد. پیگیری دوستان انقلابی و نشست با دادستان ثمر چندانی نداشت. هر چند پرونده مدتی بعد بسته شد؛ اما تناقض در ادعاها که بالاخره معلوم نشد شاکی این بسیجی چه کسی است، سطح خوشبینی نسبت به رفتار دادستان را در اذهان کاهش داد. دادستان در اقدامی عجیب، کانال تلگرامی این بسیجی را غیرقانونی دانست در حالیکه اساسا تلگرام بستری فیلتر شده است و کسی بابت فعالیت در آن مجوزی ندارد.

مشابه چنین برخورد تلخی در خصوص فعالیت مجازی گروههای غیرانقلابی دیده نشد.

4

ماجرای سرباز بابلی رویدادی ناگوار بود که بر اثر بی تدبیری مسئولان مربوطه در سطح رسانه های فارسی زبان جهان نیز انعکاس پیدا کرد. مشکلی که به راحتی میشد با اندکی تواضع در اتاقی در بسته حل و فصل شود متاسفانه بخاطر سوءتدبیر و تکرار لحن و رویکرد تهدید آمیز –ادبیات زننده ای که هیچ گاه دستاوردی جز خشم مخاطبان نداشته- به بحرانی بزرگ تبدیل شد و اگر سرعت عمل نیروهای رسانه ای انقلاب در جهاد تبیین و برتری در جنگ روایتها نبود سوژه ای ناتمام بر علیه نظام در بوقهای رسانه ای ضدانقلاب باقی می ماند. همین سوءتدبیر که آبروی شهر بابل را بعد از ماجرای شوراگیت دوباره بازیچه افکار عموم قرار داد به تنهایی برای عزل دادستان کفایت میکرد.

5

در ماجرای دیگری مربوط به یکی از طلاب منتقد طیف نوکیسه، در اتفاقی عجیب بجای ارجاع پرونده به دادسرای ویژه، دستور دستگیری وی با لباس خانگی و انتقال با دستبند به دادگاه صادر گردید که با اعتراض شدید نیروهای انقلابی مواجه شد.

6

در اتفاقی عجیب و مشکوک، در حالیکه مصی علینژاد با ادعای تحت فشار بودن خانواده خود دنبال دریافت غرامت از جمهوری اسلامی بود، درست در شب12 بهمن و آغاز دهه فجر، کمیسیون ماده صد شهردار معزول، بدون اخطار قبلی، با امضای دادستان در اقدامی بی سابقه در ورودی منزل یکی از نزدیکان مصی علینژاد که از قضا جزو نیروهای مومن و انقلابی است را نیمه شب با نیوجرسی مسدود نمود! با اعتراض شدید نیروهای انقلابی نهایتا اگر چه اقدام به عذرخواهی کردند اما شبهه ای بزرگ را در اذهان باقی گذاشتند.

7

در ماجرای رسیدگی به اتهامات شهردار نابلد و بلندپرواز بابل که منتسب به جریان مقدس مأب بود، دادستان رفتاری زیگزاگ و غیرمطمئن را اتخاذ نمود. عکس یادگاری با شهردار متهم در آستانه دستگیری وی، بازداشت منتقدان شهردار، ارائه خبر دوپلهو به یکی از علما که باعث موضع گیری غلط وی گردید و... نمونه هایی از این سیاست کج دار و مریز است.

در جریان بازداشت منتقدان شهردار که بطور ضربتی و در یک روز صورت گرفت، دستور بازداشت یکی از بسیجیان خوشنام و تحصیل کرده بابل نیز صادر گردید که با بررسی صورت گرفته مشخص شد اصلا شکایت جدیدی علیه وی در دادگستری وجود نداشته که احضاریه ای صادر شده باشد و عدم تمکین وی منجر به دستور بازداشتش شود!

8

آب گل آلود ماجرای شهردار بازداشتی، فرصت مناسبی بود برای رقم خوردن اتفاقی عجیب و بی سابقه در تاریخ انقلاب اسلامی. برای اولین بار در عمر جمهوری اسلامی، یک پاسدار آزاده جانباز پژوهشگر و نویسنده و راوی شهدا بخاطر شکایت شهردار اسبق (بیژنی) در بابل شلاق زده شد! خانه وی نیز در یک روز دوبار مورد تفتیش قرار گرفت. دستگیری وی بدون اطلاع قبلی و ناگهانی بود و به رغم سابقه بیماری و سکته قلبی، حتی اجازه معاینه پزشک قبل از اجرای حکم شلاق به او داده نشد.

9

یکی از بسیجیان شهر امیرکلا بخاطر مطالب نا موجهی که فرد دیگر در گروه تلگرامی او منتشر کرده بود با دستور دادستان احضار شد و بی آنکه اجازه توضیح و لااقل ارائه وثیقه را پیدا کند یک شب را در اوج اشاعه ویروس کرونا در بازداشتگاه گذرانید. صبح روز بعد در دادگاه توضیحات خود را بیان کرد که قاضی اتهام طرح شده را وارد ندانست و پرونده مختومه شد. با رسانه ای شدن این ماجرا یکبار دیگر پرونده او را به جریان انداختند!

10

در اقدامی هماهنگ با چند نهاد دیگر، دادستان پرونده ای برای یکی دیگر از بسیجیان منتقد تشکیل داد و مدعی شد که وی سابقه طولانی در هتاکی به مسئولان شهر دارد! این پرونده نیز به دلیل عدم وجود مستندات کافی در دادگاه ویژه روحانیت مختومه گردید.

11

درباره تخلف برادر دادستان سندی منتشر شد که هیچگاه پاسخی داده نشد. درباره تخلفات بعضی صاحبان مکنت و افراد ذی نفوذ مانند موسوی نیز اسنادی منتشر شد که به جایی نرسید. شهرداری بابل با شکایت یکی از پیمانکاران و سکوت  و اهمال مسئولان مربوطه محکوم گردید و زیانی هنگفت بر گرده بیت المال نشست که حضرات به روی مبارک خود نیاوردند. در حالیکه انتظار میرفت مدعی العموم از اساس قراردادهای دولتی بدون مناقصه را ابطال نماید.

12

اقدام عجیب دیگر ویران ساختن کلبه تعدادی از جنگل نشینان بومی منطقه بندپی بود که گاه تا سی سال سابقه اسکان در آن نقطه را داشتند. دردآور اینکه ویران سازی سرپناه این قشر مستضعف، در سرمای زمستان و در آستانه میلاد امام عدالت علی علیه السلام صورت گرفت در حالیکه مردم بهتر میدانند در مواجهه با تخلفات ساخت و ساز از مابهتران چگونه رفتار شده است.

مدتی بعد نیز در روستای انجیلسی با ایجاد رعب و وحشت و گسیل انبوهی از ماموران اقدام به اخراج هفت خانواده گردید. شگفت آور آنکه ماموران اداره منابع طبیعی همزمان شروع به قطع درختان نمودند و همزمان اخبار تاسف آور و نگران کننده ای از تضییع و نابودی طبیعت بخاطر دفع غیراصولی زباله در جنگلهای بابل منتشر میگردید که هیچگاه مورد توجه و پیگیری مدعیان صیانت از اموال عموم قرار نگرفت.

13

چرا متهم دانه درشتی مثل حسن زاده باید بتونه با اوباش همراهش، بچه های بسیجی رو تهدید و مورد ضرب و شتم قرار بده و مدعی بشه من همه رو خریدم و از قضا صدایی از قضا بلند نشه؟

14

اعتراض مکرر مردم و نیروهای انقلابی به بی در و پیکری و عدم نظارت بر فعالیت معدودی از بلاگرهای شناخته شده که بارها اقدام به هنجارشکنی نموده اند، موجب ناامیدی از کارآیی نهادهای نظارتی و اقدام به نهی از منکر علنی در فضای مجازی گردید. دادستان بابل برای اولین بار در کشور بجای حمایت از ناهیان از منکر و تقبیح اهمال و وادادگی بعضی ضابطین، اقدام به تشکیل پرونده برای بسیجیان منتقد و انقلابی نموده است که در حال حاضر این پرونده در شعبه پنج دادگستری بابل جریان دارد!

15

بقیه حرفها بماند برای بعد؛ اما بی تفاوتی محتمل مسئولان قضایی کشور در قبال هزینه هایی که دادستان بابل بر اعتبار این شهر و جایگاه نیروهای انقلابی تحمیل نموده، در حقیقت بازی با اعتبار نهاد قضا و تخریب وجهه آن در افکار عمومی و سلب اعتماد جامعه خواهد بود؛ ارتقای وی به پست بالاتر که قطعا یک شوخی است.

16

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خون شما رنگین تر نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۹، ۰۴:۵۲ ب.ظ

بیانیه انصار حزب الله شهرستان بابل در آستانه انتخاب شهردار دارالمؤمنین

 

بیانیه انصار حزب الله شهرستان بابل پیرامون حواشی اخیر شهرداری و شورای شهر
بسم الله الرحمن الرحیم
فان حزب الله هم الغالبون
"از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسوولیتهاى خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند" مقام معظم رهبری
یکی از بزرگترین دستاوردهای نظام اسلامی، برخورد با عناصری است که در پوسته وابستگی به نظام، دست به خیانت زده و حقوق عمومی را تضییع می نمایند.
در روزهای اخیر خبر دستگیری چند تن از اعضا و کارکنان شورا و شهرداری بابل، به رغم ایجاد خوشبینی و امیدواری در دل مردم و ولی نعمتان انقلاب اسلامی نسبت به سلامت و عدالت نظام اسلامی، موجی کمرنگ و متزلزل از نگرانی بعضی عناصر ذی نفع و حامیان متهمان را نیز به دنبال داشت. این طیف تلاش نموده اند با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی و انقلابی جامعه، جایگاه خود و اطرافیانشان را مساوی با نظام دانسته و متأسفانه برخورد با مسئولان متهم را حرمت شکنی و مخالف وحدت! تلقی نمایند.
با توجه به واکنش منفی افکار عمومی نسبت به این تبلیغات جهت دار و بیمار، ضرورتی برای پاسخ به جوّسازی جریان مذکور نمی بینیم؛ اما به راستی مسئولانی که مدعی هستند ریگی به کفش ندارند چرا از ایستادن در محضر قانون و پاسخگویی به نهادهای نظارتی طفره می روند؟
از برکات نظام اسلامی برخاسته از آرمانهای شهدا و امام شهداست که مسئول، باید مورد سوال قرار گرفته و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد. هر متهمی، لزوماً مجرم نیست و می تواند در دادگاه صالحه از موارد اتهامی خود دفاع نموده و تبرئه شود؛ اما اینکه عده ای اصل احضار و پاسخگویی به نهادهای نظارتی و قضایی را بر نمی تابند به یقین با شعارهای انقلابی شان سازگار نیست.
انصار حزب الله شهرستان بابل در آستانه حماسه بزرگ نه دی و سالگرد شهادت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، ضمن دعوت از همه مسئولان، مردم و جریان های سیاسی به بصیرت و نگاه محوری به اساس نظام مقدس جمهوری اسلامی و پرهیز از جناح بازی و منفعت گرایی، حمایت قاطع خود را از دادستان شهرستان بابل و مرکز استان، ریاست دادگستری استان و همه عوامل قضایی و سازمان اطلاعات سپاه که بی توجه به هیاهوی کانون های قدرت و ثروت، بی پروا به بررسی پرونده های موجود مسئولان و مدیران شهری می پردازند، اعلام نموده و موکداً توصیه می نماید مدیران و مسئولان خاطی را از هر مقام و منصبی که غصب کرده اند، خلع ید نمایند.
بی تردید مردم هوشیار و متدین از عدالت و استقلال قضات انقلابی و عزم مستحکم آنان در پالایش سطوح مدیریتی کشور از وجود عناصر نااهل و صیانت از منافع ملت حمایت نموده و باندهای فساد و چپاولگری را رسوا خواهند ساخت.
والسلام علی عبادالله الصالحین
انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از زنگ حساب نهراسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۵۳ ب.ظ

برای یکی از مدیران شهر بابل مثل خیلی دیگر از مدیران ریز و درشت کشور، پرونده ای از اتهامات اقتصادی به جریان افتاده است. او هم مثل بقیه متهمین باید در پیشگاه قانون حاضر شده و از موارد مطروحه دفاع کند. خدا را چه دیدید شاید بیگناه شناخته شد شاید هم مجرم. تا اینجای کار مساله تازه ای اتفاق نیفتاده است؛ اما شامورتی بازی های رسانه ای، مانور کاسه لیسی و جنجال آفرینی گروه های فولکس واگنی ذی نفع برای اخلال در روند رسیدگی قانونی به ماجرا، این شائبه را در اذهان دامن می زند که لابد آقایان ریگی به کفش دارند که از محاسبه بیمناک شده اند. اتفاق عجیب دیگر، بازی گرفتن مفاهیم ارزشی و استفاده ابزاری از عناصر اعتقادی برای کسب وجهه و فشار به دستگاه قضایی است. دستاویز دیگر اما ادعای وهن به پدر خوانده ها بود که آخرش کسی نفهمید کی و کجا اتفاق افتاده است؟! ولی از سوی دیگر باید این پرسش را مطرح کرد اگر به شخصیتی غیر مرتبط با پرونده، توهینی صورت گرفته آیا باید رفت از شخصیت دخیل در پرونده دلجویی و حمایت کرد؟! اساسا چرا افرادی خارج از پرونده، ناخواسته خود را شریک متهمان جلوه داده و سرنوشتشان را به این پرونده گره می زنند؟ این افراد چگونه به این نتیجه رسیده اند که با هیاهو و غوغا سالاری می توانند پرونده را از مسیر قانونی خارج ساخته و از صندلی داغ پاسخگویی رها شوند؟

آیا معدود عزیزانی که اعتبار ارزشی خود را خرج دفاع از افراد متهم می سازند حاضرند در صورت اثبات تخلف آنان از ساحت ملت عذرخواهی کرده و از جایگاهی که با لطف مردم به چنگ آورده اند استعفا دهند؟ دقت کرده اید مردم عادی کوچه و بازار به ما مذهبی ها میخندند که چرا جنبه رسیدگی به پرونده فردی که لااقل در ظاهر منتسب به خودتان است را ندارید؟ به نظر شما این حمایت های سست و نمایشی باعث اعتماد بیشتر مردم به ما و نظام می شود یا اینکه پوزخند آنها را به شعارها و درس اخلاق های ما به دنبال دارد؟ تحلیل این مساله خیلی دشوار است؟

چند روز از دستگیری دو تن از اعضای شورای شهر و حداقل یک کارمند و یک پیمانکار شهرداری بابل می گذرد. خبر آن به طور رسمی اعلام شده است و احتمالا این روند در هفته های آتی ادامه داشته باشد. سکوت عجیب خواص شهر که حتی حاضر به یک تشکر خشک و خالی از دستگاه قضا نبوده و لااقل توصیه ای مرسوم بر ضرورت برخورد با هر فرد خاطی در هر جایگاهی را به زبان یا قلم نمی آورند، باعث تعجب مردم نمی شود؟ حواسمان هست که مردم ما را می بینند و رفتارهای متناقض ما را تحلیل می کنند؟ این که فقط شعار ولایت مداری بدهیم اما در عمل منفعت گرا بوده و دنبال باند بازی باشیم با منظومه فکری رهبری و گفتمان نظام دینی همخوانی دارد؟ چرا در ماجرای رسوایی اخلاقی شورا اینطور بی محابا وارد شده و عالم و آدم را با خبر ساختیم اما حالا که بعضی متخلفین در زمره مرتبطین ما هستند سکوت محض اختیار نموده ایم؟ سیره امیرالمومنین افشای تخلفات مالی کارگزاران بود یا تخلفات اخلاقی؟ ما دقیقا قرار است ستون خیمه کدام نظام حاکمیتی باشیم؟ از جمهوری اسلامی فقط فیش حقوقی اش به ما رسیده و رفتار و کردارمان هنوز میراث طاغوت را در خود دارد؟ مایی که حتی نمی توانیم با هم صنف های خودمان زیر یک سقف جمع شده و جلسه ای مشترک داشته باشیم ناگهان جیغ بنفشمان بلند می شود که زیر سوال رفتن فلان فرد مرتبط با ما باعث وحدت شکنی است؟! حواستان هست مردم دارند به ما می خندند؟

پول که دارید و می توانید وکلای خوبی استخدام کنید. به دادگاه بروید و از خودتان دفاع کنید ما هم دعا می کنیم تبرئه شوید؛ اما این دست و پا زدن ها و جیغ کشیدن ها و ننه من غریبم بازی ها و ندای وااسلاما و ... را امیدوارم مردم فرهیخته ما به حساب دین و مسلک و مرام انقلاب نگذارند. مردم حساب ما را از اسلام و طریقت شهدا جدا بدانند.

به نیابت از دوستان انقلابی و سلحشور حزب الله به عرض مسئولان قضایی رسانده و می رسانم  بنا بر آموزه ها و مبانی اصیل اندیشه انقلاب اسلامی، نظارت بر رفتار مسئولان و پیگیری خطاهای احتمالی آنان را دستاورد محتوم انقلاب دانسته و به حول و قوه الهی تا پایان این ماجرا به هر نقطه ای که ختم شده و پای هر مسئولی در هر رده و عنوانی که به میان آید محکم و قاطع از سیستم قضایی و ضابطین مرتبط حمایت کرده و قلدرمآبی و شارلاتان بازی تاجران سیاسی و سوداگران اقتصادی را در هر لباس و منصبی که باشند دفع خواهیم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرباز بابلی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۵۴ ق.ظ

 

بخشی از ماجرای سرباز بابلی به سرانجام رسید.

در وهله نخست آنچه مهم است لاپوشانی بازپرس و همکاران اوست. عجیب است این طیف بدون درکی درست از جایگاه حساس و شرعی خود به راحتی دروغ گفته و بخواهند حقیقتی را انکار نمایند. خدا می داند چقدر از حقوق مردم زیر دست و پای چنین افرادی له شد و چه میزان از ارباب رجوع نسبت به سیستم قضایی و چه بسا اصل نظام بدبین شده اند.

نکته بعد اما از آنجا آغاز می شود که پس از بر ملا شدن دروغ بازپرس و دوستانش و اثبات برخورد زننده او با سرباز بابلی که البته همراه با اخراج سرهنگ مسئول انتظامی دادگستری بود که از سربازش حمایت کرد، ذهن مردم نسبت به نحوه واکنش نهادهای نظارتی حساس شده است.

اگر چه سرباز و خانواده اش که از ابتدا خواهان عذرخواهی خصوصی بازپرس خاطی بودند اما با مقاومت او و تکبر مسئول مربوطه مواجه گردیدند و در نهایت با درایت رییس دادگستری استان شاهد عذرخواهی او شدند از حق خود گذشتند اما مردم می خواهند بدانند چقدر از این نوع اتفاقات در گوشه و کنار به وقوع می پیوندد و رسانه ای نمی شود؟ مردم می خواهند بدانند واکنش نظام اسلامی نسبت به بازپرسانی که هتاکی و دروغگویی می کنند چیست؟

چرا دادستان بابل درایت لازم برای مدیریت فضا را نداشت که کار به آبروریزی و رسانه ای شدن ماجرا کشید؟ چندمین بار است که دادستان بابل رفتاری انجام می دهد که خلاف منطق و اصول مدیریتی است؟ چرا عده ای به خود اجازه می دهند به راحتی روی دست نظام هزینه بگذارند و جالب آنکه منتقدان خود را مخالف نظام جلوه بدهند؟

حرف دیگر اینکه به لطف و عنایت خدا، حقانیت سرباز اثبات شد؛ اما باید تأکید کرد اینکه یک سرباز و جمعی بسیجی و مردم حامی او می توانند حق پایمال شده خود را بدون لکنت از صاحبان قدرت بستانند برکت نظامی اسلامی است که محصول خون شهدای مکتب آزادگی و شرافت است. انشاءالله شرمنده خون شهدا نگردیده و راهشان را در هیچ منصب و جایگاهی از یاد نبریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا