بستگی به عینکت دارد!
یک زوج جوان البرزی که فقط سه سال با هم زندگی کرده اند کارشان به طلاق کشیده. نکته اینجاست که این دو علیه هم چهل پرونده در محاکم حقوقی و کیفری تشکیل داده اند! به نقل از فاضلی هریکنده ای رییس کل دادگستری استان البرز که به گمانم همشهری ماست: "این پروندهها با عناوین مختلف از جمله، سرقت، ضرب و جرح، توهین و فحاشی، جعل، کلاهبرداری، شهادت کذب، مهریه، نفقه، دادخواست طلاق، جهیزیه و ... تشکیل شدهاند."
اینکه به لیلی میگفتند لیلی؛ یعنی منسوب به لیل، به دلیل تاریکی صورت و سیاهی چهره اش بود. از مجنون پرسیدند این دختر سیاه و بی ریخت لایق این سطح عشق ورزیدن هست که کارت به جنون بکشد؟ جواب داد لیلی را از چشم من نگاه کنید که چه زیباست.
حرف درستی است. ما آدمها گاهی از چیزی خوشمان می آید عیب و ایرادها و نواقص و ضعفها را به راحتی نادیده می گیریم. بدمان که بیاید خوبی های طرف را هم به بدی تأویل می بریم. همه ما آدمها مستعد پیش داوری و خروج از انصاف هستیم.
نکته دیگر اینکه نباید نقش بعضی وکلا را در این نوع پرونده سازی ها نادیده گرفت. دوستی داشتیم تعریف میکرد موقع طلاق خواهرش، وکیل آمد و گفت فلان قدر هزینه حق الوکاله برای پیگیری کار طلاق می گیرد. توافق کردند و کار شروع شد. بعد از مدتی کاشف به عمل آمد وکلای عروس و داماد با هم رفیق و هم دست هستند. هر دو با زمینه چینی و تشویق موکلان خود پرونده های جدیدی مثل توهین و تهدید و... را باز می کردند و به همین بهانه حق الوکاله بیشتری را برای دعاوی جدید می ستاندند.
امیدوارم هیچ وقت طلاق بین زن و شوهر یا جدایی بین دو دوست اتفاق نیفتد اما اگر کار به اینجا کشید به حرمت روزهای خوش و نان و نمکی که با هم خوردید مثل آدم و بی حاشیه از هم جدا شوید.