اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

لبیک یا زینب

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۳۵ ب.ظ


آنهایی که می گویند زن در اسلام، جایگاهی ندارد، به نغمه لبیک یا زینب مصطفی زال نژاد در حرم عقیله بنی هاشم، دل بسپارند.

او یک روز پس از آن که بر تابوت یار معراجی اش، مهدی نعمایی، نوحه لبیک یا زینب را خواند، اذن دخول به حریم عرشیان را دریافت کرد و همنشین ساکنان روضه رضوان گردید.

آنهایی که می خواهند جایگاه زن در اسلام را بشناسند، به نغمه لبیک یا زینب عاشورائیان کربلای شام، گوش جان بسپارند. گنبد نورانی بانوی صبر و بصیرت، تنها مرکز تحولات این عالم نیست. امروز آخرت ما نیز حول حرم زینب کبرا سلام الله علیها رقم می خورد.

هر کس که آسمان را منزل حقیقی خود می داند، صادقانه ترین نوای وجودش باید نغمه "لبیک یا زینب" باشد.

مازندرانی ها در این هفته، دو مسافر ابدی کربلا را تا بهشت بدرقه کردند. روح این دو شهید مدافع حرم و همه شهدای بی نام و نشان جبهه جهانی اسلام را شاد کنیم با صلوات بر محمد و آل محمد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حقیقت دین و دین حقیقی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ب.ظ

قبلا تو حواجه ربیع، مزار دانشمندی غربی رو دیده بودم. براش فاتحه هم خوندم اما برام سوال بود که این بابا این جا چه کار میکنه؟ امشب متن جالبی دربارش خوندم که به این سوالم جواب میداد:


مرحوم آیت الله سید محمد‌هادی میلانی‌(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند.


🌿 پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، پروفسور به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند.


✨مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کردند.


❄️ پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه می‌خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم.


🌼وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت:


🔰 تنها زمانی که انسان حقیقت وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن است،

💥 و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود...


 🔴در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم،

🔷و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند!!


♦️ در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است ...


🌺 بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند 

✨که هم اکنون قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده‌اند...

*کانال ندبه های انتظار*

🆔 @ale_yaasin

سایت خبرگزاری حوزه
  • سیدحمید مشتاقی نیا

واکنش محمد حسین منصف به اشک آتش

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ب.ظ

برای احترام به نظرات دوست خوب و شجاعم طلبه بزرگوار آقای سید حمید مشتاقی نیا مقاله او را گرچه نقدهای تندی به من و ایضا به شهردار و همه اعضای شورای شهر و افرادی خارج از مدار شهرداری و شورا دارد را در زیر منتشر میکنم اما به بخشی از سخنان ایشان نقد متقابل دارم.

✅ در زمینه مقبره مرحوم هادی نوروزی که ورزشکاری اهل نماز و شعائر دینی بوده و بخاطر اخلاق خوبش مورد علاقه بود توافق چندانی با نظر ایشان نداریم

✅ در زمینه نام بردن از یکی از کاندیداهای مجلس به نظر من انصاف را رعایت نکردند

✅ در زمینه نام بردن از یکی از بستگان ؛  ایشان مطمئن باشند که خط فکری و عملی من متاثر از تفکر خودم میباشد و انصاف را در تحلیل رعایت نکردند.

✅ در زمینه سخنان شهردار در مورد صهیونیستها ایشان بدون تحریک قبلی و پیش زمینه ناگهان با غرور این حرفها را زد و حتی تکرار کرد که شوخی نمیکند و جدی گفته است و به شرافت صهیونیستها نسبت به ما اصرار کرد و این جایی برای دفاع باقی نمیگذارد.اظهار نظر شهردار در مورد صهیونیستها ربطی به موضوعات شهری نداشت و وقتی اشتباهی به این بزرگی میکند باید با عذر خواهی آب رفته را به جوی بازگرداند اما ایشان با دفاع رسانه ای در مثال که میگویند دزد پر رو یقه صاحبخانه را میگیرد؛  اینگونه رفتار میکند و یک عذر خواهی ساده نمیکند واین قسمت تحلیلهای شما او را گستاختر میکند.

دوست گرامی و عزیزم

با بعضی از نظرات شما موافقم اما شهردار بابد از سخنان ضد انقلابی اش عذر خواهی کند.

حرف زیاد است.اما بخاطر توجه شما به مسائل شورا و شهرداری تشکر میکنم و میدانم که دفاع از حق سخت است اما همچنان برای جلوگیری از حیف و میل اموال بیت المال و سوء مدیریت آقای شهردار در پروژه آسفالت که ضررهای هنگفتی احتمالا میلیاردی به بیت المال زده و سوء مدیریت در پرو ژه باغ فردوس به تذکرات به شهرداری ادامه میدهیم 

آخرین سخن اینکه دوست من: 

نگاهت به عملکرد شهردار قبلی و شهردار فعلی کاملا از سر بی اطلاعی بوده و بخاطر این اظهار نظر شما که به حمایت ضمنی از ضعیف ترین شهردار سالهای اخیر بابل منجر شده در پیشگاه خدا باید پاسخگو باشید.

 دوست شما 

محمد حسین منصف

عضو شورای اسلامی شهر بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی پرده و صریح درباره شورا و شهردار بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ

با توجه به قرابت فکری و ارتباط عمیق عاطفی ام با برادرم حسین منصف، ترجیح می دهم فحوای این متن -که به یقین آخرین نوشتار این قلم در خصوص شورا و شهردار بابل در این دوره از تصدی شورا بر امور زادگاهم خواهد بود- خطاب به ایشان باشد هر چند که رنجش او را نیز چه بسا به دنبال داشته باشد:

جناب حسین آقای منصف عزیز، سلام!

فایل صوتی مربوط به سخنان جنجالی شهردار بابل درباره مشاوره با صهیونیست ها را با دقت گوش دادم. مطمئنم منظور سرهنگ بیژنی از ادای این عبارات، رسمیت بخشیدن به دشمنان اسلام و یا وهن ارزش های اسلام و انقلاب نبوده است.

نحوه بیان و ادبیات گفتاری وی در مجموعه فایل های صوتی منتشر شده از جلسات شورای شهر را در سطح شأن و اعتبار فرهنگی شهری چون دارالمومنین بابل نمی دانم؛ اما فراموش نکنیم او منتخب شورای شهری است که اتفاقاً ادبیات و گاه رفتار شماری از آنها نیز در سطح اعتبار و وزن تاریخی مردم مظلوم و فرهیخته این شهر نیست.

این شهردار را در ارائه خدمات شهری موفق تر از شهردار ناپخته قبلی بابل می دانم که بالاترین هنرش ساکت نگاه داشتن اعضای چپ و راست شورای شهر بود. انصاف حکم می کند از خدمات شهردار فعلی و موقت بابل قدردانی کنیم.

اشتباه شهردار در بهره گیری از افراد ناوارد در امور فرهنگی، البته پاشنه آشیلی است که بنیان تاج و تخت او را از جا خواهد کند. به همان نسبت که مرتضی حسینی را پسری خوب، سیاسی و غیر فرهنگی و نامناسب برای تصدی امور فرهنگی شهری در وزن و اعتبار دیار مومنان می دانم، به کارگیری نیروهای خوش سابقه، فرهنگی و موجهی چون مرتضی محمدپور و اکبرپور روشن را در سایر معاونت های شهرداری بسیار قابل تحسین و به جا می دانم.

من هم مانند بسیاری از تحلیل گران ناپیدای شهر، بر این باورم که شهردار، کاندیدای دوره آتی انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود و بر خلاف این جمع محافظه کار، از بیان این تحلیل ابایی ندارم.

حسین آقای عزیز!

به عنوان کسی که با تمام قوا برای پیروزی و ورودت به شورای شهر بابل تلاش کرد همچنان مدافع تمام قد فعالیت های عدالتخواهانه ات هستم. کسی نمی تواند شورآفرینی کمیسیون فرهنگی شورای شهر بابل در دهه های فجر سال های گذشته با اجرای سرودهای خیابانی و ... و تغییر محسوس با رویکرد انقلابی در فضای شهر را نادیده بگیرد. کسی نمی تواند تقویت بخش قابل توجهی از هنرمندان جوان و گمنام بابل توسط حسین منصف را انکار نماید.

بسیاری از انتقادهای حسین منصف به شهردار بابل، مانند عدم تمکین او نسبت به بعضی از قوانین شورا، به کارگیری مشاوران غیر بومی با حقوق بالا و ... درست و به جا هست که متأسفانه امثال من آن طور که باید در حمایت از نقدهای سازنده او وارد میدان نشدیم؛ اما بسیاری از دعواهای رسانه ای وی با شهردار، دعوایی خاله زنکی و بی اهمیت و فرصت سوز تلقی می شود.

به یقین باور دارم که وجود حسین منصف در شورا و دلسوزی های او برای بیت المال، حمایت هایش از محرومین، اصرارش بر قانون مداری نهادها و کانون های قدرت، حمایت های مجدانه او از فعالیت های فرهنگی و ... عوایدی بزرگ و بی مثال برای منافع مردم این شهر به همراه داشته است. با این حال، این که حسین منصف با همه کارکردهای مثبتی که در پرونده اش دارد، پله ای برای درخشش و صعود کاندیدای سابق و رد صلاحیت شده مجلس شورای اسلامی، جناب آقای فغانپور بشود برایم قابل هضم نیست. رفتار احساسی حسین منصف برای برجسته سازی مرحوم هادی نوروزی –رحمت الله علیه- که هرچند انسانی خوب مثل همه آدم های معمولی شهر بود؛ اما در قد و قواره الگو دهی و راهبری آرمانی دنیا و آخرت قشر جوان نیست، را هرگز مورد تأیید قرار نخواهم داد.

برادرم، حسین آقای منصف!

بارها این حرف را پشت سر آقا مصطفای عزیز و دوست داشتنی زده ام و از نفاق خود می دانم که از بازگو نمودن علنی آن اجتناب کنم. به نظر من، مصطفای منصف، حسین را از ما ربود! جواد بیژنی، شهردار را به زمین می زند و مصطفای منصف، حسین را.

با این حال دور از انصاف می دانم که از ناجوانمردی بعضی از دوستان به اصطلاح اصولگرا هم گلایه علنی نداشته باشم؛ آن جا که می بینند حسین منصف به رغم همه فشارها و تخریب ها و پرونده سازی ها که در بسیاری از مواقع از سوی هم فکران سیاسی خودش صورت می گیرد باز هم یک تنه در مقابل فتنه گران و خائین و وطن فروشانی که دل رهبر و خانواده های شهدا را خون کرده اند، با قدرت اما مطلومانه ایستاده و مقاومت می کند و یک خدا قوت ساده هم به او نمی گویند. البته جمعی که از دل فهرست انتخاباتی آنها جلال نورالله زاده و علی شکری پور بیرون بیایند، هر چه باشد اصولگرا نیست. 

حسین آقای عزیز!

شهردار بابل نیازی به مشاوره با صهیونیست ها ندارد. این ادعا از اساس نادرست است. شما فرض کن جوانکی پیر اندام یا هر فرد دیگری، از این که روی یک سطل زباله شهر نوشته شد: "سفارت آمریکا" عصبانی بشود؛ کمک به مساجد و هیئت ها را حرام بداند، مخالف این باشد که در ایام محرم حتی یک بنر با موضوع شمر زمانه ات را بشناس بر در و دیوار شهر نصب شود تا مبادا دل آمریکا و اسرائیل به درد بیاید؛ با تقطیع کلمات رهبری و تحریف در فحوای کلام ایشان  بخواهد با خط درشت روی بنرها بنویسد: حجاب به معنی چادر نیست! یا مثلاً دلش بخواهد بنری در چهارراه شهدا نصب کند و به دروغ و با جعل تاریخ بنویسد که در این جا عده ای در نبرد با بنی امیه! شهید شده اند، فتنه گری قانون شکن، وطن فروش و هتاک را به عنوان افتخار فرهنگی! شهر مطرح نماید و ... بعد همین جوانک مریض هم هوس کند که به شهردار شهر مشاوره بدهد و بر فرض محال، شهردار مشورت با او را به جان بخرد؛ دیگر چه نیازی به مصاحبت و مشاورت با صهیونیست ها باقی خواهد ماند؟! الحمدلله تا به حال از این اتفاقات در شهر ما رخ نداده است.

حرف آخر: برای داشتن شهری بهتر باید انتخابی درست داشت. من از همان روز که مطلع شدم اکثریت اعضای شورای شهر برای بازدید از غرفه کوچک شهرداری وقت بابل، بار سفر بسته و با استفاده از هزینه های عمومی شهرداری که از عرق جبین مرد و زن زجرکشیده این شهر تأمین می شود به جزیره کیش سفر کرده اند، دور اصلاح طلب و اصولگرای این شورا را خط کشیدم.

چه شهردار بهتری بخواهیم و چه شورایی بهتر، باید در انتخابات آتی شورا، فارغ از باندبازی ها و قبیله گرایی ها رأی بدهیم. معتقدم برای بهتر شدن شرایط این شهر، بی رودربایستی باید هر "سیزده" نفر فعلی عضو شورا را به کنار زد. با این وصف برای مردم بابل، روز بیست و نه اردیبهشت، روز "سیزده" به در خواهد بود!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فاز جدید حملات رسانه ای غرب بر ضد اصولگرایان به زودی آغاز می شود

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ

سایت شبکه خبری صدای آمریکا، هنوز هم بر روی موضوع آتش سوزی ساختمان پلاسکو مانور داده و تلاش دارد تا شهردار تهران را مقصر اصلی این حادثه معرفی نماید.

هم اکنون در صفحه نخست این سایت، خوانندگان به نظر سنجی درباره ضرورت استعفای شهردار تهران فراخوانده شده اند.

این که بوق های تبلیغاتی ایالات متحده آمریکا که بر اساس ماهیت خود همواره تلاش داشته اند تا به هر بهانه ای نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند؛ مدتی است که اولویت نخستشان زیر سوال بردن بخشی از جناح حاکم در مدیریت کشور شده است، پیامی شفاف برای جامعه اسلامی و تاریخ ایران در بر دارد. غرب و در رأس آن آمریکای جنایتکار، جناح متمایل به خود را در درون کشور به خوبی شناخته و برای تقویت آن از هیچ کوششی فروگذار نمی کند. مردم ایران حق دارند که یک جناح سیاسی پرادعا در کشور را جناحی آمریکایی بدانند.

نکته جالب دیگر اما مخالفت دو سوم شرکت کنندگان در نظرسنجی با استعفای قالیباف و مقصر دانستن بخش های دیگری از مدیریت اجرایی کشور است.

با توجه به ناکامی رسانه های غرب در اقناع مخاطبان خود و عدم همنوایی آنان با جریان یک دست و منسجم رسانه های غربی و اصلاح طلب در ماجرای پلاسکو، به نظر می رسد به زودی شاهد آغاز فاز جدیدی از بهانه جویی ها و جوسازی های روانی به منظور تخریب وجهه اصولگرایان خواهیم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از آب تا آتش!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ب.ظ

اگر پیش از توافقات هسته ای، دولت حق داشت که حل معضل آلودگی هوا و کمبود بارندگی و ...  را در گرو امضای برجام بداند، حالا ما هم حق داریم که آتش سوزی های زنجیره ای پالایشگاه ها، پتروشیمی ها، مراکز تجاری و ... که اتفاقاً بعد از توافقات هسته ای به وقوع پیوست را به گردن برجام بیندازیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آشتی میلی نه آشتی ملی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ب.ظ

ملت که با هم دعوایی ندارند و با هر فرهنگ و سلیقه ای دارند برای خودشان زندگی می کنند، پس ناز و عشوه هایی که سیاسیون برای هم در می آورند را نباید آشتی ملی نامید.

آشتی ملی یعنی این که مسئولین ما هم باور کنند که ایران با احتساب مردم زجر کشیده و در رنج خوزستان و سیل زدگان سیستان و ... می شود ایران. این می شود آشتی با ملیّت یک کشور.

این که شاه سلطان حسین عرصه سیاسی ایران از تهدیدات آمریکا ترسیده و مدعی شده کشور برای دفاع احتمالی از تمامیت ارضی خود به فرمولی به نام آشتی ملی نیاز دارد؛ انگار یادش رفته که سوسول های اصلاح طلب در مقتدرانه ترین حالت ممکن، نهایتاً می توانند لوله خودکارشان را به طرف دشمن پرتاب کرده و با فشار ایمیلی به مصاف متجاوزان و چپاولگران بروند.

آشتی ملی را باید درست معنی کرد. به بعضی از آقایان باید گفت: شما جیب ملت را نزن، آشتی ملی پیشکش!ا

البته اگر منظور از طرح به اصطلاح آشتی ملی، آزادی سران وطن فروش فتنه است که باید گفت زیاد عجله نکنید. یکی شان را عزارییل با خودش برد. دو سه تای دیگر هم که به او ملحق شوند، آشتی مورد نظر شما خود به خود محقق خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امامی برای همه روزهای هفته!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ق.ظ

دقایقی پیش با حجت الاسلام پوراکبر، امام جمعه انقلابی شهر تنکابن تماس گرفتم و به سهم خود بابت ادای شجاعانه فریضه نهی از منکر در مقابل وزیر فرهنگ و ارشاد (اسلامی) از ایشان تشکر نمودم.

پیشنهاد این استاد بزرگوار حوزه و جانباز سرافراز دفاع مقدس و نبرد با صهیونیسم به فعالان رسانه ای جبهه انقلاب اسلامی این بود که تلاش کنند متن سخنان وی در جلسه مذکور را پیدا و منتشر نمایند که خدمتشان عرض کردم وزیری با این سطح سوابق کار در نهادهای امنیتی، هیچ وقت اجازه نشر محتوای آن جلسه را نخواهد داد تا بستر تک صدایی در گزارش های رسانه های وابسته به دولت، محفوظ بماند.

نکته دیگری که این عالم بسیجی مورد تأکید قرار داد لزوم بازخوانی منویات مقام معظم رهبری پیرامون ضرورت پیشگیری از ایجاد فضای مختلط در سطوح مختلف جامعه بود که رسانه ها و فعالان فرهنگی جبهه دفاع از ارزش ها با این اقدام می توانند در راستای تبیین نگاه فقهی اسلام در خصوص علت مخالفت علما با کنسرت ها و حواشی مربوط به آن نقش بسزایی داشته باشند.

حجت الاسلام والمسلمین پوراکبر با همان روحیه استوار و مثال زدنی خود باز هم تأکید کرد که در راه بیان احکام الهی و تحقق منویات مقام معظم رهبری تا جان در بدن دارد از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرورت حمایت از یک امام جمعه انقلابی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۱۱ ب.ظ

این روزها باید قدر روحانیونی که بی پروا به رسالت ذاتی خود در امر به معروف و نهی از منکر علنی می پردازند؛ آن هم در قبال وزیر و وکیلی که مخزن پول و قدرت و تمکن هستند، دانست و تمام قد به یاری شان شتافت.

امروز در خبرها خواندید که حجت الاسلام پوراکبر امام جمعه تنکابن و از روحانیون انقلابی، ایثارگر و جانباز مصاف با صهیونیسم، در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد به اصطلاح اسلامی که فاقد کمترین پیشینه فعالیت یا مطالعات فرهنگی است، نسبت به برگزاری کنسرت های مختلط در غرب مازندران و ناهنجاری های رایج در این نوع محیط های ضد فرهنگی اعتراض کرد و در نهایت با توجه به پاسخ های غیرکارشناسی و بی ربط جناب وزیر، جلسه مذکور را ترک نمود.

ضمن قدرشناسی از شهامت این روحانی واقعی و سازش ناپذیر، با توجه به سابقه طولانی وزیر فعلی ارشاد در مسئولیت های امنیتی و تجربه تلخ انفعال بعضی از نهادهای زیرمجموعه نظام در قبال فشارهای همه جانبه کانون های قدرت، لازم است قاطبه نیروهای انقلابی شمال کشور به خصوص علما، روحانیت و مجمع طلاب و فضلای مازندرانی حوزه علمیه قم در اقدامی فوری، حمایت کامل و قاطع خود از مواضع این عالم خوشنام و بسیجی را اعلام نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

29 اردیبهشت، همان 12 فروردین است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳ ب.ظ

حضور باشکوه و حماسی مردم مسلمان کشورمان، رژیم طاغوت را در 22 بهمن 57 سرنگون کرد؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی در 12 فروردین 58 با حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی و تأیید نظام جمهوری اسلامی، تکمیل شد و به مرحله تثبیت رسید.

حضور با شکوه مردم در 22 بهمن 95 نیز سیلی محکمی بر چهره کریه سردمداران کفر و ظلمت بود و بار دیگر عمق تنفر ملت مسلمان ایران از زیاده خواهی ها و زورگویی های دشمنان این آب و خاک را به جهانیان نشان داد؛ اما حماسه بزرگ "نه" به غرب و کدخدا پرستی در روز تاریخی 29 اردیبهشت 96 است که به مرحله تثبیت خواهد رسید.

سیاستمداران غرب بارها در سخنان خود اعتراف کرده اند که به بعضی از جریان های سیاسی درون کشور امید بسته و تلاش دارند تا با حربه های تبلیغاتی مانند برجام و ... زمینه استمرار دولت متمایل به غرب را مهیا سازند.

تو دهنی ملت ایران در انتخابات پیش رو، با رأی به هر نامزدی که منفور غرب و آمریکاست، درسی فراموش ناشدنی برای یاوه گویانی خواهد بود که از لبخندهای منفعلانه دیپلماسی ذلت در سال های اخیر، رویای موهوم دست درازی و غارتگری به این سرزمین را دوباره در سر خود راه داده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر حاشیه های جشنواره فجر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۳۴ ب.ظ

سخنگوی هیئت داوران جشنواره سینمایی فجر از شبکه آی فیلم به طور مستقیم در حال صحبت است. او در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که چرا امسال این قدر نارضایتی ها از هیئت داوران چشمگیر شده، گفت: وقتی کسی می پذیرد که وارد جشنواره ای شود باید به قواعد آن نیز تن بدهد. نه این که اگر رأی داوران را بر خلاف تصمیم و نظر خود دید، به زیر میز کوبیده و بازی را بر هم بزند.

او در ادامه سخنان خود تأکید کرد که: خروج و انصراف هنرمندان از جشنواره معنایی نداشته و همان برگ کاغذی که در ابتدا برای شرکت در جشنواره مورد امضا قرار گرفت اعتبار خود را حتی با اعلام انصراف فرد متقاضی نیز از دست نخواهد داد.

این استدلال جناب سخنگوی هیئت داوران وابسته به دولتی که بر ویرانه های فتنه 88 تکیه زده است را باید در تاریخ ثبت کرد.

تمام حرف ما هم با آشوبگران سال88 که امروز گاه بر مسند ریاست و کیاست و داوری نشسته اند همین بود که وقتی حضور در صحنه رقابت های ریاست جمهوری را با تمام قواعد اجرایی و نظارتی آن پذیرفته اید لطفاً به آداب این حضور نیز ملتزم بمانید.

الان دولت در عرصه سینما با برخی حامیان خودش دچار همین چالش شده است. فرهنگ سازی برای جماعتی که خود مدعی فرهنگ سازی برای جامعه است، کار آسانی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توجه به خدا در همه جا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۱۰ ب.ظ

با این که کم حرف بود؛ اما اگر احساس می کرد باید نکته ای را بگوید و توجهی را جلب کند، این کار را انجام می داد.

از این که آمده بود به عروسی فامیل، خوشحال شده بودیم. همه فامیل خوشحال بودند که طلبه ای در وزن معنوی شیخ محمد زمان آمده است و در میهمانی عروسی شرکت کرده است. احترامش بر همه واجب بود.

داشت ظهر می شد و همه در تکاپوی تدارک ناهار بودند. میزبان می خواست با نهایت اکرام از آن همه میهمانش به خوبی پذیرایی کند. خیلی ها هم که اصلاً عروسی می آیند به خاطر همین ناهارش! محمد زمان به آهستگی برخاست و آماده نماز شد. او همان طور که به سمت گوشه ای خلوت می رفت که نماز بخواند به چند نفر از ریش سفیدهای مجلس با لبخند یادآوری کرد که وقت نماز شده و خوب است از این فرصت دور هم بودن برای نماز هم بهره ای گرفته شود.

ریش سفیدها که بلند شدند عده ای دیگر هم به ساعتشان نگاهی انداختند و تکانی به خودشان دادند. همه بلند نشدند؛ اما همان یک عده هم برای برگزاری نماز جماعتی زیبا در مجلس عروسی کفایت می کرد. کودکان و نوجوانانی هم که آن جا بودند از این اتفاق فهمیدند که مسئله نماز بر دیگر مسائل مقدم است. میزبان به احترام آنها صبر کرد و بعد از اتمام نماز، سفره را انداخت.

بعضی از ریش سفیدها می گفتند اولین بار است که در یک مجلس شادی، توفیق شده که به نماز اول وقتشان برسند. می گفتند: از این که نماز را خواندیم و آمدیم سر سفره انگار باری از دوشمان برداشته شده و احساس سبکی می کنیم. از باعث و بانی این اتفاق تشکر می کردند و برایش آرزوی عاقبت بخیری داشتند. امثال همین دعاها بود که شاید محمدزمان را با نعمت شهادت، عاقبت بخیر کرد.

مسافر ملکوت، گروه جهادی تبلیغی مستشهدین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هوای بابل، بس ناجوانمردانه سرد است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۲۴ ب.ظ

من در بابل نیستم؛ اما دوستانی که تماس می گیرند، حتی آنهایی که تا همین چند روز پیش از من می خواستند چشم به کم کاری ها یا اشتباهات معاونت فرهنگی شهردار ببندم، شکوه دارند که چرا فجر امسال، شهر رنگ و بوی انقلاب ندارد؟

من از آنها پرسیدم مگر محرم امسال اجازه دادند شهر رنگ و بوی عزا به خود بگیرد؟

موافقان و مخالفان انقلاب می دانند بین نهضت حسینی و انقلاب خمینی چه ارتباط مفهومی تنگاتنگی وجود دارد. هر کس که غربت خمینی را می خواهد غربت حسین علیه السلام را نیز اراده کرده است.

من در بابل نیستم؛ اما شنیدم و خواندم که امام جمعه شهر هم در خطبه های این هفته از مسئولان شهرداری و سایر ادارات خواست تا نسبت به بزرگداشت ایام الله فجر، همت بیشتری از خود نشان بدهند.

هوا در این روزها به شدت سرد شده است. مواظب باشیم دار و ندارمان یخ نبندد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شام آخر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۲۲ ب.ظ

میلاد حضرت زینب سلام الله علیها را باید به همه تبریک گفت؛ اما به خانواده های شهدای مدافع حرم، بیشتر.

کاش امروز به مزار شهدای مدافع حرم می رفتیم و غیرت و رشادتشان را گلباران می کردیم.

شاید همه ما مدعی باشیم که پیام عاشورای اباعبدالله را درک کرده ایم؛ ولی در این میان شهدای مدافع حرم زینب، صداقت شان را به پیام رسان عاشورا اثبات کرده اند. ما اما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.

نام زینب سلام الله علیها را باید به عنوان یکی از تاریخ سازترین بانوان عالم ثبت نمود. امروز ارادت به شیرزن کربلا، بعد از هزار و چهار صد سال، آرایش جدیدی را در فضای سیاسی جهان به وجود آورده و از این پس تاریخ حوادث عالم را با محوریت بارگاه او رقم خواهد زد.

دنیا را امروز باید به دو دسته تقسیم کرد: زینبیون و دشمنان زینب سلام الله علیها.

سوریه، مرز بین دو جبهه حق و باطل را در سراسر دنیا به نمایش گذاشته است. حق و باطل از این پس یعنی زینبی بودن یا غیر زینبی بودن.

زینب اگر یک روز فقط مبلّغ و پیام رسان کربلا بود، امروز خود محور تحولات جهان اسلام و البته جهان سیاست قرار گرفته است. هم پیامی که او از قیام عاشورا به دنیا مخابره کرد، نهضت اباعبدالله را تا ابد جاودانه ساخت و هم امروز خود نهضت جهانی حق بر ضد باطل را رهبری می کند.

زینب سلام الله بزرگ ترین فعال فرهنگی تاریخ است. آنان که پیام عاشورا را به درستی فرا گرفته اند، قدردانی خود از پیام رسان عاشورا را با شهادت عاشقانه خویش نشان داده اند. زینب، نه فقط بزرگ ترین پرستار که در واقع بزرگ ترین خبرنگار تاریخ بشریت است. اخبار صادقانه و هنرمندانه او هیچ گاه از ذهن تاریخ محو نخواهد شد. 

اگر کسی می خواهد ارزش و جایگاه یک مبلّغ، خبرنگار و فعال فرهنگی را در مکتب اسلام بشناسد، ماجرای سوریه را دوباره بخواند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیرین کاری جدید دولت با حذف نام شهید هاشمی نژاد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۴۸ ب.ظ

فقط کافی است این عبارت را در اینترنت جستجو کنید: "بندر شهید هاشمی نژاد"

حدس شما درست است.

بندر شهید هاشمی نژاد اسم همان بندری است که امروز به بندر هاشمی رفسنجانی نامگذاری شد!

مسئولین دولت البته از خجالت حذف نام عالمی شهید که اهل همان خطه است، تصمیم وقیحانه خود را در رسانه ها این گونه مخابره کردند: بندر امیرآباد بهشهر به نام هاشمی رفسنجانی تغییر پیدا کرد!

 وقتی مسئولین دولتی که پایه های آن بر خون هزاران شهید راه اسلام و میهن استوار است به همین راحتی، نام شهیدی بزرگ چون حجت الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد را برای شیرین کاری نزد کانون های قدرت و ثروت، حذف می کنند، دیگران را چگونه می توان به پاسداشت مقام والای شهیدان و زنده نگاه داشتن یاد و نام آنان که ضمانت گر تداوم انقلاب و نظام اسلامی است، فراخواند؟


2bt_photo_2016-05-11_14-46-43.jpg


  • سیدحمید مشتاقی نیا

بنیاد شهید، این مدافع حرم را شهید نمی داند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۵۳ ق.ظ


چند ماهی است که از شهادت سید حسین رئیسی از مدافعان و خادمان حرم اهل بیت علیهم السلام می گذرد. به رغم آن که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پزشکی قانونی و ... شهادت او را در سوریه تأیید کرده اند؛ اما بنیاد شهید و امور ایثارگران هنوز با اعطای قانونی عنوان شهید برای این سید بزرگوار و پیر دلداده اسلام و انقلاب اسلامی موافقت نکرده است.

سید حسین رئیسی از جانبازان دفاع مقدس، بازنشسته آموزش و پرورش بابل بود که داوطلبانه به میادین جبهه جهانی اسلام در عراق و سوریه پیوست و به رغم تکرار جراحات ناشی از حضور در مناطق عملیاتی، باز هم با عشقی سرشار به خدمت در حرم حضرت زینب سلام الله علیها شتافت و در جوار مرقد شریف بانوی صبر و بصیرت، به آرزوی دیرینه خود دست پیدا کرد.

به رغم گذشت چند ماه از شهادت او به دلیل کارشکنی بنیاد شهید، هنوز سنگ مزاری برای وی در نظر گرفته نشده است.

تشییع و تدفین و مراسم یادبود این شهید گرامی نیز غریبانه برگزار شد. دوستان او بارها نقل کرده اند که این شهید از آن دست بسیجیانی بود که هیچ گاه علاقه ای برای بیان خاطرات و شرح ایثارگری ها و جانبازی هایش نداشت و گمنامی را سرلوحه راه خود قرار داده بود. انگار باز هم قرار است غربت این بسیجی بی ادعای مکتب خمینی، ادامه داشته باشد.

برای مسئولان عالی بنیاد شهید باید تأسف خورد که به رغم تسامح در شهید نامیدن بعضی اصناف و گروه ها مانند خبرنگار و ... که در سوانحی چون سقوط هواپیما جان خود را از دست داده اند، از اطلاق این واژه مقدس برای شهید سید حسین رئیسی که جانباز معرکه نبرد بود و در خدمت به آستان زینب کبرا سلام الله علیها به افتخار شهادت نائل آمد، اجتناب می ورزند.

از استاندار مازندران، نماینده ولی فقیه در استان و دیگر مسئولان صاحب نفوذ نیز انتظار می رود با توجه به مدارک موجود که تصاویری از آن در این وبلاگ منتشر شده است، به این جریان ورود پیدا کرده و مانع از تضییع حقوق شهدا و خانواده هایشان و ایجاد بدبینی در مردم نسبت به نهادهای ارزشی و انقلابی بشوند.


0sim_photo_2016-05-11_11-33-04.jpg

ehkt_photo_2016-05-11_11-33-20.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با شهدای بابل آشنا شوید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ب.ظ

هر وقت احساس کردین که رو صفحه سفید دلتون، غبار نشسته؛ هر وقت دیدین دلتون دنبال یه های تازه ست، هر بار حس کردین از قیل و قال های این دنیایی خسته شدین و میخواین قلبتون رو جلا بدین فقط کافیه سری به کانال سنگر شهدا بزنین. اون موقع است که وجودتون از عطر خوش عاشقی آکنده میشه و هوای پرواز میاد سراغتون. اون موقع است که معنی انی اعلم ما لاتعلمون خدا رو در پاسخ به منتقدین خلقت انسان، درک میکنین. دم حاج حسن آقای مهدی زاده گرم، اجرش با سیدالشهداء      @sangareshohadababol


  • سیدحمید مشتاقی نیا

روابط عمومی ها و مسئولان فرهنگی بابل، پاسخگو باشند

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ب.ظ

از سالی که به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامیده شد حدود یک ماه و نیم دیگر باقی مانده است.

نمی توان تصور کرد اداره و سازمانی در دارالمومنین بابل وجود داشته باشد که در این ده ماه و نیم گذشته، نسبت به توصیه های موکد رهبر معظم انقلاب در این خصوص بی تفاوت مانده باشد.

الان فرصت خوبی برای حسابرسی و مطالبه گری از مسئولان است.

همه روابط عمومی های نهادها باید بتوانند گزارشی از اقدام و عمل مجموعه ذی ربط خود در تحقق دستورالعمل رهبر عزیز انقلاب را به مردم ارائه دهند.

مسئولان فرهنگی شهر اعم از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات، مدیریت فرهنگی اجتماعی سیاسی شهرداری، کمیسیون فرهنگی شورا، معاونت فرهنگی سپاه، معاونت های فرهنگی دانشگاه ها و ... نیز لابد می توانند شرحی از عملکرد خود برای فرهنگ سازی در راستای ترویج اقتصاد مقاومتی را بازگو نمایند.

ارائه این گزارش البته مستلزم وجود این باور درونی است که مسئولان شهر، همچنان مردم را صاحبان اصلی و ولی نعمت حقیقی انقلاب اسلامی بدانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رجالٌ صدقوا ...

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۱۸ ق.ظ

p4eb_photo_2016-05-07_10-16-24.jpg


یکی از صادقانه ترین وصایایی که از مومنین خوانده ام، وصیت نامه شهید عباس مجازی است.

اول بگذارید این خاطره کوتاه را برایتان تعریف کنم. همرزمان شهید گفته اند: یک بار عباس که بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان بستری شده بود، دچار فراموشی گردید. هر روز در چند نوبت، پرستارها به سراغش آمده و اسامی مختلفی را نام بردند تا واکنش او را ببینند و برای شناسایی اش قدمی بردارند. هر اسمی را به زبان می آوردند او واکنشی نشان نمی داد؛ حتی وقتی نام خودش را هم می شنید، باز ساکت بود. با این حال تا نام "حسین" به گوشش می خورد، بی اختیار به سینه می کوبید و آن را تکرار می کرد ...

حالا این قسمت از وصیت نامه شهید عباس مجازی را که حاج حسن آقای مهدیزاده عزیز در کانال سنگر شهدا منتشر کرده است دوباره بخوانید:

"و اما چند سخن  از درد و  دل های  خودم را بگویم. من آن موقعی  که بچه بودم، شنیدم که حسین علیه السلام داریم. بزرگ هم که شدم شنیدم که حسین علیه السلام داریم. حسین جان! مرگ ما نزدیک شده؛ اما شهادت نرسیده. حسین جان! من می دانم  که گنهکارم؛ می دانم که گناهانم زیاد است. زنگار قلب باعث می شود که نتوانم به زیارت شما بیایم؛ اما حسین جان! رحمت بسیار است.  حسین جان تو شیعیانت را دوست داری. حسین  جان!  تو را به علی اکبرت قسم زیارت حرمت را نصیب ما کن.  اگر ما لیاقت زیارت حرمت را داریم،  شهادت  در راهت  را نصیب  ما کن. تا روح  ما به سوی حرمت بیاید.  حسین جان به ما اجازه بده  با  این اشک چشم هایمان حرمت را شستشو بدهیم. حرم مطهرت را با این  اشک چشم هایمان  بشوئیم. حسین جان!  ما عاشق  و دیوانه  تو هستیم. حسین  جان! ما در دنیا هیچ چیزی نمی خواهیم جز زیارت تو. حسین جان! این سعادت  را به  ما  بده. خدایا! خدایا!  تو را به آن کسانی که  از همه  بیشتر دوستشان داری به آن  کسانی که مقرب درگاهت هستند یا لیاقت زیارت  حسین (ع) و یا لیاقت شهادت به ما  بده."

حرف آخر: عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است /  دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وصیت نامه هاشمی رفسنجانی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ب.ظ

این طور که مسلم است هاشمی رفسنجانی از خودش وصیتی مکتوب را بر جای گذاشته است. محسن هاشمی در مصاحبه با سیمای جمهوری اسلامی، دو بار به بخش هایی از وصیت او اشاره کرده و یادآور شد که این وصیت، چند سال پیش به نگارش درآمده است.

این که به رغم گذشت بیست روز از رحلت آن مرحوم، هنوز خانواده وی اقدامی برای انتشار وصیت نامه نکرده اند، با توجه به شناختی که از شیطنت های فرزندانش وجود دارد، این احتمال را تقویت کرده که وی برخلاف انتظار آنها به تعریف و تمجید از نظام اسلامی، رهبر معظم انقلاب و دیگر آرمان های این انقلاب مقدس پرداخته است.

مطمئن باشید با سوابقی که از فرززندان هاشمی وجود دارد اگر وی یک خط در انتقاد یا نفی بعضی رویکردهای نظام از خود به جای می گذاشت، وصیتنامه اش تا درونی ترین لایه های خانه مردم نیز توزیع می گردید و یا لااقل به دو واحد درسی در دانشگاه آزاد تبدیل می شد!

این نکته را هم اضافه کنم که با توجه به همان شناختی که از زیرآبی رفتن های فرزندان آن مرحوم وجود دارد، هر وصیت نامه ای که از این پس به نام او منتشر شود، قابل استناد و تأیید نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا