اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

حرف حساب

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۱۸ ق.ظ

ده دوازده روز پیش بود در سلسله مطالبی که پیرامون نامزدهای این دور از انتخابات شورای اسلامی شهر بابل در کانال بابل روز نوشتم، پنجمین مطلب را به محمد حسین منصف اختصاص دادم. در آن مطلب، بندی بود که داد بعضی از اصحاب قدرت را درآورد و منجر به اعتراض و تهدید حقیر توسط آنها گردید. آن موقع هنوز نتیجه بررسی صلاحیت ها اعلام نشده بود؛ اما تلقی راقم این سطور از واکنش معترضان، مبتنی بر تحقق حتمی این بند از مقاله مذکور بود:

"به شهادت دوست و دشمن، جیب او همیشه بسته بود که دهانش همیشه باز ماند و در مقابل غارتگران و خائنان، سکوت اختیار نکرد. حسین نه مفسده مالی داشت که صلاحیتش رد بشود و نه فساد اخلاقی. اگر می بینید عده ای برای ردصلاحیت او در این دوره از رقابت های شورای شهر، کمر بسته اند؛ اما در برابر ورود افراد معلوم الحالی که پرونده سنگین محکومیت های قضایی دارند سکوت اختیار می کنند، پی به ماهیت و نفوذ باندهای قدرت و ثروت در مهم ترین کانون های جامعه ببرید. آنها نیک می دانند که حضور دوباره منصف در صندلی شورا با نقشه ها و برنامه هایی که در محافل تجاری – سیاسی خود طراحی کرده اند، قابل جمع نیست."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حمایت یک روحانی دیگر از محمدحسین منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۵۰ ب.ظ

حجت الاسلام والمسلمین محسن علیجانزاده از راویان مطرح سیره شهدا و پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت با صدور اطلاعیه ای، نسبت به ردصلاحیت محمدحسین منصف واکنش نشان داد:

بسم الله الرحمن الرحیم

لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

نام محمدحسین منصف، جانباز و آزاده و فعال فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی، با ایثار و رشادت و حماسه و ایمان گره خورده است.

فارغ از برخی اختلاف سلایق، اتهام عدم التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه، تهمتی نابخشودنی به بنده مومن خدا و بازی با آبروی یک مسلمان بوده و توبه از آن جز با جبران مافات، میسر نخواهد بود.

این اتهام بزرگ به کسی که هر لحظه آماده شهادت به امر ولی فقیه زمان خویش است، در واقع نوعی بهانه جویی برای حذف رقیبی محسوب می شود که در برابر خاطیان از قانون و کانون های سرمایه سالار، مماشات نداشته و نخواهد داشت.

در شرایطی که شاهد احراز صلاحیت برخی از چهره های ناموجه توسط هیأت های نطارت بر انتخابات شورا هستیم، ردصلاحیت شخصیتی که به ولایت پذیری و تعهد نسبت به احکام اسلام اشتهار دارد قابل تأمل و رنج آور است. ضعف مصوبات قانونی در رسیدگی به برخی اشتباهات احتمالی نامزدها نمی تواند مستمسک قابل قبولی برای نادیده انگاشتن شئون انسانی و بی مبالاتی نسبت به حریم انصاف و مروت باشد. مسئولان محترم هیأت نظارت چنان چه نسبت به این عضو شورای اسلامی شهر بابل نقد و گلایه ای دارند همان را بیان کرده و از ایراد اتهامات واهی و تخریبی جداً اجتناب بورزند.

والسلام علی عبادالله الصالحین

محسن علیجانزاده، حوزه علمیه قم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رنجنامه همسر محمدحسین منصف به محضر ثامن الحجج علیه السلام

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۰ ب.ظ

سلام آقا! امشب آمده ام با تو درد دلی داشته باشم.

شما می دانی من فقط شانزده سال داشتم که ازدواج کردم. یک سال را در عقد ماندم. در این سال فقط دو خاطره از همسرم دارم. ما در طول یک سال عقد فقط دوبار با هم بیرون رفتیم و آن هم جایی نبود جز مزار شهدا. همسرم تمام این مدت را در جبهه گذراند. بعد از یکسال که برگشت، گفت آماده شویم برای عروسی. شب عروسی ما شب دعای توسل بود. سیاهی شب که به صبح رسید، همسرم داشت وسایلش را برای اعزام به جبهه آماده می کرد. دوستانش که این موضوع را فهمیدند، خواستند او را از این سفر منصرف سازند؛ اما او حق داشت که لبیک به ندای ولی فقیهش را واجب تر از امور شخصی و زندگی خود بداند. حسین عصر او ندای هل من ناصر سر داده بود و او می خواست تا پای در رکاب عشقبازی نهاده و نگذارد تا عاشورای 61 هجری دوباره تکرار شود.

آقاجان! شما می دانی همسرم این بار که به جبهه رفت، هفت سال بعد به شهر خود بازگشت. من و او هفت سال را در اضطراب و انتظار، تنها به امید ادای تکلیف و لبخند رضایت ولی امرمان سپری نمودیم. من تمام این سال ها را به پیمودن راه شهدا از طریق فعالیت در پایگاه های بسیج به عنوان یک عضو فعال و خستگی ناپذیر سپری کردم. از حضور در ستاد پشتیبانی جنگ تا سرکشی به خانواده های شهدا و رسیدگی به امورشان، آموزش اسلحه به خواهرن بسیجی و از سال 62 به بعد هم به عنوان مسئول حفاظت نمازجمعه و ... از جمله اموری بود که با جان دل انجام می دادم و تمام دلمشغولی های آن سال های پر اضطراب را به پای نهال سبز و معطر انقلاب اسلامی می ریختم.

هفت سال فراق ما هم سپری شد. همسرم آمد و از آن پس هر دو دوشادوش هم به یاری انقلاب و فرهنگ به جامانده از سال های حماسه و ایثار پرداختیم. از تشکیل نمایشگاه های دفاع مقدس تا راه اندازی کاروان پیاده روی رحلت امام و اردوهای راهیان نور و .... جلوه ای از حضور و پیوند من و همسرم در ابراز ارادت به ساحت امام و شهیدان راه امام بود.

آقاجان! تو اینک از داغ دل من خبر داری و می دانی که امشب در پناه تو، دل سوخته ام از طعنه نامردمان به درد آمده است. هنوز هم درعجبم کدام قلم به خود شهامت آن داد که همسرم را که فدایی بی چون و چرای ولایت است، به ننگ اتهام ضدیت با ولایت فقیه متهم سازد؟

آقاجان! تو از دل من خبر داری و می دانی برای این پنجاه سالی که در راه صیانت از آرمان های اسلام ناب محمدی دویدم نه از کسی اجر و مزدی خواسته ام و نه ذره ای از کرده خویش پشیمانم. همه آن چه گفتم درد دلی بود از زبان زنی که به پای انقلاب و اسلام و خون شهدا، مردانه ایستاد و اکنون چنین ناباورانه غربت و مظلومیت همسر خویش را به چشم خود شاهد است.

به کوری چشم بدخواهان اسلام و انقلاب، من به همسر ایثارگر و فدایی رهبرم، افتخار می کنم و تا آخرین لحظه عمر، همچون همسرم پای ارزش ها و دستاوردهای نظام مقدس اسلامی خواهم ایستاد. افتخار می کنم که همسرم در همه برهه های انقلاب به خصوص در مصاف با فتنه گران و خائنان به میهن، تمام قامت در دفاع از حریم ولایت ایستادگی کرد.

آقاجان! کنار ضریح مطهر تو، از عمق دل، صادقانه ترین ندای قلبم را بر زبان جاری خواهم ساخت و نفیر جان دردمند خویش را برای تاریخ واگویه خواهم کرد که: مرگ بر ضدولایت فقیه. به کوری چشم منافقان و فتنه گران، با عشق به مقتدای خویش حضرت امام خامنه ای، انگ پلید بی مروتی ها را پشت گوش انداخته و تا جان در بدن دارم اطاعت از رهبر عزیز وعلمدار بزرگ انقلاب را وظیفه خود می دانم.

صدیقه اکبرنیا، همسر آزاده جانباز فدایی ولایت فقیه، محمد حسین منصف و نوکر مردم در ستاد نمازجمعه بابل، شب27رجب، دعاگو در حرم علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل و راهی که از کربلا می گذرد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۰۹ ق.ظ

مراسم تجلیل از خادمین و خیرین اربعین حسینی که در روزهای اخیر با حضور مقامات عالی استان کربلا در شهرستان بابل برگزار شد یکی از مهم ترین اتفاقات فرهنگی استان مازندران در سال های اخیر محسوب می شود که به دست جوانان بسیجی و فعال فرهنگی دارالمومنین رقم خورد.

راهپیمایی بزرگ اربعین، برجسته ترین و جهانی ترین حرکت مسلمانان عالم در اثبات ارادت و تعهد خود نسبت به شعائر و اهداف دین و مانور وحدت و اقتدار رهروان مسلک اباعبدالله الحسین علیه السلام در ارسال پیام نهضت سرور آزادگان و نوید پیروزی خون بر شمشیر به همه مستضعفان و پابرهنگان سراسر گیتی است.

راهپیمایی دشمن شکن اربعین در هر سال، از دو منظر فردی (خودسازی) و اجتماعی (اصلاح جوامع بشری) یکی از موثرترین فعالیت های خودجوش فرهنگی و از دستاوردهای معنوی انقلاب اسلامی است که خاستگاه آن، قلب تپینده جاماندگان عاشورای اباعبدالله و دل پر شور و حرارت مریدان راه امام عشق است که هیچ چیزی آن را سرد نخواهد کرد.

با این نگاه، عقبه فعالیت های مقدماتی شکل گیری این حرکت جهانی و تاریخ ساز، یعنی ستادهای مردمی اربعین حسینی، قرارگاه جهانی صدور فرهنگ و ارزش های اسلام ناب محمدی است که نقشی اساسی و حساس در تحولات آینده جهان اسلام و جوامع بشری برعهده دارد.

مردم و مسئولانی که به حمایت از ستاد اربعین می پردازند به یقین سهمی موثر در ترویج آئین تشیع و ابلاغ پیام رسالت و امامت خاندان عترت به اقصی نقاط عالم داشته و صداقت خود را در رهروی از طریقت ایثار و آزادگی امام شهیدان به اثبات می رسانند.

بابل در این روزها عطر و بوی کربلا داشت. دیار مومنان، با همت جوانان بی ادعای بسیجی، مصدر نشر معارف اهل بیت و منشأ تبیین حقانیت مکتب وحی در سراسر جهان خواهد گردید. زادگاه سعیدالعلماء دوباره جایگاه سرنوشت ساز خود در جهان اسلام را به دست آورده و الگویی از دلباختگی و ارادت ابدی سالکان و ساکنان منزل عشق و دلدادگی را بر صحیفه تاریخ، ترسیم خواهد نمود.

به مرد خستگی ناپذیر عرصه فرهنگ و جهاد و پایداری، محمدحسین طبرستانی و همه دوستان گمنام و همراه که پاداشی جز محبت و عنایت آل الله نستانده اند، خداقوت و دست مریزاد می گویم و دعا می کنم بر آخرین صفحه کتاب زرین حیاتشان، مهر شهادت و رستگاری بدرخشد و امیدوارم برکت رضایت خدا و خلق خدا، ره توشه آخرتشان قرار گیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیدگاه امام جمعه بابل در خصوص رد صلاحیت عضور ایثارگر شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۰۰ ب.ظ

امروز در تماسی که با امام جمعه محترم بابل، پیرامون موضوع تعیین صلاحیت های انتخابات شورا داشتم، ایشان تصریح فرمودند: "به رغم وجود برخی گله ها و نقدها، حسین منصف را فردی ملتزم به اسلام و ولایت فقیه می دانم"

گفتنی است محمدحسین منصف عضو فعلی شورای اسلامی شهربابل، آزاده، جانباز، پاسدار، پژوهشگر، نویسنده و راوی دفاع مقدس است که در اقدامی عجیب صلاحیت وی از سوی هیئت اجرایی انتخابات به دلیل عدم التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه! مورد تأیید قرار نگرفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره لیست های مطرح انتخاباتی شورای شهر بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ق.ظ

در این دور از انتخابات شورای اسلامی شهر بابل شاهد انتشار حداقل ده لیست از ائتلاف ها یا اعلام حمایت ها خواهیم بود که در این مقال به چند لیست مطرح پرداخته خواهد شد:

1- لیست منسوب به اصولگرایان

اگر چه بیشتر افراد حاضر در این لیست را چهره هایی مورد اعتماد و دوست داشتنی می دانم؛ اما میزان اقبال عمومی نسبت به اسامی موجود در آن، امیدوار کننده به نظر نمی رسد. شخصیت های معتبر دیگری نیز در بین نامزدهای فعلی وجود دارند که قرار گرفتن نام آنها در این لیست می توانست به وزانت آن کمک کرده و شانس پیروزی در این دوره که یکی از پیچیده ترین شرایط رقابتی شورا را شاهد هستیم، تقویت نماید. پاشنه آشیل این طیف، عدم تفاهم در خصوص وضعیت و عملکرد شهرداری است. به نظر می رسد بعضی از اعضای فهرست مذکور در صورت راهیابی به شورا در حد کارمند و نماینده شهردار ظاهر خواهند شد؛ اما نام افرادی نیز در این فهرست به چشم می خورد که نسبت به رعایت قانون، حساس بوده و به این شهردار یا هر شهردار دیگری اجازه نمی دهند پایش را از گلیم خود درازتر نموده و درصدد سلطه و نفوذ در شورا بر بیاید. در مجموع، افراد حاضر در این لیست، جزو پاک ترین و سالم ترین نیروهای خدوم این شهر هستند.

2- لیست منسوب به اصلاح طلبان

این فهرست البته در قالب و عنوانی زرق و برق دار و دهان پر کن منتشر خواهد شد؛ اما حقیقت امر چیزی جز نگرش جناحی به منظور کسب کرسی قدرت برای دوستان و شرکا نیست. فارغ از سطح کارشناسی نامزدهای مورد حمایت این طیف، هوشمندی قابل اعتنایی در چینش فهرست مذکور به چشم می آید و نشان می دهد که مغز متفکری در پشت آن وجود دارد، نعمتی که بخشی از لیدرهای جریان اصولگرایی بابل همواره از آن محروم بوده اند. این لیست در حمایت از شهردار فعلی تقریباً توافق دارد. به نظر می رسد ورود احتمالی شهردار در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، می تواند در حکم سطل آب یخی باشد که بر سر اصلاح طلبان بابل فرود آمده و خواب زمستانی آنها را آشفته سازد.

3- لیست منسوب به حاشیه ها!

در ترکیب این فهرست چیزی به نام هوشمندی، تخصص و ... اصلاً ملاک نبوده و نیست. تکیه اعضای این فهرست بر رأی مناطق غیر شهری بابل است هر چند که نمی توان نفوذ آنها را در بدنه جامعه شهری بابل نیز نادیده گرفت. این طیف، پول دارد و رأی می ستاند، اهل لابی است و رأی می خواهد، قبیله دارد و قدرت را حق خود می داند. رقیب اصلی همه لیست های موجود در بابل همین یک فهرست خاص است که احتمال توفیق آن به خصوص در سایه مماشات هیأت های اجرایی و تعیین صلاحیت، جدی به نظر می رسد. از آن جا که فلسفه تدوین فهرست مدکور، معامله گری سیاسی و اقتصادی است، نسبت به تداوم حضور شهردار فعلی در تصدی امور شهری یا عدم استمرار آن در حال حاضر نمی توان نظر مشخصی را ارائه داد.

4- لیست منسوب به نیروهای انقلابی و مستقل

با توجه به شرایط ذکر شده، احتمال انتشار فهرستی از نامزدهای بی حاشیه، مستقل و کارآمد که انگیزه ای جز خدمت رسانی و عمل به مرّ قوانین نداشته باشند از سوی نیروهای سرشناس جریان حزب الله بابل وجود خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اعتراض به رد صلاحیت های بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۸ ق.ظ

از لاله آباد بابل، خبرهای نگران کننده ای در خصوص ردصلاحیت نامزدهای شورا به گوش می رسد. در حالی که باز هم شاهد تأیید صلاحیت عجیب بعضی از چهره های خاص هستیم، تعدادی از بسیجیان و اعضای سرشناس پایگاه های مقاومت این منطقه که در فعالیت های فرهنگی و عدالتخواهانه خوش درخشیده و مورد اقبال و اعتماد مردم این خطه قرار گرفته اند به بهانه های واهی و مبهم جواز ورود به عرصه رقابت های انتخابات شورای اسلامی را پیدا نکردند.

به نظر می رسد رویه مشکوک حاشیه راندن رقبای انقلابی به منظور بسترسازی حضور نورچشمی ها در مصادر قدرت در بعضی مناطق در حال تقویت بوده و قرار است میزان حساسیت نیروهای انقلابی به این نوع رفتارها باز هم مورد محک قرار بگیرد.

طبیعی است بی تفاوتی در قبال این نوع ررویکردهای مشکوک ممکن است در بلند مدت منجر به عادی سازی عزل و انزوای نیروهای متعهد انقلاب گردیده و آینده کشور را با خطر روی کار آمدن عناصر بی انگیزه و ناکارآمد مواجه سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طومار مردم بابل در حمایت از محمد حسین منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

پیغمبر اکرم، حضرت محمّد مصطفی (صلی الله علیه وآله): «مَنْ بَهَتَ مُۆْمِناً أَوْ مُۆْمِنَةً أَوْ قَالَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ أَقَامَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى تَلٍّ مِنْ نَارٍ حَتَّى یَخْرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ» البحار: 75 / 194 / 5.

خبر رد صلاحیت محمدحسین منصف و انتساب عجیب و ناباورانه این عضو آزاده و بسیجی شورای اسلامی شهر بابل به عدم التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه! مصداق تهمت به مومن و هتک حرمت یک مسلمان است.

ما شهروندان دارالمومنین بابل، مهد علم و ادب و حماسه و ایثار، با امضای این طومار بر تعهد، اخلاص و روحیه انقلابی محمدحسین منصف که از جهادگران خستگی ناپذیر جبهه های جنگ سخت و نرم و از رزمندگان خط مقدمی جبهه اسلام ناب محمدی(ص) و راوی صدیق فرهنگ ایثار و شهادت و مدافع شهادت طلب حریم ولایت مطلقه فقیه است گواهی داده و از مسئولان نظارتی انتخابات شورای اسلامی استان مازندران می خواهیم که با استناد به شهادت مومنان این دیار از جفا و ناعدالتی در حق این برادر ایثارگر و شهید زنده انقلاب اسلامی جلوگیری نمایند.

بدیهی است که آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی که مرهون حماسه آفرینی مردان و زنان بی ادعای این آب و خاک است در گرو عمل متعهدانه همه مسئولان به چارچوب های مدنظر اسلام بوده و پاسداری از دستاوردهای انقلاب جهانی اسلام، منوط به حق گرایی و ایستادگی در برابر زیاده خواهی دنیاپرستان عدالت گریز می باشد.

والسلام علی من اتبع الهدی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فراخوان جمع آوری امضا در حمایت از حسین منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۲۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئولان هیأت های اجرایی و نظارت انتخابات شورای شهر، قطعاً مسلمان و معتقد به حساب و کتاب قبر و قیامت هستند. هیچ مسلمانی نیست که نداند ایراد اتهام به مسلمانی دیگر، گناه نابخشودنی و وزری ابدی است که دنیا و آخرت او را به تباهی خواهد کشاند.

به شهادت دوست و دشمن، محمدحسین منصف، زندگی اش را در حمایت از اسلام و انقلاب اسلامی و دفاع از حریم ولایت مطلقه فقیه صرف کرد و در این راه، از تحمل مرارت ها و مشقت های تحمیلی از سوی خودی ها و غیر خودی ها ابایی نداشت.

به عنوان یک مسلمان که حامی و منتقد محمدحسین منصف و دیگر اعضای شورای شهر در همه ادوار بوده ام، شهادت می دهم این آزاده و پاسدار رشید و شهید زنده انقلاب، که هنوز هم به رغم همه جفاها، یک تنه در مقابل منافقان و فتنه گران ضدانقلاب با قلم و قدم ایستاده، یک حزب اللهی معتقد به مبانی انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است که اینک حتی دشمنان او نیز از ایراد اتهام مسئولان نطارتی انتخابات شورا به وی در خصوص عدم التزام به اسلام! و ولایت مطلقه فقیه در شگفت هستند.

از همه شهروندان و متدینین شهرستان بابل تقاضا دارم بر اساس آموزه های مکتب آسمانی وحی، دفاع از حرمت مومن را وظیفه تعطیل ناپذیر خود دانسته و از تضییع حق یک مسلمان آزاده و عدالت خواه، ممانعت به عمل آورند.

تا ساعاتی دیگر طوماری به منظور استشهاد عمومی در اثبات ولایت پذیری و اصل اعتقاد و التزام برادر رزمنده مان محمد حسین منصف به اسلام! تهیه خواهد شد که هر کس به دفاع از مظلوم و حق و عدالت معتقد است می تواند جهت امضای آن از طریق کانال های بابل روز، تلنگر و بارفروش اقدام نماید.

امضای این طومار لطفی بزرگ در حق مسئولان محترم نظارتی انتخابات شوراست که بار آخرت خویش را سنگین ننمایند.

والسلام علی عبادلله الصالحین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (پایان نامه)

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۸ ق.ظ

پایان نامه!

آیت الله محمدی حفظه الله نقل می کرد در ابتدای انقلاب که به امر قضاوت اشتغال داشت فردی که اتفاقاً در همان ایام با پرونده قطوری، مشتری دادگاه بود، آمد در خانه ایشان و مقداری اقلام مورد نیاز محرومان را آورد و گفت: لطفاً اینها را از طرف من خیرات کنید. حاج آقا به او فرمود: خودت بهتر از من فقرا را می شناسی. اینها را بردار و با دست خودت خیرات کن که ثوابش هم بیشتر است.

جعفری جوزانی نیز در بخشی از اثر ماندگار ایران برگر، دو رقیب انتخاباتی را نشان داد که یکی به بهانه تعمیر مسجد و دیگری برای ساخت مدرسه، وجوهاتی را نزد عالم دیارشان بردند. پیرمرد دنیا دیده، از آنها خواست که خودشان آستین بالا زده و با پول های خود نسبت به نیّت خیری که در سر دارند اقدام نمایند.

بگذریم.

سلسله مطالب درباره نامزدهای شورای شهر بابل، در شانزده گفتار منتشر شد و به نظرم دیگر نیازی به ادامه آن نیست. هدف از انتشار این مطالب کمک به انتخاب صالحین و البته شورآفرینی انتخاباتی بود. ممکن است این حقیر نیز در معرفی چهره ها دچار اشتباهاتی باشم که توصیه می کنم هر کس بار انتخاب خویش را بر ذمه خودش نگاه دارد. از این رو همه دوستان را که در این چند روز با اظهار لطف خود باعث دلگرمی این حقیر بودند به تحقیق بیشتر و بدون پیش داروی درباره نامزدها دعوت می کنم. از دوست و برادر صمیمی و بزرگوارم مهندس حسین پور بسیار متشکرم که با متانت و سعه صدر، ریسک انتشار مرقومات این قلم را در کانال وزین بابل روز پذیرفت و تاوان هجمه وابستگان اغیار را به جان خرید.

از نامزدهایی هم که احیاناً نتوانستم خوب حق شان را ادا کنم طلب حلالیت دارم. بعضی نامزدهای شورا بزرگوارانه از کنار نقدهای این قلم گذشتند که جای تقدیر دارد، بعضی ها هم نه!

همان طور که پیش تر در مطلبی مستقل و مستدل نوشتم، وجود شوراهای شهر را با شرایط، ضوابط و اختیارات فعلی، ناموجه و پرهزینه و کم فایده می دانم. این باور البته به معنای طرد و بی توجهی نسبت به انتخابات شورا که فعلاً در حال برگزاری است، نمی باشد. خدا کند همه ما بر اساس مصالح جامعه و برای رضای خدا و نه طایفه گرایی و رفیق بازی و ... به دنبال انتخاب اصلح باشیم.

عنصری که می تواند به انتخاب درست و آگاهانه مردم کمک کند، ایجاد فضای گفت و گو و بحث های چند جانبه و تخصصی با نامزدهای شوراست. مساجد و حلقه های مذهبی و سیاسی در تحقق این امر می توانند نقشی بایسته داشته باشند. فراموش نکنیم شورا، دارای پسوند اسلامی است و نامزدهایی که وارد این عرصه می شوند باید به مرزهای اعتقادی که امانت داری، یکی از اصول خدشه ناپذیر آن است، متعهد باشند.

اگر نامزدی را دیدید که برای ورود به شورا، به شکل نامتعارف، هزینه می کند، مطمئن باشید او یک شکارچی و تاجر سیاسی است که به دنبال بازگشت سرمایه های تبلیغاتی صرف شده و البته سودهای کلان آن است. والسلام. التماس دعا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(16)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۵۷ ب.ظ

16- احمد خانلرزاده

به مسئولی گفتم این معاونی که زیر دست خودت گرفتی و چهار پنج تا مسئولیت را یک جا تحویلش دادی بنا به دلایلی که عرض می کنم شایسته این مقام و منصب نیست. گفت این پسر را می شناسی؟ برادر او داماد فلان آقاست!

چپ و راست هم ندارد. شایسته سالاری در اغلب موارد، فقط یک شوخی است. گاهی به بعضی از مسئولان گله می کنیم که فلان معتمد شما یا فلان مدیر و معاونی که برگزیدید نواقصی آشکار دارد و صلاحیتش برای تصدی امور، محل تردید است. می  گویند حق باشماست؛ اما چه کنیم که بهتر از او کسی را سراغ نداریم!

بطلان ادعای این افراد توجیه گر که قصدی جز سرپوش قرار دادن بر رانت ها و رابطه بازی های خود ندارند، شناخت جوانان شایسته و لایقی است که به جرم انقطاع از روابط حاکم بر عرصه مدیریت های خرد و کلان، ناشناخته و مهجور مانده اند.

احمد خانلرزاده، یکی از همین جوانان پاک و با استعداد شهر ماست که شهامت ورود به عرصه رقابت های این دور از انتخابات شورای شهر را به خود راه داده است.

ورای علم و تحصیلات این جوان نخبه که هم اکنون از بعضی دانشگاه های دنیا دعوت به ادامه تحصیل شده است، یک ویژگی او را بسیار برجسته یافته و همین یک مورد را برای معرفی اش بیان می کنم.

جوان نخبه شهر ما آمادگی کامل خود را برای محک های علمی و مباحثات مرتبط با امور شهر و شهرسازی اعلام کرده است. چند نفر از دوستان به قصد عیارسنجی ادعایش با او به بحث و تبادل نظر پرداخته و توفیق او را در فائق آمدن بر مباحثه علمی و فکری بسیار ستودند. احمد خانلرزاده بیست و چهارساعته آماده گفتگو و بحث و بررسی پیرامون انتخابات شورای شهر، کارکردها و مسئولیت های مدیریت شهری با یکایک همشهربان عزیز است. پیشنهاد می کنم فرصت همکلامی و بحث با این نخبه خوش آتیه را از دست نداده و از آشنایی با یکی از جوان ترین نامزدهای شورای شهر، لذت ببرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(15)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۱۱ ب.ظ

15- کمیل شهیری

یکی از بزرگان سال ها پیش به من گفته بود شهر و جامعه ما به امثال حاج اکبر شهیری نیاز دارد. این بزرگوار معتقد بود که حق اکبرآقای شهیری کمتر از پست وزارت نیست. حتی می گفت: مرتضی حاجی باید می آمد زیر دست ایشان کار می کرد.

بعدها هم از کسی -اعم از اینوری ها یا آنوری ها- جز تعریف و تمجید از مدیریت و دلسوزی حاج اکبر نشنیدم. خدمت بزرگ او در راه اندازی صندوق توسعه عصر، منشأ برکاتی وصف ناپذیر برای شهروندان بود. در کنار آن، درآمد حاصل از گردش مالی صندوق نیز در راه توسعه و آبادنی این شهر به کار گرفته شد. ساخت و تجهیز و توسعه واحدهای آموزشی و دینی و فرهنگی، تمثیلی فراموش ناشدنی از باقیات الصالحات این مرد نیک اندیش به شمار می آید.

کمیل، برادرزاده ایشان و از کارمندان همان صندوق است. از آن جا که گفته اند "هر گردی گردو نیست"، این نامزد جوان، برای اثبات توانایی ها و شایستگی های خود راهی طولانی را در پیش دارد و رمز موفقیت او در گرو اثبات شباهت فکری و عملی با عموی بزرگوارش است.

پیوند دوست عزیزم آقا نوید ابراهیم تبار – از فعالان مجازی اصلاح طلب-  با خانواده شهیری را هم با استفاده از این فرصت، به آقا کمیل تبریک عرض می کنم.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(14)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ب.ظ

14- مهندس محمدرضا حیدریان

گوش شیطان کر، همت و وحدت بر و بچه های باصفای بیدآباد همواره الگویی از انسجام جماعت مومنین بوده و هست. نفس های قدسی حجت الاسلام یزدانی، دم مسیحایی مرحوم شریف نژاد و یاد و نام شهدای همیشه زنده مسجد بیدآباد، سایه محبت برادرانه حاج احمد عباس نژاد و ... ائتلافی از عناصر نورانی جبهه توحید را در محله تاریخی و فرهنگی بیدآباد رقم زده است.

آنهایی که می خواهند کارکرد "مسجد" را در رشد و تربیت نوجوانان به نظاره بنشینند آماری از توفیقات بی کران پرورش یافتگان محراب و منبر مسجد بیدآباد را حتماً مطالعه نمایند.

نهادهای فرهنگی بابل هیچ گاه آن گونه که باید، حق بچه های پرتلاش و بی ادعای این محل را به جا نیاورده و میدان را برای عرض اندام نیروهای جوان و توانمند حزب الله باز نگذاشته اند. وعده سرخرمن شهردار درباره راه اندازی باغ موزه دفاع مقدس، اگر با اعتماد به جوانان خوش ذوق بسیج بیدآباد گره می خورد، حتماً تا به حال محقق شده بود. اگر جشن ها و دیگر برنامه های مناسبتی ادارات، فراتر از دورهمی مدیران کانال های مجازی وابسته و شرکا به این نسل آگاه و مخلص واگذار می شد، فضای شهر در شأن مردم فرهنگ دوست و با شخصیت این دیار رقم می خورد.

مهندس محمدرضا حیدریان یکی از این بسیجیان جوان، مطلع و با درایت محله بیدآباد است که خبر ورودش به عرصه رقابت های این دور از انتخابات شورای اسلامی شهر بابل، برای آنان که امید به رشد و تعالی شهرشان را در گرو حضور و مسئولیت پذیری نیروهای کارآمد و تازه نفس می دانند، بسیار مسرت بخش بود. وصف مدیریت خلاق او در گره گشایی و رفع بحران از چند شعبه قرض الحسنه که با مشکلاتی مواجه شده بودند، بر سر زبان مسئولان صندوقی که با نام مقدس حضرت ولی عصر(عج) آغاز به کار کرد، همچنان جاری است.

علاوه بر تعهد و تخصصی که در وجود این مدیر شایسته و ممتاز صندوق توسعه عصر شمال، به چشم می آید، قوه تعقل، تحلیل و قدرت استدلال وی نیز وجه برجسته دیگری از توانایی های او محسوب می شود. کمتر کسی شتاب زدگی، عتاب و پریشانی را در گفتار و رفتار او دیده است.

برای مهندس حیدریان عزیز که فرزند برومند شهر بابل و آشنا با فراز و نشیب ها و زیر و بم ها و قصه و غصه های این شهر است، آرزوی توفیق دارم و امیدوارم که سرمایه وجود و قابلیت های این مدیر جوان و خوش فکر، با حضور در شورا، بیش از پیش در خدمت مردم شریف دارالمومنین قرار بگیرد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (13)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴ ب.ظ

13- ....

آقا! ... آقا، داداش، مشدی با شما هستم! کجا سرت را پایین انداخته ای و همین طوری میایی تو؟ تو و شورای شهر بابل؟ بابل دارالمومنین؟!

برای خودت زدی، خوردی، بردی، حاجی حاجی مکه، حالا آمده ای با یک دست کت و شلوار اتو کرده و باد به غبغب می اندازی، قیافه حق به جانب می گیری، انگار نه انگار که تا همین چند سال پیش منفور مرد و زن این دیار بودی و فحش خورت ملس بود؟

مدرک تحصیلی ات را تا کن و بگذار توی جیبت که اصلاً این ادا اطوارها به تو نمی آید. "حاجی" گفتن های دیگران را هم بگذار در کوزه که همه این چاپلوسی ها فقط  به خاطر جیب مبارک است. برگرد همان جایی که بودی. این جا بابل، دیار مومنانی است که سر اعتقادات و باروهای خود با کسی شوخی ندارند؛ مثل همان دفعه که گوشت را پیچاندند.

تو هر که می خواهی باش. نسبت فامیلی ات را به رخ ما نکش. این شهر بی صاحب نیست. مردم دیار مومنان، متولی صیانت از اعتبار و آبروی شهرشان هستند. این جا کسی معطل رودربایستی ها و ناز و کرشمه های پیدا و پنهان این و آن نمی شود.

صلاحیت تو و صلاحیت آن که تو را به رغم گذشته اسف باری که داشتی، بر فرض محال، تأیید کند توسط مردم این شهر رد می شود.

هر که می خواهی باش. با هر کس که فامیلی و هم سفره هر صاحب نفوذی که هستی، باش. حواست را جمع کن که با ولی نعمتان انقلاب طرف هستی.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه  خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(12)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۶ ب.ظ

12- سید مصطفی هاشمی

اگر دلتان برای سال های حماسه و ایثار تنگ شده است، اگر می خواهید یادی از حال و هوای سال های خلوص و یکرنگی داشته باشید، اگر می خواهید رایحه عاشقی را در شریان های حیاتی خویش دوباره جاری سازید، همنشینی با سید مصطفای هاشمی را از دست ندهید. او در فضای معنوی سال های دلدادگی جا مانده است؛ برخلاف ما که به قول سیدالشهدای اهل قلم، "زمان" ما را با خود برده است.

سید مصطفی هاشمی یک طلبه است؛ طلبه حوزه عشق و وارستگی. پاسدار رشید اسلام که می گویند یک مصداقش حتماً سید مصطفی هاشمی است که هم پاسدار اسلام است و هم رشید. رشادت او در پاسداری از حریم اسلام در دو جبهه جنگ سخت و نرم، مصداق مجاهدت سالکان صدیق سبیل الله است که در وصفشان گفته اند: "فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر"

امروز وصیتنامه شهید رمضانعلی محمدزاده سرایی را در کانال سنگر شهدای بابل می خواندم. نوشته بود: "از درس ومدرسه غافل نباشید... زیرا اگر شما درس نخوانید، این منافقین هستند که درس می خوانند و  دوباره بر ملت، تسلط پیدا می کنند."

با افتخار اعلام می کنم یکی از جدی ترین کاندیداهای شورای اسلامی بابل در ارائه برنامه تخصصی، سید مصطفی هاشمی، دانشجوی مقطع دکترای برنامه ریزی شهری است که به وصیت شهدا لبیک گفت و ایران عزیز را در عرصه "علم" و "عمل"، پشتیبانی نمود.

سید مصطفی، یادگار به جا مانده از قیام سرخ ژاله خونین در هفده شهریور پنجاه و هفت است. در کوران جنگ نیز همسر و فرزندانش را در خانه استیجاری، به خدا سپرد و به خطوط مقدم دفاع از اسلام و انقلاب شتافت. او از سفره انقلاب، جز تیر و ترکش های کربلای ایران، چیزی به یادگار نگرفت. امثال سید مصطفی، ذخیره های حقیقی نظام هستند؛ هر چند فیش حقوقی شان اثری از حق اوقات فراغت نداشته و طعم رانت چپ و راست هرگز به کامشان راه پیدا نکرده است.

حزب اللهی واقعی، مستقل از باندها و جناح ها، جز به ادای تکلیف نمی اندیشد و در عزم خویش استوار می ماند. سید خوش سیما، خوش سیرت، رشید و با صلابت ما در برابر بندگان خدا متواضع؛ اما در برابر زیاده خواهان، سازش ناپذیر است. برکت سال هایی که با عالم مجاهد دیارمان، مرحوم آیت الله روحانی، همراه و همنشین و همنفس بود از او شخصیتی دلسوز، کارآمد و با اراده ساخته است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (11)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ

11- حسین جعفرزاده

نمی دانم چند نفر را می توانید نام ببرید که عمر مدیریتی شان در بابل، دو رقمی شده باشد؟ جالب تر آن که بعد از یک عمر حضور در عرصه های مهم سیاسی و اجتماعی و مدیریتی، حتی کمترین حاشیه و شبهه ای پیرامونش وجود نداشته باشد.

بابل شهر حاشیه هاست؛ نه از این بابت که دور تا دور آن حاشیه وجود دارد؛ بلکه از این جهت که دور تا دور آن حاشیه وجود دارد!!

مردم شریف، مومن و مظلوم بابل، خود قربانی این حاشیه های فرصت سوز هستند.

اگر قرار باشد به فهرستی از افتخارات مدیریت جریان ارزشی شهر اشاره کنیم نام حاج حسین جعفرزاده را می توانیم در صدر آن ذکر نماییم.

اگر چه خیلی ها ایشان را با مدیریت در زندان های بابل و یا استان گلستان می شناسند اما برای خودم هم جالب بود وقتی شنیدم مدیریت اجرایی بزرگترین شهربازی سرپوشیده ایران که در بابل (پردیس) راه اندازی شده بر عهده این مدیر انقلابی بوده است. ساخت کارخانه صنایع بسته بندی در میرود نیز با ابتکار این مدیر کارآفرین انجام گرفت. جریان انتقال زندان بابل به بیرون شهر و ساخت یکی از نمونه ترین زندان های کشور در متی کلا نیز با اشراف ایشان صورت گرفته است.

راستش را بخواهید من حتی زندانی هایی با محکومیت بلند مدت دیده ام که از زمان مدیریت ایشان بر زندان بابل به نیکی یاد می کردند.

حاج حسین جعفرزاده که در دهه شصت، تجربه مدیریت شهری در شهرداری بابل را نیز در کارنامه خود ثبت نموده، سال های سال است که با ریز و درشت مشکلات و مطالبات اهالی دارالمومنین آشناست و با توجه به رابطه حسنه ای که با همه مسئولان شهری و استانی دارد و البته جدیت و قاطعیتی که در پیگیری امور از خود نشان داده، می تواند یکی از بهترین گزینه های مردم این شهر برای خدمت در عرصه شورای اسلامی باشد.

معتقدم حضور چهره های باتجربه، شهرآشنا، قاطع و البته سالم در کنار جوان هایی که لیاقت خود را برای عضویت در شورا به اثبات رسانده اند، لازم و ضروری است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (10)

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ب.ظ

10- مهدی علیجانزاده کاشی

این که حرف و حدیث هایی که درباره این عضو جنجالی، اصلاح طلب و البته خوش تیپ و گشاده روی شورای شهر بابل وجود دارد تا چه حد درست یا غلط است هیچ اظهارنظری نمی کنم.

درباره جناب آقای کاشی حرف خاصی ندارم چون شناخت خاصی هم از ایشان ندارم. فقط می خواهم از این فرصت بهره برده و با توجه به استقبال شهروندان از مطالب این کانال، کلامی هم برای ثبت در تاریخ این دیار، درج نمایم:

به نظر من یکی از بزرگ ترین خیانت هایی که در حق شهرستان بابل انجام گرفت، محو پیشینه فرهنگی، علمی و مذهبی این شهر بود که در ذیل واژه مقدس "دارالمومنین"  جای داشت. به نظر من کسانی که در قبال این جفای بزرگ تاریخی سکوت کردند هم در این خیانت سهیم هستند.

شما وقتی تاریخچه مذهبی و هویتی یک شهر را از روی آن بر می دارید و بار معنایی نهفته در بطن آن را محو می سازید، طبیعی است هر تازه واردی که پای در دیار شما می گذارد و جایی برای خود دست و پا می کند، ممکن است دچار سوءتفاهم شده و ظن آن ببرد که شهر در خلأ فرهنگ و ادب و اخلاق قرار داشته و پس در ارتکاب هر گفتار و رفتاری مجاز خواهد بود. آن وقت شما دیگر حق ندارید زبان به شکوه بگشایید و نوای محزون ننه من غریبم سر بدهید که آیییی مسلمانان! چه نشسته اید که شأن و حریم مردم با فرهنگ این دیار رعایت نشده و به آبروی شهرمان خدشه وارد شده است.

آن موقعی که لال شده بودید و امحای هویت فرهنگی و مذهبی شهرتان را تماشا کردید و به روی مبارکتان نیاوردید، باید به فکر ظهور این چالش های منافی اخلاق نیز می بودید. به شهردار بابل هم پیشنهاد دادم که برگزاری کنگره سالانه دارالمومنین می تواند در معرفی بزرگان علمی و فرهنگی و هنری این شهر موثر بوده و در نتیجه به تقویت فرهنگ خودباوری و تعهد عمومی نسبت به هویت افتخارآمیز این دیار منجر شود.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نه ما حزب اللهی هستیم نه آنها روشنفکر!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۱۵ ب.ظ

الف- حزب اللهی ها

یادتان هست یک وقت هایی حنجره به فریاد می گشودیم که: سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن؟! و گاهی ناله می زدیم و اشک می ریختیم که: سلم لمن سالمکم، حرب لمن حاربکم ...

بسم الله، این گوی و این میدان! ده ها زن و کودک بیگناه را مقابل چشم دوربین های خبری، به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن به شهادت رساندند. عاشورا در حومه حلب تکرار شد. مردم فوعه و کفریا چهار سال را در محاصره ای شدید گذراندند. کودکانی در میانشان بودند که حتی یک شب را با آرامش به صبح نرساندند. این دو روز آخر را نیز در قحطی آب و غذا به سر بردند. بعد عده ای حیوان صفت، آب و غذا و تنقلاتی برای کودکان را بار ماشین کرده و به میان جماعت قحطی زده بردند و آن گاه اجتماع مردم مظلوم و بیگناه و تشنه و گرسنه را در سکوت مرگ بار منادیان حقوق بشر، با انفجاری مهیب، به خاک و خون کشاندند.

ما اگر حزب اللهی بودیم فرصت افشای دوباره ماهیت دشمنان درنده خوی بشریت را از دست نداده و رسالت زینبی خویش را برای رساندن پیام مظلومیت مردم فوعه و کفریا به همه نقاط عالم فراموش نمی ساختیم. چند مجموعه مدعی جهاد و سلوک شهدا و اندیشه انقلاب را سراغ دارید که قدم یا قلمی برای شهدای این حادثه برداشته باشند؟ صدا و سیمای ما اگر دست مدیران حزب اللهی بود، دفاع از مظلوم را بی اهمیت نمی دانست و از کنار این فاجعه هولناک به سادگی عبور نمی کرد.

ب- روشنفکرنماها

جماعت قرتی حال به هم زن روشنفکرنما و ملتزم به آپارتاید که بشر غربی را بالاتر از انسان مظلوم آفریقایی و آسیایی می دانند و برای کشتن حیوانات هم تجمع کرده، شمع روشن می کنند و واقعی ترین شعار عالم را سر می دهند که: من آن سگم؛ به آمریکای وحشی، نازک تر از گل هم نمی گویند و چشم خویش را بر یکی از فجیع ترین مظاهر انحطاط بنی بشر می بندند.

تراژدی ترین داستان حیات بشر، این روزها در سوریه رقم می خورد. مادران، تاوان سیر کردن شکم کودکانشان را با جان می دهند. نوزاد تشنه لب، در ولع آب، لب می مکد و جز خون گرم پیکر مادر، چیزی به کام نمی کشد ... وجدان بشریت، اما در وانفسای گریز از فطرت، یخ زده است.

حرف آخر: تاریخ شهادت بدهد که مردان بی ادعای عالم، علمداران فرهنگ علوی، پاسداری از مفهوم انسانیت را یک تنه بر دوش می کشند. شرف و انسانیت را در مسلک چمران بجویید. کسی قهقهه او را نمی ندید. می گفت تا زمانی که کودکی در گوشه ای از سرزمین آفریقا روزش را با گرسنگی به شب می رساند من، این جا، در موطن خویش، هیچ گاه نمی توانم از ته دل خنده سر بدهم. رحمت خدا بر حسن رجایی فر، آن گاه که به او گفتند تو یک بار به سوریه رفته و دینت را ادا کرده ای. بمان و به کودکانت برس؛ پاسخ داد: روزی در حومه شهر حلب، سر بریده نوزادی را بر بلندای دیوار شاهد بودم. وقتی بچه های مظلوم شیعه در سوریه در رنج و عذابند، من نمی توانم، این جا در موطن خویش، با خیال آسوده در کنار فرزندانم بنشینم.

راستی آنهایی که مدافعان حرم را به تمسخر و هجو گرفته و حماسه و ایثارشان را کوچک می شمردند، چرا امروز که نقش سترگ آنها را در دفاع از مفهوم انسانیت می بینند، زبان به ثنای مردان حقیقی روزگار نمی گشایند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهربابل(9)

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۱۸ ق.ظ

9- حسین حسین زاده نوری

دور قبل که حسین حسین زاده نوری پا به عرصه رقابت های شورای اسلامی شهر گذاشت، با این که تیم همراه و تبلیغاتی اش اکثراً از جوان ها و نوجوان های کم سن و سال بودند، با این که خیلی ها او را نمی شناختند و برایشان سوال بود که نامزدی جوان و ناشناخته و مستقل، چه موج و اقبالی را می تواند در مردم پدید آورد، با این که خیلی ها ایراد می گرفتند که اصلاً شما چرا یک جوان کم سن و سال را این طور مورد حمایت قرار می دهید و ... حسین بی سر و صدا، با کمترین تبلغ و پایین ترین سطح هزینه، به همت همان بچه های کم سن و سال و پا پتی بسیج توانست بیش از سه هزار رأی را به خود اختصاص دهد. لابد یادتان هست که بعضی از عزیزان کاندیدای مجلس شورای اسلامی با آن همه دبدبه و کبکبه نتوانستند از کل حوزه انتخابیه شهرستان بابل هم این میزان از آرا را کسب نمایند.

الان اما وضعیت بسیار متفاوت شده است. حسین را در این چهارسال خیلی ها شناختند. امروز خیلی ها به توانمندی این مدیر جوان، صبور، با درایت و صاحب ایده پی برده و اعتراف می کنند اگر قدر چنین سرمایه هایی دانسته شده و به آنها میدان داده شود، نوبت به عرض اندام نوکیسه های عافیت طلب و منفعت خواه نخواهد رسید. این که یک جوان متدین و خوش فکر چون حسین حسین زاده، به جرم آن که داماد یک شهید است و نه داماد کس دیگری که بتواند پله صعود او به مقام معاونت و مشاورت اهل بخیه شود، نشان از ناتوانی و ضعف مدیریت او نیست؛ بلکه نشان از وجود لابی های پشت پرده ای دارد که مصادر قدرت را با مبنای تأمین منافع از ما بهتران، اشغال می نمایند.

حسین با اثبات توانایی های فکری و اجرایی خود توانست به جایگاه معاونت بنیاد فرهنگی خاتم در استان مازندران دست پیدا کرده و فرصت ارائه استعدادها و توانمندی هایش را برای همه آنانی که در این سال ها با ذره بین کشف الخطا، وراندازش می کردند، پیدا کند.

درک او از چالش های فرهنگی و اجتماعی موجود و راهنمایی های داعیانه و دلسوزی های مجدانه اش توانست گره گشای بسیاری از معضلات دست و پا گیر مجموعه های مستقل فرهنگی استان مازندران باشد و نامش را از شرق تا غرب استان بر سر زبان فعالان این عرصه بیندازد.

گستره مطالعات او در حوزه معضلات شهری و احاطه کامل بر ایده های خلاق و سازنده، از دیگر وجوه برجسته ای است که این نامزد بلامنازع جریان عدالت خواه و خدمت گرای شهر را نسبت به سایرین ممتاز می سازد.

حسین حسین زاده هم البته راهی بس دشوار را پیش رو دارد. جلب اعتماد عمومی، بدون پول و وابستگی های طایفه ای و هوچی گری های تبلیغاتی، ناممکن نیست به شرط آن که همتی مضاعف در ارائه دیدگاه ها و معرفی امتیازات این نامزد نخبه در اذهان عموم به منصه ظهور برسد. یکی از آفت های شهرت و مقبولیت، از راه رسیدن کاسه لیس های فرصت طلب است. آن قدری که انسان ممکن است از اطرافیان و نزدیکان خود لطمه ببیند از احتمال آسیب زا بودن دشمنانش هم بیشتر و موثرتر است. حسین با بهره گیری از تجربه سایر شخصیت های نام آشنا انشاءالله بیش از پیش درصدد دفع این آفت محتمل برخواهد آمد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت) 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (8)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۹ ب.ظ

8- جواد بیژنی

جواد بیژنی را قلباً دوست داشته و در حدی با او شوخی دارم که برایش پیام فرستادم: چون به "غرب" علاقمندی، برای نوشتن درباره تو روز "یکشنبه" را انتخاب می کنم! گاهی او را با رامبد جوان مقایسه می کنم که سه ساعت ملت را می رقصاند بعد در تیتراژ پایانی برنامه، تابلوی اللهم عجل لولیک الفرج را نشان می دهد که مشروعیت کارش زیر سوال نرود! اگر حسن روحانی اوباما را مودب و باهوش خواند من چرا درباره جواد چنین نگویم؟

از شوخی که بگذریم، پیرامون انتقادهای جدی وارد بر نگاه فرهنگی جواد بارها مطالبی را تند و تیز نوشته ام و اکنون پرداختن دوباره به مصادیق آن را باعث اطاله کلام می دانم. البته او به طور معمول در مواجهه با این نقدهای گزنده، از خود سعه صدر نشان داده است. جواد، بچه مسلمان و معتقد است؛ هر چند اسلام او به گونه ای نیست که نعوذبالله، آمریکا و انگلیس را از خود برنجاند.

جواد بیژنی را استاد جنگ نرم می دانم. به نظرم از این مهارتش باید درس ها آموخت. او با راه اندازی یک گروه مجازی و مدیریت برنامه ریزی شده و هدفمند، توانست شهردار مورد نظر خود را که به طور کاملاً اتفاقی از بستگانش بود به کرسی صدارت بنشاند. این هنر و استعداد را نباید دست کم گرفت. به هوش این جوان نخبه باید احترام گذاشت و آن را مدیریت کرد تا مبادا فی المثل جذب بدخواهانی چون بی بی سی و ... شود.

شهردار بابل از نقش سرنوشت ساز جواد در جایگاهی که به دست آورده مطلع است. او لطف این حامی فعال و اندکی بازیگوش خود را بی پاسخ نگذاشت. از این روست که می بینید ماشین امضای فرهنگی شهردار، برنامه های مورد نظر جواد و گعده خوش نشین همراهش را وحی منزل می داند، ولو به قیمت طرد نیروهای انقلابی شهر تمام شود.

جواد بیژنی یک عکاس ماهر و حرفه ای است. اگر اصراری بر این نداشته باشد که خودش را در زمینه هایی چون تاریخ و مذهب و ... نیز ماهر و حرفه ای و مجتهد بداند شاید خیلی از اختلاف نظرهای اساسی با او قابل ترمیم باشد.

من هنوز هم بابت آن چه که در نوروز امسال طی بازدید عجیب یک نماینده کم تجربه از مرکزی تجاری و البته حاشیه ساز اتفاق افتاد در شگفتم. تعجب می کنم که چرا صدای اعتراضی از این طیف گسترده عربده کش های مجازی شهردار شنیده نشد. هنوز هم دلم می خواهد برای یک بار که شده تیم های رسانه ای جذب شده در شهرداری به شراکت صرف در شادی ها و سفره ها بسنده نکرده و در فراز و نشیب هایی چون مصاف با کانون های قدرت و ثروت و اربابان حلقه زر و زور و تزویر، نیز به یاری جناب شهردار بشتابند که تکیه گاه تداوم صدارتش را بر پایه های پوسیده جماعت نان به نرخ روزخور بنا نهاده است.

جواد حلقه اتصال این افراد ترسو و منفعت طلب با شهردار بود. معتقدم جواد بیژنی اگر سنجیده تر عمل می کرد امروز شهردار در چنبره مدعیان بی خاصیت رسانه ای، محصور نمی ماند و رغبتی هم برای ورود جانانه نیروهای عدالتخواده دل بریده از شهرداری و قیام قلم های استشهادی برای به خاک مالیدن بینی فراعین شهر باقی می ماند.

جواد را انسانی اصلاح پذیر و کمال طلب می دانم و بر این باورم که در بلند مدت، شهر از تجربه و ذوق این مهندس خوش آتیه، منتفع خواهد شد. این ایام، سالگرد قمری ارتحال ابوی مهندس جواد بیژنی است؛ مردی شریف و مومن و دوست داشتنی و زحمت کش که امیدوارم به حق ایام نورانی ماه رجب، در جرگه مقرّبان درگاه احدیت محشور شود.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا