اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهارنارنج بابل» ثبت شده است

رأی خود را از این دو نفر پس می گیرم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ق.ظ

در جریان انتخابات شورای اسلامی! شهر بابل فهرستی پانزده نفره منتشر نموده و به شهروندان پیشنهاد دادم که به هر یک از این پانزده نفر رأی بدهند به نفع پیشرفت شهر و دیارشان است. در بین این پانزده نفر اسامی جعفر واثقی، مرمر فیروزپور، رضا شافعیان و ... به چشم می خورد. برای این دوستان متنی مستقل و تبلیغی نیز نگاشته و منتشر کردم.

در حال حاضر با توجه به رفتارهای خاص و سیاسی این دوستان پی به اشتباه خود برده و از رأی و تبلیغ برای واثقی و فیروزپور ابراز ندامت می کنم.

از نظر من خانم فیروزپور نشان داده است به حواشی سیاسی و تعلقات جناحی بسیار علاقمند است و آقای واثقی هم تفاوتی با سیف الرضا شهابی ندارد.

چه فرقی می کند جواد بیژنی با دست راست خود امضا می کند یا با دست چپ؟!

از باب هزینه فایده، چنان که پیشتر و مفصل و بارها نوشته ام با اصل وجود شوراهای شهر مخالفم.

شورای شهر بابل را با توجه به بدنامی اعضای مستعفی و بعضی اعضای فعلی، مستحق پلمپ و تعطیلی می دانم و همچنان مصرّ به انحلال آن هستم.

اما درباره دو فرد مذکور به همان میزان که برای رأی آوردنشان تلاش کردم برای رأی نیاوردنشان در دوره های بعد تلاش خواهم نمود. درباره آقارضا هم از باب حدیث رفع القلم فعلا سکوت می کنم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکایت از روحانی انقلابی منتفی شد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۷:۲۷ ب.ظ

شورای شهر بابل شکایت از حجت الاسلام صالحیان را پس گرفت.

چندی پیش حجت الاسلام صالحیان، امام جماعت مسجد پیرعلم که در سخنان خود شورای شهر بابل را شورای فساد خوانده بود با شکایت اعضای شورا به دادگاه فراخوانده شد.

سید مقیم مقیمی و فرامرز ابوالحسنی از نخستین کسانی بودند که به احترام بچه های هیأتی و مسجدی از ادامه شکایت خود نسبت به این روحانی انقلابی اعلام انصراف نمودند و این مسأله منجر به تعویق جلسه دادگاه شد.

در افواه عموم، مدت هاست که اصطلاح شورای فساد برای شوراهای مختلف شهر در بسیاری از نقاط کشور کاربرد دارد.

 این عبارت البته به معنی فساد همه اعضای شورای شهر نیست؛ اما مردم حق دارند شورایی که چهارعضو آن به اتهام ارتکاب فساد استعفا داده اند و چهار عضو دیگر آن درگیر راه پله های دادگاه بوده و محکومیت بدوی شان صادر شده است را مفتضح بخوانند. ملاحظه هزینه فایده وجود شوراها در نقاط مختلف کشور نیز اذهان عموم را به بی خاصیتی و خسران این مجمع شهری سوق داده است. خیلی از دلسوزان بر اساس تجربه عملکرد شوراها بر این باورند تعطیلی این نهاد هزینه ساز، نفعی فراوان برای مردم و توسعه خدمات عمومی خواهد داشت.

به راستی هر عضو شورا – به ادعای بعضی کانال های خبری- برای هر ساعت حضور در جلسه، مبلغی نزدیک به هفتاد هزارتومان دریافت می کند؟ بابت چند ساعت جلسه با موضوع شکایت یا عدم شکایت از یک روحانی انقلابی چه میزان از حساب بودجه مردم کسر گردید؟

نکته جالب این جاست که به رغم طرح انواع هجویات و اتهامات و اکاذیب درباره شورای بدنام شهر بابل در فضای مجازی، این شورا از میان همه منتقدان تنها به شکایت از یک روحانی انقلابی اقدام نمود که نباید از کنار این استثنا و رفتار سوال برانگیز به سادگی گذشت.

حجت الاسلام صالحیان در همان فایل صوتی مشهور علاوه بر انتقاد از شورا به انتقاد از رییس جمهور اسبق نیز پرداخت که با واکنش بی ادبانه گروهکی از اصلاح طلبان مواجه گردید. در اعلامیه اتاق فکر فتنه و سرباز پیاده های رژیم صهیون، این روحانی مدرس دانشگاه، بی سواد قلمداد گردید و وعده شکایت از او مطرح شد. این که اصلاح طلبان از بس با شخصیت های کم مایه ای مثل بیات و کروبی (مبدع ترجمان نوین دول الخلیج العربیه!) و ... دمخور بودند همه را بیسواد می دانند عجیب نیست؛ اما رگه هایی از نیابت بعضی بازیگردانان اصلاح طلب شورا در شکایت اخیر مشهود بود که قابل اغماض نخواهد بود.

از جمله برکات این اتفاق، وحدت و یکپارچگی نیروهای انقلابی و خط مقدمی شهر بود که بی پروا آمادگی خود را برای ابراز هر نوع واکنشی در قبال جسارت عناصری که باید بخاطر رفتارشان خجالت زده و سرافکنده باشند اما در سایه مماشات مسئولان نهادهای قضای و نظارتی به گرن کشی روی آورده اند، بارها اعلام نمودند.

یاداوری افتضاح عناصری که در فقدان نظارت استصوابی و در پرتو روابط گعده ای نمایندگان مجلس و دولت به شورا راه یافته بودند فرصت مغتنمی بود که جریان بچگانه شکایت از روحانی انقلابی پیش پای فعالان فضای مجازی قرار داد.

در این میان اما ماهیت خاکستری دو عروسک خیمه شب بازی بیژنی که به گمان خود با حرکتی زیرکانه و زیگزاگ قادر خواهند بود هم خدا را داشته باشند و هم به گندم ری برسند برای معدود خوش باورانی که دل به سیمای ظاهرالصلاح آنان داشتند نیز آشکار گردید. به حول و قوه الهی رفتار مرموزانه اصحاب تزویر بی پاسخ نخواهد ماند.

 زحمات همه دوستان پا به کار در حمایت از روحانی انقلابی ستودنی است. در این بین البته نقش حجت الاسلام شکریان بسیار موثر و پررنگ بود که جای تقدیر ویژه دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبیب دوّار!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۱۷ ب.ظ

آیت الله مرحوم شیخ محمد فاضل، موسس فیضیه مازندران در شهرستان بابل بود که خلق و خوی مردمی وی همواره باعث جذب طبقات مختلف جامعه گردیده و دفتر یا منزل ایشان همیشه محل رجوع مردم بود. این عالم بزرگوار هیچ فرصتی را برای تبلیغ دین از دست نمی داد.

در مسیر ایشان قهوه خانه ای وجود داشت. یک بار حاج آقا از راننده خواست تا برای دقایقی توقف کند. وقتی صاحب قهوه خانه و جوان هایی که در آن جا نشسته بودند چشمشان به آیت الله فاضل افتاد با تعجب هم دیگر را نگاه می کردند. برایشان سوال بود که این عالم بزرگ برای چه به قهوه خانه آمده است؟!

حاج آقا با همه سلام و علیک و خوش و بشی کرد. بعد رو کرد به صاحب قهوه خانه و گفت: همین قدر که در این جا گناه نمی شود و از قمار و پاسور و محرمات دیگر خبری نیست، کفایت می کند. دست شما هم درد نکند. همه مشتری های شما الان مهمان من هستند. بعد دستش را در جیبش برد و پول چای مشتریان را حساب کرد. همین اتفاق باعث شد اهالی قهوه خانه هم از ارادتمندان حاج آقا بشوند و گاه و بی گاه به ایشان سر زده و مسائلشان را مطرح کنند.

راوی: حجت الاسلام تقی نیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک تشکر خشک و خالی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۹ ب.ظ

سپاه بابل که پیش تر سابقه برخورد با اعضای متخلف شورای این شهر را داشت این بار به پرونده تخلفات اعضای شورای شهر امیرکلا ورود پیدا کرده و موجی از خرسندی و امیدواری را در دل مردم دامن زده است.

این رویداد باز هم نشان داد که به زعم بعضی، سپاه فقط بنیاد مسکن نیست؛ حافظ حریم ارزش های اسلام و انقلاب اسلامی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیگاری در شهرداری؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۷ ق.ظ

چند روزی است خبری مبنی بر سوءاستفاده یکی از معاونان شهردار بابل از شرایط معلق استخدامی کارگران و بکارگیری آنان در زمین کشاورزی خود در فضای مجازی منتشر شده که واکنشی رسمی نسبت به رد یا تأیید آن دیده نشده است.

تنها کسی که تلاش نموده در صحت این خبر تشکیک نماید دوست پهن پیکری است که خودش از اساس با رانت وارد شهرداری گردیده و سابقه برخورد فیزیکی وی و اوباش همراهش با منتقدان شهردار اسبق هنوز از اذهان عموم پاک نشده و معمولا در هر موضوعی که وارد می شود جز ایجاد تنش و تشدید ابهام دستاوردی نداشته است.

از جناب قاسم آقای دابوییان لااقل انتظار می رود بعنوان کسی که نان و نمک زلال حاج آقا محمدی را خورده و از ته مانده شراب طهور شهدا نوشیده با ورود به این ماجرا و رفع ابهامات در صورت صحت خبر، نسبت به دفاع از حقوق ضعفا کوتاهی نشان ندهد.

در فرض اثبات تضییع حق کارگران البته انتظار می رود با مسئول خاطی برخوردی جدی و عبرت آموز صورت بگیرد نه آن که بیایند چیزی کف دست خانم آگاتا کریستی بگذارند که بنویسد چون میز مسئول خلافکار عوض شد و از اتاقی به اتاق دیگر منتقل گردیده پس شهرداری، جهنم خلافکاران است!!

در مباحث عدالتخواهی به جوانک پیر اندام بدنام و دو عروسک خیمه شب بازی اش و آن بانو که برادر باج گیرش معرّف حضورتان است امیدی نیست.

امیدوارم آقایان ابوالحسنی و مقیمی بعنوان روسای شورای شهر و شهرستان نیز از کنار این مسأله به راحتی عبور نکرده و در رفع این شبهه که ضربه ای سنگین به اعتبار شهر وارد می سازد، تلاش وافر نشان بدهند.

چقدر خوب است دادستانی در اموری که ظن آن می رود طبقه ای ضعیف از ترس به مخاطره افتادن معاش حداقلی خود در احقاق حق خویش اغماض نمایند نیز ورود کند. فارغ از بعضی نقدها، خاطره شیرین ورود قاطع مقام قضایی در رها سازی کارگران مظلومی که توسط شهردار اسبق جهت بهره کشی انتخاباتی در یکی از ساختمان های شهرداری محبوس نگاه داشته شده بودند از نقاط برجسته و ستودنی عملکرد دادستان بابل است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک سوال از آقای دادستان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۵۸ ب.ظ

افشاگری پیرامون رفتار خلاف عفت بعضی از اعضای شورای شهر بابل، جنجالی ترین خبر رسوایی اخلاقی در شهریور نود و هفت بود که طعنه ها و کنایه ها و ترکش های آن همچنان باقی مانده و حیثیت شهر را لکه دار ساخته است.

دلسوزان در همان ایام تذکری منطقی ارائه دادند در این باب که یا نباید این افتضاح اخلاقی، علنی و رسانه ای می شد و یا حالا که به اطلاع عموم ایرانیان سراسر جهان رسیده باید برخوردی لازم برای تنبّه خاطیان صورت بگیرد که در غیر اینصورت، حضور دوباره افراد بی آبرو در مناصب رسمی، نتیجه ای جز ترویج بی مبالاتی و عادی شدن گناه و اباحه گری در سطح جامعه نخواهد داشت.

این تذکر دلسوزانه مورد توجه حضرات قرار نگرفت و در پیچ و خم روابط اداری صاحبان قدرت گم شد. بعضی از چهره های رسوا در مناصب رسمی خود باقی مانده و در همه سطوح جامعه به خودنمایی و ابراز وجود پرداختند و گاه در دفتر و دستکی که مایه افشای ماهیتشان بود نیز حضور یافتند و نتیجه همان شد که دلسوزان پیشتر مطرح نمودند. 

جوانی شهرت طلب هم به خودش اجازه می دهد حالا که هر کی به هر کی است، زنی را بعنوان ابزار تجارت و سودآوری در معرض تماشای عموم و رخ نمایی قرار دهد، جوانی هم در گوشه ای به کشف حجاب یا مزاحمت نوامیس و اختلاط نامشروع بپردازد و ...

دادستان بابل در کنار جمعی قابل توجه از مسئولان در صبح جمعه گذشته به بازدید از سد شیاده و اطراف آن پرداخت و دغدغه خود در خصوص نظارت بر اماکن تفریحی را در معرض نمایش قرار داد.

دادستان و همان مسئولان همراه بهتر می دانند که اگر به جای سفر به منطقه تفریحی حومه شهر، در سطح خیابان های اطراف محل کارشان هم قدم می زدند توفیق رؤیت بعضی ناهنجاری ها نصیبشان می گردید.

مشکل کار بر میگردد به حذف بسیج و نیروهای با انگیزه انقلاب از عرصه امنیت عمومی جامعه که بحثش بماند برای بعد.

فرض را بر این بگذاریم که دادستان در حین بازدید از منطقه مذکور چشمش به زن یا مردی می افتاد که پوششی شبیه تصاویر منتشر شده از سد لفور داشته و با آنان برخورد می کرد. ایشان چه جوابی داشت اگر از فرد هنجارشکن می شنید که:

تخلف من هنوز به رابطه ای ناشایست منجر نشده در حالی که عنصری بدنام در شورای شهر خودتان در حالی که خودش نیز به گناهش اعتراف نموده ده ماه است که عنان امور فرهنگی شهری مذهبی را با بهره گیری از بودجه بیت المال مسلمین در اختیار داشته و آزادانه به فعالیت های مشکوک خود ادامه می دهد که هیچ با حمایت اصلاح طلبان بی حیثیت و همراهی دو عنصر ساده لوح و بازی خورده به گردن کشی در مقابل منتقدان شورا می پردازد و خودش را طلبکار می داند ...؟!

ضعیف گیر آورده اید مگر آن جوانی را که برای آبدارچی شدن باید در پیشینه خود سابقه سویی در حد نگاه چپ به نوامیس مردم نداشته باشد - که قانونی بجاست- اما آدمی رسوا آنقدر پر و بال بگیرد که بشود چهره ثابت دوربین ها و رسانه های قلم فروش و بیفتد دنبال انتقام جویی از بچه های بسیج و ...

مردم چنین مسائلی را ببیند احساس نمی کنند که هر کس اگر رابطه ای با فلان سردار و ... داشته باشد می تواند هر غلطی دلش خواست را مرتکب شده و آب هم از آب تکان نخورد و از عالم و آدم هم طلبکار بماند؟ و اگر چنین است چرا بقیه شهامت ارتکاب گناه را به خود راه ندهند؟


  • سیدحمید مشتاقی نیا

آخرین خبرها از شورای فساد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۲۰ ب.ظ

چهارنفر از اعضای شورای شهر بابل چند ماه قبل بخاطر ارتکاب فساد اخلاقی استعفا دادند، چهار نفر دیگر دارای پرونده مشابه هستند و رأی بدوی محکومیتشان نیز صادر شده است. آن وقت این شورا با این سطح از خوشنامی! می رود از یک روحانی انقلابی که تعبیر مردمی "شورای فساد" را بر زبان آورده به دادگاه شکایت می کند!!

البته تعبیر شورای فساد با شورای فاسد تفاوت دارد و اینکه در شورایی فساد اتفاق افتاده لزوماً به این معنی نیست که همه اعضای آن فاسد هستند.

بنظر می رسد پشت پرده شکایت اعضای شورا از یک روحانی انقلابی، قبیله شوم اصلاح طلبان قرار دارند که پیش از این در بیانیه ای تهدید به این اتفاق را بیان نموده اند. انتقاد حجت الاسلام صالحیان، امام جماعت مسجد پیرعلم بابل و استاد دانشگاه از تفکرات منحط رییس جمهور اسبق، دلدادگان فتنه و سربازپیاده های صهیونیسم را آشفته ساخت.

این وسط اما دو عضو هوشیار شورا که متوجه بازی کثیف سیاسی بعضی جریان های التقاطی شده بودند از ادامه شکایت دست برداشتند؛ اما جالب آن که دو اصولگرای ساده شورا همچنان بازیچه دست دیگران قرار دارند که این مسأله باز هم ثابت می کند شعور سیاسی و بینش عمیق، مهم تر از رعایت ظواهر دینی است. و الا قاتلان حسین علیه السلام نیز خود را مذهبی می  دانستند.

بر اساس تحقیقات به عمل آمده، سخنان انتقادی روحانی جوان و انقلابی شهر نسبت به شورای بدنام بابل - که هزاران صفحه از فضای مجازی در ماه های اخیر به نقد و تقبیح و شماتت آنان اختصاص یافته است- بار حقوقی خاصی به دنبال نداشته و شکایت اعضای شورا به نتیجه ای نخواهد رسید؛ اما این اتفاق فرصتی است برای شناخت بیشتر از بعضی مدعیان که به عروسک خیمه شب بازی یک عضو فاسد تبدیل شده اند و نیز مجالی است برای یادآوری فضاحتی بزرگ که جا داشت درِ این شورای شهر بخاطر آن تخته می شد.

دوستان همچنان در فکر برگزاری تجمعی به منظور اعتراض نسبت به تأخیر دستگاه قضا در صدور حکم مجرمان شورا هستند که بهتر است فعلاً در حد طومار و تماس با مسئولان ذی ربط تعدیل شود.

افتضاح اخلاقی شورای شهر بابل به گوش همه ایرانیان سراسر جهان رسید و آبروی دارالمومنین را دستخوش هجو و تمسخر قرار داد. با گذشت ده ماه از این اتفاق تلخ، متأسفانه اطاله دادرسی و صدور حکم حالا باعث پر رویی بعضی از خائنان و مفسدین شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بین خودمان بماند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۴۷ ق.ظ

این حرف بماند برای مخاطبان وبلاگ و با بازنشر آن در فضاهای دیگر توسط دوستان موافق نیستم. یک درد دل کوتاه است که باشد برای مخاطبان خاص همین صفحه.

غلام اوصیا که فوت کرد خیلی ها در تشییعش شرکت کردند. برایش خاطره گفتند. از بزرگی های این سردار بی نشان و رشادتهایش در طول جنگ. مردانگی و فتوت و ایثار و غیرتش. خیلی ها سعی کردند خودشان را به او چسبانده و از رفاقت هایشان برای همه بگویند. مداح ساده لوح آمده بود و ژست می گرفت و دم از لوتی گری های غلام می زد و ...

غلام در سخت ترین شرایط اقتصادی زندگی کرد و خیلی از همین مدعیان می توانستند کاری برایش انجام داده و جای و جایگاهی برایش فراهم آورده و هوایش را داشته باشند و ...

محمد تهرانی هم فوت کرد. تشییعش شلوغ بود. بعضی ها از جلوی قاب دوربین تکان نمی خوردند. برای طراحی و نشر بنر و پوسترش رقابت شده و مراسم یادبودش یکی پس از دیگری در حال اجراست و خیلی ها دم از محمد می زنند و ... آن سردار میلیاردر یکهو پیدایش می شود و ...

محمد تهرانی آه در بساط نداشت. سال های سال و نه فقط سر پیری در مشکلات عدیده اقتصادی دست و پا زد. برای تأمین اجاره خانه اش مشکل داشت. یک آمپولش هشتاد هزار تومان قیمت داشت که هر بار باید در تهران تهیه می شد. بعضی ها اینقدر همت نداشتند که لااقل سیب زمینی پیاز منزلشان را از بساط دستفروشی محمد تأمین کنند و ... الان چه فایده ای دارد این ادا و اطوارها؟

البته نمی خواهم فقط جوانب منفی قضیه را بگویم. بچه رزمنده های بی ادعایی هم مثل حاج مهدی کردانی بودند که -راضی نیستند به این حرف من- از نظر مادی چیزی کم نگذاشتند و جالب آنکه در هیچ یک از تصاویر تشییع و مراسم و .... پیدایشان نیست و ... مرام شهدایی هنوز هم در وجود خیلی از بسیجی ها دیده می شود.

باز هم عبرت بگیریم خوب است. باز هم بچه های رزمنده ای هستند که در گوشه و کنار شهر با رنج و بیماری و مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و باید هوایشان را داشته باشیم و... بسم الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما و هدیه تهرانی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۳۳ ق.ظ

به هدیه ای که از دست محمد تهرانی می گرفتیم می گفتیم: هدیه تهرانی!

نه دکتر بود نه مهندس نه روحانی و طلبه و معلم و ... مدتی پیاز و سیب زمینی می فروخت. گاهی با صدای غرّایش وسط پنج شنبه بازار فریاد می زد: ماهی! ماهی! مدتی هم شوفر کامیون بود.

بعد از همان درآمد اندکی که از عرق جبین و بساط جمع و جورش به دست می آورد کتاب می خرید و به طلاب و دانشجویان و علاقمندان هدیه می داد. بابت عشقی که به محمد تقی فلسفی داشت و می ترسید نسل جدید طلاب این خطیب بی مثال را به فراموشی بسپارند، کتاب های مختلف آن مرحوم را خریداری می کرد و به شرط مطالعه به طلاب و روحانیون هدیه می داد.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید او بانی مراسم یادبود مرحوم فلسفی در شهرستان بابل گردید و با بضاعت اندک خودش از مردم به صرف شام پذیرایی کرد.

برای مراسم شب خاطره شهدا و برنامه های ارزشی کم نمی گذاشت و در حد خودش سهیم می شد. قدر رسانه "زبان" را می دانست و این نعمت الهی را صدقه جاریه ای در وقف آرمان های اسلام و انقلاب درآورده بود. امکان نداشت کسی با او همنشین شود و با بهانه یا بی بهانه خاطره ای از شهدا و پیامی از گفتارشان را از زبان او نشنود.

خلاصه، سرتان را درد نیاورم! آدم فرهنگی بودن ربطی به شغل و مدرک و جایگاه افراد ندارد. ممکن است یک آدم تحصیل کرده اصلاً کار فرهنگی را نشناسد ممکن است یک راننده کامیون و دستفروش بازار، دغدغه فرهنگ با تار و پود وجودش عجین شده باشد.

رحمت الله علیه. امشب نماز لیلةالدفن را به یاد این بسیجی دلداده خمینی فراموش نکنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم شورای شهر بابل خبرساز شد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۱۴ ق.ظ

درباره شکایت شورای اسلامی! شهر بابل از یکی از ائمه جماعات شهر، به درخواست این روحانی انقلابی که از اساتید زبده و موفق دانشگاه نیز هست تا کنون چیزی ننوشته و از دوستان نیز درخواست خویشتنداری داشته ام.

با چند تن از اعضای شورا در این خصوص صحبتی شد و حرفهایی رد و بدل گردید. آقای ابوالحسنی رئیس شورا که انسان شریفی است و از سر خوش قلبی، سپر بلای چند عضو مجرم شورا قرار گرفته،، قول مساعد داد که در شنبه آتی، موضوع شکایت را در جلسه ای با آن روحانی بسیجی خاتمه بدهد.

قرار شده است دوستان عزیزی که تا کنون خویشتن داری نشان داده اند در صورت عدم انصراف شورا از طرح شکایت، یک بار دیگر پرونده شورای بابل را به صدر اخبار رسانه های مجازی بازگردانند.

در مورد اصرار دوستان مبنی بر تشکیل تجمع اعتراضی در حمایت از روحانی انقلابی همچنان معتقد هستم که رویکرد و مطالبه این تجمع باید معطوف به "انحلال شورا" باشد.

متأسفانه اطاله دادرسی و صدور حکم خاطیان شورا که آبروی شهر دارالمومنین را نزد ایرانیان سراسر جهان مورد هجو و تمسخر قرار داده اند باعث شده که بعضی از این عناصر مفسد توهّم بی گناهی پیدا نموده و ژست طلبکار به خود بگیرند.

اگر دستگاه قضا حساسیت موضوع رسوایی شورای شهر را لااقل بنا بر تأکید علما و امامان جمعه شهرستان درک می کرد و در صدور حکم مجازات مجرمین سرعت عمل نشان می داد شاهد انتقام گیری خاطیان از نیروهای انقلاب نبودیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبریک و هشدار به یک دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۳۱ ب.ظ

لحظاتی پس از آن که خبر رسمی انتصاب مرتضی عمرانی به معاونت فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و ... شهرداری بابل را خواندم یک پیام کوتاه برایش ارسال کردم: "به قتلگاه خودت خوش آمدی"!

عمرانی تجربه مدیریت های استانی و کشوری را دارد و بابل را خوب می شناسد. سبقه و صبغه طلبگی او انتظارات را نسبت به رویکرد معرفتی وی در تعهد به آرمان های انقلاب و اسلام افزایش می دهد. او که برای علاج فرزند و به توصیه اطباء، عطای تهران و موسسه تنظیم نشر آثار امام را به لقایش بخشید و بار بست و به بارفروش آمد و از قضا در سالگرد ارتحال آن پیر سفرکرده، بر کرسی معاونت شهردار جلوس نمود، نیک بهتر از این قلم می داند که وارد شهر حاشیه ها گردیده و حواسش را لااقل باید نسبت به آنهایی که ورد رکوع و سجود شبانه روزشان ذکر "یاغفار" است حسابی جمع کند.

البته فارغ از انتقادات به جا نسبت به مدیریت شهرداری، رویکرد فرهنگی مجتبی حکیم تا این لحظه در مجموع به دور از آسیب های پیشین بوده است. به خصوص دست ردی که او بر سینه بعضی لانه وران فتنه در یک جشنواره بومی نما اما بیگانه پرست زد و با صراحت اعلام کرد که: "شهرداری عابر بانک سایر نهادها نیست"، پیامی روشن بود برای نهنگ های عنبر که جز به قلع و قمع ارزش های دین و انقلاب آنهم با بودجه بیت المال سیراب نخواهند شد و کار فرهنگی را جز در رقص و اختلاط و ساز و آواز و هرزگی معنا نخواهند کرد.

اما

مرتضی عمرانی، مرتضی حسینی نیست که فامیل کسی باشد و دم به ساعت ولو بخاطر نصب دو تکه پارچه، لوح تقدیر برایش صادر شود.

رویکردهای فرهنگی شورا در این سالها چهار پنج دهه ای از انقلاب عقب بوده است. تشکل های مشکوک به ظاهر مستقل هنری و فرهنگی که کمر به هدم ارزش ها و عادی سازی گناه و طغیان بسته اند همواره مورد حمایت بعضی عناصر معلوم الحال نفوذی و شیطان صفت قرار داشته اند.

این شورا که به تازگی برای تقابل با نیروهای خط مقدمی انقلاب به تحریک فردی رسوا، شمشیر را از رو بسته و گمان می کند با پرونده سازی برای منتقدان می تواند آبروی از دست رفته خود را بازستاند گویا هوس آن دارد که با موج جدیدی از تقابل فرزندان انقلاب مواجه گردیده و یکبار دیگر خوشنامی بعضی از عناصر آن در اذهان عموم زنده شود!

از سوی دیگر، نیروهای فعال عرصه انقلاب نیز با شناخت کافی نسبت به ماهیت تغییرناپذیر و خودباخته بعضی افراد و گروه ها قرار است که دیگر در مقابل تک های ضد فرهنگی منافقین نقاب دار در حساسیت زدایی نسبت به باورهای دینی سکوت نکرده و به مقابله به مثل بپردازند.

مرتضی عمرانی اگر "توفیق" را با جهان بینی توحیدی تعریف نموده و رضای خدا را بر رضای از مابهتران صاحب جیب و میز ترجیح بدهد می تواند کارنامه ای نیک نیز از خود برجای گذاشته و با حرکت در مسیر فرهنگی مورد تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت تقویت جبهه فرهنگی انقلاب، منشأ برکت باشد و عاقبت به خیر شود و اگر نه، راقم این سطور فارغ از هر نوع رفاقت و نان و نمک و مراوده و ... اول کسی خواهد بود که بی تعارف در برابرش قد علم میکند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره حواشی اخیر اردوگاه اصولگرایان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۳۹ ب.ظ

این متن ممکن است باعث رنجش خاطر بعضی از دوستان شود.

تشتت آراء و آشفتگی روانی در بدنه اصولگرایان بابل از مدتها قبل قابل پیش بینی بود و تذکر لازم هم به صورت مکتوب بیان شد. جلسات ناهماهنگ در ماه مبارک رمضان منجر به انتشار دغدغه های دلسوزان این طیف در سطح رسانه ها گردید و این آشفتگی را غیرقابل انکار ساخت.

نخستین وجه از این آشفتگی را باید در بی اعتمادی نسبت به بعضی از تصمیم سازان پیدا و پنهان جریان اصولگرایی دانست و وجه دوم را در نارضایتی از رفتارهای نامزدهای مطرح.

پرده اول:

1- در انتخابات مجلس 1390، به رغم اصرار اکثریت بدنه اصولگرایی در معرفی و حمایت از دو نامزد، با اصرار "یک نفر" فهرست انتخاباتی اصولگرایان در معرفی و حمایت از حجت الاسلام ناصری، منحصر ماند. برخلاف تصور عموم، "یک نفر" مخالف حمایت رسمی از جناب آقای مومنی بود و جالب آن که به شهادت بعضی از بزرگان، در جلسات خصوصی و درگوشی،  حسین نیازآذری مورد حمایت قرار می گرفت که البته افشای این حرکت زیگزاگ، فارغ از تبعاتی که به همراه داشت، شتاب آن را گرفت. دیگر همه فهمیده اند که ظاهر و باطن بعضی آقایان به رغم تکرار قسم والله و بالله و تالله، یکی نیست.

برای همین اکنون با توجه به بعضی دلبری های مشهود و چینش مهره های ستادی در سیستم شهرداری، نمی توان ادعای بی طرفی بعضی حضرات در رابطه با کاندیداتوری اردشیر بیژنی را نیز به راحتی باور نمود.

2- در انتخابات مجلس 1394، اکثریت طیف اصولگرا، حمایت از سعادتی و مومنی را در رقابت با اصلاح طلبان و طیف خاکستری لازم می دانستند. برخلاف نظر اکثریت، نام سعادتی از فهرست حذف شد و درگیری انتخاباتی نامبارک و ناگواری بین بدنه اصولگرایان به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت که نتیجه محتوم آن شکست اردوگاه اصولگرایان بود.

برای همین اکنون با توجه به بعضی قراین تصویری، نمی توان اصرار "یک نفر" را در گنجاندن حجت الاسلام ناصری در قاب دوربین های خبری به منزله بی طرفی او در صورت کاندیداتوری ایشان دانست.

3- در مرحله دوم انتخابات قبلی مجلس، حمایت از حسین نیازآذری در مقابل همت طاهرنژاد اتفاق عجیبی نبود؛ اما عجیب این جا بود که بعضی از اصولگرایان در حرکتی شتابزده، نیازآذری را در بیانیه خود "حامل ارزش های ایثار و شهادت" لقب دادند که نشان از رویکردهای پشت پرده آنان داشت.

الغرض؛ ناتوانی در ارائه لیست واحد و ایجاد اجماع بین نامزدهای متعدد اصولگرایان در انتخابات قبل را نمی توان نادیده گرفت.

پرده دوم:

1- حجت الاسلام ناصری زحمات بسیاری در طول نمایندگی خود در مجلس کشیده است؛ اما رودربایستی خاص وی با باند تمامیت خواه علی لاریجانی، باعث سکوت وی در خیانت برجام شد. حجت الاسلام در ماجرای زیان بار برجام نتوانست نمایندگی جریان فکری انقلاب اسلامی را برعهده گرفته و هنوز نیز از اشتباه خود ابراز ندامت نداشته است.

2- سردار سعادتی رزمنده ای فعال و دلسوز است؛ اما بعضی رفتارهای احساسی وی در شأن یک مدیر پخته و با تجربه نیست. حلقه مشاورین این سردار گرانقدر نباید محصور در چند پاسدار بزرگوار بازنشسته و بیکار باقی مانده و ذهن ایشان از فرآورده های گفتمانی جریان انقلاب عقب بماند.

3- جناب آقای مومنی، انسان پاک و بی حاشیه ای است که بیانیه اخیر وی نشان از شهامت ایشان در بیان مواضع دارد. این برادر بزرگوار به هر دلیل هنوز نتوانسته ارتباط متقنی با جریان انقلابی شهر برقرار نماید. حضور مستمر وی در صحنه های سیاسی بعد از انتخابات می توانست جایگاه او را از یک شخصیت صرفا انتخاباتی به پدیده ای سیاسی و جریان ساز تبدیل نماید.

4- آقای کریمی فیروزجایی جوانی خوش آتیه بود؛ اما به نظر آن قدری دشمن دارد که تأیید صلاحیتش همچنان دور از ذهن به نظر برسد؛ اما تأیید صلاحیت وی ممکن است اتحاد و قیام نیروهای منتقد به جریان مدیریت شهر را در پی داشته باشد.

5- آقای حسن نتاج برادری دوست داشتنی و متدین است؛ همین! در تمام این سال ها همچنان منتظر یک موضع انقلابی او در فراز و نشیب های سیاسی و ارزشی شهر و استان و کشور مانده ایم. از این سکوت مطول و نگران کننده بیم آن می رود که جنابشان در صحنه های سخت نیز حاضر به پرداخت هزینه برای دفاع از حریم ارزش ها نباشد.

6- اردشیر بیژنی، نقاط برجسته و هم ضعف هایی در گذشته کاری خود دارد. نکته این جاست که خودش نیز هیچ گاه داعیه اصولگرایی نداشته است. وی به همان میزان که با بعضی چهره های اصولگرا ارتباط گرفت و در مناصب اداری و داد و ستدهای اقتصادی، حالی به آنها داد با چهره های اصلاح طلب نیز چنین نمود و ... خسارت های فرهنگی دوران تصدی وی و حامیانش به جریان انقلاب و تقویت گروه های خودباخته فرهنگی، احیای چهره های مریض فتنه و ... از ذهن فعالان انقلابی شهر زدودنی نیست. بیژنی در خوش بینانه ترین حالت، نیازآذری شماره دو است که جهت گیری های سیاسی وی بر اساس مصالح فردی و گعده ای متغیر بوده و در بزنگاه ها نمی تواند نمایندگی جریان فکری انقلاب را برعهده داشته باشد.

حضور احتمالی وی در فهرست انتخاباتی اصولگرایان، مواجهه ای تاریخی بین جوانان انقلابی با سر دسته های منفعت طلب این جریان را رقم خواهد زد و درسی فراموش ناشدنی به یقه سفیدها و اصحاب جیب و میز و مقام خواهد داد.

7- جناب آقای شفقت در صورت حضور در صحنه انتخابات راه دشواری در پیش داشته و ممکن است به همان سرنوشتی مبتلا شود که جناب آقای مومنی در این چند دور از انتخابات به آن دچار شده است.

8- سردار آراییان از مفاخر ایثار و شهادت است که هیچ پایگاه اجتماعی قابل اعتنایی جز در محدوده بابلکنار نداشته و در بیان تفکرات سیاسی خود و برقراری رابطه با بدنه اصولگرایی تا کنون ناتوان بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر شانسی برای توفیق وی قابل تصور نیست.

الغرض؛ انتخاب نامزد اصولگرا بر نامزد اصلاح طلب (با فرض سلامت نفس) رجحان دارد. بی تدبیری دولت در کنترل اوضاع اقتصادی کشور ثابت کرد رأی به اصلاح طلبان خواسته یا ناخواسته خیانت به ایران و مردم است. با این وصف اما فاصله چهره های مطرح اصولگرا با ایده آل های انقلاب و نگرانی از بعضی ضعف ها مانع از حضور با نشاط و پرانگیزه بدنه جوان و قدرتمند اصولگرا در عرصه رقابت ها خواهد شد. صرف تعدد این حجم از نامزدهای نمایندگی نیز احتمال شکست این جریان را تقویت می نماید.

پیشنهاد:

1- در وهله نخست پیشنهاد می شود جریان اصولگرایی با دل کندن از چهره های سنتی و تکراری و دعوت از شخصیت هایی بدیع و منحصر به فرد مانند دکتر سید محمود نبویان که توانایی موج سازی تبلیغاتی را داشته و در گفتمان علمی و حماسی انقلاب پیشرو هستند، صحنه رقابت را در اختیار بگیرد.

2- در صورت عدم اقبال به پیشنهاد فوق، بزرگان تأثیرگذار جریان اصولگرا با پرهیز از بعضی دلبری های پشت پرده و چشم پوشی از منافع خاص به دیدگاه بدنه اصولگرایان احترام بگذارند. موج اخیر رسانه ای دلسوزان ارزشی شهر نشان داد این طیف دیگر در قبال تحمیل نامزدهای نامعتبر سکوت نخواهد کرد. به طور صریح باید گفت کسی که قرار است نخ تسبیح و عنصر ایجاد وحدت باشد نباید با خود رأیی به عامل تفرقه و تقابل نیروها تبدیل شود.

3- شهرستان بابل هفت امام جمعه دارد و دستیابی به وحدت رویه، دستکم نیازمند اعتبار بخشی دیدگاه هر هفت نفر است. شما نمی توانید امام جمعه یک منطقه را در تصمیم گیری ها به حساب نیاورید؛ اما از مردم و علاقمندان وی در آن منطقه انتظار حمایت از نامزد مدّ نظر خودتان را داشته باشید.

4- نامزدهای مطرح فعلی جریان اصولگرا با پرهیز از سیاست زدگی و مصلحت بینی های تبلیغاتی، موضع شفاف خود در خصوص مسائل کشور را به صراحت بیان کنند. این صراحت لهجه اعتماد نیروهای انقلابی را برانگیخته و از نظر تبلیغاتی نیز موجی اجتماعی را به نفعشان رقم خواهد زد. مردم از عملکرد دولت خسته اند و شهامت نامزدهای اصولگرا در نقد رویکردهای منفعلانه دولت و جریان های موازی، حرف دل مردم به خصوص قشر مستضعف به حساب می آید.

5- اتحاد و همدلی و اجماع نامزدهای مطرح اصولگرا که اغلب باعث ریزش آرای یکدیگر می شوند آرزوی محالی نیست. هر چند با شرایط فعلی کمی دور از دسترس به نظر می رسد؛ اما تقویت گفتمان وحدت و همگرایی به عنوان یک مطالبه ارزشی در مجموع به نفع جریان انقلاب خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تذکری به کانال بابل 1400

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۱۵ ب.ظ

نگاه به تصویر بی حجاب زن مسلمان که شناخت اجمالی نسبت به او وجود دارد، حتی اگر محرک نباشد، حتی اگر خود احمقش با رضایت آن را منتشر کرده باشد، جایز نیست چه برسد به تکثیر و ترویج آن.

لازم است در چنین مواردی، تصاویر به صورت مات منتشر شود.

به مدیر یا مدیران کانال بابل 1400 که در افشای ماهیت پلید و مرموز بعضی از فعالان به ظاهر هنری اما سیاست زده و غرب گرا که در صدد استحاله فرهنگی جامعه دینی هستند، گام هایی جدی برداشته اند دست مریزاد می گویم.

امیدوارم دادستان محترم، مجموعه نهادهای اطلاعاتی و انتظامی و نیز مسئولان غفلت زده اداره ارشاد مثلا اسلامی نیز در راستای ایفای نقش نظارتی خود قدمی مثبت بردارند.

در سال های نخست فعالیت تلگرام، در یکی از گروه های مطرح مجازی که ابتدا با رویکرد فرهنگی و اجتماعی شروع به کار کرد و مدتی بعد ماهیت سیاسی و انتخاباتی اش عیان شد، انتشار تصاویری از کشف حجاب بعضی اعضا در سایه خواب خوش عزیزان فتا، به شدت رواج داشت. یکی از دوستان طلبه تذکری به مدیر بیمار گروه داد که پاسخ شنید: قانونی برای مقابله با بی حجابی در فضای مجازی وجود ندارد!! این آدم رسوا بعدها با بهره گیری از سادگی دو اصولگرای منگل، بودجه های فرهنگی را به دامان همین گروهک های فرنگی استحاله گر سرازیر کرد و ... بگذریم.

بی تردید رویکرد نیروهای انقلاب در مقابله با کژروی ها در چارچوب قواعد شرع، توجیه پذیر بوده و انشاءالله به ثمر خواهد نشست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبرهای خوبی از بابلسر به گوش می رسد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۷ ق.ظ

نیروهای تأثیرگذار اصولگرا و نیز حزب اللهی شهرستان بابلسر در اجماعی ستودنی، یکی از چهره های سالم، تحصیل کرده و انقلابی این شهر را برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی دعوت کرده اند. برخلاف شهرستان بابل که جریان اصولگرایی آن حزب الله را ابزار و بازیچه ای برای امیال خود دانسته و عرصه سیاست را مجالی برای معاملات اقتصادی و کسب سهام قدرت و در نتیجه ذیح ارزش ها بر سر دستیابی به منافع و مطامع خویش می پندارد، همسایگان بابلسری ما در اقدامی عقلانی به دنبال وحدت نیروهای ارزشی حول محور شخصیتی بی حاشیه، فهیم و شجاع و انقلابی هستند.

فعلاً بناست اسمی از این برادر نخبه حزب الله در سطح رسانه ها مطرح نشود. در صورت تصمیم نهایی، انشاءالله این قلم نیز به سهم خود از ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد این چهره دوست داشتنی خواهد نوشت.

لازم به ذکر است امام جمعه بابلسر نیز فردی دغدغه مند و سالم و به دور از زد و بندهای پیدا و پنهان سیاسی و جناحی است که وجود وی سرمایه ای مغتنم برای نیروهای ارزشی این دیار محسوب می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این شبها در مصلای بابل چه خبر است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ق.ظ

گروه فرهنگی تبلیغی بقیةالله، جمعی از طلاب جوان، خوش تیپ، باصفا و پرکار از دانش آموختگان حوزه علمیه بابل که فعالیت های خیره کننده فرهنگی شان در سواحل بابلسر، بازتابی جهانی داشت، شب های ماه مبارک رمضان، برناهه هایی شاد و بدیع برای کودکان و نوجوانان و خانوداه هایشان در مصلای نمازجمعه بابل برگزار می کنند.

ویژه برنامه های شامگاهی گروه بقیةالله با عنوان "بچه های رمضان" و با شعار "ماه رمضان شاد و متنوعی را تجربه کنید" در مصلای بابل مصداقی از یک حرکت فرهنگی تمیز و مومنانه و مفرح است که میتواند الگویی برای همه فعالان فرهنگی به خصوص معدود تصمیم سازانی قرار بگیرد که هنوز گمان می کنند کار فرهنگی یعنی ساز و دهل و رقص آواز و اختلاط زن و مرد و ... و نشان دهد که می شود شاد بود و نشاط داشت و خندید؛ اما گناه نکرد!

امیدوارم همه خانواده ها، مدیران و مسئولان فرهنگی شهر و به خصوص عزیزان آموزش و پرورش ضمن حضور و حظّ از این محفل، مقدمات همراهی و تدارک حضور نوجوانان در این بزم معنوی را فراهم آورند.

گروه های فرهنگی طلاب و روحانیون بابل همچون "حامیان ولایت"، "مستشهدین"، "عهد انتظار" و ... در ماه مبارک و دیگر مناسبت ها در سطح مساجد و مدارس شهر و روستا مخلص و بی ادعا همواره به برگزاری برنامه های آموزنده و نشاط آفرین اهتمام داشته اند که قدردانی از آنان وظیفه همه مومنان و متولیان امور است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل 1400!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۰۹ ب.ظ

کانال تلگرامی بابل 1400 که مدتی است آغاز به کار کرده و تعدادی از مطالب آن حاوی افشاگری پیرامون فعالیت های مرموز بعضی گروه ها و موسسه های فرهنگی مستقل در سطح شهرستان بابل است هیچ ارتباطی به من ندارد. البته خوب است مسئولان امنیتی و قضایی و نظارتی مطالب منتشر شده این کانال و میزان صحت و سقم آن را مورد بررسی قرار دهند؛ اما از آن جا که دیوار این حقیر کوتاه است و بدخواهانی نیز در میان بعضی از صاحب مسندان علیه السلام!  دارم می دانم طبق معمول در صورت عدم توانایی در کشف و شناسایی ادمین و مدیر یا مدیران کانال مذکور، کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست.

پیشاپیش تأکید می کنم گرداننده یا گردانندگان بابل 1400 را نمی شناسم و بعضی مطالب آن را مخالف با روش و باور خود می دانم. مطالب و یادداشت ها و نظرات اینجانب صرفاً از طریق همین وبلاگ و با نام خودم منتشر می شود و تاوان صراحت لهجه و عیان گویی خود را شجاعانه و با نام و امضای خود همواره پس داده و از تکرار آن ابایی ندارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تشکر از یک روحانی انقلابی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۲۳ ب.ظ

kr9m_img_7473.jpg


برادر عزیزم جناب حجت الاسلام والمسلمین سید حامد صالحیان

موضع انقلابی و توفنده شما در نفی رفتارهای هنجارشکنانه جریان لیبرالیسم فرهنگی شهر که خشم اصحاب فتنه را به همراه داشت دوستان فعال شما در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را دلگرم و شاد نمود.

امید است آن دست از مسئولان غفلت زده ای که تضعیف هویت مذهبی شهر توسط افراد مرموز و خودباخته و بی هویت را نادیده گرفته و معاملات پشت پرده اقتصادی و سیاسی را بر انجام رسالت خویش در صیانت از حریم ارزش ها ترجیح داده اند از خواب زمستانی بیدار شده و دین خود به شهدای والامقام را ادا نمایند.

بی شک مدافعان حریم ارزش ها بی اعتنا به ساده لوحی عناصر ظاهرالصلاحی که بازیچه عضو فاسد شورا قرار گرفته اند در مواجهه با جریان منحط فرهنگی شهر ذره ای تعلل نشان نخواهند داد؛ اجر شما با امام شهیدان و یاران کربلایی اش.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی پرده و صریح با عضو شورای شهر بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۲۹ ق.ظ

جناب مهندس جعفر واثقی!

شما مختارید که اعتبار مذهبی و سوابق ارزشی و نیز اعتمادی که از نیروهای ارزشی شهر کسب نموده اید را از سر خوش قلبی یا ساده لوحی و یا تعاملات خاص در راه حمایت از یک عنصر فاسد و خودباخته که کوس رسوایی اش گوش فلک را کر نموده قربانی کنید؛

نیروهای انقلابی نیز این حق را دارند که رفتار منفعلانه و سکوت مستمر شما در قبال هجو ارزشها را به ذهن سپرده و در وقت مناسب پاسخی در خور را نثارتان نمایند.

امیدوارم آن روز از ضرب شست نیروهای انقلاب دلخور نشوید. 



ما ز یاران چشم یاری داشتیم....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیار عالمان و شهیدان یا شهر مسیح علینژاد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۵۴ ب.ظ

0b1c_photo_2019-02-17_05-46-51.jpg


یک آرایشگاه زنانه با انجام تبلیغاتی نامتعارف، یکبار دیگر نام بابل را پس از الله اکبرهای معروف رستوران صفویه و فاجعه آتلیه در صدر اخبار نامطلوب فرهنگی کشور قرار داد.

زنی با بهره گیری از پوشش ناپسند در بالای یک بیلبورد تبلیغاتی نشست و این شعار را مورد توجه عابرین قرار داد: زیبایی تان را به رخ بکشید! هر روز پنج عصر!

یکی نداند گمان میکند مسیح علی نژاد به زادگاهش بازگشته و خط دهی فرهنگی شهر را به دست گرفته است.

در این خصوص توجه به سه نکته حائز اهمیت است:

یک- اعلام شد که متهمین به دفتر دادستانی احضار شده و اظهار داشته اند این امر تکرار نخواهد شد!

دوستانی که اهل امر به معروف و نهی از منکر میدانی هستند می دانند که یک عضو ساده بسیج دانش آموزی هم می تواند با تذکر لسانی به افراد خاطی همین جواب نقد را از آنها دریافت کند. جالب آن که روابط عمومی شهرداری هم اطلاعیه داده و از جدیّت دادستانی بابل در این رابطه کمال تشکر را ابراز داشته است!

به عبارت دیگر از فردا هر صاحب کسبی می تواند با انجام یک تبلیغات نامتعارف و منافی عفت، ضمن جلب توجه و بر سر زبان انداختن برند خود، با یک عذرخواهی ساده به آن چه که مقصودش بوده، دست یابد. بعدش هم دوستان مسئول با صدور بیانیه های ضربتی برای همدیگر نوشابه باز کرده و از تنبّه خاطیان، حماسه سرایی نمایند. همین الان که راقم این سطور مشغول تایپ متن حاضر است، متهم صاحب آرایشگاه هم دارد به طور رسمی و قانونی با بهره گیری از جوّ رسانه ای ایجاد شده و جلب توجه مخاطبین به تبلیغ نام و عنوان خود می پردازد. به نظر می رسد برای پیشگیری از تکرار چنین موج سواری های شیطنت آلودی توقیف موقت فعالیت خاطیان لازم می باشد.

در این راستا، متولیانی که احتمالا در شهرداری و اداره ارشاد مجوّز این نوع تبلیغ هنجارشکنانه را صادر نموده و یا در اعمال نظارت خود قصور داشته اند نیز باید مورد پیگرد قرار بگیرند.

دو- باید پذیرفت که اهمال در تغییر ماهیت شهر از دارالمومنین به هر وصف و عنوان دیگری، بار فرهنگی خاص خودش را نیز به دنبال دارد. دوستانی که باید ستون خیمه تفکر انقلاب بوده و در صیانت از حریم ارزش ها سنگ تمام بگذارند، به خودشان بیایند و در کنار دغدغه های سیاسی و جناحی خود و اقوام سببی و نسبی شان، در مقابل پیشروی قدم به قدم جریان بیمار و خودباخته فرهنگی شهر که مدتی است آشکارا درصدد تخریب نمادهای ارزشی و جایگزینی هویتی پوچ و خنثی است، تکانی به خود بدهند. معضلات فرهنگی بر زمین مانده ای به چشم می آید که متأسفانه فرد و گروهی مسئولیت رفع و حل آن را برعهده نمی گیرد.

سه- افتضاح شورای اسلامی! شهر یا نباید علنی می شد و یا اگر علنی شد باید برخوردی قاطع را به دنبال می آورد. تأخیر در صدور رأی قطعی دادگاه و استمرار مسئولیت بعضی چهره های شاخص این جریان، نتیجه ای جز تجری و شهامت افراد خاطی برای پرده دری در سطح جامعه نخواهد داشت. نمی شود به یک خانم بدحجاب بابت پوشش ناپسندش تذکر داد؛ اما بعد به یک مسئول فرهنگی گفت تو آزادی که با بودجه جامعه اسلامی به حذف نام شهدا و مخالفت با نمادهای انقلابی و تبلیغ برضد حجاب برتر و ... ادامه بدهی و حتی اگر بر اثر یک افتضاح فرهنگی، انگشت نمای خاص و عام شدی باز هم متولی صدارت و صیانت از اعتبار فرهنگی دارالمومنین خواهی بود و آب از آب تکان نخواهد خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهردار بی سلیقه!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۲۸ ب.ظ

شهرداری بابل یک روز مانده به پانزده شعبان، صد و چهل نفر از کارکنان این مجموعه را به عنوان نیروی مازاد، اخراج کرد.

این که آیا می شد حقوق این افراد را از منابع دیگری تأمین کرد و زندگی شان را به هم نریخت، بحث خودش را دارد.

این که آیا در شناسایی واخراج نیروهای مازاد، اولویت ها بر اساس عدالت انجام گرفته و یا سعی شده به نیروهای جذب شده و سفارشی شورای شهر تعرضی نشود، بحث خودش را دارد.

اما تا چند سال بعد وقتی این صد و چهل نفر و خانواده هایشان اسمی از نیمه شعبان و میلاد امام زمان (عج) می شنوند داغشان تازه شده و یاد اخراج از کار آنهم در شرایط نامطلوب اقتصادی کشور می افتند.

کاش دوستان شهرداری لااقل کمی سلیقه داشتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا