اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۵۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل دارالمومنین» ثبت شده است

این وعده را پیگیری کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ق.ظ

جنگل‌های انجیلسی در حصار زباله/ فرار رو به جلو و عجز شهرداری بابل

 

چند روز پیش در سوم دی 1402 خبرگزاری تسنیم به نقل از فرماندار بابل نوشت که به دستور وزارت کشور، مبلغ پنجاه میلیارد تومان جهت حل معضل زباله جنگل سوز انجیلسی اختصاص پیدا کرده است. شهرداری بابل نیز موظف شد مبلغ پنجاه میلیارد تومان دیگر برای تکمیل این طرح را از بودجه خود تامین نماید.

متاسفانه این خبر در رسانه های محلی بازتاب چندانی نداشت.

بایکوت این خبر در حالی میتواند نگران کننده باشد که حدود دو ماه پیش سقوط دو شهروند به فاصله یکهفته از حفره ایجاد شده در پل موزیرج بابل مورد پیگیری و توجه چندان رسانه های محلی واقع نگردید. این سکوت معنا دار باعث تقویت شائبه وابستگی مالی بعضی کانالهای خبری به شهرداری گردیده است.

با گذشت حدود دوماه از حادثه دلخراشی که منجر به مرگ یک بانوی جوان گردید هنوز هیچ مسئولی مورد بازخواست و عزل قرار نگرفته یا استعفا نداده است. تریبونهای رسمی شهر نیز به طور معمول فراتر از دعواهای سیاسی و سهم خواهی از اوقاف و ... ثابت کرده اند دغدغه چندانی برای پیگیری حقوق مردم ندارند. مدیریت فکری و پشت صحنه بخشی از شهرداری بابل وابسته به طیف معروف به آتلیه است که همواره در سطح افکار عمومی با برجسته سازی فرهنگ غرب و رویدادهای خبری بیگانه در تلاش برای رواج فرهنگ خودتحقیری بوده اند. حالا معلوم نیست چرا این طیف که مرتکب قصور و ترک فعل در ترمیم پل و جان باختن یک شهروند گردیده حاضر به تقلید از مسئولان بیگانه جهت استعفا و برخورد با متخلفان نیست.

معضل زباله بابل اما نزدیک به سه دهه است که لاینحل باقی مانده. بعضی مسئولان سابق و مطلع بعد از اتمام دوره کاری خود اظهار نمودند که تعارض منافع مافیای زباله مانع از درمان این زخم کهنه خواهد بود. 

از سوی دیگر هشدارهای مکرر کارشناسان بهداشت و محیط زیست و ... نسبت به عوارض دپوی روزانه سیصد تن زباله بابل و شهرهای اطراف در جنگل که منجر به گسترش بیماریهای سرطانی و ... گردیده و نیز شکایت مستدل جمعی از اهالی منطقه در نهایت منجر به ورود دستگاه قضا و صدور حکم منع دفن زباله در روستای انجیلسی گردید که البته تا کنون به مرحله اجرا نرسیده و روی زمین مانده است.

رسانه های محلی و فعالان خبری اگر میخواهند از ظن تبانی با باندهای مرتبط با مافیای زباله در امان بمانند بهتر است با پیگیری وعده فرماندار فعلی بابل، مسئولان شهری و استانی را مجاب به حل سریع این معضل ویرانگر و زیان بار نگاه دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیام تبریک و تسلیت جبهه فرهنگی فاطمیون مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۰۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشتری من المومنین انفسهم...
سرکار خانم عمادی همسر صبور و با بصیرت سردار رشید و شهید جبهه جهانی اسلام سید رضی موسوی
کیست که نداند درخشش مردان بزرگ تاریخ در کنف حمایت و همراهی بانوانی است که با بزرگواری و صبر و اراده، مسیر دشوار رشد و تعالی را بر آنان هموار میسازند؟
شهید مرضی خدا، سید رضی موسوی ستاره گمنام آسمان جهاد و شهادت است که چند دهه حضور او در لبنان و سوریه، تداوم راه شهدای والامقامی بود که خون آورد حماسه و ایثارشان گذر راه قدس از کربلای معلای اباعبدالله و تشکیل زنجیره وحدت و بیداری امتهای آزاده برای نابودی رژیم سفاک و منحوس غاصب فلسطین است.
سرکار خانم عمادی! شما از مفاخر زنان حماسه ساز و مردآفرین و معراجی دیار علویان و انعکاسی زلال از نور ازلی ذریه کوثر زهرای اطهرید که در آستانه میلاد بزرگ بانوی عالم، مُهر قدسی استجابت اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد بر طومار یک عمر همسنگری و همراهی با سلاله راستین، مظلوم و مجاهد رسول اکرم(ص) مدال رستگاری و سربلندی جاودانه شما در دنیا و آخرت گردیده است.
بانوان جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران با تبریک شهادت سرافرازانه آن مرد بزرگ و شجاع که توسط یزیدیان زبون، ناجوانمردانه به خیل فرزندان ارباً اربای امام عشق پیوست در تربیت نسلی فاطمی و خط شکن و دشمن ستیز، با شهدای راه آزادگی و بیداری عهد بیعت بسته و در حمایت بی دریغ از مسیر نورانی ولایت، سوگند شرافت یاد میکنند.
بی شک راه و رسم و یاد و نام سید رضی موسوی که در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم عزیز، بار دیگر شور وصال و رایحه ایمان و حماسه را احیا نمود بر لوح ذهن و دل و جان ملت ماندگار خواهد شد.
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره تعطیلی کتابخانه امامزاده یحیی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۹ ق.ظ

یک- نمیشود کتمان کرد که تأسیس دو واحد ساختمان کتابخانه امامزاده یحیی در سبزه میدان بابل علاوه بر کارکرد مطالعاتی و فرهنگی آن در معرفی بیشتر این امامزاده واجب التعظیم تأثیر بسزایی داشته است.

دو- سازمان اوقاف یک نهاد درآمد زا و اداره ای مالیاتی با ژست مذهبی و بسیار پر اشکال است که دفاع از آن حسی مشمئزکننده به انسان میدهد.

سه- دست دکتر شافی درد نکند که سرمایه شخصی خود را ایثارگرانه برای تأسیس این دو ساختمان کتابخانه در بافت مرکزی شهر به کار گرفت. اجر اخروی ایشان قطعا درخشان و غیرقابل وصف است اما ناخواسته مرتکب دو اشتباه شد. یکی آنکه زمین کتابخانه را از موقوفات شهر دریافت کرد و بالطبع مجبور به امضای قراردادی مدت دار برای اداره کتابخانه با سازمان اوقاف گردید که موعد قانونی آن به سر آمده است. اشتباه دوم میدان دادن به طیف دگراندیش و غیرانقلابی برای تدوین تاریخ بابل بود که هزینه معنوی و مادی روی دست ایشان گذاشت.

چهار- مرحوم انوشه تاریخ پژوهی توده ای بود که هم در زمان شاه و هم بعد از انقلاب به زندان افتاد و از آموزش و پرورش اخراج گردید. درخشش منحصر به فردی هم در عرصه فعالیت خود نداشت و چه بسیار چهره های برجسته ای که به دلیل عدم انتساب به جریانهای سیاسی انقلابی یا ضدانقلابی و مافیای قدرت و ثروت به رغم برخورداری از وجهه ای جهانی، مهجور باقی مانده و حتی کوچه ای هم به نامشان نشده است اما با تلاش مرموز جریان بیمار فرهنگی شهر و البته خواب آلودگی بعضی پدران معنوی که همّ و غمّ شان اغلب متمرکز بر سهم خواهی بیشتر در عرصه قدرت است میدانی نیز در زمان حیات انوشه به نام وی ثبت گردید. انوشه در نیمچه اثری که درباره بابل منتشر کرده تلاش نموده با تحریف علنی تاریخ، انقلاب در بابل را متأثر از فعالیت مارکسیست ها! معرفی نموده و مدعی شود که مردم از سال 56 به سرکردگی! روحانیت دست به شورش! زده و تعدادی از آنها کشته! شدند. این ادعای دروغ در حالی است که شاهدان عینی شروع انقلاب از محافل مذهبی در سالهای ابتدایی دهه 40 همچنان در قید حیات هستند. مرحوم اردبیلی پدر صنعت مس کشور که اخیرا به رحمت خدا رفت و فوت او بازتابی در تریبونهای رسمی شهر نداشت نیز در خاطرات خود نوشته از سال 42 در جلسات مذهبی مرحوم یزدانی شرکت داشته و با روند انقلاب اسلامی و مبارزه با طاغوت همراه شده است. تریبون رسمی شهر البته به رغم سکوت درباره فاجعه سقوط دو شهروند از پلی معیوب که منجر به مرگ دردناک بانویی جوان گردید و نیز بازگشت متهمی دانه درشت و فراری و جولان ناامید کننده او در شهر که هر دو خبر ابعادی ملی پیدا کرد، ترجیح داد صرفا به مسأله کتابخانه ورود پیدا کند که البته اوقاف مدعی تکذیب بخشی از آن خطابه است.

پنج- اوقاف میگوید طبق قانون و قرارداد رسمی، اداره کتابخانه بر عهده این سازمان قرار دارد. یک ساختمان آن را به هیأت امنای امامزاده تحویل داده که همچنان فعال است، ساختمان دیگر را با همه تجهیزات جهت ادامه فعالیت به یکی از گروههای فرهنگی شهر واگذار خواهد کرد.

شش- نمیشود کتمان کرد هیاهوی اغراق آمیز حول محور تعطیلی موقت کتابخانه بیشتر مرتبط با سوزش ناشی از تعطیلی فعالیت گروه تاریخ پژوهشی فوق الذکر است. البته این گروه میتواند در مرکزی دیگر مثل بنیاد حریری که همراستا با تفکر جریان غیرانقلابی است به فعالیت خود ادامه دهد. اگر نهادی بالا دستی به این نتیجه رسیده که باید جلوی فعالیت گروه تاریخ پژوهی مرحوم انوشه را بگیرد بهتر است صاف و مستقیم و شجاعانه و بی رودربایستی به این تصمیم عمل نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه تغییر فرمانده انتظامی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ق.ظ

ضمن عرض خوش آمد به فرمانده جدید انتظامی شهرستان و آرزوی توفیق برای فرمانده پیشین، ذکر چند نکته را ضروری میدانم:

1- نیروی انتظامی متعلق به جمهوری اسلامی است و طبعا باید بی وقفه در خدمت اجرای قوانین اسلامی باشد. پدیده شوم کشف حجاب در راستای هنجارشکنی و گسترش فرهنگ بی مبالاتی از جمله مصادیق مشهود جرائم قانونی و سیاسی است که برخورد مستمر و محسوس حافظان قانون را طلب میکند.

2- نیروی انتظامی مسئول صیانت از میز مسئولان و صاحبان قدرت نیست. یک شهروند منتقد و دلسوز نباید از بابت پرونده سازی احتمالی به خاطر انتقاد از مسئولان احساس نگرانی کند.

3- تشخیص نوع مجازات و تنبیه متهمان بر عهده قاضی است. برخورد غلط یک مأمور خودسر و بی جنبه با مردم عادی یا حتی متهم ولو به بهانه بازجویی به اعتبار نظام اسلامی لطمه میزند.

4- عملکرد نیروی انتظامی شهرستان بابل در مهار آشوب سال گذشته جماعت هرز و هیز، خوب و البته پرزحمت و طاقت فرسا بود. در این میان اما جو سازی و هجمه روانی ناجوانمردانه شبکه های مجازی معاند فشار روحی مضاعفی بر خانواده های مأموران نیرو وارد آورد که لازم است با اجرای برنامه های متعدد فرهنگی و تفریحی نسبت به دلجویی و تقدیر از صبوری خانواده های کارکنان اقدام شود.

5- مراوده مفسدان برجسته و عناصر بدنام و متهمان دانه درشت اقتصادی مثل ابربدهکاران بانک دی و ... با دستگاه نباید به گونه ای باشد که باعث دلسردی و سرخوردگی دلسوزان و پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب گردد.

6- نیروی انتظامی به نسبت مساحت و جمعیت شهرستان از نظر عده و عُده با استانداردهای لازم و مرسوم کشور فاصله دارد که این امر فشار کاری بیشتری را بر مأموران فراجا تحمیل می کند. در این خصوص میتوان با کمک نمایندگان مجلسین شورا و خبرگان جهت پیگیری از مراکز ذی صلاح، نسبت به افزایش تعداد کلانتری ها و تأمین نیروی مورد نیاز اقدام نمود.

7- نیروهای بسیجی و دلسوز و انقلابی همواره در هر برهه ای از سر دغدغه و غیرت اعتقادی خود بی هیچ توقعی دست یاری به سوی نهاد انتظامی دراز کرده اند. بی شک استفاده بهتر و بیشتر از ظرفیت پایگاههای مردمی بسیج در اجرای مأموریتهای فراجا و گسترش حس امنیت عمومی بسیار مؤثر و راهگشا خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اداره پست بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۱۸ ب.ظ

اداره پست مازندران | تاپین بلاگ %

 

چندمین بار است بعضی شهروندان بابلی نسبت به عملکرد مأموران پست این شهر انتقاد میکنند. بعضی پستچی ها زحمت رساندن نامه به مقصد را نمیکشند و با تماس از گیرنده میخواهند که خودش به مرکز پست رفته و نامه را تحویل بگیرد در حالیکه هزینه پست پیشتاز را دریافت کرده اند.

چندبار است که در این خصوص اعتراض میشود و به یقین تا به حال به سمع و نظر مسئولان مربوطه رسیده و به روی مبارک نیاورده اند.

از فرماندار دو شغله شهرستان و نیز از مسئولان دستگاههای نظارتی دولت انتظار میرود در این خصوص ورود کرده و از تضییع حق مردم جلوگیری نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متهم فراری اینجا چه میکند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۰ ق.ظ

photo_2023-12-06_07-33-43_owfc.jpg

photo_2023-12-06_07-34-06_i4uy.jpg

 

مصطفی نیازآذری متهم ردیف پنجم پرونده اکبر طبری که به اتهام قاچاق چند تن طلا و ثبت ده شرکت صوری و فاکتور سازی برای دریافت ارز دولتی تحت تعقیب قرار گرفته و به کشور کانادا متواری شده بود اکنون به میهن بازگشته و آزادانه در شهر، جولان میدهد. البته حالا شده است حاج مصطفی! دیده اید بعضی مسئولین پایین رده دولت قبل در این دولت یکهو ریش درآورده، یک شبه اصولگرا شده و پست بالاتر گرفته اند؟ این بندگان خدا راه و چاه را بلدند.

خدا را چه دیدید شاید حاج مصطفی هم از جمیع اتهامات مالی و حتی خروج غیرقانونی از کشور، تبرئه شده باشد؛ ما که بخیل نیسیتم. مثل کیومرث نیازآذری که وسط هیاهوی اغتشاشات، تبرئه شد و خبرش را رسانه های نزدیک به طیف هاشمی و لاریجانی با آب و تاب منتشر کردند. مثل بیژن قاسم زاده که تبرئه شد. خود اکبر طبری هم به رغم صدور محکومیت قطعی داشت برای خودش راست راست می چرخید که شانس نیاورد و رسانه ای شد. میگویند پرونده چای دبش هم به سطح رسانه ها درز پیدا کرده بود؛ الله اعلم. قرار بود با اسحاق جهانگیری و زنگنه و دیگر متهمان دانه درشت بورس و ارز پاشی و تضیع بیت المال برخورد کنند. حتی گفتند یقه حسن روحانی را هم میگیریم. حالا داداش اسحاق یعنی مهدی جهانگیری که می گفتند زندانی است پست اقتصادی گرفته است. پرونده احمد عراقچی به کجا رسید؟ مهدی عبوری هم که بازداشتی شعبه سیزده دادگاه رسیدگی به جرایم دولتی بود در همین دولت رییسی پست اقتصادی مهمی گرفت. متهم دانه درشت پرونده بانک دی، هیات داری کرده و به برخی علما نزدیک شده است. رسیدگی به پرونده خلق پول و تورم زایی محیرالعقول بانک آینده که خودش مصداق تروریسم و کشتار جمعی اقتصادی است به آینده موکول شد؟ پرونده اتهامات عبدالله عبدی و فرآیند مشکوک واگذاری پتروشیمی منحله میانکاله به کجا رسید؟ پرونده اتهامات سنگین فولاد مبارکه با آن همه سر و صدا به بهانه اغتشاشات فراموش شد؟ درباره نحوه واگذاری رانتی بعضی موقوفات چه کسی به محکمه کشانده شد؟ قسمت باحالش اینجاست میگویند برای کشف فساد، سوت زنی کنید به شما جایزه می دهیم!!

قوه قضاییه حتی نمیتواند جلوی کشف حجاب معدودی هنجارشکن را بگیرد، شما انتظار دارید پرونده شهید مظلوم سید روح الله عجمیان را به سرانجام برساند؟ جلوی گردن کلفتهای مفسد اقتصادی و اجتماعی را بگیرد؟ آن موقعی که گوشی بچه های حزب اللهی منتقد در حال رصد بود محمود خاوری رسمی و علنی از مرزهای هوایی کشور خارج شد. قوه قضاییه ویترین نظام اسلامی است. عدالت قضایی امیرالمومنین بالاترین وجهه حکمرانی حضرت بود. دستگاه عدلیه ما تا رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی فرسنگها فاصله دارد. مثل آزاده جانباز عدالتخواهی که به رغم پیشینه ایست قلبی در بابل شلاق خورد، مثل بسیجیان عدالتخواهی که در کرمان و خوزستان و... به زندان افتادند، مثل امام جمعه فساد ستیز لواسان، مثل فرماندار جوان و انقلابی قزوین، حالا حالاها باید قربانی بدهیم و البته یقین بدانیم که آه مظلوم اثر دارد و نگاه شهدا تأثیرگذار است.

مصطفی نیازآذری دیگر یک متهم فراری نیست. او به خانه اش بازگشت. متهم فراری، آن مسئولی است که ترک فعل نموده و به آنچه که رسالت خطیر جایگاه و منصبش است عمل نمی کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجوز استفاده از رادیو

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۰ ق.ظ

photo_2023-12-05_12-08-52_99me.jpg

 

در دوره طاغوت، استفاده از رادیو برای مدتی نیاز به اخذ مجوز داشت.

کانال بابل شهر بارنارنج در این خصوص سندی را منتشر کرده است:

مجوز استفاده از رادیو در منزل به شهروند بابلی در سال ۱۳۲۸

🔹️مجوز استفاده از رادیو فیلیپس در منزل برای مرحوم آقای هدایت‌اله جریانقلم که توسط اداره اماکن عمومی شهربانی کل کشور صادر شده است.
🔹️نکته جالب این مجوز این است که هر گونه انتقال رادیو به محل دیگر باید به شهربانی اطلاع داده می‌شد.
🔹 همچنین اگر این رادیو به نحوی قطع و از کار می‌افتاد باید به شهربانی اطلاع داده می‌شد.

سه‌شنبه، ١۴ آذر ۱۴۰۲. 

@babolshahrebaharnarenj

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک صلوات، هدیه تولد حسین آقا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۳ ق.ظ

photo_۲۰۲۳-۱۲-۰۱_۱۱-۴۹-۰۲_et6n.jpg

 

دیروز نهم آذر، سالروز تولد حسین آقای منصف عزیز بود. روحش شاد. خانمش گفت پارسال جسن تولدش را در ایستگاه صلواتی برایش گرفتیم. امسال هم خواستم سر خاکش جشن بگیرم که به احترام ایام فاطمیه صبر کردم.

حسین آقای منصف، آزاده و جانباز و نویسنده و راوی و فعال برجسته فرهنگی مازندران، چندی پیش در شب عید غدیر در موکب جشن و شادی امام عدل و معرفت، دچار ایست قلبی شد و به دوستان شهیدش پیوست. ممنون میشوم شادی روحش صلواتی هدیه کنید.

 

photo_2023-12-01_11-50-58_ibff.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در دانشگاه صنعتی بابل چه میگذرد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۲:۴۷ ب.ظ

مدتی است درباره مدیریت دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل مطالبی در فضای مجازی منتشر میشود که نیازمند توجه و رسیدگی فوری نهادهای نظارتی است. بخشی از این افشاگری ها را شرعا نمیتوان اینجا هم ذکر کرد اما یک بخش این مطالب لااقل در خصوص نقش یکی از معاونان دانشگاه به نام خسروی در تحریک دانشجویان برای ایجاد اغتشاش است که میزان صحت و سقم آن حتما باید مورد رسیدگی قرار بگیرد.

عجیب است وقتی یک بسیجی از سر دلسوزی به انتقادی کوتاه درباره یک مسئول رده پایین در حد فرماندار و امام جمعه دست میزند با پرونده سازی و بگیر و ببند مواجه میشود اما وقتی درباره تخلفات یک مسئول مطالبی منتشر میشود کسی نیست به آن رسیدگی کرده و موارد اتهامی را بررسی نماید!

نهادهای قضایی و تأمینی و نظارتی باید دقت کنند که وظیفه اصلی آنها حفظ انقلاب و اسلام است نه صیانت از میز مسئولان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معرکه امتحان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ق.ظ

یک هفته از فوت جانگداز بانوی جوان بابلی که از شکاف ایجاد شده در پل موزیرج سقوط کرد، گذشت. یک هفته قبل از وقوع این حادثه تلخ نیز یک پسر نوجوان درست از همان نقطه سقوط کرد و آسیب دید. شهرداری دست روی دست گذاشت تا بعد از فوت یک شهروند اقدام به تعمیر آن قسمت از پل نمود.

نکته بعد اینکه بعد از وقوع حادثه سقوط و جان باختن بانوی جوان، کسی واکنشی نشان نداد تا اینکه با مطالبه گری فعالان انقلابی، در نهایت پنج اطلاعیه در این خصوص صادر شد.

دادستان بابل قول پیگیری داد.

فرماندار، رییس شورا، شهردار و یکی از اعضای شورا هم ابراز تأسف و عذرخواهی کرده و وعده پیگیری قصور مسئولان و برخورد با عوامل مقصر حادثه را مطرح کردند.

یک هفته گذشت اما گویا پرونده پیچیده شبکه جاسوسی یا مافیای اقتصادی است که هنوز عامل قصور و ترک فعل در شهرداری شناسایی نشده است.

البته بیانیه آقا محمدزمان یعقوبی از اعضای شورای شهر، گرای لازم را داد که ناکارآمدی از سوی معاونت سیما منظر شهرداری بوده و...

ولی هنوز اتفاقی در این خصوص نیفتاده و خبری به افکار عمومی داده نشده که بالاخره با چه کسی قرار است برخورد شود.

جالب اینکه بعضی مدیران فکری فرهنگی پشت پرده چینش نیرو در شهرداری از عناصری هستند که همواره با خودتحقیری و بزرگ نمایی دنیای غرب، خواهان استعفای مدیران نالایق بوده اند اما این بار در مقابل تخلف تیم وابسته خود و دوستانشان سکوت کرده اند.

یک آقایی بابت سر بُر شدن یک درخت در چهارراه فرهنگ بابل از تریبون رسمی انتقاد کرده بود اما اینبار در مرگ یک انسان سکوت پیشه کرده است.

حضراتی که برای دفاع از یک مدیر متخلف بازداشتی و محکوم قضایی به صف شده و زمین و زمان را به هم دوخته بودند اینجا در مقابل جان یک انسان سکوت کرده اند چون دیگر پای نفع جناحی و باندی در میان نیست.

یک بابایی گفت بنویس آیا خبرنگاران هم بابت کارت هدایایی که از شهرداری می گیرند زبانشان قفل شده است؟

البته دو سه نفر از فعالان خبری را دیدم که در این خصوص مطالباتی مطرح کردند اما اغلب در سکوت و بی اعتنایی به سر می برند.

این افرادی که اشاره کردم یا منتسب به جریانهای انقلابی هستند یا جریانهای خاکستری اما حتی عناصر ضدانقلاب که به بهانه دروغین مرگ مهسا شهر را به آشوب کشیدند نیز برای خون این بانوی بابلی اهمیت قائل نشده و در حد یک خط مطلب منتشر نکرده اند.

خدا عاقبت ما را به خیر کند. عدل و انصاف نباید تابع گرایشات باندی و جناحی و منافع گروهی قرار بگیرد. اگر قرار باشد دیه متوفی از بودجه شهرداری داده شود در واقع این مردم هستند که محکوم می شوند. باید مسئول نالایق شناسایی شده و خسارت وارده از جیب او مسترد شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبلیغ سرخ

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۵۳ ق.ظ

نمایشگاه مجازی - تبلیغ سرخ

 

چند سال پیش درباره آیت الله شهید محمدعلی توسلی تحقیقی داشتم که هم در وبلاگ و هم در دو نشریه مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت منتشر شد.

برخلاف تصور عموم که گروگان های ایران در لبنان را چهار نفر میدانند هفت ایرانی در لبنان مفقود شده اند. یکی اش همین آیت الله محمدعلی توسلی است مقیم بابل اما اهل روستای کله بست مازندران که الان تبدیل شده است به نام هادی شهر و نزدیک بابلسر قرار دارد. یک هادی شهر هم سمت جلفا داریم که با هم متفاوتند. شیخ شهید توسلی متولد 1300 دایی مرحوم آیت الله روحانی نماینده فقید ولی فقیه در مازندارن بوده و در لبنان رابطه محکمی با جنبش اسلامی امل داشته است.

شیخ محمدعلی توسلی از دوستان امام موسی صدر بود که به دعوت وی برای تبلیغ در لبنان سکنا داشت. مردم آنجا آنقدر به او علاقه داشتند که بعد از مفقود شدنش دو هفته در بیروت دست به تحصن زدند. علامه شمس الدین از مجمع علمای تشیع لبنان نیز در نامه نگاری های خود نام ایشان را بالاتر از اسامی سایر نیروهای مفقود شده ایران قرار میداد. متأسفانه این اتفاقات در ایران بازتاب رسانه ای نداشته است. اخباری از شکنجه او در زندان فالانژها به گوش می رسید. شیخ توسلی را بابت کهولت سن شهید به حساب آورده و در مدرسه فیضیه بابل سنگ یادبودی به نامش نصب کرده اند. اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست و پیکرش هیچ گاه پیدا نشد.

کتابی دستم رسید با نام "تبلیغ سرخ" که محمد ابراهیم توسلی فرزند آن شهید درباره پدرش نوشته است. فرزند شهید البته خودش پیرمردی فاضل و دبیری خوشنام و معتقد است. این کتاب یک معرفی اجمالی درباره شخصیت شهید دارد و بعد میرود سراغ یکی از دستنوشته های جالب او. در این دستنوشته، شهید کوشیده است معارف دین را در قالبی جذاب ذیل بحثی دو طرفه به نگارش درآورد. هدف وی در واقع انتقال مفاهیم اعتقادی به فرزندان خودش بود.

اشعاری از این شهید نیز در انتهای کتاب منتشر شده که زیبا و خواندنی هستند. یکی از این اشعار طعنه درون صنفی حوزوی دارد که چند بیتش را تقدیم میکنم. خیلی دلتان خواست خودتان بروید کتاب را تهیه کنید و بخوانید!

ای که دانی خویشتن را مجتهد

از کجا گشتی تو اینسان معتقد

هی به خود بالی چو اشخاص غیور

دیگران را پیش خود بینی چو مور

گر تو را مغرور میسازد هنر

این هنر خود موجب شرّ است شرّ

......

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی یقه شهرداری را خواهد گرفت؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

photo_2023-11-19_17-04-10_vc9u.jpg

 

هفته پیش یک نوجوان هنگام عبور از پل موزیرج بابل، از شکافهای ایجاد شده بین دو لاین رفت و برگشت (فضای سبز)، سقوط کرد و به شدت آسیب دید.

شب گذشته نیز بانویی 25 ساله به نام مرحومه فائزه غلامپور بر اثر سقوط از این شکاف‌ها به داخل بابلرود جان خود را از دست داد.

چه کسی جوابگوی این خانواده داغدار خواهد بود؟

چرا کسی عذرخواهی نمی کند؟

چرا کسی استعفا نمی دهد؟

چرا کسی عزل و بازخواست نمی شود؟

مدعی العموم کجاست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر به جایی وصل باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۱۴ ق.ظ

یک بنده خدایی که بدهکار بزرگ بانکی و متهم دانه درشت اقتصادی است و حتی نام مجموعه او در اخبار بیست و سی نیز بعنوان مجموعه ای متخلف ذکر شد، پدرش فوت کرد.

از بزرگ و کوچک مسئولان یک استان، خودشان را رساندند پای تابوت یا در مراسم ختم و اطلاعیه صادر کردند و ... چرا؟ چون این بابا یک وقتهایی هوای حضرات را از نظر مالی داشت. عید قربان گوسفند میبرد در خانه آقایان، سفره هایشان را هر از گاه رنگین میکرد و...

همان ایام یک جانباز فرمانده و خوش نام در همان حوالی بر اثر آثار باقی مانده از جراحات دوره جنگ تحمیلی، به شهادت رسید. اصلاً اثری از مسئولان دیده نمیشد ولو در حد صدور یک پیام تسلیت.

حالا دوستان گله نکنند چرا خبر ارتحال این بزرگوار تازه در گذشته که نقش بسزایی در جبهه اقتصادی و فرهنگی کشور داشته، بخش مهمی از صنایع فلزی کشور که بعد از انقلاب با خروج مهندسان خارجی از فعالیت ایستاده بود را سر پا نگاه داشته، گروههای عدالتخواه اما غیر اسلامی غرب را با امام و انقلاب پیوند داده و جذب نموده و تا آخر عمر هر جا هر طور که توانست به انقلاب و مردم خدمت کرد این چنین با سکوت رسانه ای و بی تفاوتی مسئولان سیاسی و فرهنگی شهر و استانش مواجه شده است. این مسأله نشان میدهد او فردی مستقل و فاقد وابستگی به جناح ها و کانون های قدرت و ثروت بود. لااقل حتی اگر کمترین علقه ای بین او جریان اپوزیسون هم برقرار بود لااقل شورای شهر یک میدان به نامش میزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پدر مس ایران درگذشت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۲، ۰۴:۴۲ ب.ظ

محمدهادی اردبیلی» مدیرعامل وقت شرکت مس روایت می‌کند تولید اولین مس آندی در  لحظه آزادی خرمشهر - ماهنامه تخصصی پردازش

 

از خواب کوتاه بعد از ظهر بیدار شده ام که دوستان تماس گرفته اند پیام تسلیت بنویس از طرف جبهه فرهنگی فاطمیون مازندران، مهندس اردبیلی درگذشت! نوشتم متنش را هم در ادامه می خوانید؛

اما این نکته را عرض کنم خدمتتان

مهندس محمدهادی اردبیلی متولد و ساکن بابل بود اما پدرش اصالت اردبیلی داشت.

به تازگی کتابی از او خواندم که هنوز منتشر نشده است. امیدوارم دوستان همت کنند این کتاب به زودی منتشر شود. بعضی مطالبش را هیچ جا نخوانده و نشنیده اید.

این که به او میگویند پدر مس ایران از این بابت است که بعد از پیروزی انقلاب و قهر و هجرت و اخراج مهندسان آمریکایی و اروپایی، او بود که توانست با مدیریت ایمانی خود متکی بر باور ما میتوانیم بدون وابستگی و کمک از بیگانه، صنایع مادر را به چرخش در بیاورد. در مدیریت فولاد و نفت نیز گام هایی درخشان برداشت.

او شاگرد مرحوم یزدانی در اوایل سال 42 بود و اذعان دارد که حرکتهای انقلابی مردم بابل از همان سال شروع شده است. قابل توجه عزیزان چپ توده ای که تلاش دارند بگویند انقلاب در بابل اوایل دهه پنجاه و توسط مارکسیستها رقم خورد.

او مدتی به نروژ رفت و سفیر ایران شد. تلاشهای این مرد تحصیل کرده و با دغدغه باعث گرایش بسیاری از مبارزان و یا مردم پاک طینت در غرب و آمریکای مرکزی به اسلام و انقلاب اسلامی گردید. حتی بعضی جنبشهای مارکسیستی در نیکاراگوئه نیز به واسطه فعالیتهای او پیرو مولا علی علیه السلام و مرید امام خمینی گردیدند.

جالب است بدانید تا آخرین لحظات عمر هم دغدغه ایران و انقلاب را داشت و حتی در اغتشاشات سال گذشته نیز با اینکه پیر و بیمار بود اسپری دست میگرفت و دیوارهای اطراف را از شعارهای ضدانقلابی و ضد ایرانی پاک میکرد و فرصتی دست میداد به روشنگری و اثبات ماهیت غرب می پرداخت.

روحش شاد. امروز به دوستان شهیدش پیوست. محبت کنید فاتحه ای برایش هدیه بفرستید، خدا برایتان جبران می کند.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

پیام تسلیت جبهه فرهنگی فاطمیون مازندران

به مناسب درگذشت "پدر مس ایران"

انّا لله و انّا الیه راجعون

فقدان جهادگر گمنام، اسطوره خدمت، فرزند اراده و ایمان، تجلی بخش  باور "ما میتوانیم"، خط شکن عرصه تولید و خودکفایی، علمدار جبهه اقتصاد مقاومتی، فرمانده بی ادعای میدان سازندگی، طلایه دار مجاهد هندسه آبادگری، میهن پرست انقلابی و ولایتمدار، مهندس محمدهادی اردبیلی از مدیران برجسته صنایع مادر –که از او به عنوان پدر مس ایران یاد می شود- و سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در نروژ اگر چه به رسم ادب جای تألم و تسلیت به بازماندگان سوگوار و مردم شریف بابل و دلسوزان ایران و انقلاب دارد اما در واقع فرصتی برای شناخت روح جهاد و حرکت درمسیر استقلال طلبی و استکبارستیزی و تلاش با دستهای خالی و تکیه بر ایمان و عشق و اخلاص برای آبادانی کشور اسلامی است.

از جلسات بچه مسلمانهای انقلابی بابل در سال 42 و مبارزات دانشجویی و کارگری و صنعتی با ایادی استعمار و امپریالیسم، تا مدیریت در بحران گنبد و خدمت به محرومان نجیب شرق مازندران و اداره صنایع بزرگ بر زمین مانده مس و فولاد و نفت در یزد و کرمان و اصفهان و خوزستان، معاونت در وزارت صنایع و پیامرسانی شعار جهانی اسلام انقلابی در قطب شمال و... دلدادگی به ایران و نظام اسلامی و پای بندی به امر ولایت فقیه، جلوه هایی شکوهمند از حضور میدانی و اثر گذار مدیری توانمند، خلّاق و اهل دغدغه و خستگی ناپذیر برای خودکفایی ایران سربلند به شمار می آید.

امید است شناخت و معرفی زوایای پیدا و پنهان شخصیت این مجاهد نستوه عرصه سازندگی و غیرت و ایستادگی، فرصتی مغتنم برای تربیت نسلی وطن پرست و با همت و مستقل و معتقد به شعار اصیل و راهبردی "ما می توانیم" به شمار آمده و نام و یاد قهرمانان گمنام جبهه خودکفایی را سرلوحه کتاب قطور تاریخ عزتمند و سرافراز انقلاب تمدن ساز اسلامی ایران قرار دهد.

ضایعه درگذشت این مرد بزرگ که از مفاخر ارزنده کشور و چهره های ماندگار ایران عزیز است را به همه ایرانیان متعهد و مبارزان جبهه جهانی مستضعفین و نیز خانواده مومن و ولایی و دانش دوست مرحوم تعزیت عرض نموده، درجه اعلای غفران و قرب الهی و همنشینی با اصحاب با وفای امیرالمومنین علی علیه السلام را از درگاه خالق متعال مسألت داریم.

جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجتبی هم آمد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۴۰ ق.ظ

 

هر شیء معمولی، در و پنجره، بشقاب و قاشق و استکان و نعلبکی، کتاب و سکه و فرش و ... هر چیزی قدمت که پیدا کند با ارزش می شود. شاید بخاطر اینکه در مقابل بلایا و حوادث، مقاوم بوده و دوام آورده است.

رفاقت ها با ارزش است رفاقت های قدیمی با ارزش تر. که گفته اند نگه داشتن دوست بسی دشوارتر از پیدا نمودن دوست است.

آقا مجتبی موقر از این دست دوستان قدیمی است. سر و صورتش سبز نشده بود که با هم آشنا شدیم. یک جورهایی برادر کوچکتر من شد. نه اینکه اختلاف نظر نداشته باشیم اما دوستی ما می چربید به همه ریز نظرها و نقدها.

اواسط دهه هشتاد که شبکه های مجازی در کار نبود و وبلاگ نویسی بزرگترین و فراگیرترین فعالیت رسانه ای و مدرن به شمار می آمد آقا مجتبی موقر هم وارد این عرصه شد و خوش درخشید. یادم می آید مصاحبه ای مکتوب هم با هم داشتیم. درباره اش نوشتم: مجتبی موقر، استعدادی که ناگهان شکفت!

راستش را بخواهید چه کسی تصور می کرد آن بچه کم سن ریز نقش پر جنب و جوش و آتیش پاره، روزی اهل قلم و رسانه و صاحب نظر در امور فرهنگی و اجتماعی شده و در شعاعی از حیات واقعی و مجازی خویش، اثرگذار باشد؟

سر صبحی با خبر شدم که دوباره میخواهد وبلاگ نویسی را شروع کند. خوشحال شدم و به او تبریک گفتم. وبلاگ حکم یک منبع را دارد که سالهای سال محل رجوع و تحقیق مطالعه گران خواهد بود. البته نقص اطلاع رسانی و بازدید آن را میتوان با تبلیغ لینک مطالب در گروههای مجازی جبران نمود.

به همان میزان که دیروز از شنیدن خبر پناهندگی یکی دیگر از دوستان قدیمی که او را هم مثل مجتبی از نوجوانی اش می شناختم اندوهگین و دلگیر شدم خبر حضور دوباره مجتبی در عرصه وبلاگ مرا خوشحال کرده است. خوشحال شدم که بچه های قدیم مسجدی همچنان پرانگیزه و تازه نفس هستند. برای او بیش از پیش آرزوی موفقیت دارم.

وبلاگ مجتبی را میتوانید در این نشانی دنبال کنید:

http://mojtabamovaghar.blogfa.com/

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پای ثابت همه عرصه های انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۴۷ ق.ظ

13 آبان 1395 بابل، مرحوم محمدحسین منصف، آزاده، جانباز، راوی، نویسنده و فعال عرصه های فرهنگی و عدالتخواهی در کنار برادر خوبم آسید حمید رضا حسین زاده

شادی روح آن مرحوم صلواتی هدیه کنید

 

photo_2023-11-03_09-35-04_jjdu.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا رییس جمهور عصبانی شد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۲۵ ق.ظ

پیکر زخمی طبیعت مازندران از زباله - ایسنا

 

روز گذشته جناب رییس جمهور نسبت به معطلی دو طرح محیط زیستی مرتبط با زباله در مازندران (آمل و ساری) اعتراض تندی داشت. ایشان همچنین خواستار رفع مشکلات بر زمین مانده شرکت نساجی مازندران گردید. خب برای ایشان باید سوال باشد چرا نماینده عالی دولت در استان که علاقه شدیدی هم به شومن بازی و پیگیری طرحهای ابتری مانند راه اندازی تاکسی هوایی! دارد، یا حتی طرح راه اندازی پتروشیمی میانکاله که قانونی نبوده و با دستور دولت تعطیل شده است را پیگیری میکند اما وظایف قانونی خود در اتمام پروژه های مهم نیمه کاره را رها میسازد؟

تخلیه زباله در جنگلهای انجیلسی بابل نیز با توجه به خسارتهای بسیار آن از طرف نهاد قضا ممنوع اعلام شده اما نمایندگان قوه مجریه انگیزه ای برای عمل به قانون ندارند.

رییس جمهور در نخستین سفر استانی خود به قم نیز دستور اتمام پروژه نیمه کاره منوریل را صادر کرد که با اعتنایی مسئولان دولت در قم مواجه شد. این نوع اتفاقات از ثمرات اداره دولت بر مبنای شرکت سهامی و انتخاب مدیرن بر اساس توصیه کانونهای قدرت است. رویکردی اشتباه که دولت را مجبور کرد در دو سال اول فعالیت خود دست به تغییر بعضی وزرایش زده و تغییر بعضی دیگر از وزرا را از باب حفظ آبرو به دور بعد موکول سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجم شعار از حجم عمل بزرگتر نباشد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۴:۳۹ ب.ظ

فاجعه انباشت زباله در قلب جنگل‌های هیرکانی +فیلم

 

روزانه سیصد تن زباله در قلب جنگلهای شهرستان بابل رها میشود که بارانهای سیل آسای اخیر بخشی از آن را با خود به میان جنگل و روستاهای اطراف کشانده است.

پیش تر با شکایت جمعی از اهالی منطقه در دادگاه ثابت شد که دفن این حجم از زباله چه بلای غیرقابل جبرانی بر سر طبیعت اعم از جنگل و حیوانات و زمین های کشاورزی می آورد. بنابر حکم دادگاه، دفن زباله در روستای انجیلسی بابل ممنوع است اما کسی دنبال اجرای این حکم نیست. متخصصان پزشکی نیز بر این باورند که شیرابه ها و ذرات به جا مانده از کوه زباله در طبیعت، عوارض سرطانی و بیماریهای گوارشی و پوستی نیز برای مردم به همراه دارد.

دیروز خبرگزاری ایرانا گزارشی در این خصوص تهیه کرد که میتوانید اینجا بخوانید:

https://irna.ir/xjNMfm

همزمان رسانه های مجازی بابل دست به انتشار خبری با موضوع اقدام دادستان این شهر در دفاع از حقوق عامه زدند. بر این اساس شهروندان در صورت مشاهده قنادانی که جعبه شیرینی را جزو وزن شیرینی محاسبه میکنند میتوانند به اداره تعزیرات شکایت کنند!

البته که قنادی ها حق ندارند جعبه شیرینی را با وزن شیرینی محاسبه کنند اما ادعاها و شعارهای ما باید با قدمهایی که بر میداریم مطابقت داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا نتانیاهو واقعا بابلی است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۲۶ ق.ظ

ساری مازندران - عکس خشنود( بنیامین نتانیاهو) نخست وزیر اسرائیل در دوران  کودکی در شهر بابل مازندران سال ١٣٣٨ | Facebook
 

احتمالا بسیاری از هم سن و سال های دهه شصتی حقیر، به خاطر دارند که در دوران مدرسه، معمولا یکی از همکلاسی ها پدر یا پدربزرگی داشت که در دوران کودکی، در دبستان بدر (بعضی ها هم دبستان سعدی) تحصیل کرده و از قضا همکلاسی و یا هم مدرسه ای بنیامین نتانیاهو بود.
وقی از چند و چون این قضیه پرسش می شد پاسخ می دادند که نام فارسی اش شاهرخ خوشخو (یا خوشنود) بود که تا کلاس پنجم در بابل درس خواند و پس از آن با خانواده اش به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرد.
در سال های اخیر که هر از چندگاهی این بحث در فضای مجازی مطرح می شد، چند باری در این بستر به جستجو پرداخته و اندک شواهدی از اصلیت ایرانی و یا بابلی این فرد پلید نیافتم.
به نظر می رسد دو عامل سبب رواج این گزاره غلط در فضای حقیقی و مجازی جامعه، به ویژه در سطح استان مازندران گردیده:
یک) حسادت از برخی نقاط قوت بابل در بعضی هم استانی ها
دو) بیماری خود مهم پنداری برخی همشهریان (حتی با انتصاب یک جانی بالفطره، اما مشهور چون نتانیاهو به دیارشان)
در روزهای اخیر نیز با انتشار ویدئوی یک نظامی صهیونیست که پدر و مادرش را اصالتا بابلی اعلام کرده بود، مجددا این بحث سخیف رواج گرفت و در کمال تعجب نوشته ای از برادر عزیزی که به تحقیق در مورد تاریخ بابل مشهور است منتشر شد که با استناد به یک عکس قدیمی و فرم بینی و انحنای چانه ی یک دانش آموز، تلویحا این انگاره را تقویت کرد. 
اما اسناد از نتانیاهو و اصالتش چه می گویند؟
بنیامین متولد 1949 در تل آویو است. او در سال های 1956تا 1958 و 1963 تا 1967 و همچنین سال های تحصیلات دانشگاهی را در امریکا تحصیل و زندگی کرد.
همچنین پدرش بن زایون (بن صهیون) مایلیکوفسکی فرزند یک خاخام یهودی است که در لهستان به دنیا آمد و در سال 1920 به همراه خانواده اش به فلسطین مهاجرت و در بیت المقدس ساکن شدند.
از طرفی بودند سیاستمداران و مسئولانی از رژیم صهیونیستی که اصالت ایرانی داشته و همگان نیز بدان مطلع بودند که مهمترینشان موشه کاتساو (موسی قصاب)، رئیس جمهور اسبق و شائول موفاز، وزیر دفاع اسبق این رژیم جعلی بودند، حال سئوالی که مطرح است این است که چه مانعی بر سر اعلام اصالت ایرانی نخست وزیر این رژیم وجود دارد که این موانع برای رئیس جمهور و یا وزیر دفاع آن وجود ندارد؟
پس مشاهده می فرمایید که حتی نتانیاهو و دو نسل پیش تر از او نیز هوای دل انگیز شهرمان بابل به مشام شان نخورده و تکرار شوخی و جدی این گزاره، فایده ای جز رسوب یک انگاره غلط در اذهان، نخواهد داشت.

به قلم مطلب احمدی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چوب خدا، صدا دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ

این مطلب را نه از باب استناد به آیه و حدیث و روایت که بر اساس تجربه شخصی با کمال اطمینان عرض میکنم آدمها در همین دنیا نتیجه کارهای خوب و بدشان را می بینند. حتی اگر زنده نباشند اثرش در همین دنیا تعقیبشان خواهد کرد. استثنا هم ندارد. من هم بدی کنم یا خوبی پژواکش را در همین عالم مشاهده خواهم کرد. مثالهایش را بداهه میتوانم در حد یک کتاب برایتان ردیف کنم. این موضوع البته به این معنا نیست که هر کس هر اتفاق بدی برایش رخ دهد حتماً مرتکب رفتار بدی شده. ابتلائات عالم ممکن است دلائل مختلف داشته باشد اما اصل بازگشت افعال به خودمان قابل کتمان نیست.

مطلب را طولانی نکنم.

مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی جایی نوشته بود که علی شریعتی با جوش و خروش اصرار داشت علامه مجلسی را درباری و دلداده سلطنت معرفی کرده و او را از این بابت زیر سوال ببرد. استدلالش هم مربوط می شد به مدحی که علامه از شاهان صفوی در ابتدای کتابش نگاشته. حیدر میگفت هر چه پاسخ میدادم که چه بسا انتشار کتابی بزرگ و تأثیرگذار که از ذخایر مکتوب عالم شیعه است منوط به مدح شاه وقت بوده و علامه چاره ای جز این نداشته توی کت علی شریعتی نمیرفت.

تا اینکه علی را سر نوشته ها و سخنرانی هایش گرفتند و در نهایت برای رهایی چاره ای نداشت جز اینکه تقیه کرده و به طور صوری تعهد کتبی بدهد که با شاه و ساواک شاه همکاری خواهد داشت. حیدر میگفت بعد از انقلاب داشتم روزنامه ای را میخواندم که دیدم ذیل مطلبی پیرامون شخصیت علی شریعتی دست به افشاگری زده که مرحوم همکار ساواک و طرفدار شاه بوده و بفرمایید این هم سندش! همان دستخط صوری شریعتی در تعهد به ساواک را منتشر کرده بود. حیدر گفت روزنامه را بستم و داد زدم علیییی! روحت شاد! ببین آنچه به علامه مجلسی نسبت دادی حالا سر خودت هم آمد و دامنگیرت شد.

الغرض

بزرگواری بود که از نظر خدمات فرهنگی و آموزشی و اجتماعی و... منشأ برکات بسیاری می شد. یک اخلاق بد داشت که دلش کوچک بود. کمترین مخالفتی را تاب نمی آورد و فوری با چسباندن یک انگ بزرگ، درصدد حذف طرف بر می آمد. ترکشش به من هم گرفت که البته بخشیدمش. رزمنده ای را ضدولایت میخواند، بسیجی را دزد معرفی میکرد و ... باور کنید کارهای بزرگ و خوبی را انجام داده که نیازمند قدردانی است اما این اخلاق بد متأسفانه از او جدا نشد و همواره موجب ریزش و دلخوری عده ای از جوانان متدین و دلسوخته میگردید. بعد از فوتش متوجه شدم چند مجموعه نظارتی گیر داده اند که بر اساس شواهد موجود، مرحوم همفکر با انجمن حجتیه بوده و کارهای انقلابی اش انگیزه تقیه داشته و... خنده ام گرفت. روحت شاد بزرگوار! یک عمر مخالفین و منتقدینت را با تهمت از سر راه برداشتی حالا مجموعه هایی رسمی تو را متهم می شمارند و افکاری را نسبت به تو بدبین میسازند. دلم سوخت و از او دفاع کردم و به نیّت پاک و اعمال خیرش شهادت دادم. ولی به هر حال نمیشود چوب خدا را نادیده گرفت. جمعی از مومنین به هیچ وجه زیر بار نرفته و خدشه به اعتبار او را وارد دانستند. مواظب آخر و عاقبت کارمان باشیم. برای عاقبت به خیری خود دعا و اراده کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا