اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۴۱۸۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

برق خدادادی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۳۰ ق.ظ

افتتاح سه پنل خورشیدی در کهنوج - خبرگزاری صدا و سیما

 

چند سال پیش بود که بحث استفاده از پنل های خورشیدی روی زبانها افتاد. دولت هم به ظاهر تسهیلاتی قائل شد که وسوسه شدم و درباره اش تحقیق کردم. قیمت پنل ها، نحوه نصب و استفاده، میزان عمر مفید پنل، ارزش آن بعد از اتمام عمر مفید دستگاه، هزینه ای که دولت برای خرید برق به مشترک می دهد و... دو دوتا چارتایی ساده نشان میداد که خرید این دستگاه ولو به صورت قسطی اصلا مقرون به صرفه و معقول نیست. این دستگاهها ده پانزده سال بعد که از کار می افتند به اندازه آهن پاره ای بیش ارزش نخواهند داشت. مبلغ خرید دستگاه را آدم بدهد سکه یا طلا یا دلار بخرد ده پانزده سال بعد کلی سود کرده. یا حتی این مبلغ را در بانک بگذارد و سودش را بگیرد ده پانزده سالی میتواند قبض برقش را با آن پرداخت کند و...

سوال اصلی البته اینجا بود اگر استفاده از پنل خورشیدی کار درستی است چرا خود دولت در ادارات زیر مجموعه خود که اتفاقا بعضا بسیار پر مصرف هم هستند از این دستگاهها استفاده نمی کند؟ کاری اگر خوب است دولت باید اول خودش پیشقدم شود تا بقیه یاد بگیرند. دیده ام در مدرسه خیّر سازی در قم به نام مرحوم ظاهری از این پنلها برای تأمین برق استفاده شده یا در امامزاده هاشم جاده هراز هم... اما در نهادهای دولتی چنین چیزی نبود. جالب است در کشور عراق هم سر هر خیابانی می توانید انواع تابلوها و پنلهای تولید برق خورشیدی را مشاهده کنید.

اخیرا در خبرها آمده که دولت تصمیم گرفته مقدار قابل توجهی از این دستگاهها را از چین وارد کرده و در ادارات دولتی نصب کند که کار قابل تقدیری است. البته طرف قرارداد دولت برای وارد کردن پنل خورشیدی، بانک گردشگری و جناب مهدی جهانگیری از مفسدان بنام اقتصادی است که خب به هر حال از این دولت و قوه قضائیه نباید انتظار بیشتری داشت.

کاش در این سالها سرمایه گذاری شایسته ای برای تولید این دستگاهها در داخل کشور صورت میگرفت که حالا نیاز به وارد سازی آن از چین نباشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فراگیری نرمش و صبر استراتژیک

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ

جدیدترین پوستر خانه طراحان برای عماد مغنیه - تسنیم

 

در مَثَل که مناقشه نیست. آنچه مینویسم صرفا یک اتُد اولیه است، یک دغدغه؛ یک قلقلک ذهنی که در فرصتی دیگر تحقیق و تدقیق بیشتری را می طلبد.

انصار حزب الله که در تهران راه افتاد خیلی سر و صدا کرد. با تجمعات و سخنرانی های افشاگرانه و گاه با درگیری مانع از فعالیت بسیاری از باندها و گروههای غربگرا می شد. حالا اینکه چقدرش درست بود چقدرش غلط حرف من نیست. به مرور از این بچه ها خواستند که بروند جمعشان را ثبت رسمی کنند، دفتر بزنند، نشریه راه بیندازند، سر و شکلشان را مرتب کنند و... یادم است همان وقت یکی از مسئولان دولت اصلاحات با نیشخند گفت که تبعیت از چارچوبهای رسمی، مانع از فعالیت های عادی و معمول انصار گردیده و تأثیرگذاری آن را در حد نشریات و احزاب دیگر تقلیل خواهد داد. الان دیگر اسمی از انصار جز روی کاغذ نیست.

آنهایی که میخواستند مانع از برخورد با بدحجابی شوند همان اول که نگفتند ما با حجاب مخالفیم. جوّ دادند که مگر مملکت نیروی اجرایی رسمی ندارد؟ خب تخلف از قانون را بسپارید دست نیروی انتظامی. بسیج با انگیزه از صحنه مقابله متمرکز با هنجارشکنی ها کنار زده شد. نیروی انتظامی مأموریتهای محوله فراوانی را برعهده داشت، کمبود نیرو و گاه فقر انگیزه به مرور باعث شد که مقابله با بی حجابی به حداقل ممکن برسد و البته امروز اوضاع به گونه ای است که دیگر جمهوری اسلامی حتی در حفظ ظواهر دینی هم دچار خلأ جدی شده است.

حزب الله لبنان به خصوص در دوره حضور عماد مغنیه، موی دماغ استکبار بود. هر از گاه در گوشه ای از دنیا منافعی از رژیم صهیونیستی یا حامیانش با تهدید جدی مواجه می شد. اتخاذ روشهای چریکی و پارتیزانی و بهره مندی از قواعد جنگهای نامنظم باعث غلبه میدانی حزب الله شده بود. حزب الله اما شاید به توصیه خرس خاله ها به سمت پذیرش قواعد مرسوم سیاسی و نظامی و اصول دیپلماسی رفت. حالا اما دشمن او از عملیات پیجری گرفته تا ترور هوشمند تک تک چهره های موثر آن شروع به قلع و قمع و چیدن پر و بال حزب الله کرده و حتی به رغم امضای آتش بس صوری هم به اقدامات خودش ادامه میدهد و ابایی از پذیرش اتهام تروریسم دولتی ندارد. حزب الله نیز بعد از هر ترور و از دست دادن یکی از فرماندهان میدانی اش بیانیه میدهد که صبرش اندازه ای دارد.

نظام مند بودن خوب است و منافاتی با انقلابی گری ندارد؛ اما باید پذیرفت "گاه" نظم را میتوان در بی نظمی جست. "گاه" به اقتضای شرایط برای تقابل با زیاده خواهی دشمن و برهم زدن موازنه قدرت باید به زیر میز کوبید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سهراب سپهری در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ

photo_2025-01-16_18-36-39_dq1p.jpg

 

خیلی سال پیش بود که موزه بابل در ساختمان سابق شهرداری افتتاح شد. دبیرستانی بودم. بازدیدی از این موزه داشتم که البته با توجه به تغییراتی که داشته باید دوباره تکرار کنم. آنجا بود که متوجه شدم خواهر سهراب سپهری معلم بود و در بابل زندگی می کرد. سهراب نیز به همین دلیل سفر یا سفرهایی به شهر ما داشته است. پرانتزی عرض کنم که نیما یوشیج هم مدتی در بابل زندگی میکرد. امروز سالروز فوت این شاعر کاشانی نام آور و چهره ماندگار تاریخ ادبیات فارسی است. روحش شاد.

کتاب مسافر تنها شامل یک شعر به همین نام است، که سهراب سپهری آنرا در زمان سفر خود به بابل و در منزل خواهرش پریدخت سپهری سروده است. بریده ای از آن را در زیر می خوانید:

 

دم غروب، میان حضور خسته اشیاء

نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید.

و روی میز، هیاهوی چند میوه نوبر

به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.

و بوی باغچه را، باد، روی فرش فراغت نثار حاشیه صاف زندگی می‌کرد.

و مثل بادبزن، ذهن، سطح روشن گل را

گرفته بود به دست

و باد می‌زد خود را

مسافر از اتوبوس

پیاده شد:

"چه آسمان تمیزی!"

و امتداد خیابان غربت او را برد.

غروب بود.

صدای هوش گیاهان به گوش می‌آمد.

مسافر آمده بود

و روی صندلی راحتی، کنار چمن

نشسته بود:

"دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

تمام راه به یک چیز فکر می‌کردم

و رنگ دامنه‌ها هوش از سرم می‌برد.

خطوط جاده در اندوه دشت‌ها گم بود.

چه دره‌های عجیبی!

و اسب، یادت هست،

سپید بود

و مثل واژه پاکی، سکوت سبز چمن وار را چرا می‌کرد.

و بعد، غربت رنگین قریه‌های سر راه.

و بعد تونل‌ها،

دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

و هیچ چیز،

نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،

نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند.

و فکر می‌کنم

که این ترنم موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد."

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد:

"چه سیب‌های قشنگی!

حیات نشئه تنهایی است."

و میزبان پرسید:

قشنگ یعنی چه؟

- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال

و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.

و عشق، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،

مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.

....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبار ترور

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

تبار ترور by محمدصادق کوشکی | Goodreads

 

کتاب تبار ترور را خواندم نوشته آقای محمدصادق کوشکی که تا به اینجای کار باید آن را جامع ترین اثر انتشار یافته پیرامون شخصیت فکری و رفتاری منافقین دانست.

 از جمله برداشتهایی که میتوان از محتوای اثر به اشتراک گذاشت چند ویژگی قابل تأمل در رویکردهای اعتقادی و اخلاقی رهبران سازمان است:

1- اینکه آدم خودش را عقل کل و کمال یافته مطلق بداند خوب نیست. هیچ کس نباید خودش را از مصاف فکری با دیگران به خصوص اهل علم و بوته نقد قرار گرفتن دور نگاه دارد. هیچ کس جز معصومین انسان کامل و بی نیاز از دانستن بیشتر و محتاج به رشد و تعالی نیست.

2- هدف وسیله را توجیه نمیکند. هر چقدر هم هدف خود را مقدس بدانیم نمی شود با دروغ و جعل و تقلب و تجاوز و تعرض به مال و جان و منافع دیگران درصدد دستیابی به مقاصد خود باشیم.

3- مبارزه به خودی خود مقدس نیست. مبارزه ای مقدس است که در چارچوب اخلاق و شرافت و انسانیت و حفظ حقوق و شریعت باشد. بالاترین مبارزه هم البته جهاد با نفس و کنار زدن منیّتهاست.

4- مارک سازی و اتهام زنی و تخریب و بداخلاقی از ویژگیهای منافقین برای از میدان به در کردن رقباست. به طور مثال بعد از شکست سازمان در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، از آنجا که سازمان خودش را مساوی با انقلاب می دانست رقیب را به ارتجاع متهم ساخته و تلاش کرد در رسانه های خود با تکرار واژه مرتجع اقدام به تخریب چهره انقلابی هایی کند که به نامزدهای سازمان رأی ندادند. شبیه رفتاری که بعضی ها با ابداع واژه سوپرانقلابی و تندرو و... برای تخریب رقبای ارزشی دارند.

5- ارتباط کنترل نشده با جنس مخالف حتی اگر در حوزه علمیه و مسجد باشد هم بالاخره آسیب زاست. اعضای سازمان با عادت به این رویه، عملا دیگر نمیتوانستند زیر چتر فقه اهل بیت که مخالف روابط آزاد بین زن و مرد نامحرم است فعالیت کنند. این مساله نقش بسزایی در تغییر رویکرد ایدئولوژیک سازمان داشت. عادت به گناه، مخدّری است که به مرور انگیزه حاکمیت آموزه های دین را سست و نابود می سازد.

6- برتری دادن تشکیلات بر شریعت و خدا نشانه نفاق است. اینکه بگوییم هر چه مافوق من گفت حتی اگر مخالف امر خدا و وجدان و انسانیت و اخلاق باشد لازم الاجراست علامت سقوط در ورطه نفاق است. طبق کلام امیرالمومنین علیه السلام، مأمور، معذور نیست.

7- استفاده ابزاری از دین برای توجیه مبارزه و دیگر رفتارهای نامعقول و منفعت طلبانه، منافی اخلاص و توحید و اسلامیت است. توقف در پوسته و سطح دین و عدم التفات نسبت به عمق و جوهره شرع یک آسیب جدی است. منافقین همواره داعیه ارادت به اهل بیت را داشته و دارند اما زلال ترین محبین اهل بیت را در خون سرخشان غلتانده اند.

8- آزاد اندیشی خوب است حتی نقد دین و تفکر و سوال پیرامون فلسفه وحی و.... اصلا روشنفکری به معنای منورالفکری هم اشکالی ندارد؛ اما تا کجا؟ لااقل وطن فروشی که باید خط قرمز باشد. شعار ضدامپریالیستی سر دادن و سر در آخور امپریالیسم فرو بردن که باید تلنگری برای نقد و تردید در صحت مسیر خود باشد. منافقین در حالی جمهوری اسلامی را همپیاله آمریکا می دانستند که خودشان جیره خور و سرباز سرسپرده آمریکا و اسرائیل بوده و هستند. حتی مارکسیستهای آمریکای جنوبی و اروپا و ... هم اذعان داشته اند که جمهوری اسلامی بالاترین مبارزه را با منافع امپریالیسم داشته و حامی مستضعفان مستکبر ستیز عالم بوده است.

9- فقدان قرائت انقلابی از دین در شئون زندگی، در دهه های سی و چهل یک نقص غیرقابل کتمان و زمینه ساز انحراف جوانان تشنه دین و عاشق مبارزه بوده است. به مرور با میدان داری حضرت امام و ورود متفکران مبارز اسلامی همچون شهید مطهری و هاشمی نژاد و مفتح و سیدعلی خامنه ای تا امروز با تئوری پردازی مبارزه دینی توسط حسن رحیم پور و محسن قنبریان و... عملا مارکسیسم دیگر جایگاه علمی و عملی در بین جوانان مبارز مسلمان نخواهد داشت به شرط آنکه در ابلاغ این برداشتها و اصول کوتاهی نورزیم.

10- مواظب باشیم خیلی مواقع مستعد تشبّه به منافقین هستیم. یادمان باشد مبارزه یک وسیله است برای تقرّب به خدا. نه اینکه خدا وسیله ای باشد برای پیشبرد مبارزه.

11- بسیاری از عملیاتهای تروریستی منافقین در دهه شصت مثل ترور شهدای مظلوم محراب، جنبه انتحاری داشت. هوادار عضو سازمان به این یقین و باور رسیده بود که کار درستی انجام می دهد و با قتل یک روحانی یا چهره مرتبط با نظام به جامعه خدمت می کند. علت؟ کانالیزه بودن اخبار دریافتی و سیطره فکری و تبلیغی سازمان و به تعبیر معروف، شستشوی مغزی.

امروز این کانالیزه بودن اخبار و سیطره فکری و تبلیغی دشمن به برکت فضای رهای مجازی بسیار گسترده شده و به جای اعضا و سمپاتهای یک سازمان، طیف وسیعی از افراد جامعه را تحت شمول قرار داده است. بعضی اقدامات تروریستی غیرسازمان یافته و خودجوش در سالهای اخیر نتیجه نفوذ رسانه های دشمن در فکر و باور طبقاتی از مردم و البته بی عملی و بی تفاوتی و خونسردی و بلاتکلیفی مسئولان فرهنگی جامعه است که میتواند هر فرد زودباور فاقد اندیشه ای را به یک سرباز غیر رسمی سازمانهای تروریستی بدل سازد.

12- امام یک چیزی می دانست که هیچ گاه منافقین را تأیید نکرد. در حالی که تقریبا اغلب سران انقلاب در برهه ای ولو به شکل محدود موید سازمان بودند امام همواره از تأیید آنان اجتناب می ورزید. امام هیچ گاه معتقد به عملیات نظامی و مسلحانه برای براندازی سلطنت نبود. امام را باید مبدع جنگ نرم دانست که با سلاح کتاب و نوار و کاغذ و منبر به مصاف با حاکمیت طاغوت رفت و رشد فکری و بیداری ملت را متضمن پیروزی انقلاب بزرگ فرهنگی خویش می دانست. رفتارهای خشنونت آمیز منافقین همواره باعث تنفر عموم بود تا جاییکه تقریبا همه گروههای سیاسی حتی در اپوزیسیون از منافقین برائت جسته اند. منافقین هم که هیچگاه توفیقی در به دست آوردن پایگاه مردمی نداشتند از قبل از انقلاب به رغم آگاهی از اینکه مورد تأیید امام نیستند تا سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، منافقانه دم از همراهی و حمایت از امام می زدند تا بلکه وجهه ای برای خود در نزد مردم به دست آورند.

13- منافقین در رسانه های خود انواع جنایتها و ترورها را گردن گرفته اند از ترور شهدای بزرگوار محراب و انفجار دادستانی تا ترور شهروندان عادی حامی نظام اعم از معلم پرورشی یا کاسب و راننده و ... و بارها به شرح این حماسه های پوشالی پرداخته اند اما هیچگاه مسئولیت دو انفجار بزرگ در سال شصت که به شهادت عزیزانی چون بهشتی و رجایی و باهنر و .... منجر گردید را برعهده نگرفته اند. این مساله با تحلیلهای متفاوتی همراه بوده است. عده ای ترس از مسئولیت اجتماعی و یا حقوقی این جنایات را دلیل این موضوع دانسته اند؛ عده ای نیز بر این باورند سازمان جاسوسی و جوخه ترور دیگری هم در کشور فعال بوده که تا به امروز در شهادت بزرگ مردانی چون کاظمی آشتیانی و فخری زاده و هنیه و ... نقش داشته است

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لشکریان حزب الله

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۳۲ ب.ظ

photo_2025-04-19_17-20-04_use8.jpg

photo_2025-04-19_17-20-09_cmbb.jpg

 

منافقین بیشترین تلاش را برای انحلال ارتش انجام دادند که نتیجه نداد. بعد شروع کردند به دامن زدن به اختلاف بین سپاه و بسیج با ارتش. آخرش اما اعتراف کردند که ارتش و بسیج و سپاه، یک لشکر الهی هستند. حزب اللهی ها در هر لباس و مرتبه ای که باشند یکرنگ و متحدند. صیاد شیرازی را که شهید کردند در نشریه خودشان به این شکست اذعان داشتند؛ وقتی برای امیر سرافراز ارتش غیور ایران تیتر زدند: سرلشکر بسیجی صیاد شیرازی...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما عابر بانک سیار نیستیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

عابر بانک اسباب بازی - دارای حافظه برای برداشت و یا واریز پول شما | اسباب  بازی Toy Land

 

فروشگاه افق کوروش چون قیمتهایش بالا هست معمولا خرید نمیکنم جز گوشت منجمد یا چرخ کرده ای که نمیدانم با چه چیزی قاطی شده و قیمتش مناسب است. ماه گذشته که کالابرگ اعلام شد رفتم فروشگاه افق و یک بسته گوشت چرخ کرده خریدم. پنج هزار تومن اضافه تر برداشت که نفهمیدم به چه خاطر بود و رویم هم نشد از خانم صندوقدار سوال کنم. امروز که رفتم فروشنده مرد بود. پرسیدم این پنج تومن اضافه برای چیست؟ گفت بابت صدور فاکتور! منظورش از فاکتور رسید معمول خرید بود. گفتم این که ارزشی ندارد همه فروشگاهها می دهند، اصلا فاکتور هم نخواستیم. خندید گفت به ما گفتند پنج تومن بردارید!

حالا حساب کنید در روز از چند نفر پنج هزار تومن پنج هزار تومن اضافه تر بر می دارند.

یاد سفر چند سال پیش با قطار چهار ستاره بن ریل افتادم. در تبلیغ شرکت مربوطه که چند بار به شکلی سرسام آور از تلویزیون کوپه قطار پخش می شد گوینده تکرار می کرد از جمله خدمات شرکت ما این است که اگر موقع سفر در قطار خرید کنید به شما رسید می دهیم!

الان کلیپی دیدم درباره دریافت حق خدمات بانکها بابت جابجایی پول و حتی پرداخت قبوض! یعنی به جای اینکه تشکر کنند که به بانک نمی آیید و ازدحام نمی کنید و وقت و اعصاب کارمندان ما را له نمی کنید و باعث صرفه جویی در هزینه های بانک شده اید طلبکار هم شده و چیزی اضافه تر هم از ملت می خواهند! چرا همه ما را به چشم عابر بانک سیار نگاه می کنند از مدیر مدرسه ای که بچه ها در آن درس می خوانند تا فروشگاهها، بانکها، اتوبانها، وزارتخانه ها، کسبه، راننده ها، مدیریت مجتمع مسکونی و ... هر کس تلاش دارد چیزی اضافه تر از جیب ما بردارد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

داد جهان نیوز هم در آمد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۴، ۰۷:۴۴ ب.ظ

ناراحتی مردم از هنجارشکنی روزافزون یک اقلیت/ برای حجاب، معطل ابلاغ قانون جدید نباشید؛ قوانین گذشته موجود است!

 

جهان نیوز رسانه وابسته به علیرضا زاکانی که در رقابت بین نیروهای ارزشی به طور معمول حد وسط را می گیرد در ماجرای تجمع اعتراضی مقابل مجلس طرف برخورد کنندگان را گرفت و اجرای قانون عفاف و حجاب را به صلاح مملکت خویش ندانست. اما روز گذشته در مطلبی مفصل به مقوله هنجارشکنی های اجتماعی پرداخت و ضمن تبرئه طیف قالیباف و مقصر جلوه دادن دولت، خواستار مقابله جدی با کشف حجاب و برهنگی به واسطه قوانین موجود گردید که البته همین را هم باید به فال نیک گرفت. به نظر این حقیر صرف مدت زمان دو ساله تصویب قانون جدید و تعطیلی گشت های انتظامی یک فرصت سوزی مغرضانه و یا جاهلانه در میدان دادن به عناصر مفسد و عادی سازی ناهنجاری های اجتماعی به شمار می آید. مسئولان نظام باید بدانند وضعیت ضدخلاقی جامعه دارد به سمتی می رود که ممکن است دیگر قابل اصلاح و بازگشت نباشد. مقاله جهان نیوز را اینجا بخوانید:

ناراحتی مردم از هنجارشکنی روزافزون یک اقلیت/ برای حجاب، معطل ابلاغ قانون جدید نباشید؛ قوانین گذشته موجود است!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پای حقوق دیگران در میان است

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

ویدیو: لحظه روبرو شدن زنان قربانی با متجاوز سریالی

 

متجاوز سریالی تهران که دستگیر شد شگردش را اینطور تشریح کرد که در سایت دیوار اطلاعیه استخدام زنان را برای پرستاری یا نظافت منتشر میکرد. با زنی که شرایط کاری را پذیرفته بود قرار می گذاشت. به این بهانه که خانه اش در خیابانی صعب العبور است با موتور می رفت و طعمه اش را سوار می کرد. او را به گوشه ای خلوت در پارک چیتگر می برد. هم مورد تجاوز قرار می داد هم اموالش را می ربود. او معتقد بود چون از دستکش و کاندوم استفاده می کند قانون نمی تواند با وی برخورد کرده و سندی علیه ش داشته باشد.

یک زن رفت و شکایت کرد و طرف دستگیر شد. اعتراف کرد که به بیش از بیست نفر تجاوز کرده است. یعنی بیست نفر انگیزه و شهامت و باور لازم برای پناه بردن به قانون را نداشتند حالا شاید از ترس حیثیت و حفظ نجابت.

در شرایط فعلی جامعه با توسعه فن آوری های ارتباطی و سلطه فرهنگ بیگانه دیگر دسترسی به زنان هرزه برای آن که طالب باشد کار دشواری نیست. این فرد تبهکار فراتر از ارضای شهوانی به دنبال ارضای حس خشونت و استیلا و البته غارتگری خود نیز بوده است.

این که بعضی زنها چرا اینقدر ساده اند و بارها و بارها در سطوح مجازی و واقعی سرشان کلاه می رود یک حرف است.

اینکه غلیان شهوت و بیماری های روحی و ... به برکت تقلید از توسعه فرهنگی غرب در حال رسوخ بیشتر به جامعه هست اما امری مهم و بایسته توجه است.

اما مهمتر از همه اینها ترس، بی اعتمادی و یا حیای نابجا در عدم مراجعه به قانون است که تغییر آن میتواند بسیار سریعتر به اصلاح جامعه و صیانت از حریم خانواده ها کمک برساند. این یک زنی که به پلیس مراجعه و طرح شکایت کرد در واقع ناجی حیثیت دهها زن و دختر نجیب دیگری قرار گرفت که ممکن بود در صورت سکوت او قربانی جدید این مرد تبهکار قرار بگیرند. خانمها برای دفاع از حق و سلامت و کرامت همنوعان خودشان مواردی را که از مزاحمت و سوءاستفاده در فضای مجازی و واقعی می بینند حتماً به مراکز قانونی گزارش بدهند. بی تردید سکوت نابجای این افراد به هر بهانه ای که باشد در گسترش ناامنی اخلاقی موثر بوده و باید پاسخگوی این خبط بزرگ و مسئولیت ناشی از اشاعه منکر باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ای پناه بی پناهان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۱۵ ب.ظ

تشکیلات خودگردان: جهانیان، کودکان غزه را رها کرده‌اند - ایسنا

 

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ خُذْ ظالِمى وَ عَدُوّى


عَنْ ظُلْمى بِقُوَّتِکَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنّى بِقُدْرَتِکَ، وَاجْعَلْ

 

لَهُ شُغْلاً فیما یَلیهِ، وَ عَجْزاً عَمّا یُناویهِ. اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ


عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَلاتُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمى، وَ اَحْسِنْ عَلَیْهِ


عَوْنى، وَاعْصِمْنى مِنْ مِثْلِ اَفْعالِهِ، وَلاتَجْعَلْنى فى مِثْلِ


حالِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْدِنى عَلَیْهِ عَدْوى

 

‏ حاضِرَةً تَکُونُ مِنْ غَیْظى بِهِ شِفآءً، وَ مِنْ حَنَقى عَلَیْهِ


وَفآءً. فرازی از دعای چهاردم صحیفه سجادیه

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارزه ناتمام

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۳۳ ق.ظ

خرید و قیمت خاطرات جواد منصوری از غرفه دنیای کتاب و آثار قدیمی سفال و انواع  برس آینه بادکنک

 

سال 44 رئیس دادگاهی که اعضای حزب ملل اسلامی را محاکمه می کرد شخصی بود به نام سرتیپ تاج الدینی. او بسیار متظاهر به اسلام بود، به طوری که روزی نیم ساعت در دفتر کارش قرآن می خواند. روزی کسی به او گفت: این سمت و این احکام خلاف شرع است. در جواب گفت: آراء من هیچ تأثیری ندارد زیرا که همه درخواست تجدیدنظر می کنند. این در حالی بود که وقتی وی رئیس دادگاه تجدیدنظر شد گفت: چون محکومین درخواست فرجامخواهی می دهند، رأی دادگاه هیچ اثری ندارد؛ زیرا شاه و دربار رأی نهایی را می دهند! صفحه 50

... در پنجم دی ماه 57 برای دیدار از شهر، دانشگاه تهران و بهشت زهرا از منزل خارج شدم. ابتدا به دانشگاه تهران –جایی که در گذشته شاهد چه فضاحتهای سیاسی، فرهنگی و اخلاقی بود- رفتم. در گذشته نام دانشگاه واقعاً یک دروغ، فریب و تحریف بزرگ بود. زیرا از رئیس دانشگاه تا غالب استادان و دانشجویان به چیزی که فکر نمی کردند، دانش، خدمت، تقوی و آزادگی بود. عده زیادی از دانشجویان مشغول بوالهوسی، ولنگاری، هرزگی و مدلهای آنچنانی بودند. دیگر از دختران آنچنانی، حرکتها و رفت و آمدهای مسأله دار و دخترها و پسرهای هرزه و فاسد به نام دانشجو خبری نبود... صفحه 259

کتاب خاطرات جواد منصوری در اواسط دهه هفتاد تدوین شد و اگر امروز قرار بود مورد تحقیق و مصاحبه و نگارش قرار بگیرد قطعا با توجه به تحولات چند دهه اخیر حاوی مطالبی ریزتر و توضیحاتی بیشتر می گردید. نظام هر جا که بر مبنای اصول انقلاب حرکت کرد خیلی به پیشرفت و توفیق و سربلندی رسید و هر جا از شعائر انقلاب غفلت ورزید دچار عقبگرد شد. در بین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب که تا کنون خوانده ام ویژگی این اثر را باید در توجه بیشتر به نحله های فکری مبارزین به خصوص حلقه های متفاوت جریان چپ و آبشخورها، نگرش ها و ضعف و قوتهای گروههای مبارز دانست. امیدوارم روزی شاهد تدوین و ارائه کتابی باشیم که حتی کوچکترین گروههای مدعی مبارزه با شاه و امپریالیسم و ... را مورد رصد و تحلیل جامع و معرفی قرار دهد. بسیاری از مردم تفاوت این گروهها و خط و مشی دقیق آنها و عملکرد خوب و بدشان را نمی شناسند.

هنوز هم بعضی ها به خصوص در محیطهای دانشجویی ادعا می کنند روحانیت انقلاب را از دست پیشتازان این عرصه ربود! منظورشان به مارکسیستها یا التقاطی هاست و هنوز پاسخ این سوال را نداده اند که چرا دستگیری هیچ رهبر و رئیس حزب و دسته ای نتوانست مانند دستگیری حضرت امام منجر به قیام مردم شود؟ چرا خود گروهها و نحله های ضد شاه حتی آنهایی که خدا را قبول ندارند این اواخر مجبور می شدند از باب تقیه و مصلحت برای آنکه جایگاهی بین توده ها پیدا کنند در تبلیغات خود از تصاویر حضرت امام و جملات و آرمانهای ایشان بهره بگیرند؟ قاطبه مردم ایران به دین علاقمندند و البته ترجیح می دهند دین را از طریق کارشناسان حقیقی و امین دین بشناسند. به همین میزان هم البته به شرق و غرب و احزاب و جبهه های حامی یا دست نشانده آنها بی اعتماد هستند.

شایان ذکر است مجلدات دیگری از خاطرات جواد منصوری نیز به انتشار رسیده که هنوز موفق به خواندنشان نشده ام. این اثر با همین عنوان یعنی خاطرات جواد منصوری توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات در سال 76 به چاپ نخست رسید. از ویژگی های شخصیتی جواد منصوری، استقامت در مبارزه، علم و تفکر انقلابی مبتنی بر شریعت است که از وی چهره ای پرافتخار و سربلند و خوشنام ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقت شعار وقت عمل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۷:۲۹ ق.ظ

سردار رادان: دوربین‌های طرح عفاف و حجاب هیچ خطایی نخواهد داشت / گسترش روابط  تهران و قاهره به نتایج توافق ایران و عربستان بستگی دارد - تابناک | TABNAK

سردار رادان: از شنبه هفته آینده افرادی که در معابر عمومی، خودرو و اماکن  تجاری و رستوران ها اقدام به کشف حجاب کنند به محاکم قضایی معرفی می‌شوند #حجاب  #زنان #دختر #زن #

روزنامه اقتصاد سرآمد | سردار رادان: افرادی که کشف حجاب کنند به محاکم قضایی  معرفی می‌شوند

عبارات بالا که در عکس نوشته ها می خوانید بخشی از سخنان سردار رادان در خصوص مهار فحشا و بدحجابی است. او البته جمله معروف دیگری هم داشت که تا مدتها بر سر زبانها بود: اگر کشته شدم روی کفن من بنویسید کسی که برای حجاب و عفاف دختران تلاش کرد.

حالا بعد از گذشت یک سال از این سخنان نه تنها شاهد عقب نشینی نیروی انتظامی از مقابله با این ناهنجاری اجتماعی هستیم بلکه از طرف این نیرو با مطالبه گران حجاب نیز به سختی برخورد می شود. سردار جمله زیبای دیگری هم داشت: اگر حجاب را بگیرند وطن و دین هم نیست می شود.

موضوع این یادداشت فقط حجاب نیست. در زمینه مقابله با مفاسد اقتصادی هم حرکت قاطع و دلچسبی از سوی متولیان امر دیده نمی شود. دیروز امیرحسین ثابتی نماینده مردم تهران در مجلس نوشت که به مذاکره امیدی نیست و باید با استکبار داخلی فی المثل تخلفات بانک آینده برخورد کرد. درباره بانک آینده مدتهاست مطالب تند و متقن و مستندی منتشر می شود اما راه به جایی نبرده است. پرونده قطور تخلفات فولاد مبارکه به کجا رسید؟ مهدی جهانگیری و حسین فریدون و عبدالله عبدی و مصطفی نیاز و محسن پهلوان و ... کجا هستند؟ زمین خواری های قزوین چه شد؟ پتروشیمی میانکاله چرا برخلاف قانون به کارش ادامه می دهد؟ و...

اگر در عرصه سیاست خارجه هم مبتلا به وادادگی شویم و از شعارهای خود عقب نشینی کرده و تن به خواسته های آمریکا بدهیم و بیندازیم گردن جناح مقابل، تاریخ درباره ما چه قضاوت خواهد کرد؟ آیا متهم به کوتاهی در صیانت از خون صدها هزار شهید راه دین و وطن نخواهیم شد؟ دقیقا در چه موردی قرار است سفت و محکم ایستاده و اهداف و آرمانها و شعائر خود را پیگیری نماییم؟ بانکداری اسلامی؟ اقتصاد مقاومتی؟ عدالت آموزشی؟ سبک زندگی فردی و اجتماعی و مدیریتی؟ بی حالی و بی انگیزگی و شل و ول بودن رفتار بعضی مسئولان از کجا نشأت می گیرد؟ چه نهاد یا اتاق فکری به دنیال آسیب شناسی علت عقب ماندگی ما از آرمانهای انقلاب اسلامی و چگونگی حرکت در گام دوم انقلاب اسلامی است؟ حقوقهای نجومی، تعارض منافع، امتیازات ناتمام، ویژه خواری ها، فساد بستگان و... و در نهایت ایجاد شکاف طبقاتی و فاصله از مشی و سلوک مستضعفین چقدر در تغییر ذائقه مسئولان و مصلحت اندیشی و محافظه کاری و ترس و راحت طلبی برخی از آنها تأثیر داشته است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرد تویی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۴۷ ق.ظ

عبدالملک حوثی - ویکی‌گفتاورد

 

دیروز سخنرانی سید عبدالملک بدرالدین الحوثی را از تلویزیون نگاه میکردم. چقدر آدم با دیدن این چنین افرادی روحیه می گیرد.

این مرد یک تنه دارد فلسفه مقاومت و جهاد و دفاع از مظلوم را بیان می کند. او یک تنه دارد ماهیت پلید استکبار را با منطقی استوار تبیین می کند. این مرد و تمامی مردان عاشورایی اش یک تنه بار جهاد فی سبیل الله در آخرالزمان عصر ظهور را بر دوش کشیده و مقابل تمامیت خواهی قلدرهای عالم ایستاده اند. دم شما گرم که هر چه را دیگران شعار دادند شما عمل نمودید. افتخار علمداری کربلای ناتمام تاریخ، گوارای وجودتان؛ فرزندان حقیقی حضرت زهرا. ابالفضل العباس علیه السلام حامی و همراهتان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم یک کار غیرقانونی دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۴۲ ق.ظ

ابعاد مهم توقف احداث پتروشیمی میانکاله :: نورنیوز

 

پتروشیمی میانکاله سه غلط انشایی داشت.

تشریفات قانونی برای واگذاری پروژه رعایت نشده بود.

فردی که به عنوان مسئول پروژه انتخاب شد دارای پرونده اتهامات اقتصادی بود.

به گواهی سازمان محیط زیست این طرح برخلاف نص تأکید مقام معظم رهبری دارای پیوست محیط زیست نبود.

اگر چه بعضی سلبریتی ها هم با هر انگیزه ای به اجرای این طرح اعتراض کردند اما میداندار اصلی در عرصه مخالفت با اجرای این طرح غیرقانونی، جوانان بسیجی فعال اجتماعی و رسانه ای به خصوص در استان مازندران بودند. بخشی از وقایع مذکور، مربوط به زمان دولت روحانی بود و بخشی هم دولت رئیسی.

از سوی مسئولان امر هم مقاومت شدیدی صورت گرفت و پرونده سازی هایی انجام شد تا به هر قیمتی مانع از تعطیلی ساخت پتروشیمی شوند، اما در نهایت با دخالت شخص رییس جمهور شهید رئیسی اجرای پتروشیمی میانکاله غیرقانونی اعلام و متوقف گردید.

آن موقع هم شنیده می شد پشت صحنه اجرای این پروژه وابستگان بعضی خواص قرار دارند.

الان اما با ایجاد وفاق بین مسئولان دو طیف مطرح سیاسی کشور، گویا اجرای این پروژه غیرقانونی دوباره از سر گرفته شده است. البته می دانید که این بار مخالفت با هر نوع فسادی چه در زمینه تخلفات اقتصادی و چه اخلاقی، مصداق دو قطبی سازی و وفاق ستیزی و سوریه سازی کشور تلقی و به شدت منکوب خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطمئنید راه را درست رفته اید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۱۱ ب.ظ

photo_2025-04-10_21-05-39_fuxb.jpg

 

حسام الدین آشنا یک روزنامه نگار یا فعال رسانه ای نیست؛

حسام الدین آشنا یک نفر نیست؛

او سخنگو و نماینده طیف وسیعی از حاکمیت است که رسماً بر ضد سیاستهای استکبارستیزانه نظام بیانیه صادر کرده است.

با عرض معذرت این انتقاد را که منجر به مظلومیت نظام شده وارد می دانم:

چرا بچه های بسیجی در پایین ترین رده های اداری و سازمانی به خاطر انتقادی ساده قلع و قمع و منزوی می شوند اما چنین افراد با چنین تفکری سالهای سال در بالاترین سطوح اطلاعاتی و امنیتی و اجرایی و سیاسی کشور تکیه زده و همواره صلاحیتشان مورد تأیید نهادها و دستگاههای عالی رتبه بوده است؟ این سنخ تفکر در نهادهای تصمیم ساز چقدر باعث تعطیل ماندن اهداف نظام و استیلای فرهنگ و اقتصاد و سیاست غرب شده است؟

برای ما کلاس بصیرت و مقابله با نفوذ می گذارید؟!

ادعای دادستانی در برخورد با این بیانیه اپوزیسیونی هم بلوفی بیش نیست. نظام به جراحی بزرگی نیاز دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما حرفمان را می زنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ

بازطراحی سنگ مزار شهید حاج قاسم سلیمانی

 

درباره اصل مذاکرات به اصطلاح غیرمستقیم شنبه آتی با آمریکا که در فتح الفتوحی بزرگ قرار است به جای امارات در کشور عمان برگزار شود نظری ندارم. بعضی دلسوزان هم تذکر داده اند که اگر طرف مذاکره کننده همتای وزیر خارجه نیست فرستاده دیگری از کشور ما وارد مذاکره شود.

شاید بهتر بود با توجه به ضریب جدی تهدیدات نظامی آمریکا و پاتک سنگین تبلیغاتی مسئولین ما در مخالفت با مذاکره، لااقل این مذاکرات با کمی تأخیر صورت می پذیرفت که اینگونه تلقی نشود فشار ایالات متحده و ترس از حمله دشمن باعث کوتاه آمدن و رضایت ما شده است.

یک استدلال ضعیف هم مطرح می شود که چون عده ای از خواص داخلی برای مذاکره با آمریکا فشار آورده اند نظام هم زیر بار رفت تا یکبار دیگر ثابت کند که آمریکای بدعهد، قابل اعتماد نیست. خب، مگر دفعات قبل که آمریکا زیر میز زد و تعهداتش را زیرپا گذاشت طیف ترسو و غربگرا پذیرفت که اعتمادش به آمریکا اشتباه بوده است؟ آن کس که خودش را به خواب زده مگر میتوان بیدار کرد؟ دلباختگان آمریکا هنوز هم از خسارت محض برجام دفاع می کنند و تعلیق هسته ای و اعطای یکجانبه امتیازات متعدد به دشمن را از افتخارات خود می شمارند. ساده لوحانه نیست اگر گمان کنیم این بار دیگر بدعهدی آمریکا باعث کسب تجربه و تنبّه طیف غربگرا خواهد شد؟ اگر زیر بار فشار این طیف حاضر به قبول مذاکره با قاتل حاج قاسم شدیم با فشار دیگری از سوی آنها به امتیازدهی یکجانبه هم روی خواهیم آورد.

حرف آخر اینکه حنجره منتقدین مذاکره را نفشارید. اگر سالهای سال حامیان غرب برای منکوب ساختن اهداف و آرمانهای انقلاب آزادی بیان داشته اند چرا دلسوزان انقلاب نباید اندک مجالی برای ابراز نگرانی ها و دغدغه های خود داشته باشند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقازاده حقیقی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۳۴ ق.ظ

عروج شهادت‌گونه «رشاد طریقت منفرد»

 

این متن را امیررضا آل حبیب فرستاده است:

سلام علیکم
حال روحی مساعدی ندارم، آنقدر گریه کرده ام که چشمانم درد می کند، اما نمی توانم ننویسم.

متاسفانه مطلع شدم مجاهد بسیجی خادم الحسین، شهید رشاد طریقت منفرد، یکی دیگر از اعضای از گروه جهادی شهید پاشاپور بود که روز جمعه گذشته بر اثر سانحه ترکیدگی لاستیک خودرو در مسیر بازگشت از اردوی جهادی و پروژه آبرسانی به مناطق محروم استان هرمزگان دچار مجروحیت شده بود به شهادت رسید.

شهید رشاد طریقت منفرد فرزند دکتر محمدحسن طریقت منفرد، وزیر بهداشت دولت دهم بود.

نحوه نام گذاری شهید در خاطرات پدرش که خودش عمری به مبارزه مجاهده و خدمت گذرانده بود می‌گفت: قرآن را باز کردیم، سوره غافر آمد و اسمش را گذاشتیم «رشاد»

به عقیده من و خیلی از دوستان، رشاد، نمونه واقعی «ژن خوب» بود. هم به لحاظ جسمی و هم روحی، پهلوان بود و قدبلند، ما که پای روضه سینه می‌زدیم و گریه می کردیم، رشاد داشت در آشپزخانه هیأت دیگ می‌شست و غذا هم میزد. خادمی در موکب اربعین کربلا جزو برنامه هرساله اش بود. ما که در ایام نوروز کنار خانواده بودیم، رشاد داشت در کیلومترها آن طرف‌تر عرق می‌ریخت برای خدمات‌ رسانی به مردمی که پدرش هم خود را خادمشان می‌دانست. رشاد، آقازاده‌ای بود که آقا شد.

شادی روح بلندش فاتحه و صلواتی قرائت نمایید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این دو سه تا دستنوشته

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۳۷ ب.ظ

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشاجره در فروشگاه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۲۹ ب.ظ

دعواهای والدین چه آسیبی به شخصیت کودک می‌زند؟

 

داخل فروشگاه صدای جرّ و بحثی نظرم را به خود جلب کرد. پدر و دختری بودند که با صدای نسبتا بلند، بگو مگو می کردند. دختر به نظر هشت یا نه ساله میآمد. چیزی برداشته بود که پدر اصرار داشت خوردن آن اشتباه و مضرّ است و دختر هم زیربار نمی رفت. می گفت مگر تو می خواهی بخوری؟

چیزی می خواستم که باید به آن سمت می رفتم. پدر با دیدن من انگار ناجی و همراهی پیدا کرده بسته پفیلا را از سبد خرید بیرون آورد و گفت: آقا شما بگو! خوردن این چیزها مضرّ نیست؟ داخل چرخ خریدش را نگاه کردم. پسته و بادام هندی هم بود. گفتم: پسته و بادام از این چیزها بهتر است. بعد آرام به گونه ای که دختر نشنود زیر گوش مرد گفتم: کلاً مانع خوردنش نشو! بگو مثلا ماهی یک یا دوبار بیشتر از این خوراکی ها نخور. بالاخره او هم بچه است و دست بچه های همسن و سال و حتی بزرگترها یا در تلویزیون می بیند. نمی شود کلا منعش کرد که برایش عقده بشود.... مرد انگار راه حل خوبی پیدا کرده سریع رو به دختر کرد و گفت الان اشکال ندارد ولی تا یکماه بعد از این خبرها نیست....

راستش حرف دیگری هم در دلم ماند که نشد به پدر دختر بگویم. مرد حساب! اینطور مسائل را باید قبل تر در خانه حل می کردی نه وسط فروشگاه و مقابل چشم این همه آدم. خاطره تلخ بگو مگوی امروز مقابل مردم بعید است حالا حالاها از ذهن این دختر بچه پاک بشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مغناطیس شهادت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۵ ب.ظ

یادمان شهید محمود خاکسار

 

محمود خاکسار نیروی عملیات سپاه بود. موقع دستگیری یکی از منافقین به دلیل ایجاد درگیری مجبور شد به صورت او سیلی بزند. قبل از اعزام به جبهه، رفت بازداشتگاه، رویش را بوسید و از او حلالیت خواست، گفت شاید دیگر همدیگر را ندیدیم. رفت و شهید شد پیکرش را آوردند سپاه برای وداع. یکی از همکارانش که ماجرا را می دانست، رفت آن منافق را هم از بازداشتگاه آورد. وقتی بالای سر تابوت رسید و چشمش به چهره محمود افتاد، لحظاتی به صورت او خیره شد. خم شد نشست. طاقت نیاورد و به شدت گریست. مدتی بعد توبه کرد، آزاد شد و به یکی از چهره های فعال و خیّر شهر تبدیل گردید.

به روایت حاج حسن مهدیزاده

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آینه و حلّیت مذاکره!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۰ ق.ظ

چشمک - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

مسئولان ما از طرفی دلشان برای مذاکره و توافق با آمریکا غنج می رود از طرفی هم اعلام شده که مذاکرات، مستقیم نخواهد بود. شنیده شده که قرار است به زودی مسئولان سیاست خارجه دو کشور ایران و آمریکا به طور مستقیم در خصوص نحوه آغاز گفتگوهای غیر مستقیم وارد مذاکره شوند!

راه حل دیگری که میتوان برای خروج از این دوگانه پیشنهاد داد استفاده از آینه برای انجام مذاکره است که منجر به صدق غیرمستقیم بودن آن می شود. در رساله عملیه آمده که بهتر است دکتر برای معاینه بدن نامحرم، مستقیم نگاه نکرده و حتی المقدور از طریق نگاه به آینه اقدام به معاینه بیمار کند. خب چه اشکالی دارد مذاکره کنندگان مأخوذ به حیا نیز به جای زل زدن در چشمان هم به آینه نگاه کرده و به گفتگو بپردازند؟ با این کار هم مذاکرات به روال دلخواه آقایان پیش می رود وهم ادعای غیرمستقیم بودن آن مخدوش نمی گردد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا