اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

عکس قضیه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۱۹ ق.ظ

در حال اجرا داماد تعقیب توسط عروس بردار خنده دار کاریکاتور

 

عجیب ترین قسمت معرفی گزینه برای ازدواج این است که طرف، قبل از پرسش درباره سطح فکری و فرهنگی و نگرش های اجتماعی و ... گزینه، همان اول می گوید: عکسش را ببینم!

خنده دار ترین حالت هم وقتی است که گزینه ای را معرفی میکنی و طرف رد میکند؛ اما می گوید عکسش را بده ببینم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره "سند تحول دولت مردمی"

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ

سند تحول دولت سیزدهم از چه می‌گوید؟

 

این که دولت طرحی بزرگ و سازنده را در دست مطالعه و بررسی و تصویب قرار داده تا در راستای تحقق اهداف اسلام و انقلاب اسلامی منجر به ایجاد بستر تحول شود به خودی خود قابل تقدیر و ستایش است و نشان از تأثیر مطالبه گری جامعه در خصوص اصلاح ضعفها و ترمیم فاصله هایی است که نسبت به اهداف و شعارها و آرمانهای انقلاب به وجود آمده است.

نکته ای که در این بین بیشتر باید برای طراحان محترم که قطعا از صاحب این قلم با سوادتر و خوش فکرتر هستند مورد توجه قرار بگیرد تبیین ریز موضوعات و مراحل دستیابی به اهداف یا به قول دیگر نقشه دقیق عملیاتی طرح است.

مثلا این که گفته شود عدالت آموزشی باید محقق شود و در نهایت پیشنهاد شود که بسیاری از مطالب آموزشی فرا متنی و آموزنده مرتبط با تقویت درس یا کنکور به طور رایگان از طریق شبکه های مجازی یا رسانه ملی در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد نه تنها قدم چندانی در رفع تبعیض آموزشی نیست بلکه ابدا قادر به رفع احساس تبعیض نیز نخواهد بود. باید دید آیا اساس تشکیل مدارس غیردولتی و پولی کار درستی است یا نه؟ نمرات بالای مدارس پولی که گاه به نیّت کسب شهرت و جذب مشتری بیشتر به دانش آموزان اعطا میشود در ارتقای معدل و تسهیل در ورود و انتخاب رشته دانشگاه چقدر موثر است؟ نسبت مدارس غیرانتفاعی و شیوه فعلی برگزاری کنکور با عدالت چیست؟

مثلا این که گفته شود باید شرایط ازدواج جوانان فراهم شود و قرار گذاشته شود که خدمت سربازان زیر 23 سال در صورت ازدواج نه ماه کاسته شود باید با این پیوست همراه باشد که اساسا جوانی که در مقطع تحصیل است چگونه میتواند مخارج مربوط به ازدواج را تأمین کند؟ اگر قصد ادامه تحصیل را داشت چه؟ یا چرا برای تسهیل واقعی ازدواج اقدام به حذف دروس زائد مدارس و دانشگاه و کوتاه نمودن سالهای تحصیل و سربازی نمی کنیم؟

مثلا این که گفته شود بانکداری ما باید به طور کامل اسلامی شود باید توضیحش نیز مشخص باشد که بالاخره منظور از اسلامی شدن بانک چیست؟ حتی فتوای صریح مراجع در مخالفت با اخذ دیرکرد وام مورد اعتنا قرار نمیگیرد. ربوی بودن یا نبودن بانکها محل مناقشه قرار گرفته است. در حال حاضر عده ای از روحانیون که چرب و شیرین دنیا زیر زبانشان مزه کرده و به پول و مکنتی دست یافته اند به چیزی جز افزایش سرمایه خود نمی اندیشند. از این رو در تلاشند معنای ربا را وارونه جلوه داده و مدعی شده اند با توجه به افزایش تورم و از دست رفتن ارزش پول، عدم اخذ سود به منزله ربوی شدن قرض است! انگار در زمان ائمه ارزش اموال قرضی مانند گندم و ... در اثر قحطی و ... بالا و پایین نمی شد. انگار یادمان رفته است که تأکید فراوان بر اجر بسیار عظیم و ثواب گسترده قرض الحسنه  دقیقا به خاطر همین ایثاری است که در ازای کاهش احتمالی ارزش پول یا کالای قرضی صورت می گیرد. شوراهای فقهی در بعضی بانکها یا موسسات مالی خصوصی هم اغلب فعالیت صوری داشته و به نظر میرسد بیشتر دنبال پیدا نمودن راه فرار و توجیه یا به اصطلاح عموم، کلاه شرعی برای پیشبرد برنامه های بانکی هستند و نه سوق دادن بانک به سمت شرع و عدالت و با ارتباطاتی که در رده های مدیریتی بانکها پیدا میکنند بعضا بار خودشان و اقوام و دوستان را تا چند نسل بعد می بندند.

فارغ از ربوی بودن یا نبودن بانکداری، اساس رویکرد بانکها در خدمتگزاری به سرمایه داران و نه تقویت مستضعفان تلقی میشود که به یقین با گسترش عدالت در جامعه دینی همسو نیست.

باز هم تأکید میکنم اصل دغدغه ای که در دولت آقای رییسی برای تقویت جامعه و اصلاح امور و حرکت به سمت رشد و عدالت وجود دارد شایسته تقدیر است اما نگاه تحول آفرین بی واهمه از هیاهوی ذی نفعان نفوذ کرده در هرم قدرت، طرحی عقلایی و متهورانه برای کم نمودن فاصله نظام با آنچه که اهداف اسلام در زمینه اقتصاد و معیشت و محرومیت زدایی و عدالت اجتماعی و ... است لازم دارد و حرف آخر آنکه ورای همه طرحهای خوب و جامع، نیازمند مدیران معتقد و با انگیزه ای در همه رده های اجرایی هستیم تا به بهانه های واهی و از سر ضعف و کاهلی و بی اعتقادی، زمینه انزوا و تعطیلی طرحها و برنامه های سازنده و تمدن آفرین را فراهم نیاورند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درآمدی بر آینده اغتشاشات در ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۴ ب.ظ

فیلم ماجرای نیمروز 1 دانلود و تماشای رایگان | فیلیمو

 

ایران بعد از انقلاب بارها تجربه شورشهای خیابانی و حتی جنگ مسلحانه شهری را داشته که هر یک با مختصاتی ویژه در نهایت به شکست و تغییر وضعیت معارضین انجامید.

اغتشاشات اخیر که از آخر شهریور 1401 آغاز شده متفاوت از همه آشوبهای قبل، با رویکرد شهوانی و جنسی کلید خورد که همچنان جسته و گریخته ادامه دارد.

پیش بینی میشود استمرار وضع موجود، تغییراتی را در آینده کشور رقم خواهد زد که به بعضی از آنها اشاره میگردد:

1- اغتشاشات لااقل تا چهارشنبه آخر سال و نوروز 1402 ادامه خواهد داشت و بعد از آن با توجه به ایام عید و ماه مبارک رمضان موقتا فروکش خواهد کرد. دسیسه دشمن به علاوه سوءتدبیر نهادهای مسئول باعث قبح شکنی از هنجارها و جری شدن تعدادی از جوانهای تربیت یافته فضای مجازی گردیده و آشوبگری را به تفریح آنها بدل ساخته است. با توجه به عدم اقبال عمومی به مطالبات شهوانی این طیف و عدم برخورداری آشوبگران از بدنه اجتماعی، خشونت گرایی و ترور و آسیب زدن به اموال عمومی از طریق حرکتهای موقت چریکی تا مدتها ادامه خواهد داشت و به چیزی شبیه پدیده مانسون تبدیل خواهد شد که صرفا جنبه ویرانگری داشته و دستاورد قابل اعتنایی برای اپوزیسون حاصل نخواهد کرد.

2- نظام در محاسبات خود به اینجا خواهد رسید که بی توجهی به نیازهای غریزی جوانان و الگوبرداری از سیستم آموزشی غرب باعث تربیت جوانان و نوجوانانی شده که هویت خود را در بی هویتی می جویند، میوه کرم خورده فضای فاسد مجازی شده اند و به دلیل فقدان هویت و مسئولیت فردی و اجتماعی و غلیان شهوات جنسی، بالاترین مطالبه آنان در حیطه خشتکشان قرار گرفته و دغدغه ای جز رسیدن به یک تکه گوشت! ندارند. در نهایت با کوتاه تر شدن سالهای آموزش و ایجاد زمینه های ازدواج، درصدی قابل توجه از احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و طغیان جنسی دختران و پسران تحریک شده؛ کاسته خواهد شد.

3- شهر قم که در سالهای بعد از انقلاب به رشدی چهاربرابری رسیده باز هم شاهد رشد فزاینده مهاجرت هموطنان و توسعه بیشتر شهر و استان خواهد بود. فضای آرام و معنوی آن برای مردم جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد قم در آینده ای نه چندان دور به پایتخت رسمی کشور بدل شود. گسترش حریم شهری در نهایت دیوار قم و تهران را به هم متصل خواهد کرد.

4- میزان جذب و استخدام نیروهای مسلح افزایش پیدا میکند که این مسأله در کاهش آمار بیکاری نیز اثر مثبت دارد.

5- اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی نهادهای نظارتی بر زندگی خصوصی مردم به خصوص منتقدان افزایش پیدا خواهد کرد. احتمالا تا مدتها سخن از عدالتخواهی در چارچوب نظام هم به دلیل قرار گرفتن در "برهه حساس کنونی" سرکوب خواهد شد و طبعا بستر مناسب تری برای رشد مخفیانه بعضی تخلفات اقتصادی مثل جریان پتروشیمی میانکاله و... فراهم میشود که البته موقت خواهد بود.

6- آسیب شناسی درباره وجود خلأهای فرهنگی باعث تقویت حرکتهای خودجوش و تازه نفس هنری و فرهنگی در چارچوب انقلاب و رشد و ظهور استعدادهای ناشناس اما بی حاشیه و سالم خواهد گردید. به زودی شاهد روی کار آمدن نسل جدید هنرمندان و تحولی شایان در عرصه آثار و محصولات فرهنگی و عقب رانده شدن طیف سلبریتی خودباخته و وطن فروش خواهیم بود.

7- گفتمان اصیل عدالتخواهی فارغ از برخی سوءاستفاده ها برخاسته از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و ادبیات و دغدغه های رهبری معظم انقلاب است که ریشه ای عمیق در منابع و اندیشه دینی دارد. بازخوانی گفتمان امام و رهبری و تقویت زیرساخت های فکری جریان انقلاب به مرور باعث تقویت باورهای علوی مردم در اقبال به حکمرانی سالم و جامع دینی در همه زمینه های اجتماعی خواهد گردید. به یقین در آینده با معرفی صحیح و کامل آداب و آیین دین در عرصه های اجتماعی و حاکمیتی، امربه معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مترقی دین در اصلاح و رشد جامعه منجر به برجسته سازی قبح همه گناهان اجتماعی از رانت و تبعیض و غارتگری تا بی عفتی و کشف حجاب گردیده و زمینه سالم سازی محیط زندگی و دفع خبائث اجتماعی را فراهم می آورد.

حرف آخر:

سالها همه مسئولان و صاحبان تریبون اعلام نمودند که هدف دشمن در سالهای بعد از جنگ، اندلس سازی ایران برای فروپاشی حاکمیت اسلامی است اما هیچ نهاد و مرکزی برای پیشگیری از ظهور چنین پدیده ای برنامه عمقی و راهبردی نداشت و اغلب شعارها و ادعاها در سطح فعالیتهای روتین و بی تأثیر و روبنایی باقی ماند.

اگر کمی دیگر روند فعالیتهای مخرب دشمن در عرصه های هنری و خبری و فکری ادامه پیدا میکرد امکان ابتلای بخش عمده ای از بدنه نیروهای متدین به پوچی و بی تفاوتی و غوطه ور شدن در شهوات و کسب حرام و... بسیار بالا بود و به معنای واقعی کلمه، ایران به اندلس تبدیل میشد.

بلوای زودهنگام جنبش زیرشکمی معدود جوانان لمپن علاّف و شکم سیر و شهوت پرست با مطالبات مضحکی در سطح سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن جنس مخالف در خیابان فارغ از انحرافی که در جریان مطالبه گری مردم رنج کشیده ایجاد کرد و حتی مورد تمسخر فعالان کهنه کار سیاسی در طیف نهضت آزادی واقع شد، زنگ خطر تکرار دوباره واقعه اندلس را به صورت عینی به صدا درآورد که در نهایت باعث بیدار باش دلسوزان حقیقی انقلاب و رفع برخی آسیبها و بیمه شدن نظام برای سالهای متمادی خواهد گردید. بخش مهمی از وضعیت امروز نتیجه خروج نظام از آموزه های اسلام و خط انقلاب اسلامی است که در بلندمدت با احیای گفتمان عدالت و تسرّی احکام دین در همه اجزای حاکمیت و از بین رفتن فقر و فساد و تبعیض و رانت و تزویر اصلاح خواهد شد. تمدن اسلامی زمانی محقق میشود که رویکرد دینی نظام از حالت کج دار و مریز خارج شده و سبک زندگی اسلامی در دایره صاحبان قدرت و مکنت نهادینه شود.

فتنه به معنای عام به هر نوع امتحان و ابتلای اجتماعی اطلاق میشود. خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که در روز 12 بهمن 57 قبل از سخنرانی امام در جمع سران مبارز انقلاب در مدرسه علوی تهران به منبر رفت و بیانش را با این حدیث شریف امام صادق علیه السلام آغاز کرد:

تمنوا الفتنه، ففیها هِلاک الجبابره و طهارة الارض من الفَسِقَه...

ما  از فتنه های تند روزگار ترسی نداریم که غایت آن به نابودی دشمنان دین و ملت ختم خواهد شد اگر بر سر میثاق ایمانی خویش با خدا استقامت بورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حق نداریم به خودمان ظلم کنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۳۵ ب.ظ

alt

 

طلبه بزرگواری هست از سلسله سادات، دو سه باری است او را پای کلاس درس می بینم. از لهجه اش فهمیدم جنوبی است با این حال محکی زدم ودر مثالی حرفی از خوزستان به میان آوردم و حساسیتش را که دیدم خیالم جمع شد.

بعد کلاس سر صحبت را باز کردم. اهل اهواز بود. کمی که خودمانی شدیم رفتم سر حرف اصلی ام که دوستی دارم خوشتیپ اهل خوزستان کاسب است و حبیب خدا و نجیب و با صفا و حکم برادرم را دارد و...

خیلی زود گرفت منظورم را؛ اما جوابش برایم در خور توجه بود. لبخندی زد و گفت: دو تا دختر داشتم هر دو را دادم به دو تا طلبه!

خدای من! قیافه اش میخورد یا هم سن من یا یکی دو سال بزرگتر باشد.

البته کمی که فکر کردم یادم آمد الان بعضی بچه های هم سن و سال من دارند پدر بزرگ و مادربزرگ می شوند بعضی هایشان بچه هایشان را دارند می فرستند خانه بخت...

پیر شدیم و خبر نداریم. دنیا چقدر زود می گذرد.

آن وقت بعضی ها پا به سن هم که می گذارند زبانشان دراز است و هزار بهانه و عیب جویی روی جوان مردم دارند و گزینه ها را یکی یکی رد میکنند و میرسند سر پیری از زمین و زمان طلبکار می شوند که به ما ظلم شده مجرد مانده ایم و...

طرف، دماغش دودکش کوره آجرپزی است، چشمان قلمبه اش کابوس وحشت و کانون شکنجه مخاطب است. قیافه اش را به هر متهمی نشان بدهی در جا به همه جرایم کرده و ناکرده خود اعتراف می کند. دارد می رود طرف پنجاه سالگی، منتظر است محمدرضا گلزار بیاید خواستگاری اش!

همیشه معنای ظلمتُ نفسی دعای کمیل برایم جای سوال بود. در اسلام علاوه بر حق الله و حق الناس، حق النفس هم داریم. ظلم به خودمان هم حرام است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بلوغ جنسی از بلوغ فکری سبقت میگیرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۵۷ ب.ظ

 هشدار به والدینی که «نوجوان دبستانی» دارند!

 

ایرنا نوشت: "تحقیقات نشان می‌دهد که میانگین سن بلوغ در سراسر جهان کاهش‌یافته است و ازاین‌رو، هر کودکی می‌تواند به بلوغ زودرس مبتلا شود. در حال حاضر با بلوغ زودرس در دانش آموزان کلاس‌های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی، تعداد نوجوانان نسبت به چند دهه گذشته افزایش قابل‌توجهی داشته است. مطالعات نشان می‌دهد که بلوغ زودرس در دختران بیشتر از پسران اتفاق می‌افتد؛ به‌گونه‌ای که از هر 500 تا 100000 دختر، یک نفر دچار بلوغ زودرس می‌شود."

درباره بلوغ زودرس کودکان مطالب متنوعی منتشر گردیده اما آنگونه که از بعضی دوستان فعال در این عرصه شنیده ام، مطالب و آمار غیرقابل انتشار، بدتر از شرایطی است که در گزارش های رسمی اعلام شده است.

فارغ از دعوایی که سر علت ظهور این پدیده نامبارک شکل گرفته اعم از اینکه دسترسی آسان کودکان به فایلها و تصاویر مستهجن را عامل تحریک هورمومن ها و بلوغ زودرس بدانیم یا سبک غلط غذایی و تغییر ذائقه خوراکی در کودک را سرمنشأ بروز این پدیده تلقی کنیم، زنگ خطر در لزوم اصلاح نگرش حاکم بر امور تربیتی و فرهنگی جامعه به صدا درآمده است.

اگر در قدیم (عصر کشاورزی) کودکان به واسطه پذیرش مسئولیت، بزرگ می شدند امروز به واسطه فست فودها و هجمه تصاویر و مطالب پورن به بلوغ جنسی و جسمی رسیده و تبدیل به مردها و زنهای پفیلایی میشوند که سهمشان از رشد خلاصه در ظواهر جسمی است و عمق شخصیتی شان در سطح باقی مانده است.

غرب شاید از این موضوع احساس نگرانی نکند اما در جوامعی که هنجارها و خطوط قرمز اخلاقی همچنان پررنگ و با ارزش است نگرانی ها باید فراتر از دغدغه های فردی و گروهی به برنامه ریزی عملیاتی و اصلاح ساختارهای فرهنگی و آموزشی منجر شود. بلوغ زودرس جنسی زمانی بیشتر باعث نگرانی میشود که متوجه باشیم در اغلب موارد بدون همراهی بلوغ عقلی ایجاد گردیده است. طبعا برنامه ریزی ها باید به سمت فعال سازی خرد و تجربه و قدرت اندیشه دانش آموزان نیز کشانده شود.

در این بین اما نظام آموزشی کشور بر مدار وقت کشی و فرصت سوزی دایر گردیده و وجود دروس زائد و طولانی بودن سالهای تحصیل در مدارس، دانشگاه ها و اضافه شدن مدت دوساله خدمت نظام وظیفه، به علاوه شرایط دشوار اشتغال، باعث افزایش سن ازدواج گردیده است.

غریزه و فطرت هر دو مخلوق خدا هستند و جایگاهی بایسته در منظومه عالم خلقت دارند. همانطور که خوردن و آشامیدن و خوابیدن و دفع مواد زائد بدن از نیازهای طبیعی بشریت است و به هیچ وجه نمیتوان آن را نادیده گرفت، تمایلات جنسی نیز حقیقتی غیرقابل اغماض در وجود انسان است که هدایت آن در مسیر درست، باعث تسکین و وقار و سلامت جامعه می گردد.

اصلاح زیرساختهای فرهنگی جامعه، ضرورت اختصار در دروس آموزشی و کوتاه نمودن سالهای تحصیل و سربازی و بسترسازی مناسب برای اشتغال و ازدواج جوانان را گوشزد می نماید. با اتخاذ سیاستی صحیح میتوان میانگین سن ازدواج را به سنین 21 و 22 سالگی رساند و تا حد زیادی مانع از قبح شکنی نسبت به گناه و ایجاد آرامش روانی در جوانان گردید. ازدواجی که البته باید توام با تعقل و تحقیق و متناسب با شخصیت فکری زوج و خانواده هایشان باشد.

چند روز پیش نیز مطلبی درخصوص مصرف مواد مخدر مانند گل و شیشه در بین کودکان دبستانی منتشر شد که لزوم اشراف و نظارت و دلسوزی بیشتر خانواده ها را در عصر حاکمیت فضای مجازی پررنگ جلوه می دهد. علاوه بر دولت، پدر و مادرها هم باید نگران آینده فرهنگی و تربیتی نسل خود باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنگ در دبستان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۰۱ ب.ظ

photo_2022-10-31_18-53-34_eclf.jpg

 

وقتی فضای مجازی بیشتر از پدر و مادرها روی تربیت فرزندان نقش داشته باشد اوضاع بهتر از این نمی شود.

زمان ما بچه دبستانی می خواست خطایی کند و مثلا کاری یواشکی انجام دهد که نشان بدهد مردی شده و توان شیطنت بزرگانه دارد زور میزد عکس اوشین را گیرمی آورد؛ آن هم با لباس یقه بسته معروف به کیمونو و اصلاح مردانه موی سر که واقعا بیشتر شبیه به یک پسر جوان بود تا دختری جذاب که هوش از سر پسرها ببرد.

الان بچه ها به برکت فضای مجازی و همت فیلترشکن ها به راحتی به جدیدترین فیلمها و کلیپهای مثبت 18 دسترسی دارند که آسیب های فرهنگی آن را شما بهتر از من می دانید. یک نمونه اش همین وضعیت امروز بعضی دانشگاههاست با تعابیر و الفاظ زشت جنسی و آرمان در هم لولیدن یک مشت جوان تحریک شده شهوتی و بی عار که به اقتضای بستر غلط فرهنگی جامعه، یارای ازدواج هم ندارند.

مواد مخدر هم گویا وارد دبستانها شده آنگونه که در تصویر فوق می بینید مقامی مسئول دارد به این معضل و خطرات ناشی از آن اشاره می کند.

مدرسه قرار است محل درس و تربیت باشد آن هم در جامعه ای که حتی قبل از ورود اسلام، مملو از غیرت و شرافت و انسانیت بود. باید پذیرفت آموزش و پرورش ما در امور تربیتی و فرهنگی قصور فراوانی داتشه است. دردناک است که بعضی مسئولان این وزارتخانه، خودشان اقدام به تأسیس مدارس غیرانتفاعی با رویکرد آموزشی و پرورشی سالم و دینی می نمایند مثل مدارس فرهنگ و... در صورتی که این عزیزان سالها بر مصدر قدرت بودند و وظیفه داشتند اگر هنری برای تاسیس مدرسه تراز و سازنده دارند در همین مدارس دولتی تحت مسئولیت و مدیریت خود اعمال نمایند.

حذف دروس زائد و بی خاصیت، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاسها، تربیت محور شدن همه دروس و ایجاد خلاقیت و پرورش نبوغ، پایش معلمان و دبیران و حذف آموزگاران کم کار یا بی اعتقاد، پررنگ سازی فعالیتهای فرهنگی و مذهبی با رویکرد روانشناختی و حساب شده و... از اموری هستند که باید در برنامه های وزارتخانه انسان ساز جمهوری اسلامی بیشتر مورد مداقه قرار بگیرند. بجنبید تا مدارس ما به پایگاه فرهنگی دشمنان دین و میهن تبدیل نشده است.  

photo_2022-10-31_18-53-24_1oyk.jpg

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی کش را رها میکنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۵۷ ب.ظ

همینی که الان داری بهش میگی دانشجو و واسش نوشابه باز میکنی و قربون صدقه ش میری، شیش ماه پیش دانش آموز بود، موی سرش از یه حدی بلندتر میشد میزدی پس کله ش، موبایل حق نداشت بیاره مدرسه، شوخی خرکی میکرد چک ناظمو خورده بود، تاخیر داشت باید با ولی ش می اومد مدرسه ...

یهو واسش دولا راست میشی که تو دیگه دانشجویی، مقدسی، برا خودت کسی هستی، خیلی حالیته و... بعدشم چارتا دختر مینشونی کنارش میخوای جفتک نندازه؟! خب بنده خدا فک کرده خبری شده. یا تو مدرسه یه کم بهشون شخصیت بدین یا تو دانشگاه اینقد بهشون پر و بال ندین.

 

photo_2022-10-28_19-53-47_7nws.jpg

 

photo_2022-10-27_06-47-58_f0e3.jpg

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ساده لوحی یا شتاب در فرار از تجرد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۱۸ ب.ظ

photo_2022-10-24_22-05-55_pvq5.jpg

 

خدای من! کی قرار است بعضی خانمها متوجه شوند فضای مجازی محل امنی برای یافتن خواستگار و ازدواج نیست؟ کی قرار است بیاموزند نباید به راحتی به هر کسی اعتماد کنند و اجازه ورود به حریم خصوصی خود را بدهند؟ بدون شناخت میدانی و تحقیق چگونه می توان به صداقت فردی که اصلا نمی شناسیمش اعتماد کنیم؟ چقدر باید چنین ماجراهایی تکرار شود، حریم ها مخدوش شود، کلاهبرداری و سوءاستفاده صورت بگیرد، سرخوردگی و افسردگی ایجاد شود ... تا یکنفر بفهمد که نباید اینقدر ساده لوح باشد؟!

امروز باز هم خبر دستگیری فردی منتشر شد که با جلب اعتماد خانمها به عنوان خواستگار در فضای مجازی اقدام به دریافت تصاویر خصوصی آنها و اخاذی نموده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته چاه باشی و بگویی نوک قله ام؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۵۰ ب.ظ

                                                   ازبکستان ازدواج فامیلی را ممنوع می‌کند

 

انتخاب اولش اشتباه بود. داماد، غریبه نبود، از راه دور نیامده بود، پسر عموی خودش بود. تازه بعد از عقد فهمید که تفننی مواد میزند، به مادرش چقدر وابسته است و در خانه دست بزن دارد. طلاق گرفت...

از طریق فضای مجازی با کسی آشنا شد که کیلومترها از او دور بود. دل بست. گفت پسر خوبی است، همه چیزمان به هم می آید. ماهها چت کردند. قراری گذاشتند. پسر بعد از صحبت حضوری، ناگهان غیبش زد. چه شد یا چه دید، خدا میداند. مدتی بعد هم دستگیر شد. جرمی داشت که از دختر مخفی نگاه داشته بود....

حالا همین دختر پس از طی دوره افسردگی و سرخوردگی در قامت مشاور دو حرف از دهانش پایین نمی افتد. یکی اینکه آخوندها مقصر این وضع ما دخترها هستند که مانده ایم! دوم اینکه دخترها باید از طریق فضای مجازی برای خود همسر انتخاب کنند. جالب اینکه مدعی هم هست با هر که همکلام شود از طریق حسّ درونی خود میفهمد طرف آدم خوب یا بدی است!!

والّا تو در تشخیص همسری که قوم و خویش خودت و از کودکی هم بازی ات بود هم دچار اشتباه شدی، ضرب شست ازدواج مجازی را هم که خوردی بماند؛ حالا نسخه میپیچی برای دختر مردم که چه بشود؟ خودت لااقل یک راه درست را تا انتها برو بعد به بقیه بگو که پا جای پایت بگذارند...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از خارج، شوهر وارد کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۵۲ ب.ظ

 

بگذارید یکبار دیگر این موضوع را نگاه کنیم.

یک نماینده مجلس که از قضا مسئولیت کمیته یا کمیسیونی پیرامون خانواده و ازدواج و فرزندآوری را برعهده دارد پیشنهاد داده که دختر خانمهای مجرد بالای سی سال که الی ماشاءالله تعدادشان هم زیاد است با جوانان شیعه غیرایرانی علاقمند به ایران ازدواج کنند.

یک عده هم از این فرصت طلایی برای تسویه حساب سیاسی و رو کم کنی جناحی بهره گرفته که آی ی ی ی چه نشسته اید ناموسمان را دارند می دهند دست بیگانه و... !

ازدواج شیعه با شیعه مجاز است و چارچوب مرزهای جغرافیایی در این میان اعتباری ندارد. این بابا می گفت یا نمی گفت جوانانی اعم از مرد و زن از خیل هموطنان خود را دیده ایم که همسری از لبنان یا عراق یا آذربایجان و افغانستان و... گزیده اند و مشغول زندگی شان هستند. پس حرف آقای نماینده سخن تازه ای نیست و صحه بر اتفاقی است که مکرر به وقوع پیوسته است.

اما

نکته دقیقا همین جاست که چرا یک نماینده مجلس که انتظار می رود از نخبگان جامعه باشد و از قضا به فراخور مسئولیتش مطالعه ای در وضعیت بغرنج ازدواج داشته به جای ریشه یابی علت ها و چاره جویی برای رفع موانع، از راه حلی سخن می گوید که حرف تازه ای نبوده و بیان آن در فضای آلوده سیاسی کشور جز ایجاد حاشیه، تبعاتی ندارد؟

یعنی یک نماینده مجلس نمی داند که طولانی بودن سالهای تحصیل و بی فایده بودن بعضی دروس، طولانی بودن مدت بیگاری در نظام وظیفه، فقر یا احساس فقر در جوانها، معضلات فرهنگی ناشی از تبلیغ سبک مصرف زدگی و طغیان روح زیاده طلبی و فرار از ساده زیستی و... بخشی از علل تأخیر در امر ازدواج و فرزند آوری است؟ که البته دود آن بیشتر از همه در چشم دختران جوان می رود؛ چه اینکه امروز اغلب پسران پا به سن گذاشته یا حتی مردان میان سالی که از همسر خود جدا شده یا جدا مانده اند نیز دنبال ازدواج با همسرانی بسیار جوان تر از خود و زیر سی سال هستند.

او باید با استفاده از جایگاه خویش در خانه ملت، درصدد تغییر نظام آموزش، تغییر نظام وظیفه عمومی، اصلاح ساختارهای فرهنگی جامعه، زدودن فقر، تقویت باورهای معنوی و... باشد نه این که با بیان سخنی غیرضروری و سطحی از خودش و رسالت سنگینی که بر دوش دارد رفع تکلیف نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج یا استثمار؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۴ ق.ظ

 

پیرمرد می گفت: همسری می خواهم، جوان، سر حال، خوش قیافه، خوش اندام، مهربان باشد. همراهم سفر بیاید. کارهای خانه را درست  انجام بدهد. در آشپزی مهارت داشته باشد. با فرزندان من که البته بزرگ شده اند خوب تا کند. به این که همسر دیگری دارم کار نداشته باشد. بچه نداشته باشد و نخواهد و... زن زندگی باشد.

عقد را دائم نمی بندم، باشد موقت تا اگر خوشم آمد ادامه دهم و تمدید کنم؛ اگرم نه، نه. مهریه هم نمی دهم جز مبلغ اندکی که کار شرعاً درست در بیاید...

اینکه بعضی خانمها از ازدواج با مرد مسن قصد سوءاستفاده مالی دارند حرف درستی است و مرد باید موقع انتخاب، تحقیق و تأمل بیشتر و دقیق تری داشته باشد نه این که زن را اسیر و بدبخت و دستمالی دورانداختنی و ذلیل و بی شخصیت بخواهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نگذاریم بچه هایمان منفجر شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۴:۱۳ ب.ظ

16cb4bfc-adde-4998-b665-94fd12879a8c_iuzc.jpg

 

داشتم از آقا هم ناامید می شدم! که دیروز در بیانشان این جمله را به کار برد: دروس بی فایده را حذف کنید.

کسی به فکر جوانها نیست. کسی به نیازهای غریزی و فطری شان، آن چه که اقتضای خلقتشان است و خدا در طبعشان قرار داده توجه ندارد. درکی از نیاز واقعی جوان دیده نمیشود.

زمان ما اگر نوجوانی شیطنتش گل می کرد، نهایت تصویر مبتذلی که دم دستش بود، عکس اوشین بود که با لباس یقه بسته کیمونو و موهای پسرانه، روی بعضی جا سوییچی های ممنوعه منتشر می شد. الان طرف کلمه ای مقدس را هم در موتور جستجوگر بزند دهها تصویر از ناکجا آباد بدن انسان جلوی چشمش رژه می رود.

خدا رحمت کند مرحوم هاشمی شاهرودی را چند سال قبل در روز هفتم تیر که به نام قوه قضا ثبت شده، بازدیدی سرزده از سیمای ضرغامی داشت. ظهر بود و اجرای شبکه یک را همشهری ما هرمز شجاعی مهر برعهده داشت و خانم دیگری که اتفاقا در پخش مستقیم هم بینشان بگو مگویی شد که کدام یک مجری اصلی برنامه است؛ بماند.

برنامه خانواده بود و مرحوم شاهرودی سر بحث را پیچاند به سمت اصالت تشکیل خانواده.

لب کلامش این بود: نظام آموزش ما راهی غلط را طی می کند و مطابق اسلام نیست؛ نه فقط از لحاظ سنخیت متون آموزشی و تربیتی با دین؛

طولانی بودن سالهای تحصیل، اینکه انسان دوازده سال که خودش عمری است را بگذارند تازه بشود دیپلم که نه چیز خاصی بلد است و نه مدرکش کارآیی دارد؛ بعد چند سال بنشیند برای کارشناسی و ارشد و برود دو سالی علّافی در سربازی و بیاید تازه بگردد دنبال بازار کار که اگر جور شد سراغی از ازدواج بگیرد، می شود چند سال؟! سنش شده است حدود سی.

چند سال است که به سن بلوغ رسیده؟ غلیان های درونی اش را چطور کنترل کند؟ بماند که به برکت طغیان تصاویر و روابط آزاد، سن بلوغ هم کاهش پیدا کرده. آن وقت انتظار داریم شهامت گناه در او ایجاد نشود؟

حکومتی که وظیفه دارد زمینه گناه را با اجباری کردن حجاب و مقابله با مظاهر شهوت و ... از بین ببرد چرا باید از این مهم غافل باشد؟

چقدر از دروس سالهای تحصیل غیرضروری و بی فایده اند و حذف یا تلخیصشان می تواند به کوتاه شدن دوره آموزش منجر شود؟ و نیز با کوتاه سازی دوره سربازی، جوان را تا حد بیشتری از تمایل به گناه دور نگاه داشت و زمینه تشکیل خانواده ای جوان و شاداب که نتیجه آن سلامت جامعه است را تقویت نمود؟

چرا کسی به فکر نیازهای خدادادی جوانها نیست؟ شما کیلومترها مطلب اسلامی و معنوی در ذهن انسان بریزید؛ اما نیازهای طبیعی او را نادیده بگیرید، بستر تجرّی و طغیانش را فراهم کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فکری به حال عزب ها کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۹:۲۵ ق.ظ

فیلم سینمایی زیر درخت هلو

 

پیش از آن که به جهاد فرزندآوری نیاز داشته باشیم به جهاد برای ازدواج نیاز داریم. چند روز پیش استوری این قلم در توصیه به بعضی از خواهرانی که احساس می کنند از سن ازدواجشان گذشته و به اشتباه در فضای مجازی خود را به در و دیوار می کوبند باعث رنجش خاطر تعدادی از خانواده ها شد که زود حذف گردید. محتوای توصیه این بود که این معدود خواهران ما سرمایه نجابت خویش را در بستر بی رحم و اغواگر مجازی به حراج پوزخند ترحّم دیگران نگذارند که جز تحقیر و حس شکست دوباره و له شدن شخصیت و تحریک دلهای بیمار و ذهنهای آلوده، دستاوردی برای خود و جامعه به همراه نخواهند داشت. به هر بهانه ای و با هر کسی ولو ظاهرالصلاح وارد آشنایی و چت و گفتگوی صمیمانه نشوند.

خدا نیامرزد کسانی که انقلاب اسلامی را منهای پیوست فرهنگی ملازم فطرت انسانی، به نظام مطوّل آموزش برخاسته از فرآیند تربیتی غرب سپرده و فرهنگ لذت جوی خودکامه خارج از دین را بر پیکره حیات جامعه دینی تزریق نمودند.

سن ازدواج به هر دلیل بالا رفت و نیازهای فطری و تکاملی بشر نادیده گرفته شد. این پدیده ناگوار، فشار روانی سنگینی را بر گرده بعضی جوانان به خصوص دختران و خانواده هایشان تحمیل کرده است. امروز حتی با لشکری از دختران دهه پنجاهی طرف هستیم که همچنان در عذاب دوره تجرد باقی مانده و آسیبهای فراوان روانی را متحمل می شوند؛ چرا که گاه دیگر امیدی به تحقق ازدواج در شرایط نزدیک به ایده آل را هم ندارند.

مواجهه بی پرده با خیل متنوع اشخاص از جنس مخالف در فضای رسانه و اجتماع، دایره سلایق و میل جوانان را تنگ تر و عبور از ممیزی های آنها را دشوارتر ساخت و...

بررسی علل ظهور چالش تأخیر در ازدواج و عوارض غیرقابل جبران آن در این مقال نمی گنجد؛ اما درک این واقعیت تلخ اجتماعی باید دلسوزان جامعه را به تکاپوی بیشتر برای نجات از این معضل آزار دهنده وا دارد.

در کمتر خانواده ای می توان با قطعیت مدعی شد که دختری پا به سن گذاشته و مجرد حضور ندارد. باز هم تأکید می کنم که شناخت علت بروز این انفاق در جای خود مهم و لازم به بررسی است. مثلا بعضی از خواهران مذهبی ما به صرف مطالعه آثار مرتبط با خاطرات یک شهید به روایت همسر، جوّگیر شده و منتظرند خواستگاری در قامت همت و باکری قدم رنجه نموده و زنگ خانه شان را به صدا در آورد و این انتظار بیهوده و ملال آور در نهایت جز اتلاف عمر و جوانی شان حاصلی ندارد. علت تأخیر در ازدواج ممکن است به فراخور افراد، متنوع و متفاوت باشد؛ اما عین بی غیرتی و بی عاری و بی خاصیتی است اگر در پیرامون خود قادر به معرفی و تشویق مجردها برای سر و سامان گرفتن و تشکیل خانواده باشیم و ساده از کنارش بگذریم.

وجود حکومت دینی یا شبه دینی از ما رفع تکلیف نمی کند که فقدان یک اتاق فکر متمرکز تسهیل گر امر ازدواج و مصلح قوانین غیرانسانی جاری در فرآیند سالهای تحصیل و سربازی را با فعالیت فرهنگی و اجتماعی خداپسندانه در مسیر تشویق جوانان و واسطه گری امر خیر به خصوص برای پسران و دختران مجرد پا به سن گذاشته جبران نکنیم. آن سامانه پرهیاهو و هزینه بر ازدواج که توسط سازمان تبلیغات راه اندازی شده هم که به درد عمه شان می خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید محمد بلباسی(2)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۱۵ ب.ظ

همان اول که خانواده شان پا پیش گذاشتند کاملاً مشخص بود که بسیار مذهبی تر از ما هستند. محمد، پدر و مادرش در گفتار و رفتار خود تلاش داشتند به گونه ای از سبک زندگی دینی پیروی کنند که حتی مستحبات و اموری که شاید از نظر عده ای کم اهمیت باشد را نیز حسابی مورد توجه قرار بدهند.

محمد دائم الوضو بود. یک بار ندیدم بخواهد تنبلی کند یا از سرمای هوا بترسد و بهانه بیاورد که وضو نگیرد. با وضو بیرون می رفت. با وضو کار می کرد. با وضو بازی و شوخی می کرد. با وضو می خوابید.

نماز اول وقت خیلی برایش اهمیت داشت. در هر شرایطی، کار و حرف و برنامه اش را نیمه تمام می گذاشت و به سمت نماز می شتافت.

روزش را هر صبح با قرآن شروع می کرد و با تلاوت آیات قرآن به اتمام می رساند. به این جور کارها خیلی مقیّد بود؛ اما جالب است بدانید هیچ وقت هیچ نظر و عقیده و کاری که مطلوب خودش بود را به من تحمیل نکرد. من دختری پانزده ساله و کم تجربه بودم. به مرور با محبتی که بین مان حکمفرما بود من هم از رفتارهایش چیزی یاد می گرفتم و تکرار می کردم.

او به جای امر و نهی مستقیم، دست مرا گرفت و قدم به قدم بالا برد و به سمت کمال نزدیک کرد. من، دختری کم سن و سال که در خانه پدری اش دست به سیاه و سفید نزده بود و همه چیز برایش مهیا بود، پا به پای محمد، رشد کردم و آموختم که همسری مهربان و مادری دلسوز و پرتلاش باشم و بدانم که باید خود و فرزندانم را به سمت قله زیبایی ها در بلندای رضایت الهی، نزدیک و نزدیک تر کنم. یاد گرفتم که زندگی یعنی حرکت، نه سکون. محمد داشت می دوید و من هم باید یاد می گرفتم کاری کنم که از قافله دوستان خدا جا نمانم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوانین ما ضد ازدواج است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۳۲ ق.ظ

                                                   قوانین ما ضد ازدواج است

 

به نقل از مهر، امیرحسین بانکی‌پور در برنامه «بدون توقف» در پاسخ به این سؤال که حاکمیت نسبت به روابط دختر و پسر چقدر مسؤلیت دارد، گفت: ما بیشتر در حد شعارها باقی ماندیم، ولی یک راهکار مشخصی باید داشته باشیم، نظام آموزشی ما در یک فضای علمی بدون مهارت جلو می‌رود، الان موج سوم دانشگاه‌ها، دانشگاه‌های مهارت‌محور است، اما ما فقط مدرک‌گرایی را در جوان‌ها بالا بردیم که همین باعث می‌شود ازدواج‌شان به تأخیر افتاده و نیازشان را با ارتباط جبران کنند. ما اول باید یک استراتژی درستی نسبت به جوان‌هایمان داشته باشیم، چون استراتژی غلطی که در حاکمیت داشتیم این بود که سن ازدواج باید در جوانان بالا برود.

وی تأکید کرد: من این را محکم می‌گویم این در حاکمیت بود، تا ۲۰ سال پیش کل برنامه‌ریزی‌ها در راستای بالا بردن سن ازدواج بود، لذا دوره‌های آموزشی طولانی‌تر را بیشتر دوست داشتند تا جوان دیرتر ازدواج کند، بنده زمان مرحوم رفسنجانی در کمیته آموزش و پرورش شورای انقلاب فرهنگی بودم معاون برنامه‌ریزی آقای رفسنجانی یک نامه با ایشان نوشت و اعلام کرد که آقا این نظام متوسطه آن زمان که تازه پیش‌دانشگاهی وارد آن شده بود، خلاف اهداف توسعه است، آقای رفسنجانی نامه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع داد و آمد به کمیته ما، ما معاون برنامه و بودجه را خواستیم، به کارشناس‌شان گفتیم اینکه ما یک سال از آموزش و پرورش کم کردیم که خوب است، شما که همیشه از بودجه آموزش و پرورش می‌نالیدین اینکه یک سال زودتر دیپلم بگیرند که بهتر است گفت ضربه‌ای که به ما زدید بیشتر از این حرف‌هاست، وقتی یک‌سال زودتر دیپلم بگیرند، یک‌سال زودتر سربازی می‌روند و ازدواج می‌کنند و این مغایر با اهداف توسعه است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه آنها با این برنامه جلو رفتند، اظهار کرد: خوب وقتی سن ازدواج بالا برود جوان مجبور می‌شود وارد فضای ارتباط شود، همین آقایانی که این بلا را سر جوانان آوردند در دوره‌ای که دو میلیون و ۱۰۰ هزار دختر بالای ۳۰ سال ازدواج نکرده داریم شعار می‌دهند مواظب ازدواج کودکان باشیم، ما الان مشکل‌مان ازدواج کودکان است یا ازدواج این دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر، چرا آدرس غلط می‌دهید این آقایان الان هم خجالت نمی‌کشند، وقتی ازدواج را سخت می‌کنند و سن ازدواج را بالا می‌برند خوب طبیعی است که این رابطه‌ها پیش بیاید. حق طبیعی هر جوانی است که در سنی که نیاز دارد بتواند ازدواج کند، چرا می‌ترسیم این حرف‌ها را بزنیم، چطور رابطه با جنس مقابل را می‌پذیریم اما ازدواج خلاف روشنفکری است، مسیر ارتباط را باز می‌کنیم مسیر ازدواج را می‌بندیم، اگر می‌خواهیم جوان در وقت نیازش ازدواج کند باید به هنرستان‌ها بیشتر بپردازیم، باید مدرک‌گرایی را کم کنیم، مهارت‌آموزی را در دانشگاه‌ها تقویت کنیم، شرایط ازدواج یک دانشجوی متأهل را فراهم کنیم، محدودیت‌های قانونی یک دانشجوی متأهل نباید مثل یک دانشجوی مجرد باشد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم یادآور شد: اما برای ما این جور نیست، قوانین ما ضد ازدواج است، بروید جزء جزء قوانین را نگاه کنید، آن زمانی که داشتند روی کنترل جمعیت کار می‌کردند حساب شده مسیر جامعه را به سمتی بردند که ازدواج دیرتر صورت بگیرد، بعد هم فریاد می‌زنند که چرا دختر و پسرها رابطه دارند، چرا فساد جامعه را گرفته، خوب طبیعی است که وقتی راه حلال را ببندید راه حرام باز شود. باید شرایط ازدواج را آسان کنیم، از هیچ کسی نترسیم، ما باید ازدواج ۲۰ ساله‌ها را الگو کنیم، شعار ازدواج ۲۰ ساله‌ها یک شعار واقعی است که ما باید بدهیم، منتهی کسی که ازدواج می‌کند باید به بلوغ عقلی و اجتماعی هم برسد، بلوغ جنسی کافی نیست، باید نظام تربیتی مدارس ما در جهت آموزش مهارت‌های زندگی باشد.

بانکی‌پور در پاسخ به این مطلب که «نظام آموزشی با اولویت دادن به رشته‌های کار و دانش و فنی، حرفه‌ای می‌تواند متخصصانی پرورش دهد که آماده تشکیل خانواده‌اند» عنوان کرد: مسائل اجتماعی شبکه‌ای با هم مرتبطند، وقتی که جوان شغل داشته و سرش شلوغ باشد دیگر سراغ ارتباط نمی‌رود، در واقع یکی از راه‌های شکستن ارتباط همین است که سرش را شلوغ کند ولی جوان ما که صبح تا شب بیکار نشسته در این ارتباط سُر می‌خورد. با کاهش سن ازدواج مشکل اشتغال را هم حل می‌کنیم، چون جوانان مسؤلیت‌پذیرتر می‌شوند. مشکل اشتغال این است که سن مناسب ورود به اشتغال‌مان بالا رفته وقتی شما در ۲۵ سالگی می‌خواهی وارد بازار کار شوی توقعت بالاست، هر شغلی را در شأن خودت نمی‌دانی، کار هم بلد نیستی، کدام صاحبکاری جرأت دارد تو را به کار بگیرد، اما اگر نوجوان ۱۶ ساله بخواهد کار کند، هم توقعی ندارد و هم حاضر است با حقوق کم کار کند تا کار یاد بگیرد، اگر سرش هم داد بکشند ناراحت نمی‌شود و بدنش هم به کار کردن عادت کرده و شکل می‌گیرد، جوانی که قرار باشد ۲۰ ساله ازدواج کند از ۱۷ سالگی خانواده به کار درگیرش می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه نظام تربیتی ما باید به سمتی برود که بلوغ عقلی و اجتماعی جوانان را بالا ببرد، تصریح کرد: الان ذهن بچه‌های ما پر از فرمول ریاضی و فیزیک و شیمی است، اما مهارت حل مشکل ندارند، در این نظام آموزشی یک نیمکره مغزی بیشتر فعال نیست، جوان در ۲۰ سالگی که هیچ در ۲۸ سالگی هم بلد نیست زندگی کند، چون یادش ندادیم باید یکی از برنامه‌های آموزش و پرورش از اول ابتدایی آموزش مهارت‌های زندگی باشد، نه اینکه درس مدیریت خانواده را در سال دوازدهم بگذاریم که بچه‌ها کنکور دارند و اصلاً لای کتاب را باز نمی‌کنند.

این کارشناس مسائل خانواده در پایان در پاسخ به این سؤال که کسی که درگیری عاطفی پیدا کرده الان باید چکار کند، گفت: در درجه اول باید افراد امین خانواده را در جریان بگذارد، بعد یک مشاور با تجربه پیدا کند، اگر مشکلی هم پیش آمده در هر مرحله بیدار شود بهتر از فرداست، پس تا دیر نشده یک مشاور خبره پیدا کند تا او تشخیص دهد طرف مقابلش فرد شایسته‌ای هست یا نیست، این شایستگی را خود فرد نمی‌تواند تشخیص دهد چون عقل و احساسش درگیر است، قطعاً نمی‌شود یک شبه عشقی که مدتهاست در وجود شماست از بین برود، لذا شرایط سختی دارید، آن مشاور بررسی می‌کند که رسیدن شما هزینه کمتری دارد یا جدایی‌تان، گاهی مشاور به این نتیجه می‌رسد باید به هم برسید، او اول از نظر بینشی ذهن شما را قوی می‌کند، بعد نسبت به آثار و عواقب این مسئله شما را آگاه می‌کند، شما هم باید از نظر عاطفی خودتان را غنی کنید خیلی اوقات دلیل وابستگی ضعف‌های عاطفی است که باید جایگزین‌های عاطفی قوی پیدا کرد، از نظر رفتاری نیز باید هر رابطه دیداری و شنیداری را قطع کرده و سود و زیان‌های فرد و رابطه را برای خودتان بررسی کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قتل دختر تالشی از نگاهی دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷ ب.ظ

خیلی از آنهایی که در حال محکوم کردن جنایت هولناک یک مرد تالشی در قتل فجیع دختر سیزده یا چهارده ساله اش هستند اگر همان پدر اجازه ازدواج دختر با پسر مورد علاقه اش را می داد او را به خاطر رضایت به ازدواج زود رس فرزند و احیانا مقوله کودک همسری و ... زیر سوال می بردند!

جامعه ما از فرهنگ برآمده از جوّسازی های رسانه ای رنج می برد. فرهنگی تحمیلی و پوچ که ارتباط نامشروع نوجوانان را مصداق آزادی می داند اما ازدواج رسمی آنها را زیر سوال می برد. فرهنگی تقلبی و به دور از اصالت که با موج نیشخندهای حاصل از هجو و تهمت و تمسخر مردمان گیلان زمین، انگ تلخ بی غیرتی را بر پیکره روان مردم خونگرم این دیار پاک نشانده و مردان غیور دیار میرزا را برای چند لحظه خنده و مجلس گرمی بیشتر، سوژه لطیفه های زمخت و غیرانسانی قرار داده است.

پدری که دختر نوجوان خود را متأثر از فرهنگ بی مبالاتی صادر شده از غرب، فریب خورده و بازیچه دیگری می بیند و می داند اگر او را به ازدواج سوق دهد مورد شماتت مردم واقع می شود و اگر در قبال این رابطه نامشروع سکوت پیشه کند، غیرتش را هدف تمسخر هموطنانش می یابد بیشتر در معرض ارتکاب رفتاری جنون آمیز و به دور از عقل قرار می گیرد.

یاد بگیریم برای هموطنان و اقوام مختلف کشورمان جوک نسازیم و روح و روانشان را دستمایه هجو و تحقیر قرار ندهیم.

یاد بگیریم به احکام اسلام و سنت های اجتماعی احترام بگذاریم و به جای آنکه بی مبالاتی و خودباختگی در مقابل فرهنگ مهاجم غرب را افتخار بدانیم آموزه های اخلاقی دین در اهمیت خانواده –اعم از پایبندی به حریم خانواده و ضرورت تشکیل خانواده- را ترویج نماییم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج مجدد، موقت و هیاهوی این روزها!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۲۱ ب.ظ

ازدواج مجدد به معنای چند همسری برای مردان امر جائزی است. البته چند همسری آداب و احکامی دارد که مهم ترین آن رعایت اصل عدالت است.

این نکته را هم نباید از نظر دور نگاه داشت که با توجه به شرط قید شده در دفترخانه (سند ازدواج)، مرد برای اختیار همسر دوم نیازمند جلب رضایت و اجازه همسر اول است و گرنه زن حق طلاق خواهد داشت. بنابراین رعایت این شرط منجر به حفظ حقوق و شئون بانوان می شود.

شخصاً با توجه به مشغله ذهنی زیاد حتی اگر از تمکن مالی بالایی برخوردار باشم نیز هیچ گاه توانایی اداره زندگی دیگری را در خود نمی بینم؛ اما اگر کسی شرایط مادی و معنوی لازم برای چند همسری را دارا بود و توانست موافقت همسر اول خود را نیز جلب کند نمی توان مانعش شد.

آنچه به مقام معظم رهبری در این خصوص منتسب است عدم اعتقاد به استحباب چند همسری است و نه منع آن.

به چشم خود شاهد بوده ام که بعضی خانم ها (که البته تعدادشان زیاد نیست) بنا بر تشخیص و نگرش خود اجازه اختیار همسر دوم را به شوهر خود داده اند و به لطف خدا زندگی خوب و موفقی را هم دارا هستند. نوش جانشان؛ کسی نباید در این باره تعرضی به شخصیت و آبروی این دست از هموطنانمان داشته باشد.

جناب دکتر فیاض هم که به نوشته هایشان علاقمند هستم یکهو از کوره در رفت و بی هیچ مدرک و سندی مدعی شد که چون صیغه بازی در قم فراوان است پس این مساله باعث رواج فاحشه گری شده است!

این ادعا هیچ پشتوانه پژوهشی ندارد و نوع گفتار و ادبیات به کار رفته، قرینه ای بر عصبانیت و حرص احتمالی گوینده از ماجرا و موضوع دیگری است.

هفده هجده سال است که در قم ساکن هستم و به اقتضای بعضی فعالیت های فرهنگی به استان های مختلف کشور سفر داشته و به طور مستقیم با مردم مواجه شده ام.

در قم قطعا عده ای بنا بر نیازهای جنسی یا عاطفی و ... اهل ازدواج موقت هستند اما مگر در شهرها و استان های دیگر، چنین مواردی موجود نیست؟ ازدواج موقت یک اصل شرعی برای کنترل غرایز و گرایشات شهوانی است و چارچوب تعریف شده ای به منظور حفظ کیان خانواده ها و حرمت و حقوق افراد و جامعه دارد که متأسفانه بی توجهی به آن موجب روی آوردن به روابط ناسالم و غیرشرعی و بزهکاری اخلاقی شده و حریم خانواده ها را خدشه دار نموده است. 

تشرّع با توجه به ضوابط و قواعد آن بهتر از فساد و بی مبالاتی است.

در این هفده هجده سالی که در قم هستم متوجه نشده ام که بحث ازدواج موقت یا حتی روسپی گری در این شهر معضلی پررنگ تر و پیچیده تر از سایر نقاط کشور باشد. جناب فیاض کمی شلوغش کرده است. با این حال توصیه می کنم ایشان با توجه به تخصصی که در رشته جامعه شناسی دارد پژوهشی را با موضوع عوارض، لوازم و تبعات ازدواج موقت و مقایسه آن با فاحشه گری داشته باشد که لااقل حرف هایی مستندتر در این باره به زبان بیاورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استاندار و فیلم مبتذل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۵۸ ق.ظ

فیلمی پخش شد از ارتباط جنسی استاندار سابق یکی از نقاط کشور با یک زن جوان و سر و صدا بلند کرد.

یک سایت محلی توضیح داد که این مسئول در رفت و آمدهای خود به تهران با خانم کارمندی آشنا شده و بر اساس شرع، او را به عقد موقت خود درآورده و خانه ای در تهران برایش اجاره کرده و بعد توسط یک تیم جاسوسی! با توسل به تصاویر این فیلم دعوت به فعالیت بر ضد نظام گردید و نپذیرفت و ...

ما که وظیفه داریم حمل بر صحت نموده و این نوع ارتباط را در وهله نخست مشروع تلقی نماییم، بحثی نیست.

انتشار تصاویر از ارتباط جنسی حتی اگر زنای محصنه باشد باز هم رفتاری غلط و نامشروع است، بحثی نیست.

اما

گویا لازم است حقوق ودرآمد مسئولین کمی کاهش پیدا کند. مردم در تأمین هزینه زندگی معمول خودشان هم مانده اند. وضع مسئولین چرا اینقدر خوب است که هوس می کنند شلوارشان چند تا شده، به راحتی خانه ای دیگر در شهری بزرگ اجاره کرده و ...؟!!

دوم این که ظاهرا مسأله ارتباطات مشروع بعضی مدیران در حال افزایش است و طبیعتا تله گذاری ها و اخاذی ها و پرستو بازی ها هم در این زمینه گسترش پیدا می کند. خوب است نهادهای امنیتی یا مسئولان را وادار به سفت نمودن بند تنبانشان کنند و یا لااقل مواظب رواج دام گذاری ها باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قرض الحسنه و زن دوم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۳۸ ب.ظ

یک صندوق قرض الحسنه ورشکست شده بود؛ عده ای گفتند: دیدید! بدون ربا و نزول و کارمزد و ... نمی شود بانک داری کرد؟ 

مشکل اما جای دیگری بود. متولیان صندوق اگر همه موجودی را به گردش وام نینداخته و بخشی را طبق روال، سرمایه گذاری می کردند، چنین نمی شد و ...

موضوع قتل همسر دوم نجفی، فارغ از مجموعه حواشی آن، دستاویزی شد برای عده ای که بگویند: پس ازدواج مجدد اشتباه ست و ...

بگذارید اول توضیح بدهم که بنده بنا بر شرایط شغلی، روحی و ... ازدواج مجدد را بر خودم حرام می دانم. این را همین اول گفتم که کسی دنبال حاشیه سازی نباشد. البته این نسخه را به دیگران تجویز نمی کنم.

از نظر اسلام مردی که شرایط روحی و مالی و شخصیتی و خانوادگی لازم را برای ازدواج مجدد داراست می تواند چند همسر را اختیار کند. این چند همسری در صورتی که مقدمات عدل و عقل آن رعایت شود، با توجه به خیل بانوان مسن و مطلقه و بیوه و ... و آمار تکان دهنده تجرد نسوان، راه علاجی برای رفع یکی از معضلات دردناک اجتماعی است.

من افرادی رامی شناسم که با رضایت همسر اول و با توجه به بضاعت مالی و توان روحی خود اقدام به ازدواج مجدد نموده و بسیار زندگی شیرین و موفقی هم دارند.

نه با یک خطا نه با یک درخشش، حکم کلی ندهیم. افراد و شرایطشان با هم تفاوت دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا