اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

گفتاری منتشر نشده از آیت الله جوادی درباره سقوط هواپیما!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۱۱ ق.ظ


آیت الله جوادی آملی استاد برجسته حوزه در جمع طلاب حوزه علمیه دماوند، علت وقوع حوادثی مانند سقوط هواپیما را جهل و بی عرضگی دانست.

یکی از طلاب حاضر در جمع با توجه به حذف این بخش از گفتار ایشان از سایت معظم له، متن کامل درس اخلاق آیت الله جوادی را در اختیار" اشک آتش" قرار داد. ایشان در قسمتی از سخنان خود فرمود:

...ائمه فرمودند اوّلین روز جهل کسی این است که بگوید من فارغ‌التحصیلم «مَن قال» کسی که بگوید «فقد اُصیب مقاتله» آن جایی که اگر تیر بخورد بمیرد تیر خورد به فعل ماضی تعبیر کرد آدم دهن باز می‌کند می‌گوید من فارغ‌التحصیلم؟! تا نفس می‌کشی درس بخوان یا درس بگو یا کتاب بنویس یا کتاب بخوان در کنار اجرا. اختصاصی به حوزه و دانشگاه ندارد خدا هم خدای همه است ما فقط باید بنشینیم غصّه بخوریم که فلان جا حادثه‌ای پیش آمده سی نفر شهید شدند کُشته شدند خب این قطعات صادر کردن یک عُرضه می‌خواهد ما تا چه وقت بنشینیم بگوییم تحریم هستیم؟! این خیلی سواد نمی‌خواهد مگر آن طرف آب قبلاً ریشهٴ علمی داشتند آن وقتی که ایران بود و فضایل علمی بود و تمدّن ایرانی بود که آن‌جا بیابان بود ما منتظر تحریمیم یعنی چه؟ یعنی بی‌عُرضگی علم را چه کسی باید عطا کند فرمود علم به دست من است کلید به دست من است «بیده مقالید السماوات و الأرض» ما چه وقت رفتیم مطالعه کردیم دقت کردیم به جایی نرسیدیم؟! هم شیخ انصاری شدن آسان است, هم مبتکر و فناوری آسان است این عزیزان همین شهید شهریاری(رضوان الله علیه) این سال‌ها مرتب می‌آمد یک مسئله‌ای داشت فوراً از دانشگاه می‌آمد دماوند مسئله‌اش را سؤال می‌کرد می‌رفت ما که نمی‌دانستیم ایشان در هسته‌ای این‌قدر فعال است اصرار هم داشت که در همین حسینیه بیاید نماز عید فطرش را بخواند هر مسئله‌ای داشت مرتب از تهران می‌آمد این‌جا مسئله‌اش را سؤال می‌کرد می‌رفت, پس می‌شود آدم این‌طور باشد هم خوی، خوی شهادت باشد هم آدم باسواد باشد الآن راه باز است.

ما فقط باید بنشینیم غصه بخوریم چون قطعات نداریم ساختن هواپیما اینکه دیگر ملکوت نیست ساختن هواپیمای مدرن, کار افراد باسواد متوسط است فرمود یک مقدار شما جلوتر بروید ما یادتان می‌دهیم ﴿عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ فرمود من معلّمم شما که از ما نخواستید یا به فکر اختلاس بودید یا به فکر راه بستن...

خب حالا آنهایی که این هواپیما را ساختند ما را تحریم کردند ما منتظر باشیم که چه وقت این تحریم باز می‌شود این عجز نیست؟! این جهل نیست؟!

متن کامل سخنرانی آیت الله جوادی آملی را در ادامه مطلب بخوانید:

                                          

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ما در هر بخشی که هستیم تا آن‌جا که ممکن است باید پیشرفت کنیم راه فراوان است وسیع و باز است جلوی کسی را هم نگرفتند اما این معنا را ما بدانیم عوامی, سواد ندارد مصلحت نیست و باسواد شدن هم گناه کبیره نیست و اوّلین روز جهل ما چه جهل حوزوی و چه جهل دانشگاهی آن وقتی است که ائمه فرمودند اوّلین روز جهل کسی این است که بگوید من فارغ‌التحصیلم «مَن قال» کسی که بگوید «فقد اُصیب مقاتله» آن جایی که اگر تیر بخورد بمیرد تیر خورد به فعل ماضی تعبیر کرد آدم دهن باز می‌کند می‌گوید من فارغ‌التحصیلم؟! تا نفس می‌کشی درس بخوان یا درس بگو یا کتاب بنویس یا کتاب بخوان در کنار اجرا. اختصاصی به حوزه و دانشگاه ندارد خدا هم خدای همه است ما فقط باید بنشینیم غصّه بخوریم که فلان جا حادثه‌ای پیش آمده سی نفر شهید شدند کُشته شدند خب این قطعات صادر کردن یک عُرضه می‌خواهد ما تا چه وقت بنشینیم بگوییم تحریم هستیم؟! این خیلی سواد نمی‌خواهد مگر آن طرف آب قبلاً ریشهٴ علمی داشتند آن وقتی که ایران بود و فضایل علمی بود و تمدّن ایرانی بود که آن‌جا بیابان بود ما منتظر تحریمیم یعنی چه؟ یعنی بی‌عُرضگی علم را چه کسی باید عطا کند فرمود علم به دست من است کلید به دست من است «بیده مقالید السماوات و الأرض» ما چه وقت رفتیم مطالعه کردیم دقت کردیم به جایی نرسیدیم؟! هم شیخ انصاری شدن آسان است, هم مبتکر و فناوری آسان است این عزیزان همین شهید شهریاری(رضوان الله علیه) این سال‌ها مرتب می‌آمد یک مسئله‌ای داشت فوراً از دانشگاه می‌آمد دماوند مسئله‌اش را سؤال می‌کرد می‌رفت ما که نمی‌دانستیم ایشان در هسته‌ای این‌قدر فعال است اصرار هم داشت که در همین حسینیه بیاید نماز عید فطرش را بخواند هر مسئله‌ای داشت مرتب از تهران می‌آمد این‌جا مسئله‌اش را سؤال می‌کرد می‌رفت, پس می‌شود آدم این‌طور باشد هم خوی، خوی شهادت باشد هم آدم باسواد باشد الآن راه باز است.

ما فقط باید بنشینیم غصه بخوریم چون قطعات نداریم ساختن هواپیما اینکه دیگر ملکوت نیست ساختن هواپیمای مدرن, کار افراد باسواد متوسط است فرمود یک مقدار شما جلوتر بروید ما یادتان می‌دهیم ﴿عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ﴾ فرمود من معلّمم شما که از ما نخواستید یا به فکر اختلاس بودید یا به فکر راه بستن شما که از من نخواستید شما سه هزار مطلب از من بخواه من دعایت را مستجاب می‌کنم به جای این سه هزار, سه هزار دیگر را بگیری راه بسته است.

جامعه باید به طرف علم منتقل کنید شما آثار کتاب را که می‌بینید نمایشگاه کتاب را که می‌بینید, می‌بینید کتاب‌های علمی راکد است سطح مطالعه راکد است.

بهمنیار می‌گوید ما یک روز نشسته بودیم که شیخ‌الرئیس بیاید برای ما تدریس کند همین که شروع کرد به درس گفتن, از چهره شاگرد معلوم می‌شود که استاد می‌فهمد که او مطلب را نفهمید, گفت از چهره ماها فهمید که ما درس دیروز را نفهمیدیم بعد به عرضشان رساندیم که دیشب جلسه‌ای بود این گَعده همان معرّب قَعده است یعنی ما یک جلسه‌ داشتیم که بالأخره وقت تلف شد. ایشان رو کرد به ما فرمود این طناب‌بازها همان‌ که سیرک‌بازی می‌کنند فرمود طناب‌بازهای شهر سعی می‌کنند در کار خودشان متخصّص بشوند شما با علوم و معارف الهی این‌طور رفتار کردید. بهمنیار می‌گوید اشک از چشمان شیخ‌الرئیس ریخت بعد آن روز درس گفت و موقع نماز شد ما نماز جماعت را به او اقتدا کردیم و بعد تشریف برد. اینها شاگرد این هستند

خب حالا آنهایی که این هواپیما را ساختند ما را تحریم کردند ما منتظر باشیم که چه وقت این تحریم باز می‌شود این عجز نیست؟! این جهل نیست؟! علوم که از این‌جا بود ما هم که شناسنامه داریم از این‌جا هم که مردم برخاستند آن وقتی که این کشف نشده بود قبل از جریان کریستف کلمب اینها کشف نشده بود اینها روستایی بودند بعد رفتند آن‌جا اینها الآن شدند صاحب فن ما هم منتظریم که در باز بشود این نیست فرمود شما اگر به این فکرید که از دیگری چیزی عایدتان بشود معلوم می‌شود موحّد نیستید.

 حالا که آنها به جایی رسیدند تحریم کردند ما باید بدانیم که این راه برای ما باز است و اگر نتوانیم روی پای خود بایستیم معلوم می‌شود دین را درست ادراک نکردیم نه حوزهٴ ما به رسالتش رسید نه دانشگاه ما که امیدواریم این نقیصه را هر چه زودتر ترمیم کنیم تا اینکه شاهد این صحنه نباشیم که 38 نفر از عزیزا نما در سانحه‌ای شربت شهادت می‌نوشند.

مطلب دیگر جریان روز است که شما می‌بینید در غزّه و امثال غزّه چه می‌گذرد چطور انسان به این حد در می‌آید شما باغ‌وحش را هم دیدید, جنگل را هم دیدید, هیچ گرگ و مار و عقربی بالأخره این‌طور رفتار نمی‌کند گرگ بالأخره حمله کرد به اندازه‌ای که آن غضبش فرو بنشیند رها می‌کند چطور می‌شود یک انسان از هر گرگ و ماری بدتر است سرّش چیست؟ سرّش این است که دین به ما فرمود در انسان یک گوهری است که این گوهر نه در فلک هست نه در مَلک. شنیده‌اید که قرآن یک عدّه را از حیوان پَست‌تر دانست فرمود: ﴿أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ شنیده‌اید که قرآن یک عدّه را از سنگ پَست‌تر دانست فرمود: ﴿فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً﴾ پس شنیده‌اید که انسان از سنگ سخت‌تر می‌شود, از حیوان پَست‌تر می‌شود, چرا؟ چطور می‌شود انسان از سنگ سخت‌تر و پَست‌تر بشود دیگر پست‌تر از جماد که چیزی نیست. شنیده‌اید که در نقشه و سیاست و مکر و حیله و راه دیگران را بستن و بیراهه رفتن می‌شود شیاطین‌الانس اینها را که شنیده‌اید این سه بخش یعنی سه بخش و سه طایفه از آیات قرآن را که شنیده‌اید فرمود یک عده سنگ‌اند بلکه سخت‌تر ﴿فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً﴾ یک عدّه ﴿أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾, یک عده هم ﴿شَیاطینَ الْإِنْسِ﴾ این سه گروه را که شنیده‌اید بشنوید که یک عدّه هم ملائکةالانس هستند این راه هم باز است اگر شیاطین‌الانس داریم ملائکةالانس هم داریم چطور بد شدن ممکن است خوب شدن ممکن نیست؟! راه برای هر دو طرف باز است

 ذات اقدس الهی به رسولش فرمود تو اسرائیلی‌ها را درست نمی‌شناسی من به تو بگویم ﴿لا تَزالُ﴾ این فعل را برای چیزهایی است که مفید استمرار باشد به کار می‌برند فرمود: ﴿لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ﴾ اینها هر روز دارند نقشه می‌کشند در برابر پیغمبر, فرمود بدان با چنین دشمنی روبه‌رو هستی او که نصیحت‌پذیر نیست هر روز هم دارد نقشه می‌کشد الآن آتش‌بس بلافاصله نقض, هیچ نباید توقع داشت که او مثلاً عاطفه‌ای, رحمی, عقلی, درایتی, هوشی, انصافی, تعهّدی, مشرکان هم همین‌طور بودند اینها از همان قبیل‌اند

منتظر باشیم که سازمان ملل و امثال ذلک به داد ما برسد این نیست اینها که می‌بینید دم از دموکراسی و امثال ذلک می‌زنند از بس آدم کشتند خسته شدند این جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم هفتاد یا هشتاد میلیون را کشتند

حضرت امیر(سلام الله علیه) دارد پرچم جنگ جمل را به دست پسرش ابن‌حنفیه داد فرمود تو در جنگ مواظب باش همه سربازها که برای کشتن تو نیامدند تو با یک سرباز روبه‌رو هستی حواست جمع باشد ولی بدان اتاق جنگ و اتاق فکر کجاست حضرت دو بیان دارد: یکی اینکه نترس با این بجنگ برای اینکه همه که با تو کار ندارند دوم که اساسی است فرمود: «ارم ببصرک اقصی القوم» اتاق جنگ شام را ببین چه کسی آن‌جا دستور می‌دهد شما غزّه را نبینید آن حرف‌های اوباما و امثال اوباما را ببینید ما با آنها روبه‌رو هستیم و اینکه به ما دستور جهاد دادند

 چه حوزوی و چه دانشگاهی فقط ما باید غصّه بخوریم که فلان‌جا هواپیما سقوط کرده؟ فلان‌جا قطعات یدکی نداریم؟ خب چرا ما باید گرفتار گرانی باشیم تحریم چقدر می‌تواند اثر بگذارد؟! همه ما واقعاً باید احساس وظیفه کنیم, احساس مسئولیت کنیم, راه باز است و این راه را امام و شهدا که حشرشان با انبیا و اولیای الهی باشد برای ما باز کردند و این طریق مهیع را ما نبندیم یک ماه در ماه پربرکت شعبان بین نماز ظهر و عصر عندالزوال خواندیم «و اجعله لنا طریقا مهیعا»

خدا امام و شهدا را غریق رحمت کند که دیگران را از این مملکت طرد کردند پس همه چیز ممکن است الآن اگر خدای ناکرده ما نتوانیم آن نام امام, یاد امام, روش امام, خوی امام, خُلق امام, فکر امام, کتاب امام, تصویر امام را حفظ کنیم خب ممکن است محرومیّت همراه ما بیاید.

«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">