عدالت بدون شوخی!
وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.
عثمان خلیفه مسلمین بود که باشد، اشتباه کرد تاوانش را هم پس می دهد. علی علیه السلام در دومین روزحاکمیتش اعلام می دارد هر چه از اموال بیت المال که بر خلاف عدالت بین عده ای از خواص جامعه پخش شد را حتی اگر مهریه زنانشان شده باشد پس میگیرم. آبروی عثمان در تاریخ می رود که برود.
استثنایی هم ندارد که بگوییم شأن فلان آقا و بیتش حفظ بماند. چه کسی است که نداند آنهایی که سهم بیشتری از بیت المال برده و اکنون مخاطب عدل علی قرار گرفته اند نه مردم پاپتی بی کس و کار که از جمله خواص صاحب نفوذ و قدرت هستند؟
علی می داند عدالت، عمر حکومتش را کوتاه ساخته و جنگ های داخلی را دامن خواهد زد اما او حکومت را نه برای حکومت که برای اجرای عدالت معتبر می داند وگرنه پشیزی برای میز و منصب دنیا ارزش قائل نیست. ولایت با عدالت عجین است.
و اعلام می کند بی عدالتی اگر رواج پیدا نموده و به فرهنگ و باور عموم تبدیل شود حتی همانانی که چند باری در کش و قوس ناعدالتی ها طرفی بسته اند نیز متضرر خواهند شد. یا دیگری از راه رسیده و حقشان را پایمال می سازد یا شورش های مردمی شیرینی دنیا را به کامشان تلخ خواهد نمود. پس عدالت حتی اگر به ظاهر به نفع نورچشمی ها نباشد اما بهتر از ظلم و جور و بی عدالتی است که عمر تنعّم مادی شان را نیز کوتاه خواهد ساخت، آخرتشان که قطعا بر باد است.
برداشتی از خطبه15 نهج البلاغه