سزارین عدالت در اردوگاه اصولگرایی
ویژگی مشترک اغلب انسان ها تعارض بین شعار و عمل است. وعده صادق و انطباق گفتار با رفتار، خصیصه انسان های شریف و قرین کمال است؛ اما بی تعارف باید اذعان داشت توده های بشری در سطوح مختلف تاریخ، اغلب نمایشگر شعارهای تو خالی و زیر پا گذاشتن داعیه ها در مصاف با منافع فردی و جمعی بوده اند.
دامنه فساد در کشور ما محدود به حزب و جناح خاصی نیست. نه اصلاح طلبان نه اصولگرایان و نه مدعیان عدالت و ... نمی توانند منکر وجود ناخالصی ها و کژی ها و فریب ها در ذیل تابلوی اردوگاه خود باشند. همان طور که مسلمان واقعی به ندرت پیدا می شود اصولگرا و اصلاح طلب و عدالتخواه واقعی نیز به راحتی قابل دسترس نیست. باز هم تأکید می شود این خصیصه منحصر به ملیت و دین و مذهب و فرقه و مکتب و حزب و طایفه خاصی نبوده و باید به عنوان یک ویژگی بشری در ذات خلقت و در چارچوب فلسفه جبر و اختیار نگریسته شود. رسوایی حکومت کمونیسم شوروی در وقوع نظام طبقاتی و تأمین منافع رهبران عیاش حزب به رغم شعار اشتراک گرایی و حمایت از طبقه محروم کارگر و رفع تبعیض و نیز عریانی شعار پوشالی حقوق بشر و آزادی بیان غربی در کشتار وحشیانه انسان های جهان سوم و سرکوب مخالفان فکری و تمدنی، نمونه هایی از عمومیت تفاوت گفتار و کردار در همه جوامع بشری است. بشر مجبور نیست که به دانش و فهم خود عمل کند، انسان مجبور نیست که خوب باشد و همین خصیصه ذاتی است که عیار انسان های متعالی را از ناسره ها مشخص می سازد و حقانیت سنگ محک خالق یکتا در برتری تقوا بر سایر معیارهای بشری را به اثبات می رساند.
رویکرد اخیر قوه عدلیه در رفع انحصار برخورد قضایی با متخلفین وابسته به طیف های خاص، جوهره حقیقی مدعیان اصولگرایی را برملا ساخته است.
از گوشه و کنار کشور خبر می رسد عزم راسخ قضات سالم و انقلابی و پرانگیزه در تعقیب مجرمان پنهان شده در خیمه دیانت و انقلاب به همان میزان که مایه امید مردم کوچه و بازار و ولی نعمتان حقیقی نظام اسلامی قرار گرفته موجی از ناسازگاری و عصیانگری مدعیان خوش خط و خال جناح مدعی مالکیت نظام را نیز به دنبال داشته است.
قوه قضاییه قرار است در دوره جدید مدیریتی خود به پستوهای نامریی مجسمه های تزویر نیز سرک کشیده و حق الناس را از کابین خاندان طلحة الخیرها و سیف الاسلام های کاذب بیرون بکشد که کمترین بهای این جراحی دردناک در حاکمیت جانشین رسول الله نیز جمل و صفین و نهروان و عاشورا بوده است.
اگر پنجه عدالت، نفیر بعضی صحابه رکاب پیامبر خدا را به آسمان فرستاد و مصاف مزوّران منفعت طلب شعار زده روزی خور دین با اسلام ناب محمدی و علوی را رقم زد، رو در رویی خرده بیرق داران دین و نوکیسه های ولایت معاش منافق صفتی که نخ تسبیح اتصالشان به انقلاب و نظام و شهدا چیزی بیشتر از میز و فیش حقوقی نبوده، اتفاقی شگفت نیست.
قرار است در راستای احیای حقوق عامه، یقه مدعیانی گرفته شود که سال های سال با نقاب تظاهر به دین و انقلاب از رهگذر شعار و خطابه و تبلیغ، اسلام را در سطح لقلقه زبان تنزل داده و کلمة الحق عدالت را تنها در قالب ابزاری برای حذف رقیب بلغور کرده اند. چنین است که وقتی حاشیه امن زر اندوزی و طغیانگری خود را بر باد رفته می یابند از شبکه های مافیایی مفسدین و اوباش اقتصادی اهل وجوهات تا عالم خبرگانی و امام روزهای تعطیل و رییس کارچاق کن حوزه و ... به خط می شوند بلکه به زعم خود حیات مفسدین مقدس مآب را چند صباحی تداوم ببخشند.
بدیهی است آنهایی که در پرتو تکیه بر شئون نظام به نام و نانی رسیده و از این محمل به جای خدمت به خلق الله و تقویت دلبستگی مردم به اسلام و انقلاب بعنوان مجالی برای باند بازی و همپیالگی با فرعونک های رانت خوار بهره گرفته اند نه تنها اراده ای برای تقابل با فساد ندارند بلکه با حربه های مختلف به کارشکنی و جو سازی و اخلال در روند رسیدگی به جرایم خاطیان پرداخته و باکی از حمایت علنی از مفسدان انگشت نما حتی در مقابل نگاه متحیر مردم نداشته و ریزه خوری خوان حرامیان را افتخار و وسیله ای برای خدمت به دین بیان می دارند!
باید پذیرفت سخت است برای کسانی که دین و انقلاب و قانون را پوشش تزویر خود ساخته و در لوای شعائر تند و فریبنده به انباشت سرمایه و بسط قدرت مشغول بوده اند خود را ناگهان در پیشگاه عدل، ملزم به پاسخگویی ببینند.
مردم این صحنه های بی بدیل نهضت شکوهمند اسلامی را در گام دوم انقلاب عزیز خود می بینند و تصفیه عناصر آلوده و پیرایش نظام از عفونت ها و زخم های کهنه و چرکین را نشانه حیات و پویایی مسیر حق شهدا و امام شهدا می دانند و البته پرونده سیاه معاویه صفتان کذاب و زالو صفت را از حساب علمای پاک و راستین و روحانیت صادق و انقلابی و شهادت طلب جدا می شمارند.
قوه قضاییه در حال رقم زدن یکی از مهم ترین و به یاد ماندنی ترین برهه های تاریخ ایران و جهان اسلام است. رسوایی مدعیان دروغین ولایت پذیری و قانون مداری و حق طلبی از هر طیف و دسته و با هر سطح از دامنه نفوذ در لایه های قدسی نظام، برگ زرینی از تحقق آرمان نهضتی برآمده از آموزه های وحی و تجلی الگویی جهانی در حاکمیت مردمسالاری دینی است که برتری مکتب الهی و آسمانی توحید را بر همه مکاتب مادی و زمینی و ساخته ذهن ناقص بشر به اثبات می رساند. فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین.