رقابت بین شاخ و شاخه جدی شد!!
همین الان تصور کنید یک نفر جلویتان نشسته، ژست همه چیزفهمی به خودش گرفته، پیپ در گوشه لبش دارد و دود آن را حلقه حلقه بیرون می دهد و بعد به شما – لابد – از سر خیرخواهی توصیه می کند که فرزندم! به جای شستن دستانت برو دندانت را مسواک بزن!
واقعاً در قبال این ترشح ذهنی او، چه واکنشی از خود نشان می دهید؟ اصلاً چاره ای جز خنده و تمسخر خواهید داشت؟!! مگر منافاتی دارد که آدم هم دستش را بشوید و هم دندانش را مسواک بزند؟ چه کسی گفته ما در دو راهی دست شستن یا مسواک زدن قرار داریم؟ مگر هر کدام از اینها خاصیت خودش را ندارد؟ مگر این یکی می تواند جای آن یکی را پر کند؟
این فقط یک مثال ساده بود برای آن که ثابت کنم سطح فکری بعضی آدم های پرادعا که خودشان را صاحب فضل و خرد دانسته و توقع دارند نگاه بقیه همیشه به دهان آنها باشد اتفاقاً چقدر پایین و تمسخربار است.
قصه بالا شبیه این است که یکی پیدا بشود و ایده بدهد که به جای کشتن گوسفند و اهدای گوشت آن به مستمندان، راه بیفتید و درخت بکارید! واقعاً خنده تان نمی گیرد که مگر نمی شود هم گوسفند قربانی کرد و به فقرا خیری رساند و هم درخت کاشت؟ چه کسی گفته این دوکار در تقابل با هم قرار دارند؟ چه کسی گفته کار نیک درختکاری با تمام فوایدی که دارد از رسیدگی به فقرا بالاتر است؟ اصلاً این جماعتی که با شنیدن یک حرف تازه، بی حساب و کتاب، قرار از کف می دهند چه وقتی قرار است از نعمت تعقل بهره بگیرند؟!
راستی این کسانی که دنبال نفی عمل عبادی قربانی در راه خدا هستند اگر دلشان برای گوسفندان می سوزد چرا بر فرض برای تخته شدن در قصابی ها کمپین تشکیل نمی دهند؟ مشتری این همه جگرکی و کبابی و کله پزی دقیقاً چه کسانی هستند؟!!
البته این که فرهنگ سازی بشود تا گوشت های قربانی به دست نیازمندان واقعی برسد کار به جایی است. یا این که گفته شود از هر فرصتی باید برای درختکاری استفاده شود هم سخنی مقبول است اما قبول کنید که جایگزین کردن این به جای آن خیلی خنده دار به نظر می رسد. واقعاً این افراد در زندگی شخصی خود هیچ وقت گوشت نمی خورند و با این کارشان زمینه ذبح دام و طیور را فراهم نمی کنند؟
چند سال پیش به گمانم در مجله اطلاعات هفتگی بود که خواندم عده ای در یکی از کشورها هر چه چارپا می دیدند می کشتند و مدعی بودند چون این حیوانات از چمن و سبزه زار تغذیه می کنند پس کشتن آنها خدمت به محیط زیست محسوب می شود!!
حرف آخر: قربان از قرب می آید یعنی نزدیک شدن به خدا. مقدمه قربان هم عرفه است یعنی کسب معرفت و درک حقیقت که لازمه آن تعقل و تفکر است. بیایید از مغزمان بیشتر استفاده کنیم! خدا گفته قبل از آن که هر کار خیر و عبادتی انجام بدهی اندکی فکر کن. فکر کن درخت را برای چه می کاری و گوسفند را چرا قربانی می کنی. این هر دو عبادت، محبوب حضرت حق است. خوب که فکر کردی بعد قدم بردار و به خدا نزدیک شو.