انشاءالله گربه است!!
آن موقع که کمال تبریزی سریال شهریار را ساخت و با تحریف شخصیت این شاعر عارف پیشه، باعث انتقاد شدید و حتی شکایت قضایی خانواده وی گردید خیلی ها دست انداختن تبریزی به واقعیات تاریخ را یک خطای سهوی دانستند. از تحریف شخصیت مرحوم شهریار که بگذریم، در بخشی از این سریال، ملک الشعرای بهار به عنوان یک چهره ملی مبارز و منتقد صریح اللهجه بر ضد استبداد نشان داده می شود، در حالی که آیت الله شهید مدرّس یک روحانی منزوی و در سایه تلقی شد!! در بخشی دیگر از همین سریال، دعوای قدیمی ترک ها و مازندرانی ها که شاید ریشه اش به کینه رضاخان نسبت به این قوم شریف بازگردد، به گونه ای یکسویه به تصویر کشیده شد. در چند قسمت سریال، حاکم متموّل، خبیث و بد ذات مازندرانی که در برابر زیرکی های یک جوان آذری بارها مورد تحقیر قرار گرفته، برای به دست آوردن معشوقه همان جوان یعنی شهریار، خود را به آب و آتش زده و از ارتکاب هیچ جنایت و خباثتی در حق او دریغ نمی ورزد. هر بیننده ای با دیدن این صحنه ها، نفرتی عمیق و البته تمسخر آلود نسبت به مردم مازندران پیدا می نمود. ظاهر امر نشان می داد کمال تبریزی، ساخت سریال شهریار را بهترین فرصت برای تسویه حساب قومیتی و شعله ور ساختن آتش کینه اقوام نسبت به یکدیگر می دانست. آن موقع نیز مدیران توجیه گر سازمان صدا و سیما، کار کمال تبریزی را یک خطای سهوی دانستند.
به اذعان دوست و دشمن، فیلم سینمایی مارمولک لااقل به خاطر عنوانی که برایش انتخاب شده بود، نتیجه ای جز له کردن شخصیت روحانیون در سطح جامعه به دنبال نداشت. آن موقع نیز البته جریان توجیه گر با دفاع از شخصیت مرموز و مارمولکی کمال تبریزی اعلام نمود این فیلم اگر چه حُسن فعلی نداشت، اما دارای حُسن فاعلی بود و اشتباه احتمالی را باید خطای سهوی قلمداد کرد!
در جریان جمع آوری هدایای مردمی توسط هنرمندان برای زلزله زدگان آذربایجان و اردبیل، کمال تبریزی به محض ورود علیرام نورایی، بازیگر محوری فیلم قلّاده های طلا – که تماس های مکرر هنرمندان جریان فتنه را برای انصراف از بازی در این فیلم تاریخی بی پاسخ گذاشته بود – از جا برخواست و اقدام به ضرب و شتم وی و اخراجش از آن مکان نمود. علیرام نورایی البته احترام پیشکسوت را نگه داشت و متواضعانه از آن جمع بیرون رفت. کمال تبریزی بعد از این واقعه که مورد توجه شدید رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت و منجر به قهرمان سازی از شخصیت با شهامت او گردید! و به دنبال واکنش تند رسانه های جبهه انقلاب اسلامی، در مصاحبه ای مطبوعاتی، اقدام خود را یک خطای سهوی عنوان نمود.
سرزمین کهن از همان بدو آغاز، رگه هایی از تحریف تاریخ و بی اعتنایی به نقش روحانیت در تحولات معاصر را در خود نهفته داشت که آن هم به پای خطای سهوی کارگردان خوش سابقه! نوشته شد؛ اما توهین و تحقیر مکرر قوم بختیاری، داد این قشر از مردم با غیرت ایران اسلامی را در آورد و در مواردی با سوءاستفاده دشمن و اوباش پیاده نظام فتنه و نفاق به خصوص در شهر مقاوم دزفول، مشکلاتی امنیتی را به دنبال داشت.
این بار هم جریان منافقانه توجیه، اشتباه کمال تبریزی را سهوی جلوه داد.
نمی دانم چه روزی قرار است شهامتی در مدیران کشور ایجاد شده تا خطای استراتژیک امثال این کارگردان مرموز و عقده ای را مورد توجه قرار دهند؛ اما روی سخن نه با کمال تبریزی حامی فتنه که با سیاستگذاران خوش باور و ساده لوح سیمای جمهوری اسلامی است که تا چه وقت باید با کج فهمی از شعار جذب حداکثری و به قیمت منزوی شدن هنرمندان جوان و با استعداد کشور، میلیاردها تومان خرج ساخت تصاویری از توهّمات شیطنت آلود هنرمندان مغرض گردیده و با بیت المال مسلمین، آب در آسیاب دشمن ریخته شده و در نهایت با تعطیلی پخش سریال و یک عذرخواهی مرسوم و نمایشی، به سادگی از کنار واقعیات تلخ جاری در عرصه مدیریت فرهنگی کشور عبور کرد؟!
- ۹۲/۱۱/۲۹