اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۶ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

مجتهد خمینی در کنار مجاهدان راه خمینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۱۴ ق.ظ

4zt8_photo_2018-09-04_05-51-37.jpg


حاج میرزا محمد مهدی مجتهد خمینی به گردن همه ما حق دارد.

مزارش بوی خمینی می دهد. دایی روح الله است و استاد او و پسوند خمینی دارد و ... نه فقط از این باب که حلال زاده به دایی اش می رود، آن که در تربیت شیرمرد تاریخ سازی چون روح خدا حقی داشته بر گرده همه ما نیز حق دارد.

وارد گلزار شهدای امامزاده علی بن جعفر قم که می شوید، قبل از آن که مزار دقایقی و سعیدی و زین الدین و صادقی را زیارت کنید، نگاهی به زیر پایتان بیندازید. ناخواسته در جوار قبر مردی شریف و بزرگ قرار گرفته اید که دایی و استاد امام است و سنگ مزارش انگار مدخل گلستان اصحاب خمینی است. بی فاتحه از آنجا نگذرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

افتضاح شورای شهر، مشمول مرور زمان نخواهد شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

استاد بزرگوار ما دیر زمانی قاضی دادگاه انقلاب بابل بود، سال های نخستین انقلاب. همان سال هایی که خداباوری یک ارزش تلقی می شد و اغلب مدیران و مسئولان اعم از قضایی و ... از این که پنج شنبه جمعه هایشان را در باغ فلان سرمایه دار و صاحب فروشگاه های زنجیره ای و نمایندگی فروش خودرو و ... (البته مثال عرض کردم) بگذرانند، ابا داشتند.

می گفت: صبح جمعه ای، دقت بفرمایید صبح جمعه ای که تعطیل است صاحب مکنتی را آوردند دادگاه که جرمش نزول خواری بود. مدارک و اقاریر هم کفایت می کرد. به ساعتم نگاه کردم. هنوز نیم ساعت یا یکساعتی فرصت بود تا به نمازجمعه بروم. حکم را صادر و اجرا کردم. نزول خوار شلاقش را خورد و رفت دنبال کارش و من و همکارانم هم رفتیم برای نمازجمعه!

دو ماه از افتضاح شورای به اصطلاح اسلامی شهر بابل می گذرد. هیچ ایرانی در هیچ جای این کره خاکی نیست که از این ماجرا بی اطلاع باشد. 

اطاله دادرسی و صدور حکم در حالی که مدارک و اقاریر وجود دارد، به نفع آبروی نظام و سیستم قضایی نیست. 

البته در مورد اتهامات مالی بعضی از اعضای سابق و لاحق شورا هم حرف هایی وجود دارد و بررسی هایی در دست اقدام است که به عنوان طلبه ای نه چندان کم تجربه در امور نظارتی و با شناختی که از بعضی مسئولان داشته و رفتار شتاب زده ای که در تنفس مصنوعی به شورا و ورود اعضای علی البدل صورت گرفت، دیگر به جز برادرانم در سپاه بابل و استان به فرد دیگری برای احقاق حقوق مردم و صیانت از منافع اجتماع و برخورد با مفسدینی که ممکن است هم گعده ای پنج شنبه و جمعه های بعضی ها باشند، اعتماد چندانی ندارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنوز هم می توان لبیک گفت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۳ ب.ظ

بزرگ ترین نقش حضرت زینب در تاریخ، روایتگری واقعه عاشوراست. عقیله بنی هاشم در کوفه و شام و مدینه از حسین و آرمانش گفت و از آن چه بر او و اصحابش گذشت.

بزرگ بانوی کربلا امروز خود بخشی از روایت کربلاست. نهضت حسین بی نام زینب و روضه غربت و شرح حماسه او کامل نیست.

امشب محمدحسن دهقانی را از حرم حضرت زینب برای وداع به مسجد حضرت زینب در پردیسان قم آوردند.

محمدحسن، راوی سیره شهدا بود و تلاش کرد تا نگذارد حکایت غربت و مظلومیت یاران خمینی فراموش شود. راوی باید در بطن حقیقتی که رسالت بیانش را برعهده دارد فرو برود و عمق مفاهیم روایتش را فراتر از بازی با کلمات، درک کند و با اجزای آن انس بگیرد که اگر چنین شود و راوی، راوی باشد خود جزیی از متن روایت خواهد شد.

پیکر طلبه شهید محمدحسن دهقانی، پیامبر نهضت جاودان عاشوراست. آمد که بگوید: کربلا در رگ زمان جاری است و هر که جان و دلش با آرمان حسین علیه السلام گره بخورد از اصحاب امام عشق جا نمی ماند، حتی اگر چهارده قرن از قیام سرخ شصت و یک هجری گذشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلسله موی دوست ...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۸ ق.ظ
پیام تسلیت مدیر حوزه‌های علمیه به مناسبت شهادت حجت الاسلام دهقانی

دست خودش اگر بود که جلوتر نمی رفت. یا گام به گام شما می آمد یا یک قدم عقب تر می ایستاد که شما جلوتر بروید.
یک عمر آخر مجلس نشست و عقب تر راه رفت، حالا آن جلو می رود و من و تو باید دنبالش این پا و آن پا کنیم و بدویم که جا نمانیم. 
یک عمر خندید و اخم و غصه را به چهره اش راه نداد. حالا که دیگر حق دارد بخندد، حالا که فیض رحمانی "فرحین بما آتاهم الله من فضله" را درک کرده است، چرا که نخندد.
فردا باید قدم به قدم خودمان را جلو بکشیم شاید به رسم تبرّک، توفیقی نصیبمان شود و دستی به تابوتش برسانیم. فردا عصر، قم، حرم زینب ثانی، در شب بیست و هشت صفر، عطر و بوی محمدی و رنگ غربت حسنی به خود می گیرد و چه زیباست که "محمد حسن" نیز در چنین ساعاتی رایحه حرم زینبی را به سرای بانوی آفتاب گره می زند.
مشبک های ضریح فاطمه معصومه، فردا عصر چشم به راه پیکر خادم آستان عشق است. فردا محمد حسن دهقانی، غربت کربلا و دمشق را در آخرین روزهای ماه عزا برای صحن قدسی بی بی به ارمغان می آورد. جامانده های عزای اباعبدالله، دلدادگان کوی ثارالله، فرصت فردا را برای آخرین اشک ها و سینه زنی های ماه عشق بازی از دست ندهند.
فردا سه شنبه، ساعت چهارده و سی، از مقابل مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تا پابوسی آستان معصومه، در تشییع طلبه شهید مدافع حرم، محمدحسن دهقانی، ان شاءالله سنگ تمام خواهیم گذاشت.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما بسیجی های رانت خوار!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۱۸ ق.ظ

سال هشتاد و نه توفیق شد که بروم سفر عمره. مدتی بود که در اعزام زائران ایرانی خلل ایجاد شده بود و شنیده می شد که دولت عربستان قرار را بر سختگیری گذاشته است.

در فرودگاه جده، انگشت نگاری و گاه چشم نگاری! نیز صورت می گرفت.  مسافران چند دقیقه ای بیشتر از حد معمول در پشت گیت ها معطل مانده و مأمور مربوطه سرتا پایشان را ورانداز می کرد.

چند نفری که کنارم بودند به محاسن بلندم اشاره کرده و گفتند: با این ریشی که تو داری امروز حسابی بهت گیر می دهند! لبخندی زدم و چیزی نگفتم.

از قضا وقتی نوبت به من رسید، مأمور کنترل نگاهی به تصویر پاسپورتم انداخت، لبخندی زد و با احترام از من خواست که عبور کنم بی آن که اثر انگشتی بخواهد و یا این که بخواهد قرنیه چشم مرا ثبت کند!

دور و بری های من چشمشان از حدقه درآمد.

جالب آنکه موقع تحویل چمدان و ساک، در حالی که سه کاروان زائر از استان های قم و تهران و قزوین در میان انبوه مراسلات مشغول پیدا کردن وسایل خود بودیم، ناگهان جوانی عرب و سبزه رو و لاغر با دشداشه تیره و ریشی بلند ( یک چیزی در مایه های عبدالرضا هلالی خودمان) به طرف من آمد و کمک کرد تا ساکم را زودتر پیدا کنم.

این بار همراهانم دیگر داشتند شاخ در می آوردند. با خنده بهشان گفتم: ببینید! ما ریش دارها هر کجای عالم که باشیم هوای هم دیگر را داریم شما بروید یک فکری به حال خودتان بکنید!

بگذریم.

این یکی دو روزه مطلبی از رضا پهلوی منتشر شده که افاضه فرموده: من با بسییجی ها مرتبطم!

ظاهراً این هم استانی متوهم ما دارد گرا می دهد که قرار است هوای ما را داشته باشد. خدا را شکر! ما در اپوزیسیون هم آشنا پیدا کردیم. بقیه بروند یک فکری به حال خودشان بکنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همچنان پیگیر مناظره ایم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۵ ق.ظ

در پی حمایت علی نجفی نماینده بابل در مجلس از الحاق ایران به کنوانسیونهای مطلوب غرب، جمعی از فعالان بسیجی عرصه رسانه پیشنهاد مناظره با حجت الاسلام دکتر نبویان را به ایشان دادند.

البته دوستان ما تاکید کردند که گزینه نخست ما آقای نبویان بوده و در صورت امتناع دکتر نجفی، گزینه های دیگری از نمایندگان اصولگرا و انقلابی مجلس مثل نقوی حسینی را برای مناظره دعوت خواهند کرد.

به رغم پیگیری مستمر حقیر، دفتر آقای نجفی هربار به بهانه ای پاسخ شفاف خود را به روز دیگری موکول می کند.

همچنان پیگیر این ماجرا بوده و نتیجه را انشالله به دوستان اطلاع خواهیم داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روز تبلیغاتی بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ق.ظ

ایرج نیازآذری، فعال رسانه ای دفتر حسین نیاز نماینده بابل در مجلس باز هم مطلبی نوشت و پیشنهاد موکد داد که روز تولد مرحوم نوشیروانی خیر نامدار شهر روز بابل نامیده شود.

دوستانی طبق معمول تماس گرفتند که تو بیا و مطلبی بنویس و جوابی بده و ...

چه اینکه طبق معمول آن آقای مصلحت اندیش پا به میدان نخواهد گذاشت و عمله هایی که بخاطر نقد بچه های بسیج دانشجویی نسبت به الله اکبر رستورانی شب ۲۲ بهمن، زمین و زمان را به هم دوخته و فریاد وا اسلاما و وا میزا سر دادند، با ذی نفوذان و یا سرمایه داران رودربایستی دارند و ...

حوصله این حرفهای تکراری را ندارم.

جواب مدعیان نامگذاری روز بابل چه ایرج خان و چه آن دو عضو آتلیه ای شورا پیش از این داده شده است.

مرحوم نوشیروانی رحمت الله علیه یکی از چهرهای درخشان و مفاخر این دیار است اما لزوما پرافتخار ترین شان نیست. پاسخ مفصل در این خصوص پیش از این منتشر و خوانده شده است.

فصل انتخابات مجلس نزدیک است. اصلاح طلبان بابت رای منفی حسین نیاز به الحاق جمهوری اسلامی به نظام قوانین نظارتی غرب موسوم به اف ای تی اف انتقاد دارند. طبیعی است برای رفع این کدورت قدمهایی برداشته شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کربلایی شدن، خون می خواهد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۵ ق.ظ

حمله مجدد ارتش نیجریه به راهپیمایی اربعین در «ابوجا» +تصاویر و فیلم


آنهایی که می گویند ما فقط امام حسینی هستیم! و کاری به کار سیاست نداریم؛

یا

آنهایی که می گویند سیاست و مبارزه ربطی به مذهب ندارد. مذهب، افیون است و راه این دو از هم جداست؛

پاسخ بدهند: چرا دولت نیجریه هر سال عزاداران حسینی را به خاک و خون می کشد و مرد و زن و کودک بیگناه را به جرم حسین حسین گفتن به قتل می رساند؟

راستی آن جماعتی که به محض بروز یک اتفاق تلخ در کشوری اروپایی زود گرد سفارتخانه اش جمع شده و به یاد چشم آبی ها شمع روشن می کنند برای سیاه پوستان مظلوم نیجریه چقدر از انسانیت خود را خرج کرده اند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزمون انسانیت و شرافت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ب.ظ

تصویر دردناک از پیکر استخوانی دختر بچه یمنی که از گرسنگی جان باخت در سراسر عالم دست به دست چرخید؛ اما واکنشی از سوی سردمداران غرب به دنبال نداشت.

مظلومیت تکان دهنده این دختر بچه بیگناه کمتر از فاجعه قتل خاشقچی نبود؛ اما از نگاه غرب، همان ها که روزها و ساعت ها حرف و پیام و نظر را درباره قتل نویسنده سرمایه دار عربستانی با آب و تاب منعکس می کردند، خون انسان ها یکرنگ نیست و اگر منفعتی اقتضا نکند انسانیت فقط یک شوخی به حساب می آید.

آنانی که چشم خود را به دست و زبان غربی ها دوخته و کعبه آمالشان در فرهنگ و سیاست و منش غربی است به خودشان بیایند و تکامل در مسیر شرافت و انسانیت را از مسیر درست آن جویا شوند.

تمدن فریبنده و پر زرق و برق غرب، پوشالی و حیوانی است؛ چرا که سکوت در قبال گرسنگی فجیع کودکان مظلوم یمن با فطرت بشر سازگار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اربعین و تبریک به یک دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۱۹ ق.ظ


اگر عرفان را در مفهوم عام آن به بی اعتنایی به قید و بندها و تعلقات مادی دنیا معنا کنیم، خنده رویی، مصداقی کوچک از عرفان است و زمانی که با دلبستگی به ذات حق گره بخورد، جلوه ای کامل از عرفان الهی به خودمی گیرد.

محمدحسن دهقان را انگار بدون لبخند نمی شد دید! دو ساعتی است که خبر شهادتتش را شنیده ام و هر چه در خاطر مرور می کنم تصویری از چهره او جز در حال خنده و نشاط به ذهنم خطور نمی کند.

مومن، خوشرو است. او خوشرو بود و خوش خنده و همیشه در هر موقعیتی اطرافیانش را شاد نگاه می داشت و بساط شادی را زود فراهم می کرد. از آن دست بچه هایی بود که همّ و غمش کار برای خدا بود. جایی کسی کمکی میخواست بی منّت می رفت و گوشه ای از کار را دست می گرفت. بعد هم با خنده و شوخی خداحافظی می کرد، جوری که طرف نه تنها احساس شرمندگی نمی کرد بلکه چه بسا اصلاً یادش می رفت که بخواهد تشکری هم بر زبان بیاورد!

برای شهدا زحمت کشید و در راه ترویج سیره آنها به تبلیغ می پرداخت. یک بار گفت: خوشا به حالت که برای شهدا می نویسی. زود و از ته دل جوابش دادم: خوشا به حالت که شبیه شهدا هستی و رفتارت دیگران را به یاد شهدا می اندازد. در مسجد و مصلا و مدرسه و شهر و روستا و اردو و ... هر جا که درتوانش بود حضور پیدا می کرد و حرفی از دین را برای مخاطبانش نجوا نموده و راهی از حق پیش پایشان می گشود.

اربعین اباعبدالله، یادآور عاشوراست و میعادی برای احیای حماسه کربلا. او نیز در اربعین، عاشورایی شد و در ریف سوریه به دست داعش خون آشام شهد شهادت نوشید و به قافله سالار نینوا پیوست.

راستش را بخواهید اصلاً دلم نمی آید که بنویسم: روحش شاد. انگار نمی توانم او را بدون شادی تصور کنم. نمی دانم این متن را الان در این ساعات اولیه انتشار خبر چگونه به اتمام برسانم. اصرار ندارم بین رشک و حسادت، فرقی قائل شوم. بگذارید رک و صریح بگویم که حسودی ام می شود، نه به حیات طیبه دهقان، نه به آسمانی شدنش که من ابداً در این قد و قواره ها نیستم که بخواهم خودم را قیاس کرده و رشک و حسدی ببرم.

به آن پارچه ای که متن تبریک و تسلیت شهادت دهقان بر روی آن نقش بسته حسودی ام می شود. این پارچه فقط حامل یک پیام نیست. رنگ سرخ شهادت تا اعماق تار و پودش نفوذ کرده است.

والله قسم این حدیث نبوی را که "شهادت، در آخرالزمان، بهترین های امت مرا گلچین می کند" با تمام وجود درک کرده ام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر زمینت میزند نادان دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۳۳ ب.ظ

8wed_photo_2018-08-30_05-18-10.jpg


این برادرمان جناب فرید مدرسی مطلبی نوشت که تصویرش را در بالا می بینید البته ظاهرا بعد فهمید که اشتباه کرده و اصلاح کرد.

چندی قبل هم نوشت که دکتر نبویان و وحید یامین پور چرا دور و بر محسن اراکی هستند؟ و ...

نوشته های این جوان اصولگرا را ببینید مملو از حمله و تخریب و نقد بر ضد جریان پایداری یا هر اصولگرایی غیر از اطرافیان لاریجانی و باهنر است.

این نوع رفتار را رسانه های اصولگرا با احمدی نژاد هم در زمان دولت نهم و دهم داشتند و به رغم تذکر رهبری در ضرورت اولویت بندی مسائل به گونه ای رفتار کردند و جو ساختند که انگار مشکل اول جریان انقلاب اسلامی دولت نهم و دهم است! این طیف بلایی بر سر جبهه مدافعان انقلاب در می آورند که اصلاح طلبان و یا دشمنان نیز از انجام آن قاصرند.

من هم معتقدم جریان هایی مثل پایداری یا چهره هایی مثل حجت الاسلام اراکی و نبویان و هر کس که دلتان بخواهد خالی از اشتباه نیست؛ اما این که نویسنده ای تمام هم و غمش به جای مخالفت با دشمنان انقلاب و مواجهه با جریان فتنه و نفاق، خرج تقابل با خودی ها و یاران انقلاب بشود یا جاهل است و یا قلم فروش.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران، وِل آباد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۱ ق.ظ

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.


دوستانی که در اردوهای جهادی زحمت می کشند، دمشان گرم، اجرشان عندالله، محفوظ.

اما راستش را بخواهید معتقدم همان قدر ظرفیتی که برای کار نیک عمرانی و فرهنگی مبتنی بر اندیشه جهاد در مناطق محروم از نظر وقت و انرژی صرف می شود باید وقت و انرژی گذاشت و مطالبه گری کرد و یقه مسئولانی که تحت لواء و شعائر و آرمان های جمهوری اسلامی بر کرسی صدارت جلوس نموده؛ اما در انجام وظایف خود در رسیدگی به پابرهنگان و محرومان کوتاهی کرده اند را گرفت.

برای من قابل هضم نیست عده ای حقوق های نجومی و مزایای پنهان مادی را از بودجه بیت المال بمکند و چند کیلومتر آن طرف تر عده ای در برخورداری از یک مدرسه سه کلاسه یا جاده و ... در مضیقه باشند. این اتفاق با شعارها و مبانی نظام اسلامی سازگار نیست.

وِل آباد! منطقه ای محروم است که فقط یک کیلومتر با شهر کرمان فاصله دارد که مردم آن بعضا در چادر زندگی کرده و از آب آشامیدنی و ... نیز محروم هستند. به راستی اگر یک نفر از این مناظر فیلمبرداری کرده و به دلبستگان جمهوری اسلامی و آزادگان و مبارزان عالم نشان بدهد چه آبرویی برای کشورمان باقی می ماند؟

کرمان مسئولانی دارد که در طراز اول مدیریت کشور حضور داشته و در زمره پایتخت نشینان سرمایه دار درآمده اند آن وقت در یک کیلومتری زادگاهشان اوضاع این طور رقت بار باشد؟!

این گزارش تابناک را بخوانید:

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند، که مکانی امن برای سگان ولگرد است. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق کرده‌اند.اینجا محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.

محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.
محله «ول‌آباد» یا «صیاد شیرازی» یکی از محله‌های حاشیه‌ای  شهر کرمان است که در یک کیلومتری شهر قرار دارد. این محله از یک طرف به شهر کرمان و از طرف دیگر به روستای شرف‌آباد راه دارد. این محله در بین مردمان ساکن به «ول‌آباد» مشهور است؛ چون این محله نه به شهر تعلق دارد که از خدمات شهری بهره ببرد و نه به روستا که از خدمات روستای و دهیاری بهره‌مند شود. مردم این محله‌ در کوچه‌های خاکی و انبوه از نخاله‌های ساختمانی که به صورت غیرقانونی در اطراف آنجا تخلیه می‌شود روزگار می‌گذرانند. مردم این محله از داشتن آب لوله کشی، تلفن، گاز و برق محرومند.اما خود اقدام به کابل‌کشی از تیرهای برق  کرده‌اند.اینجا  محله‌ایست که بعضی از خانواده‌ها هنوز در چادر زندگی می‌کنند. در این محله جانبازی شیمیایی به جامانده از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله زندگی می‌کند که مسئولین او را فراموش کرده‌اند.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

قسم جلاله حضرت زینب را باور کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۳۷ ق.ظ

وقتی از ما بپرسند که از خطبه های دشمن شکن و افشاگرانه و تبیین گر حضرت زینب سلام الله علیها چه می دانید به نخستین عبارتی که اشاره می کنیم جمله معروف ما رأیت الا جمیلا ست که البته مبنای اعتقادی موحدان و مومنان حقیقی است که هر چه از دوست رسد نیکوست و رضای خدا، رضای بندگان شایسته اوست.

اما حضرت زینب جملات تاریخی دیگری هم دارد که بعد از گذشت سال ها و قرن ها همچنان زنده و جاری است.

یزید و یزیدیان تاریخ از امویان و بنی العباس گرفته تا صدام و وهابیت و صهیونیسم و روشنفکرنماهای خودباخته و غربزده و ... همواره تلاش داشته و دارند تا راه اهل بیت را از بین برده و با استفاده از روش های مختلف مانند تحقیر، قتل، تخریب قبور، ایجاد شبهه، توهین و ... این چراغ ایزدی را خاموش سازند، ولی تا کنون راه به جایی نبرده اند.

در بین مردم عراق معروف است حسین کامل، داماد صدام که فرماندهی خون آشام در ارتش بعث بود، هنگام قتل عام قیام شیعیان در کربلا، گنبد اباعبدالله را به گلوله بست. بعد بالای نفربر ایستاد و فاتحانه فریاد برآورد: تو هم حسینی و من هم حسین، بجنگ تا پیروز این میدان مشخص شود!

حسین کامل مدتی بعد مبغوض صدام واقع شد و به دستور او به قتل رسید؛ اما یاد اباعبدالله هر روز بیشتر از گذشته در دل ها زنده گردید که راهپیمایی بزرگ و جهانی اربعین، جلوه ای از آن به شمار می آید. شاید امروز هیچ کس سری هم به قبر حسین کامل نزند، چونان اسلاف فراموش شده اش و همچون یزید که امروز کسی از قبر او اطلاع دقیقی ندارد.

حضرت زینب، عقیله بنی هاشم و علمدار روایتگری نهضت حسینی در خطابه اش که در دربار شام و رو به یزید بیان داشت، قسم یاد کرد که راه حق و مرام عترت رسول الله، فراموش ناشدنی است. این جمله تاریخی دختر حیدر کرار را هم خوب به خاطر بسپارید:

"فوالله لا تَمحُوَنَّ ذکرَنا و لا تُمیتُ وحیَنا"1

به خدا قسم نمی توانی یاد ما را از ذهنها محو کنی و چراغ الهام بخش کلاممان را بمیرانی.

دشمنان دین برای زدودن یاد حسین علیه السلام و از بین بردن اندیشه آزادگی عاشوراییان راه به جایی نخواهند برد و رهپویان جبهه حق بدانند که در عرصه تقابل با باطل، پیروز بوده و شهادت و اسارت و مرارت هایشان نجات بخش نسل های آینده خواهد بود.

1- لهوف سید ابن طاووس، ص227

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در جوار پیشقراولان اربعین!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۴۴ ب.ظ

9b5c_photo_Û²Û°Û±Û¸-Û°Û¸-Û²Û¸_Û°Û´-Û±Û¶-Û±Û¹.jpg

jmwt_photo_Û²Û°Û±Û¸-Û°Û¸-Û²Û¸_Û°Û´-Û±Û¶-Û²Ûµ.jpg


مقام معظم رهبری فرمود: "اگر شهدای مدافع حرم نبودند راهپیمایی اربعین هم نبود."

امروز به نیابت از همه جامانده های اربعین حسینی، به زیارت حدود چهارصد شهید مدافع حرم در بهشت حضرت معصومه سلام الله علیها رفتم. خیلی از این بچه ها هیچ قوم و خویشی در این آب و خاک ندارند؛ اما غریب نیستند.

غیر از من زائران دیگری نیز به پابوسی شهدا آمده بودند تا به سهم خود عرض ارادت و سپاس قلبی خویش را تقدیمشان سازند.

سلام بر بچه های بی ادعای خمینی و خامنه ای که خون سرخشان درخت تناور نهضت عاشورا را بیش از پیش استوار ساخت.

امروز قرائت زیارت اربعین در کنار بچه های قطعه قطعه شده حضرت زهرا، که خیلی هایشان برات شهادت را از همین راهپیمایی اربعین و یا در مجالس روضه اباعبدالله گرفته بودند، صفای دیگری داشت به خصوص این فراز آن:

"أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ"  

آری شهادت بالاترین لطف و کرم خدا به بندگان خاص خود است. خوشا به حال آنان که زندگی و مرگشان رنگ و بوی حسینی داشت و در صف عاشوراییان تاریخ، مژده "وادخلی فی عبادی"، مقام رضایت الهی را نصیبشان ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عیار انسانیت و بارقه منورالفکری!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۸ ق.ظ

این روزها خیلی ها در صفحات شخصی شان مثل اینستا و توییتر و ... و یا در کانال ها و گروه های مجازی خود درباره قتل خاشقجی توسط سعودی ها اظهارنظر کرده و مواضع آمریکا و اروپا در این باره را منتشر کردند.

بعضی از اینها همان جماعتی هستند که موقع قتل فجیع روحانی وارسته ای چون باقر النمر افاضه می فرمودند که این مسأله چه ربطی به ایران دارد و ما خودمان آنقدر مشکلات داریم که نباید در مسایل داخلی دیگران دخالت کرده و برایشان دل بسوزانیم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

علاوه بر گیرنده، فرستنده ها را هم تنظیم کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۲ ب.ظ


در خبری خواندم که قرار است به زودی مدیر چند صرافی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی محاکمه شوند. ضمن تشکر از این اقدام یادآوری این نکته مقام معظم رهبری درباره عوامل مقصر در نابسامانی های ارزی کشور که در تاریخ 22 مرداد امسال بیان شد را خالی از لطف نمی دانم:

"ارز را یا سکّه را وقتی که به‌صورت غلط تقسیم میکنند، این دو طرف دارد: یکی آن که می‌آید این را میگیرد و مثلاً فرض کنید قاچاقچی است یا به قاچاقچی میفروشد؛ یکی آن که این را میدهد. ما همه‌اش داریم دنبال آن کسی که «میگیرد» میگردیم -مفسد اقتصادی، قاچاقچی- درحالی‌که تقصیر عمده متوجّه آن کسی است که «داد»؛ او را باید دنبال کرد."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مترو، فرودگاه و دستبوسی رئیس جمهور!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۳۵ ب.ظ
f6c_photo_2018-08-27_06-04-19.jpg

یوسفیان ملا نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی در آستانه انتخابات مجلس در سال نود، خبر احداث پروژه مترو بین تهران و آمل را رسانه ای کرد! این خبر برای کارشناسان امر بسیار عجیب و باور ناپذیر بود. در حالی که شکافتن کوه و احداث تونل و اصلاح جاده پرخطر هراز، سال ها به طول می انجامد ساخت مترو در این مسیر دیگر قابل باور نخواهد بود؛ اما یوسفیان ملا با همین وعده، نامش را در بر سر زبان ها انداخت و از رقبایش پیشی گرفت.
چهار سال بعد در آستانه انتخابات مجلس در سال 94، یوسفیان ملا وعده عجیب دیگری را مطرح ساخت. او اعلام کرد قرار است برای آملی ها فرودگاه بسازد آنهم در اراضی متعلق به شهرستان بابل!
اگر چه کارشناسان فاقد رسانه معتقد بودند از اساس با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و البته اوضاع اقتصادی دولت، احداث فرودگاه جدید در محدوده آمل و بابل امکان پذیر نیست؛ اما طبیعی بود که مردم و مسئولان بابل نسبت به دست درازی احتمالی آملی ها به اراضی شهرستان خود واکنش شدید نشان دهند. یوسفیان بر این موج رسانه ای نیز سوار شد و نهایت بهره برداری تبلیغاتی را برای پیروزی بر رقبا نصیب خود ساخت. چند سال گذشت و معلوم شد ادعای احداث فرودگاه برای آملی ها در حد ادعای ساخت متروی تهران به آمل تنها یک طنز انتخاباتی است.
به تازگی فیلم کوتاهی در فضای مجازی منتشر شده که گویا نماینده مردم آمل در حال دستبوسی رییس جمهور است. این اتفاق با واکنش منفی شدید کاربران فضای مجازی مواجه شده است. یوسفیان ملا دستبوسی رییس جمهور را تکذیب کرد؛ اما در عین حال اینگونه استدلال کرد که برای رفع مشکلات مردم حاضر است دست رییس جمهور را ببوسد!
این استدلال سطحی و کوته فکرانه نماینده آمل در وهله نخست توهین به شخص رییس جمهور است. به یقین مسئولان تراز جمهوری اسلامی از خلق و خلوی شاهان طاغوت به دور بوده و برای انجام وظیفه و خدمت به مردم نیازی به دستبوسی ندارند. 
یوسفیان با بیان این استدلال ضعیف، ناخواسته فرهنگ تملق و چاپلوسی را تأیید نموده و مردم را به دستبوسی و پاچه خواری مسئولان با این توجیه که مسکلاتشان حل شود، فرا می خواند.
نکته دیگر اما شأنیت مجلس است که مثلا قرار بود در رأس امور کشور قرار داشته و مسئولان اجرایی را در صورت اهمال در انجام وظایف مورد تعقیب و بازخواست قرار دهد نه آن که به دستبوسی و تملق روی بیاورد.
یوسفیان مدعی است دست رئیس جمهور را نبوسیده و این خبر دروغ است. فارغ از میزان صحت ادعای یوسفیان ملا باید این کلیت را مدنظر قرار داد که دروغ به هر حال بد و ننگین است حتی اگر به منظور و بهانه تبلیغات انتخاباتی باشد. اگر انحطاط در جامعه فراگیر شود دامن همه را خواهد گرفت، حتی دامن کسانی که مروّج و اشاعه دهنده آن بوده اند.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرکت روی لبه تیغ

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۷ ق.ظ

See the source image


آیت الله شبیری زنجانی از سرمایه انقلاب و در زمره علمای پاک و زیرک و با تقوا به شمار می آید.

اگر چه بعضی افراد مساله دار مدت هاست در بیت ایشان تردد داشته اند اما این عالم فرزانه تاکنون باهوش تر از آن بوده که به آلت دست این افراد تبدیل بشود. ارادت وی به مقام معظم رهبری را نباید نادیده گرفت.

یک مرجع بزرگوار هم البته مصون از خطا نیست. انتشار تصویر دیدار این عزیز با یکی از سران فتنه نمی بایست بدون واکنش باقی می ماند و بهترین گزینه برای واکنش به آن مقام، آیت الله یزدی رییس تشکل جامعه مدرسین بود.

ورود سایر افراد به این کنش و واکنش هیچ ضرورتی ندارد، مگر برای تقابل با جنگ رسانه ای منافقان و فتنه گران که عمری را در هجو ارزش ها گذرانده و حالا داعیه دلسوزی برای اسلام و مرجعیت را سر داده اند.

این تقابل رسانه ای البته نباید منجر به هتک حرمت آیت الله شبیری شده و ایشان را در افکار عموم، عنصر غیر خودی معرفی نماید.

نه آیت الله شبیری، نه آیت الله مکارم، نه آیت الله وحید، نه آیت الله یزدی، نه جامعه مدرسین که خاستگاه علی لاریجانی و گرایش عجیب مجلس امروز است و ... مصون از اشتباه نیستند؛ اما جایگاه مرجعیت و مقام زهد و علم و اخلاق نیز نباید مورد تضعیف قرار بگیرد. البته حفظ حرمت امامزاده به متولی آن بیشتر بستگی دارد.

سرمایه های اسلام را حفظ نموده و از نقد مستند و عالمانه کسی در چارچوب شئون دینی و عرفی ابایی نخواهیم داشت. حرکت در این مسیر، حکم راه رفتن بر لبه تیغ را دارد که به نظر بهتر است این عرصه در محدوده همین صنف باقی بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیراهن عثمان و رسانه های تاریخ ساز

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۹ ب.ظ

در مدینه همه می دانستند علی با قتل عثمان مخالف است. او منتقد عثمان بود و اگر تخلف یا اهمالی می دید از امر و نهی خلیفه نسبت به معروف و منکر ابایی نداشت؛ اما با قتل عثمان مخالف بود و در آن چند روز محاصره خانه عثمان، معروف است که فرزندش را فرستاد تا آب و غذایی به محصورین برساند.

این را مردم مدینه می دانستند، آنقدر که علی علیه السلام از مدعیان می خواست هر یک از مردم مدینه را که می شناسند قاضی این دعوا قرار بدهند. (نامه 54 نهج البلاغه)

طلحه و زبیر از نخستین بیعت کنندگان با مولا بودند؛ اما چون سهم بیشتری از بیت المال نصیبشان نشد بر او شوریدند. آنها که نمی توانستند موضوع اصلی دعوا را با مردم در میان بگذارند، به دروغ مدعی شدند که درصدد پس گرفتن تقاص خون عثمان از علی هستند!

معاویه نیز برای صفین بر همین طبل دروغ و اتهام کوبید. نامه های امیرالمومنین به معاویه مملو از تکذیب شایعات و تقابل با جنگ روانی ساکنان کاخ سبز دمشق است.

با این حال اما هم جمل شکل گرفت و هم صفین که مادر نهروان بود و بستر شهادت مولا در محراب مسجد کوفه را فراهم آورد.

یک نفر نپرسید که اگر طلحه و زبیر می دانستند علی در قتل عثمان نقش دارد چرا از او برای تصدی زعامت مسلمین دعوت نموده و دست بیعت دادند؟ چرا معاویه که حالا علم خونخواهی عثمان را برافراشته همان وقت که عثمان برای مهار مخالفان از او یاری خواست به کمک وی نشتافت و قدمی برای نجاتش برنداشت؟

این جنگ روانی تا عاشورای اباعبدالله نیز ادامه داشت و یزیدیان با این ادعا که محرومیت اصحاب و خاندان حسین از دسترسی به آب، تقاص حصر خانه عثمان است! جوّ روانی و مدیریت ذهنی لشکریان کوفه را در قبال رفتار غیرانسانی خود به دست گرفتند.

یک خبر دروغ  و تکرار مستمر آن از طریق رسانه های وقت مثل منبر و نامه و ... آن قدر قدرت داشت که بتواند ولی خدا را هم به غربت و مظلومیت بکشاند و حق را در نزد مسلمین وارونه جلوه دهد.

رسانه را باید جدی گرفت و از آن برای خنثی سازی نقشه دشمن بهره جست. کاش مردم مدینه، حقایق را در ذهن و قلب خویش نگاه نداشته و در انتشار آن تعلل نمی ورزیدند تا فضای روانی جامعه دست بدخواهان و زیاده طلبان اداره نشود.

فعالیت رسانه ای در جبهه حق، یک جهاد واقعی و تاریخ ساز است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روحانیت یعنی تجلی روح ایثارگری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۰۹ ق.ظ

روحانیت، تافته جدا بافته نیست. روحانیت برخاسته از متن جامعه و مردمی ترین نهادی است که هویت و کارکرد آن در ارتباط مستقیم با بدنه اجتماع معنا می شود. اسلام دین کامل و جامعی است که زندگی انسان از گهواره تا گور را مدیریت کرده و برای همه شئون فردی و اجتماعی، برنامه ای در خور دارد. حوزه علمیه، متولی اصلی پیاده سازی ابعاد دین و تبیین حقایق شریعت برای هدایت انسان ها و جوامع بشری است.

از این رو اصل حضور روحانیت در صحنه، یک اصل ماهوی در تعریف قشر روحانیت است. رسالت روحانیت چیزی جز ارتقای بینش و اصلاح رویکردهای جامعه در راستای منویات مکتب اسلام نیست و این امر تنها زمانی محقق می شود که حوزه های علمیه بتوانند روحانیانی را پرورش بدهند که در برقراری ارتباط با مردم و حضور در متن جامعه، کوچکترین تعللی نداشته باشند. نقش روحانی برای جامعه به مثابه نقش یک راهنماست که خطرات اجتناب ناپذیر بر سر راه مردم را به آنها گوشزد نموده و مسیر تعالی و کمال و سعادت را از میان بیراهه های فریبنده، معرفی می نماید.  هر فعل و انفعالی در جامعه فقط در صورتی رنگ و بوی دینی به خود می گیرد که در بطن رویدادها، از حضور روحانیت و علمای آشنا به دین بهره مند باشد.

ناگفته پیداست که ایفای نقش رهبری جامعه، نیازمند روح ایثارگری است؛ زیرا بروز دشواری ها و ناملایمات فراوان در این مسیر نباید باعث کناره گیری و انزوای روحانیت بشود. بر این اساس به نظر می رسد نظام تربیتی حوزه های علمیه باید گزاره های ایثار و مجاهدت را در برنامه های آموزشی و پروشی خود به عنوان مؤلفه هایی حیاتی در تحقق اهداف اسلام به منظور اسلامی شدن محیط جامعه در فرآیند حضور روحانیت، مدّنظر قرار بدهد. آفت این نگرش، فرهنگ رفاه طلبی و عافیت جویی است که بی شک، روحانیت را به سمت انزوا از مردم و بی اعتنایی نسبت به انجام رسالت دینی خود سوق خواهد داد.

حوزه علیه باید به دنبال تربیت نیروهایی باشد که هم درک درستی از بعد اجتماعی و عملیاتی دین داشته و هم خود را برای مجاهدت سخت کوشانه در راه تحقق آرمان های دین، آماده ساخته باشند. در این صورت می توان امید داشت که نسل جدید حوزه علمیه، بی توجه به زرق و برق مناصب و جاذبه های دنیوی، اسلامی سازی متن، فضا و رویکرد جامعه را به رغم همه موانع و دشواری های طاقت فرسا، وظیفه دینی خود در تأسی از سیره رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام دانسته و لحظه ای غفلت و آسوده خواهی را در تضاد با رسالت تبلیغی خود بداند.

"حضور روحانیّت - با خصوصیّاتی که روحانیّت شیعه دارد، حالا آن که ما در بین خودمان در تاریخ دیده‌ایم - در مسائل اجتماعی، به طور طبیعی معنا و هویّت خاصّی می دهد به آن مسائل اجتماعی. وقتی که عالم شیعی در حوادث بزرگ اجتماعی حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابله‌ی با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجی یا استبداد داخلی - درش هست، مردمی بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست. خب شما ملاحظه کنید، همین کاری که مرحوم آقای آقانجفی اصفهانی و اخوی ایشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، این کار از قبل از مشروطه شروع شده - یعنی از زمان تحریم تنباکو - و تا زمان رضاخان ادامه پیدا کرده؛ در حالی که در خلال این مدّت چه حوادث تلخی برای اینها پیش آمده: هم برای خود مرحوم آقانجفی که تبعید شد، مورد تحقیر قرار گرفت، به او اهانت شد، همین طور که شما می گوئید مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتی در مورد ایشان به ذهن ها القاء شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله(۱) هم که معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسید. بنابراین نفسِ حضور روحانی - عالم برجسته‌ی دینی - خودش یک موضوعیّتی دارد."
  • سیدحمید مشتاقی نیا