ارتشی زمان طاغوت بود؛ اما از عمق جان به اسلام و انقلاب اسلامی ایمان داشت.
در زمان دفاع مقدس، فرماندهی نیروهای ویژه ارتش را برعهده داشت. او علاوه بر آموزش های مخصوص نظامی بر ابعاد روحی و معنوی نیروهای تحت امر خود هم تأثیر می گذاشت.
شهید آبشناسان نیروهایش را به نماز اول وقت و جماعت تشویق می کرد. بعد از نماز مثل یک آدم عادی و بی هیچ ادعایی کنار نیروهایش می نشست و دستور می داد سفره ناهار را در نمازخانه پهن کنند تا همه نیروهای ارتش در کنار هم و به صورت یکسان غذا بخورند. این رفتار او در ارتش باعث جذّابیت بیشتر شخصیت بزرگ و ساخته شده این مرد خدا می گردید.
آنهایی که ارتش زمان شاه را دیده بودند اصلاً برایشان قابل تصوّر نبود که روزی در بین نیروهای ارتش ایران، فرهنگ برادری حاکم شده و فخر فروشی و برتری جویی به کنار برود.
وقتی قرارگاه کمیل تشکیل شد، آبشناسان در کنار امیرسپهبد « علی صیاد شیرازی» به آنجا رفت و در آن زمان هنوز با گروه موتورسوارها کار می کرد و معمولاً برای شناسایی با آنها به قلب دشمن می زد.
امیر سرتیپ عبدالمجید جمشیدی از آن روزهای آبشناسان نقل می کند و می گوید: "محل استقرار ما جزیره مجنون بود، یک شب من متوجه شدم که شهید آبشناسان در سنگر نیست، نگران او شدم و خواستم سر و گوشی آب دهم، آهسته از سنگر بیرون آمدم، شبحی را از دور دیدم، خود را به او رساندم و متوجه شدم آبشناسان در دل آن صحرا رو به قبله نشسته و اشک ریزان از خدا طلب شهادت می کند.
یاد آن فرمایش شهید مطهری افتادم که می گفت: کسی که عاشق شد، خود را رها می کند، در یک لحظه دیدم که شهید آبشناسان خود را رها کرده و می رود که به خدا بپیوندد."
شهید آبشناسان برای مسائل اعتقادی و نماز، اهمیت زیادی قائل بود و در سخت ترین شرایط نماز اول وقت و جماعت را فراموش نمی کرد.
امیر سرتیپ کیانی درباره آن شهید سرافراز ارتش اسلام می گوید: "در عملیات قادر، ایشان به دیدگاه تاکتیکی آمد (جایی که با دشمن فاصله کمی دارد) آن شهید بلافاصله دستور داد تا چادری برای نماز برپا کنند تا نماز به جماعت برگزار شود، در آن موقع گلوله های دشمن برسر ما می بارید و تعدادی از پرسنل از شرکت در نماز جماعت اضطراب داشتند. شهید آبشناسان متوجه موضوع شد و گفت عملیات ما و جنگ ما برای نماز است، به دنبال فرمایش آن بزرگوار، همه در نماز جماعت شرکت کردیم و نماز عاشقانه ای اقامه شد."
خبرگزاری جمهوری اسلامی، 18/06/1393