چند روزی است که بچه های انقلابی شهر امیرکلا –که الحق یکی از مذهبی
ترین شهرهای استان مازندران است- نسبت به نصب نمادی در ورودی این شهر که تشابه
عجیبی به نمادهای مرتبط با همنجنس گرایی دارد زبان به اعتراض گشوده اند. چند روز
پیش از نصب این نماد، تابلوی ورودی شهر مذهبی امیرکلا تغییر یافته و عبارت "به
دارالمومنین خوش آمدید"، جای خودش را به این عبارت ناچسب داد: "به
دروازه ساحل خزر خوش آمدید"!
در چند سال اخیر، جریان خزنده فرهنگی امیرکلا به موازات جریان خزنده
فرهنگی بابل، فضای مجازی و به خصوص تلگرام را عرصه تشکل و شبکه سازی نیروهای همفکر
قرار داد و از این ظرفیت مجازی به عنوان پایگاهی برای انسجام درون گروهی و
تاثیرگذاری بر فضای شهر به خصوص تغییر در محاسبات فکری بعضی مسئولان بهره گرفت.
جریان خزنده و بیمار فرهنگی بابل با زیرکی و عوامفریبی توانست به طور
مستقیم وارد ساختار مدیریتی شهر شده و برای مدتی منابع مالی را در جهت تقویت
باورهای این طیف در اختیار بگیرد. حمایت مالی از یک بنیاد مرموز و به ظاهر علمی و
یک مجموعه هنری در راستای نهادینه سازی اندیشه های سیاسی و فرهنگی مبتنی بر
غربگرایی و خودباختگی از جمله رویکردهای اقتدارگرایانه این جریان به شمار می آید
که نتیجه عریان آن در برنامه هنجارشکنانه مربوط به افتتاحیه مجموعه هنری مذکور به
وضوح مشاهده گردید.
تأکید بر احیای چهره های شاخص فتنه، ترویج علنی دوچرخه سواری مختلط در
معابر، اصرار بر برگزاری کنسرت و برنامه های مستمر و پرهزینه در قالب جنگ موسیقی و
...، به حاشیه بردن یاد و نام شهدا، حرکت در جهت تغییر ماهیت مذهبی شهر و تحریف
وقایع تاریخی مرتبط، تضعیف شعائر انقلابی به خصوص در ایام محرم، تضعیف مقوله حجاب،
برگزاری تجمعات غیرقانونی و ... مصادیقی از رویکردهای خاص این جریان خودباخته
فرهنگی است.
این جریان با نفوذ و فریب بعضی شخصیت های تأثیرگذار مذهبی از طریق بله
قربان گویی های ظاهری در تأمین ملزومات مادی و یا روی کار آوردن فرزندان و منسوبین
آنان توانست به موازات همراهی طیف تابلودار فتنه، بخشی از اصولگرایان ساده و یا
اهل معامله را نیز به همراهان خود بیفزاید. در حالی که یکی از بزرگان مدعی بود این
طیف را به دلیل اطاعت پذیری شان در چنگ خود دارد، ناگهان خود به بازیچه ای در
راستای تغییر ننگین نام میدان انتفاضه تبدیل شد و به رغم مخالفت ظاهری در تماس با
معترضین انقلابی، در پس پرده با این استدلال که نام خیابان نفت شمالی پایتخت نیز
به نام مصدق تغییر یافته سعی در توجیه این رفتار منافی با آرمان های انقلاب و قبح
زدایی از آن نمود.
جریان خزنده فرهنگی امیرکلا اما به دلیل حضور بعضی نیروهای معاند و
سابقه دار و اباحه گری در وهن به ارزش های دین و انقلاب، حرکتی کند را در راستای
دستیابی به اهداف خود پی گرفت. قالب قشری این جریان در گعده های شاهنامه خوانی و
... نمود افزون تری داشت. تأکید بر تغییر در ادبیات مذهبی و جایگزینی واژگان و
مفاهیم زبان پهلوی از جمله شاخص های مشمئزکننده این افراد مسحوب می شود.
این طیف اگرچه با روی کار آمدن اسدی در مسند شهرداری، دچار توهم شد
اما شهردار جوان شهر در مجموع فاصله خود را با این جریان محفوظ نگاه داشت و اگر
ماجرای هدم بنرهای فاطمیه سال گذشته توسط عوامل شهرداری نبود می شد کارنامه فرهنگی
وی در سال 96 را مثبت ارزیابی کرد.
روی کار آمدن امام جمعه ای انقلابی که به دور از معاملات مرسوم
خویشاوندی و صنفی و تجاری، فریادگر آرمان های انقلاب بوده و در احیای شعائر دین
اهل مماشات نیست، جریان خزنده فرهنگی شهر را بیش از پیش در لاک خود فرو برد.
در یکی دو هفته اخیر اما تغییر تابلوی ورودی شهر مذهبی امیرکلا و نصب
المانی مشکوک و نامتناسب با فرهنگ این دیار، دوباره بر تردیدها نسبت به میزان تأثیرپذیری
شهردار از وادادگان فرهنگی دامن زده است.
یک نکته را برادرانه به آقای اسدی عرض می کنم که بچه های حزب اللهی
امیرکلا از دیرباز حتی در زمان خماری نهادهای نظارتی، هوشیارانه به رصد حرکت های
پیدا و پنهان این جریان مرموز همت گمارده و آمادگی برای تقابل با این طیف را دارا
بوده و در صورت لزوم، دستی پر دارند.
جریان خزنده فرهنگی امیرکلا اگر چه به لطف قضای الهی، همچون برادران
اغواگر فرهنگی فرنگ زده خود در شهر مجاور، سرنوشتی جز آتلیه و قرص برنج ندارند؛
اما ضرورت هوشیاری مسئولان و تصمیم سازان این شهر را نباید مورد غفلت قرار داد. در
سالگرد عملیات کربلای چهار، خوب است شهردار شهر خط شکن ام الرصاص، در خلوت خویش
گذری بر کوچه پس کوچه های قدیمی شهر داشته و دین خود نسبت به ساحت لاله های سرخ
این دیار در کربلاهای مکرر تاریخ انقلاب را به یاد آورده و افق فکری آنان را از
ذهن و نگاه خویش جدا نداند.