اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

پشت پرده یک پوزخند

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۲، ۰۸:۲۱ ق.ظ

ببینید | اولین تصویر از الهه محمدی و نیلوفر حامدی بعد از آزادی از زندان با  قید وثیقه

 

اواسط دهه هشتاد دانشجویی در شهر ما بود به نام فرشاد که مسئولیت انجمن اسلامی یکی از دانشگاهها را برعهده داشت. این پسر هم از نظر درسی هم اخلاقی و انظباطی و هم سیاسی دارای مشکلات و تخلفات عدیده بود از تقابل با نیروهای ارزشی تا بسترسازی برای ارتباط نامشروع و هنجارشکنی؛ اما هیچ وقت با او برخوردی صورت نمی گرفت، یا لااقل برخوردها جدی نبود. حتی یکبار بابت مشروطی پیاپی در چند ترم باید از دانشگاه اخراج می شد که نهایتا از وزارت علوم تماس گرفتند و دوباره او را به دانشگاه برگرداندند.

در پیگیری های رفقا مشخص شد این آقا فرشاد ما مخبر یکی از نهادهاست و تحت این عنوان با خیال راحت به هر کثافت کاری دست میزند و می داند که سر بزنگاه، جایی هست که به دادش رسیده و گره کارش باز شود.

تا رسید به حوادث سال 88 و کشف یک عملیات بمب گذاری (شیمیایی) در دفتر رییس دانشگاه که قرار بود موقع برگزاری یکی از جلسات عمل کند. در تحقیقات دوستان بسیج مشخص شد عنصر پشت پرده این اقدام خرابکارانه، همان جناب فرشاد خان است که در نهایت با پافشاری نهاد رهبری و بسیج دانشجویی حکم اخراج وی صادر شد.

حدود سه دهه است که کم و بیش در انواع فعالیت های انقلابی رو زمینی و زیر زمینی دخالت داشته ام. دوستان بسیاری را می شناسم اعم از انقلابی و ضد انقلابی و چپ و راست و حتی از فرقه های ضاله و... که به زندان افتاده و یا موقتا بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند. بنابر تجربه عرض میکنم به طور معمول سعی بعضی نهادهای امنیتی این است که از فرصت بازداشت و بازجویی و پرونده قضایی استفاده نموده و از متهم برای مجموعه خود یک خبرچین بسازند. این شوق وافر در جذب حداکثری و شیرین کاری سازمانی در واقع فرصت مغتنمی برای متهم است که با قول و قراری ظاهری، راه خلاصی خود را هموار نموده و پرونده اش را سفید یا لااقل کمرنگ نماید و پس از آزادی در سایه ارتباط با نهاد ذی ربط و خبر رسانی گزینشی به دستگاه امنیتی، حاشیه ای امن برای ادامه فعالیتهای خود ایجاد کند.

این که می بینید خبرنگار یا سلبریتی و دانشجویی بلافاصله بعد از آزادی با پوزخند به قوانین و سیاستهای جاری کشور نگاه کرده و مقابل دوربین به هنجارشکنی و تمسخر ارزشها می پردازد گاه از همین اطمینان حاصل از ساخت و پاخت در پستوهای نهاد امنیتی و قضایی نشأت می گیرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">