اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۳۷۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشتاقی نیا» ثبت شده است

رجبعلی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ

زندگینامه سردار شهید رجبعلی محمد زاده | عصر هامون

 

همین طوری اش هم معروف بود اگر بروی گردان نصرالله حساب و کتابت با ارحم الراحمین است! هر کس آنجا رفت یا شهید شد یا مجروح. گردان خط شکن آنهم زیر نظر رجبعلی محمدزاده این چیزها را هم دارد. حالا حساب کن خودش آمده وسط این فیلتر سختی که در عضویت گردانش ایجاد شده و فقط آدمهای از جان گذشته به آن می پیوستند یک گروهان اختصاصی هم تشکیل داد با نام اخلاص! عضویت در این گروهان، دیگر واقعاً دل شیر می خواست و دم حیدری و روح حسینی که هر آن برای رفتن و بال گشودن آماده باشی.

رسمی داشت وسط معرکه نبرد، وقتی کارها گره می خورد و دشمن احساس میکرد دیگر سوار بر میدان است و نیروهای خودی دچار ضعف و انفعال می شدند و یکجا زیر آتش سنگین دشمن کپ می کردند، بلند می شد، می ایستاد، کفشهایش را در می آورد، پابرهنه می شد، پیراهنش را هم در می آورد، آرپی جی دست می گرفت و یا زهرا می گفت و می زد به دل خطر، حالا اخلاصی ها دم یا زهرا می گرفتند تا گردان نصرالله، فتح قریب دیگری را رقم بزند. دشمن می فهمید این تو بیمری از آن تو بمیری ها نیست. این جوانها سر شوریده به بدن داشته و تن دادن به مذلت در مرامشان نیست. اگر از مرز مهران به کربلا می روید یاد رجبعلی محمدزاده و یاران مخلصش در گروهان اخلاص و گردان نصرالله و همه شیر بچه های خراسان شمالی و پنج نصر را زنده نگه دارید. برای وجب به وجب آزادسازی مهران در حالی که دشمن روی ارتفاع مستقر بود جان دادند و پیش تاختند.

پایش چند بار آسیب دید از یک ناحیه، چندبار! آخرش دکتر گفت باید این قسمت پایش قطع شود. نشود وضعش بدتر خواهد شد. چاره ای نبود. پذیرفت اما به این شرط که عملیات پیش رو را هدایت کند و بعد برگرد به تخت بیمارستان. درد می کشید؛ اما روی صخره ها بالا و پایین می پرید و نیروهایش را هدایت می کرد. کار با موفقیت تمام شد. خدا را شکر کرد و خودش را به بیمارستان رساند. همان دکتر که اصرار بر قطع شدن پایش داشت می گفت یا للعجب! این دیگر فقط  میتواند یک معجزه باشد. نیاز به جراحی نبود. مقداری چرک خشک کن داد و تمام.

برای نیروهایش می مرد. این جمله خلاصه همه تعریف هایی است که از لطف و محبتش به نیروها بیان شده است. نتیجه اش این شد نیروهایش هم برایش می مردند. یکی شان وقتی نارنجکی افتاد زیر پای فرمانده، خودش را انداخت روی آن و شهید شد. در عوض فرمانده بماند کار جنگ لنگ نشود.

هیچ وقت سودای ریاست نداشت. عالی ترین مدارج نظامی را بعد از جنگ طی کرد؛ اما تا آنجا که مقدور بود دیگران را برای فرماندهی معرفی می نمود. دیدند اینقدر محبوبیت دارد پیشنهاد دادند بشود استاندار خراسان شمالی. اشک در چشمانش حلقه زد. با لباس پاسداری خودش را به ولایت و شهادت نزدیک تر می دید.

از غرب تا شرق کشور روی تپه ها و کوهها و صخره ها می دوید، امنیت را حفظ کند. عواطفش با دیدن تصاویر شهدا تحریک می شد. این اواخر دیگر حسابی دلتنگ شده بود. خلوتهایش بیشتر و اشکش فراوان تر شد. خودش کُرد کرمانج بود. به جوانهای سیستان و بلوچستان میگفت وحدت را از شهدا یاد بگیرید. جایی دیده بود خمپاره ای آمد رزمنده ای شیعه با رزمنده ای سنی در کنار هم شهید شدند. جوری تکه تکه شدند که خون و گوشت و پوست و استخوانشان در هم تنیده گردید و قابل تفکیک نبود. ما همه برادریم و هموطن و یک راه و هدف و یک دشمن داریم. شهادتش در کنار نورعلی شوشتری و بزرگان قبائل وعشایر شیعه و سنی سیستان و بلوچستان در پاییز 88 خاطره آموزنده دیگری شد برای هدفی که دنبالش بود. ایران با همه مردم و اقوام و لهجه ها و سنن و رسوم و مذاهبش ایران می شود. با لباس پاسداری هم به شهادت رسید هم به ولایت. آقا به خانه شان رفت از حسن خلق و سرشت نیکوی او گفت و این که با دوندگی و خستگی ناپذیری و تکلیف مداری اش ثابت کرد در باغ شهادت باز باز است...

کتابی خواندم درباره شهید رجبعلی محمدزاده. راستش خواستم آن را نقد کنم و گلایه که چرا این قدر ضعیف کار شده اجحاف به خواننده و ... دلم نیامد. قسمتهایی از خاطرات شهید که جالب تر بود را به خاطر سپرده و برای شما نقل کردم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقاومت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۲۲ ب.ظ

نقش رسانه‌های همسو در فرهنگ مقاومت – معاونت بین‌الملل حوزه‌های علمیه

 

مقاومت یک فرهنگ است، اندیشه ای برآمده از عمق باور به اصل "ما می توانیم". ملتی که با این فرهنگ مأنوس باشد شکست ناپذیر خواهد بود. اسلام بر اصل عزت و شرافت و استقلال طلبی و استکبار ستیزی تأکید بسیار دارد. نهضت عاشورا الگویی برای بلوغ جوامع دینی و سلوک فردی و اجتماعی آزادگان عالم به خصوص مسلمانان حقیقی است که در طوفان شدائد؛ آنجا که خط قرمزهای فطرت و اسلام و انسانیت زیرپا نهاده می شود از بذل جان در راه صیانت از حریم حق، دریغ نداشته باشند.

این اعتقاد راسخ، زمینه ساز پیروزی انقلاب بزرگ و تاریخی و تمدن ساز اسلامی مردم ایران در بهمن 57 گردید. در حالی که آمریکا و غرب خود را مکلّف به حمایت از عنصر دست نشانده و فرمانبرشان می دانستند انقلاب مردمی پابرهنه و بی سلاح با رهبری پیرمردی عالم و وارسته و غیر وابسته، هیمنه آتش و گلوله و پول و مقام حاکمیت طاغوت را به زیر کشاند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز انواع دسیسه ها برای فروپاشی آن به کار گرفته شد تا به آزادگان عالم فهمانده شود بدون اتکا به شرق و غرب نخواهند توانست روی پای خود بایستند. ملت ایران باز هم با توکل بر خدا و محوریت اصل خودباوری، جلوه هایی زیبا از فرهنگ مقاومت را ترسیم نموده و یک به یک گردنه های پرخطر تاریخ را با سربلندی پشت سر گذاشتند. ترورها، شورش های جدایی طلبانه، کودتاها، تحریمهای سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی، تجاوز نظامی که با حمایت دولتهای غربی و عبری و عربی صورت پذیرفت و... نتوانست مانعی بر سر حرکت عظیم ملت مقاوم ایران ایجاد نماید.

دشمن هر آن در حال رصد و تحلیل شرایط موجود است. غرب از عداوت خود با حاکمیت مستقل دینی دست بر نداشته است. دشمن نیز به یقین پی برده است آنچه باعث مقاومت و شکست ناپذیری مردم ایران گردیده نه عناصر و تجهیزات مادی که باوری معنوی و فرهنگی برآمده از متن آموزه های دین است. پس اگر می خواهد مردم را شکست دهد نه با تکیه بر تسلیحات کشنده شیمیایی و موشکی و ... که بارها در طول دفاع مقدس آزموده و نتیجه نگرفته؛ بلکه تنها با اتخاذ روشی فرهنگی و جنگ نرم افزاری خواهد توانست عقبه فکری ملت را به موریانه جهل و دنیاطلبی و لذت جویی آلوده ساخته و اندلس دیگری را برای فروپاشی جامعه اسلامی رقم بزند.

تهاجم گسترده فرهنگی و اعتقادی از طریق انواع رسانه های دیداری و شنیداری و مجازی، میدان اصلی جنگ تحمیلی دشمن است که البته همچنان با ترکیب نبرد اقتصادی و امنیتی درصدد سست نمودن و تغییر سبک زندگی و باورهای دینی و هویتی مردم ایران قرار دارد.

مردم و مسئولان باید بدانند اگر می خواهند انقلاب اسلامی که خون آورد مجاهدت صدها هزار جوان رشید و گلگون کفن این مرز و بوم است برقرار مانده و به قیام جهانی حضرت حجت (عج) متصل گردد تنها یک راه پیش رو دارند که چون گذشته با تکیه بر خدا و اخلاص در عمل به تقویت عناصر معنوی و هویتی جامعه پرداخته و نگذارند فرهنگ دینی و ملی مردم تحت الشعاع تهاجم رسانه ای دشمن تضعیف گردد. در عمل به دین و مشی مؤمنانه، مقاومت و مداومت نشان دهیم چه در ابعاد شخصی مقید به احکام شریعت و آموزه های اخلاق اسلامی باشیم و چه در بعد اجتماعی از نشر و ترویج باورهای عقیدتی و انقلابی به منظور زنده نگاه داشتن فرهنگ مقاومت و برافراشته ماندن پرچم عزت و حقیقت، از پای ننشینیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اخوی ناتنی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ

اخوان المسلمین چه گروهی هستند و چه نظراتی دارند ؟ - خبرآنلاین

 

تعطیلی فعالیتهای اخوان المسلمین در مصر بعد از اعلام تعطیلی پ ک ک در ترکیه، تحلیلگران سیاسی را به این باور رسانده که اسرائیل در جنگ ترکیبی و گسترش توطئه نرم خود درصدد تقویت حاکمیت شرکای غیر رسمی خویش در منطقه یعنی دولتهای ترکیه و عربستان برآمده است.

اخوان المسلمین اولین جنبش حزبی مسلمین در مقابله با صهیونیسیم بود. ورای هر تحلیلی این واقعیت عبرت آموز را باید در نظر نگاه داشت که صرف حفظ عنوان و ساختار نمیتواند متضمن بقای مفهوم و هدف باشد. جایی خوانده بودم حوزه علمیه ای در مراکش وجود دارد که بعد از دهها سال به محل آموزش رقص تبدیل شده است. ساختمان و تابلو و عملکرد گذشته ضامن سلامت و اعتبار ابدی نیست. هر گروه و حزب و حاکمیتی ممکن است به مرور زمان آغشته به افکار و عقاید جدید گردیده و از مسیر اصلی خود خارج شود. مواظب باشیم از دین ما یک پوسته باقی نماند. اگر دنبال تمدن سازی و صدور انقلاب و جهانی سازی مردمسالاری دینی هستیم لازمه اش فقط بیان شعار و مراسم بزرگداشت و چاپ کتاب نیست. باید برنامه و اراده داشت. بیانیه گام دوم انقلاب نباید روی کاغذ مانده و به سرنوشت سند به اصطلاح بالادستی چشم انداز 1404 دچار شود که مضحکه تاریخ خواهد شد. هر انقلاب تا زمانی زنده است که در مسیر اهداف اولیه خود حرکت نموده و رو به رشد و تعالی قدم بردارد. توقف و یکجانشینی عاقبتی جز رکود و تعفن و بطلان نخواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وادادگی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

اقدام بستنی میهن بعد از تحریم مصرف‌کنندگان +عکس | رویداد24

 

می گویند بستنی میهن متعلق به سپاه است نخرید! قبلا میگفتند اسنپ و دیگر پلتفرم های مجازی متعلق به سپاه است استفاده نکنید. بعد در جریان فتنه فحشا مشخص شد از قضا این پلتفروم ها مهیّج و مشوّق فتنه گرها هستند.

من نمیدانم بستنی میهن مال سپاه هست یا نیست اما مگر قبلا همین جماعت نمی گفتند چرا سپاه پول مردم را میبرد در بیرون از کشور هزینه می کند و نفعی به مردم نمی رساند؟ حالا که بر فرض سپاه دارد در داخل کشور کار تولیدی و اشتغال زایی انجام میدهد می گویند تحریم کنید! مرض شما دقیقا چیست؟ راستی خیلی از پلها و اتوبانهایی که از آن استفاده میکنید هم ساخت موسسات وابسته به سپاه است. در راستای تحریم فعالیتهای سپاه از روی این معابر هم رد نمیشوید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جُنگ و جنگ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ

سازمان هنری رسانه‌ای اوج - دیوارنگاره «جنگ بلد؛ جنگ طلب»

 

یک مقام مسئولی گفت خدا را شکر با اینکه در شرایط جنگی هستیم ولی زندگی مردم در شرایط جنگی قرار ندارد و همه چیز به طور عادی و طبیعی در جریان است...

حالا مردم به کنار، دشمن هم باور کرده که مسئولین ما در شرایط جنگی قرار گرفته اند و محاسباتش تغییر نموده؟ از این هم بگذریم شما مسئولین تا حقوقتان همطراز مردم عادی نشود هیچگاه درک درستی از واقعیت زندگی در جامعه را نخواهید داشت. مساله این است چه جنگ باشد چه نباشد گرانی ادامه دارد و کمر مردم را له میکند. الحمدلله دولت مورد تأیید شما هم روی کار است که با قطع برق و تعطیلی فعالیتهای عمرانی و خدماتی و مسکن و... عملا بلایی سر مردم آورده که زندگی جنگی در شرایط سخت را عادی سازی نموده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دکتر علیرضا بیرانوند

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ

عکس منم؛ دکتر علیرضا بیرانوند! | جهان نیوز

 

چه اشکالی دارد علیرضا بیرانوند هم دکتر باشد؟ حسودید شما؟ اینهمه دکتر قلابی داخل مملکت هست که با پول مدرک خریده و یا جعل کرده اند. ضمن احترام به بعضی تحصیل کردگان فهیم و با سواد و فرهیخته اما نمیشود کتمان کرد آدم وقتی پیش بعضی مدعیان عنوان و مدرک می نشیند احساس خجالت و خسران می کند که وقتش را بیهوده هدر داده است.

حالا علی دایی مهندس است چه گلی به سر این مملکت زده؟ بعضی حرفها و تحلیلهای آبکی اش را ببینید یک بیسواد عامی هم چه بسا فهمش از او بالاتر باشد. ته استدلالش این است که من بچه اردبیلم.

می گویند زنی در اداره پست، انیشین را دید که پاکت و خودکاری در دست به فکر فرو رفته است. رفت جلو و گفت سلام آقای انیشتین.

انیشتین خوشحال شد و انگار که گمشده ای را پیدا نموده و یا دستاورد علمی تازه ای را کشف کرده فریاد زد آها درست است انیشتین!

او اسم خودش را که می خواست روی پاکت نامه بنویسد در یک آن از یاد برده بود. حالا دکتر علیرضا بیرانوند هم در یک لحظه هول شد و نام سه فامیل خانواده پدری را از یاد برد. اشکالی ندارد که پیش می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حج قاسمیان

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۱۵ ق.ظ

حجت الاسلام قاسمیان: اوقاف پیشران حرکت شیلات شده است - گرداب جذب

 

پیش تر هم نوشتم کار قاسمیان کار درستی بود. او یک چهره شناخته شده در محافل قرآنی است و انتشار خبر بازداشت او و بیان علت آن میتواند چهره تزویر آل سعود را در جهان اسلام بهتر معرفی نماید. چه بسا تأثیری در تغییر رویه منافقانه مدعیان خادمی حرمین نیز داشته باشد. به هر حال بازداشت قاسمیان هیچ هزینه ای برای دولت و ملت نیست مگر برای خودش که آن هم فداکاری در راه نهی از منکر به شمار می آید و مصداق جهاد فی سبیل الله است و حج حقیقی.

اگر دولت سعودی دنبال رابطه حسنه با ایران است و حنای آقایان مدعی پیش این دولت رنگ دارد چرا شهروند ما را به خاطر یک انتقاد درست بازداشت کرد؟ اصلا قاسمیان پیشکش، این روحانی بزرگواری که در ایرانشهر ربوده شد را چرا نمیتوانید آزاد کنید؟ چرا خبر فیک درباره آزادی اش منتشر کردید؟ اگر آزاد شده چرا یک تصویر یا مصاحبه از او در دسترس نیست؟ اوباش وهابی جنوب غرب نان خور کدام حاکمیت هستند؟

این که نمی شود مطالبه وعده صادق سه را بکنیم می گویند هزینه درست میکنید

مطالبه حجاب کنیم می گویند هزینه زاست

برخورد با مفسدان دانه درشت و ترک فعل مسئولان را داشته باشیم میگویند هزینه دارد

اینکه نمی شود به همه سواری بدهیم مبادا آب از آب تکان بخورد.

دم عربستان سعودی گرم از این منظر که لااقل از حریم قوانین خود دفاع میکند هر چند ضد اسلام باشد. همین دیروز خبرنگار زن وابسته به سعودی آمده بود در بازار تهران و انظار عموم بدون روسری می چرخید و به دوربین پوزخند میزد عرضه منع و اخراج و حتی تذکر به او را نداشتید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نقص بزرگ یک قانون

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۴۲ ق.ظ

کتابیوم - کتاب مهتاب نشینان چاپ 1

 

قانون اصلاحات ارضی تازه در کشور تصویب و اجرایی شده بود.

طبق این قانون هر دهقانی که در روی زمینی مشغول کشت و زرع بود، آن زمین و آب و امکاناتش به او تعلق می یافت.

 محمد بر روی زمینی کشاورزی می کرد که مال یک زن بود. قطعه زمین از پدرش به او ارث رسیده بود و چون خودش قادر به کشاورزی نبود آن را به محمد اجاره داد.

طبق قانون مصوب شاهنشاه، زمین و امکانات از این پس متعلق به محمد می گردید و آن خانم دیگر حقی در آن نداشت.

خیلی ها چنین فرصتی را از دست نمی دادند؛ اما محمد دنبال کسب روزی حلال بود. دست درازی به حق یک زن بی پناه و یا حقوق دیگران با اعتقاد و ایمانش سازگار نبود. حمایت از کشاورز یا هر مستضعفی نباید از کیسه دیگران و به قیمت تضییع حقوق عده ای دیگر باشد. جالب است خوانین زمین خوار صاحب نفوذ از طریق رابطه بازی و چرب کردن سبیل مسئولان از اجرای این قانون معاف شده و اموال غصبی شان در امان بود؛ اما زمین دارهای خرد و فاقد نفوذ متضرر می شدند.

زن دلهره داشت و نگران بود که دارایی موروثی پدر که منبع درآمد و تأمین قوت لایموتش بود از کف برود. محمد سر مدت قرار، کارش را به پایان برد، زمین و سهم الاجاره آن را به صاحبش برگرداند و بی هیچ چشمداشتی رفت دنبال زندگی خودش. زن برای عاقبت به خیری اش دعا کرد. تمام عمر روی حلال و حرام خدا دقت داشت که در شمار حبیب بن مظاهرهای جنگ به میهمانی خدا فراخوانده و عاقبت به خیر شد.

خاطره ای از شهید محمدامین بخشی/ خراسان شمالی

کتاب مهتاب نشینان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر فاحشه نباشی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۳۸ ق.ظ

 

دستگیری و بازداشت یک بانوی ایرانی در فرانسه به دلیل حمایت از مردم مظلوم فلسطین علاوه بر آنکه طبل رسوایی مدعیان آزادی و جقوق بشر در غرب وحشی را به صدا درآورد صدای ناقوس بی آبرویی غربزدگان فریب خورده داخلی را هم در گوش تاریخ ثبت نمود. واقعاً چرا مدعیان دفاع از آزادی، جماعت سلبریتی خودباخته و روزی نامه ها و رسانه های پر زرق و برق در قبال زنجیر کشیده شدن ناموس هموطن، مهر سکوت بر لبان سیاه خویش دوخته اند؟ چرا از نگاه این طیف زن فقط زمانی با ارزش و قابل دفاع است که در مسیر عریانی و کامروایی مرد قدم بردارد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول در ازای هیچ

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۳۲ ق.ظ

نوسان برق چیست؟ 7 مورد از دلایل آن + 4 روش حل مشکل نوسان برق

 

کسی را سراغ دارید توانسته باشد بابت آسیب لوازم برقی منزل که ناشی از نوسانات شبکه سراسری برق است خسارتی دریافت کرده باشد؟ می گویند باید ثابت شود که علت خرابی، نوسان برق بوده. چه کسی باید تأیید کند؟ خود اداره ای که قرار است خسارت بدهد. بعد راه حل گذاشته اند که اگر به نتیجه نرسیدید که نمیرسید میتوانید بروید دادگاه شکایت کنید! که طبعا طول زمان و هزینه ها و تردید در نتیجه بخش بودن آن به خودی خود باعث انصراف از طرح دعوا خواهد شد.

کاش لااقل بیمه را اختیاری می کردند. کسی نمیخواهد پول بیمه بدهد چرا زور است؟ بیمه مدارس و باشگاههای ورزشی هم همینطور. این اجبار به خاطر چیست وقتی کسی نتوانسته از مزایای آن بهره مند شود؟ یا لااقل تعدادشان واقعا اندک بوده که به چشم نیامده است. پول بیمه های اجباری به جیب کدام شرکت می رود؟ چه کسانی ذی نفع هستند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر خوب که قاسمیان بازداشت شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

حجت الاسلام قاسمیان بازداشت شد - تسنیم

 

اتفاقا معتقدم کار قاسمیان ولو با علم به بازداشت توسط آل سعود، کار درستی بود. بالاخره روحانیت نان امام زمان را می خورد که امر به معروف و نهی از منکر کند. اینجا از آن مواردی است که خطر در راه نهی از منکر جائز به شمار آمده و احتمال تأثیر در آن راه دارد. زیرا قاسمیان یک روحانی شناخته شده در محافل قرآنی بین المللی است و بازداشت او میتواند نگاهها را به عملکرد معاویه گونه آل سعود جلب نماید. مگر قاسمیان چه گفت؟ او به مدعیان خادمی حرمین شریفین معترض شد که چرا وضعیت این قدمگاه نبوی و منزلگاه وحی آلوده به بی بند و باری شده است؟ خبر بازداشت این روحانی شجاع و نام آشنا میتواند میزان صداقت و تدین حکام غربزده و خودباخته آل سعود را در جهان اسلام به نمایش بگذارد. از سوی دیگر البته ممکن است رسانه های وابسته به سعودی به طور متقابل همین نقد را به حاکمیت جمهوری اسلامی برگردانند که همان هم میتواند و امید است سبب خیر شود. فرقی نمی کند شیعه یا سنی، وقتی داعیه دین را داریم نباید در سیطره حکومت خود به گسترش بی دینی و بی مبالاتی دامن بزنیم. شوخی با قانون خدا موجب رسوایی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکلیف این روحانی چه شد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۵۵ ق.ظ

روحانی شیعه ربوده‌شده در ایرانشهر کیست؟/ یک واکنش معنی دار به خبر - تابناک  | TABNAK

 

ویژگی روحانیت این است اگر خطایی کند یا جلوی مسئولی در بیاید به ده نهاد و ارگان باید جوابگو باشد اما اگر حقی از او ضایع شود کسی انگار متولی حمایت و پیگیری نیست. یک سرباز ساده را اگر می ربودند چه جنجالی بلند می شد؟ که البته باید هم می شد. الان یک روحانی را در ایرانشهر به گروگان گرفته اند کلا در اخبار محو شد. اول گفتند آزادش کردیم و بعد تکذیب شد:

به گزارش تابناک به نقل از مهر، در حالی‌که فرمانده انتظامی ایرانشهر صبح شنبه از آزادی روحانی ربوده شده خبر داد، عصر شنبه در اصلاحیه‌ای اعلام کرد: تلاش برای آزادی روحانی ربوده شده هنوز به نتیجه نرسیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیاز اشک کشاورز را درآورد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۵۰ ق.ظ

پیازهای انبار شده اشک کشاورزان را درآورد | جهان نیوز

 

وضعیت پیاز را دیدید؟ در مجلس فیلمی را به نمایش گذاشتند از وضعیت اسفناک کشاورزان ورشکسته ای که پیازها روی دستشان مانده و خریداری ندارد. مشابه این وضعیت در دولتهای دیگر هم اتفاق افتاد. دولت نهم دستور داده بود سیب زمینی ها را ولو با قیمت کم از کشاورز بخرند و از طریق کمیته امداد بین نیازمندان و یا مردم عادی توزیع کنند. چقدر دولت را مسخره کردند. در دولتهای بعد دیگر این تدبیر تکرار نشد و بارها کشاورزان و باغداران بابت عدم توانایی در فروش محصول مازاد به خاک سیاه نشستند. بی تدبیری وزارت جهاد کشاورزی را از این زاویه ببینید که قیمت سیب زمینی سر به فلک نهاده اما پیاز روی دست کشاورز مانده و البته همچنان در مغازه به قیمت حدود سی هزار تومان فروخته میشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عروج سرخ

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۵۹ ب.ظ

کتاب عروج سرخ [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب گیسوم

 

کتاب عروج سرخ، شرحی کوتاه از حیات نورانی شهید حسین محمودی اهل شیروان است. میخواست به جبهه برود پدر نمی گذاشت. نوجوان بود و پدر از سر رأفت به عاقبت او می اندیشید. نشست دلیل آورد. پدر را قانع کرد اجازه اعزامش را بدهد که هیچ خود پدر هم راهی جبهه شد. محمود کاوه او را شناخت و استعدادش را کشف کرد. پر و بالش داد بشود مسئول توپخانه. از خیلی نیروهایش هم کم سن تر بود. اما خوش درخشید و در معرکه نبرد سرافراز شد. همسرش هم نمی دانست فرمانده توپخانه لشکر است. گفت یک بسیجی ساده ام. عروسی اش را هم ساده برگزار کرد. فامیلهای نزدیک را شام داد و با همسرش راهی زیارت مشهدالرضا شد. نماز شب و مناجات در خلوت را دوست می داشت. شهادت را مرگ محترمانه می دانست. روی پیشانی اش اثری پیدا شد شبیه خال. پرسیدند نشانه چیست؟ گفت جای گلوله دشمن است. گلوله دشمن در کربلای شلمچه، غنچه سرش را شکوفا ساخت. اما دقایقی پیش از آن حسین محمودی بود که با نفوذ در دل خاکریز دشمن، تانکهای مخوف بعثی ها را منفجر ساخت. محمود کاوه را همه به سرسختی و جسور بودن و قاطعیت می شناسند. یک روز حسین رفته بود دنبال محمود با هم بروند جبهه. خواست حال و احوالی هم از کودک خردسال او بپرسد. صدایش زد. محمود کاوه سر صحبت را چرخاند و زود از خانه خارج شد. گفت نمی خواهم محبت فرزند پای رفتن مرا شل کند. حسین در فکر فرو رفت. عشق زن و فرزند در دل او هم موج می زد. آنها را با خودش به خانه های سازمانی ارومیه برده بود. وقتی بحث اعزام به جنوب مطرح شد فهمید این سفر دیگر بازگشتی نخواهد داشت. زن و فرزند را به شیروان برد، روی ماهشان را بوسید و زود برگشت به جبهه. از همه علقه هایش دل کند تا وقتی به دل خطر می زند و خیلی ها یارای همراهی اش را ندارند، یک تنه به خاکریز دشمن نفوذ کند و حماسه بیافریند. همسر جوان و کودک خردسالش بعد از او تنها نماندند. هر بار گیر و گرفتاری پیش می آمد حسین در خوابشان ظاهر می شد و راهنمایی شان می کرد و گره کار را می گشود. بیخود که نگفته اند شهیدان زنده اند...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشقبازی کار هر شیاد نیست...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۵ ق.ظ

جفت گیری حیوانات مختلف + عکس - ستاره

 

"عشق ابدی" اندازه دهان یک پرستو نیست. وطن حکم مادر را دارد. طرف، وطنش را هم فروخت و رفت، عشق و محبت و شرافت و اخلاق و انسانیت که چیزی نیست. برای این جماعت یک لحظه خوش بودن، ارزش است، بی فکر، بی تعهد، بدون وجدان. جهان بینی خودباختگی و بی هویتی مبتنی بر حیوان صفتی است. این را برای توهین نمی گویم. فرق انسان با حیوان در همین فطرت و شرافت و وجدان و تعهد است. منهای ارزشهای انسانی، حیوانی بیش نخواهیم بود با دغدغه شکم و زیر شکم. عشق واژه ای مقدس است برآمده از مفهوم اشک. دلسوختگی و تعهد و ایستادگی و زحمت و جان بازی، ملازم این شیدایی مقدس است. هوس، ابزار ابلیس است؛ وصفی حیوانی برای آنی خوش بودن و گذران یک لحظه شهوانی از عمر. بعدش چه؟ 

اسلام نه حتی در فرهنگ غنی و کهن و تمدن ایرانی ما هم بی حیایی جایی نداشته است.

ته زن، زندگی، آزادی همین لاقیدی و عیاشی و بی ناموسی است. مطالبه این قماش از بوسیدن در کوچه و سلف مختلط و کشف حجاب آغاز شد اما انتهای آن تا رواج هرزگی و لاقیدی ادامه خواهد داشت؛ هوس بازی و ابزار قرار دادن جنسیت و شهوت و نگاه حیوانی به زنی که اسیر تنوع طلبی و زیاده خواهی است و در بند بی تعهدی و بی هویتی. خانواده بی معناست. شما قرار است ماشین کار و درآمد زایی و ثروت اندوزی نظام سرمایه داری غرب باشی.

هر چقدر مسئولان سرشار از بصیرت و خوش غیرت و مصلحت اندیش و عافیت طلب ما از ارزشهای الهی و ایرانی عقب نشینی کرده و دستشان را در مقابل تهاجم رسانه ای و فکری دشمن بیشتر بالا می برند، هجوم و نفوذ ارابه های جنگ فرهنگی بیگانه به ساحت اندیشه و رفتار جامعه دینی اندلسی ما افزون تر می گردد. آقایان و خانمها! دشمن به رختخواب شما نزدیک شده است. یادتان باشد در صیانت از احکام و معارف الهی و پاسداری از خون شهدا کوتاهی ورزیدید. نه مدارس ما اسلامی شد، نه دانشگاههای ما، نه رسانه های ما، نه اقتصاد نه بانکداری نه عدالت و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به ما که می رسند شیر می شوند

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۴۹ ق.ظ

واکنش سخنگوی کمیسیون اقتصادی به عدم سرویس‌دهی بسیاری از عابربانک‌ها در  نوروز - شبستان

 

ظریف را یادتان هست در دیدار با مقامات غربی چه قهقهه هایی سر میداد؟ دهانش نیم متر باز می شد. همیشه هم تحقیرش میکردند و از او امتیاز می گرفتند. بعد همین بابا می آمد مجلس شروع میکرد به داد و بیداد و پرخاش و ... بلایی که خارجی ها سرش می آوردند را می خواست اینجا تلافی کند.

حالا شده است حکایت نظام بانکی ما. کره جنوبی به دستور آمریکا پولهای ایران را بلوکه کرد و از سودش هم بهره برد. بعد طلبکار شد که به خاطر نگه داری پولهای شما باید خسارت هم بگیرم که گرفت! همین برنامه را دولت میخواهد سر ما تلافی کند. به جای آنکه تشکر کند از مردم بابت استفاده از کارتهای بانکی که هم باعث صرفه جویی در هزینه چاپ اسکناس شده، هم صرفه جویی در استخدام کارمندان بانکی و هم سودی از آن گیر سیستم مالی کشور می آید قانون تصویب کرده که از این به بعد بابت برداشت وجه نقد از خودپرداز و یا خرید با کارتخوان هم باید به ما پول بدهید!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آدم باش خب!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۱۶ ب.ظ

photo_2025-05-25_16-55-14_ykv.jpg

 

نه گوسفند نه گرگ، اگر می توانی انسان باش اگر نه ببوس این صندلی مفت چنگ لیستی و بادآورده و فیش پر عیش حقوقی و حقیقی را و برو هر جا که جای واقعی و برازنده شخصیت مذبذب توست. نماینده مجلسی هستی که قرار بود عصاره فضائل ملت باشد. خودت را حقیر می دانی و بی هویت و فاقد مبنا و سرگشته و بی برنامه و شعار ده و پاچه گیر خودی ها و خودشیرین اغیار و مشتت و بی هدف و توخالی و پرتناقض، به خودت مربوط است. کاش گوسفندی بودی در دندان گرگ بلکه خاصیتی داشتی؟! می دانی برای هر دقیقه جلسات مجلس چقدر هزینه می شود؟ بعد یکی مثل تو به برکت آویزان شدن به لیستهای من درآوردی و معاملاتی در فقدان اقبال عمومی، گمنام و ناشناس از روستایی شمالی به نمایندگی پایتخت وارد مجلس شوی و جز پرخاش و خودنمایی و عقده گشایی عملکردی نداشته باشی و در آخر بفهمی که به اندازه میش در چنگال گرگ، خاصیتی نداشته ای؟ حلال است این پول و پزی که به دست آوردی؟ امثال تو شباهت به گرگ ندارند و منافع عموم در حکم میش گرفتار و بی پناه؟ می خواهی گوسفند باشی لااقل نفعی به مردم برسان نه به اذناب قدرت و باندهای ثروت و طریقت جان نثاری دولت، بلکه آن صندلی مغصوب و مهدور خیری هم داشته و کمتر وبال آخرتت باشد. لایُری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا نقطه پرواز

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۲۳ ب.ظ

نمایشگاه مجازی - تا نقطه پرواز: مروری بر زندگی معلم و روحانی شهید حسینقلی  کماسی

 

فکر میکنم اولین بار است کتابی درباره شهیدی از خطه خراسان شمالی می خوانم. "تا نقطه پرواز" خاطراتی از شهید حسینقلی کماسی است. او هم روحانی بود هم ورزشکار هم معلم هم کارگری کرد هم برای انقلاب دوید، پدر خوبی بود و برای تربیت بچه ها وقت می گذاشت، فرزند خوبی بود و برای والدینش سنگ تمام می گذاشت. رزمنده ای دلاور بود، همانطور که موقع نماز در پیش و جلوتر از بقیه بود هنگامه نبرد نیز جلوتر از همه بر دشمن می تازید. خسته نمی شد و خودش را نمی باخت. بقیه را هم تهییج می کرد و روحیه می بخشید تا در نبرد با دشمن کم نیاورند و خودشان را در معرکه هولناک آتش و خون، مفت نبازند. اوایل در ادوات بود. مهمات که تمام می شد نمی گفت دیگر تکلیفی ندارم، وظیفه ام را انجام داده ام... تازه سلاح دست می گرفت و می رفت وسط میدان. روحانی اگر روحانی باشد طبیب دوّار است. معلم جامعه است و عالم هستی را عاشقانه نگاه می کند. به همکارانش توصیه کرد که معلمی را به چشم یک شغل نبینند و عاشقانه به این راه قدم بگذارند. معلم روستا که بود برای حل مشکلات مردم محل، دفاع از حقوق تضییع شده پیرزن، کمک به دانش آموزان مستضعف علمی یا مالی، پیگیری معضلات و... همت می گمارد بی مزد و بی منّت. از عمق جان می سوخت و برای مشکلات مردم در خلوت با خدا سر به سجده می سایید و از عمق جان می گریست. اینگونه شد که دانش آموزانش نیز موقع هجرت به قم همراهی اش نموده و جذب حوزه علمیه شدند. در قم هم همان بود. دانش آموزی داشت که مرض پوستی لاعلاج گرفته بود. دوا و درمان اثر نداشت. رفت به بجنورد، با زحمت از چشمه ایوب پیامبر آبی برداشت و آمد به قم روی سر و صورت نوجوان ریخت و نجاتش داد. جبهه هم که می رفت بقیه دنبالش به راه می افتادند. آدمهایی که صداقتشان را در محبت به خدا و بندگان خدا به اثبات برسانند محبوب و اثرگذارند. فرمانده می دانست این معلم روحانی ورزشکار دلسوز و خوش مشرب و موثر و انسان ساز را نباید به خطر بفرستد. وجود امثال او برای جامعه مغتنم است. اصرار اصرار که در عملیات شرکت نکند. فایده ای نداشت. حسینقلی کار نیمه تمامی داشت که جز با نثار خون پاکش به سرانجام نمی رسید. دشت تفتیده شلمچه معراج روح بی قرار طلبه و آموزگار ایستاده ای بود که لحظه لحظه عمر و تلاش و علم و آموزش و مبارزه و جنگ و جهاد و خدمت و خلوت و عیان خویش را مقدمه وصلت با معبود می دانست. خوب و درست زندگی کرد که خوب و درست پر و بال گشود. رسول خدا فرمود در آخرالزمان شهادت، بهترینهای امت مرا گلچین می کند. خدا هم که خدای خوش سلیقه هاست. آنکس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی، دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟ رحمت الله به عشاق اباعبدالله. انّا ان شاءالله بهم لاحقون.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سنی با غیرت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ

1

 

حالا خوب است وزیر کشور ما پاسدار و از سهمیه قالیباف است. اسب سواری زن ایرانی برای استقبال از تیم محلی اعزامی از اقلیم کردستان عراق به کردستان ایران که به میزبانی استاندار این خطه لاله گون صورت گرفت، فراتر از بحث حجاب و شأنیت نظامی که قرار است اسلامی باشد، مصداقی از اسراف در بیت المال و تشریفات غیرضروری است که به یقین با مکتب مولا علی سازگار نیست. در این میان اما تنها کسی که به این منکر لااقل از جنبه حجاب اعتراض علنی نمود امام جمعه اهل سنت شهر پاوه است. در خبر منتشر شده می خوانیم:

ماموستا ملا قادر قادری، امام جمعه پاوه، با انتقاد از حواشی فرهنگی نشست اخیر استانداران ایران و اقلیم کردستان در سنندج، حضور زنانی بدون حجاب اسلامی و سوار بر اسب در مراسم استقبال رسمی را اقدامی نامتناسب با ارزش‌های جمهوری اسلامی دانست و خواستار رعایت اصول و آرمان‌های انقلاب شد.

ماموستا قادری در پایان خطاب به دولت گفت: اینجا لازم می‌دانم به دولت آقای دکتر پزشکیان عزیز عرض کنم: به کجا می‌رویم؟ و از خداوند متعال مسئلت دارم که عاقبت ما را ختم به خیر کند.

به گزارش فارس: سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت‌ماه در مراسم استقبال استاندار کردستان، و طبق فیلمی که استانداری منتشر کرده است در این استقبال، به‌عنوان بخشی از مراسم، گروهی از زنان کُرد به‌منظور مشایعت خودروی مقامات اقلیم کردستان در دو سوی بلوار پاسداران تا محل اقامت مهمانان برای اسب‌سواری به‌کارگیری شده‌اند. این اقدام با انتقادهای جدی مردم و نخبگان همراه شده است.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزمونی دیگر برای دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۴۶ ب.ظ

سریال ادامه دار انتخاب شهردار بابل - ایرنا

 

شهرداری بابل دوباره سوژه فضای مجازی شده است. اخباری در خصوص استخدامهای رانتی و بی ضابطه توسط شهرداری بابل در سطح رسانه های محلی منتشر شده که نیازمند توجه و رسیدگی جدی نهادهای نظارتی است.

دادستان جدید بابل در مواجهه با هنجارشکنی بی سابقه اخیر در دانشگاه علوم پزشکی این شهر نتوانست افکار عمومی را راضی نگه دارد. امیدوارم در چالش جدید با ورود به موضوع افشا شده پیرامون عملکرد شهرداری بابل برخوردی قاطع و جدی را به نمایش بگذارد. از جمله آسیب هایی که دستگاه عدلیه در اذهان عموم با آن مواجه است عدم رضایت عمومی نسبت به نحوه برخورد با صاحبان قدرت و مکنت است که لازمه رفع آن اقدام جدی و فوری در دفاع از حقوق عامه می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا