برد شیرین
هر چقدر در مسابقات جهانی والیبال بزرگسالان تحقیر شده و حالمان خراب شد در مسابقات جوانان زیر ۲۱ سال جهان سربلند و پرافتخار ظاهر شدیم.
قهرمانی ایران عزیز مبارک. آقای والیبال جوانان جهان شدیم.
- ۱ نظر
- ۲۵ تیر ۰۲ ، ۲۲:۲۸
هر چقدر در مسابقات جهانی والیبال بزرگسالان تحقیر شده و حالمان خراب شد در مسابقات جوانان زیر ۲۱ سال جهان سربلند و پرافتخار ظاهر شدیم.
قهرمانی ایران عزیز مبارک. آقای والیبال جوانان جهان شدیم.
روزنامه اینترنتی فراز: به تازگی آگهیهایی عجیب باب شده که در نوع خود بیسابقه هستند، آگهیهایی که مربوط به میهمانی های شبانه و یا دورهمی های دوستانه است. البته با حضور خانواده!
این روزها دیگر بسیاری از مردم برای خریدهای روزمره به خوشان زحمت بیرون رفتن از منزل را نمی دهند و حتی بیشتر خریدهای سوپر مارکتی را هم از طریق سایتهای فروش اینترنتی انجام می دهند.
اما گاهی در بین افرادی که عادت دارند خرید و فروش های خود را از طریق آگهیهای وبسایتهای مجازی انجام دهند، هر از گاهی با تبلیغاتی عجیب رو به رو می شوند و خیلی از اوقات با به اشتراک گذاری در صفحاتی شخصی خود، سوژه ای برای خنده و سرگرمی ایجاد میکنند.
با این حال در برخی از سایتها آگهیهای عجیبی منتشر میشود که در فضای مجازی دست به دست میچرخد، در بعضی از این آگاهیهای عجیب و هنجار شکن با کلیدواژههای خاص برای درخواست رابطههای جنسی با عناوین مختلفی همچون مدلینگ، منشی، خانم جهت امور منزل، ماساژور، لباس زیر زنانه و یا میز بیلیارد، پارتنر مطالعه و کفش مجلسی زنانه با قیمت توافقی به چشم میخورد.
در واقع برخی از عوامل باندهای فساد با توجه به حضور گسترده و قابل توجه کاربران فضای مجازی در سایتها و سرویسهای اینترنتی از بسترهای رایگان اینگونه سایتهای تبلیغاتی استفاده کرده و جهت بازاریابی و گسترش شبکه فاسد خود بهره میبرند؛ در این میان هستند افرادی که تبلیغات عجیب در قالب یک جرم را به راحتی و بدون هیچ نظارتی انجام میدهند.
ماجرای فروش کفش زنانه یکی از این موارد بود، که کاربران سودجو در سایت دیوار با ارائه فروش یک کفش جلو باز و استفاده از عبارتهای خاص در تبلیغ سعی میکردند تا خدمات خود را به صورت پنهان ارائه دهند؛ موضوعی که حتی باعث گمراهی برخی از کاربران شده بود بعد از گفتگو یا چت فرد درخواست کننده متوجه میشوند که در واقع منظور از فروش کفش ارائه خدمات جنسی بوده است.
یک نمونه دیگر از این نوع آگهیها مربوط به اجاره سوئیتهای شبانهروزی بود، اغلب این اجاره بهاها به صورت نامتعارف قیمت گزاری شده بودند و بدون هیچ قید و بندی از شناسنامه گرفته تا مدرکی که ملاک دوستی یا فامیلی باشد اجاره داده میشد.
ماجرا به همین جا هم ختم نمی شود و گاهی افراد پا را فراتر از مسائل جنسی نیز گذاشته و تبلیغاتی مانند انجام دعوا یا زورگیری و یا شرخری را نیز در سایتهایی مانند دیوار گذاشته اند.
اما به تازگی آگهی های عجیب دیگری باب شده که در نوع خود بیسابقه هستند، آگهیهایی که مربوط به میهمانی های شبانه و یا دورهمی های دوستانه است. نکته جالب آنکه هیچ یک از این آگهیهای شماره تماس ندارند و یا شماره تماس خود را مخفی کردهاند و فقط از طریق چت میتواند ارتباط برقرار کرد.
برای آنکه بتوانیم سر از کار این افراد در بیاوریم در سایت فراز به چند نفر از این آگهی کننده پیغام فرستادیم، مشخص شد که برای شرکت در اغلب این دورهمیها باید به همراه خانواده حضور داشته باشی، مجالس معمولا ۶ یا ۸ نفره و به ندرت ۱۰ نفره هستند، هیچ کدام درخواست ورودی اولیه نکردند و به صورت رایگان بود، موسیقی، رقص و سرو مشروبات الکلی هم جز برنامه عادی اینها بود.
لازم به ذکر است که این نوع مهمانیها از سالهای گذشته در تهران و سایر شهرها رواج پیدا کرده بود و کم بیش اخباری در مورد پارتیهای زیرزمینی خبرساز شده است اما معمولا در این نوع پارتیها افراد برای حضور باید ثبت نام کامل کرده و پولی را به عنوان ورودی یا خرید تیکت پرداخت کنند.
و در حقیقت در میهمانی که نه مهمان و نه میزبان یکدیگر را نمیشناسند شرکت میکنند و فقط برای ساعاتی دور هم جمع میشوند. این افراد فقط با خرید یک تیکت، وارد یک مهمانی میشوند که نمیدانند قرار است در آن چه اتفاقی بیافتد. به همین دلیل به ابن گونه میهمانیها «تیکپارتی» گفته میشود. اغلب این مهمانیها با تم و سبک خاصی برگزار میشود تا مشتریهای مختلفی را جذب کند و در حقیقت سود آن عاید شخصی می شود که پارتی را برگزار کرده است.
اما در این نوع جدید هیچ مبلغی از کسی دریافت نمیشود و مشخص نیست چه سودی برای برگزار کننده دارد از سوی دیگر نکته عجیب ماجرا دعوت به حضور خانوادگی آن هست که به پیچیدگی آن میافزاید.
صرف حضور در میهمانی یا دورهمی به خودی خود به نظر عاری از اشکال است و گاهی اتفاق میافتد که افراد برای پیدا کردن دوستان جدید یا پر کردن اوقات فراغت خود حاضر به حضور در بعضی از جمعهایی که شناختی از شرکتکنندگان آن ندارند میشوند اما اعلام عمومی آن هم از طریق پلتفرمهای مختص فروش قدری با منطق ناسازگار است.
به هر حال خبرنگار ما جرات حضور در این مراسم را نداشت چرا که بیم کلاهبرداری یا سواستفاده های دیگر وجود دارد و به همین دلیل توصیه می شود افرادی که میل به حضور در این نوع برنامه ها را دارند شناخت کاملی از ترتیب دهندگان آن داشته باشند تا در دام افراد سودجو گرفتار نشوند.
به دنبال دستگیری دادستان آمل به اتهام ارتکاب تخلفات مالی، یک مدیر دیگر نیز در یکی از شهرهای اطراف به اتهام همدستی با وی دستگیر شده که خبر آن به زودی رسانه ای می شود.
پرسش اینجاست آیا آنچه در برخورد با اتهام افراد ذی نفوذ رخ می دهد صرف دستگیری و بازداشت است یا عقوبتی بازدارنده نیز در پی آن وجود خواهد داشت؟
شهردار اسبق ساری توسط شعبه سیزده رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت در تهران یک شب بازداشت شد اما با فشار اطرافیانش از تعقیب قضایی در امان ماند.
شهردار اسبق بابل که داماد امام جمعه بود و حمایت بعضی از روحانیون مرتبط را پشت سر داشت چند روزی در بازداشت ماند و با گذشت سه سال هنوز از صدور حکم پرونده وی خبری نیست.
متهم دانه درشت بدهی مالی به بانک دی که حتی در اخبار بیست و سی سیما نیز نام مجموعه اقتصادی پولشویی وی اعلام گردید همچنان آزاد است و در قالب هیات داری به نمک گیر نمودن چهره های مذهبی ذی نفوذ می پردازد.
عبدالله عبدی یک متهم و متخلف اقتصادی است که درباره وی بارها افشاگری صورت گرفته. پیرامون واگذاری مشکوک و نامتعارف پروژه احداث پتروشیمی میانکاله به او نیز بارها افشاگری شد و شخص معاون قوه قضا در رسانه ها از منع قانونی اجرای پروژه توسط این فرد، سخن رانده اما احداث پروژه همچنان در جریان است و کسی مانع آن نمی شود.
دستگیری اکبر طبری، بزرگترین نمایش برخورد با فساد درون سازمانی کشور بود که پرونده های محیرالعقولی داشت. در نهایت به رغم وجود حکم قطعی دادگاه، آزاد شد و با فشار افکار عمومی، حبس دوازده ساله ای برای او بریدند که نحوه اجرای آن قابل پیش بینی است. چهره امنیتی متهم به همدستی با وی که از دژ ییلاقی خود با دستبند و پابند به تهران منتقل شده بود نیز کلا تبرئه شد.
و...
مسئولان و سیاستگذاران قضایی و سیاسی و امنیتی باید متوجه باشند که در عصر حاکمیت رسانه، افکار عمومی صرفا دلخوش به دستگیری ها و بازداشت ها نبوده و با جمع بندی احکام صادره و سرنوشت ماجرا درباره میزان عدالت و صداقت مدیران قضاوت خواهد کرد. این نوع رویکردهای شل و ول، نمایشی و توأم با رودربایستی است که هیچگاه باعث توقف فعالیت جریانهای فاسد در گلوگاههای اقتصادی و بانکی و اداری کشور نگردیده است.
خدای من! شش سال گذشت. چنین روزی بود سیزده تیر 1396 که احمد آقاجانی را به خاک سپردیم. روحش شاد. این اطلاعیه را به یادگار نگه داشتم. سرطان داشت و زجر کشید اما قرآن به دست می گرفت تا تسکین دلش باشد و از آلامش بکاهد. مشهد بودم جوار حرم آقا به او زنگ زدم حالش را پرسیدم بی تابی نمیکرد که هیچ تلاش داشت به من هم روحیه بدهد. این آخرین تماس من با او بود. واقعا گمان کرده بودم حالش رو به بهبودی است. دوست دیگری داشتیم همزمان بیمار شد و شفا پیدا کرد.
احمد را اولین بار در مسجد کاظمبیک دیدم. نمیدانم چطور پایش آنجا باز شد لابد دوست و رفیقی داشت. بچه های گله محله هم مثل بچه های خیلی دیگر از نقاط شهر آنجا رفت و آمد داشتند. نکته قشنگش اینجاست. یادم نیست آن شب چه مراسمی بود ولی مسجد شام می داد. مسیر آشپزخانه تا شبستان مسجد باید مجمع غذا را دست به دست میکردیم. احمد با اینکه اولین شبش بود و اصلا با جمع دوستان ما انس نداشت پرید وسط و گوشه کار را گرفت. ریزه میزه بود اما چابک و سریع و متبسم و با روحیه. همان شب و همان همکاری و همراهی اولیه جایش را در دل همه باز کرد. این اولین تصویر من از احمد آقاجانی است اما به شما بگویم آخرین تصاویری که از احمد در ذهن دوستان نقش بست نیز اینگونه است. گوشه نشین و تنبل و بهانه گیر نبود. هر جا کاری بود یاعلی میگفت و می آمد وسط. روحش شاد. بسیجی مخلص و بی ادعا و سالم و دلسوز و پرکاری بود.
دورادور مطلعم همسر و دو فرزندش نیز در مسیر او قرار داشته و متعهد و انقلابی و دلسوزند. ان شاءالله نسل احمد هم تا ابد عاقبت بخیر و سر بلند باقی بماند. ممنون میشوم دسته گلی از صلوات را به روح پاک او هدیه کنید.
نخستین کسانی که در مخالفت با لایحه حجاب که به لایحه عادی سازی برهنگی شهرت یافته تلاش هایی را آغاز کردند چند طلبه گمنام و بی ادعا بودند. تلاش های آنها ثمر داد. چند نفر در این خصوص یادداشتها و مقالاتی نوشتند. محمدصادق کوشکی وارد میدان شد. متنی که نوشت اثر گذار بود. پشت سرش رسایی و بعد ورود حسین شریعتمداری وزن جبهه منتقدین را بالا برد. علم الهدی و حسینی همدانی و سپس سردار کوثری هم به میدان آمدند و الان خبرگزاری فارس اعلام کرده ارسال لایحه به مجلس متوقف شده و قرار است محتوای آن بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.
همین خبرگزاری فارس البته در ابتدا از مدافعین لایحه بود. دبیر شورای انقلاب فرهنگی هم مصاحبه ناامید کننده ای داشت. رسانه ها و چهره های وابسته به سپاه اغلب سکوت کردند. متولیان حوزه های علمیه هم، ائمه جمعه نیز منهای آن دو بزرگوار که اسم بردم صدایشان در نیامد. نگاه قبیله ای جای تفکر انقلابی را گرفت تا احکام شرع ذبح بشود.
در صورت صحت این خبر، الحمدلله فعلا قوه قضاییه یک قدم عقب نشست.
درست است که همین بچه های مستقل انقلابی توانستند یک پیروزی در حمایت از دین خدا به دست بیاورند؛ اما
درد است که آن چه باعث عقب نشینی طراحان لایحه مشکوک قرار گرفت فشار رسانه ای بود.
کما این که دردمندانه باید گفت آنچه منجر به ارائه لایحه ای ضعیف و متضاد با روح حاکمیتی دین گردید نیز هراس از فشار رسانه های معاند بود.
اینکه مسئولان بر مبنای هراس از رسانه، خواه افکار عمومی متعلق به حامیان نظام خواه هجمه تبلیغی جبهه معاند اقدام به تصمیم گیری کنند نشانه فاصله از معارف دین و ضعف تعهد نسبت به آرمانها و اهداف نظام اسلامی است.
بعضی از املاکی های قم بنری را مقابل دفتر خود نصب کرده اند که خطاب به دادستان قم نوشته شده و در آن، مسابقه قیمت گذاری در سایت دیوار عامل گرانی غیرمعمول و نامعقول مسکن، عنوان گردیده است.
اصل این حرف را قبول دارم اما به هر حال نمیتوان نقش انبوه مغازه ها و دفاتر و مراکز خرید و فروش املاک را در ایجاد هیجان کاذب و نرخ گذاری منفعت طلبانه و ظالمانه بر روی واحدهای تجاری نادیده گرفت. به طور کلی باید دردمندانه اذعان داشت که نظارتی بر خرید و فروش و اجاره مسکن و ... وجود ندارد و این بخش از بازار پر سود و ناهموار اقتصاد ایران منطقه ای خودمختار و خارج از استیلای حاکمیت به شمار می آید. تصویر بنر مذکور را در بالا مشاهده می کنید.
اینجور نیست که چون حالا با یک حجم عظیمی از تبلیغات بر روی یک موضوعی تمرکز میکنند، تکیه میکنند، تکرار میکنند، با زبانهای مختلف آن را بیان میکنند، ناچار ما هم بایستی همرنگ جماعت بشویم و همان را مطرح کنیم، همان را تکرار کنیم؛ نه، ما خودمان مبانی داریم، ما فکر داریم.
استکبار در صدد آن است که کلیشههای مورد نظر خودش را به همهی مردم دنیا تحمیل کند؛ هم به آحاد ملّتها، هم بالخصوص به مسئولان و مؤثّران کشورها؛ یعنی دولتها، نمایندگان مجالس، تصمیمگیران، تصمیمسازان، به قول خودشان اتاقهای فکر، به همهی اینها میخواهند آن کلیشههای خودشان را تحمیل کنند و آن را وارد ذهن آنها و فضای ذهنی آنها بکنند. مایلند همه، جهان را از منظر آنها ببینند؛ مفاهیمی را که آنها بر روی آن تکیه میکنند، با همان رویکرد آنها، با همان نگاه آنها تشخیص بدهند و بشناسند. این رویکرد رویکرد سلطهطلبانه است؛ با این رویکرد سلطهطلبانه مفاهیمی را یا جعل میکنند یا دستکاری میکنند و معنا میکنند و مایلند همه، طبق معنای آنها این مفاهیم را بفهمند و بهکار بگیرند و در ادبیّاتشان از آنها استفاده کنند.۱۳۹۴/۰۶/۱۲ مقام معظم رهبری
اول این خبر را بخوانید بعد حرف خودم را بزنم:
"تصویر استفاده هتلی در مشهد از کارتخوان یک مؤسسه خیریه برای دریافت وجه در فضای مجازی منتشر شده است؛ درحالی که متولیان وقوع این اتفاق را انکار میکنند اما یک کارشناس مالیاتی از اجاره کارتخوان مؤسسات خیریه توسط بنگاههای اقتصادی خبر میدهد.
طی هفتههای اخیر در فضای مجازی موضوع استفاده برخی هتلها از کارتخوانهای خیریه و شائبه انجام این کار با هدف فرار از پرداخت مالیات را مطرح کرده است.
حسین میرزائی مدیر سامانه اصناف کشور از جمله افرادی است که با این گونه هتلها برخورد داشته وی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم گفت: براساس بند ب تبصره 17 قانون بودجه کشور همه خیریهها مکلف هستند اطلاعات مالی و شماره حسابهای خود را روی سامانه وزارت رفاه ثبت کنند."
راستش را بخواهید ضمن احترام به فعالان امور خیریه، به خیلی از موسسات خصوصی خیریه اصلا خوشبین نیستم.
اگر عده ای به شکل مستقل می خواهند فعالیت خیریه داشته باشند مثل انبوه گروههای جهادی و خیریه مستقر در مساجد یا دانشگاهها نیاز به بهره گیری از امکانات دولتی مثل ساختمان و زمین و ... نیست و اگر دولت میخواهد کار خیر کند خودش نهادهای خیریه رسمی دارد و اساسا باید پاسخ بدهد که چرا نهادهای خیریه دولتی نتوانسته اند مستمندان را درست و حسابی پوشش بدهند که حالا نیازمند دخالت گروههای مردم نهاد شده اند؟
بعضی از گروههای خیریه صرفا کارکرد پوششی دارند. نمیخواهم قضیه را بیشتر توضیح بدهم اما بهتر است دفتر و دستک هر مجموعه ای بر اساس هزینه فایده مورد بررسی قرار بگیرد. اگر مقصود کار خیر و کمک به نیازمندان است چه لزومی دارد هزینه ها در مواردی بیشتر از نفعی باشد که به جامعه هدف می رسد؟
شخصا گروههای مستقل نیکوکار بسیاری را می شناسم که بدون هیچ تابلو و داد و هوار و برو و بیا و دفتر و دستکی فی سبیل الله در حال انجام کار خیر در حق نیازمندان هستند. این که یک عده ای جمع شوند موسسه خیریه تشکیل بدهند و بخش قابل توجهی از کمکهای دریافتی مردمی یا دولتی را صرف هزینه مکان و حقوق هیات مدیره و ... کنند ابدا قابل توجیه نیست و با داعیه متولیان منافات دارد.
بحث قیاس افراد نیست. هیچ کس روحانی باشد یا جسمانی، خاک پای امیرالمومنین هم به شمار نمی آید. افراد را نمی خواهم قیاس کنم اما موضوع همان موضوع است و روش همان روش.
گفتند علی را که از میان بردارید مشکلاتتان حل می شود. علی را که کشتند تازه برایشان سوال پیش آمد او اصلا در مسجد چه می کرد؟ باز هم عده ای بیدار نشدند. معاویه را تحمل کردند، یزید را تحمل کردند اما روی حسین و زن و فرزندش شمشیر کشیدند و گفتند: بغضا لابیک!
هیچ آخوندی بی نقص و عیب نیست اما اگر دیدید یک روحانی در جایگاهی بالا و شهرتی بسیار، خودش بی هیچ دفتر و دستک و خدم و حشمی راه می افتد امور شخصی خودش را انجام دهد به جای تشکر و تحسین لااقل گلوله نثارش نکنید. در شرایطی که حتی یک مقام دون پایه دولتی هم حاضر نیست امور اداری اش را شخصا به انجام رسانده و به میان مردم برود.
از آن دختر ترشیده علافی که شب تا صبح در مراوده مجازی با مردان، مشغول "چت ارضایی" است اما می گوید آخوندها مقصرند که من دوست پسر ندارم و مجرد مانده ام! تا آن خر سرمایه داری که افسوس میخورد فقط یک ویلا و چند قطعه زمین و خانه و اتومبیل پس انداز دارد و اگر هنوز نتوانسته خون همه را در شیشه کند مقصرش آخوندها هستند ...
از آن احمقی که به تحریک سلبریتی ها روی طلبه ای در همدان اسلحه کشید به تصور این که آخوندها میخواهند زنهای ایران را به صیغه مسافرین عرب در بیاورند تا آن جوانک های هرز و کف کرده و تنبان شلی که عمامه از سر آخوندها می انداختند و ته خط آمالشان سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و رابطه مثلثی است...
سالهاست که تاوان بلاهت جمعی را می دهیم که عقلشان به چشم و گوششان گره خورده و صد البته چوب مرض کانونهای مفسد قدرت و ثروت را می خوریم که اسب تراوای دشمن را در خانه دل و جان مردم راه داده اند و معتقدند بلاهت و سرگرم شدن ملت با فیک نیوزها لااقل شرّ آنها را از سر صاحبان میز کم خواهد کرد ولو پایه های اسلام و انقلاب را موریانه ها بجوند.
آقایون جمهوری اسلامی، این عکس رو خوب نگاه کنین. قامت پیرزن زیر بار گردش روزگار خم شد اما هنوز پای جمهوری اسلامی ایستاده. حاضرم شرط ببندم سهمی هم از سفره انقلاب برنداشته.
آقایون مسئول جمهوری اسلامی حواستون باشه. جلوی مردم یقه صاف میکنین، سینه ستبر میکنین، باد به غبغب میندازین که بعله مثلا ما هم برای خودمون کسی هستیم و ژن برتریم و ... پول و پست و مقامتون مرهون خم شدن کمر امثال این پیرزنه و پیرمردها و جوونهای خط مقدمی انقلاب که موقع سختی ها وقتی هوا پس میشه و شماها یا میرین تو سوراخ موش یا یکی به نعل و یکی میخ میزنین پای انقلاب می ایستن کتکشو میخورن و یه قدم از اعتقاداتشون عقب نمیرن.
آقایون پف کرده پشت میزنشین خوش خوراک و خوش نشین و شکم گنده و لپ گلی و آفتاب مهتاب ندیده، حواستون باشه این حامیان صادق و بی ادعای نظامو از دست ندین.
می دانید که اسلام دل خوشی از خودکشی ندارد و حتی بعضی فقها بر این باورند که نباید در تشییع جنازه و مراسم فردی که خودکشی کرده شرکت کرد تا منجر به تقویت و اشاعه منکر نشود. انسان در برابر نفس خودش مسئول است. کسی نمی تواند بگوید چون این انگشت مال من است دلم میخواهد قطعش کنم؛ چه برسد به این که خودکشی کند.
اساس اعتقاد به خدا و باور معاد منافی ناامیدی و افسردگی است. ایمان به خدا منجر به تقویت امید و ایجاد نشاط در زندگی میشود. انسان مومن میداند جایی از زندگی دستی از غیب، او را از ورطه یأس و شکست نجات خواهد داد. لاتیأسوا من روح الله، از رحمت خدا ناامید نمیشوند مگر کافران.
باور به خدا و عالم غیب است که ناممکن ها را ممکن میسازد. باور ما می توانیم در گرو همین ایمان به نیرویی فرا مادی است. لااقل در انقلاب اسلامی ما و دوران پرفراز و نشیب دفاع مقدس بارها به اثبات رسید که انسان ها در اوج محدودیت میتوانند با اتکال به قدرت خدا دستاوردهایی شگرف به چنگ آورند. مملکتی که سربازانش حتی از داشتن سیم خاردار محروم بوده و در مصاف با ارتشی مورد حمایت ابرقدرتهای جهان به ستیز رفته و چهارده هزار کیلومتر از خاکش به اشغال بیگانه درآمده بود در سایه ایمان به غیب آبادان را از حصر نجات داد، بستان و فتح المبین و خرمشهر و... تا آنجا که عبور رزمندگاش از اروند و تصرف گلوگاه بندری فاو، حیرت استراتژیستهای مطرح جهان را به دنبال داشت. معروف است به رزمنده ای گفتند تو چطور با آر پی جی معمولی، تانک تی 72 را شکار میکنی، خندید و گفت با خرج یاابالفضل!
اسلام اتفاقا دین زندگی است و معتقد است معنویت نه یک خلسه بیگانه از واقعیت و ماده که پشتوانه سازنده اصلاح امور مادی و پیشرفت معیشتی و نشاط اجتماعی است. حقیقت آن است دنیای پرادعای روشنفکری باید توضیح دهد چگونه با تعارض بین نسخه بی قیدی و ادعای پوچ فرح بخشی و دلخوشی و شادی ناشی از لا ذهبی، با افسردگی و سرخوردگی و خودکشی ننگین کنار می آید؟ ورای لبخندهای موقت و مصنوعی جماعت خودشیفته و خودفریخته لذت طلب، شادی و آرامش حقیقی و جاودان در گرو اتصال به ذات خدا و تبعیت از فرامین او و بی اعتنایی به زخارف دنیا محقق می گردد. آرامش حقیقی زمانی به دست می آید که بدانی دنیا ماندنی نیست اما شرافت و ارزشش به مزرعه ای میماند که هر چه بذر نیکی و والایی در آن بکاری، آخرتی آباد و مسرت بخش خواهی داشت. جالب آنکه توده به بن بست رسیده ناامید همیشه طلبکار و شکست خورده، همواره مدعی ارائه خط و مشی نجات جوامع بشری نیز بوده و شهرت بادآورده خود را فرصتی برای ترویج فرهنگ پوچ گرایی قرار میدهند و البته بیچاره جماعتی ظاهربین که دل در گرو تقلید از این توده چرکین خودمحور و الکی خوش اما افسرده و بی هدف دارند.
به دوستان حزب اللهی خودم توصیه میکنم مستند کدام استقلال کدام پیروزی ساخته مسعود ده نمکی را که نزدیک به دو دهه از تولید آن میگذرد حتما تماشا کنند.
مملکت به بعضی دو قطبی سازی ها نیاز دارد. اگر جایی با دو قطبی مخالفت میشود سر موضوعاتی مثل تقسیم قدرت و رقایت انتخاباتی است.
اگر درگیری بر سر حجاب نباشد و بچه های انقلابی بیکار شوند میروند سر مباحث عدالتخواهانه که مثلا پرونده اختلاس فولاد مبارکه چه شد؟ چرا بعضی دانه درشتهای متهم اقتصادی آزاد هستند؟ چرا بعضی زعمای معنوی شهرها با مفسدان اقتصادی حشر و نشر دارند؟ چرا رانت؟ چرا تبعیض؟ چرا شکاف طبقاتی؟ چرا بی عدالتی در آموزش و اجتماع و...؟!
یک عده خنگ شکم سیر و شهوت زده راه بیفتند مطالبات مردم را به بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط و... تقلیل داده و تحریف کنند، جماعت ارزشی هم طبعا غیرتشان اجازه سکوت نداده و درگیری ایجاد میشود. قوه قهریه نظام هم این دست و آن دست و پاسکاری کند و اجرای قانون را معطل نگه دارد. چند صباحی مسئولان و مدیران و از مابهتران در حاشیه امن به سر ببرند. این جمله آقا که فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان، اگر اجرایی میشد صلاحیت و عدالت کانونهای قدرت و ثروت زیر سوال می رفت. بسیجی ها بیکار شوند برای شان سوال پیش می آید چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان و بستگانشان جوان بیکار پیدا نمیشود؟ چرا بانکها در خدمت سرمایه دارها هستند؟ چرا چهار هزار نفر اول ورودی کنکور از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا نظام دیوانسالار حکومت مستضعفین در خدمت طبقه سرمایه دار است؟ بچه های مسئولین خدمت سربازی را کجا میگذرانند؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ و...
دوست جانبازی که انسانی مخلص و همنفس بسیاری از شهدا بوده یکبار بیماری سختی گرفت و عوارض ناشی از مار شیمیایی دوباره او را درگیر ساخت. تماس گرفت و شروع کرد به وصیت. تأکید داشت نگذارم اگر شهید شد مسئولین پای تابوتش حاضر شوند. دل پری داشت از کم کاری های بعضی مسئولان رزومه ساز و بیلان کاری فاقد کارنامه مفید و ادعاهای دهان پرکن و پوچشان.
گفتم: ببین برادر من! خودت داری شهید میشوی می روی آن طرف کیفش را میکنی برای من دعوا درست نکن. من را ننداز به جان این جماعت. لااقل یک جا بنویس که مدرک و سندی داشته باشم و متهم نشوم به اینکه از خودم دراورده ام و دنبال انتقام گیری شخصی و سیاسی هستم و... اصلا مشخص کن منظورت از مسئولان دقیقا چه کسانی است و دامنه این واژه تا کجا را شامل میشود؟ مثلا دهیار روستایتان هم به هر حال مسئول حساب میشود یقه او را هم بگیرم یا نه؟ مجتمع های آپارتمانی هم برای خودشان مسئول دارند با آنها چه کنم؟ گروههای مجازی چطور؟ کلی مدیر و مسئول علاف و بعضا بی خاصیت با همین عنوان برای خودشان داخل گروه های مجازی اُرد میدهند و...
خلاصه این پرت و پلاها بالاخره اثر کرد و خنده ای کوتاه بر لبان دوست ما نشاند و از ادامه وصیت منصرفش ساخت و فضا را به سمت و سویی دیگر کشاند. دوست جانباز پاک و نجیب ما بعد از مدتی به لطف خدا حالش خوب شد؛ اما مسئولان حواسشان را جمع کنند قدم و نفس این پاک ترین و زلال ترین بندگان مخلص و بی ادعا و ایثارگر خدا همواره پشتوانه انقلاب و نظام بوده است. با غفلت ها و کم کاری ها و تبعیض ها و رانت ها و قبیله گرایی ها و منفعت جویی های خود و ضربه ای که از این منظر به اعتبار نظام اسلامی میزنند کاری نکنند بزرگترین و بالاترین سرمایه این مملکت را از دست بدهند.
بعضی از نیروهای انقلابی به اینجا رسیده اند که نظام عمدا دنبال قطع کامل نرم افزارها و شبکه های ارتباطی مخرب مجازی بیگانه نیست و در حالیکه میتواند با کاستن از پهنای باند اینستاگرام و... مانع از فعالیت فیلترشکن ها شود با چشمداشت به درآمد حاصل از فروش اینترنت و افزایش مصرف سودآور آن که ناشی از اجرای ناقص برنامه فیلترینگ است نسبت به حذف کامل شبکه های مذکور اقدام نمیکند.
بعضی از بچه های حزب اللهی به این نتیجه رسیده اند نظام همانطور که در اجباری نمودن قانون استفاده از کمربند ایمنی و استفاده از ماسک و... محکم ایستاد میتواند در نظارت بر قانون عفاف و حجاب نیز محکم بایستد اما با توجه به رویکرد انتخاباتی و سیاسی جناحها به صرف ایجاد درگیری بین لایه هایی از مردم و مشغول سازی ملت به هم اکتفا نموده و هیچ برنامه و عزم خاصی چه در زمینه فرهنگی و چه در زمینه انتظامی برای کنترل وضعبت بغرنج جامعه ندارد. جالب آنکه برخلاف فتوای مراجع، اجازه ورود بانوان برای تماشای مسابقات ورزشی مردان نیز صادر شده است.
عده ای از بدنه نیروهای انقلاب به اینجا رسیده اند نظام از ماجرای درگیری بر سر مساله حجاب خیلی هم متضرر نشده است. ماجرای مهسا امینی بلافاصله بعد از افشای پرونده محیرالعقول اختلاس فولاد مبارکه بوده که حتی اگر بپذیریم در بخشهایی از این گزارش اغراق صورت گرفته سرنوشت بخشهای غیراغراق آمیز پرونده در هاله ای از ابهام فرو رفته است. جسته و گریخته خبرهایی از تبرئه بعضی از چهره های شاخص متهم در پرونده های اقتصادی نیز به گوش میرسد. نظامی که توانست ظرف دو سه روز جمعیت عظیم معترضان فتنه 88 که از میدان آزادی تا میدان امام حسین را مملو از حضور میلیونی خود ساخته بودند کنترل نماید در کنترل اوضاع اغتشاش توسط چند جوانک فریب خورده که با اولین سیلی به گریه و ندامت می افتادند تعلل ورزید و در این اثنا سود سرشاری از افزایش قیمت ارز و طلا، حاشیه رانده شدن مطالبات اصلی مردم مستضعف و ... به دست آورد!
فارغ از میزان صحت و سقم این تحلیل ها بیم آن می رود بدنه ای از نیروهای ارزشی به مرور با عبور از دولت و نظام، عملا تبدیل به اپوزیسیون حزب الله! گردیده و صف جدیدی از مطالبه گری فرا حاکمیتی را تشکیل دهند.
اصل این سخن که رقبای رییسی و نفوذی های دولت قبل از خالی شدن بدنه حامیان وی خوشحال میشوند سخن بیراهی نیست و البته دولت رییسی نیز عملا نشان داده از هوش و ذکاوت لازم برای کنترل اوضاع و برنامه ریزی فرهنگی برای تغییر در شرایط موجود بهره چندانی ندارد.
اما میشود به موضوع از زاویه ای دیگر نیز نگریست.
بر اساس ادبیات رایج در کلام مقام معظم رهبری، بین نظام اسلامی (امت و امامت) با نظام دیوانسالار (قوای مجریه و مقننه و...) تفاوت وجود دارد. آنچه که در تقسیم بندی راهبرد کلان تحقق تمدن اسلامی نیز در کلام رهبری مشهود است ما اگر چه به نظام اسلامی (اصل حاکمیت دینی، ولایت فقیه و آرمانگرایی اسلامی) رسیده ایم ولی هنوز شاهد تحقق دولت اسلامی (مجموعه قوا و ساختار دیوانسالار کشور) نبوده ایم.
مقام معظم رهبری که بارها بر ضرورت برافراشته نگاه داشتن علم مطالبه گری تأکید داشته اند خود بالاترین مطالبه گر از مسئولان تنبل و انقلاب گریز و فراری از عدالت است. ضرورت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان، مقابله با شکاف طبقاتی، نفی تجمل طلبی، لزوم تحقق عدالت اجتماعی، ضرورت رفع بی عدالتی در نظام آموزش، برخورد با حقوقهای نجومی، تعقیب قانوندانهای قانون شکن، ایجاد کرسی های آزاداندیشی، سر و ساماندهی به صنایع داخلی و ارتقای کیفیت اسف بار خودروسازی و... نمونه هایی از خط و مشی ترسیمی رهبر متفکر انقلاب برای جریانهای انقلابی و عدالتخواه است که البته هیچگاه بر مذاق مسئولان در سطوح مختلف از جمله شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، شوراهای تأمین و ... خوش نیامده است.
به نفع نظام اسلامی و جریان اصیل انقلابی است که مطالبات دینی را فراتر از مقوله حجاب به گفتمان و فرهنگ عمومی تبدیل نمایند. قطعا بر سر مساله حجاب کوتاه نخواهیم آمد اما حجاب تنها بخشی از برنامه و مطالبه دین از حاکمیت است. ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی، نفی تبعیض و رانتخواری، ایجاد بستر مناسب برای رشد فرهنگی و تعالی جامعه، برخورد با دانه درشتهای مفسد، توجه به گسترش عدالت اجتماعی، حمایت قاطع از مستضعفین و ... بخش های دیگری از آموزه های مکتب جامع و جهان شمول اسلام است که تجربه نیز ثابت نموده داعیه داری در برافراشته نگاه داشتن مجموعه مطالبات دینی و عدم نگاه موضعی و سطحی و گزینشی به احکام دین منجر به جلب اعتماد مردم و تحکیم پایه های حاکمیت اصیل اسلامی خواهد گردید.
ناامیدی از نظام اداری کشور، همان طور که بعضی مسئولان میز خود را مساوی با نظام دانسته و حفظ آن را از اوجب واجبات می شمارند اگر به این معنا باشد که هر کس که دغدغه دین و انقلاب و ولایت دارد خودش را متولی اندیشه نظام اسلامی دنسته و در پیگیری احکام و معارف اجتماعی دین منتظر مسئولان نماند، با ارزش و سازنده خواهد بود.
بهمن در حال اتمام است و شهرداری بابل هنوز فکری به حال محصول درختهای نارنج سطح شهر نکرده و بخشی از آن در حال تلف است.
بعضی مردم میوه های دم دست را می چینند بعضی هم که مقیدتر هستند دست نمی زنند که شرعا دینی گردنشان نباشد.
شهرداری اگر نمی تواند محصول نارنج را مثل سالهای گذشته به فروش برساند و مانع از تحمیل سنگینی و عوارض ناشی از آن به درختان شود به مردم اعلام کند که هر کس دلش خواست بچیند و ببرد. اینطوری لااقل جلوی اسراف گرفته می شود.
مسئولانی که هنوز نتوانسته اند کار ساده ای مثل فروش محصول درختان سطح شهر را به نتیجه برسانند آیا قادر به حل معضلات ملال آوری مثل ترافیک و ... خواهند بود؟!
سالها پیش کلیپی پخش شد از جلسه محاکمه خسرو گلسرخی در سال 52 که منجر به اعدام وی گردید. او مرد و مردانه ایستاده بود مقابل قاضی و خود را یک مارکسیست معرفی می کرد اما جالب بود که به عباراتی از کلام نورانی امیرالمومنین و امام حسین علیهما السلام اشاره و استناد می نمود و از بزرگان شهید تشیع علوی به نیکی یاد می کرد.
حسن رحیم پور ازغدی ذیل کلام او در تحلیلی کوتاه به این واقعیت اشاره نمود که روح حقیقت جو و فطرت راستی طلب امثال خسرو گلسرخی را نمی توان نادیده گرفت اما کم کاری در بیان و نشر معارف اصیل دین که متضمن عدالت و آزادی اجتماعی و زمینه ساز رشد و بالندگی شخصیت و کمال انسان هاست منجر شد که آنها نتوانند راه درست را تشخیص داده و به دامان مارکس و لنین بیفتند.
در کتاب طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن که یادگاری از تلاش فرهنگی آیت الله خامنه ای در دوران جوانی و فضای سیاسی مبارزات ضد ستمشاهی است نیز به طور ملموس می توان احساس کرد که ایشان سعی دارد ضمن تأکید بر معرفی نظام ولایی و حاکمیت الهی در اسلام، چهره حقیقی دین در عدالت ورزی و نفی نظام طبقاتی و ستیز با اشرافی گری و تبعیض را معرفی نموده تا وجدان حق طلب جوانان تشنه عدل و داد را در قلمرو آموزه های دین سیراب نماید.
واقعیت آن است بسیاری از کسانی که ذیل مطالبات اجتماعی و اقتصادی خود اصل نظام را زیر سوال می برند اگر بدانند عدالتخواهی در منطق و بطن انقلاب اسلامی نهفته و هر جا که شاهد تبعیض و انحراف هستیم دقیقا به خاطر فاصله گرفتن در آن نقطه از مبانی دین است، در رویکرد غلط خود تجدید نظر می کنند.
نمی توان منکر شد که بخشی از معترضین در شمار معاندان و بدخواهان نظام هستند و از سر شکم سیری یا عقده و کینه به ستیز با حاکمیت روی آورده اند؛ اما اگر عَلَم عدالتخواهی در دست نیروهای انقلاب باشد لااقل آن طیف از جامعه که دعوایی جز احقاق حق نداشته و بازی رسانه های دشمن را خورده اند از دامان نظام فاصله نخواهند گرفت.
از این رو باید باز هم تأکید کرد که به نفع نظام است پرچم عدالتخواهی در دست نیروهای منتقد اما معتقد به نظام بماند تا اینکه در اختیار دشمنان اساس دین و نهضت قرار بگیرد؛
اما
جای تأسف است که تلقی سودجویانه از مفهوم درست "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" و تغییر ناجوانمردانه آن به اوجب واجبات بودن حفظ قدرت و صیانت از کرسی ریاست، بسیاری از مسئولان را به آنجا رسانده که صدای حق طلبی و عدالتخواهی نیروهای دلسوخته انقلاب را خفه نموده و با پرونده سازی و ایراد اتهام و برخوردهای ملال آور و فرسایشی قضایی، راه را بر اصلاح امور ببندند و در نهایت لایه هایی قابل اعتنا از جامعه حق طلب را به دامان بیگانه سوق دهند.
دوستی از بابل تماس گرفت گفت گاز منزلشان قطع شده بود. در این وانفسای افت فشار گاز که سر کارمندان اداره مربوطه هم قطعا حسابی شلوغ است تماس گرفت و مشکل را در میان گذاشت. کارمندی که گوشی را برداشت راهنمایی کرد که علمک گاز را چگونه کنترل کند و... دوست ما هم این کار را انجام داد و گاز خانه اش وصل شد.
نکته اینجاست چند دقیقه ای نگذشت که از شرکت گاز با او تماس گرفتند و پیگیر وضعیت شدند و اعلام آمادگی کردند که اگر مشکل برطرف نشده خودشان بیایند برای سرکشی و... که دوست ما هم حسابی خوشحال شد و از آنها تشکر کرد.
برای من هم این رفتار کارمند با وجدان شرکت گاز بابل جالب و قابل تقدیر بود گفتم به سهم خودم از وجدان و مسئولیت پذیری چنین افرادی که وجودشان نعمت و منشأ خیر است تشکر کنم.
«نوئل لوگرائت» رییس 81 ساله فدراسیون فوتبال فرانسه به جرم آزار جنسی! برکنار شد.
غرق شدن در منجلاب شهوت، ورود به باتلاق بی انتهای فساد و زیاده خواهی است که حتی آزادی های جنسی غرب نیز دردی از آن دوا نکرده و شعله ناتمام آن به تجاوز و ظلم و بی آبرویی ختم خواهد شد. غلتیدن در مسیر حیوانیت، سن و سال نمی شناسد. مهمتر از آزادی، فهم انسانیت و درک شرافت و تقیّد به موازین اخلاقی است که اسلام از آن به عنوان تقوا یاد میکند.
این گفته مقام پلیس راهور درباره کیفیت خودروی داخلی که اوایل اردیبهشت امسال بیان داشت را باید یکی از ماندگارترین و تاریخی ترین اظهارنظرهای مسئولان کشور دانست. متأسفانه آمارهای نگران کننده از میزان تلفات جاده ای و هزینه های درمانی و بیمه و خسارات ناشی از آلودگی هوا و ... صنعت بی قانون خودروسازی کشور که گویا حیاط خلوت باندهای قدرت و ثروت است را به موقعیتی برای زیر سوال بردن صنایع ملی و گسترش بی اعتمادی به نهادهای نظارتی تبدیل نموده است.
"سردار تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور گفت: با یک حساب دو دو تا چهارتا، ایرانخودرو و سایپا اگر تعطیل شوند، ما با واردات خودرو و صرفهجویی در مصرف سوخت ناشی از آن، حقوق تمام کارکنان این دو کارخانه را پرداخت می کنیم!!"
دادستان کل کشور در جلسه پرسش و پاسخ با طلاب در قم:
آن زمانی که حضرت آقا فرمودند شبیخون فرهنگیست، مسوولین فضا را رها کردند، آن زمان که فرمودند فضای مجازی، باز شاهد رهایی بودیم؛ در دولت قبل بزرگترین خیانت دولت قبل، همین سرپیچی از دستور آقاست. ما فریاد زدیم اما به نتیجه نرسیدیم چون تمام اختیارات به دست بنده نیست. بنده به عنوان دادستان کل، برای مسوولینی که مرتکب این تخلفات شدند، پرونده تشکیل دادم، ثبت هم شد ولی این که رسیدگی نشده، من نمیتوانم علت این مسأله را عرض کنم!!
در مورد بورس هم با توجه به مسؤولیت بنده در شورای عالی بورس باید گفت که اگر عرض کنم که در این شورا چقدر فریاد زدم اما آنجا ترکیب شورای عالی بورس طوریست که اعضای بورس اکثریت هستند و بنده فقط یک رأی دارم و هشدار و تذکر دادم که این خیانتها دارد انجام میشود و رونوشت آن پروندههای تخلفات را برای مقامات عالی هم ارسال کردم. منتهی شرایط کشور به گونه ایست که گاهی از اوقات اقتضا میکند ما دفع افسد به فاسد کنیم!!
حجت الاسلام والمسلمین منتظری اظهار کرد: امروز ما به لحاظ این که با دشمنان خارجی رو به رو هستیم که اینگونه جنگهای ترکیبی را برای ما تشکیل دادند، ناچاریم از بعضی مسائل فعلاً بر اساس مصالحی که بزرگان تشخیص میدهند، اغماض و چشم پوشی کنیم!!
وی خطاب به حوزویان گفت: در خصوص مساله بدحجابی فریاد بزنید و مطالبه کنید. در سخنرانیها، در مقالهها و در مصاحبهها مطالبه کنید.