اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسئولیت پذیری» ثبت شده است

بابلی ها به رییس قوه قضائیه نامه مینویسند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ

بر اساس افشاگری رسانه های معتبر محلی، اعضای شورای به اصطلاح اسلامی بابل با بهره گیری از فضای جنگ و تمرکز افکار عمومی بر حوادث جاری کشور اقدام به استخدام بی ضابطه و رانتی حدود 150 نفر از دوستان و اطرافیان و بستگان خود در شهرداری نموده اند!

استخدام فامیلی و باندی در بلدیه در حالی صورت میگیرد که متولیان امر همواره مدعی ناترازی و کسری بودجه در حل معضلات اساسی شهر از جمله حمل و دفع زباله و یا ترافیک و... بوده و هستند.

درآمد شهرداری از عرق جبین مردم شریفی است که گاه خود نیز دارای جوان بیکار در خانواده بوده؛ اما به امید پیشرفت و آبادانی و عدالت، چشم بر افزایش نرخ عوارض و خالی شدن کیسه خود فرو بسته اند.

دردمندانه آنکه به رغم افشاگری مکرر رسانه ها و فعالان مجازی و اجتماعی پیرامون این اتفاق خسارت بار شاهد واکنشی از سوی نهادهای نظارتی و بازرسی و قضایی شهر و استان در راستای صیانت از حقوق عامه نبوده ایم که این امر شائبه هایی را در اذهان رقم زده است.

مسئولان قوه قضاییه به خصوص دادستان به عنوان مدعی العموم باید متوجه باشند که عدلیه، ویترین نظام اسلامی بوده و سکوت و بی عملی این نهاد در قبال تضییع منافع مردم جز تقویت حس بی اعتمادی و ناامیدی در لایه های مختلف اجتماع دستاوردی به همراه نخواهد داشت.

لازم است شهروندان دغدغه مند دیار مومنان و موطن شهدا با پیگیری این واقعه تأسف بار از طریق مسئولان در سطوح عالی نظام اسلامی مانع از تحقق بی عدالتی در حق مردم نجیب و ایثارگر و آسیب به اعتبار نظام مقدس اسلامی شوند.

دستگاههای نظارتی و بازرسی و قضایی باید مستحضر باشند که آسیب به اعتماد عمومی به خصوص در شرایط جنگی ناخواسته خدمت به جبهه دشمن در تضعیف اراده ها و بازی با حیثیت حاکمیت دینی است و بالطبع از این منظر برخورد محکم و جدی تر با عناصری که با سوءاستفاده از وضعیت موجود به حریم قانون و حقوق ملت اجحاف ورزیدند ضروری تر به نظر می رسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این روزهای تاریخی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۰۴ ق.ظ

نمایش "ایران زیبا "در کتابخانه ی ملی چین - ایمنا

 

یکی از همسایگان ما از بستگان شهید حاجی زاده است. به یاد او غذایی پخت و بین همسایه ها پخش کرد. به احترامش گرفتم اما دل و دماغ خوردنش را ندارم. میدهم به بچه ها. ان شاءالله شیرینی پیروزی در جنگ و شکست هیمنه رژیم غاصب را همه با هم پخش کنیم.

دیروز عصر حسن قشقاوی نماینده مجلس و دیپلمات سابق در گفتگو با شبکه خبر تشکری کرد از رسانه های عربی و آن دست از اپوزیسیون که به رغم همه اختلاف نظرها در برابر ددمنشی رژیم غاصب به یاری و حمایت از مردم ایران پرداختند. برخلاف اپوزیسیون وابسته و وطن فروش و معدودی از هموطنان فریب خورده و خودباخته، لایه ای از اپوزیسیون هم هستند که به فهم خود بر اساس انصاف و استقلال به جمهوری اسلامی نگاه کرده و خط قرمز ملیّت و شرافت ایرانی خویش را برای خوشآمد دشمن زیر پا نمیگذارند. بخش عمده رسانه های عرب زبان هم اگر چه دل خوشی از ایران ندارند اما در این اوضاع شرافت خود را به غرب نفروخته و به حمایت از مردم کشورمان برخاسته اند. در بعضی کشورهای اروپایی هم تظاهرات مردم را در محکومیت تعدی و جنایات رژِم غاصب بر ضد ایران اسلامی شاهد هستیم. امیدوارم آن دست از معدود هموطنانی که با شادی دشمن شاد میشوند و با قاتلان کودک کش در یک جبهه قرار گرفته اندهم از خواب غفلت بیدار شوند.

همه کسانی که دلشان در گرو سرافرازی مام میهن است این روزها باید احساس مسئولیت بیشتری کنند. همه مردم اعم از بسیجی یا غیربسیجی به گشت زنی در اطراف شهرها و معابر خلوت بپردازند و با مشاهده هر حرکت مشکوکی ضمن حفظ خونسردی با نهادهای امنیتی و انتظامی تماس بگیرند. همین تماسهای مردم عادی تا به حال باعث کشف و خنثی سازی مقادیر قابل توجهی از مهمات و دستگیری عناصر مزدور و طبعا نجات جان عده ای از مردم کشورمان گردیده است. همه در این روزهای تاریخی و سرنوشت ساز سهم داشته باشیم. مملکت، مملکت خودمان است. و البته دعا را هم فراموش نکنیم. قدرت مطلق، خداست. اوست که اگر اراده کند و اذن دهد مستضعفان بر مستکبران عالم پیروز خواهند شد. منهای خدا هیچیم.

امروز چند شهید حملات اخیر رژیم سفاک در قم تشییع میشوند. به یاری خدا نایب الزیاره دوستان خواهم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

غنی سازی کنیم که چه بشود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۴۸ ب.ظ

سخنرانی رهبر معظم انقلاب در حرم امام راحل آغاز شد - ایرنا

 

من تا به حال نمی دانستم فرق انرژی هسته ای با غنی سازی اورانیوم چیست. رسانه های دشمن بارها برای تحقیر و زیر سوال بردن دستاوردهای هسته ای مدعی می شدند که نیروگاههای اتمی ساخت رژیم شاه است و جمهوری اسلامی خودش کاری نکرده و دارد برای نگهداری آن زار می زند و به غرب التماس میکند! یا اینکه غنی سازی فایده ای ندارد و صرف وجود نیروگاه اتمی کافی است. خیلی از مردم هم برایشان سوال بود که اساسا چه نیازی به غنی سازی است؟ امروز رهبر معظم انقلاب در حرم امام توضیح داد که انرژی هسته ای منهای توان غنی سازی در حکم داشتن نفت بدون پالایشگاه است. غنی سازی متضمن فعالیت و تأمین سوخت نیروگاههای هسته ای است. اگر صد نیروگاه اتمی داشته باشیم اما توان غنی سازی نداشته باشیم برای ادامه فعالیت باید وابسته به کشورهای دیگر بمانیم که البته تجربه نشان داد روی آنها نمی شود حساب کرد.

خدایی اش این همه رسانه و کارشناس و صاحب قلم و تریبون در این مملکت است با انبوه بودجه و درآمد به اندازه یک سخنرانی آقا بار محتوایی و توان اثرگذاری و بصیرت لازم در مساله شناسی و پاسخ به شبهات را ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر خوب که قاسمیان بازداشت شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

حجت الاسلام قاسمیان بازداشت شد - تسنیم

 

اتفاقا معتقدم کار قاسمیان ولو با علم به بازداشت توسط آل سعود، کار درستی بود. بالاخره روحانیت نان امام زمان را می خورد که امر به معروف و نهی از منکر کند. اینجا از آن مواردی است که خطر در راه نهی از منکر جائز به شمار آمده و احتمال تأثیر در آن راه دارد. زیرا قاسمیان یک روحانی شناخته شده در محافل قرآنی بین المللی است و بازداشت او میتواند نگاهها را به عملکرد معاویه گونه آل سعود جلب نماید. مگر قاسمیان چه گفت؟ او به مدعیان خادمی حرمین شریفین معترض شد که چرا وضعیت این قدمگاه نبوی و منزلگاه وحی آلوده به بی بند و باری شده است؟ خبر بازداشت این روحانی شجاع و نام آشنا میتواند میزان صداقت و تدین حکام غربزده و خودباخته آل سعود را در جهان اسلام به نمایش بگذارد. از سوی دیگر البته ممکن است رسانه های وابسته به سعودی به طور متقابل همین نقد را به حاکمیت جمهوری اسلامی برگردانند که همان هم میتواند و امید است سبب خیر شود. فرقی نمی کند شیعه یا سنی، وقتی داعیه دین را داریم نباید در سیطره حکومت خود به گسترش بی دینی و بی مبالاتی دامن بزنیم. شوخی با قانون خدا موجب رسوایی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشقبازی کار هر شیاد نیست...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۵ ق.ظ

جفت گیری حیوانات مختلف + عکس - ستاره

 

"عشق ابدی" اندازه دهان یک پرستو نیست. وطن حکم مادر را دارد. طرف، وطنش را هم فروخت و رفت، عشق و محبت و شرافت و اخلاق و انسانیت که چیزی نیست. برای این جماعت یک لحظه خوش بودن، ارزش است، بی فکر، بی تعهد، بدون وجدان. جهان بینی خودباختگی و بی هویتی مبتنی بر حیوان صفتی است. این را برای توهین نمی گویم. فرق انسان با حیوان در همین فطرت و شرافت و وجدان و تعهد است. منهای ارزشهای انسانی، حیوانی بیش نخواهیم بود با دغدغه شکم و زیر شکم. عشق واژه ای مقدس است برآمده از مفهوم اشک. دلسوختگی و تعهد و ایستادگی و زحمت و جان بازی، ملازم این شیدایی مقدس است. هوس، ابزار ابلیس است؛ وصفی حیوانی برای آنی خوش بودن و گذران یک لحظه شهوانی از عمر. بعدش چه؟ 

اسلام نه حتی در فرهنگ غنی و کهن و تمدن ایرانی ما هم بی حیایی جایی نداشته است.

ته زن، زندگی، آزادی همین لاقیدی و عیاشی و بی ناموسی است. مطالبه این قماش از بوسیدن در کوچه و سلف مختلط و کشف حجاب آغاز شد اما انتهای آن تا رواج هرزگی و لاقیدی ادامه خواهد داشت؛ هوس بازی و ابزار قرار دادن جنسیت و شهوت و نگاه حیوانی به زنی که اسیر تنوع طلبی و زیاده خواهی است و در بند بی تعهدی و بی هویتی. خانواده بی معناست. شما قرار است ماشین کار و درآمد زایی و ثروت اندوزی نظام سرمایه داری غرب باشی.

هر چقدر مسئولان سرشار از بصیرت و خوش غیرت و مصلحت اندیش و عافیت طلب ما از ارزشهای الهی و ایرانی عقب نشینی کرده و دستشان را در مقابل تهاجم رسانه ای و فکری دشمن بیشتر بالا می برند، هجوم و نفوذ ارابه های جنگ فرهنگی بیگانه به ساحت اندیشه و رفتار جامعه دینی اندلسی ما افزون تر می گردد. آقایان و خانمها! دشمن به رختخواب شما نزدیک شده است. یادتان باشد در صیانت از احکام و معارف الهی و پاسداری از خون شهدا کوتاهی ورزیدید. نه مدارس ما اسلامی شد، نه دانشگاههای ما، نه رسانه های ما، نه اقتصاد نه بانکداری نه عدالت و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فتنه از قم؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۴۷ ق.ظ

اصناف قم از ساعت ۱۳ تا ۱۷ باید تعطیل باشند

 

هنوز چند روزی از تجمع و اعتصاب بعضی نانوایان استان قم نمیگذرد که استاندار این کلان شهر مذهبی اعلام کرد اصناف و بازاریان باید به صورت داوطلبانه! از ساعت یک تا پنج بعد از ظهر تعطیل باشند. دو ساعت هم که به طور معمول در اوج فعالیتهای بازار، برق قطع می شود. شهر قم شهری دارای ویژگی گردشگری مذهبی و پذیرای زائران و مسافران از شهرها و کشورهای مختلف است که عامل رونق بازار این شهر به خصوص در خیابانهای اطراف حرم مطهر به شمار می رود. تعطیلی چند ساعته به بهانه صرفه جویی در مصرف برق برای کسبه ای که دارای مغازه اجاره ای و شاگرد و وام و درگیر مالیات و گرانی و کسادی بازار و ... هستند اتفاقی ناخوشایند و ضربه ای سنگین خواهد بود. اگر چه استاندار مدعی است این مصوبه تنها برای خردادماه است اما سابقه وعده های دولت پزشکیان بدگمانی نسبت به خلف وعده و تمدید ابدی ناترازی ها را تشدید نموده است.

 متن خبر:

به گزارش خبرگزاری مهر، اکبر بهنام‌جو استاندار در جلسه مدیریت مصرف انرژی با اشاره به اینکه صرفه‌جویی ۳۰ درصدی مصرف برق در واحدهای تجاری نسبت به سال گذشته ضروری است گفت: اصناف با تعطیلی داوطلبانه واحدهای خود از ساعت ۱۳ تا ۱۷، در عبور از شرایط ناترازی برق کشور مشارکت کنند.

بر اساس مصوبه کارگروه بهینه‌سازی مصرف انرژی استان قم کلیه واحدهای صنفی موظف‌اند از ابتدای خرداد تا پایان ماه، در بازه زمانی ساعت ۱۳ تا ۱۷ تعطیل باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا و خون بهای عشق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۵۶ ب.ظ

سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه به شهادت رسیدند

 

درد فقر را کشیده بود، درد یتیمی را، رنج گرسنگی را، طعم سختی و حرمان همیشه زیر زبانش بود. پدر که از دنیا رفت پنج ساله بود، خانه شان سه اتاق داشت مجبور شدند دوتایش را بدهند اجاره، کمک معیشتشان باشد. خودش هم شد کودک دستفروش در اطراف حرم. یک وعده غذای سیر نخورد. طلبه هم که شد عصرها می رفت کار می کرد، خرجی برای مادر و خانواده تأمین کند. یک بار دلش شکست. نشست رو به ضریح آقا به درد دل. کسی از آشنایان دور؛ همان دور و بر بود. به دلش افتاد پول خوبی درآورد به او هدیه داد.

دل شکسته خریدار دارد. یک روز هم در حرم مولا علی دلش شکست. درد دل کرد آقاجان! اگر من زائر واقعی تو هستم خودی نشان بده، توجه و تفضّلی که باور کنم جواب سلامم را داده ای، مرا دیده و اعتنایم میکنی. اگر نه دیگر می آیم فقط نمازی می خوانم و می روم. یکی دست گذاشت روی شانه اش. گفت: برای خدا قدم بردارید ما هم پشتیبان شما هستیم. برگشت نگاه کرد. کسی را ندید.

برای خدا قدم برداشت. مادرش را می برد حرم نمی گذاشت کسی غیر خودش ویلچر او را دست بگیرد. با کارگر و دوره گرد و فقیر و گرفتار همسفره می شد. یاد معلم کلاس اول و دوستان قدیم را هم در خاطر داشت و به آنها سر می زد. در قوه قضائیه که بود نماز مغرب و عشا را می رفت مسجدی در گیشا، مردم راحت تر به او دسترسی داشته باشند. راحت حرفهایشان را بزنند. بعضی مراجعین تندی می کردند، ناراحت نمی شد. نمیگذاشت کسی مانع شود. می گفت: این طوری غرور مرا نمی گیرد.

با ماشین می رفت زنی بچه را بغل را می دید ممکن است با او کاری داشته باشد. می گفت بایستید. عقب عقب می رفتند. حرف زن را بشنود. کودکان می آمدند دور و برش با آنها عکس می گرفت. یک تصویر با دولتمردانش ندارد اما با کودکان و ایتام و کارگران و مستضعفان و وسط سیلاب تا دلتان بخواهد... درد فقر را کشیده بود که قامت بست هشت هزار کارخانه تعطیل را دوباره راه اندازی کرد. فقر را از پشت پنجره تماشا نکرده بود که هر جا بود می گفت اول حقوق زیردستان را بدهید بعد نوبت بالانشین ها. خودش به حقوق کارمندی دستگاه قضا قانع بود. حقوق ریاست قوه را بخشید به نیازمندان. حقوق تولیت آستان را هم نگرفت. مبلغ قابل توجهی بود. گفت بروید درمانگاهی بسازید در سیستان. چک هم کشید. پول ناهارهایی که در حرم خورده بود را حساب کرد و داد. ویلا و باغ تولیت را انتخاب نکرد. برای سکونت در یکی از ساختمانهای داخل حرم اقامت گزید. راحت تر بتواند حتی پاسی از شب در گوشه گوشه حرم قدم بزند، از زوّار سرکشی کند و بر کارها نظارت داشته باشد. فرضتی مغتنم هم بچسبد به کنج ضریح و با آقا نجوا کند.

هر جا رفت تحولی ایجاد کرد. سازمان بازرسی را محکم و با برنامه پیش برد. ثابت کرد هدفش مچ گیری نیست. ضعفها راشناسایی و با راهکار به مسئولان تذکر می داد. در قوه قضائیه هم محکم ایستاد. بینی گردن کلفتها را به خاک مالید. در تولیت هم توجه به زائران را بسط داد. خدمات حرم چند برابر شد. چقدر زائر اولی را شناسایی و راهی حرم نمود. چقدر در بین راهها و داخل مشهد برای زائران امکانات فراهم کرد. به فقرای اطراف مشهد بیشتر توجه نشان داد. از طرف امام رضا برایشان امکانات رفاهی تهیه میکرد. رییس جمهور هم که شد آرام و قرار نداشت. مشکلی می دید خودش را می رساند. شخصا پیگیر کاستی ها بود. از نفس می افتاد. سرم می زد، ساعتی بعد دوباره می ایستاد به پیگیری امور. کسی او را بدون لبخند ندید.

خیلی حرف شنید. خیلی توهین دید و تهمت خورد. به روی خودش نیاورد. می توانست با اطلاعات و اخباری که دارد دست خیلی از رقبا و بدخواهانش را رو کند، نکرد. اجازه نمیداد در نامه های اداری از او با القاب و عناوین یاد کنند. این اواخر دلش شکسته بود گویا که بر مزار حاج قاسم دعای شهادت خواند. مزارش را هم خودش به دوستانش نشان داد. گفت کاغذ و قلم بیاورید تعهد بدهید که مرا همین جا دفن می کنید.

تلک الدار الاخره. نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض. سیدابراهیم رئیسی مثل همه شهدا دنبال ریاست و برتری جویی و منم منم نبود. خدا عزتش داد. خلعت جاودان شهادت، نمای وجود فاخر و تجسم نورانیت درونش بود که مزد پاکی و صداقتش قرار گرفت. مگر نه آنکه شهید را صدّیق می نامند؟ به خدا وصل شد و جز او را ندید که خدا بهایش داد و پشتیبانش قرار گرفت و عزت جاودان به او بخشید. عالی ترین پستهای دنیایی را به چنگ آورد اما ریالی زراندوزی و منفعت طلبی نداشت. جاکارتا رفت در ساختمان سفارت خوابید. در سفر به یکی از شهرهای آفریقا که سفارتی نبود به هتل دو ستاره رفت و اقامت گزید. حقوق های دلاری را منع کرد. ارزش دنیا برایش کمتر از آب بینی بز بود که نامش را خدا ماندگار نمود. رئیسی در اصل رئیس السادات بود نه فقط در شناسنامه که در عمل هم چنین ثابت نمود. حتی برادرش را روز تشییع، مسئولان و دوستانش نمی شناختند. چه برسد به بی بی عصمت خداداد حسینی، ساکن خانه قدیمی و ساده و چهل متری در خیابان ایثارگران مشهد که سی و پنج سال در آن محل به جلسه گردانی قرآن و جمع آوری کمک برای جهیزیه نوعروسان همت گمارد. اهالی می گفتند گاهی کسی را می دیدیم با لباس شخصی و چهره ای شبیه آقای رئیسی سوار بر پیکان یا پراید می آید و به این خانه سر می زند. خانمی هم گفت من از چهره اش یقین کردم این خود سید ابراهیم رئیسی است و لابد پیرزن را شناسایی کرده که وضع خوبی ندارد و در خفا به او رسیدگی می کند. آن ساعاتی که اضطراب فقدان و بلاتکلیفی سرنوشت سیدابراهیم بر کشور سایه افکنده بود، تصاویری از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد از پیرزنی که واکر به دست در اتاقی کوچک و ساده می چرخد و برای فرزند گمشده اش بی تاب و بی قرار دعا می خواند. گفتند این که بی بی عصمت خودمان است. یکبار نگفت و پز نداد که فرزندش رییس جمهور مملکت است، تولیت حرم است.... عصمتِ بی بی، دامان پرورش و معراج معصومانه ابراهیم مظلوم بود. نجعلها للذین لا یریدون علوّا فی الارض. نخواستند فخر فروشی و بالانشینی و جلوه و جبروت داشته باشند که خدایشان خرید و لباس فخر بر قامت حیاتشان پوشاند و آخرتشان را آباد ساخت.

به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت

که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی

این بیت را سعدی شیرازی سرود. روح بزرگ، تن را به زحمت می اندازد. این را مرتضای مطهر فرمود. برادران و خواهران! عاشق شوید. زندگی با عشق معنا می دهد. این را سیدالشهدای هفتم تیر بیان نمود.

سیدابراهیم عاشق بود و روح بزرگ و خستگی ناپذیری داشت و مثل همه شهدا جز به وجه الله نظر نکرد. شهیدانه زیست و شهیدانه پر گشود. روحت شاد سید مظلوم شهدای عرصه خدمت. نزد مولایمان علی در محفل نورانی شهدا در قهقهه مستانه و شادی وصولت به یاد جاماندگان قافله عشق هم باش. نسأل الله منازل الشهداء.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاج شعبان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۵۱ ب.ظ

شهید شعبان نصیری

 

یک کتابچه ای چاپ شده درباره شهید شعبان نصیری، کار کوتاه و جالبی است چند باری هم منتشر شده است.

شعبان نصیری شهید مدافع حرم است اهل کرج و تهران، که در عراق فعالیت داشت. خیلی از شهدای مدافع حرم در عراق را نمیشناسیم. انتشار خاطرات این شهدا کار با ارزشی است هم از این جهت که ادای دین کوچکی به ساحت منورشان صورت گرفته باشد هم اینکه اتحاد بین دو ملت ایران و عراق را که خار چشم دشمنان اسلام است تقویت نماید. خدا نیامرزد صدام را که چگونه نقشه استعمار را برای رو در رو قرار دادن برادران دینی به اجرا در آورد.

شهید شعبان نصیری در دفاع مقدس خیلی زحمت کشید. بعدش در مناصب بزرگی در حوزه حفاظت ناجا و بنیاد جانبازان و... مشغول به کار شد. روال منطقی اینطور است که بعد از اینهمه مسئولیت دیگر باید به استراحت بپردازد. رفت به میدان جنگ آنهم در نوک قله نبرد با داعش و خطرناکترین خطوط مقدم ایستاد و نیروهای رزمنده را هدایت کرد. اسیر مقام و جاه و مکنت دنیا نشده بود. این خیلی مهم است. چرب و شیرین دنیا فریبش نداد.

نمی گذاشت کار روی زمین بماند حتی اگر فراتر از شرح وظایفش بود، حتی اگر به ظاهر در شأنش نبود. بلند می شد و حرکت می کرد تا بقیه هم یاد بگیرند و حرکت کنند. برای همین گاهی در جلسات مهم اداری و سازمانی و یا در میدان جنگ، او را با نیروی آبدارچی و یا سربازی داوطلب اشتباه می گرفتند. چیزی نمی گفت و امر و نهی شان را با لبخند اطاعت میکرد. کمی بعد می فهمیدند او رئیس جلسه و یا مستشار و فرمانده میدان است. اوج خطر که همه کپ می کردند یا به پناهگاهی می خزیدند درست خلاف جهتشان به دل خطر می زد. بقیه هم روحیه بگیرند و پا پیش بگذارند. ببینند دشمن زبون از آنها وحشت بیشتری در دل داشته و بیشتر مهیای فرار و ترک میدان است. می گفت من بنشینم نیروهایم دراز می کشند!

رفت به سومالی. این را خیلی هایمان کمتر شنیده ایم. در دوره طاغوت به آمریکا در ویتنام کمک می کردیم، به اسرائیل کمک می کردیم، برای حفظ منافع غرب به عمان نیرو اعزام می کردیم و...، در جمهوری اسلامی اما به انسانها و مفهوم انسانیت کمک می رسانیم. خشکسالی در سومالی و مرگ دردناک مردم این کشور محروم آفریقایی فقط نقل اخبار و مایه تأسف لحظه ای آزادگان حقیقی نبود. حاج شعبان نصیری و دوستانش وقتی دغدغه آقا را شنیدند که فرمود "من غصه سومالی را دارم" امکاناتی محدود فراهم آورده و به شاخ آفریقا شتافتند و در حد توان به گرسنگان بی پناه این کشور خدمت نمودند. شهدا شرافت را معنا نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حمد شفا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۲۸ ق.ظ

photo_2025-05-17_06-04-41_wpj.jpg

 

آقا محمدحسین طبرستانی را از وقتی که شناختم یعنی دوره نوجوانی همه اش در حال دویدن بود برای مسجد، برای بسیج، برای کارهای فرهنگی و خیریه و...

الان با کوله باری از تجربه میدانی فعالیت در عرصه انقلاب و اجتماع، یکی از بزرگترین هیأتها، یکی از بزرگترین موکبها، یکی از بزرگترین مجموعه های جهادی کشور را اداره میکند. دامنه فعالیتهای این نیروی خودجوش و آتش به اختیار عرصه دفاع از ارزشها فراتر از بابل و مازندران در تهران و خوزستان و قم و لرستان و کرمانشاه و... نیز نمود و جلوه هایی زیبا و ماندگار پیدا کرده است. سر قضیه ساخت مسکن زلزله زدگان در برنامه ای تلویزیونی با او گفتگو کرده بودند که چطور یک هیأت و یک مجموعه مردمی مستقل مذهبی میتواند اینطور گستره اثرگذاری اش را حتی بالاتر از سازمانهای دولتی در سطحی عالی و آموختنی به پهنای کشور وسعت ببخشد؟

نمیدانم شاید کرونای جدید است که زده به قلب و ریه او. حالا در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری است. دیشب که خبر کسالتش را منتشر کردم، امام جمعه تماس گرفت، فرماندار پیام داد، دوستان مشترک خبر گرفتند و پیگیر شدند. رفقا همه مطلعند و برایش دست به دعا برده اند. شما هم حمد شفایی برای سلامتی محمدحسین بخوانید. عمری برای اهل بیت و به خصوص اباعبدالله دوید و از جان مایه گذاشت ان شاءالله به حق ام الائمه مادرمان حضرت زهرا هر چه زودتر صحیح و سالم و تندرست برگردد به عرصه خدمت و آماده شود برای روزهای با شکوه عرفه و غدیر و محرم و اربعین. دوباره با پای خودش برود بالای سر مدارس نیمه کاره ای که در مناطق محروم لرستان و خوزستان در دست ساخت دارد، بیاید قم بالا سر محموعه جهادی اش بایستد و خدمت کند، برود نجف و کربلا موکب اربعین را مهیا کند. باز هم کبوتر حرم حسینی باشد، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در تلاطم امواج

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۷:۲۸ ق.ظ

نیروی خط امام باید روی حق تعصب داشته باشند

 

وصیتنامه شهید موسی محسنی اهل قائمشهر را میخواندم. برایم جالب بود که کمی مفصل تر از حد معمول نوشته و توصیه هایی برای افراد و گروههای مختلف داشته است. زندگی این شهید سرشار از کار و تلاش و خدمت در راه اسلام و مردم و میهن است. طلبه بود، پاسدار بود، در دادگاه انقلاب خدمت میکرد، در سپاه مقابل ناامنی جنگل و اقدامات تروریستی می ایستاد، دست به خیر بود و هوای محرومان را داشت، مسجد محل و فامیل و ... هر جا توانست محور بود و از پای ننشست. خودش اما جواب این پرسش را که چرا وصیتش کمی طولانی است در انتهای آن داده است. گفت: خواستم با قلمم هم خدمتی کرده باشم.

این طرز تفکر را نباید بگذاریم که فراموش شود. مشابه همان جمله ای که شهید مدافع حرم علی جمشیدی در وصیتنامه اش نوشت: پایان مأموریت بسیجی شهادت است. این که انسان خودش را به جامعه بدهکار بداند. وجدان کاری، مسئولیت پذیری و اراده برای اثرگذاری در محیط پیرامون است که شمع وجود انسانها را گرانقدر و دوست داشتنی قرار می دهد. تعبیری که شهید مرتضی مطهری داشته است: روح بزرگ، تن را به زحمت می اندازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خطای ادراکی مهم در سخنان عجیب نبویان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

چرا در روابطمان دچار برداشت اشتباه می‌شویم؟! - وب سایت شخصی دکتر پویان مقدم

 

یادداشت وارده، به قلم برادر خوبم احمد امیری:

فارغ از نگاه ساده انگارانه جناب نبویان به مسائل کشور و با عرض تاسف نگاه مغرضانه‌شان نسبت به طیفی از بچه‌های انقلابی، نکته‌ای که در این نوشته قصد پرداختن به آن را دارم سوای از بحث‌هایی است که در این روزها نسبت به موضع‌گیری ایشان صورت گرفته است‌.
بخش مغفول مانده از سخنان ایشان، روح حاکم بر اظهارات وی است که کاملا مبتنی است بر تهدیدات و آسیب‌ها. که در نتیجه‌ی این نگاه، فرصت‌ها و پیروزی‌ها کم رنگ و بنیاد سخنان بر ترس بنا گردیده.
سیدحسن به شهادت رسیده، حزب‌الله ضربه خورده، حماس تضعیف شده، سوریه از دست رفته، ......
اینها واقعیت‌های موجود میدان است، اما تمام واقعیت نیست و مهمترین دلیل بر نقض آن سخنان چند شب پیش رهبری مبنی بر قوی‌تر شدن ما نسبت به یک سال گذشته است.
اما چرا نبویان، این نگاه را دارد؟
به نظر حقیر دو دلیل اصلی وجود دارد:
۱-  اتمسفر حوزه فعالیت ایشان
۲- ظرفیت شخصی

در مجلس جدید، آقای نبویان ترجیح داد که به عضویت در کمیسیون امنیت ملی در آید و موضوع فعالیت در این کمیسیون، بر آسیب‌ها و تهدیدها مبتنی است.
بسیاری از جلسات این کمیسیون، با حضور مسئولان امنیتی و نظامی است، و اکثر موضوع جلسات نیز به تهدیدات کشور و انقلاب و جبهه مقاومت مرتبط است.
اصلا خروجی جلسات با امنیتی ها پر رنگ شدن خطرات است و تداوم این جلسات کاملا بر ادراک فردی که خصوصا واجد ظرفیت لازم نبوده و نگاهی جامع نگر ندارد به خطای ادراکی و جزئی نگری منجر خواهد شد.
فردی که عمده‌ی اوقات کاری اش با موضوعاتی چون تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای امریکا و رژیم صهیونیستی، بحران های اجتماعی، تهدیدات فرهنگی، اخبار مربوط به قاچاق سلاح، تهدیدات قومیتی و تجزیه طلبان، گزارش خنثی سازی اقدامات تروریستی، گزارش تعطیلی کارخانه ها و تهدیدات بالقوه شورش های کارگری و ...... سپری شود هندسه ذهنی‌اش بر این اخبار منفی ساخته شده و اگر نتواند فرصت‌ها و تهدیدات را با هم ببیند به وضعیتی چنین دچار خواهد شد.
پیشنهاد برادرانه و خیرخواهانه ام به برادر نبویان این است که از آنجا که مطلعم ایشان در به در به دنبال سخن پنهانی و کدی از رهبری است تا با تطبیق اخبار غیرآشکار ایشان وظایف خود را انجام دهد بعد از هر جلسه با چنین موضوعاتی به فیش های امید و قوی شدن کشور در سایت رهبری مراجعه کند که شامل فرمایشات آشکار و قابل اتکا ایشان است و از این خطای ادراکی و محاسباتی ناخواسته رهایی یابد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میل ها و میله ها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ

photo_2025-03-23_10-40-12_5l1.jpg

 

خدا پر و بال داده که پرواز کند اما حالا اسیر میل ما و میله های قفس شده است. امسال عید هم مثل عیدها و تابستانهای دیگر بعضی همسایه ها گل و گلدانشان را به ما سپرده اند بعضی ماهی هایشان را یکی هم این پرنده را که تا برگردد از او مراقبت کنیم. هر روز زل میزنم به میله های تنگ قفس و بال بال زدنهای این طوطی هلندی که تقلا میکند بلکه راهی به بیرون پیدا کند و بعد از دقایقی ناامید و خسته گوشه ای کز میکند. گاهی صدای پرنده ها که از درخت زیر خانه ما بلند میشود او هم به شوق می آید و سر و صدا راه می اندازد و خودش را می کوبد به میله ها. هنوز نمیتوانم بفهمم تماشای پرنده ای که از نعمت پریدن محروم شده و نگه داری او در قفس چه لذتی ممکن است داشته باشد. منتظرم ان شاءالله صاحبش که برگشت بلکه راضی اش کنم حتی اگر هزینه اش را بخواهد این پرنده زیبای تنها و پرجنب و جوش را در باغ پرندگان قم آزاد کند؛ توکل بر خدا. میل ما نباید میله حبس و تنگنا و محرومیت دیگران باشد. لذت و تفریح ما نباید حقی از دیگران سلب کرده و کامشان را تلخ سازد. کاش شادی خود را در شادی دیگران بجوییم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیامده، رفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

photo_2025-03-01_08-50-36_mrcj.jpg

 

سید مصطفی میرتبار صلاحیت فرمانداری را ندارد؟

نامه ای در فضای مجازی منتشر شده منتسب به وزارت کشور که سرپرست فرمانداری بابل را که در دولت جدید منصوب گردیده فاقد صلاحیت برای تصدی این کرسی دانسته است. خب اگر دولتی سر کار بود که دنبال رشد و پیشرفت کشور بوده و نگاهی آرمانی و تمدنی داشته باشد من هم با این حرف موافقم اما در دولت پزشکیان با وزرایی چون همتی و ظفرقندی و... یا معاونان دوتابعیتی که اساس انتصابشان خلاف قانون است با مدیرانی که بعضا دهها پرونده سیاسی و اقتصادی در فتنه و پولشویی و... دارند با این حجم شلختگی و بی برنامگی و تمسخر معیشت و نظام جامعه... همین ریاست دانشگاه علوم پزشکی بابل و مسئول اورژانس و ... را ببینید؛ سید مصطفی میرتبار لااقل از این جماعت که بی حاشیه تر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین قدر جدی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2025-02-24_10-37-29_msmb.jpg

 

دو سال از تدفین شهید گمنام در مرزی کلای بابل میگذرد؛ وضعیت بدون شرح.
بدان امید که متولیان امر جدیت و تعهد بیشتری نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استیضاح، ناکافی اما لازم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۵۴ ب.ظ

هشدار روزنامه همشهری به نمایندگان مجلس درباره استیضاح وزرا؛ احتیاط کنید!

 

استیضاح همتی نمی تواند تأثیر شگرفی بر کنترل بازار و ثبات قیمتها و بهبود معیشت مردم داشته باشد. چه بسا باندهای مافیایی پشت اقتصاد سرمایه داری، با ایجاد گرانی کاذب درصدد انتقام از برکناری همتی برآِیند. مسعود پزشکیان هم آنگونه که پیداست بی شک با سفارش همتی گزینه ای همفکر و همدست و همداستان او را جایگزین وی در وزارت اقتصاد قرار خواهد داد. دولت هیچ برنامه ای برای اقتصاد و معیشت مردم ندارد و همان طور که پزشکیان تصریح کرد همه مسئولان (سیاستهای نظام) مسئول وضع فعلی هستند و نباید تقصیرها را گردن یکنفر انداخت! او اعتمادی به کارشناسان خبره و مستقل ندارد و دولت را دست همان طیف فکری مدیران سابق با اندیشه مبتنی بر "خودت بمال" و "خودش خاموش می شود" سپرده است.

استیضاح همتی چاره وضع بحرانی موجود نیست اما اقدامی لازم و بایسته است تا لااقل مردم احساس کنند در سطوح کلان، صدای خرد شدن استخوانهایشان شنیده شده و پژواک آه و فغانشان به گوش بالادستی ها رسیده است.

حقیقت امر آن است تا دولت در اختیار کسانی باشد که اعتقادی به ارائه برنامه و فعالیت سازنده و رشد کشور مگر در پرتو وابستگی به غرب نداشته باشند اوضاع بر همین منوال خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقبگرد در 1404

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ

از سند چشم‌انداز بیست ساله ایران چه خبر؟ - ویرگول

 

بیست سال گذشت. چقدر سر و صدا و ژست و وعده و ... ردیف شده بود. متنش را جستجو کنید هنوز توی اینترنت هست. اسمش بود سند چشم انداز بیست ساله ایران. قرار بود بیست سال بعد یعنی سال 1404 ایران به نقطه ای برسد که در همه امور سرآمد کشورهای منطقه باشد. بعد از مدتی این هیاهوها خوابید. دولتها اصلا یادشان رفت چنین سندی هم وجود دارد و افق و چشم انداز کشور به چه سمت و سویی باید باشد.

یکماه دیگر می شود سال 1404. قطعا در بعضی مسائل سرآمد کشورهای منطقه بوده و هستیم؛ اما در شاخص هایی مرتبط با رفاه عمومی و خدمات اجتماعی و اقتصاد و معیشت و ... چطور؟ تنگنای معیشت دارد مردم را له میکند. اسب گرانی یکسره می تازد. بازار آرامش ندارد. کسی حریف بانکها نیست. خودروسازها در حال هجو مفهوم تولید ملی هستند. با اعجاز شورایی که باید نگهبان نظام می بود کشور افتاده دست دولتی ناتراز که زمستان پر از بی برقی و تعطیلی را رقم زده است. مسئولان فرتوت و بی انگیزه هیچ برنامه ای برای تأمین مسکن و اشتغال و ازدواج و ... ندارند. فقرا فقیرتر می شوند. جامعه به حال خودش رها شده و تدبیری برای حرکت به سمت قله های پیشرفت و استقلال و تمدن وجود ندارد. اتاق فکر نظام، مغز راهبردی حاکمیت کجاست؟ چرا نمیتوان برنامه ای برای ارتقای سطح دستاوردهای کشور در امور اقتصادی و اجتماعی و نظامی و امنیتی و علمی و سبک زندگی و... طرح ریزی و اجرا کرد؟ فرهنگ باندبازی و منفعت گرایی و سهم خواهی را چگونه میتوان اصلاح نمود؟ جمهوری اسلامی اگر میخواهد الگوی مردمسالاری دینی در دنیا قرار بگیرد در چه شاخص هایی مبتلا به عقب افتادگی و نیازمند اصلاح است؟ چرا به جای نخبگان با انگیزه و دارای برنامه، همواره شاهد حضور مدیران ضعیف و لوده و بی برنامه اما بله قربان گو و کاسه لیس هستیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می زنی تو زخمه ها...!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۴۱ ق.ظ

فشار معیشتی خانوار افزایش یافت، دولت اقدام کند، منتظر نماند/ میزان خط فقر  چقدر

 

دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی از ترس ایجاد ناامنی و شورش، جلوی اجرای قانون حجاب و عفاف را گرفت؛ اما جلوی فشار معیشت و هجوم گرانی و قطع برق و ... را نگرفت. وقتی شکم هایتان سیر و ایمانتان ضعیف باشد طرز فکرتان اینگونه می شود.

راستی این نوع نگاه به واقعیت ها چه پیامی برای جامعه در پیش دارد؟ معنی اش این نیست که تا شورش نکنید صدایتان به جایی نمی رسد؟ این تصمیم و تحلیل، خودش ضد امنیت ملی نیست؟

اساسا مجلسی که تصمیماتش علاوه بر شورای نگهبان، از سوی شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... قابل تغییر باشد، بی خاصیت و هزینه بر نیست؟

قانون جدید حجاب اجرا نشود به اذعان رییس قوه قضا، قوانین قبل هم برای جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی کافی است؛ اما همان هم رها شده. چرا نوبت به اجرای احکام دین که می رسد مماشات و تساهل و رأفت باب می شود اما در برنامه ریزی ها و تصمیمات اقتصادی با مردم بی رحمانه و از سر جبر و فشار برخورد می گردد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم باید حاکمیت را به قانون دعوت کنند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ

کاظم غریب آبادی کیست؟ [بیوگرافی و کارنامه کاری معاون حقوقی و بین المللی  وزارت امور خارجه ] - دیبامگ

 

اطلاع دارید که طبق قانون، یکنفر نمی تواند همزمان در دو پست مشغول به کار باشد.

ایضا اطلاع دارید که قوه قضاییه حافظ حریم قانون است یعنی باید حافظ حریم قانون باشد. خیلی ها این قوه را متهم به اهمال و ترک فعل در عمل به قانون می کنند به خصوص در برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی از کرسنتی ها گرفته تا جهانگیری و فریدون و نیاز و عبوری و ... 

دولت هم که مثلا قسم خورده به قانون پایبند باشد. قانون حجاب و منع تصدی دوتابعیتی ها و ... که بماند. این دولت مدعی بود قرار است ادامه دولتهای خاتمی باشد همان هم نیست. خاتمی لااقل شعار قانون گرایی می داد و مخالفانش را به بی قانونی متهم می کرد. الان دولت خودش دارد صاف صاف توی چشم ملت نگاه می کند و می گوید دوست ندارد به قانون عمل کند.

چهار ماه است جناب غریب آبادی که چندان غریب هم نیست و داماد سردار ذوالقدر دبیر مجمع تشخیص مصلحت است همزمان هم سرپرست امور بین الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه است هم معاون حقوقی وزارت امور خارجه. بارها هم در رسانه ها به این قانون شکنی اعتراض شده اما حضرات به روی خودشان نمی آورند. مشابه چنین تخلفاتی با دوز کمتر در دولتهای رئیسی و احمدی نژاد بود چه بلایی بر سرشان می آوردند؟

مجلس هم که تماشاچی محض است.

الان واقعا دولتی ها و مجلسی ها و قضایی ها روی شان می شود با مردم عادی کوچه و بازار اگر قانون شکنی کنند برخورد نمایند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بحران سیب زمینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۵۷ ب.ظ

آزمایشگاه رهپویان دانش کولاک | جزئیات گروه محصول چیپس

 

رد احتکار و گرانی سیب زمینی را در کارخانه های تولید چیبس جست و جو کنید. نامردها انگار از قبل آماده بودند. دو سه روز بعد از گرانی عجیب و مشکوک سیب زمینی یکهو محصولاتشان را با این که تولید قدیم بودند هفت هشت هزار تومان بردند بالا. الان یک پدر صاحب چهار فرزند بخواهد یک چیبس شصت گرمی که بیشترش باد هواست دست بچه هایش بدهد صد هزار تومان ناقابل باید هزینه کند. از این دولت که بر نمی آید طرف مردم و حامی مستضعفان باشد، با آن جهاد سیب زمینی مسخره اش.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفر سرخ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۰۳ ب.ظ

دانلود کتاب سفر سرخ

 

یک بچه دانشجوی هجده نوزده ساله یتیم در شهری جنوبی میتواند کاری کند که شعاع وجودش در سپهر تاریخ حماسه و معنویت کشورش جاودانه شود.

برخلاف بعضی ها که تصور میکنند آدمها حتماً باید وصل به جایی باشند، اهل شهرهای بالا باشند، مشهور و ذی نفوذ و پولدار و... باشند که به جایی رسیده و تأثیرگذار شوند سید حسین علم الهدی نوجوانی خود را با درد یتیمی در شرجی طاقت سوز اهواز گذراند. راهپیمایی بزرگ و تاریخی بچه دبیرستانیهای اهواز به رهبری سیدحسین، علامت ظهور شخصیتی خوش آتیه و آینده ساز در پهنه روزگار بود. از کلاسهای فرهنگی تا فعالیتهای رزمی، او و دوستانش در سازمان مخفی موحدین، اهواز و کل خوزستان را در صحنه مبارزه با رژیم ستمشاهی پیشتاز ساختند. قطع صدور نفت جنوب، مجازات انقلابی عناصر بیگانه غارتگر نفت، تأدیب ریاست شهربانی کرمان که دستش در خون مردم این شهر آلوده بود، برخورد انقلابی در تهران با نماینده مجلس روحانی نمایی که برای امام شاخ و شانه می کشید، انسجام مبارزاتی حزب الله در دانشگاه فردوسی مشهد، مواجهه با مارکسیستها و عناصر وابسته به رژیم، استمرار بیدارگری و محرومیت زدایی پس از پیروزی انقلاب، اجرای برنامه تفسیری و فرهنگی در صدا و سیمای خوزستان، برخورد با فتنه خلق عرب، پیگیری عالمانه و انقلابی برای احیا و تثبیت اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، افشای ماهیت عناصر ملی گرای حاکم در استان، تقابل با تجاوز ارتش بعث، بسیج عشایر برای دیدار با امام و شکست تبلیغاتی دشمن، خلق حماسه ماندگار هویزه و شهادت در سن 22 سالگی... مگر میتوان فهرستی از فعالیتهای تأثیرگذار و جریان ساز این دانشجوی شهید جوان را تهیه نمود؟ سید حسین علم الهدی، علم هدایت جوانان مومن انقلاب در عرصه جهاد فکری و فرهنگی و مبارزاتی است. رحمت الله علیه. سید حسین نهج البلاغه را فقط نخواند که حفظ کند؛ به آن عمل کرد.

کتاب "سفر سرخ" به قلم نصرت الله محموزاده را خواندم و لذت بردم و به همه توصیه میکنم این اثر فاخر و جذاب را حتماً بخوانند. این اثر از آن دست کارهایی است که باید در تاریخ بماند و رائحه ای از فجر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را در افق نگاه نسلهای آینده به میراث بگذارد. زندگی پرماجرای سیدحسین علم الهدی کاملاً قابلیت ساخت فیلم های سینمایی و سریال تلویزیونی پر کشش و اثرگذار را دارد.

راستش یک چیزی در این کتاب حسرت مرا بسیار برانگیخت. شخصیتی در دل زندگی سیدحسین وجود دارد اهل خوزستان به نام شیخ هادی کرمی که رهبری جریان موحدین را برعهده داشته. او بعد از سال 60 ساکن شهر قم شد و در سال 85 درگذشت. حیف شد من از سال هشتاد ساکن قم شدم ولی شناختی از او نداشتم که دنبالش رفته و توفیق آشنایی و ملاقاتش را بیابم. اگر کسی میداند قبر این طلبه مبارز و گمنام کجا قرار داد ممنون میشوم به من اطلاع بدهد.

خدا پدر کسی که این کتاب را به من هدیه داد هم بیامرزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا