اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

درباره "سند تحول دولت مردمی"

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ

سند تحول دولت سیزدهم از چه می‌گوید؟

 

این که دولت طرحی بزرگ و سازنده را در دست مطالعه و بررسی و تصویب قرار داده تا در راستای تحقق اهداف اسلام و انقلاب اسلامی منجر به ایجاد بستر تحول شود به خودی خود قابل تقدیر و ستایش است و نشان از تأثیر مطالبه گری جامعه در خصوص اصلاح ضعفها و ترمیم فاصله هایی است که نسبت به اهداف و شعارها و آرمانهای انقلاب به وجود آمده است.

نکته ای که در این بین بیشتر باید برای طراحان محترم که قطعا از صاحب این قلم با سوادتر و خوش فکرتر هستند مورد توجه قرار بگیرد تبیین ریز موضوعات و مراحل دستیابی به اهداف یا به قول دیگر نقشه دقیق عملیاتی طرح است.

مثلا این که گفته شود عدالت آموزشی باید محقق شود و در نهایت پیشنهاد شود که بسیاری از مطالب آموزشی فرا متنی و آموزنده مرتبط با تقویت درس یا کنکور به طور رایگان از طریق شبکه های مجازی یا رسانه ملی در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد نه تنها قدم چندانی در رفع تبعیض آموزشی نیست بلکه ابدا قادر به رفع احساس تبعیض نیز نخواهد بود. باید دید آیا اساس تشکیل مدارس غیردولتی و پولی کار درستی است یا نه؟ نمرات بالای مدارس پولی که گاه به نیّت کسب شهرت و جذب مشتری بیشتر به دانش آموزان اعطا میشود در ارتقای معدل و تسهیل در ورود و انتخاب رشته دانشگاه چقدر موثر است؟ نسبت مدارس غیرانتفاعی و شیوه فعلی برگزاری کنکور با عدالت چیست؟

مثلا این که گفته شود باید شرایط ازدواج جوانان فراهم شود و قرار گذاشته شود که خدمت سربازان زیر 23 سال در صورت ازدواج نه ماه کاسته شود باید با این پیوست همراه باشد که اساسا جوانی که در مقطع تحصیل است چگونه میتواند مخارج مربوط به ازدواج را تأمین کند؟ اگر قصد ادامه تحصیل را داشت چه؟ یا چرا برای تسهیل واقعی ازدواج اقدام به حذف دروس زائد مدارس و دانشگاه و کوتاه نمودن سالهای تحصیل و سربازی نمی کنیم؟

مثلا این که گفته شود بانکداری ما باید به طور کامل اسلامی شود باید توضیحش نیز مشخص باشد که بالاخره منظور از اسلامی شدن بانک چیست؟ حتی فتوای صریح مراجع در مخالفت با اخذ دیرکرد وام مورد اعتنا قرار نمیگیرد. ربوی بودن یا نبودن بانکها محل مناقشه قرار گرفته است. در حال حاضر عده ای از روحانیون که چرب و شیرین دنیا زیر زبانشان مزه کرده و به پول و مکنتی دست یافته اند به چیزی جز افزایش سرمایه خود نمی اندیشند. از این رو در تلاشند معنای ربا را وارونه جلوه داده و مدعی شده اند با توجه به افزایش تورم و از دست رفتن ارزش پول، عدم اخذ سود به منزله ربوی شدن قرض است! انگار در زمان ائمه ارزش اموال قرضی مانند گندم و ... در اثر قحطی و ... بالا و پایین نمی شد. انگار یادمان رفته است که تأکید فراوان بر اجر بسیار عظیم و ثواب گسترده قرض الحسنه  دقیقا به خاطر همین ایثاری است که در ازای کاهش احتمالی ارزش پول یا کالای قرضی صورت می گیرد. شوراهای فقهی در بعضی بانکها یا موسسات مالی خصوصی هم اغلب فعالیت صوری داشته و به نظر میرسد بیشتر دنبال پیدا نمودن راه فرار و توجیه یا به اصطلاح عموم، کلاه شرعی برای پیشبرد برنامه های بانکی هستند و نه سوق دادن بانک به سمت شرع و عدالت و با ارتباطاتی که در رده های مدیریتی بانکها پیدا میکنند بعضا بار خودشان و اقوام و دوستان را تا چند نسل بعد می بندند.

فارغ از ربوی بودن یا نبودن بانکداری، اساس رویکرد بانکها در خدمتگزاری به سرمایه داران و نه تقویت مستضعفان تلقی میشود که به یقین با گسترش عدالت در جامعه دینی همسو نیست.

باز هم تأکید میکنم اصل دغدغه ای که در دولت آقای رییسی برای تقویت جامعه و اصلاح امور و حرکت به سمت رشد و عدالت وجود دارد شایسته تقدیر است اما نگاه تحول آفرین بی واهمه از هیاهوی ذی نفعان نفوذ کرده در هرم قدرت، طرحی عقلایی و متهورانه برای کم نمودن فاصله نظام با آنچه که اهداف اسلام در زمینه اقتصاد و معیشت و محرومیت زدایی و عدالت اجتماعی و ... است لازم دارد و حرف آخر آنکه ورای همه طرحهای خوب و جامع، نیازمند مدیران معتقد و با انگیزه ای در همه رده های اجرایی هستیم تا به بهانه های واهی و از سر ضعف و کاهلی و بی اعتقادی، زمینه انزوا و تعطیلی طرحها و برنامه های سازنده و تمدن آفرین را فراهم نیاورند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بچه های ایذه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۴ ب.ظ

photo_2022-11-22_18-28-52_yt36.jpg

 

به بچه های ایذه حق میدهم کمی دلگیر باشند. بچه های جهادی و حزب اللهی ایذه از کم لطفی های مسئولان امنیتی و قضایی در سالهای اخیر گله دارند و انگیزه شان را برای حضور در میدان و روشنگری و هدایت رسانه ای و فکری مردم از دست داده اند.

من به این بچه ها حق میدهم. خودم و دوستان نزدیکم بارها طعم تلخ آزار بعضی از نهادها و مسئولان را چشیده ایم. بسیاری از مسئولان سرمست از قدرت، همواره تلاش نمودند منتقدان خود را با اتهام ضدیت با نظام و از طریق پرونده سازی و گزارشات ساختگی از میدان به در کنند. همّ و غمّی که بعضی مسئولان برای برخورد با انقلابی های منتقد و عدالتخواه نشان دادند در مواجهه با مخالفان نظام به کار نیستند.

شخصا با شکایت دو امام جمعه، یک رییس کل دادگستری استان، یک دادستان، دو عضو شورای شهر، نیروی انتظامی، سپاه و... بارها به دادگاه رفته ام. گاهی هم مسئولان دادگاه ویژه بدون وجود شاکی خصوصی! احضارم کردند. گاهی عزیزان اطلاعات شیطنت کردند. وضع من البته بهتر از بعضی دوستان عدالتخواه دیگر قم مثل شیخ علیرضا جهانشاهی، شیخ موسی علیزاده، محسن شیرازی و ... بوده است.

یک نکته را باید دوستان ایذه ای و سایر دوستان عدالتخواه و انقلابی مدّنظر قرار دهند. ما قرار نیست از نهادها و ادارات و مسئولان دفاع کنیم. اتفاقا منتقد اصلی عملکرد بعضی مسئولان و نهادها خود ما هستیم و معتقدیم هر جا اشتباه و غلطی صورت گرفت بخاطر فاصله مسئولان با خط و مشی انقلاب و اسلام بوده است.

اما

نظام اسلامی خون آورد شهدای مظلوم این آب و خاک است. خدا غریب است و احکام و آیینش مورد هجمه قرار گرفته است. ما از اساس حاکمیت دینی، جایگاه ولایت فقیه و آموزه های مکتب وحی با جان و دل حمایت میکنیم. مصاف این دوماه رویارویی جماعتی واداده شهوت پرست و دین گریز بود که نسبتی با مطالبات واقعی مردم رنج کشیده و وفادار این مرز و بوم ندارند.

انقلاب اسلامی امانت تاریخی شهداست و صیانت از آن تکلیف دلدادگان مکتب عاشورا. همان طور که در قبال انحراف بعضی مسئولان از اهداف انقلاب ایستادیم و طعم هر ناجوانمردی و زیرآب زنی و تهمتی را از سوی آنها به جان خریدیم در مقابل هجمه به اصل انقلاب اسلامی و آرمانهای شهدا نیز با تمام توان خواهیم ایستاد و به تاسی از آرمان علی وردی ها و سجاد شهرکی ها و سید روح الله عجمیان و... جامه سرخ وصال را مزد عاشقی خویش میدانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسانی مخالف اصلاح مفاسد نظام هستند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ

تازه داشتیم یقه تاج را می گرفتیم. تو با این همه رزومه منفی و گذشته سیاهی که در لا به لای بایگانی پرونده های دستگاه عدلیه داری چگونه و با چه ترفندی تأیید صلاحیتت را گرفتی و در فوتبالی که سر تا پایش را زد و بند و پولهای کثیف و ... آغشته دوباره به تاج و تخت رسیدی؟

و امثال تاج و تاجگردون هایی که کم نیستند. مثل همان بابایی که بدون طی مراحل قانونی و خارج از شمول متعارف واگذاری اراضی، پروژه احداث پتروشیمی ناکام میانکاله را به دست گرفت و اندکی بعد گندش درآمد که اساسا دارای دو هویت و دو کارت ملی جداگانه است و برای خودش سوژه خفنی است! و یا مرحوم نه چندان مغفوری که متروپل را ویرانه شیک بدبختی ملت قرار داد. کسی فهمید این طور افراد با چه پشتوانه ای توان زیگزاگ رفتن و به اوج رسیدن را پیدا کرده اند؟ چه کسی و چه وقت قرار است دهان جاده صاف کن های باج گیر نفوذی در بعضی ادارات که چشم بر مفاسد از مابهتران و نورچشمی ها میبندند را صاف کند و حقوق پایمال شده مردم را بازستاند؟

تازه داشتیم یقه مسئولان پر ادعای پشمکی را می گرفتیم که شعار صبر و استقامت سر می دهند ولی جوجوهایشان با گرگهای وال استریت عکس یادگاری انداخته، گیلاس نخوت و سرمستی را به سلامتی همپالکی های هفت خطشان سر می کشند و به برکت شوم پولهای بادآورده پدرجان به ریش ملت قهقهه نثار میکنند و جماعتی که حتی برای خرید سیسمونی هم تولید داخل را قابل نمی دانند و دست اندرکاران هلدینگ های عرض و طویل بی حساب و کتاب و...

تازه داشتیم پرونده نامبارک فولاد مبارکه را ورق می زدیم که حتی اگر نصف یا یک سوم اعداد و ارقام مفاسدش درست باشد خیلی از یقه سفیدها را باید به غرامت آه دل سوخته پدران و مادران شهدا با میخ طویله به دیوار عقاب دنیوی دوخت.

آقا فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان و مطالبه گری و عدالتخواهی مردم و ضرورت پاسخگویی مسئولان را بارها مورد تأکید قرار داد که البته بر مذاق صاحبان قدرت خوش نیامد، به خصوص آنجا که فرمود مشروعیت ما مسئولان به اجرای عدالت است.

داشتیم یقه باندهای تزویر را می گرفتیم که چرا اجرای قانون را فقط در حیطه ضعفا دنبال میکنند؟ روستایی بی نوای جنگل نشین را در سرمای زمستان آواره میسازند اما با ویلاهای غیرمجاز اشراف بالا شهری جنگل خوار کاری ندارند؟

چرا بعضی امام جمعه ها همسفره متهمان و مفسدان اقتصادی شهر خود هستند و به پشتوانه گماشته های مفت خور خویش در شوراهای تأمین، دمار از روزگار انقلابی های ناهی از منکر در میاورند؟ و شورای سیاستگذاری همه این نقدهای دلسوزانه را به کتف چپش حساب نمیکند و اولویت برکناری اش امام جمعه عدالتخواه لواسان است که موی دماغ مرفهین بی درد و قانون شکن شده است؟

اصلا چرا در شعاع دو کیلومتری اقوام هیچ مدیر و رییس و مسئولی جوان بیکار پیدا نمی شود؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ عدالت آموزشی مگر مطالبه رهبری نبود؟ بچه های مسئولین در چه مدارسی درس میخوانند؟ ساده زیستی مسئولان مگر توصیه اسلام و مشی علوی و سیرت انقلاب و زیّ امام و رهبری نیست؟

اصلا مگر قرار نبود زنگنه و جهانگیری و نعوذ بالله خود حسن روحانی و برادرانشان را بخاطر سوءمدیریت و ترک فعل و تاراج خزانه و امضای قراردادهای ننگین و زیان بار نفتی محاکمه کنند؟

مگر قرار نبود فعل و انفعالات بانکها در ارائه تسهیلات و بازستانی اقساط معوق ابر بدهکاران شفاف سازی شود؟

یک مشت جوجه فوکولی مجرد کف کرده شهوتی و میوه های کرم خورده فضای مجازی که ته آرمانشان آغوش رایگان و سلف و توالت مختلط است با هیاهو و آشوب خود دقیقا برای چه طیفی حاشیه امن ایجاد کرده اند؟

از همین جناب پروفسور گوگل هم که بپرسید بهتان آمار میدهد که وسط این جنگولک بازی های بچگانه جنبش زیر شکمی فوکولی ها، چقدر زمین خواری و ساخت و ساز غیر مجاز حتی در وسط محله های پایتخت فراوان شده چه برسد در کوهها و جنگلهای دور دست و شیش دانگ حواس نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به ناچار معطوف به کنترل و برخورد با اغتشاشگران شبه کودتای جنسی است.

فتنه 88 برای خودش رهبر و رسانه رسمی و دم و دستگاه و بدنه اجتماعی داشت و عقیم ماند. فتنه بنزین که به دلیل هدف قرار گرفته شدن معیشت مردم، اعتراضی مردمی محسوب می شد ظرف دو روز کنترل و متوقف شد؛ اما اوباشگری جمعی اندک از لمپن های بی اصل و نسب تربیت شده فضای مسموم مجازی که عقلشان بیشتر از محدوده خشتکشان قد نمیدهد دو ماه است که ادامه دارد و انبوهی شهید و مجروح روی دست بچه های مخلص مدافع اسلام و انقلاب گذاشته است.

نظام فاسد نیست اما فساد در نظام هست. اوباش عمله فکری فرهنگی غرب با میانداری جماعت بیسواد سلبریتی هرزه گرد، مطالبات حقیقی مردم را به انحراف کشانده و حاشیه ای امن برای کانونهای زر و زور و تزویر و باندهای هزار فامیل و اژدهای هفت سر فقر و فساد و تبعیض ایجاد نمودند که البته گویا این وضع خیلی هم به کام بعضی سیاستمداران تصمیم ساز و ذی نفع، تلخ و ناگوار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نهی از منکر با طعم آغوش رایگان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۱ ق.ظ

لزوم توجه به احیای امر به معروف و نهی از منکر در زمینه حجاب

 

چند روز پیش طبق معمول از باب صرفه جویی در مخارج، سوار اتوبوس شدم که بروم منزل. نزدیک ساعت یازده صبح بود. در مسیر خانه ما سه دانشگاه قرار دارد و طبعا بعضی ساعتها مصادف می شود با حضور انبوه دانشجویان در اتوبوس که گاهی، تأکید میکنم گاهی، شاهد صحنه هایی نامتعارف از حرکات جلف بعضی دخترها و پسرها هستیم. بندگان خدا که اینطور در هم می لولند سن ازدواجند و به اقتضای طبیعت خود و البته هیجانات و غلیان هایی که در بمباران تصاویر و مطالب ناهنجار مجازی تشدید و تحریک می شود در حال انفجار هستند.

مبنایی ترین کار نظام در عرصه فرهنگ به جای چاپ کتاب و پوستر و ساخت کلیپ باید بستر سازی برای تشویق به ازدواج و از بین بردن موانع آن از جمله سختی معیشت و طولانی بودن سالهای تحصیل و نظام وظیفه باشد.

بگذریم.

آن روز داخل اتوبوس غرق در گوشی همراه بودم که صدای جر و بحث شدیدی از سمت عقب اتوبوس که خانمها می نشینند بلند شد. یواش یواش همه مردها هم برگشتند و پشت سر را نگاه کردند. صداها هی بلند و بلندتر می شد. آن گونه که فهمیدم خانمی به یک دختر دانشجو که حجاب مناسبی نداشت تذکر داد. او شروع به جر و بحث کرد. بعد چند دختر دانشجوی دیگر به حمایت از دوستشان برخاستند و با الفاظ رکیک شروع به فحاشی به آن خانم میانسال کردند. بعدش هم دو سه نفر روسری هایشان را بالکل برداشتند و رجز خواندند که حالا میخواهی چه کار کنی و...؟!

دلم برای آن خانم سوخت. شرافت و پاکدامنی اش مورد هجمه و وهن آن دختر بچه ها قرار گرفته بود و هاج و واج نگاهشان می کرد.

نتوانستم سکوت کنم.

بلند شدم و رفتم طرف عقب اتوبوس حد فاصل صندلی آقایان و قسمت زنانه ایستادم. به یکی از دخترهای کشف حجاب کرده گفتم:

حجابتو درست کن.

رو سری را گذاشت سرش.

نفر کناری اش روسری را برداشت.

صدایم را بردم بالا و سرش داد زدم: بذار سرت!

سریع روسری اش را درست کرد. یاد حرف بعضی دوستان افتادم که می گفتند تو وقتی لباس شخصی هستی تیپت عین مامورهاست و وقتی عصبانی می شوی قیافه ات خیلی ترسناک می شود.

یکی دو ثانیه هم نگذشت که دوستان آن دو دورم حلقه زدند و هر کس در حمایت از آنها به تندی چیزی می گفت:

  • هر کی هر حجابی داشته باشه به کسی ربطی نداره مساله شخصیه. مگه من با چادر این خانم کار دارم؟
  • یه ماه دیگه نظام سقوط میکنه میخواین چه کار کنین؟
  • حالا ما حجاب کنیم همه چی درست میشه؟ دیگه مشکل ندارین؟

و....

داشتم جواب تک تک شان را میدادم که یکهو اتوبوس ترمز گرفت. من که دستم به جایی بند نبود تعادلم را از دست دادم و پرت شدم توی بغل دختر رو به رویی. زود خودم را جمع و  جور کردم و آمدم عقب.

یک دختر چادری هم بود که از آنها حمایت می کرد. از این تیپ شخصیتهایی که درباره شان گفته اند آدم را برق بگیرد اما جوّ، نه!

دستم را کشید عقب و گفت: اسلام شما اجازه میده اینقدر به نامحرم نزدیک بشید؟!

خودش که دید اتوبوس ترمز گرفت. آن لحظه جوابی به ذهنم نرسید.

شروع کردم به ادامه بحث با آن دخترها:

  • کو تا یک ماه دیگه؟ باشه هر وقت نظام پاشید تو هر جور دوست داشتی حجاب کن. ضمنا آخوندا چیزی رو بگیرن پس نمیدن خیالت تخت! این نظامم سقوط نمیکنه.
  • قانون مملکتو باید رعایت کرد. راننده نمیتونه بگه من زیر بار حرف زور نمیرم کمربند نمیبندم، جریمه میشه.
  • حریم شخصی مال تو خونه ست برو با مایو باش بیرون اومدی دیگه به همه مربوطه چون حریم عمومیه.
  • اونایی هم که دزدی و اختلاس میکنن قانون شکن هستن. وقتی برخورد بشه همه شون میگن خب که چی؟ ما رو گرفتید مشکلات مملکت حل شد؟
  • تو نمیخواد به من درس شجاعت و یقه گیری از مسئولینو بدی به اندازه سالهای عمرت احضاریه دادگاه دارم.

و....

که اتوبوس باز هم ترمز گرفت و دوباره پرت شدم تو بغل دختر جلویی.

باز خواهر جوّگیر ما دست مرا کشید که اسلام اجازه میده این قدر به نامحرم ...؟

این دفعه جوابش آمد توی ذهنم.

گفتم: مگه آغوش رایگان نیست؟!

فوری یکی شان گفت: ما از اونهاش نیستیم. یکی دیگر گفت: مادر من چادریه سر سفره پدر مادر بزرگ شدیم و ...

فرصت خوبی بود. گفتم: مادر شما بزرگوار هست و جاش توی بهشت، خود شما هم شاید از امثال من به خدا نزدیک تر باشید شکی نیست اما بی حجابی و قانون شکنی شما داره راه اون دخترای هرزه رو باز میکنه و میدون میده به پسرای هیزی که بی حجابی شما در واقع آزادی اونهاست و دارن کیف میکنن. شما مطالبات اصلی مردم از مسئولینو به انحراف بردید. هزارتا درد هست توی این مملکت افتادید دنبال نخود سیاه ...

تقریبا همه شان وسطهای صحبت، رو سری هایشان را درست کردند ولی یک ایستگاه قبل از دانشگاه پیاده شدند. شاید ترسیده بودند که کسی ردشان را بگیرد، شاید هم خواستند اینطوری بی اعتنایی کرده و لجشان را خالی کنند، نمی دانم. ولی مشخص بود همه شان با هم همفکر و همنظر نیستند.

نفر آخر که داشت پیاده میشد گفت: مسواک هم بزنید بد نیست! اولش فکر کردم دارد مسخره می کند. زود گارد گرفتم و گفتم: برو عروسک بازیتو بکن باریک الله!

ولی ... راست می گفت بنده خدا. ساعت نزدیک یازده بود. من صبحانه نخورده بودم. شام دیشب فلافل بود و دل پیچه عجیبی داشتم. دهانم بو میداد. یاد سالهایی افتادم که هر روز به تهران رفت و آمد داشتم. همیشه عصرها موقع بازگشت صندلی جلو می نشستم. قبلش وقت ناهار حسابی پیاز می خوردم. راننده شروع میکرد به حرف زدن و بد و بی راه گفتن به چپ و راست مملکت، تا دهان باز میکردم و جواب میدادم زود تسلیم می شد و دیگر چیزی نمی گفت! خودم می فهمیدم که پیاز چقدر در پیروزی در مناظره ها میتواند نقش آفرین باشد! و میگرفتم تخت میخوابیدم تا خود قم.

آن دختر ولو قصد کنایه داشت حرفش درست بود و من نباید رو ترش می کردم. همه باید انتقاد پذیر باشیم. به خصوص مسئولینی که به محض شنیدن انتقاد شروع به پرونده سازی و زیرآب زنی میکنند.

بعد از رفتنشان نشستم روی صندلی خودم. دو سوم مسافرها شروع کردند به تشکر و دست مریزاد که چقدر خوب کردی از آن خانم حمایت کردی، چقدر خوب و منطقی جوابشان را دادی، اینها نجابت ندارند، پر رو شدند، یکی باید جلویشان در می آمد و ....

توی دلم گفتم میمردید نارضایتی تان از آن دخترها را به خودشان می گفتید؟ توّهم برشان ندارد که کسی مخالفشان نیست.

ترجیح دادم آن چند دقیقه باقی مانده تا منزل را توی خودم باشم. من تجربه تبلیغ در سطوح دانشگاهی و مراوده با جوانها را داشته ام. روحیه اعتراضی و عدالتخواهانه ام همراه با شیوه طنز و مزاحی که در گفتار و رفتار دارم معمولا برای جوانها و نوجوانها جذاب بود و اغلب در اردوهای دانشجویی با رضایت آنها توأم می شد. گاهی آدم باید خودش را شماتت کند. امثال من نباید عرصه های تبلیغ را رها می کردیم. قصور مسئولان به جای خود، تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن درست، بی مبالاتی برخی پدر مادرها هم همینطور؛ اما... خدا آن دنیا امثال مرا هم بابت غفلت بعضی جوانها چوب خواهد زد.

غرق در همین فکرها بودم که اتوبوس به ایستگاه مقابل مسجد محلمان رسید. باید پیاده میشدم. قبل از من اغلب مسافرها پیاده شده بودند. سه چهارنفری هنوز نشسته بودند. کارت اتوبوس را که کشیدم جوانی ریش پروفسوری با لبخندی شیطنت آلود گفت: حاج آقا! امر به معروف شیرینی داشتی، نوش جونت، رزق امروزت بود، خدا قسمت ما هم بکنه!

راننده هم چشمکی زد و رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محتکران دارو را اعدام کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۲:۳۳ ب.ظ

کشف ۲ انبار احتکار کالای پزشکی در اهواز

 

بعضی کانالهای خبری درباره علت کمبود چند هفته اخیر دارو در کشور نوشتند:

برخی شرکت‌های داروساز قبل از گرانی دارو، دست به دپو زدند

متصدیان داروخانه‌ها:

🔹هفته‌ای یک بسته آنتی بیوتیک به ما داده می‌شود!

🔹مردم از شهرهای مختلف برای تهیه یک داروی ساده به ما مراجعه می‌کنند.

🔹برخی شرکت‌های داروساز قبل از گرانی دارو، دست به دپو زدند و دارو توزیع نمی‌کردند و الان با کمبود دارو مواجهیم.

 

 

سوال این جاست دستگاه نظارتی و حسابرسی که اینطور بر نحوه فروش نان دقت و کنترل میکند چرا حواسش به احتکار دارو توسط شرکتهای تولید یا عرضه دارو که تعدادشان بسیار کمتر از تعداد نانوایی های کشور است نبوده تا در فصل سرما و خیزش سهمگین بیماری همه گیر آنفلوآنزا شاهد بروز مشکلاتی آزار دهنده برای مردم نباشیم؟

نکته بعد اما نحوه برخورد با محتکران دارو است. کسی که دارو احتکار میکند بسیار نامردتر و حیوان تر و پست تر از بازاری و تاجری است که با نیّت سودآوری بیشتر دست به احتکام اقلام مورد نیاز مردم می زند چه اینکه دارو به طور مستقیم با سلامت و جان ملت سر و کار دارد.

منتظریم ببینیم آیا دستگاه قضا خبر از دستگیری محتکران دارو یا تولید کنندگانی که به منظور ایجاد گرانی از تامین داروهای مورد نیاز مردم سر باز زدند، خواهد داد یا نه؟ آیا این جماعت سفاک و درنده خو شاهد برخورد محکم و درس آموز عدلیه خواهند بود یا خیر؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مکتب علی کشتی تایتانیک نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۴۸ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-18_jdka.jpg

 

شاید خسته باشید، کسالت داشته باشید، سن و سالی ازتان گذشته باشد؛ اما آنهایی که پشت سرتان کیلومترها ایستاده اند و ساعتها سر پا هستند تا به سخنرانی گوش بدهند و در مراسم حضور داشته باشند و شکوه حماسه شان پشت دشمن را بلرزاند هم چه بسا پیر و بیمار و خسته و خواب آلود باشند.

اگر گمان کرده اید بابت جایگاهی که دارید محترم ترید و خونتان رنگین تر که واویلا در مکتبی که ان اکرمکم عندالله اتقاکم معیار شرافت انسانهاست بسی عقب مانده اید و در تحجر به سر می برید.

علی اینگونه نبود. حتی اگر عده ای از مردمش غذای خوب نداشتند غذای خوب نمی خورد جامه نو نمی پوشید تا شبیه ترین باشد به مردمی که پای حکومت او ایستاده اند و به مردان دین اعتماد کرده اند.

شهدا هم اینگونه نبودند. آب سرد نمینوشیدند، میوه نمی خوردند، غذایشان گرم و حسابی نبود، لباس نو نمی پوشیدند مگراینکه مطمئن شوند همه نیروهایشان به غذا و میوه و لباس و جای راحت دسترسی دارند.

اما شما نه شبیه علی هستید نه مثل شهدا.

بعضی هایتان که با حقوق نجومی و وام های کلان کم بهره و بالای شهر نشینی و ... خو گرفته اید و این تنعم و سفره رنگی را حق خود می دانید. تصورتان از انقلابی بودن شعار انقلابی دادن است  و شرکت در راهپیمایی ها و صندوق رای و فیش حقوقی تپل و حکم مسئولیت و میز لوکس ریاست؛ نه زندگی انقلابی.

جنگ باشد شما نیستید، فتنه بشود نه شما نه فرزندانتان که یک کدامشان طعم فقر و بیکاری و محرومیت و مدرسه دولتی را نچشیده حضور ندارند، ولی در راهپیمایی ها و نمازجمعه ها همیشه صف اول هستید و اگر دهها هزار نفر سر پا بایستند شما باید روی صندلی بنشینید و ادعایتان هم بشود که راه علی را پی گرفته اید و البته عدالتخواهی را مشکل اول کشور و دسیسه مخرّب دشمن معرفی کنید. معضلی به نام شکاف طبقاتی از همین خوی خودبرتر بینی های طلحه و زبیری شکل گرفت و آه از نهاد مردم بلند کرد و به گسلی برای میدان داری و ماهیگیری دشمن بدل شد.

یک چیز را به شما بگویم اگر این مملکت تا کنون عطر ولایت علی را داشته و مکتب حسین در آن درخشیده نه به حُسن تدبیر و ملک و ریاست و خدم وحشم و برنامه های راهبردی و فرهنگی نفتی شماست که به برکت زلالی خون سرخ شهدا و دعای دل سوخته پدران و مادران شهدا از گزند حوادث در امان مانده است.

اگر از این فتنه جنسی اوباش خودباخته غرب هم به سلامت عبور میکنیم به برکت مظلومیت آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و شهدای شاهچراغ و تک تک بچه بسیجی های بی ادعایی است که سهمشان از سفره انقلاب جز جام می عشق مولا و خون دل غربت اندیشه انقلاب و پیکر خونین فدایی مکتب ثارالله نبوده است.

این را خوب توی گوشتان فرو کنید این مردم نه برای حمایت از شما که برای دفاع از حریم تفکر اسلام ناب و صیانت از شعائر مکتب وحی و پاسداشت خون شهداست که باز هم پا به میدان جهاد و رشادت نهاده اند.

عکس/ منزل شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک دنیا مدعی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۵۵ ب.ظ

photo_2022-11-03_06-38-31_kdfy.jpg

 

از غرب تا شرق از بلاد کفر تا کشورهای اسلامی همه مدعی دفاع از حقوق بشر و توجه به انسانیت و دفاع از مظلوم و پیروی از عدالتند؛ اما آیا کسی حواسش به گرسنگان دنیا هست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعله آقای اژه ای، عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۱۷ ق.ظ

photo_2022-11-02_10-13-09_4vm5.jpg

 

دیروز این جمله ریاست قوه قضاییه بازتاب گسترده ای در سطح رسانه ها داشت: "با عدالت اجتماعی مورد انتظار فاصله داریم."

عدالت طلبی و مطالبه گری از تأکیدات مستمر مقام معظم رهبری بوده که اجرای آن می توانست سهم بسزایی در اصلاح امور و کنترل خشم و بدبینی لایه هایی از جامعه داشته باشد؛ اما مسئولان در عمل ثابت کردند که از این واژه هراس فراوانی دارند.

غیر از آقای اژه ای که حالا در دوره آشوب به این خلاء آزاردهنده اشاره کرده، تنها مقام معظم رهبری بود که چنین با صراحت اما در دوره آرامش و ثبات و امنیت با جدیّت گوشزد نمود: "باید اذعان کنیم که در دهه‌ی پیشرفت و عدالت، نمره‌ی مطلوبی در باب عدالت به ‌دست نیاورده‌ایم."

در سالهای اخیر هر جا علم عدالتخواهی برافراشته شد اغلب مسئولان گارد گرفتند و به انحای مختلف از پرونده سازی تا تخریب رسانه ای و حتی دوگانه سازی بین عدالت و نظام اسلامی درصدد تخریب این عنوان برآمدند.

تعارف که نداریم باید اذعان داشت مسئولان از شنیدن واژه عدالت، کهیر می زنند و در رفتار خود ثابت کرده اند حتی اگر تحمل انتقاد و فحاشی مخالفان نظام و اسلام را داشته باشند تحمل نقد عدالتخواهان را نداشته و به هر وسیله ای درصدد حذف آنان بر خواهند آمد. علت هم کاملا مشخص است. عدالت طلبی، مشروعیت حضور بعضی صاحب مسندان را زیر سوال میبرد. مسئولان این گونه می پسندند که در هر حال و وضعیتی که به سر می برند باز هم مصداق عدالت ورزی شمرده شده و مورد تحسین قرار بگیرند حتی اگر حقوق نجومی بگیرند، زندگی لوکس و تجملاتی داشته باشند، فرزندانشان را برای کار و تحصیل و زندگی به خارج بفرستند، اقوامشان یا معافیت از خدمت بگیرند یا سربازی را در بهترین نقاط ممکن بگذرانند، در فک و فامیل و دوستانشان جوان بیکار پیدا نشود، نزدیکانشان به مفاسد مالی و اخلاقی مبتلا باشند، رانت خوار باشند، در عرصه مدیریت و مسئولیت خود دستشان خالی بوده و عملکرد قابل دفاعی نداشته باشند و....

البته ممکن است عده ای این وسط از واژه عدالت سوءاستفاده کرده و غرض ورزی های سیاسی و باندی خود را تحت لوای آن مخفی نگاه دارند اما آیا سوءاستفاده عده ای از نام اسلام باعث می شود ما از اساس دور اسلام خواهی را خط بکشیم؟

آقایانی که به واسطه شبکه های رسانه ای نفتی و بودجه های مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ روانی دشمن و جهاد تبیین، به جای ترویج احکام و مبانی اسلام و انقلاب در صدد حفظ موقعیت خویش و خوش خدمتی برای صاحبان قدرت بوده و تخریب حرکتهای عدالتخواهانه را رسالت خویش می دانند این عبارت مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را نصب العین قرار دهند: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه‌ی مشروعیت ماست".

آقایان مسئول در جمهوری اسلامی! آقایان ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، فرمانداران و ....! مردم تبعیض را می بینند. مردم خیانت بانکها به مستضعفان را مشاهده می کنند، شکاف طبقاتی برای همه مشهود است، بدرفتاری بعضی مسئولان و ماموران با مردم بر کسی پوشیده نیست، بیکاری و فقر تنها برای مردم است، بی عدالتی در نظام آموزش موج می زند، خودروسازی نماد چپاولگری است و...

همین قوه قضاییه که معروف به دستگاه عدلیه است گاه از اجرای عدالت فاصله می گیرد. مردم میبینند رسیدگی به جرم و خطای آدم بی کس و کار و محروم و ضعیف با نحوه رسیدگی به جرایم از مابهتران تفاوت دارد. کلبه روستایی جنگل نشین در فصل سرما ویران میشود؛ اما در همان محدوده از ویلای غیرمجاز صاحبان مکنت چشم پوشی می گردد.

از این دست مثالها یکی و دوتا نیست. دشمن هم از فاصله ای که با عدالت اجتماعی مورد انتظار ایجاد کرده ایم حسابی استفاده می کند. دوستان هم غفلت و تنبلی و سکوت می ورزند. مسئولان هم آمران به معروف و ناهیان از منکر را طرد و گاه زندانی می سازند تا راه بر بی عدالتی همچنان هموار بماند.

از آقای اژه ای تشکر میکنم بایت همین مقدار شهامتی که به خرج داد و حقیقتی تلخ را واگویه کرد اما مرور زمان باید ثابت کند عملکرد مسئولان عالی نظام با فعالان مجازی در یک سطح قرار ندارد. توقف در صرف سخن و انتقاد را مردم معمولی هم می توانند انجام دهند اما برنامه ریزی برای برون رفت از این شرایط و حرکت به سمت ایجاد دولت اسلامی (نظام دیوان سالار متناسب با اهداف دین و کشور) وظیفه سنگین مسئولان به خصوص در سطوح عالی نظام است.

بسم الله، این گوی و این میدان. پای دغدغه هایتان بایستید و نواقص و ضعفها را برطرف سازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بانک از مابهتران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۳۴ ب.ظ

photo_2022-10-29_15-27-44_mc39.jpg

 

اینکه کارکرد و دستاورد حضور این شوراهای فقهی در بانکها چه بوده را فعلا نمیخواهم واردش بشوم.

اینکه گاهی احساس می شود این شوراها بیشتر از آنکه دنبال اصلاح نظام بانکی باشند دنبال پیدا نمودن راه توجیه شرعی سیاستهای بانکی هستند و به عبارت دیگر به جای آنکه بانک را با اسلام تطبیق دهند اسلام را با سیاستهای بانک منطبق نموده اند هم الان بحث من نیست.

اینکه بعضا آقایان ناظر دینی بعد از ورود به حیطه بانکی و سازگاری با فضا و جذب در ساختار، بار چند نسل خود را بسته و به ثروت و مکنتی دست پیدا می کنند و اقوامشان هم به کسب و کار خوبی می رسند و ... هم اصلا حرف من نیست.

اینکه چرا به رغم تاکید قاطبه مراجع بر حرمت دریافت دیرکرد از اقساط وام باز هم گوش بانک بدهکار این فتاوا نیست و شورای فقهی بانک هم به روی مبارکش نمی آورد بحث دیگری است.

اینکه درآمد خوب و پول و سرمایه زیر زبان آقایان مزه نموده و بعضا دیده میشود معنای ربا را معکوس و وارونه تفسیر می نمایند و معتقدند با توجه به تورم جامعه اگر پولی بابت سود قرض دریافت نشود مرتکب ربا شده ایم!! و اساسا توجهی به این موضوع نمیکنند که در زمان اهل بیت نیز امکان قحطی و گرانی و تغییر ارزش یک کالا وجود داشت اما باز هم حکم این بود افراد به همان میزانی که کالا قرض داده اند باید دریافت کنند و مبنای ثواب گسترده ای که برای قرض الحسنه ترسیم شده نیز ذیل همین از خودگذشتی و احتمال ضرر نهفته است، بماند برای تاریخ و برای غربت اسلام و حکایت تغییر ذائقه هایی که با طعم پول و ثروت و قدرت ایجاد شده است.

فعلا فقط میخواهم یک حرف بزنم. شمای شورای فقهی مستقر در بانک که همه تان پرورش یافته مکتب دین هستید و باید مروج سبک حیات دینی باشید اگر دنبال اجرای احکام اقتصادی و مالی اسلام نیسیتد یا هستید لااقل این موضوع را مدنظر قرار دهید که تشکیل حکومت دینی به معنای احقاق حق مستضعفان و رسیدگی به محرومان و نفی بی عدالتی و شکاف طبقاتی است.

این یک خط جَنَم را داشته باشید دستِکم بعنوان یک مبلّغ شریعت و معلم دین و اخلاق گوشزد کنید که بانک مثلا اسلامی باید در خدمت مردم عادی و ضعیف و فاقد رانت جامعه باشد نه وقف اغنیا. اگر نه، لااقل به میزان اعتماد و زد و بندی که با سرمایه داران و صاحبان جاه و مقام دارند و حالی که به افراد ذی نفوذ می دهند، هوای مردم عادی جامعه را هم داشته باشند؛ دم شما گرم. همین یک قلم را برای بانکی ها جا بیندازید کار بزرگی انجام داده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بساط ناکارآمدی برچیده میشود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۰ ب.ظ

رئیس دستگاه قضا: مدیریت‌ها به دست متخصص نماها سپرده نشود

رئیس دستگاه قضا: مدیریت‌ها به دست متخصص نماها سپرده نشود

 

و ایضا به دست متعهدنماها!

راستش را بخواهید یکی از معضلات کشور دقیقا همین رابطه بازی در نصب افراد است. رصد این موضوع هم خیلی سخت نیست. چند شخصیت ذی نفوذ را سراغ دارید که در شعاع دو کیلومتری اقوامش جوان بیکار پیدا بشود؟

کدام جناح سیاسی حاضر است فردی را ولو غیر همفکر صرفا بابت کارآیی و توانمندی اش به کار بگمارد؟ چقدر امام جمعه و وزیر و وکیل سراغ داریم که ساعتها و روزها وقت میگذارند و نقشه میکشند که چگونه یکنفر از بستگان یا وابستگان خود را در مناصب مختلف بگمارند؟ کدامشان دغدغه مردم و پیشرفت کشور را دارند؟ تبعیض را داریم یواش یواش به عنوان یک اصل جاری و معمول می پذیریم. شکاف طبقاتی که از مظاهر مهم بی عدالتی است هم دقیقا از همین نقطه شروع شد.

خیلی ها به صرف وابستگی به طیف خاصی و شیرین کاری پیش نهاد و دستگاهی به راحتی زمینه پیشرفت خود را هموار میسازند و مدارج بالای شغلی را به دست می آورند؛ اما متخصصین و متعهدین بی کس و کار یا احیانا منتقد در گوشه عزلت و فراموشی به سر می برند.

امکانات اقتصادی و آموزشی و خدماتی تا چه میزان بر مبنای عدالت در دسترس عموم قرار می گیرد؟ صنعت خودروسازی و تلفات و خسارات هنگفتی که به کشور وارد آورده یک نمونه است که نشان میدهد امور اجرایی و نظارتی در بعضی حوزه ها دست آدمهای کارآمد قرار ندارد.

قبول کنیم به بازسازی دوباره ای نیاز داریم. در خیلی از رویه ها از آموزه های دین فاصله گرفته ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نمکهای گندیده!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۳۸ ب.ظ

photo_2022-10-24_21-34-53_5kw7.jpg

 

این هم از غربت امام زمان است که یک نان و نمک خورده دستگاه اهل بیت که از خمس حاصل از عرق جبین کارگر و کاسب و کارمند متدین ارتزاق نموده به جای پاسخ به شبهه، خودش شبهه تولید می کند.

حرام تر از هر اختلاسی که نسبت به اموال عموم صورت می گیرد شهریه امام زمان است بر طلابی که به متکب اسلام از پشت خنجر می زنند.

فرق این روحانی نمای بیسواد با آقامیری چست که او را خلع لباس کرده و به سربازی فرستاده اند؟

من از دادگاه ویژه دل پری دارم و از حضرات صیانتی حوزه.

هر جا طلبه بی کس و کاری خطایی کرد یا نکرد آقایان سفت و محکم یقه اش را چسبیدند و از زار و زندگی اش انداختند. بخاطر حفظ موقعیت یک امام جمعه در پیتی قبیله گرا برای طلاب انقلابی احضاریه فرستادند و محکمه تشکیل دادند. بارها طلاب انقلابی و عدالتخواه را گاه بدون محاکمه چند ماه به زندان انداختند؛ اما در همان فتنه 88 با اهانت های امثال هادی غفاری کاری نداشتند با دفتری های مرجعیت انگلیسی و شیرازی چی ها، با امثال بیات و خاتمی و دیگر فریبکارانی که با تحریک افکار عمومی و دامن زدن به التهابات اجتماعی جان بچه های مردم را به خطر می اندازند...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کلا حال میکنیم با دوگانگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ب.ظ

رکابی

 

تصویر امروز دیدار دختر سنگ نورد با وزیر ورزش جمهوری اسلامی نمادی از سیاست دوگانه نظام در مواجهه با احکام و قوانین جاری است.

اگر دختری با همین سطح پوشش به خیابان برود مستحق تذکر و برخورد است.

اما در دیدار با وزیر، نه! درست مثل برخورد با بدحجابی اما آزاد گذاشتن اختلاط در دانشگاهها، یا صدور مجوز حضور خانمها برای تماشای مسابقات مردانه بخاطر فشار فیفا، انعکاس تصاویر خانمهای بدحجاب در ایام انتخابات، یا میدان دادن به سلبریتی ها به رغم شهرت در هنجارشکنی و دریدگی اخلاقی.

درست مثل منع مردم از استفاده از شبکه های اجتماعی و حضور پررنگ مسئولان در توییتر و تلگرام و...

درست مثل تاکید بر ساده زیستی و ترویج فرهنگ قناعت؛ اما تجمل گرایی مسئولان، ریخت و پاش ادارات، توصیه برای اشتغال و وام نورچشمی ها و آقازاده ها، اعزام سربازان بی کس و کار به نقاط خطرخیز و...

مانند بستن دهان منتقدان و برخورد با قانون شکنی های خرد و نادیده گرفتن تخلفات دانه درشت ها.

حرف و نقد به عملکرد ریاکارانه و متضاد مسئولان یکی و دوتا نیست. اما تاکید بر این نکته را لازم می دانم که نه حجاب، مساله اول کشور است نه کشف حجاب، دغدغه اصلی مردم.

این نزاع، ثمره ای جز انحراف از نیازها و مطالبات حقیقی مردم در اجرای عدالت و مقابله با فقر و فساد و تبعیض ندارد.

اسلامی که حجاب را واجب می داند، عدالت را نیز واجب شمرده است و رانت خواری و باند بازی و شکاف طبقاتی و هدر دادن بیت المال و غفلت از محرومان و... را نیز منکر شمرده است. این هم سیاستی دوگانه است که بخشی از اسلام را بپذیریم و بخشی دیگر را رها سازیم.

راستی این ورزشکار را که شتاب زده به دیدار وزیر بردید بازنده ای بیش نبود. لطفی کنید دخترهای محجبه ای که همین روزها مدال درخشان آسیایی کسب کرده اند را هم به دیدار وزیر ببرید لااقل مشوق بی حجابی محسوب نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای مسئول! با شما هستم.

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۵۲ ق.ظ

کاریکاتور/ تلاش دولت برای افزایش تاب‌آوری ملت!

 

از چهارتا بچه سوسول تازه به دوران رسیده و روسپی ها و پسرکهای تنبان شل و لوده و هرز و جماعت شکم سیری که تمام دغدغه شان خلاصه در ارضای زیر شکم است بگذریم؛ نباید از حق گذشت که عدم همراهی مردم نجیب کشورمان با اغتشاشگران نه از این جهت است که به امور جاری کشور معترض نیستند بلکه بخاطر بیزاری از دریدگی فرهنگی و مخالفت با چیرگی فضای غیراخلاقی اذناب غرب در سطح جامعه است.

مردم اگر با اغتشاشگران و اوباش همراهی نمیکنند و شورشها از بدنه اجتماعی تهی شده بخاطر پی بردن به ذات کثیف اراذلی است که در صورت تسلط بر جامعه برای ناموس کسی حریم قائل نخواهند شد.

وگرنه دل مردم از وجود کاستی ها پر از درد است.

گرانی و بیکاری باعث آزار مردم است. مستأجرها در سختی به سر می برند و طرح مسکن سازی دولت راه به جایی نبرده است.

نظام آموزش و درمان کشور در اختیار دلالان اقتصادی است و کسی که پول ندارد –برخلاف شعار حمایت از مستضعفان- راه روشنی به سوی دانشگاههای معتبر نخواهد داشت و در مراکز درمانی مورد بی مهری قرار می گیرد.

زمینه سازی ازدواج به عنوان نیاز اصلی تأمین امنیت روانی جوانان و زیرساخت فرهنگ مورد اهتمام مسئولان نیست.

نظام خدمت سربازی طولانی مدت و به دور از عدالت است. جوانهای بی کس و کار در نقاط پرخطر و در مواجهه با قاچاقچیان یا اراذل و اوباش به کار گرفته می شوند. نورچشمی ها پشت میز می نشینند.

شکاف طبقاتی و رانت و باندبازی باعث بدبینی مردم شده است.

بانکها در خدمت مردم نیستند.

قوه قضاییه برخورد محسوسی با دانه درشتها ندارد.

مسئولان و صاحبان قدرت با پرونده سازی و زیرآب زنی دهان منتقدان را گل می گیرند.

بعضی از ائمه جمعه سوحان روح مردم هستند و فامیل بازی و پول پرستی و سیاست زدگی شان حال جامعه را بد کرده است.

بعضی مأموران نهادها از قدرت خود سوءاستفاده می کنند.

صنعت خودروسازی اعتماد مردم نسبت به شعار حمایت از تولید ملی را سست نموده و تلفات بسیاری به جامعه تحمیل کرده است.

کمیته امداد و بهزیستی نیاز به غربالگری دارند. فقدان نظارت کافی بعضا باعث تحت پوشش قرار گرفتن افرادی شده که نیازی به حمایت نداشته و منابع عمومی را هدر می دهند.

طولانی بودن سالهای آموزش و عدم حذف دروس اضافی و بی خاصیت باعث افسردگی نوجوانان و جوانان گردیده و سن ازدواج و اشتغال را بالا برده و به جامعه ضرر وارد میکند.

حقوقهای نجومی و بریز و بپاش ادارات و مسئولان منجر به سرخوردگی مردم گردیده است. مسئولان بی لیاقت و ناکارآمد به آبروی کشور ضربه زده اند.

و...

مردم نجابت دارند و به پاس رشادت شهدا و مدافعان اسلام و میهن نه تنها با آشوبگران همراهی نمیکنند بلکه به دهان آنها نیز کوبیده اند؛ اما شما را به خدا فضا که آرام شد از بی خیالی و شعارزدگی و کارهای نمایشی دست بردارید و دردهای مردم را درمان کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قاتل پسر نسرین مقانلو کیست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۴ ق.ظ

جسد پسر نسرین مقانلو در اتاق خواب | جزییات مرگ عجیب فرزند نسرین مقانلو لو رفت

 

چند روز پیش ارشیا پسر بزرگ نسرین مقانلوکه 26 سال داشت و در آمریکا درس می خواند، بعد از گذشت ده روز که برای دیدار با مادر به تهران آمده بود به طور ناگهانی بدرود حیات گفت.

نسرین مقانلو هنرمند سرشناس کشور درباره علت فوت ناگهانی فرزند جوانش گفت که او داروهایش را مصرف کرده و برای استراحت به اتاقش رفته بود که چشم از دنیا فروبست. درباره پرونده پزشکی او توضیح داد که چند سال قبل به دلیل تصادف و صدمه ای که به سرش وارد شد به بیمارستان رفت و پزشکان او را از ناحیه مغز مورد جراحی قرار دادند.

این اتفاق در همین روزهایی رخ داد که مرگ ناگهانی مهسا امینی که از قضا مقابل دوربین بود باعث ایراد اتهام به نیروی انتظامی گردید و شائبه ضرب و شتم او را دامن زد و با میدانداری اشرار مسلح، خسارتهای هنگفتی به بار آورد و جوانانی را به خاک و خون کشاند، در حالیکه او نیز در سالهای گذشته از ناحیه سر به دلیل عارضه ای عمل جراحی داشت و دارو مصرف می کرد.

کسی مدعی نیست نیروی انتظامی یا هر مجموعه دیگری پاک و مبرای از خطاست. اساس تشکیل دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه انتظامی قضات، دادسرای ویژه نیروهای مسلح و دیگر نهادهای نظارتی و حفاظتی درون سازمانی دقیقا موید این مساله است که امکان بروز تخلف و فساد در هر دستگاهی وجود دارد.

فراتر از هر شنیده و ادعایی خود شاهد بعضی کجرویها در بعضی نهادها و توسط معدودی از عناصر بی جنبه و خودسر یا نفوذی بوده و زبان و قلم به انتقاد گشوده ام و بابت آن به دادگاه نیز کشانده شدم.

اما دو نکته را از باب انصاف نباید از نظر دور نگاه داشت:

اولا در ماجرای مرحومه امینی هیچ قرینه و دلیل و شاهدی حاکی از سوءرفتار با وی به دست نیامده است.

دوم اینکه بر فرض هم اگر ثابت میشد ماموری خاطی با او برخوردی نابجا داشته و در مرگش دخیل بوده به هیچ وجه نمیتوانست دلیلی بر تعطیلی حکم وجوب حجاب یا گشتهای موسوم به ارشاد باشد. آیا خطای پزشک یا قاضی با مامور شهرداری و... دلیلی بر تعطیلی بیمارستانها و دادگستری ها و شهرداری ها و... است؟ عزیزانی که تمدن را در غربزدگی میجویند آیا دیده یا شنیده اند خطای مامور پلیس آمریکا و فرانسه و... باعث تعطیلی گشتهای پلیس شده باشد؟

و البته باز هم تاکید بر این مهم را لازم میدانم که اسلام مجموعه ای از احکام اجتماعی و حکومتی و واجبات و محرمات است که وجوب حجاب، جزیی از آن به شمار می آید. به یقین حرمت رانت و ویژه خواری و مفاسد اقتصادی و تبعیض و وجوب توجه به زیرساختهای معیشتی و فرهنگی و زمینه سازی برای اشتغال و ازدواج و تحقق عدالت اجتماعی و ... نیز اجزای دیگر این کلیت دینی هستند که نباید مورد غفلت مسئولان واقع شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشروعیت مسئولان مشروط به اجرای عدالت است

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ

هر چه که فضا به سمت آرامش پیش برود و گرد و غبار فتنه و آشوب فرو بنشیند شرایط بهتری برای نقد اساسی ضعفها به وجود می آید.

ما از اساس نظام اسلامی و حاکمیت دینی که خون آورد شهداست دفاع میکنیم اما نقدهایی جدی به عملکرد و تصمیمات بسیاری از مسئولان و نهادها داریم.

خیلی از کارها باعث انقلاب زدایی یا انقلابی زدایی شده و بدنه مردمی نظام را نسبت به صداقت و سلامت مسئولان دچار تردید و شبهه نموده است. در مطالب پیشین به مثالهایی در این خصوص پرداخته ام.

هر رفتار و تصمیمی که باعث تزلزل در ایمان مردم نسبت به مشروعیت نظام شود، همچون ایجاد شکاف طبقاتی، بدرفتاری با مردم، رانت و اختلاس و تبعیض و... حرکتی در خلاف جهت گرایشات اصیل انقلاب اسلامی است.

تلقی اشتباه از اوجب واجبات بودن حفظ نظام و تقلیل مفهوم نظام اسلامی به میز مسئولان، گفتمان عدالت طلبی را مهجور قرار داده است. وقتی نیروهای معتقد و منتقد نتوانند به مطالبه گری بپردازند، دشمن میداندار این عرصه شده و ضعفهای مسئولان و بستگان و وابستگانشان را به حساب اصل نظام و حاکمیت دینی میگذارد.

به نفع نظام اسلامی است که علم مطالبه گری و عدالتخواهی در دست بسیجیان مومن انقلاب قرار داشته باشد. نباید بخاطر حفظ میز مسئولان به تقابل با منتقدین انقلابی پرداخت. نیروی انتظامی، قوه قضاییه، دادگاه ویژه روحانیت، وزارت اطلاعات یکبار دیگر نحوه برخورد با بچه های حزب اللهی و ارزشی منتقد را مرور کنند.

مسئولان نظام قدر بچه های کف میدانی و خط مقدمی انقلاب را بدانند. این بچه های پاپتی بسیج همواره مظلوم بوده اند و بار اشتباهات نهادها و مسئولان بالاشهر نشین را تحمل کرده اند.

حرفهای بسیاری در این رابطه وجود دارد که با آرام تر شدن فضا باید مورد توجه قرار بگیرد.

خیلی خلاصه بخواهم عرض کنم معتقدم اتفاقات اخیر به نوعی حاصل شورش نظام (دیوانسالار) بر ضد انقلاب اسلامی است. مسئولان و نهادهایی که احساس میکنند اداره نظام ربطی به مبانی انقلاب ندارد، آقازاده هایشان را به خارج میفرستند، حقوقهای نجومی میگیرند، در مقابل تبعیض و بی عدالتی در استخدام و آموزش و تحصیل و سربازی و ... بی تفاوت هستند، تیشه به ریشه انقلاب میزنند و دردمندانه اینکه میز خود را مساوی با نظام میدانند و به کمک نهادهای امنیتی و قضایی از هیچ اقدامی برای ساکت نمودن منتقدان انقلابی کوتاهی نمی ورزند.

نظام دیوانسالار ما مدتهاست که انقلاب و انقلابی ها را رها کرده به دامن سلبریتی ها و اوباش فرهنگی پناه آورده تا چند صباحی آسوده تر به حیات مادی خود ادامه دهد؛ اما اکنون که مورد هجمه سلبریتی های دلقک قرار گرفته باز هم همان بسیجیان بی ادعا هستند که به دادش رسیده اند. بسیجی هایی که مرغ عروسی و عزای مسئولان فربه و پرادعا هستند و همواره در غربت و مظلومیت به سر می برند.

غریبه که نیستید، با شما شرط میبندم آبها که از آسیاب بیفتد، دوباره نظام با همین سلبریتی های شورشگر به بهانه حفظ مصلحت میسازد و میلیارد میلیارد به حسابشان پول میریزد و دوباره همین بسیجی ها میروند زیر ذره بین که مبادا باز دور هم جمع شوند و دست تزویر بعضی نورچشمی های یقه سفید شکم گنده را با شعار مطالبه گری و عدالتخواهی رسوا نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم باید از حصر خارج شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۰۰ ب.ظ

انحصار مفاهیم مدیریت و اقتصاد

 

این روزها در دل التهابات اجتماعی و امنیتی کشور که حتی عده ای از فریب خوردگان را به این باور رساند که کار نظام تمام است، شاهد انتشار دیدگاهها و تحلیلهای مختلف از سوی جناحها یا صاحب نظران متعدد در همه اقشار پیرامون چرایی شکل گیری اغتشاشات اخیر هستیم.

طیف اصولگرا که به طور معمول، دشمن و وابستگانش را عامل اصلی این اتفاقات معرفی میکند و سهم اساسی برای فضای رهای مجازی به عنوان اسب تراوای معاندان قائل است.

سلبریتی ها روی مساله حجاب و آزادی پوشش زنان مانور می دهند.

عناصر واداده که گاه تا موضوع ضرورت احداث استخر مختلط و ... هم پیش تاخته اند.

ضدانقلاب و رسانه های بیگانه، عزم مردم برای ایجاد انقلابی دیگر و برهم زدن بساط نظام و ... را عامل این اوضاع میدانند.

اصلاح طلبها فقدان حضور خود در عرصه قدرت و عدم امضای شروط آمریکا در برجام توسط دولت جدید را ریشه اعتراضات و شورشهای خیابانی معرفی می نمایند.

و....

این وسط بعد از گذشت حدود ده روز، در لابلای کارزار روایتها حتی یکنفر نگفت و ننوشت که مردم خواهان پایان حصر سران فتنه هستند! یادتان هست مدتی چقدر این موضوع را در بوق و کرنا کرده و حتی سعی می نمودند از آن بعنوان حربه تبلیغات انتخاباتی خود بهره بگیرند؟

این خصلت تاریخ است که مرور زمان باعث میشود جای قهرمان یا ضد قهرمان با یکدیگر عوض شده یا حتی مشهورترین بازیگران عرصه سیاست به باد فراموشی سپرده شوند.

و نیز این خصلت عرصه سیاست است که عده ای همواره تلاش دارند مطالبات باندی و گروهی خود را در دهان مردم گذاشته و به عنوان دغدغه عمومی جا بزنند.

مسئولان دلسوز حاکمیت ودولت هوشیار باشند و در این آشفته بازار پرهیاهو و اغواگر، مشکلات اصلی مردم نجیب و فاقد بلندگو را از یاد نبرده و برای حل آن تلاشی مضاعف نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منتقدیم؛ اما معتقد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ

                                                   فوت ۱۷ نفر در ناآرامی‌های اخیر

 

با بعضی دوستان تماس می گرفتم که همت کنند و بیایند وسط. بعضی ها می آمدند، بعضی ها عذری داشتند، بعضی اما بهانه می آوردند و شبهه داشتند که فلان کار را قبول نداریم، فلان جا ظلم شده و...

می گفتم: ببین عزیز دل برادر!

تو اگر داری پشت گوشی تلفن حرف از ظلمی و عیب و نقصی می زنی، من را که خوب می شناسی، همیشه فریاد زده ام و با صدای بلند اعتراض کرده ام. چند نهاد و دستگاه تا به حال از من شکایت کرده و پایم را به دادگاه کشانده اند؟ چند بار و چند جا با تماسی ناشناس از سوی برادران همیشه در صحنه، موقعیت و شغلی را از دست داده ام؟ با من از ظلم و نقد مسئول و نظام و میز و قدرت و فساد دیگران صحبت نکن. تو هر چه از بعضی نقص ها و ستم ها در هر گوشه ای سراغ داری، نام ببر تا من چند تای دیگر هم خودم بگذارم رویش که نشنیده باشی!

همین نیروی انتظامی، همین سپاه هم از من شاکی بوده اند. آن که مرا می شناسد می داند. بعضی امام جمعه های درپیتی بیسواد و قبیله گرا شاکی من نبودند؟

الان اما اصلا قرار نیست ما بخاطر دفاع از فلان مسئول و فلان نهاد به میدان بیاییم. طرف حساب ما خداست و موضوع بحث ما دفاع از احکام خدا. الان پای اصل نظام و آبروی اسلام و خون شهدا وسط است. حقیقی ترین منتقد نظام همین ما حزب اللهی ها هستیم که باور داریم هر جا عیب و ضعفی هست بخاطر فاصله گرفتن از آموزه های دین است. هر جا فسادی رخ داده علتش نفوذ عناصر دو رو و بی اعتقاد و تعطیلی فریضه نهی از منکر و فقدان نظارت عمومی بوده است.

ما اما سر نظام اسلامی واصل حاکمیت دینی و غیرت الهی و ارزش های انسانی مکتب وحی با کسی شوخی و تعارف نداریم.

منتقدیم و معتقد. با اختلاس مخالفیم، با رانت خواری مخالفیم، با شکاف طبقاتی مخالفیم، با تبعیض و بی عدالتی مخالفیم و...؛ اما آشوبگری را هم بر نمی تابیم.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا، شلیر، میترا و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

عدالت ترمیمی راهی نوین برای اجرای عدالت

 

هم تعصب برای دفاع چشم و گوش بسته از نیروی انتظامی یا هر نهاد و مجموعه ای دیگری اشتباه است هم حمله ناآگاهانه و موضع گیری احساسی علیه آنها.

نیروی انتظامی گاهی در مواجهه با مردم اشتباهاتی داشته که قابل دفاع نیست گاهی هم مورد هتک و وهن و اتهام قرار گرفته و مظلوم واقع شده است.

نکته اساسی در ماجرای اخیر مرحومه امینی که قطعا باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد، ماهی گیری لاشخورهای سیاسی و مغرضی است که هیچ گاه انگیزه ای برای دفاع از مظلوم نداشته و تنها زمانی اشک تمساح جاری می سازند که نفعی سیاسی و جناحی برایشان داشته باشد. این شامورتی بازی ها البته در نهایت باعث غبارآلود شدن فضا و عدم توانایی در ارائه بحث منطقی برای تشخیص حق و برجسته سازی اولویتهاست.

و حرف اساسی دیگر این که حجاب قطعا واجب شرعی است و دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه و مظاهر فساد را از بین ببرد؛ اما یادمان نرود اسلام ابعاد دیگری هم در عرصه اجتماع و حاکمیت دارد که اجرای آن نباید مغفول بماند.

بانک های ما در خدمت مستضعفین نیستند.

اعزام غیر ضروری به خدمت بلند مدت سربازی و اتلاف وقت جوانانی که باید دنبال کسب و کار و تشکیل خانواده باشند و گاه تحقیر شخصیت شان با آموزه های دین سازگار نیست.

طولانی بودن سالهای تحصیل و غیر مفید بودن بعضی دروس که منجر به فرصت سوزی و تأخیر در ازدواج و زمینه سازی فساد وتغییر سبک زندگی می شود.

بی عدالتی در آموزش و برتری دادن به کسانی که پول بیشتری دارند.

بی عدالتی در امور اقتصادی و پزشکی و قضایی.

شکاف طبقاتی.

ترویج فرهنگ مصرف گرایی و ایجاد عقده های اجتماعی بواسطه تبلیغات فریبنده کالا.

رانت استخدامی نورچشمی ها.

بی توجهی به حفظ حقوق منتقدان و عدم رعایت اصل آزادی بیان نسبت به آمران به معروف و ناهیان از منکری که حیطه مسئولان را خطاب قرار می دهند.

و ... هم از مظاهر و مصادیق احکام اجتماعی و حاکمیتی دین است که عدم توجه به آن توسط متولیان اداره جامعه دینی، صداقت آنها در مواجهه با معضل بدحجابی را زیر سوال میبرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اپوزیسیون حزب الله!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۵۰ ب.ظ

بهت و حیرت از بازی خارق‌العاده‌ قریبیان در فیلم خروج

 

نامه مرحوم مروی را یادتان هست درباره فساد اکبرطبری افشاگری کرده بود؟ نامه اش به جایی نرسید ومرد! سالها بعد اکبررا گرفتند ومعدودی از همدستانش را. حاالا که زمزمه تخفیف مجازاتش مطرح شده، بیژن قاسم زاده را هم رها کردند، احمدعراقچی و چندمتهم کلان دیگربانکی راهم، سریال ساختند و وعده دادند که به وقتش با جرایم بزرگ حسین فریدون برخورد میشود، کو؟ پرونده سنگین اتهامات بیژن زنگنه هم به جایی نرسید. رییس قوه پشت هم رجز میخواند وجیب برهارا تهدید میکند. سیداحمدخاتمی میگوید دزدان صندوق امانات بانک باید به اشد مجازات برسند. عبدالله عبدی ها با دو کارت ملی، پروژه کلان می گیرند، پرونده متهمین بانک دی که در اخبار بیست وسی هم بیان شد به جایی نرسید، عبدالباقی ها را مگراینکه خدا مجازات کند...

خودروسازی به نماد ضعف و ناتوانی مدیریت کشور تبدیل شده. همه اعتراض میکنند از صدر تا ذیل مملکت؛اما خودروسازها کارشان را ادامه میدهند. درباره بی عدالتی در سیستم آموزش کشور صدر و ذیل مملکت اعلام موضع کردند. بی عدالتی در نظام وظیفه عمومی و عوارض ناگوارآن مشهود است و نقدهاراه به جایی نمیبرد. سیستم بانکی در خدمت جبهه سرمایه داری است. نیاز غریزی و فطری به ازدواج نادیده انگاشته شده، سن بالای دختران و پسرانی که یا طبیعت خود را سرکوب نموده یا راه اباحه گری را به برکت فضای ولنگارمجازی پیش گرفته اند مورد توجه کسی نیست درحالیکه با قطع دروس زائد و کوتاه سازی دوره تحصیل میتوان گام مثبتی در این مسیربرداشت. ازکلک شرعیها یاد گرفتیم قوانین موضوعه خودمان رابا تشکیل انبوهی از شوراهای عالی دور بزنیم. از باب هزینه فایده هم حساب کنیم مجلس خاصیتش رااز دست داده است.

انقلاب و نظام اسلامی دستاوردهای بزرگی داشته است؛اما در نقد و اصلاح ساختارها فشل مانده. مسئولان رفاه زده و بالانشین در تعارض منافع خود که اغلب سرمایه گذار بخش آموزش ودرمان وبورس وصنعت ومسکن و.... هستند جانب جیبشان را میگیرند. عده ای نیز از نظرمبنا درکی از تئوری انقلاب و ضرورت دستیابی به تمدن جهانی ندارند. نتیجه اش میشود بعضی ائمه جمعه ای که باید علمدار اندیشه اسلام و انقلاب باشند؛اما دغدغه شان شده باندبازی و کسب قدرت و همنشینی با تبهکاران اقتصادی...

نظام اسلامی چاره ای جز برهم زدن این نظم ناموزون و انقلابی دوباره در ساحت فکر و فرهنگ وعمل ندارد. دیر بجنبیم کاخ سبز اموی را جای اسلام ناب مدینه النبی و اهل بیتی در باور نسل جدید میگنجد تا دیگر انگیزه ای برای احیای مکتب نداشته باشد.

نمیشود شعارهای بزرگ را با مردان کوچک پیش برد.بچه های حزب اللهی علاوه بر جریان سازی فکری، باید مبارزه با عواملی که در توقف اهداف اسلام دخیل هستندرا رویکرد جهادی خود دانسته و در این مسیر از دادگاه و زندان واهمه ای نداشته باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا