اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

قاتل پسر نسرین مقانلو کیست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۴ ق.ظ

جسد پسر نسرین مقانلو در اتاق خواب | جزییات مرگ عجیب فرزند نسرین مقانلو لو رفت

 

چند روز پیش ارشیا پسر بزرگ نسرین مقانلوکه 26 سال داشت و در آمریکا درس می خواند، بعد از گذشت ده روز که برای دیدار با مادر به تهران آمده بود به طور ناگهانی بدرود حیات گفت.

نسرین مقانلو هنرمند سرشناس کشور درباره علت فوت ناگهانی فرزند جوانش گفت که او داروهایش را مصرف کرده و برای استراحت به اتاقش رفته بود که چشم از دنیا فروبست. درباره پرونده پزشکی او توضیح داد که چند سال قبل به دلیل تصادف و صدمه ای که به سرش وارد شد به بیمارستان رفت و پزشکان او را از ناحیه مغز مورد جراحی قرار دادند.

این اتفاق در همین روزهایی رخ داد که مرگ ناگهانی مهسا امینی که از قضا مقابل دوربین بود باعث ایراد اتهام به نیروی انتظامی گردید و شائبه ضرب و شتم او را دامن زد و با میدانداری اشرار مسلح، خسارتهای هنگفتی به بار آورد و جوانانی را به خاک و خون کشاند، در حالیکه او نیز در سالهای گذشته از ناحیه سر به دلیل عارضه ای عمل جراحی داشت و دارو مصرف می کرد.

کسی مدعی نیست نیروی انتظامی یا هر مجموعه دیگری پاک و مبرای از خطاست. اساس تشکیل دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه انتظامی قضات، دادسرای ویژه نیروهای مسلح و دیگر نهادهای نظارتی و حفاظتی درون سازمانی دقیقا موید این مساله است که امکان بروز تخلف و فساد در هر دستگاهی وجود دارد.

فراتر از هر شنیده و ادعایی خود شاهد بعضی کجرویها در بعضی نهادها و توسط معدودی از عناصر بی جنبه و خودسر یا نفوذی بوده و زبان و قلم به انتقاد گشوده ام و بابت آن به دادگاه نیز کشانده شدم.

اما دو نکته را از باب انصاف نباید از نظر دور نگاه داشت:

اولا در ماجرای مرحومه امینی هیچ قرینه و دلیل و شاهدی حاکی از سوءرفتار با وی به دست نیامده است.

دوم اینکه بر فرض هم اگر ثابت میشد ماموری خاطی با او برخوردی نابجا داشته و در مرگش دخیل بوده به هیچ وجه نمیتوانست دلیلی بر تعطیلی حکم وجوب حجاب یا گشتهای موسوم به ارشاد باشد. آیا خطای پزشک یا قاضی با مامور شهرداری و... دلیلی بر تعطیلی بیمارستانها و دادگستری ها و شهرداری ها و... است؟ عزیزانی که تمدن را در غربزدگی میجویند آیا دیده یا شنیده اند خطای مامور پلیس آمریکا و فرانسه و... باعث تعطیلی گشتهای پلیس شده باشد؟

و البته باز هم تاکید بر این مهم را لازم میدانم که اسلام مجموعه ای از احکام اجتماعی و حکومتی و واجبات و محرمات است که وجوب حجاب، جزیی از آن به شمار می آید. به یقین حرمت رانت و ویژه خواری و مفاسد اقتصادی و تبعیض و وجوب توجه به زیرساختهای معیشتی و فرهنگی و زمینه سازی برای اشتغال و ازدواج و تحقق عدالت اجتماعی و ... نیز اجزای دیگر این کلیت دینی هستند که نباید مورد غفلت مسئولان واقع شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشروعیت مسئولان مشروط به اجرای عدالت است

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ

هر چه که فضا به سمت آرامش پیش برود و گرد و غبار فتنه و آشوب فرو بنشیند شرایط بهتری برای نقد اساسی ضعفها به وجود می آید.

ما از اساس نظام اسلامی و حاکمیت دینی که خون آورد شهداست دفاع میکنیم اما نقدهایی جدی به عملکرد و تصمیمات بسیاری از مسئولان و نهادها داریم.

خیلی از کارها باعث انقلاب زدایی یا انقلابی زدایی شده و بدنه مردمی نظام را نسبت به صداقت و سلامت مسئولان دچار تردید و شبهه نموده است. در مطالب پیشین به مثالهایی در این خصوص پرداخته ام.

هر رفتار و تصمیمی که باعث تزلزل در ایمان مردم نسبت به مشروعیت نظام شود، همچون ایجاد شکاف طبقاتی، بدرفتاری با مردم، رانت و اختلاس و تبعیض و... حرکتی در خلاف جهت گرایشات اصیل انقلاب اسلامی است.

تلقی اشتباه از اوجب واجبات بودن حفظ نظام و تقلیل مفهوم نظام اسلامی به میز مسئولان، گفتمان عدالت طلبی را مهجور قرار داده است. وقتی نیروهای معتقد و منتقد نتوانند به مطالبه گری بپردازند، دشمن میداندار این عرصه شده و ضعفهای مسئولان و بستگان و وابستگانشان را به حساب اصل نظام و حاکمیت دینی میگذارد.

به نفع نظام اسلامی است که علم مطالبه گری و عدالتخواهی در دست بسیجیان مومن انقلاب قرار داشته باشد. نباید بخاطر حفظ میز مسئولان به تقابل با منتقدین انقلابی پرداخت. نیروی انتظامی، قوه قضاییه، دادگاه ویژه روحانیت، وزارت اطلاعات یکبار دیگر نحوه برخورد با بچه های حزب اللهی و ارزشی منتقد را مرور کنند.

مسئولان نظام قدر بچه های کف میدانی و خط مقدمی انقلاب را بدانند. این بچه های پاپتی بسیج همواره مظلوم بوده اند و بار اشتباهات نهادها و مسئولان بالاشهر نشین را تحمل کرده اند.

حرفهای بسیاری در این رابطه وجود دارد که با آرام تر شدن فضا باید مورد توجه قرار بگیرد.

خیلی خلاصه بخواهم عرض کنم معتقدم اتفاقات اخیر به نوعی حاصل شورش نظام (دیوانسالار) بر ضد انقلاب اسلامی است. مسئولان و نهادهایی که احساس میکنند اداره نظام ربطی به مبانی انقلاب ندارد، آقازاده هایشان را به خارج میفرستند، حقوقهای نجومی میگیرند، در مقابل تبعیض و بی عدالتی در استخدام و آموزش و تحصیل و سربازی و ... بی تفاوت هستند، تیشه به ریشه انقلاب میزنند و دردمندانه اینکه میز خود را مساوی با نظام میدانند و به کمک نهادهای امنیتی و قضایی از هیچ اقدامی برای ساکت نمودن منتقدان انقلابی کوتاهی نمی ورزند.

نظام دیوانسالار ما مدتهاست که انقلاب و انقلابی ها را رها کرده به دامن سلبریتی ها و اوباش فرهنگی پناه آورده تا چند صباحی آسوده تر به حیات مادی خود ادامه دهد؛ اما اکنون که مورد هجمه سلبریتی های دلقک قرار گرفته باز هم همان بسیجیان بی ادعا هستند که به دادش رسیده اند. بسیجی هایی که مرغ عروسی و عزای مسئولان فربه و پرادعا هستند و همواره در غربت و مظلومیت به سر می برند.

غریبه که نیستید، با شما شرط میبندم آبها که از آسیاب بیفتد، دوباره نظام با همین سلبریتی های شورشگر به بهانه حفظ مصلحت میسازد و میلیارد میلیارد به حسابشان پول میریزد و دوباره همین بسیجی ها میروند زیر ذره بین که مبادا باز دور هم جمع شوند و دست تزویر بعضی نورچشمی های یقه سفید شکم گنده را با شعار مطالبه گری و عدالتخواهی رسوا نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم باید از حصر خارج شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۰۰ ب.ظ

انحصار مفاهیم مدیریت و اقتصاد

 

این روزها در دل التهابات اجتماعی و امنیتی کشور که حتی عده ای از فریب خوردگان را به این باور رساند که کار نظام تمام است، شاهد انتشار دیدگاهها و تحلیلهای مختلف از سوی جناحها یا صاحب نظران متعدد در همه اقشار پیرامون چرایی شکل گیری اغتشاشات اخیر هستیم.

طیف اصولگرا که به طور معمول، دشمن و وابستگانش را عامل اصلی این اتفاقات معرفی میکند و سهم اساسی برای فضای رهای مجازی به عنوان اسب تراوای معاندان قائل است.

سلبریتی ها روی مساله حجاب و آزادی پوشش زنان مانور می دهند.

عناصر واداده که گاه تا موضوع ضرورت احداث استخر مختلط و ... هم پیش تاخته اند.

ضدانقلاب و رسانه های بیگانه، عزم مردم برای ایجاد انقلابی دیگر و برهم زدن بساط نظام و ... را عامل این اوضاع میدانند.

اصلاح طلبها فقدان حضور خود در عرصه قدرت و عدم امضای شروط آمریکا در برجام توسط دولت جدید را ریشه اعتراضات و شورشهای خیابانی معرفی می نمایند.

و....

این وسط بعد از گذشت حدود ده روز، در لابلای کارزار روایتها حتی یکنفر نگفت و ننوشت که مردم خواهان پایان حصر سران فتنه هستند! یادتان هست مدتی چقدر این موضوع را در بوق و کرنا کرده و حتی سعی می نمودند از آن بعنوان حربه تبلیغات انتخاباتی خود بهره بگیرند؟

این خصلت تاریخ است که مرور زمان باعث میشود جای قهرمان یا ضد قهرمان با یکدیگر عوض شده یا حتی مشهورترین بازیگران عرصه سیاست به باد فراموشی سپرده شوند.

و نیز این خصلت عرصه سیاست است که عده ای همواره تلاش دارند مطالبات باندی و گروهی خود را در دهان مردم گذاشته و به عنوان دغدغه عمومی جا بزنند.

مسئولان دلسوز حاکمیت ودولت هوشیار باشند و در این آشفته بازار پرهیاهو و اغواگر، مشکلات اصلی مردم نجیب و فاقد بلندگو را از یاد نبرده و برای حل آن تلاشی مضاعف نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منتقدیم؛ اما معتقد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ

                                                   فوت ۱۷ نفر در ناآرامی‌های اخیر

 

با بعضی دوستان تماس می گرفتم که همت کنند و بیایند وسط. بعضی ها می آمدند، بعضی ها عذری داشتند، بعضی اما بهانه می آوردند و شبهه داشتند که فلان کار را قبول نداریم، فلان جا ظلم شده و...

می گفتم: ببین عزیز دل برادر!

تو اگر داری پشت گوشی تلفن حرف از ظلمی و عیب و نقصی می زنی، من را که خوب می شناسی، همیشه فریاد زده ام و با صدای بلند اعتراض کرده ام. چند نهاد و دستگاه تا به حال از من شکایت کرده و پایم را به دادگاه کشانده اند؟ چند بار و چند جا با تماسی ناشناس از سوی برادران همیشه در صحنه، موقعیت و شغلی را از دست داده ام؟ با من از ظلم و نقد مسئول و نظام و میز و قدرت و فساد دیگران صحبت نکن. تو هر چه از بعضی نقص ها و ستم ها در هر گوشه ای سراغ داری، نام ببر تا من چند تای دیگر هم خودم بگذارم رویش که نشنیده باشی!

همین نیروی انتظامی، همین سپاه هم از من شاکی بوده اند. آن که مرا می شناسد می داند. بعضی امام جمعه های درپیتی بیسواد و قبیله گرا شاکی من نبودند؟

الان اما اصلا قرار نیست ما بخاطر دفاع از فلان مسئول و فلان نهاد به میدان بیاییم. طرف حساب ما خداست و موضوع بحث ما دفاع از احکام خدا. الان پای اصل نظام و آبروی اسلام و خون شهدا وسط است. حقیقی ترین منتقد نظام همین ما حزب اللهی ها هستیم که باور داریم هر جا عیب و ضعفی هست بخاطر فاصله گرفتن از آموزه های دین است. هر جا فسادی رخ داده علتش نفوذ عناصر دو رو و بی اعتقاد و تعطیلی فریضه نهی از منکر و فقدان نظارت عمومی بوده است.

ما اما سر نظام اسلامی واصل حاکمیت دینی و غیرت الهی و ارزش های انسانی مکتب وحی با کسی شوخی و تعارف نداریم.

منتقدیم و معتقد. با اختلاس مخالفیم، با رانت خواری مخالفیم، با شکاف طبقاتی مخالفیم، با تبعیض و بی عدالتی مخالفیم و...؛ اما آشوبگری را هم بر نمی تابیم.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا، شلیر، میترا و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

عدالت ترمیمی راهی نوین برای اجرای عدالت

 

هم تعصب برای دفاع چشم و گوش بسته از نیروی انتظامی یا هر نهاد و مجموعه ای دیگری اشتباه است هم حمله ناآگاهانه و موضع گیری احساسی علیه آنها.

نیروی انتظامی گاهی در مواجهه با مردم اشتباهاتی داشته که قابل دفاع نیست گاهی هم مورد هتک و وهن و اتهام قرار گرفته و مظلوم واقع شده است.

نکته اساسی در ماجرای اخیر مرحومه امینی که قطعا باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد، ماهی گیری لاشخورهای سیاسی و مغرضی است که هیچ گاه انگیزه ای برای دفاع از مظلوم نداشته و تنها زمانی اشک تمساح جاری می سازند که نفعی سیاسی و جناحی برایشان داشته باشد. این شامورتی بازی ها البته در نهایت باعث غبارآلود شدن فضا و عدم توانایی در ارائه بحث منطقی برای تشخیص حق و برجسته سازی اولویتهاست.

و حرف اساسی دیگر این که حجاب قطعا واجب شرعی است و دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه و مظاهر فساد را از بین ببرد؛ اما یادمان نرود اسلام ابعاد دیگری هم در عرصه اجتماع و حاکمیت دارد که اجرای آن نباید مغفول بماند.

بانک های ما در خدمت مستضعفین نیستند.

اعزام غیر ضروری به خدمت بلند مدت سربازی و اتلاف وقت جوانانی که باید دنبال کسب و کار و تشکیل خانواده باشند و گاه تحقیر شخصیت شان با آموزه های دین سازگار نیست.

طولانی بودن سالهای تحصیل و غیر مفید بودن بعضی دروس که منجر به فرصت سوزی و تأخیر در ازدواج و زمینه سازی فساد وتغییر سبک زندگی می شود.

بی عدالتی در آموزش و برتری دادن به کسانی که پول بیشتری دارند.

بی عدالتی در امور اقتصادی و پزشکی و قضایی.

شکاف طبقاتی.

ترویج فرهنگ مصرف گرایی و ایجاد عقده های اجتماعی بواسطه تبلیغات فریبنده کالا.

رانت استخدامی نورچشمی ها.

بی توجهی به حفظ حقوق منتقدان و عدم رعایت اصل آزادی بیان نسبت به آمران به معروف و ناهیان از منکری که حیطه مسئولان را خطاب قرار می دهند.

و ... هم از مظاهر و مصادیق احکام اجتماعی و حاکمیتی دین است که عدم توجه به آن توسط متولیان اداره جامعه دینی، صداقت آنها در مواجهه با معضل بدحجابی را زیر سوال میبرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اپوزیسیون حزب الله!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۵۰ ب.ظ

بهت و حیرت از بازی خارق‌العاده‌ قریبیان در فیلم خروج

 

نامه مرحوم مروی را یادتان هست درباره فساد اکبرطبری افشاگری کرده بود؟ نامه اش به جایی نرسید ومرد! سالها بعد اکبررا گرفتند ومعدودی از همدستانش را. حاالا که زمزمه تخفیف مجازاتش مطرح شده، بیژن قاسم زاده را هم رها کردند، احمدعراقچی و چندمتهم کلان دیگربانکی راهم، سریال ساختند و وعده دادند که به وقتش با جرایم بزرگ حسین فریدون برخورد میشود، کو؟ پرونده سنگین اتهامات بیژن زنگنه هم به جایی نرسید. رییس قوه پشت هم رجز میخواند وجیب برهارا تهدید میکند. سیداحمدخاتمی میگوید دزدان صندوق امانات بانک باید به اشد مجازات برسند. عبدالله عبدی ها با دو کارت ملی، پروژه کلان می گیرند، پرونده متهمین بانک دی که در اخبار بیست وسی هم بیان شد به جایی نرسید، عبدالباقی ها را مگراینکه خدا مجازات کند...

خودروسازی به نماد ضعف و ناتوانی مدیریت کشور تبدیل شده. همه اعتراض میکنند از صدر تا ذیل مملکت؛اما خودروسازها کارشان را ادامه میدهند. درباره بی عدالتی در سیستم آموزش کشور صدر و ذیل مملکت اعلام موضع کردند. بی عدالتی در نظام وظیفه عمومی و عوارض ناگوارآن مشهود است و نقدهاراه به جایی نمیبرد. سیستم بانکی در خدمت جبهه سرمایه داری است. نیاز غریزی و فطری به ازدواج نادیده انگاشته شده، سن بالای دختران و پسرانی که یا طبیعت خود را سرکوب نموده یا راه اباحه گری را به برکت فضای ولنگارمجازی پیش گرفته اند مورد توجه کسی نیست درحالیکه با قطع دروس زائد و کوتاه سازی دوره تحصیل میتوان گام مثبتی در این مسیربرداشت. ازکلک شرعیها یاد گرفتیم قوانین موضوعه خودمان رابا تشکیل انبوهی از شوراهای عالی دور بزنیم. از باب هزینه فایده هم حساب کنیم مجلس خاصیتش رااز دست داده است.

انقلاب و نظام اسلامی دستاوردهای بزرگی داشته است؛اما در نقد و اصلاح ساختارها فشل مانده. مسئولان رفاه زده و بالانشین در تعارض منافع خود که اغلب سرمایه گذار بخش آموزش ودرمان وبورس وصنعت ومسکن و.... هستند جانب جیبشان را میگیرند. عده ای نیز از نظرمبنا درکی از تئوری انقلاب و ضرورت دستیابی به تمدن جهانی ندارند. نتیجه اش میشود بعضی ائمه جمعه ای که باید علمدار اندیشه اسلام و انقلاب باشند؛اما دغدغه شان شده باندبازی و کسب قدرت و همنشینی با تبهکاران اقتصادی...

نظام اسلامی چاره ای جز برهم زدن این نظم ناموزون و انقلابی دوباره در ساحت فکر و فرهنگ وعمل ندارد. دیر بجنبیم کاخ سبز اموی را جای اسلام ناب مدینه النبی و اهل بیتی در باور نسل جدید میگنجد تا دیگر انگیزه ای برای احیای مکتب نداشته باشد.

نمیشود شعارهای بزرگ را با مردان کوچک پیش برد.بچه های حزب اللهی علاوه بر جریان سازی فکری، باید مبارزه با عواملی که در توقف اهداف اسلام دخیل هستندرا رویکرد جهادی خود دانسته و در این مسیر از دادگاه و زندان واهمه ای نداشته باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عدلیه و عملیات ایذایی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۴۰۰، ۰۵:۳۸ ق.ظ

سال ۹۷ موضوع سلامت دستگاه قضا داغ شده بود.
با قاضی کم شانسی به نام محمود سعادت رییس شعبه ۱۰۵ کیفری اصفهان به جرم فساد اخلاقی برخورد شد که تا مدتها از سوی آقای اژه ای معاون وقت دستگاه از این ماجرا بعنوان نماد عدالت و فسادستیزی و سلامت قوه قضاییه یاد میشد. اندکی بعد با تغییر صادق لاریجانی و دستگیری اکبر طبری مشخص شد سطح فساد تا بیخ گوش رییس قوه ریشه دوانده و حتی نامه افشاگرانه مرحوم مروی نیز راه به جایی نداشته است.
چند روزی است که تخریب یک ساختمان متعلق به قوه قضاییه در چالوس از سوی آقای اژه ای یعنوان نماد عزم و اراده دستگاه قضا در برخورد با زمین خواری یاد میشود!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلامی که هست، اسلامی که نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۴۶ ب.ظ

آرمانخواهی انسان ، مستلزم تحمل رنج هاست.

 

جمهوری اسلامی پیروز نشده است به یک معنایی.

اصل نظام مستقر شد؛ اما از جمهوریت که بگذریم لااقل هنوز مانده است تا به آن چه اسلام گفته، برسیم.

زندان های ما اسلامی نیست؛ از بدو ورود و معضل تفتیش تا انتقال زندانی به بیمارستان. وضعیت بازداشتها و بازداشتگاهها که بماند.

بهداشت و درمان ما؛ از توزیع ناقص امکانات تا مراعات حال بیمار.

سربازی و نظام وظیفه، از بیهودگی دو ساله و تبعیض در تقسیم نیروها تا پایمال سازی حقوقی که خود نظام برای سرباز مفلوک تعیین کرده است.

نطام آموزش و پرورش؛ از مدت طولانی و خلاف فطرت و غریزه تا بی عدالتی در آموزش. کنکور که خودش روضه ای مجزا طلب می کند.

اقتصاد ما اسلامی نیست، بانکداری ما، بی عدالتی در معیشت و رفاه اشتغال و منابع و فرصتها، نظام اداری، اشاعه رانت و باندبازی، پدیده آقازادگی و...

علت این که اسلام بعد از چهار دهه در ارکان و اضلاع حکومت پیاده نشده؛ لزوماً ناآشنایی و عدم کشف فرامین و احکام دینی نیست که این بهانه هم خود فرصتی برای هدر رفتن میلیاردها تومان بودجه به اصطلاح پژوهشی قرار گرفته است.

مسأله اصلی لااقل در مواردی که حکم شرع و موازین دین برای اداره امور مشخص اما تعطیل گردیده بر می گردد به این واقعیت تلخ که ما اساساً مسلمان کامل نداریم که دنبال تحقق کامل اسلام در عرصه حکومت باشیم. من وقتی در زندگی فردی عامل به باورهایم نباشم در زندگی جمعی هم پیگیر اصلاح امور مطابق موازین حق نخواهم بود.

چاره این معضل البته خلاف آن چه انجمن حجتیه گفته، بی اعتنایی به اصل حاکمیت دینی و سر سپردن به حکومت غیر یا ضد دینی نیست. بخشی از اسلام هم که اجرا شود بهتر از این است که کل احکام آن تعطیل شود.

می توان ذیل همین حاکمیت نیم بند اسلامی، قدم به قدم، شریعت را وارد زندگی خود و جامعه نمود.

از اصلاح و رشد نباید ناامید شد. نباید زیر میز زد و اصل حکومت اسلامی را انکار کرد؛ اما باید مراقب بود کسی را به خاطر نظر مخالف و نقد و سخن ارزنده یا مفت، لااقل به بهانه ضدیت با نظام اسلامی –نظامی که هنوز برپا نشده- مجازات نکرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره حجت الاسلام عبدالعلی زاده، زندانی عدالتخواه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۴:۵۰ ب.ظ

64fc6ba2-5855-45fe-b6c3-3b1e686aec4b_ehsw.jpg

 

آن گونه که به من گفته اند حجت الاسلام عبدالعلی زاده مقیم شهر تهران است که برای کارهای جهادی و تبلیغی به فرخ شهر در استان چهارمحال می رود. آن جا متوجه می شود شهردار دارای مشکلاتی است و شروع میکند به انتقاد و انتشار مطالبی در نقد کارهای او. گویا پرونده ای هم در این باره برای شهردار تشکیل می شود. بعضی ها هم به این طلبه جوان می گویند صبر کن دولت روحانی که برود به پرونده اتهامات او رسیدگی خواهد شد.

عبدالعلی زاده صبر نمی کند و به انتقادهایش ادامه می دهد. پرونده ای برای او با شکایت شهردار تشکیل می شود. در دادگاه ویژه روحانیت تهران به اتهام نشر اکاذیب محکوم به تحمل یکسال و اندی حبس می شود. آن طور که شنیده ام به زندان اصفهان منتقل می شود. از او می خواهند از شاکی طلب بخشش و رضایت کند اما مصمم باقی می ماند که الا و لابد باید به موارد افشا شده پیرامون عملکرد شهردار فرخ شهر رسیدگی شود. می رود به زندان.

خبر حالا درز پیدا کرده و رسانه ای شده است. عده ای از طلاب عدالتخواه از قم و نقاط دیگر به میدان آمده اند و در فضای مجازی به انتقاد از نماینده ولی فقیه در استان چهارمحال و ستاد احیای امر به معروف این استان پرداخته اند که چرا پشت این طلبه بسیجی در نیامده اند؟ آنها جواب قانع کننده ای نداشته اند و گویا مبنایشان همان تلقی غلط و کهنه رایج در شهرستان هاست که نظام یعنی میز مسئولان!

موج دیگری از انتقادها متوجه دادگاه ویژه روحانیت شده، دادگاهی که هنوز دادستان آن شخص آقای رییسی رییس جمهور کشورمان است. منتقدان می پرسند چرا دادگاه در تقابل با نیروهای انقلاب چنین سختگیرانه حکم صادر می کند؟

من اخیرا برای بار چندم راهی دادگاه ویژه شده ام. به نسبت گذشته منطقی تر رفتار میکنند اما هنوز در مواردی مرتکب رفتارهای خلاف قانون می شوند. طعم تلخ تأثیرپذیری از سفارش صاحبان قدرت هم هنوز حلقوم مشتریان عدالتخواه این دادگاه را می آزارد.

حالا می گویند برخلاف وعده نخستین مسئولان، شهردار فرخ شهر نه تنها عزل و برکنار نشده بلکه در شورای جدید هم بعنوان شهردار انتخاب شد و در دولت جدید هم صلاحیتش تایید گردیده است.

این یعنی طلبه عدالتخواه قصه ما سراغ بد کسی رفته است. طرف سیمش به همه جناح ها وصل است.

می ماند این سوال برای تاریخ که چرا پیش از آن که به اتهامات طرح شده پیرامون این مسئول خرد رسیدگی شده و حکم برائت یا محکومیتش صادر شود ابتدا فرد منتقد را به مجازات رسانده اند؟

طلبه های عدالتخواه قرار است به طور جدی پیگیر وضعیت عبدالعلی زاده باشند و تا آزادی او آرام نگیرند. به نظر این بار هم دادگاه ویژه هزینه ناخوشایندی روی دست نظام باقی گذاشته است.

غیر از استورهای ناپایدار، این نخستین متنی است که درباره بازداشت حجت الاسلام عبدالعلی زاده منتشر شده و تحویل موتورهای جستجوگر مجازی می شود. بی شک نقص های احتمالی در متون بعدی از سوی این قلم یا سایر فعالان اصلاح و تکمیل خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منطق حاج علی اکبری!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۳۶ ق.ظ

یادمه عزیزان سیاستگزاری درباره امام جمعه حاشیه سازی میگفتن درسته که طرف ید طولایی در مراوده با مفسدین اقتصادی داره و اهل باند بازیه اما به هر حال یه عده هم طرفدارشن و نمیشه برش داشت.
الان میگن درسته امام جمعه لواسان انقلابیه و خار چشم مفسدانه و خیل جوانان انقلابی طرفدارشن اما چون دو سه جا حرف ما رو گوش نکرد باید برش داریم!😀

متاسفانه این سیاست ورزی بیمارگونه رو هم پشت عنوان مقام معظم رهبری قایم میکنن. میگردن یه نکته ریز پیدا میکنن بهشون انگ میزنن که بعله طرف اطاعت پذیر نیست. اما انبوه معضلات و نواقصی که بعضی ائمه جمعه دارن رو نمی بینن. مقام معظم رهبری درباره ضرورت پرهیز ائمه جمعه از باند بازی و ریاست طلبی و مردم گریزی چیزی نفرمود؟ اون قسمتا رو نمی بینید؟

دنبال آدمای محافظه کار هستن و تریبون نماز جمعه رو در حد قرائت تقویم و بیان رساله توجیه المسائل میخوان.

کاش همون موقع که حاج علی اکبری در نقطه مقابل دیدگاه رهبری، سخنان رحیم پور ازغدی در تبیین عدالتو ساختار شکنی لقب داد و از نماز جمعه حذفش کرد جلوش می ایستادیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ناجی ناجیان غریق باشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۰۴ ب.ظ

ناجیان غریق با جان مردم سر و کار و دارند. اغلب از قشر ضعیف و کم توقع جامعه هستند که صدای مظلومیتشان به جایی نمی رسد.

فقدان امکانات و تجهیزات لازم از یک سو و تاخیر عجیب و غیر قابل توجیه در پرداخت اندک حقوقشان ظلمی آشکار در حق این عزیزان و نیز هموطنانی است که برای بهره مندی از موهبت بزرگ الهی به سواحل رجوع میکنند.

لازم است نهادهای بازرسی و نظارتی به منظور بررسی چرایی عدم احقاق حقوق ناجیان وارد عمل شده و با سوءمدیریتها برخورد جدی نمایند.

مدیریت غلطی که خدای ناکرده منجر به ضعف انگیزه ناجیان غریق شود بازی با جان مردم محسوب شده و اتهامی در این سطح متوجه آن است. فقدان امکانات نیز البته نقش بسزایی در افزایش شمار تلفات خواهد داشت.

از دوستان و مخاطبان ارجمند تقاضا دارم صدای ناجیان غریق را به مسئولان استان و کشور برسانند.

#نجاتغریق #ناجیغریق

#عدالت #حقوق_کارگران

https://www.instagram.com/p/CSbRrUbIsyM/?utm_medium=share_sheet

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبرئه عجیب عضو متخلف شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۵۶ ق.ظ

چندی پیش عضو سابق شورای شهر امیرکلا (توابع شهرستان بابل در استان مازندران) به اتهام ارتکاب تخلفات مالی و اقتصادی دستگیر شد. با توجه به وجود مستندات کافی و اعترافات صریح متهم، دادگاه بدوی وی را مجرم شناخته و به تحمل ده سال زندان محکوم کرد.

جالب آن که وی حکم دادگاه را پذیرفت و این مساله باعث شد یک چهارم مدت محکومیت وی بخشیده شود. 

ظاهرا با تحریک و مشورت بعضی دوستان پرونده را به دیوان عالی فرستاد.

دیوان عالی اما رأی به بررسی مجدد در شعبه هم عرض داد.

در دادگاهی که مجددا تشکیل شد نیز این عضو سابق شورا مجرم شناخته شد و به تحمل حبس محکوم گردید و پرونده به دادگاه تجدیدنظر رفت.

اما

در دادگاه تجدیدنظر ناگهان سر و کله شیخ محاسن سفیدی پیدا شد که پیش تر دفاتر متعلق به او پاتوق بعضی افراد بدنام اقتصادی بود. وی در دادگاه شهادت داد که اموال موضوع پرونده جهت انجام امور خیر در اختیار او قرار گرفته است!

قاضی تجدیدنظر نیز در قضاوتی مشکوک، بی اعتنا به حجم مستندات و اعترافات صریح متهم، با استناد عجیب به نامه آن روحانی نمای ریش سفید حکم تبرئه وی را صادر نمود! حالا اینکه چه نفعی به آن شیخ رسیده که حاضر شده آخرت خود را برای دنیای دیگران به فروش برساند خدا می داند.

اینکه چرا بعضی روحانیون برخلاف وعظ و اندرزشان بازیچه مفسدین اقتصادی هستند هم دردی است که بازگو کردنش، مجالی دیگر می طلبد.

از این اتفاقات تلخ و تأمل برانگیز گاهی در گوشه و کنار کشور شنیده می شود. نتیجه این نوع وقایع، جری تر شدن مجرمان حرفه ای، حیف و میل بیشتر اموال عموم و دلسردی عناصر فعال در مبارزه با فساد خواهد بود.

به نظر می رسد لازم است با توجه به روحیات انقلابی و دلسوزانه ریاست محترم دادگستری و دادستان استان، این پرونده یک بار دیگر توسط یک قاضی سالم و بی حاشیه مورد بررسی قرار بگیرد.

در صورت اثبات صحت نظر قضات قبلی، صادر کننده رأی برائت از ادامه فعالیت در سیستم قضا منع شده و آن روحانی ماله کش فساد نیز در افکار عموم رسوا شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست امام جمعه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۵۵ ق.ظ

otjl_3e7697f2-34cf-4c3b-b464-f174b14e80f9.jpg

 

بسمه تعالی
نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
 خطاب به امام جمعه شهرستان بابل

ضمن سلام و عرض ادب خدمت پیشکسوت انقلابی شهر بابل، حاج آقای روحانی عزیز!
پیشاپیش از رک بودن مطالب پیش رو، عذر خواهی می‌کنیم چرا که شما جایگاه پدری داشته و اینجانبان هم اهل حسابیم و هم منطق و مستحضرید که پای استدلالیان چوبین بٌود!

پیرامون دستگیری اخیر شهردار بابل، و پس از صدور بیانیه جنابعالی موارد زیر لازم به ذکر است:
• حضرتعالی در بیانیه خود نکات خوبی را مطرح نمودید و ما دانشجویان بسیجی از این مواضع انقلابی شما در بیان اعتقادات خود در مورد لزوم عدم استنکاف مسئولین در برابر قانون، عدم قانون گریزی مسئولین و درخواست از دستگاه قضایی جهت اقدام بر مبنای عدل و قانون، بدون اثرپذیری از جریانات سیاسی، تشکر می‌کنیم.
همچنین از همه کسانی که از اتفاقات اخیر موج سواری نموده و بیزاری می‌جوئیم و اقداماتشان را محکوم می‌کنیم؛ اما با توجه به همه این شرایط حضرتعالی در حالی از "سلامت و کفایت" شهردار بازداشت شده یاد نموده و فرمودید: "بر حسب تجربه و آشنایی عمیق از سوابق و عملکرد شهردار فعلی -یعنی داماد خودم- وی را فردی خدمتگزار و انقلابی می‌دانم" که همزمان پرونده این شخص توسط دادستانی در حال رسیدگیست؛ شایسته بود در چنین شرایطی موضع جانب دارانه- ولو اندک- نمی‌گرفتید و ۲۱ سال امامت نماز جمعه را خرج این مسأله نمی‌کردید تا تعبیر به حمایت‌ شما از شهردار نشود. البته قضاوت درخصوص پرونده ای که کیفرخواست آن تکمیل نشده غلط است و ما هم قضاوت نمی‌کنیم چراکه مرجع رسیدگی به آن نیز قانوناً قوه قضائیه است، قوه قضائیه‌ای که خود برخاسته از نهاد همین انقلاب است. شایسته بود موضع مناسب‌تر و دقیق‌تری اتخاذ می‌کردید چرا که اگر نامبرده مجرم شناخته شود عملا حرف‌های شما در مورد خدمتگزار و انقلابی بودن شهردار نا‌صواب خواهد بود.
• نهایتا از دادستانی محترم تقاضا داریم تحت تاثیر فضای احساسی بیانیه های مختلف، قرار نگرفته و حقیقت را در پرونده پیروز گرداند. حال خواه تبرئه باشد، خواه محکومیت. 
• با توجه به وظیفه اجتماعی خود بر مبنای تحقق منویات مقام معظم رهبری در راستای شفافیت خواستار شفافیت کلیه درآمدهای ۶ ماه گذشته شهرداری به همراه محل دقیق هزینه کرد آن از سوی شهرداری هستیم تا برای مردم عملکرد شهرداری عملاً مشخص گردد.
• در آخر حجت الاسلام و المسلمین اکبری، رییس کل دادگستری استان مازندران، تقاضا داریم تا ورود به موقع خود مانع از اعمال فشارهای احتمالی به دادستانی و قاضی پرونده شهردار بابل گردند که اگر این بار حق برقرار نگردد:
 در این شهر، علی الاسلام و السلام!
رونوشت :
دفتر امام جمعه شهرستان بابل
 دفتر امام جمعه ساری و نماینده ولی فقیه استان
دفتر ریاست دادگستری استان مازندران
دفتر دادستانی بابل

🆔➡️@Basij_NIT

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداقوت به بر و بچه های حزب اللهی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۱۸ ق.ظ

از رسوایی اعضای شورای شهر تا دستگیری شهردار

 

یک هفته تک سنگین رسانه های انقلابی بابل باعث عقب رانده شدن جریان ظاهرالصلاح حامی شهردار بازداشتی به پشت خاکریزهای تدافعی بستگان وی گردید.

این جریان برای اثبات اعتدال و حسن نیّت خود در دفاع از مسئولان دیگر، ناچار به پذیرش حقانیت نهاد قضا در ورود به پرونده تخلفات شهرداری شد که این رویداد منجر به ایجاد چتر امنیت روانی و مصونیت مسئولان پرونده از جنگ روانی احتمالی حامیان قبیله ای شهردار به خصوص در بدنه روحانیت گردید.

خط عملیاتی رسانه های انقلاب بابل هفته ای پرشور و تاریخی را پشت سر گذاشت و با حفظ برتری نسبت به جریان متزلزل و کمرنگ رسانه های حامی فساد به کمک دستگاه قضا در اجرای عدالت شتافت.

پیش بینی می شد با توجه به وابستگی بعضی متهمان پرونده تخلفات شهرداری به جریانی خاص که شهر را ملک طلق خویش دانسته و منفعت طلبی و باندبازی خود را در راستای یاری انقلاب تفسیر می نمودند موجی سهمگین از حملات رسانه ای تحت لوای "خود نظام پنداری" بر ضد دادگستری استان به راه بیفتد که شکر خدا این خطر با پیش دستی و هجمه سنگین رسانه های مستقل انقلاب خنثی گردید.

هنوز هم بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار باورشان نمی شود که نظام عدل اسلامی در برخورد با تخلفات حامیان خود به خصوص در میان قبیله ای صاحب نفوذ و قدرت نیز بی توجه به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های من درآوردی وارد عمل شده و شهردار جوان بابل را که به زعم کانون های قدرت، امید آینده سیاسی جریان حاکم بر شهر تلقی می شد به زیر تیغ عدالت کشانده است.

شهردار بابل یک هفته را در زندان گذراند در حالی که مردم عادی تا همین هفته گذشته نیز تصور نمی کردند او با توجه به جایگاه اقوام و دوستانش حتی برای یکساعت مورد بازپرسی و تحقیق قرار بگیرد.

یک هفته از بازداشت شهردار بابل گذشت؛ نه آسمان به زمین آمد نه زمین به آسمان رفت نه حلال خدا حرام شد نه حرامش حلال، دین مردم به خطر نیفتاد که هیچ، اعتماد پابرهنگان و محرومان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب به سلامت و عدالت نظام اسلامی برآمده از خون شهدا چند برابر شد.

شهردار بابل البته مثل همه متهمین دیگر دیر یا زود با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد می شود؛ اما این روزهای تاریخی در خاطره شهر ماندگار می ماند. مردم بابل نام قاضی درزی و دادستان کریمی که رهرو راه پدر شهیدش است را تا ابد فراموش نخواهند کرد.

دوستان فعال رسانه ای انقلاب دقت داشته باشند یکی از رموز موفقیت شان در این مدت که به شکل پیاپی در خصوص ماجراهای مختلف شهر رقم خورده علاوه بر اخلاص و وحدت، مرهون سلامت نفس و پاکدستی شان است. مردم وقتی استقلال و بی آلایشی نیروهای مومن انقلاب را می بینند اعتماد بیشتری به مطالبات آنها نشان می دهند. بچه های حزب اللهی بابل به خاطر ماشین شاسی بلند و مدارج علمی پولکی و... عدالت خواهی را در میز معامله با مافیای قدرت و ثروت به حراج نگذاشته و قلم و هنر و رسانه را عرصه ای برای جهاد فی سبیل الله دانستند. از درگاه خدا قدردان این نعمت باشیم. دم همه رفقا گرم؛ اجرشان با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه متهمند الا ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷ ب.ظ

روایت نگاری یک رویداد:

هیچ اتهامی متوجه شهردار نیست و همه این حرفهایی که با دستگیری چند نفر روی زبانها افتاده از اساس دروغ است.

اتهامات کوچکی متوجه شهردار است اما سپاه می خواهد از امام جمعه انتقام بگیرد.

چند میلیاردی که در پرونده مطرح است چشمگیر و قابل اعتنا نیست.

شهردار آدم خوبی است دور و بری هایش بد هستند.

اشتباهات حکیم بخاطر سوءمدیریت او بود نه چیز دیگر. سوءمدیریت هم که جرم نیست.

اگر شهردار کاری کرده چرا او را دستگیر نمی کنند؟ پس معلوم می شود بیگناه است.

حکم جلبی برای شهردار صادر نشده اگر مدرکی دارید رو کنید.

شهردار متواری نیست در جایی نامعلوم اقامت دارد.

حکم جلب صادر کردند که شهردار را دستبند بزنند و آبرویش را ببرند.

شهردار کاری نکرده. قاضی با توضیحات وکیل روشن می شود و نهایتا با وثیقه بیرون می آید.

(بعد از یک روز استراحت و سردرگمی:)

چرا برای حکیم احضاریه نفرستادند و حکم جلب زدند؟

چرا بعد از تفهیم اتهام آزادش نکردند؟

ما همه داخل اتاق قاضی بودیم دیدیم هیچ چیزی علیه شهردار نیست.

دادستان استان چرا رفت داخل اتاق قاضی؟ چه کسی این حق را به او داده؟

قصدشان از دستگیری حکیم بی آبرویی امام جمعه است.

میخواهند با حیثیت روحانیت بازی کنند.

با این کار دارند آبروی آیت الله توکل را می برند.

قوه قضاییه، سپاه، بسیج، اطلاعات، سازمان بازرسی، نیروهای انقلابی و ... دست به یکی کرده اند به انقلاب صدمه بزنند.

همه می دانیم حکیم بیگناه است.

قاضی که حرف ما را گوش نمی دهد مستقل نیست و لابد از جایی خط می گیرد.

اسناد و مدارک محرمانه را احتمالا مشاور شهردار به دادگاه داده به زودی حالش را جا می آوریم.

چند روز بازداشت کردید بس است بگذارید بیاید بیرون ببینیم چه خبر بوده.

در کار قوه قضاییه دخالت نمیکنیم اما آنها باید بفهمند حکیم بیگناه است.

ساروی ها می خواهند با دستگیری حکیم جلوی پیشرفت و آبادانی بابل را بگیرند.

قوه قضاییه مشکلی ندارد سپاه بابل مشکل دارد.

اگر شهردار بابل جرمی دارد و حق مردم را خورده فعالین مجازی منتقد هم آدم های خوبی نیستند چرا با آنها برخورد نمی شود؟

باید با هر کس که خبر دستگیری شهردار را زد مثل خود شهردار برخورد کنید.

شما اگر مطالبه گر هستید چرا فقط یقه حکیم را گرفته اید؟

آن خانواده ای که شهرداری نیمه شب مقابل در ورودی منزلشان نیوجرسی گذاشت فامیل پاسدار دارند.

از امام جمعه حمایت میکنیم دامادش چه ربطی به او دارد؟

شما ثابت کنید امام جمعه نقشی در پیشرفت دامادش داشته.

امام جمعه با شهردار شدن دامادش مخالف بوده شورای شهر در مقابلش ایستاد.

حاج آقا در طول این مدت که دامادش شهردار بوده هم حمایت خاصی از او نداشته است.

اگر امام جعه تا به حال واکنشی نسبت به دستگیری و تعلیق غفار آری نداشته به خاطر این است که او متهم بوده و هنوز دادگاه برای اثبات جرمش تشکیل نشده. آبروی متهم را که نباید پشت تریبون برد.

تقدیر حاج آقا از پیمانکار متهم فساد شهرداری که با قرار وثیقه آزاد شده به خاطر خدمات قرآنی اش بوده.

برای شهرداری سرپرست تعیین نکنید شاید حکیم آزاد شد.

چه اشکال دارد یک متهم اقتصادی که با قید وثیقه آزاد شده شهردار بابل باشد؟

معاون سیما منظر شهرداری هم فامیل حاج آقاست. می خواهید سرپرست تعیین کنید اولویت با ایشان است.

دارد یک هفته می شود. شهردار را آزاد نمیکنید دیگر چرا پرونده دور و بری هایش را هم می زنید؟ تا همینجا بس نیست؟

این چه مدل مطالبه گری است هر روز یقه یک مسئول را می گیرید؟

و....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یانیه مهم انصار حزب الله استان مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۱۶ ق.ظ

لوگوی انصار حزب الله

 

بسم الله قاصم الجبارین
فان حزب الله هم الغالبون
کدام شهید گلگون کفن انقلاب و دفاع مقدس را سراغ دارید که آرمانی غیر از تحقق منویات مکتب آسمانی وحی و آموزه های عدالت محور دین مبین اسلام را در سر داشته باشد؟ مگر غیر از این است که انقلاب از اساس برای احیای احکام تمدن ساز اسلام شکل گرفت و دفاع از حقوق مستضعفان و مظلومان را سر لوحه شعائر خود دانسته است؟
اینک در آستانه تحقق گام دوم انقلاب شکوهمند اسلامی، قوه قضاییه بر مدار عدالت و مبارزه با ظلم و فساد به مصاف صاحب منصبان و قدرتمندان رانتخوار و مستبدی رفته است که گمان می نمودند در پرتو وابستگی ظاهری به نظام از حاشیه ای امن برخوردار بوده و قادر خواهند بود تا ابد نان در خون شهدا زده و دست به اموال مردم دراز نمایند.
برخورد محکم دستگاه قضا با صاحبان قدرت و ثروت که نمونه ای از آن در پرونده اتباعی طبری و عناصری دیگر مشاهده شد موجی از امیدواری را در دل مستضعفان و محرومان به وجود آورد و دل علاقمندان انقلاب و مریدان شهدا را شاد نمود.
در شهرستانهای بابل و ساری نیز این روزها شاهد ورود جدی دستگاه قضا به پرونده بعضی مسئولان شورا و شهرداری هستیم که تا کنون به بازداشت و تعلیق بعضی از عناصر کلیدی منجر گردیده است. این اتفاق مبارک ثابت کرد نظام اسلامی در برخورد با تخلفات هیچ کس در هر جایگاه و نفوذ و قبیله ای، تعارف نداشته و اجرای عدالت و احیای حقوق تضییع شده جامعه را بر هر مصلحتی ترجیح می دهد. 
انصار حزب الله استان مازندران که از دیرباز در کشف و رسیدگی به بعضی تخلفات و جرایم پنهان عناصر قدرت طلب و ظاهرالصلاح پا به پای ضابطان قضایی و نظارتی نقش خود را ایفا نموده به نمایندگی از مردم شریف و ولی نعمتان حقیقی انقلاب اسلامی، قدردانی و حمایت از مسئولان قضایی استان و شهرستان را وظیفه ذاتی خود دانسته و از آنها می خواهد بی توجه به اعمال نفوذ کانون های قدرت و ثروت، رسیدگی عادلانه و قاطع به پرونده اتهامات را همچنان سرلوحه خویش بدانند و یقین بدارند عنایت شهدای راه دین و انقلاب و عدالت و دعای خیر پابرهنگان و مظلومان همواره بدرقه راهشان خواهد بود.
ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
انصار حزب الله استان مازندران 1399/12/11

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دادگاه ویژه روحانیت به هوش باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۶:۳۸ ق.ظ

دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت و صلاحیت آن

 

وقتی فتنه، مقدس می شود!

دادگاه ویژه روحانیت به هوش باشد

انقلاب اسلامی در طول عمر پربرکت خود بارها از پیچ و خم هایی دشوار عبور کرده که هر یک از آنها سنگ محک و غربالی برای شناخت سره از ناسره و سرفصل نوین ریزش ها و رویش ها بوده است.

تاریخ پرفراز ونشیب انقلاب اسلامی فراز و نشیب هایی را پشت سر گذشته وعبرت هایی را رقم زده که که برای همه نسل ها و همه انقلابیون مکاتب مختلف عالم درس آموز است.

یکی از حوادث تلخ و شیرین انقلاب، نحوه مواجهه بعضی حامیان سرشناس نظام با پرونده تخلفات بستگان و وابستگانش بوده است. شیرینی انصاف و بزرگ منشی و صداقت مفاخر ارزنده انقلاب همچون حضرات آیات حق، گیلانی ها، خزعلی ها، جنتی ها و ... در تحمل احکام قانون و شرع و مجازات فرزندانشان در کنار تلخی ناشی از بی ظرفیتی و کج اندیشی برخی چهره های مطرح دیگر نسبت به محاکمه نزدیکانشان که در فقره ای منجر به عزل قائم مقام رهبری به خاطر تعصب کور کورانه و ساده لوحی در شناخت داماد و برادر دامادش گردید، حرف ها و آموزه هایی ماندگار را در تاریخ ثبت نموده است.

پرونده تخلفات و اتهامات شورا و شهرداری بابل مدتی است که روی میز نهادهای قضایی و نظارتی قرار گرفته و بعد از دستگیری و تعلیق پست بعضی عناصر دخیل، در حال حاضر به بازداشت موقت شهردار منجر گردیده است.

عده ای از عناصر ذی نفوذ که پیش از این ید طولایی در افشاگری اتهامات رقبای خود داشتند در خفا با قلدرمآبی اقدام به کارشکنی و فشار برای توقف پرونده نموده و در انظار عموم نیز با تهییج جمعی معدود تلاش دارند تا به زعم خود فضای روانی جامعه را برای رسیدگی عادلانه به اتهامات رفقای خود ناامن سازند.

این هم قصه دیگری از مظلومیت نظام اسلامی است معدود مدعیانی که عدالت علی را تنها برای بالای منبر می پسندیدند در عرصه عمل و زنگ امتحان، مردود می گردند.

جالب و مضحک است بعضی محافل حوزوی – مذهبی که از اساس به صورت گعده فامیلی اداره می شوند بی توجه به نگاه متعجب و پوزخند مردم با دستگیری یکی از اقوام خود به ننه من غریبم بازی روی آورده و همه شعارها و داعیه هایی که تاکنون درباره دیانت و انقلاب و عدالت و ... مطرح ساخته و وجهه ای برای خود فراهم کرده بودند را به ناگاه نقش بر زمین نمودند!

دادگاه ویژه روحانیت استان مازندران به هوش باشد بعضی عناصر ظاهرالصلاح از روی غرض و تأمین منافع قبیله هزار فامیل و یا از سر ساده لوحی، منظری کریه از روحانیت را در افکار عمومی به نمایش نگذاشته و بیش از این مردم را نسبت به نظام اسلامی بدبین ننمایند. پر واضح است عده ای تلاش دارند به بهانه قداست سازی از یاران خود و ایجاد مصونیت قضایی برای متهمین، نسبت به عدالت و سلامت نهادهای قضایی و امنیتی تشکیک وارد کنند. قطعا تحرکات مشکوک بعضی عناصر وابسته به جریان خاص، مصداق رفتار بر خلاف شئون روحانیت اصیل و انقلابی است که مستندات فعالیت رسانه ای آنها به مسئولان ذی ربط ارسال خواهد شد.

به شهروندانی که از سر تمسخر و تعجب از رفتارهای دوگانه این طیف خوش ادعا و خوش اشتها تماس گرفته و از رسوایی این جماعت و بی آبرویی شان شکوه می کنند همواره تأکید نموده ام یک لحظه خودشان را جای قضات انقلابی پرونده اخیر گذاشته و صبر و غیرت آنها در مقابل آتش تهیه سنگین اربابان قدرت را ستایش نمایند.

مردم اعتبار نظام اسلامی را برگرفته از خون شهدا و مجاهدت ایثارگران و حضور روحانیت بی آلایش و انقلابی دانسته و رفتاهای مزوّرانه جماعتی منفعت طلب و قانون گریز را به پای انقلاب و نهضت اسلام نگذارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی دادگستری مازندران به ریش خودش می خندد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۳:۵۱ ب.ظ

قرار است شهردار بابل شنبه نهم اسفند خودش را به دستگاه قضا معرفی کرده و آماده طی مراحل قانونی پرونده دوره مدیریتی اش شود اما

دو ماه است که افکار عمومی از تشکیل چند پرونده قضایی برای شهردار و شهرداری بابل مطلع شده است. دو عضو شورا و چند کارمند شهرداری مدتی را در بازداشت گذرانده و تا تشکیل دادگاه از ادامه همکاری و حضور در نهاد مربوطه تعلیق شده اند.

افکار عمومی با علامت سوال هایی پیرامون نقش شهردار در این پرونده ها مواجه شد.

حامیان شهردار در اقدامی شتابزده با فریب یکی از روحانیون توسط افراد مشکوک دفتر وی، دعوت از پدران شهدای مدافع حرم که از ماجرا بی اطلاع بودند، حضور چند رزمنده بساز و بفروش و بازی پشت صحنه عناصری ذی نفوذ اعم از بستگان و مریدان و شرکا و قلدر مآبی یکی از مسئولان سابق و بدنام اطلاعات سپاه، به حمایت از شهردار جوان و بی تخصص پرداختند تا به زعم خود پرونده او را تحت الشعاع قرار دهند. سیل تهدیدها و تخریب ها و تهمت ها نیز برای مسئولان قضایی، ضابطان و فعالان رسانه ای جبهه انقلاب ارسال گردید.

یکی از مسئولان نفوذی و ناسالم در دستگاه قضا نیز تلاش نمود با استفاده از زور و برخورد چکشی منتقدان شهردار را از صحنه فعالیت حذف کند که به جایی نرسید.

حمایت و تشویق علنی یک پیمانکار خاطی و دارای پرونده فساد مالی توسط چند روحانی نمای واداده و کارچاق کن نیز از صحنه های زشتی بود که در این راستا رقم خورد.

افکار عمومی به این نتیجه رسید که این حجم از دست و پا زدن بی علت نیست و حتما ریگی به کفش حضرات است که از حضور در پیشگاه قانون و دفاع از عملکرد خود بیمناک شده اند.

نیروهای حزب اللهی دستگاه قضا و رسانه در این مدت تهمت ها و فشارهای مختلفی را تحمل کردند در حالی که تنها مطالبه شان عمل به شعائر انقلاب در برخورد بدون تبعیض با تخلفات صاحب منصبان یقه سفید و مافیای قدرت و ثروت بود.

در این میان البته حمایت بسیاری از پابرهنگان و مردم عادی کوچه و بازار و دلگرمی های مشفقانه یکی از علمای بزرگ و دعای خیر دلسوزان انقلاب بدرقه راه و پشتیبان مسئولان انقلابی پرونده بود.

سه شنبه گذشته بالاخره دستگاه قضا حکم بازداشت شهردار بابل را بعد از چند هفته بررسی مستندات و استماع دفاعیات صادر کرد. مجتبی الله قلیپور با اطلاع از این تصمیم قضایی ناگهان به اختفا روی آورد و چند روزی را در مکانی نامعلوم به سر برد. با انتشار این خبر در سطح رسانه ها و تمسخر و رسوایی شدیدی که برای او به وجود آمد تلاش ها برای لغو حکم جلب وی قوت یافت. در نهایت با پا در میانی و ریش گرو گذاشتن یکی از بستگانش که همواره مدعی بود در جهش جایگاه سیاسی او نقشی نداشته متأسفانه یکی از مسئولان ارشد دادگستری استان پذیرفت که بی اعتنا به موج امیدواری مردم به صلابت و عدالت قضایی و بر خلاف جهت گیری های قاطع ریاست قوه، جلب او موقتا اجرا نشده و وی با پای خودش در روز شنبه به دادگستری مراجعه کند. این توافق پشت پرده و نامبارک منجر به حضور شهردار متواری در صحن نمازجمعه شد که از نگاه افکار عمومی نوعی دهن کجی به قانون و ریشخند به عدالت تلقی گردید.

در ساعات اخیر تماس های مکرر و واکنش های مستمر مردم حکایت از سلب اعتماد آنان نسبت به عزم دادگستری استان در مواجهه با تخلفات صاحبان قدرت دارد.

مردم می پرسند آیا این امتیازها و تبعیض ها تنها منحصر به نور چشمی هاست یا شامل مردم عادی هم می شود؟

چرا وقتی می خواستید آزاده ای جانباز را برای دلخوشی صاحبان قدرت بدون آنکه شاکی وی حکمش را به دایره اجرای احکام ببرد، شلاق بزنید با این که می دانستید او سابقه سکته قلبی دارد مهلت معاینه و تجویز پزشکی قانونی را ندادید اما اینجا برای رفع تکدر خاطر از ما بهتران ترحم نشان داده و به آنها فرصت می دهید؟

چرا تا پستوی خانه بچه های انقلابی را به صرف ظنّ دخالت در مدیریت یک کانال فیک افشاگر مفاسد کانون های قدرت شخم زدید و آنجا سخنی از اخلاق و رأفت در میان نبود؟

آیا می توان به مسئولان قضایی که دپوی 1500 خودرو در کارخانه رجه را نادیده می گیرند اما آلونک مردم محروم را در فصل سرما ویران می سازند، از قتل عام مردم در موج اول کرونا و سوءمدیریت متولیان بی تدبیر شهر می گذرند اما با افتخار گزارش می دهند که چهار خودروی حامل سگ را متوقف کرده اند و ... اعتماد کرد که با این حاتم بخشی و رفتار مودت آمیز با نور چشمی ها، فردا روزی پرونده شهردار را به بهانه مصلحت اندیشی های کاذب و دلخوشی فلان آقای ساده لوح، کنار نزده و از مفهوم عدالت، تصویری چروک و هجو آلود ارائه ندهند؟

مسئولان قضایی استان می دانند با این تصمیم های لابی گرانه چه هزینه ای روی دست دستگاه عدلیه گذاشته و چه ضربه ای به اعتماد عمومی نسبت به سلامت نظام اسلامی وارد می آورند؟

خنده دار نیست کارمندی  با وجود مدارک متقن در خصوص دریافت رشوه از کار معلق می شود اما با لطایف الحیل از شعبه ای دیگر مجوز حضور در کار قبلی و رفع تعلیق را دریافت می کند در حالیکه پرونده مفاسدش هننوز در جریان است؟ مردم حق ندارند احساس کنند قوه قضاییه (دادگستری استان) دارد با عدالت شوخی می کند؟ آیا شما می دانید چه خنجری را از پشت به نهادی که امانت خودن شهدا در دستانتان است وارد می آورید؟

مردم بابل البته یقین بدانند فعالان رسانه ای جبهه انقلاب در بابل با پیش بینی بروز چنین مسائلی تدبیر لازم را برای ادامه پیگیری های خود در سطوح دیگر تدارک دیده و این قول را به ولی نعمتان انقلاب می دهند که پنجه عدالت گریبان متخلفان را در هر سطح و جایگاه و با هر لباس و پیشینیه و نسبی که باشند خواهد گرفت و عهدی که با شهدا در دفاع از حریم عدالت بسته اند به زودی ثمر خواهد داد. لا حول و لا قوة الا بالله

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روستای تورسو و دین فروشان ترسو!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

rjql_b54fb6eb-0a83-47ab-a312-d45787bcc4cf.jpg

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

قرار بود اگر از غصه خلخال کشیدن از پای زن یهودی بمیریم روا باشد اما یادمان رفت که مولا شرطی ضمنی را در ابتدای این عبارت گنجاند که اگر "مسلمان" از شنیدن این خبر...

مسلمان نیست آن مسئول نامردی که اجرای عدالت را تنها در حیطه حیات ضعفا جائز شمرده و زورش را سر پابرهنگان خالی می کند.

مسلمان نیست آن بی غیرت گردن کلفتی که به برکت میزی که پایه هایش بر خون شهدای این مرز و بوم استوار گردیده، روی پر قو میخولبد، حقوق نجومی میگیرد، غذای سیر می خورد، آروغ تفرعن و نخوت بیرون می دهد و از کنار مظلومیت مردم بی کس و کار روستایی محروم به سادگی عبور می کند.

حمله وحشیانه به مردم روستای محروم و تخریب منازلشان در فصل سرما و در آستانه میلاد امام عدالت اقدامی بی خردانه بود که از عناصری پلید و مغرض سر زده است.

مردم روستای تورسو سال هاست که در حریم جنگل کلبه ای برای خود ساخته و از کار و زحمت در همان نقطه دور افتاده و فاقد امکانات، قوتی لایموت را برای خانواده هایشان فراهم می آورند.

مسئولان امر -که ظاهرا حتی برخلاف مصوبه شورای تأمین به پناهگاه این افراد بی بضاعت هجوم آورده اند- با اندکی تدبیر می توانستند سرپناهی را در نقطه ای دیگر برای این مردم پابرهنه و مومن فراهم کنند و بعد دستور تخلیه حریم جنگل را صادر نمایند.

این نوع مدیریت، ناقص و بیمار و به دور از آموزه های اسلام و انقلاب است که برای برخورد با مدیرکی نالایق و فاسد اما شاه داماد مافیای قدرت و ثروت، بخاطر دخالت بیجای چند عمامه به سر ساده لوح یا ذی نفع یا فلان نظامی بازنشسته بساز و بفروش بیش از دو ماه است که این دست و آن دست می کنند اما برای ویران سازی سرپناه محرومین در فصل سرما با لودر به پیش تاخته و با بی شرفی روی نوامیسشان دست بلند می نمایند.

لعنت خدا بر قوم ظالم و مدیران و تصمیم سازانی که با تبعیض و  بی عدالتی، هر بار ضربه ای به حیثیت نظام عدل اسلامی وارد می سازند که از عهده دشمنان نیز ساخته نیست.

خدا نیامرزد مسئولان بی کفایت استان را که می دانند بعضی زیردستانشان در نهادهای مختلف با بی عرضگی و غرض ورزی به ظلم و بی عدالتی و ناجوانمردی روی آورده اند اما به بهانه های مختلف از تغییر و برخورد با آنها سر باز می زنند.

مومنین انقلاب و عدالتخواهان اگر می خواهند راه سوءاستفاده دشمن از افتضاح روستای تورسو بسته شود باید پیش دستی نموده و هر چه زودتر برای حمایت از این مردم بی پناه و پیگیری برخورد با مقصران این بی شرمی به خصوص در دادگستری شهرستان بسیج شوند.

دم امام جمعه با غیرت بندپی شرقی جناب حجت الاسلام پوررمضان گرم که در عصر دین فروشی بعضی روحانیون منفعت طلب یا ساده لوح و بازیچه دفتری های زالو صفت، غیرت به خرج داد و مرد و مردانه پشت سر مردم مظلوم قد علم کرد.

مردم عزیز روستای تورسو که همواره در حمایت از آرمانهای انقلاب و شهدا پای کار بوده اند یقین بدانند بسیجیان و امت حزب الله داد مظلومیتشان را از مدیران نالایق و مشکوک ستانده و تا آخر مدافع آنها خواهند بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سزارین عدالت در اردوگاه اصولگرایی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ

ثبت ملی دانش سنجش عیار طلا با سنگ محک یزد

 

ویژگی مشترک اغلب انسان ها تعارض بین شعار و عمل است. وعده صادق و انطباق گفتار با رفتار، خصیصه انسان های شریف و قرین کمال است؛ اما بی تعارف باید اذعان داشت توده های بشری در سطوح مختلف تاریخ، اغلب نمایشگر شعارهای تو خالی و زیر پا گذاشتن داعیه ها در مصاف با منافع فردی و جمعی بوده اند.

دامنه فساد در کشور ما محدود به حزب و جناح خاصی نیست. نه اصلاح طلبان نه اصولگرایان و نه مدعیان عدالت و ... نمی توانند منکر وجود ناخالصی ها و کژی ها و فریب ها در ذیل تابلوی اردوگاه خود باشند. همان طور که مسلمان واقعی به ندرت پیدا می شود اصولگرا و اصلاح طلب و عدالتخواه واقعی نیز به راحتی قابل دسترس نیست. باز هم تأکید می شود این خصیصه منحصر به ملیت و دین و مذهب و فرقه و مکتب و حزب و طایفه خاصی نبوده و باید به عنوان یک ویژگی بشری در ذات خلقت و در چارچوب فلسفه جبر و اختیار نگریسته شود. رسوایی حکومت کمونیسم شوروی در وقوع نظام طبقاتی و تأمین منافع رهبران عیاش حزب به رغم شعار اشتراک گرایی و حمایت از طبقه محروم کارگر و رفع تبعیض و نیز عریانی شعار پوشالی حقوق بشر و آزادی بیان غربی در کشتار وحشیانه انسان های جهان سوم و سرکوب مخالفان فکری و تمدنی، نمونه هایی از عمومیت تفاوت گفتار و کردار در همه جوامع بشری است. بشر مجبور نیست که به دانش و فهم خود عمل کند، انسان مجبور نیست که خوب باشد و همین خصیصه ذاتی است که عیار انسان های متعالی را از ناسره ها مشخص می سازد و حقانیت سنگ محک خالق یکتا در برتری تقوا بر سایر معیارهای بشری را به اثبات می رساند.

رویکرد اخیر قوه عدلیه در رفع انحصار برخورد قضایی با متخلفین وابسته به طیف های خاص، جوهره حقیقی مدعیان اصولگرایی را برملا ساخته است.

از گوشه و کنار کشور خبر می رسد عزم راسخ قضات سالم و انقلابی و پرانگیزه در تعقیب مجرمان پنهان شده در خیمه دیانت و انقلاب به همان میزان که مایه امید مردم کوچه و بازار و ولی نعمتان حقیقی نظام اسلامی قرار گرفته موجی از ناسازگاری و عصیانگری مدعیان خوش خط و خال جناح مدعی مالکیت نظام را نیز به دنبال داشته است.

قوه قضاییه قرار است در دوره جدید مدیریتی خود به پستوهای نامریی مجسمه های تزویر نیز سرک کشیده و حق الناس را از کابین خاندان طلحة الخیرها و سیف الاسلام های کاذب بیرون بکشد که کمترین بهای این جراحی دردناک در حاکمیت جانشین رسول الله نیز جمل و صفین و نهروان و عاشورا بوده است.

اگر پنجه عدالت، نفیر بعضی صحابه رکاب پیامبر خدا را به آسمان فرستاد و مصاف مزوّران منفعت طلب شعار زده روزی خور دین با اسلام ناب محمدی و علوی را رقم زد، رو در رویی خرده بیرق داران دین و نوکیسه های ولایت معاش منافق صفتی که نخ تسبیح اتصالشان به انقلاب و نظام و شهدا چیزی بیشتر از میز و فیش حقوقی نبوده، اتفاقی شگفت نیست.

قرار است در راستای احیای حقوق عامه، یقه مدعیانی گرفته شود که سال های سال با نقاب تظاهر به دین و انقلاب از رهگذر شعار و خطابه و تبلیغ، اسلام را در سطح لقلقه زبان تنزل داده و کلمة الحق عدالت را تنها در قالب ابزاری برای حذف رقیب بلغور کرده اند. چنین است که وقتی حاشیه امن زر اندوزی و طغیانگری خود را بر باد رفته می یابند از شبکه های مافیایی مفسدین و اوباش اقتصادی اهل وجوهات تا عالم خبرگانی و امام روزهای تعطیل و رییس کارچاق کن حوزه و ... به خط می شوند بلکه به زعم خود حیات مفسدین مقدس مآب را چند صباحی تداوم ببخشند.

بدیهی است آنهایی که در پرتو تکیه بر شئون نظام به نام و نانی رسیده و از این محمل به جای خدمت به خلق الله و تقویت دلبستگی مردم به اسلام و انقلاب بعنوان مجالی برای باند بازی و همپیالگی با فرعونک های رانت خوار بهره گرفته اند نه تنها اراده ای برای تقابل با فساد ندارند بلکه با حربه های مختلف به کارشکنی و جو سازی و اخلال در روند رسیدگی به جرایم خاطیان پرداخته و باکی از حمایت علنی از مفسدان انگشت نما حتی در مقابل نگاه متحیر مردم نداشته و ریزه خوری خوان حرامیان را افتخار و وسیله ای برای خدمت به دین بیان می دارند!

باید پذیرفت سخت است برای کسانی که دین و انقلاب و قانون را پوشش تزویر خود ساخته و در لوای شعائر تند و فریبنده به انباشت سرمایه و بسط قدرت مشغول بوده اند خود را ناگهان در پیشگاه عدل، ملزم به پاسخگویی ببینند.

مردم این صحنه های بی بدیل نهضت شکوهمند اسلامی را در گام دوم انقلاب عزیز خود می بینند و تصفیه عناصر آلوده و پیرایش نظام از عفونت ها و زخم های کهنه و چرکین را نشانه حیات و پویایی مسیر حق شهدا و امام شهدا می دانند و البته پرونده سیاه معاویه صفتان کذاب و زالو صفت را از حساب علمای پاک و راستین و روحانیت صادق و انقلابی و شهادت طلب جدا می شمارند.

قوه قضاییه در حال رقم زدن یکی از مهم ترین و به یاد ماندنی ترین برهه های تاریخ ایران و جهان اسلام است. رسوایی مدعیان دروغین ولایت پذیری و قانون مداری و حق طلبی از هر طیف و دسته و با هر سطح از دامنه نفوذ در لایه های قدسی نظام، برگ زرینی از تحقق آرمان نهضتی  برآمده از آموزه های وحی و تجلی الگویی جهانی در حاکمیت مردمسالاری دینی است که برتری مکتب الهی و آسمانی توحید را بر همه مکاتب مادی و زمینی و ساخته ذهن ناقص بشر به اثبات می رساند. فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا