اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهرداری بابل» ثبت شده است

روابط عمومی، شر خر ادارات نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۵۹ ق.ظ

جناب آقای روابط عمومی!

بد و بیراهایت را به حسین منصف گفتی؟ دلت خنک شد؟ سبک شدی برادر؟ لبخند رضایت را بر لبان رییست نشاندی؟ از او بالاتر ارباب حلقه هارا از خودت راضی و خشنود ساختی؟ خدا قوت دلاور خسته نباشی

حالا بیا و وظیفه ت را انجام بده:

در زمان تصدی اردشیر بیژنی در اتاق شهردار دیداری با ایشان داشتم. دفتر وی زیبا و خوش رنگ و لعاب بود. در شرایط وخیم اقتصادی و کسری درآمدهای شهرداری تغییر مجدد دکور این اتاق چه ضرورتی داشت؟

از مراجعات حضوری و تماس های تلفنی و انبوه پیام های مندرج در فضای مجازی اینگونه بر می آید که نحوه تعدیل نیروهای قراردادی شهرداری دارای شک و شبهه و حرف و حدیث هایی است که عدم شفاف سازی پیرامون آن به التهاب در جو روانی جامعه دامن خواهد زد. 

درباره رفتار یکی از معاونین شهردار با کارگران حرف هایی زده شده که رسالت ذاتی روابط عمومی ایجاب میکند به روشنگری اذهان عموم اقدام نماید.

وظیفه روابط عمومی رفع ابهام است نه طلب مدرک که رسیدگی به مدرک و سند وظیفه مقام قضایی است.

اینکه مدرک تحصیلی و تخصص و تجربه شهردار بر اساس موازین قانونی بوده یا نه اتفاقا اصلا ربطی به روابط عمومی شهرداری ندارد. بلکه پاسخگویی به آن وظیفه شورای شهر است و چند عنصر بدنامی که پس از رسوایی آتلیه خواستند توپ مشکلات شهر را با مدد پروپاگاندای رسانه ای به زمین امام جمعه بیندازند و نیز اصولگرایان گاگولی که متوجه طرح و نقشه عناصر فتنه برای روی کار آوردن جوان ناکام و نامزد ردصلاحیت شده اصلاحات در جایگاه معاونت سیاسی و سپس جایگزینی فرماندار نشدند.

البته با توجه به ناتوانی روابط عمومی بهترین راه برای رفع شبهات و ابهامات برگزاری جلسه پرسش و پاسخ شهردار با رسانه هاست که در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری در تاکید بر پاسخگویی مسوولان ضروری بنظر می رسد. به یقین کسی که منطق دارد ترسی از مواجهه با پرسش ها نخواهد داشت.

والسلام علی من اتبع الهدی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیگاری در شهرداری؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۷ ق.ظ

چند روزی است خبری مبنی بر سوءاستفاده یکی از معاونان شهردار بابل از شرایط معلق استخدامی کارگران و بکارگیری آنان در زمین کشاورزی خود در فضای مجازی منتشر شده که واکنشی رسمی نسبت به رد یا تأیید آن دیده نشده است.

تنها کسی که تلاش نموده در صحت این خبر تشکیک نماید دوست پهن پیکری است که خودش از اساس با رانت وارد شهرداری گردیده و سابقه برخورد فیزیکی وی و اوباش همراهش با منتقدان شهردار اسبق هنوز از اذهان عموم پاک نشده و معمولا در هر موضوعی که وارد می شود جز ایجاد تنش و تشدید ابهام دستاوردی نداشته است.

از جناب قاسم آقای دابوییان لااقل انتظار می رود بعنوان کسی که نان و نمک زلال حاج آقا محمدی را خورده و از ته مانده شراب طهور شهدا نوشیده با ورود به این ماجرا و رفع ابهامات در صورت صحت خبر، نسبت به دفاع از حقوق ضعفا کوتاهی نشان ندهد.

در فرض اثبات تضییع حق کارگران البته انتظار می رود با مسئول خاطی برخوردی جدی و عبرت آموز صورت بگیرد نه آن که بیایند چیزی کف دست خانم آگاتا کریستی بگذارند که بنویسد چون میز مسئول خلافکار عوض شد و از اتاقی به اتاق دیگر منتقل گردیده پس شهرداری، جهنم خلافکاران است!!

در مباحث عدالتخواهی به جوانک پیر اندام بدنام و دو عروسک خیمه شب بازی اش و آن بانو که برادر باج گیرش معرّف حضورتان است امیدی نیست.

امیدوارم آقایان ابوالحسنی و مقیمی بعنوان روسای شورای شهر و شهرستان نیز از کنار این مسأله به راحتی عبور نکرده و در رفع این شبهه که ضربه ای سنگین به اعتبار شهر وارد می سازد، تلاش وافر نشان بدهند.

چقدر خوب است دادستانی در اموری که ظن آن می رود طبقه ای ضعیف از ترس به مخاطره افتادن معاش حداقلی خود در احقاق حق خویش اغماض نمایند نیز ورود کند. فارغ از بعضی نقدها، خاطره شیرین ورود قاطع مقام قضایی در رها سازی کارگران مظلومی که توسط شهردار اسبق جهت بهره کشی انتخاباتی در یکی از ساختمان های شهرداری محبوس نگاه داشته شده بودند از نقاط برجسته و ستودنی عملکرد دادستان بابل است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبریک و هشدار به یک دوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۳۱ ب.ظ

لحظاتی پس از آن که خبر رسمی انتصاب مرتضی عمرانی به معاونت فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و ... شهرداری بابل را خواندم یک پیام کوتاه برایش ارسال کردم: "به قتلگاه خودت خوش آمدی"!

عمرانی تجربه مدیریت های استانی و کشوری را دارد و بابل را خوب می شناسد. سبقه و صبغه طلبگی او انتظارات را نسبت به رویکرد معرفتی وی در تعهد به آرمان های انقلاب و اسلام افزایش می دهد. او که برای علاج فرزند و به توصیه اطباء، عطای تهران و موسسه تنظیم نشر آثار امام را به لقایش بخشید و بار بست و به بارفروش آمد و از قضا در سالگرد ارتحال آن پیر سفرکرده، بر کرسی معاونت شهردار جلوس نمود، نیک بهتر از این قلم می داند که وارد شهر حاشیه ها گردیده و حواسش را لااقل باید نسبت به آنهایی که ورد رکوع و سجود شبانه روزشان ذکر "یاغفار" است حسابی جمع کند.

البته فارغ از انتقادات به جا نسبت به مدیریت شهرداری، رویکرد فرهنگی مجتبی حکیم تا این لحظه در مجموع به دور از آسیب های پیشین بوده است. به خصوص دست ردی که او بر سینه بعضی لانه وران فتنه در یک جشنواره بومی نما اما بیگانه پرست زد و با صراحت اعلام کرد که: "شهرداری عابر بانک سایر نهادها نیست"، پیامی روشن بود برای نهنگ های عنبر که جز به قلع و قمع ارزش های دین و انقلاب آنهم با بودجه بیت المال سیراب نخواهند شد و کار فرهنگی را جز در رقص و اختلاط و ساز و آواز و هرزگی معنا نخواهند کرد.

اما

مرتضی عمرانی، مرتضی حسینی نیست که فامیل کسی باشد و دم به ساعت ولو بخاطر نصب دو تکه پارچه، لوح تقدیر برایش صادر شود.

رویکردهای فرهنگی شورا در این سالها چهار پنج دهه ای از انقلاب عقب بوده است. تشکل های مشکوک به ظاهر مستقل هنری و فرهنگی که کمر به هدم ارزش ها و عادی سازی گناه و طغیان بسته اند همواره مورد حمایت بعضی عناصر معلوم الحال نفوذی و شیطان صفت قرار داشته اند.

این شورا که به تازگی برای تقابل با نیروهای خط مقدمی انقلاب به تحریک فردی رسوا، شمشیر را از رو بسته و گمان می کند با پرونده سازی برای منتقدان می تواند آبروی از دست رفته خود را بازستاند گویا هوس آن دارد که با موج جدیدی از تقابل فرزندان انقلاب مواجه گردیده و یکبار دیگر خوشنامی بعضی از عناصر آن در اذهان عموم زنده شود!

از سوی دیگر، نیروهای فعال عرصه انقلاب نیز با شناخت کافی نسبت به ماهیت تغییرناپذیر و خودباخته بعضی افراد و گروه ها قرار است که دیگر در مقابل تک های ضد فرهنگی منافقین نقاب دار در حساسیت زدایی نسبت به باورهای دینی سکوت نکرده و به مقابله به مثل بپردازند.

مرتضی عمرانی اگر "توفیق" را با جهان بینی توحیدی تعریف نموده و رضای خدا را بر رضای از مابهتران صاحب جیب و میز ترجیح بدهد می تواند کارنامه ای نیک نیز از خود برجای گذاشته و با حرکت در مسیر فرهنگی مورد تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت تقویت جبهه فرهنگی انقلاب، منشأ برکت باشد و عاقبت به خیر شود و اگر نه، راقم این سطور فارغ از هر نوع رفاقت و نان و نمک و مراوده و ... اول کسی خواهد بود که بی تعارف در برابرش قد علم میکند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره حواشی اخیر اردوگاه اصولگرایان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۳۹ ب.ظ

این متن ممکن است باعث رنجش خاطر بعضی از دوستان شود.

تشتت آراء و آشفتگی روانی در بدنه اصولگرایان بابل از مدتها قبل قابل پیش بینی بود و تذکر لازم هم به صورت مکتوب بیان شد. جلسات ناهماهنگ در ماه مبارک رمضان منجر به انتشار دغدغه های دلسوزان این طیف در سطح رسانه ها گردید و این آشفتگی را غیرقابل انکار ساخت.

نخستین وجه از این آشفتگی را باید در بی اعتمادی نسبت به بعضی از تصمیم سازان پیدا و پنهان جریان اصولگرایی دانست و وجه دوم را در نارضایتی از رفتارهای نامزدهای مطرح.

پرده اول:

1- در انتخابات مجلس 1390، به رغم اصرار اکثریت بدنه اصولگرایی در معرفی و حمایت از دو نامزد، با اصرار "یک نفر" فهرست انتخاباتی اصولگرایان در معرفی و حمایت از حجت الاسلام ناصری، منحصر ماند. برخلاف تصور عموم، "یک نفر" مخالف حمایت رسمی از جناب آقای مومنی بود و جالب آن که به شهادت بعضی از بزرگان، در جلسات خصوصی و درگوشی،  حسین نیازآذری مورد حمایت قرار می گرفت که البته افشای این حرکت زیگزاگ، فارغ از تبعاتی که به همراه داشت، شتاب آن را گرفت. دیگر همه فهمیده اند که ظاهر و باطن بعضی آقایان به رغم تکرار قسم والله و بالله و تالله، یکی نیست.

برای همین اکنون با توجه به بعضی دلبری های مشهود و چینش مهره های ستادی در سیستم شهرداری، نمی توان ادعای بی طرفی بعضی حضرات در رابطه با کاندیداتوری اردشیر بیژنی را نیز به راحتی باور نمود.

2- در انتخابات مجلس 1394، اکثریت طیف اصولگرا، حمایت از سعادتی و مومنی را در رقابت با اصلاح طلبان و طیف خاکستری لازم می دانستند. برخلاف نظر اکثریت، نام سعادتی از فهرست حذف شد و درگیری انتخاباتی نامبارک و ناگواری بین بدنه اصولگرایان به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت که نتیجه محتوم آن شکست اردوگاه اصولگرایان بود.

برای همین اکنون با توجه به بعضی قراین تصویری، نمی توان اصرار "یک نفر" را در گنجاندن حجت الاسلام ناصری در قاب دوربین های خبری به منزله بی طرفی او در صورت کاندیداتوری ایشان دانست.

3- در مرحله دوم انتخابات قبلی مجلس، حمایت از حسین نیازآذری در مقابل همت طاهرنژاد اتفاق عجیبی نبود؛ اما عجیب این جا بود که بعضی از اصولگرایان در حرکتی شتابزده، نیازآذری را در بیانیه خود "حامل ارزش های ایثار و شهادت" لقب دادند که نشان از رویکردهای پشت پرده آنان داشت.

الغرض؛ ناتوانی در ارائه لیست واحد و ایجاد اجماع بین نامزدهای متعدد اصولگرایان در انتخابات قبل را نمی توان نادیده گرفت.

پرده دوم:

1- حجت الاسلام ناصری زحمات بسیاری در طول نمایندگی خود در مجلس کشیده است؛ اما رودربایستی خاص وی با باند تمامیت خواه علی لاریجانی، باعث سکوت وی در خیانت برجام شد. حجت الاسلام در ماجرای زیان بار برجام نتوانست نمایندگی جریان فکری انقلاب اسلامی را برعهده گرفته و هنوز نیز از اشتباه خود ابراز ندامت نداشته است.

2- سردار سعادتی رزمنده ای فعال و دلسوز است؛ اما بعضی رفتارهای احساسی وی در شأن یک مدیر پخته و با تجربه نیست. حلقه مشاورین این سردار گرانقدر نباید محصور در چند پاسدار بزرگوار بازنشسته و بیکار باقی مانده و ذهن ایشان از فرآورده های گفتمانی جریان انقلاب عقب بماند.

3- جناب آقای مومنی، انسان پاک و بی حاشیه ای است که بیانیه اخیر وی نشان از شهامت ایشان در بیان مواضع دارد. این برادر بزرگوار به هر دلیل هنوز نتوانسته ارتباط متقنی با جریان انقلابی شهر برقرار نماید. حضور مستمر وی در صحنه های سیاسی بعد از انتخابات می توانست جایگاه او را از یک شخصیت صرفا انتخاباتی به پدیده ای سیاسی و جریان ساز تبدیل نماید.

4- آقای کریمی فیروزجایی جوانی خوش آتیه بود؛ اما به نظر آن قدری دشمن دارد که تأیید صلاحیتش همچنان دور از ذهن به نظر برسد؛ اما تأیید صلاحیت وی ممکن است اتحاد و قیام نیروهای منتقد به جریان مدیریت شهر را در پی داشته باشد.

5- آقای حسن نتاج برادری دوست داشتنی و متدین است؛ همین! در تمام این سال ها همچنان منتظر یک موضع انقلابی او در فراز و نشیب های سیاسی و ارزشی شهر و استان و کشور مانده ایم. از این سکوت مطول و نگران کننده بیم آن می رود که جنابشان در صحنه های سخت نیز حاضر به پرداخت هزینه برای دفاع از حریم ارزش ها نباشد.

6- اردشیر بیژنی، نقاط برجسته و هم ضعف هایی در گذشته کاری خود دارد. نکته این جاست که خودش نیز هیچ گاه داعیه اصولگرایی نداشته است. وی به همان میزان که با بعضی چهره های اصولگرا ارتباط گرفت و در مناصب اداری و داد و ستدهای اقتصادی، حالی به آنها داد با چهره های اصلاح طلب نیز چنین نمود و ... خسارت های فرهنگی دوران تصدی وی و حامیانش به جریان انقلاب و تقویت گروه های خودباخته فرهنگی، احیای چهره های مریض فتنه و ... از ذهن فعالان انقلابی شهر زدودنی نیست. بیژنی در خوش بینانه ترین حالت، نیازآذری شماره دو است که جهت گیری های سیاسی وی بر اساس مصالح فردی و گعده ای متغیر بوده و در بزنگاه ها نمی تواند نمایندگی جریان فکری انقلاب را برعهده داشته باشد.

حضور احتمالی وی در فهرست انتخاباتی اصولگرایان، مواجهه ای تاریخی بین جوانان انقلابی با سر دسته های منفعت طلب این جریان را رقم خواهد زد و درسی فراموش ناشدنی به یقه سفیدها و اصحاب جیب و میز و مقام خواهد داد.

7- جناب آقای شفقت در صورت حضور در صحنه انتخابات راه دشواری در پیش داشته و ممکن است به همان سرنوشتی مبتلا شود که جناب آقای مومنی در این چند دور از انتخابات به آن دچار شده است.

8- سردار آراییان از مفاخر ایثار و شهادت است که هیچ پایگاه اجتماعی قابل اعتنایی جز در محدوده بابلکنار نداشته و در بیان تفکرات سیاسی خود و برقراری رابطه با بدنه اصولگرایی تا کنون ناتوان بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر شانسی برای توفیق وی قابل تصور نیست.

الغرض؛ انتخاب نامزد اصولگرا بر نامزد اصلاح طلب (با فرض سلامت نفس) رجحان دارد. بی تدبیری دولت در کنترل اوضاع اقتصادی کشور ثابت کرد رأی به اصلاح طلبان خواسته یا ناخواسته خیانت به ایران و مردم است. با این وصف اما فاصله چهره های مطرح اصولگرا با ایده آل های انقلاب و نگرانی از بعضی ضعف ها مانع از حضور با نشاط و پرانگیزه بدنه جوان و قدرتمند اصولگرا در عرصه رقابت ها خواهد شد. صرف تعدد این حجم از نامزدهای نمایندگی نیز احتمال شکست این جریان را تقویت می نماید.

پیشنهاد:

1- در وهله نخست پیشنهاد می شود جریان اصولگرایی با دل کندن از چهره های سنتی و تکراری و دعوت از شخصیت هایی بدیع و منحصر به فرد مانند دکتر سید محمود نبویان که توانایی موج سازی تبلیغاتی را داشته و در گفتمان علمی و حماسی انقلاب پیشرو هستند، صحنه رقابت را در اختیار بگیرد.

2- در صورت عدم اقبال به پیشنهاد فوق، بزرگان تأثیرگذار جریان اصولگرا با پرهیز از بعضی دلبری های پشت پرده و چشم پوشی از منافع خاص به دیدگاه بدنه اصولگرایان احترام بگذارند. موج اخیر رسانه ای دلسوزان ارزشی شهر نشان داد این طیف دیگر در قبال تحمیل نامزدهای نامعتبر سکوت نخواهد کرد. به طور صریح باید گفت کسی که قرار است نخ تسبیح و عنصر ایجاد وحدت باشد نباید با خود رأیی به عامل تفرقه و تقابل نیروها تبدیل شود.

3- شهرستان بابل هفت امام جمعه دارد و دستیابی به وحدت رویه، دستکم نیازمند اعتبار بخشی دیدگاه هر هفت نفر است. شما نمی توانید امام جمعه یک منطقه را در تصمیم گیری ها به حساب نیاورید؛ اما از مردم و علاقمندان وی در آن منطقه انتظار حمایت از نامزد مدّ نظر خودتان را داشته باشید.

4- نامزدهای مطرح فعلی جریان اصولگرا با پرهیز از سیاست زدگی و مصلحت بینی های تبلیغاتی، موضع شفاف خود در خصوص مسائل کشور را به صراحت بیان کنند. این صراحت لهجه اعتماد نیروهای انقلابی را برانگیخته و از نظر تبلیغاتی نیز موجی اجتماعی را به نفعشان رقم خواهد زد. مردم از عملکرد دولت خسته اند و شهامت نامزدهای اصولگرا در نقد رویکردهای منفعلانه دولت و جریان های موازی، حرف دل مردم به خصوص قشر مستضعف به حساب می آید.

5- اتحاد و همدلی و اجماع نامزدهای مطرح اصولگرا که اغلب باعث ریزش آرای یکدیگر می شوند آرزوی محالی نیست. هر چند با شرایط فعلی کمی دور از دسترس به نظر می رسد؛ اما تقویت گفتمان وحدت و همگرایی به عنوان یک مطالبه ارزشی در مجموع به نفع جریان انقلاب خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیار عالمان و شهیدان یا شهر مسیح علینژاد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۵۴ ب.ظ

0b1c_photo_2019-02-17_05-46-51.jpg


یک آرایشگاه زنانه با انجام تبلیغاتی نامتعارف، یکبار دیگر نام بابل را پس از الله اکبرهای معروف رستوران صفویه و فاجعه آتلیه در صدر اخبار نامطلوب فرهنگی کشور قرار داد.

زنی با بهره گیری از پوشش ناپسند در بالای یک بیلبورد تبلیغاتی نشست و این شعار را مورد توجه عابرین قرار داد: زیبایی تان را به رخ بکشید! هر روز پنج عصر!

یکی نداند گمان میکند مسیح علی نژاد به زادگاهش بازگشته و خط دهی فرهنگی شهر را به دست گرفته است.

در این خصوص توجه به سه نکته حائز اهمیت است:

یک- اعلام شد که متهمین به دفتر دادستانی احضار شده و اظهار داشته اند این امر تکرار نخواهد شد!

دوستانی که اهل امر به معروف و نهی از منکر میدانی هستند می دانند که یک عضو ساده بسیج دانش آموزی هم می تواند با تذکر لسانی به افراد خاطی همین جواب نقد را از آنها دریافت کند. جالب آن که روابط عمومی شهرداری هم اطلاعیه داده و از جدیّت دادستانی بابل در این رابطه کمال تشکر را ابراز داشته است!

به عبارت دیگر از فردا هر صاحب کسبی می تواند با انجام یک تبلیغات نامتعارف و منافی عفت، ضمن جلب توجه و بر سر زبان انداختن برند خود، با یک عذرخواهی ساده به آن چه که مقصودش بوده، دست یابد. بعدش هم دوستان مسئول با صدور بیانیه های ضربتی برای همدیگر نوشابه باز کرده و از تنبّه خاطیان، حماسه سرایی نمایند. همین الان که راقم این سطور مشغول تایپ متن حاضر است، متهم صاحب آرایشگاه هم دارد به طور رسمی و قانونی با بهره گیری از جوّ رسانه ای ایجاد شده و جلب توجه مخاطبین به تبلیغ نام و عنوان خود می پردازد. به نظر می رسد برای پیشگیری از تکرار چنین موج سواری های شیطنت آلودی توقیف موقت فعالیت خاطیان لازم می باشد.

در این راستا، متولیانی که احتمالا در شهرداری و اداره ارشاد مجوّز این نوع تبلیغ هنجارشکنانه را صادر نموده و یا در اعمال نظارت خود قصور داشته اند نیز باید مورد پیگرد قرار بگیرند.

دو- باید پذیرفت که اهمال در تغییر ماهیت شهر از دارالمومنین به هر وصف و عنوان دیگری، بار فرهنگی خاص خودش را نیز به دنبال دارد. دوستانی که باید ستون خیمه تفکر انقلاب بوده و در صیانت از حریم ارزش ها سنگ تمام بگذارند، به خودشان بیایند و در کنار دغدغه های سیاسی و جناحی خود و اقوام سببی و نسبی شان، در مقابل پیشروی قدم به قدم جریان بیمار و خودباخته فرهنگی شهر که مدتی است آشکارا درصدد تخریب نمادهای ارزشی و جایگزینی هویتی پوچ و خنثی است، تکانی به خود بدهند. معضلات فرهنگی بر زمین مانده ای به چشم می آید که متأسفانه فرد و گروهی مسئولیت رفع و حل آن را برعهده نمی گیرد.

سه- افتضاح شورای اسلامی! شهر یا نباید علنی می شد و یا اگر علنی شد باید برخوردی قاطع را به دنبال می آورد. تأخیر در صدور رأی قطعی دادگاه و استمرار مسئولیت بعضی چهره های شاخص این جریان، نتیجه ای جز تجری و شهامت افراد خاطی برای پرده دری در سطح جامعه نخواهد داشت. نمی شود به یک خانم بدحجاب بابت پوشش ناپسندش تذکر داد؛ اما بعد به یک مسئول فرهنگی گفت تو آزادی که با بودجه جامعه اسلامی به حذف نام شهدا و مخالفت با نمادهای انقلابی و تبلیغ برضد حجاب برتر و ... ادامه بدهی و حتی اگر بر اثر یک افتضاح فرهنگی، انگشت نمای خاص و عام شدی باز هم متولی صدارت و صیانت از اعتبار فرهنگی دارالمومنین خواهی بود و آب از آب تکان نخواهد خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهردار بی سلیقه!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۲۸ ب.ظ

شهرداری بابل یک روز مانده به پانزده شعبان، صد و چهل نفر از کارکنان این مجموعه را به عنوان نیروی مازاد، اخراج کرد.

این که آیا می شد حقوق این افراد را از منابع دیگری تأمین کرد و زندگی شان را به هم نریخت، بحث خودش را دارد.

این که آیا در شناسایی واخراج نیروهای مازاد، اولویت ها بر اساس عدالت انجام گرفته و یا سعی شده به نیروهای جذب شده و سفارشی شورای شهر تعرضی نشود، بحث خودش را دارد.

اما تا چند سال بعد وقتی این صد و چهل نفر و خانواده هایشان اسمی از نیمه شعبان و میلاد امام زمان (عج) می شنوند داغشان تازه شده و یاد اخراج از کار آنهم در شرایط نامطلوب اقتصادی کشور می افتند.

کاش دوستان شهرداری لااقل کمی سلیقه داشتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حذف نام شهدای بابل از منظری دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ب.ظ

درباره کسانی که کمر به هدم ارزش ها و نفی نام و راه شهدا بسته اند حرف تازه ای برای گفتن وجود ندارد.

این طیف در وهله نخست به دنبال تهی سازی شهر از هویت اصیل و دینی اش بود که توانست نام دارالمومنین را به عنوانی پوچ و بی خاصیت یعنی بهارنارنج تبدیل کند.

حذف تاریخچه شهدای نبرد با بهاییت از چهارراه شهدا، تغییر نام میدان انتفاضه، تضعیف مقوله حجاب، اسطوره سازی از چهره های خودباخته فرهنگی، تقویت جریان فتنه و نفاق و ... رویکرد مستمری است که این طیف بنا بر رسالت خود در حال انجام آن است. تا این جا، مسآله ای غیر طبیعی به نظر نمی رسد.

نکته این جاست که مسئولان و متولیان و دلسوزان شهر دقیقاً در کجای ماجرا ایستاده اند؟

آن بزرگواری که به خاطر بریده شدن شاخه های یک درخت توسط یکی از مغازه داران چهارراه فرهنگ، از پشت تریبون واکنش نشان داد چه عکس العملی درباره حذف نام شهدا خواهد داشت؟

فرماندار بابل که از اختیار قانونی خودش برای لغو بعضی مصوبات شورا بهره می گیرد در دفاع از نام و یاد شهدا چه زحمتی به خودش خواهد داد؟

بنیاد شهید و امور ایثارگران چگونه از نام شهدا دفاع خواهد کرد؟

نمایندگان مجلس فقط به عکسهای یادگاری شان با جانبازان و خانواده های شهدا اکتفا می کنند؟

هیات رزمندگان، گروه های مختلف ارزشی، جمنایی ها و ... چطور؟

آن دو عضو اصولگرای شورا حواسشان هست که بازیچه دست آدمی شیاد و نیرنگ باز قرار نگیرند و به ماشین امضای او تبدیل نشوند؟

 محله حکیم آباد که یکی از انقلابی ترین محله های شهرستان بابل است و اهالی آن در جریان فتنه کور 88 بیشترین حضور میدانی و تن به تن را در تقابل با اشرار از خود نشان داده اند آخرین محله ای نیست که با حذف نام عزیزانشان مواجه می شود. همانطور که حذف نام میدان انتفاضه، حذف نام دارالمومنین و ... آخرین اقدام دشمنان هویت شهر نبود.

بچه های حزب اللهی تکلیف خودشان را بلدند و به آن عمل می کنند، حضرات نان خور انقلاب هم خودی نشان بدهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای مهندس!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۶:۵۷ ب.ظ

مهندس واقعی کسی است که با رأی اصلاح طلبان وارد شورا شود اما دو عضو اصولگرای شورای شهر را به ماشین امضای فرامین خود تبدیل کند و بعد همان کسی را که نقش اساسی در افشای تخلفاتش داشت در انتخاب شهردار با خود متحد سازد.

مهندسی فقط یک مدرک نیست، نقشه کشی و کارگردانی یک صحنه تا حصول نتیجه دلخواه است.

خداقوت دلاور!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر انتخاب شهردار جدید بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

یکماه است که بحث انتخاب یا انتصاب جناب سید مجتبی الله قلیپور(حکیم) بعنوان شهردار بابل داغ شده و من البته در این مدت متقاعد نشدم که موضعی گرفته و نظری بدهم، تا دیشب که دیگر سیل پیامها و تماس ها این قلم را مجاب به نوشتن نمود.

شهردار شدن سید مجتبی را از دومنظر می توان بررسی کرد:

نگاه اول مربوط می شود به رزومه، تخصص و تجربه وی. بعبارت دیگر اینکه او اساساً توانایی اداره شهرداری بابل را دارد یا نه. افکار عمومی از طیف های مختلف شاید نگاه مثبتی به این انتخاب نداشته باشند. وارد این بحث نمی شوم و معتقدم خیلی های دیگر هم سرجای خودشان قرار ندارند و بعبارت دیگر شهرداران قبلی بابل چه گلی به سر این شهر زده اند که این جوان، توانایی انجام آن را نداشته باشد. بماند که انتخاب نیروهای کارآمد که شنیده شده قرار است در پشت صحنه، عرصه مدیریت شهری را در اختیار بگیرند می تواند در میزان موفقیت او نقش داشته باشد.

نگاه دوم اما مربوط می شود به نحوه انتخاب این شهردار.

هفته گذشته کانال های اطلاع رسانی بابل خبر از جلسه ای با حضور اعضای شورای شهر در دفتر امام جمعه و موضوع انتخاب شهردار آتی دادند که این موضوع در واقع زمینه چینی برای هدایت افکار عمومی به تعاملات خارج از گود در خصوص انتخاب داماد امام جمعه برای تصدی گری شهرداری محسوب می شد.

شب گذشته اما داماد امام جمعه در حالی بعنوان شهردار بابل انتخاب شد که برخلاف رویه معمول، هیچ طرح و برنامه ای برای چشم انداز مسئولیت جدید خود ارائه نداد و این موضوع نیز افکار عمومی را به این سمت سوق داد که انتخاب شهردار جدید از جای دیگری با اهدافی خاص هدایت شده و ابداً بحث کارآمدی و برنامه ریزی و ... موضوعیتی نداشته است. دیشب در گروههای تلگرامی شهر، غلغله بود و خیلی ها از این فرصت طلایی برای متلک پرانی و انتقاد به نیروهای انقلابی و امام جمعه و ... غفلت نورزیدند.

طیف غفار آری که در شورای اسبق شهر پرونده دار شد و طیف بیژنی که در شورای فعلی پرونده دار گردید نمایشی از اتحاد را برای انتخاب شهردار جدید به تصویر کشاندند.

یکسال دیگر انتخابات حساس مجلس شورای اسلامی برگزار می شود. حضور داماد امام جمعه، تا حدودی جمع یکدست برگزار کنندگان انتخابات در فرمانداری بابل را برهم می زد. انتخاب وی بعنوان شهردار علاوه برآن که او را به شکل محترمانه از فرمانداری دست به سر می نماید، دلخوری امام جمعه را هم در پی نخواهد داشت.

مسند شهرداری، جایگاهی است که به قول معروف، فحش خورش ملس است! بهترین مدیران با سوابق درخشان اجرایی هم اگر در این سمت قرار بگیرند بالاخره عده ای از عملکردشان ناراضی خواهند بود، چه برسد به تصدی فردی فاقد معلومات مهندسی و سوابق عمرانی. بالطبع با توجه به مدیریت ذهنی صاحبان رسانه، هر نوع اعتراض به عملکرد شهرداری به سمت و سوی کسی روانه خواهد شد که مطابق برداشت عمومی، عامل این انتخاب بوده است.

به نظر می رسد امام جمعه بابل در تله حیله گرانه یکی از طیف های مرموز سیاسی گرفتار آمد. اجتناب از مظانّ اتهام که توصیه مدیریتی امیرالمومنین برای کارگزاران مملکت اسلام و البته همه مردم است لزوما به معنای ارتکاب رفتار غلط نیست. گاه حضور در نقطه ای که ظنّ عموم را تحریک می کند آسیبی جبران ناپذیر خواهد داشت.

برای شهردار جدید و جوان بابل آروزی موفقیت دارم و توصیه می کنم مراقب مکر ناتمام عنصر فاسد شورا باشد که مشی فرهنگی و سیاسی او به رغم مظلوم نمایی و قیافه ای حق به جانب، همواره چنین بود که از دین علیه دین و از متدینین علیه متدینین بهره بجوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا