اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۵۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(14)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ب.ظ

14- مهندس محمدرضا حیدریان

گوش شیطان کر، همت و وحدت بر و بچه های باصفای بیدآباد همواره الگویی از انسجام جماعت مومنین بوده و هست. نفس های قدسی حجت الاسلام یزدانی، دم مسیحایی مرحوم شریف نژاد و یاد و نام شهدای همیشه زنده مسجد بیدآباد، سایه محبت برادرانه حاج احمد عباس نژاد و ... ائتلافی از عناصر نورانی جبهه توحید را در محله تاریخی و فرهنگی بیدآباد رقم زده است.

آنهایی که می خواهند کارکرد "مسجد" را در رشد و تربیت نوجوانان به نظاره بنشینند آماری از توفیقات بی کران پرورش یافتگان محراب و منبر مسجد بیدآباد را حتماً مطالعه نمایند.

نهادهای فرهنگی بابل هیچ گاه آن گونه که باید، حق بچه های پرتلاش و بی ادعای این محل را به جا نیاورده و میدان را برای عرض اندام نیروهای جوان و توانمند حزب الله باز نگذاشته اند. وعده سرخرمن شهردار درباره راه اندازی باغ موزه دفاع مقدس، اگر با اعتماد به جوانان خوش ذوق بسیج بیدآباد گره می خورد، حتماً تا به حال محقق شده بود. اگر جشن ها و دیگر برنامه های مناسبتی ادارات، فراتر از دورهمی مدیران کانال های مجازی وابسته و شرکا به این نسل آگاه و مخلص واگذار می شد، فضای شهر در شأن مردم فرهنگ دوست و با شخصیت این دیار رقم می خورد.

مهندس محمدرضا حیدریان یکی از این بسیجیان جوان، مطلع و با درایت محله بیدآباد است که خبر ورودش به عرصه رقابت های این دور از انتخابات شورای اسلامی شهر بابل، برای آنان که امید به رشد و تعالی شهرشان را در گرو حضور و مسئولیت پذیری نیروهای کارآمد و تازه نفس می دانند، بسیار مسرت بخش بود. وصف مدیریت خلاق او در گره گشایی و رفع بحران از چند شعبه قرض الحسنه که با مشکلاتی مواجه شده بودند، بر سر زبان مسئولان صندوقی که با نام مقدس حضرت ولی عصر(عج) آغاز به کار کرد، همچنان جاری است.

علاوه بر تعهد و تخصصی که در وجود این مدیر شایسته و ممتاز صندوق توسعه عصر شمال، به چشم می آید، قوه تعقل، تحلیل و قدرت استدلال وی نیز وجه برجسته دیگری از توانایی های او محسوب می شود. کمتر کسی شتاب زدگی، عتاب و پریشانی را در گفتار و رفتار او دیده است.

برای مهندس حیدریان عزیز که فرزند برومند شهر بابل و آشنا با فراز و نشیب ها و زیر و بم ها و قصه و غصه های این شهر است، آرزوی توفیق دارم و امیدوارم که سرمایه وجود و قابلیت های این مدیر جوان و خوش فکر، با حضور در شورا، بیش از پیش در خدمت مردم شریف دارالمومنین قرار بگیرد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (13)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴ ب.ظ

13- ....

آقا! ... آقا، داداش، مشدی با شما هستم! کجا سرت را پایین انداخته ای و همین طوری میایی تو؟ تو و شورای شهر بابل؟ بابل دارالمومنین؟!

برای خودت زدی، خوردی، بردی، حاجی حاجی مکه، حالا آمده ای با یک دست کت و شلوار اتو کرده و باد به غبغب می اندازی، قیافه حق به جانب می گیری، انگار نه انگار که تا همین چند سال پیش منفور مرد و زن این دیار بودی و فحش خورت ملس بود؟

مدرک تحصیلی ات را تا کن و بگذار توی جیبت که اصلاً این ادا اطوارها به تو نمی آید. "حاجی" گفتن های دیگران را هم بگذار در کوزه که همه این چاپلوسی ها فقط  به خاطر جیب مبارک است. برگرد همان جایی که بودی. این جا بابل، دیار مومنانی است که سر اعتقادات و باروهای خود با کسی شوخی ندارند؛ مثل همان دفعه که گوشت را پیچاندند.

تو هر که می خواهی باش. نسبت فامیلی ات را به رخ ما نکش. این شهر بی صاحب نیست. مردم دیار مومنان، متولی صیانت از اعتبار و آبروی شهرشان هستند. این جا کسی معطل رودربایستی ها و ناز و کرشمه های پیدا و پنهان این و آن نمی شود.

صلاحیت تو و صلاحیت آن که تو را به رغم گذشته اسف باری که داشتی، بر فرض محال، تأیید کند توسط مردم این شهر رد می شود.

هر که می خواهی باش. با هر کس که فامیلی و هم سفره هر صاحب نفوذی که هستی، باش. حواست را جمع کن که با ولی نعمتان انقلاب طرف هستی.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه  خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(12)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۶ ب.ظ

12- سید مصطفی هاشمی

اگر دلتان برای سال های حماسه و ایثار تنگ شده است، اگر می خواهید یادی از حال و هوای سال های خلوص و یکرنگی داشته باشید، اگر می خواهید رایحه عاشقی را در شریان های حیاتی خویش دوباره جاری سازید، همنشینی با سید مصطفای هاشمی را از دست ندهید. او در فضای معنوی سال های دلدادگی جا مانده است؛ برخلاف ما که به قول سیدالشهدای اهل قلم، "زمان" ما را با خود برده است.

سید مصطفی هاشمی یک طلبه است؛ طلبه حوزه عشق و وارستگی. پاسدار رشید اسلام که می گویند یک مصداقش حتماً سید مصطفی هاشمی است که هم پاسدار اسلام است و هم رشید. رشادت او در پاسداری از حریم اسلام در دو جبهه جنگ سخت و نرم، مصداق مجاهدت سالکان صدیق سبیل الله است که در وصفشان گفته اند: "فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر"

امروز وصیتنامه شهید رمضانعلی محمدزاده سرایی را در کانال سنگر شهدای بابل می خواندم. نوشته بود: "از درس ومدرسه غافل نباشید... زیرا اگر شما درس نخوانید، این منافقین هستند که درس می خوانند و  دوباره بر ملت، تسلط پیدا می کنند."

با افتخار اعلام می کنم یکی از جدی ترین کاندیداهای شورای اسلامی بابل در ارائه برنامه تخصصی، سید مصطفی هاشمی، دانشجوی مقطع دکترای برنامه ریزی شهری است که به وصیت شهدا لبیک گفت و ایران عزیز را در عرصه "علم" و "عمل"، پشتیبانی نمود.

سید مصطفی، یادگار به جا مانده از قیام سرخ ژاله خونین در هفده شهریور پنجاه و هفت است. در کوران جنگ نیز همسر و فرزندانش را در خانه استیجاری، به خدا سپرد و به خطوط مقدم دفاع از اسلام و انقلاب شتافت. او از سفره انقلاب، جز تیر و ترکش های کربلای ایران، چیزی به یادگار نگرفت. امثال سید مصطفی، ذخیره های حقیقی نظام هستند؛ هر چند فیش حقوقی شان اثری از حق اوقات فراغت نداشته و طعم رانت چپ و راست هرگز به کامشان راه پیدا نکرده است.

حزب اللهی واقعی، مستقل از باندها و جناح ها، جز به ادای تکلیف نمی اندیشد و در عزم خویش استوار می ماند. سید خوش سیما، خوش سیرت، رشید و با صلابت ما در برابر بندگان خدا متواضع؛ اما در برابر زیاده خواهان، سازش ناپذیر است. برکت سال هایی که با عالم مجاهد دیارمان، مرحوم آیت الله روحانی، همراه و همنشین و همنفس بود از او شخصیتی دلسوز، کارآمد و با اراده ساخته است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (11)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ق.ظ

11- حسین جعفرزاده

نمی دانم چند نفر را می توانید نام ببرید که عمر مدیریتی شان در بابل، دو رقمی شده باشد؟ جالب تر آن که بعد از یک عمر حضور در عرصه های مهم سیاسی و اجتماعی و مدیریتی، حتی کمترین حاشیه و شبهه ای پیرامونش وجود نداشته باشد.

بابل شهر حاشیه هاست؛ نه از این بابت که دور تا دور آن حاشیه وجود دارد؛ بلکه از این جهت که دور تا دور آن حاشیه وجود دارد!!

مردم شریف، مومن و مظلوم بابل، خود قربانی این حاشیه های فرصت سوز هستند.

اگر قرار باشد به فهرستی از افتخارات مدیریت جریان ارزشی شهر اشاره کنیم نام حاج حسین جعفرزاده را می توانیم در صدر آن ذکر نماییم.

اگر چه خیلی ها ایشان را با مدیریت در زندان های بابل و یا استان گلستان می شناسند اما برای خودم هم جالب بود وقتی شنیدم مدیریت اجرایی بزرگترین شهربازی سرپوشیده ایران که در بابل (پردیس) راه اندازی شده بر عهده این مدیر انقلابی بوده است. ساخت کارخانه صنایع بسته بندی در میرود نیز با ابتکار این مدیر کارآفرین انجام گرفت. جریان انتقال زندان بابل به بیرون شهر و ساخت یکی از نمونه ترین زندان های کشور در متی کلا نیز با اشراف ایشان صورت گرفته است.

راستش را بخواهید من حتی زندانی هایی با محکومیت بلند مدت دیده ام که از زمان مدیریت ایشان بر زندان بابل به نیکی یاد می کردند.

حاج حسین جعفرزاده که در دهه شصت، تجربه مدیریت شهری در شهرداری بابل را نیز در کارنامه خود ثبت نموده، سال های سال است که با ریز و درشت مشکلات و مطالبات اهالی دارالمومنین آشناست و با توجه به رابطه حسنه ای که با همه مسئولان شهری و استانی دارد و البته جدیت و قاطعیتی که در پیگیری امور از خود نشان داده، می تواند یکی از بهترین گزینه های مردم این شهر برای خدمت در عرصه شورای اسلامی باشد.

معتقدم حضور چهره های باتجربه، شهرآشنا، قاطع و البته سالم در کنار جوان هایی که لیاقت خود را برای عضویت در شورا به اثبات رسانده اند، لازم و ضروری است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (10)

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ب.ظ

10- مهدی علیجانزاده کاشی

این که حرف و حدیث هایی که درباره این عضو جنجالی، اصلاح طلب و البته خوش تیپ و گشاده روی شورای شهر بابل وجود دارد تا چه حد درست یا غلط است هیچ اظهارنظری نمی کنم.

درباره جناب آقای کاشی حرف خاصی ندارم چون شناخت خاصی هم از ایشان ندارم. فقط می خواهم از این فرصت بهره برده و با توجه به استقبال شهروندان از مطالب این کانال، کلامی هم برای ثبت در تاریخ این دیار، درج نمایم:

به نظر من یکی از بزرگ ترین خیانت هایی که در حق شهرستان بابل انجام گرفت، محو پیشینه فرهنگی، علمی و مذهبی این شهر بود که در ذیل واژه مقدس "دارالمومنین"  جای داشت. به نظر من کسانی که در قبال این جفای بزرگ تاریخی سکوت کردند هم در این خیانت سهیم هستند.

شما وقتی تاریخچه مذهبی و هویتی یک شهر را از روی آن بر می دارید و بار معنایی نهفته در بطن آن را محو می سازید، طبیعی است هر تازه واردی که پای در دیار شما می گذارد و جایی برای خود دست و پا می کند، ممکن است دچار سوءتفاهم شده و ظن آن ببرد که شهر در خلأ فرهنگ و ادب و اخلاق قرار داشته و پس در ارتکاب هر گفتار و رفتاری مجاز خواهد بود. آن وقت شما دیگر حق ندارید زبان به شکوه بگشایید و نوای محزون ننه من غریبم سر بدهید که آیییی مسلمانان! چه نشسته اید که شأن و حریم مردم با فرهنگ این دیار رعایت نشده و به آبروی شهرمان خدشه وارد شده است.

آن موقعی که لال شده بودید و امحای هویت فرهنگی و مذهبی شهرتان را تماشا کردید و به روی مبارکتان نیاوردید، باید به فکر ظهور این چالش های منافی اخلاق نیز می بودید. به شهردار بابل هم پیشنهاد دادم که برگزاری کنگره سالانه دارالمومنین می تواند در معرفی بزرگان علمی و فرهنگی و هنری این شهر موثر بوده و در نتیجه به تقویت فرهنگ خودباوری و تعهد عمومی نسبت به هویت افتخارآمیز این دیار منجر شود.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نه ما حزب اللهی هستیم نه آنها روشنفکر!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۱۵ ب.ظ

الف- حزب اللهی ها

یادتان هست یک وقت هایی حنجره به فریاد می گشودیم که: سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن؟! و گاهی ناله می زدیم و اشک می ریختیم که: سلم لمن سالمکم، حرب لمن حاربکم ...

بسم الله، این گوی و این میدان! ده ها زن و کودک بیگناه را مقابل چشم دوربین های خبری، به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن به شهادت رساندند. عاشورا در حومه حلب تکرار شد. مردم فوعه و کفریا چهار سال را در محاصره ای شدید گذراندند. کودکانی در میانشان بودند که حتی یک شب را با آرامش به صبح نرساندند. این دو روز آخر را نیز در قحطی آب و غذا به سر بردند. بعد عده ای حیوان صفت، آب و غذا و تنقلاتی برای کودکان را بار ماشین کرده و به میان جماعت قحطی زده بردند و آن گاه اجتماع مردم مظلوم و بیگناه و تشنه و گرسنه را در سکوت مرگ بار منادیان حقوق بشر، با انفجاری مهیب، به خاک و خون کشاندند.

ما اگر حزب اللهی بودیم فرصت افشای دوباره ماهیت دشمنان درنده خوی بشریت را از دست نداده و رسالت زینبی خویش را برای رساندن پیام مظلومیت مردم فوعه و کفریا به همه نقاط عالم فراموش نمی ساختیم. چند مجموعه مدعی جهاد و سلوک شهدا و اندیشه انقلاب را سراغ دارید که قدم یا قلمی برای شهدای این حادثه برداشته باشند؟ صدا و سیمای ما اگر دست مدیران حزب اللهی بود، دفاع از مظلوم را بی اهمیت نمی دانست و از کنار این فاجعه هولناک به سادگی عبور نمی کرد.

ب- روشنفکرنماها

جماعت قرتی حال به هم زن روشنفکرنما و ملتزم به آپارتاید که بشر غربی را بالاتر از انسان مظلوم آفریقایی و آسیایی می دانند و برای کشتن حیوانات هم تجمع کرده، شمع روشن می کنند و واقعی ترین شعار عالم را سر می دهند که: من آن سگم؛ به آمریکای وحشی، نازک تر از گل هم نمی گویند و چشم خویش را بر یکی از فجیع ترین مظاهر انحطاط بنی بشر می بندند.

تراژدی ترین داستان حیات بشر، این روزها در سوریه رقم می خورد. مادران، تاوان سیر کردن شکم کودکانشان را با جان می دهند. نوزاد تشنه لب، در ولع آب، لب می مکد و جز خون گرم پیکر مادر، چیزی به کام نمی کشد ... وجدان بشریت، اما در وانفسای گریز از فطرت، یخ زده است.

حرف آخر: تاریخ شهادت بدهد که مردان بی ادعای عالم، علمداران فرهنگ علوی، پاسداری از مفهوم انسانیت را یک تنه بر دوش می کشند. شرف و انسانیت را در مسلک چمران بجویید. کسی قهقهه او را نمی ندید. می گفت تا زمانی که کودکی در گوشه ای از سرزمین آفریقا روزش را با گرسنگی به شب می رساند من، این جا، در موطن خویش، هیچ گاه نمی توانم از ته دل خنده سر بدهم. رحمت خدا بر حسن رجایی فر، آن گاه که به او گفتند تو یک بار به سوریه رفته و دینت را ادا کرده ای. بمان و به کودکانت برس؛ پاسخ داد: روزی در حومه شهر حلب، سر بریده نوزادی را بر بلندای دیوار شاهد بودم. وقتی بچه های مظلوم شیعه در سوریه در رنج و عذابند، من نمی توانم، این جا در موطن خویش، با خیال آسوده در کنار فرزندانم بنشینم.

راستی آنهایی که مدافعان حرم را به تمسخر و هجو گرفته و حماسه و ایثارشان را کوچک می شمردند، چرا امروز که نقش سترگ آنها را در دفاع از مفهوم انسانیت می بینند، زبان به ثنای مردان حقیقی روزگار نمی گشایند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهربابل(9)

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۱۸ ق.ظ

9- حسین حسین زاده نوری

دور قبل که حسین حسین زاده نوری پا به عرصه رقابت های شورای اسلامی شهر گذاشت، با این که تیم همراه و تبلیغاتی اش اکثراً از جوان ها و نوجوان های کم سن و سال بودند، با این که خیلی ها او را نمی شناختند و برایشان سوال بود که نامزدی جوان و ناشناخته و مستقل، چه موج و اقبالی را می تواند در مردم پدید آورد، با این که خیلی ها ایراد می گرفتند که اصلاً شما چرا یک جوان کم سن و سال را این طور مورد حمایت قرار می دهید و ... حسین بی سر و صدا، با کمترین تبلغ و پایین ترین سطح هزینه، به همت همان بچه های کم سن و سال و پا پتی بسیج توانست بیش از سه هزار رأی را به خود اختصاص دهد. لابد یادتان هست که بعضی از عزیزان کاندیدای مجلس شورای اسلامی با آن همه دبدبه و کبکبه نتوانستند از کل حوزه انتخابیه شهرستان بابل هم این میزان از آرا را کسب نمایند.

الان اما وضعیت بسیار متفاوت شده است. حسین را در این چهارسال خیلی ها شناختند. امروز خیلی ها به توانمندی این مدیر جوان، صبور، با درایت و صاحب ایده پی برده و اعتراف می کنند اگر قدر چنین سرمایه هایی دانسته شده و به آنها میدان داده شود، نوبت به عرض اندام نوکیسه های عافیت طلب و منفعت خواه نخواهد رسید. این که یک جوان متدین و خوش فکر چون حسین حسین زاده، به جرم آن که داماد یک شهید است و نه داماد کس دیگری که بتواند پله صعود او به مقام معاونت و مشاورت اهل بخیه شود، نشان از ناتوانی و ضعف مدیریت او نیست؛ بلکه نشان از وجود لابی های پشت پرده ای دارد که مصادر قدرت را با مبنای تأمین منافع از ما بهتران، اشغال می نمایند.

حسین با اثبات توانایی های فکری و اجرایی خود توانست به جایگاه معاونت بنیاد فرهنگی خاتم در استان مازندران دست پیدا کرده و فرصت ارائه استعدادها و توانمندی هایش را برای همه آنانی که در این سال ها با ذره بین کشف الخطا، وراندازش می کردند، پیدا کند.

درک او از چالش های فرهنگی و اجتماعی موجود و راهنمایی های داعیانه و دلسوزی های مجدانه اش توانست گره گشای بسیاری از معضلات دست و پا گیر مجموعه های مستقل فرهنگی استان مازندران باشد و نامش را از شرق تا غرب استان بر سر زبان فعالان این عرصه بیندازد.

گستره مطالعات او در حوزه معضلات شهری و احاطه کامل بر ایده های خلاق و سازنده، از دیگر وجوه برجسته ای است که این نامزد بلامنازع جریان عدالت خواه و خدمت گرای شهر را نسبت به سایرین ممتاز می سازد.

حسین حسین زاده هم البته راهی بس دشوار را پیش رو دارد. جلب اعتماد عمومی، بدون پول و وابستگی های طایفه ای و هوچی گری های تبلیغاتی، ناممکن نیست به شرط آن که همتی مضاعف در ارائه دیدگاه ها و معرفی امتیازات این نامزد نخبه در اذهان عموم به منصه ظهور برسد. یکی از آفت های شهرت و مقبولیت، از راه رسیدن کاسه لیس های فرصت طلب است. آن قدری که انسان ممکن است از اطرافیان و نزدیکان خود لطمه ببیند از احتمال آسیب زا بودن دشمنانش هم بیشتر و موثرتر است. حسین با بهره گیری از تجربه سایر شخصیت های نام آشنا انشاءالله بیش از پیش درصدد دفع این آفت محتمل برخواهد آمد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت) 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (8)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۹ ب.ظ

8- جواد بیژنی

جواد بیژنی را قلباً دوست داشته و در حدی با او شوخی دارم که برایش پیام فرستادم: چون به "غرب" علاقمندی، برای نوشتن درباره تو روز "یکشنبه" را انتخاب می کنم! گاهی او را با رامبد جوان مقایسه می کنم که سه ساعت ملت را می رقصاند بعد در تیتراژ پایانی برنامه، تابلوی اللهم عجل لولیک الفرج را نشان می دهد که مشروعیت کارش زیر سوال نرود! اگر حسن روحانی اوباما را مودب و باهوش خواند من چرا درباره جواد چنین نگویم؟

از شوخی که بگذریم، پیرامون انتقادهای جدی وارد بر نگاه فرهنگی جواد بارها مطالبی را تند و تیز نوشته ام و اکنون پرداختن دوباره به مصادیق آن را باعث اطاله کلام می دانم. البته او به طور معمول در مواجهه با این نقدهای گزنده، از خود سعه صدر نشان داده است. جواد، بچه مسلمان و معتقد است؛ هر چند اسلام او به گونه ای نیست که نعوذبالله، آمریکا و انگلیس را از خود برنجاند.

جواد بیژنی را استاد جنگ نرم می دانم. به نظرم از این مهارتش باید درس ها آموخت. او با راه اندازی یک گروه مجازی و مدیریت برنامه ریزی شده و هدفمند، توانست شهردار مورد نظر خود را که به طور کاملاً اتفاقی از بستگانش بود به کرسی صدارت بنشاند. این هنر و استعداد را نباید دست کم گرفت. به هوش این جوان نخبه باید احترام گذاشت و آن را مدیریت کرد تا مبادا فی المثل جذب بدخواهانی چون بی بی سی و ... شود.

شهردار بابل از نقش سرنوشت ساز جواد در جایگاهی که به دست آورده مطلع است. او لطف این حامی فعال و اندکی بازیگوش خود را بی پاسخ نگذاشت. از این روست که می بینید ماشین امضای فرهنگی شهردار، برنامه های مورد نظر جواد و گعده خوش نشین همراهش را وحی منزل می داند، ولو به قیمت طرد نیروهای انقلابی شهر تمام شود.

جواد بیژنی یک عکاس ماهر و حرفه ای است. اگر اصراری بر این نداشته باشد که خودش را در زمینه هایی چون تاریخ و مذهب و ... نیز ماهر و حرفه ای و مجتهد بداند شاید خیلی از اختلاف نظرهای اساسی با او قابل ترمیم باشد.

من هنوز هم بابت آن چه که در نوروز امسال طی بازدید عجیب یک نماینده کم تجربه از مرکزی تجاری و البته حاشیه ساز اتفاق افتاد در شگفتم. تعجب می کنم که چرا صدای اعتراضی از این طیف گسترده عربده کش های مجازی شهردار شنیده نشد. هنوز هم دلم می خواهد برای یک بار که شده تیم های رسانه ای جذب شده در شهرداری به شراکت صرف در شادی ها و سفره ها بسنده نکرده و در فراز و نشیب هایی چون مصاف با کانون های قدرت و ثروت و اربابان حلقه زر و زور و تزویر، نیز به یاری جناب شهردار بشتابند که تکیه گاه تداوم صدارتش را بر پایه های پوسیده جماعت نان به نرخ روزخور بنا نهاده است.

جواد حلقه اتصال این افراد ترسو و منفعت طلب با شهردار بود. معتقدم جواد بیژنی اگر سنجیده تر عمل می کرد امروز شهردار در چنبره مدعیان بی خاصیت رسانه ای، محصور نمی ماند و رغبتی هم برای ورود جانانه نیروهای عدالتخواده دل بریده از شهرداری و قیام قلم های استشهادی برای به خاک مالیدن بینی فراعین شهر باقی می ماند.

جواد را انسانی اصلاح پذیر و کمال طلب می دانم و بر این باورم که در بلند مدت، شهر از تجربه و ذوق این مهندس خوش آتیه، منتفع خواهد شد. این ایام، سالگرد قمری ارتحال ابوی مهندس جواد بیژنی است؛ مردی شریف و مومن و دوست داشتنی و زحمت کش که امیدوارم به حق ایام نورانی ماه رجب، در جرگه مقرّبان درگاه احدیت محشور شود.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(7)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۲۲ ب.ظ

7- اسماعیل ولی نژاد

حاج اسماعیل ولی نژاد در انتخابات چهار سال قبل شورای اسلامی بابل، رأی قابل توجهی آورد. حدود هزار رأی دیگر می توانست او را راهی شورا کند. بچه حزب اللهی های شهر ان بار یک یاعلی بگویند این یادگار وفادار دوران حماسه و ایثار را در این دوره روی صندلی شورا خواهند نشاند.

در انتخابات دور قبل، به دلیل فقدان شناخت کافی نسبت به آقای ولی نژاد، من هم به ایشان رأی ندادم. اما مدتی است که درباره این بزرگوار تحقیق داشته و به این اطمینان خاطر رسیدم که وجود امثال او می تواند در ارتقای سلامت و کارایی شورای شهر بسیار نقش آفرین باشد.

حاج اسماعیل ولی نژاد در حساس ترین مسئولیت های سپاه پاسداران حضور داشته و فردی امتحان پس داده است. امروز حلقه گمشده شوراها و شهرداری های کشور، امر خطیر نظارت است که متأسفانه در بسیاری از موارد تعطیل شده است. خصلت حاج اسماعیل ولی نژاد آن است که حتی اگر تنها نیروی مذهبی حاضر در شورا باشد با تمام توان در حفظ سلامت و پاکدستی این مجموعه شهری خواهد کوشید و اجازه دست درازی و سوءاستفاده های احتمالی از اموال عمومی را به کسی نخواهد داد. درباره او باید این ضرب المثل را به کار برد که: یکی مرد جنگی به از صد هزار

به نظرم حلقه اصولگرایان بابل، نباید خود را از افتخار حمایت از این چهره مردمی، پاک و مومن، محروم نگاه دارد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جوابیه دکتر شهابی به اشک آتش

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۱۷ ق.ظ

در پی انتشار مطلبی در خصوص کاندیداتوری دکتر سیف الرضا شهابی و ارائه نقدهایی نسبت به ایشان، توضیحاتی از سوی وی به دست این جانب رسید که با کسب اجازه از ایشان بدون هیچ دخل و تصرف و توضیحی در اختیار مدیر محترم کانال وزین بابل روز جهت ارائه به مخاطبان قرار می دهم:


باسلام و تشکر و احترام

لازم است چند نکته را معروض دارم :

۱-شهرهای اطراف نبود فقط یکبار از قائمشهر نامزد شدم

۲-شورای شهری که در سال ۱۳۵۸ تشکیل شد دوره اش دو ساله بود و در بابل در تمام دو سال فعال بود و عقیم؟!نبود

۳-در مورد نامگذاری ؛بنده در سفری به بوشهر متوجه شدم روز تاسیس اولین مدرسه را به نام  بوشهر نامگذاری کردند و برای توضیح به عزیزان بابلی ؛ عرض کردم بوشهری ها این روز تاریخی را بر گزیدند و به دنبالش از همشهریان خواستم روز یا روزهائی را پیشنهاد کنند و پیشنهاداتی شد از جمله روز تولد مرحوم نوشیروانی و....

تعدادی هم گفتند برای این که هیچگونه شائبه ای نباشد روز تبدیل بارفروش به بابل به نام روز بابل باشد ( نه به خاطر رضا شاه و....) و بنده هم بر این اساس در نامه ای به شورای شهر فقط پیشنهاد دادم و البته قابل بحث و مذاکره است.

۴-در مورد اصلاح طلبی که مرقوم فرمودید.بنده معتقدم هر ایرانی که به کشور و انقلاب اسلامی اعتقاد دارد  باید اصلاح طلب باشد بر اساس حفظ اصول پذیرفته شده اسلام و انقلاب  و با این استدلال حتی جنایعالی هم یک اصلاح طلب هستید .

 هرپدیده ای در بستر زمان به پیرایه هائی آعشته می شود که نیاز دارد بعد از مدتی پیرایشی انجام بگیرد تا از انحرافات مصون بماند و این پیرایش لازم و ضروری است.

نکته ای که نباید غافل بود این که اصلاحات بر اساس تفکرات سازنده و دلسوزانه داخلی است یا دیکته شده از آن سوی مرزها  ؟ مطمئنا بنده با مدل دومش موافق نیستم حتی اگر قرار است تجربیات خارجی ها مورد استفاده قرار گیرد  باید بر مبنای داخلی شکل بگیرد .

اصلاح طلبان هم دو دسته اند عده ای واقعا دلسوز اسلام و ایران و انقلاب هستند و تعدادی که .....

همین طور اصولگراها هم یا دل در حفظ ارزش های انقلاب دارند و یا ....

  امام حسین بر پایه آیه قران ؛ حرکتش را اصلاح طلبانه آغاز و تعریف نمود .

۵-در مورد نامزدی برای شورای شهر ؛ اصلا تصمیم به این کار نداشتم فقط و فقط به خاطر فشارهائی که از سوی همشهریان عزیز با تفکرات سیاسی متفاوت و حتی متضاد آمد و از وضعیت موجود شهر شدیدا ناراحت و نگران بودند تصمیم گرفتم در شورا ثبت نام کنم .

نمی خواهم بگویم گذشت و فداکاری کردم ولی این را می گویم در این مقطع ؛ فکر کردم اگر مختصر اعتباری دارم برای شهر و مردمش هزینه بکنم و اگر انتخاب کردند که در حد توانم در خدمت هستم و اگر انتخاب نکردند باز هم خدا را شکر می کنم.

همانطور که اشاره فرمودید قرار گرفتن در کش و قوس مباحث شهری ؛ پر زحمت است ولی مثل همیشه آمدم تا اگر خدمتی در توانم است به این شهری که عقربه ساعتش به اندازه حداقل سه دهه است متوقف شده انجام دهم.

افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

بنده را از دعای خیرتان محروم نفرمایید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (6)

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ

6- سیف الرضا شهابی

امکان ندارد نسل های آینده دارالمومنین، کتاب تاریخ این شهر را ورق بزنند و نامی از این پزشک داروساز سیاستمدار نبینند. وجه "سیف" بودن دکتر شهابی را می توانید در مبارزه علنی او با طاغوت ستمشاه ببینید و وجه "رضا"یت او را در راضی و مرضی بودنش نزد خدا و خلق خدا؛ ان شاءالله.

ایشان چند باری بعد از انقلاب برای ورود به مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه این شهر یا شهرهای اطراف، داوطلب شد که موفق به اخذ آرای اکثریت نگردید؛ اما غیر از شورای شهر عقیم ابتدای انقلاب، یک بار هم کاندیدای شورای اسلامی شهر شد و نقش علی البدل را برعهده گرفت.

آن طور که شنیده ام قرار است دکتر شهابی سر لیست اصلاح طلبان بابل در انتخابات پیش رو باشد. به اعتقاد من دکتر شهابی از نظر اندیشه سیاسی، اصلاح طلب محسوب نمی شود؛ بلکه این اصلاح طلبان هستند که به مرور به تفکر دکتر شهابی نزدیک شده اند.

با این حال امیدوارم جماعت اصلاح طلب بابل یک اخلاق نیک و پسندیده را نیز از جناب ایشان بیاموزند. دکتر نجیب و دوست داشتنی شهر ما، با آن که گرایش ها و فهم متفاوتی از نظام سیاسی مطلوب دارد بارها در نمازهای جمعه و دیگر محافل انقلابی، حضور یافته و هیچ گاه بهانه ای برای تضعیف انقلاب اسلامی به دشمنان این آب و خاک نداده است.

در سالی که گذشت دو بار نقل قولی از جناب دکتر در سطح رسانه های مجازی و محافل فرهنگی این شهر پیرامون نامگذاری روزی به نام روز بابل منتشر گردید. ظاهراً ایشان یک بار در سخنرانی در جمع تعدادی از بابلی های مقیم تهران و یک بار نیز در سخنانی که در بنیاد علمی – سیاسی ... داشته، پیشنهاد نامگذاری روز تأسیس نخستین مدرسه در این شهر را به عنوان روز بابل مطرح نمود. کمترین ثمره عمل به این توصیه، نفی سابقه بلند علمی مردم بابل در طول قرن های گذشته است. چه این که تأسیس مدرسه اعظام السلطنه در بابل در واقع تأسیس نخستین مدرسه نظام جدید آموزشی در این شهر است و هرگز نمی تواند سابقه کهن عالمان و مکاتب و حوزه های پر جنب و جوش این شهر را بیان نماید. با نقدی که در این باره بیان شد، دکتر شهابی از این طرح صرف نظر کرد و این بار پیشنهاد داد تا روزی که بارفروش به نام بابل تغییر یافت را روز بابل نامگذاری کنند. تغییر این اسم نیز البته با نظر رضاشاه صورت گرفته است. بی اعتنایی جناب دکتر به پیشینیه علمی و حماسی و دینی این شهر که در روز قیام مسلحانه مردم شریف بابل به رهبری فقیه مجاهد جهان شیعه، علامه سعیدالعلمای بارفروش بر ضد فرقه ضاله بابیّت جلوه گر شد، به منظور نامگذاری روز بابل، تأمل برانگیز است .

حیف است نسل جدید این شهر از برکات فکری و دانش سیاسی و تاریخی دکتر شهابی بی بهره بمانند. حیف است عمر این شخصیت مطلع، صاحب نظر و تحلیل گر مسایل سیاسی به خصوص در حوزه بین الملل، در دورانی که بیشتر نیاز به آرامش دارد، در کش و قوس مباحث ملال آور شورای شهر صرف شده و در زمینه ای که بایسته است مورد استفاده قرار نگیرد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدهای شورا ادامه  خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتمام حجت انصار حزب الله بابل با مدیریت شهرداری

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۵۷ ب.ظ

۱۳۹۶/۰۱/۲۵                 ۱۰۹/۱۱۰/الف ح ب

بسم الله الرحمن الرحیم

به رغم ممنوعیت استفاده از امکانات دولتی و بیت المال مسلمین برای تبلیغات انتخاباتی، متأسفانه تصاویری که از برنامه های به ظاهر فرهنگی شهرداری مخابره می شود حکایت از نادیده گرفته شدن این ماده قانونی دارد. از شهردار بابل انتظار می رود که مانع از استفاده امکانات عمومی به نفع نامزدهای همسو گردیده و نیز در بهره گیری از مشاوره اطرافیان، دقت بیشتری نشان دهد.

همچنین به رغم مصوبه لازم الاجرای شورای اسلامی شهر بابل در ممنوعیت برگزاری هرگونه جشن در اعیاد و مناسبت ها توسط شهرداری تا پایان زمان انتخابات آتی، شنیده می شود که شهرداری قصد دارد بی توجه به این مصوبه، خود را برای برگزاری جشن (بخوانید ریخت و پاش بی حد و حصر) موسوم به بهارنارنج مهیا سازد.

بدیهی است مسئولین نهادی که خود را ملزم به تبعیت از قانون ندانند نمی توانند شهروندان را به رعایت قانون دعوت نمایند.

از سوی دیگر تجربه برگزاری بی فایده جشن های موسوم به بهارنارنج که هرینه ای سنگین را بر گرده مردم زحمت کش و شریف دارالمومنین تحمیل نموده نشان می دهد که این نوع هیاهو و جنجال ها بیشتر از آن که با هدف ایجاد شادی در جامعه باشد به نیّت فرار از پاسخگویی در قبال ناکارآمدی بعضی از مدیران و بی توجهی به مشکلات اساسی مردم است.

اگر مسئولی واقعاً به دنبال شادی و خوشحالی مردم است به جای حرکت های سطحی و فریب رسانه ای باید به دنبال حل مشکلات زیربنایی شهر همچون معضل ترافیک، طغیان رودها، توسعه معابر و توجه به دیگر زیرساخت های شهری باشد. رسیدگی به مشکلات مردم و ارائه خدمات بیشتر به آنان مقدمه ایجاد نشاط پایدار در سطح جامعه است؛ در غیر این صورت توجه صرف به شادی های مقطعی و لحظه ای را تنها باید در راستای اغفال جامعه از حقایق تلخ موجود تفسیر نمود.

پشت پرده حیف و میل بیت المال در این گونه جشن های کذایی البته علاوه بر تبلیغات فریبنده بعضی از مسئولان، تأمین معاش برخی از کاسه لیس های فعال در فضای مجازی است که بار حذف و توهین به منتقدان شهرداری را به دوش می کشند.

جشنواره سالانه بهارنارنج بابل که در رقابتی ناسالم و غیرموجه با سایر شهرهای استان برگزار می شود همواره توأم با مفاسدی بوده که ضرورت احساس تکلیف و دخالت دلسوزان جامعه اسلامی را برای مقابله با ترویج انحرافات فرهنگی گوشزد می نماید.

انصار حزب الله شهرستان بابل ضمن تذکر به شهرداری در خصوص التزام به قانون و پرهیز از حیف و میل بیت المال در برنامه های غیرضروری، به همه نیروهای متعهد و انقلابی شهرستان بابل هشدار می دهد که سکوت در قبال اشاعه منکرات اجتماعی که گاه با میدان داری بعضی از مسئولان صورت می پذیرد بدعتی خطرناک است که در بلند مدت، غیرت جامعه دینی را مورد تهدید جدی قرار خواهد داد. بی تردید انصارحزب الله مصمم است در این راستا به وظیفه شرعی خویش عمل نماید.

والسلام علی من اتبع الهدی

انصار حزب الله شهرستان بابل 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل(5)

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۰۹ ق.ظ

5- محمدحسین منصف

چه کسی گفته است حسین منصف اشتباه نداشته است؟ منصف، خودش نیز داعیه عصمت ندارد. کدام عضو شورا بدون اشتباه بوده است؛ اشتباهاتی که گاه عیارش فراتر از اختلاف نظرهای موجود بین منصف و منتقدانش است. راقم این سطور بارها انتقادهایش نسبت به بعضی رفتارهای او را به تقریر درآورده است؛ اما

حسین منصف را ترجیح می دهم به همه حزب اللهی های سانتی مانتالی که حاضر نیستند حتی در راه دفاع از مظلومیت نظام و آرمان های امام و شهدا غباری بر خط اتوی کت و شلوارشان بنشیند.

به رغم آن که حسین بیشترین آسیب ها را از بعضی همفکران سیاسی خود خورد؛ اما برخلاف تازه به دوران رسیده های سست ایمان، رفتار هیچ کس را به خاطر ظاهر یا وابستگی های سازمانی اش به پای نظام ننوشت و در هر برهه ای یک تنه در مقابل زیاده خواهان و منافقان و فتنه گران ایستاد و هیچ مصلحتی را به دفاع از خط و مشی انقلاب اسلامی ترجیح نداد.

وقتی عده ای به این نتیجه رسیدند که با راه انداختن بازی های کثیف رسانه ای، دهان منتقدان شهرداری را ببندند، خیلی ها برای حفظ شأن و شخصیت خود مهر سکوت به لب زده و دست از بیان نقدهای خیرخواهانه شان کشیدند؛ اما باز هم این حسین منصف بود که تمام قامت در برابر عمله ها و عملی های قلم فروش و بوقلمون صفت ایستاد، هجمه های ناجوانمردانه هتاکان را به جان خرید و قدمی از آن چه که باید می گفت، عقب ننشست.

به شهادت دوست و دشمن، جیب او همیشه بسته بود که دهانش همیشه باز ماند و در مقابل غارتگران و خائنان، سکوت اختیار نکرد. حسین نه مفسده مالی داشت که صلاحیتش رد بشود و نه فساد اخلاقی. اگر می بینید عده ای برای ردصلاحیت او در این دوره از رقابت های شورای شهر، کمر بسته اند؛ اما در برابر ورود افراد معلوم الحالی که پرونده سنگین محکومیت های قضایی دارند سکوت اختیار می کنند، پی به ماهیت و نفوذ باندهای قدرت و ثروت در مهم ترین کانون های جامعه ببرید. آنها نیک می دانند که حضور دوباره منصف در صندلی شورا با نقشه ها و برنامه هایی که در محافل تجاری – سیاسی خود طراحی کرده اند، قابل جمع نیست.

آنهایی که مدعی اند منصف دیگر مقبولیتی در بین مردم ندارد، مرد باشند و دست از اعمال نفوذ خود برای رد صلاحیت او بردارند تا مردم حرف خود را در پای صندوق های رأی به کرسی بنشانند.

حسین منصف در اسارت هم آزاده بود چه برسد در زمان آزادی که یقین دارم این قهرمان ماندگار دارالمومنین در هر جایگاه و موقعیتی که باشد جهاد فی سبیل الله را در برابر مظاهر کوچک و بزرگ طاغوت، ترک نخواهد کرد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدهای شورا ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (4)

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۳ ب.ظ

4- رضا شافعیان

حاج رضا شافعیان از آن دست آدم هایی است که نمی توان آنها را دوست نداشت. خوی و خصلت او بر دین مداری و مردم داری بنا شده است. همواره بی حاشیه و بی ادعا بوده و هست. یادم است عالم بزرگواری در تبیین شخصیت اجتماعی مداحان اهل بیت علیهم السلام برای مثال می فرمود: مداح، یعنی حاج رضا شافعیان.

شاگردانی که او در مکتب نورانی امامزاده غریب شهرمان پروراند نیز اغلب نیروهایی بی ادعا و فعال در عرصه خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی هستند. این خادم آستان امامزاده یحیی سلام الله علیه، از تبار بسیجیانی است که رسالت انتقال مفاهیم ایثار و شهادت را از نسل دوم انقلاب به جوانان و نوجوانان جبهه و جنگ ندیده نسل حاضر به دوش کشیده و حیات خویش را با رایحه وصال، معطر ساخته است. حاج رضا از آن دست آدم هایی است که می توانید سینه ستبر کنید و با گردنی فراخ و خیالی آسوده درباره اش شهادت بدهید که "اللهم انّا لانعلم منه الّا خیرا".

 افتخار فرهنگی شهر ما نه آن سیاست باز قانون شکن که امثال حاج رضای شافعیان عزیز هستند؛ هر چند که نخواهد حتی از دوچرخه هم برای رسیدن به مقاصدش، سواری بگیرد!

مهندس شافعیان اگر اهل هیاهو و زد و بند و بازی های جناحی بود بسیار زودتر به جایگاهی می رسید که امروز در آن قرار دارد. گاهی وقت ها باید به حال بابل گریست که با داشتن نیروهای توانمند و سالمی چون مهندس شافعیان این طور شاهد حضور مسئولانی نالایق و ناسالم در تصدی امور این شهر بوده است.

حاج رضا اما از یک جهت زمان نامناسبی وارد عرصه رقابت های انتخاباتی شورای اسلامی شهر شده است. مسئولیت فعلی او در شهرداری، ممکن است این شائبه را دامن بزند که او قرار است وکیل شهرداری در شورای شهر باشد که به یقین چنین فرضی در تضاد با فلسفه وجودی شوراهاست. حاج رضا باید دامان خود را از این اتهام مبرا ساخته و تأکید نماید که در تعهد به اعتماد مردم و حفظ امانتی که قرار است در اختیار بگیرد با کسی (حتی مقام مافوق فعلی خود) اهل مماشات نخواهد بود.

شایعه معرفی فهرست نامزدهای مورد حمایت شهرداری در این دور از انتخابات شورای اسلامی شهر بابل بر فرض صحت، بدعتی نامبارک و مفسده انگیز را نوید می دهد که در بلند مدت می تواند بستر تبانی مراکز قدرت و ثروت را مهیا سازد.

به راستی اگر قرار باشد شهروندان بابل به زودی شاهد انتشار اخباری پیرامون عدم شفافیت مالی شهرداری و زیرمجموعه های تابعه باشند، واکنش این برادر عزیزمان چه خواهد بود؟

اگر از معدود چهره های ناموجه پیمانکار و روزمزد فرهنگی بگذریم، به کارگیری نیروهای متدین و امتحان پس داده ای چون مهندس شافعیان در مجموعه شهرداری، جزو برجسته ترین تصمیمات مدیریتی شهردار فعلی است. راستش را بخواهید گاه با این دغدغه آزار دهنده مواجه هستم که حضور حاج رضا شافعیان در کنار شهردار، مایه پشت گرمی نیروهای انقلابی و مومن شهر است؛ مباد که حضور او در شورا و ایجاد تغییر اجتناب ناپذیر در صندلی معاونت شهردار، به نفع این شهر تمام نشود.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (3)

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ق.ظ

3- جعفر واثقی

واثقی ها خاندان اصیل بابلی هستند که نامشان با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گره خورده است.

این ویژگی، سطح مطالبه جامعه ارزشی را نسبت به آنها افزایش می دهد.

قبل از آن که بخواهم نقد درون گفتمانی خود را نسبت به این چهره موجه اصولگرا بیان کنم لازم است خیال همه را راحت کنم که از نطر راقم این سطور، می توان به کارنامه عملکرد این عضو سالم و نجیب شورا، نمره قبولی داد.

الف- بالاترین آسیبی که این روزها مهندس جعفر واثقی را تهدید می کند، وهم پیروزی صد در صدی در انتخابات آتی است. هیاهوی یکی دو ماهه اخیر پیرامون ماجرای درگیری در شورا و ابراز همراهی جمعی از شهروندان سنتی، دلیل موجهی برای نیل به این نتیجه موهوم نیست. واثقی هم مثل همه نامزدهای دیگر باید از همه راهکارهای مشروع برای جلب اعتماد و رأی مردم بهره گرفته و از ارتکاب کوچکترین رفتاری که نشانه تفاخر نسبت به رقبای همفکر باشد پرهیز نماید.

ب- یک بار سرکار خانم فیروزپور انتقاداتی را نسبت به عملکرد مسئولان ارشد استانی در صحن شورا مطرح کرد. اعتراضی از مهندس واثقی در این خصوص منتشر شد که زیبنده ایشان نبود. محوری ترین استدلال این عضو شورا در مخالفت با سخنان ریاست شورا مبتنی بر این احتمال بود که موضع گیری در قبال مسئولان ارشد استان می تواند زمینه ساز محرومیت شهر بابل در برخورداری از امکانات و بودجه های استانی را فراهم آورد! این نوع استدلال از هر کس که پذیرفته باشد از یک نیروی متدین و معتقد به اندیشه انقلاب اسلامی پذیرفته نیست؛ چونان که کسی بر این باور باشد که طرح مباحث حق طلبانه جمهوری اسلامی در سطح جهان می تواند زمینه ساز تحریم ایران از سوی ابرقدرت ها باشد. بدیهی است در مبانی اندیشه اسلام، معامله بر سر حق و حقیقت به بهانه تأمین خواسته های مادی، پذیرفته نیست.

ج- مهندس واثقی در کنار حمایت های به جایی که نسبت به خدمات قابل تحسین و "روبنایی" شهرداری نشان می دهد باید موضع شفاف خود را در خصوص رویکردهای غلط زیرمجموعه فرهنگی شهرداری نیز بیان نماید. آیا این مهندس انقلابی و بسیجی فاصله رویکردهای معاونت فرهنگی شهرداری با معیارهای مدنظر رهبری معظم و آرمان جهانی تمدن نوین اسلامی را باور ندارد؟ قابل توجیه نیست که این عضو تازه وارد فضای مجازی، از دغدغه های مومنانه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که بارها در سطح رسانه های غیررسمی طرح گردیده، بی اطلاع مانده باشد. برادرانه و خاضعانه از جناب واثقی عزیز استدعا دارم سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را با مدیریت شهرداری بابل گره نزند.

انتقادپذیری و سعه صدر، همواره از دیگر وجوه مثبت شخصیت این عضو اصولگرای شورای اسلامی شهر بابل بوده است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدهای شورا ادامه خواهد داشت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (2)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۱۴ ب.ظ

2- مرمر فیروزپور

خانم فیروزپور از ابتدای ورود به عرصه رقابت های شورای شهر بابل یک پدیده بود. حضور یک بانوی جوان و ناشناخته در میان رقیبانی سرسخت و سرشناس، شهامت بسیاری می طلبید که در وجود او به چشم می خورد. پیروزی او در میان رقبای صاحب نام و نان هم یک پدیده بود. استمرار رأی و اعتماد مردم به او در دیگر دوره های انتخابات را نیز باید یک پدیده دانست.

خانم فیروزپور اگر چه در ابتدا نامزد لایه های انقلابی و متدین شهر نبود؛ اما به مرور با اثبات توانایی ها و شایستگی هایش مورد اقبال این قشر برجسته نیز قرار گرفت و به رغم آن که در لیست های سفارشی معامله گران سیاسی به اصطلاح اصولگرا جایگاهی نداشت؛ اما به چشم خود علاقه و اعتماد متدینین شهر را به این بانوی فعال و خستگی ناپدیر، بارها شاهد بوده ام.

یادم نمی رود یکی از علمای برجسته شهر در دوره ای که حرف و حدیث ها پیرامون عملکرد و سلامت شورای شهر بالا گرفته بود بارها در جمع مراجعه کنندگانی که نظر او را جویا می شدند می گفت: این خانم دزد نیست. یادم نمی رود خانم فیروزپورهم یک بار در تماسی تلفنی اذعان داشت که از رأی اقشار مذهبی شهر به خود آگاه است و قدر اعتماد آنان را خواهد دانست.

ریاست خانم فیروزپور در شورای شهر بابل هم در جای خودش جالب توجه است. نوع مدیریت او یک سر و گردن بالاتر از روسای قبلی شورا در این دوره است. برایم جالب بود که به رغم تلاش چندباره حریف برای به هم ریختن اعصاب و ایجاد تنش در شورا، ایشان در جایگاه ریاست، با خونسردی و تسلط بر اوضاع، فرد متمرد را خلع سلاح می نمود.

بیانات شجاعانه خانم فیروزپور در نقد عملکرد استاندار مازندارن نیز فراموش ناشدنی است.

من فکر سیاسی و فرهنگی ایشان را نمی پسندم. یادم نمی رود که در دوره تصدی گری فرهنگی ایشان در شورا، وقتی پیکر مطهر کمیل صفری تبار و سید محمود موسوی نژاد روی دوش مردم بود، در و دیوار شهر مملو از پوسترهای منقش به تصویر خاله شادونه و تبلیغ اجرای برنامه او شده بود.

با این حال معتقدم مردم شهر یک دین بزرگ نسبت به این بانوی پرکار و زحمت کش بر گرده خود دارند. همکاری خانم فیروزپور در پیگیری تخلفات مالی برخی از اعضای شورا به خصوص در دوره های پرتلاطم گذشته، لطف خفیّه ایشان در حق مردم دارالمومنین است.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامزدهای شورای شهر بابل (1)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ق.ظ

1- حامد سه لاتهنه

هنوز مطمئن نیستم تلفظ نام این جوان خوش فکر بابلی را خوب می توانم ادا کنم یا نه. بیش از یکسال است که نام او را از زبان دوستان تحصیل کرده رشته های مهندسی شنیده ام و البته تعریفش را. در این یکسال هر جا که مطلبی نوشت و یا ذیل مطلب هر کس که نظری داد، سعی کرده ام بی دقت و بررسی از کنار آن عبور نکنم.

حامد سه لاتهنه شایسته همه تعریف هایی است که از او شنیده ام. او واقعاً یک جوان خوش فکر، با معلومات، ایده پرداز و البته با اخلاق است که باید قدرش را دانست و به عنوان سرمایه ای در راستای رشد و پیشرفت شهر مظلوم بابل از او بهره گرفت. از ثبت نشانی روی سطل های زباله و تأسیس باغ موزه فراموش شده انقلاب و دفاع مقدس تا توجه به مبلمان شهری و معضل ترافیک و شیوه نظارت دقیق بر رفتار مدیران شهری و ... خلاقیت های فکری این جوان فرهیخته بابلی را به منصه ظهور رسانده و ثابت نموده که او واقعاً حرفهایی برای گفتن دارد.

شاید اگر قرار باشد یک انتقاد را نسبت به حامد سلاتهنه بیان کنم مربوط می شود به گرایش سیاسی او. حامد از نظر من و البته به شهادت دیدگاه هایی که در گروه های مجازی طرح می کند، یک "اصلاح طلب متعصب" است. من معتقدم سه لاتهنه حتی نباید یک اصولگرای متعصب باشد. حیف است جوانی متخصص و دارای ذوق و سلیقه، که امروز شاید جزو معدود نامزدهای مشرف به زیر و بم های ساختار شهری و صاحب ایده در رفع معضلات شهروندان است، به خاطر دلبستگی های فرسایشی جناحی، از جایگاه تخصصی و کارشناسی خود تنزل پیدا کرده و در منظر بخشی از اقشار جامعه، منفور باشد. برای او آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در هر جایگاهی که قرار می گیرد توفیق خدمت به مردم، روزی مستمرش باشد.

(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردود شده های امتحان امروز

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۱۲ ب.ظ

آقا گفت "برادر مومن"، یعنی بار معنایی وصف مومن را در نظر داشته باش و بدان که حرمتش را باید بیشتر نگاه داری؛ با آبروی او بازی نکنی نه آن که پای به قلاده تهمت ببندی و بار آخرتت را سنگین تر نمایی.

شرع می گوید اصل با صداقت و صحت قول مومن است، یعنی وقتی برادر مومنت می گوید به تعهد اخلاقی خود با رهبری عزیز پایبندم، تو لااقل به دنبال وارونه نمایی حقایق نباشی.

آن ها که امروز برادر مومن رهبر را به باد تهمت و ناسزا گرفتند، دم از ولایت پذیری نزنند که امتحان شان را خوب پس نداده اند.

اگر آقا را فصل الخطاب مناقشات می دانی، بار معنایی وصف مومن و تبعات دینی آن را برای آن که از قول مولایت، برادر مومن نامیده شد، قائل باش؛ اگر نه، دست از ادعا بردار.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من لم یشکرالمخلوق ...

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۰۶ ب.ظ

اگر بنای مسجد محدثین، مدیون تلاش علامه ملانصیراست، توسعه و احیای آن مرهون زحمات بی وقفه و مجاهدت بی شائبه حجت الاسلام عسکر نصیرایی است.

هیچ انسان منصفی نمی تواند تبدیل مسجد محدثین به قطب فرهنگی شهرستان بابل و پایگاه صدور معارف مهدوی را که در سایه تلاش های خالصانه مریدان بی نام و نشان حضرت موعود محقق شد، انکار نماید.

انتقاد از رفتار یک خادم هرگز به معنای نفی زحمات متولیان یک مجموعه نیست. هیچ مرکز و مجموعه و پایگاه و کانونی مبرای از اشتباه نیست و نقدهای دلسوزانه دوستان به یقین در راستای تکامل و رشد مخاطبان تلقی خواهد شد.

درود خدا بر خادمان بی ادعای آستان مهدویت که در عصر دنیازدگی و مادیی گرایی، رایحه ظهور را صیقل جان های غبارگرفته، نموده و یاد آخرین منجی عالم خلقت را ارمغان دل گمگشتگان وادی طلمات می سازند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاسخی به رنجنامه یک بانوی معتکف

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۲۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سرکار خانم پاینده با سلام و تبریک میلاد مولای غریبان عالم ،علی علیه الاسلام

رنجنامه ای که امروز از شما منتشر شد متنی از یک روضه سوزناک بود که باید خواند و گریست. اجر اعتکاف شما و دخترانتان به فضل الهی بیش از ثواب همه مدعیان خواهد بود.

احیای سنت حیاتی اعتکاف از دستاوردهای معنوی انقلاب اسلامی است که البته هنوز در نگاه مسئولانی که متولی امور فرهنگی جامعه هستند جایگاه حقیقی خود را پیدا نکرده است. از هیمن رو هر سال شاهد کمبود محسوس و آزاردهنده امکانات مرتبط با این عبادت انسان ساز در همه نقاط کشور هستیم. هر مسئولی که در حمایت مادی و معنوی از اعتکاف کوتاهی می کند، خواسته یا ناخواسته نسبت به اصلاح جامعه اسلامی خیانت ورزیده است.

برخورد ناصواب یکی از خدام معتکفین در یکی از مکان های اعتکاف در یکی از شهرهای کشور، البته قابل دفاع و توجیه نیست. برای چنین افرادی هر چند که معدود هستند باید از صمیم قلب آرزوی هدایت نمود.

شما بانوی فرهیخته بهتر از راقم این سطور می دانید که نمی توان اشتباه یک فرد را به پای یک مجموعه نوشت. روی سخن این جاست که از این فرصت گران بها کمال بهره را برای تقویت بنیه های اعتقادی فرزندانتان در نظر داشته باشید. حضرت زهرا سلام الله علیها دعا برای همسایگانی را نسبت به اهل خانه خود در اولویت می دانست که در بی وفایی به پیمان رسول خدا و نامهربانی با خاندان او کوتاهی نورزیدند. ما پیرو مکتبی هستیم که نخستین امام آن حتی پاسخ سلام خود را از مدعیان اسلام و ایمان نمی شنید. با فرزندانتان برای هدایت همه گمراهان دعا کنید و به آنها بیاموزید که پایمردی در راه دین، مرارت ها و ناجوانمردی هایی از سوی خودی ها دارد که باید برای تحمل آن از هم اکنون مهیا گردید. به آنها بیاموزید که امامان ما به دست مدعیان دین شکنجه شده و به شهادت رسیدند. چه بهتر که فرزندان شما از الان بدانند که مسیر حق، توأم با غربت و مظلومیت است؛ این گونه دینشان محکم تر شده و تأسی از بانوی صبر و بصیرت برایشان در اولویت بیشتری خواهد بود؛ همان بانویی که شهادت و اسارت جانکاه عزیزترین هایش را به چشم خویش تماشا کرد و در وصف ظلم هایی که از مدعیان دینداری دید نغمه زیبای ما رأیت الا جمیلا را بر پیشانی سترگ تاریخ، حک نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا