درباره نامزدهای شورای شهر بابل (2)
2- مرمر فیروزپور
خانم فیروزپور از ابتدای ورود به عرصه رقابت های شورای شهر بابل یک پدیده بود. حضور یک بانوی جوان و ناشناخته در میان رقیبانی سرسخت و سرشناس، شهامت بسیاری می طلبید که در وجود او به چشم می خورد. پیروزی او در میان رقبای صاحب نام و نان هم یک پدیده بود. استمرار رأی و اعتماد مردم به او در دیگر دوره های انتخابات را نیز باید یک پدیده دانست.
خانم فیروزپور اگر چه در ابتدا نامزد لایه های انقلابی و متدین شهر نبود؛ اما به مرور با اثبات توانایی ها و شایستگی هایش مورد اقبال این قشر برجسته نیز قرار گرفت و به رغم آن که در لیست های سفارشی معامله گران سیاسی به اصطلاح اصولگرا جایگاهی نداشت؛ اما به چشم خود علاقه و اعتماد متدینین شهر را به این بانوی فعال و خستگی ناپدیر، بارها شاهد بوده ام.
یادم نمی رود یکی از علمای برجسته شهر در دوره ای که حرف و حدیث ها پیرامون عملکرد و سلامت شورای شهر بالا گرفته بود بارها در جمع مراجعه کنندگانی که نظر او را جویا می شدند می گفت: این خانم دزد نیست. یادم نمی رود خانم فیروزپورهم یک بار در تماسی تلفنی اذعان داشت که از رأی اقشار مذهبی شهر به خود آگاه است و قدر اعتماد آنان را خواهد دانست.
ریاست خانم فیروزپور در شورای شهر بابل هم در جای خودش جالب توجه است. نوع مدیریت او یک سر و گردن بالاتر از روسای قبلی شورا در این دوره است. برایم جالب بود که به رغم تلاش چندباره حریف برای به هم ریختن اعصاب و ایجاد تنش در شورا، ایشان در جایگاه ریاست، با خونسردی و تسلط بر اوضاع، فرد متمرد را خلع سلاح می نمود.
بیانات شجاعانه خانم فیروزپور در نقد عملکرد استاندار مازندارن نیز فراموش ناشدنی است.
من فکر سیاسی و فرهنگی ایشان را نمی پسندم. یادم نمی رود که در دوره تصدی گری فرهنگی ایشان در شورا، وقتی پیکر مطهر کمیل صفری تبار و سید محمود موسوی نژاد روی دوش مردم بود، در و دیوار شهر مملو از پوسترهای منقش به تصویر خاله شادونه و تبلیغ اجرای برنامه او شده بود.
با این حال معتقدم مردم شهر یک دین بزرگ نسبت به این بانوی پرکار و زحمت کش بر گرده خود دارند. همکاری خانم فیروزپور در پیگیری تخلفات مالی برخی از اعضای شورا به خصوص در دوره های پرتلاطم گذشته، لطف خفیّه ایشان در حق مردم دارالمومنین است.
(این گفتار با محوریت سایر نامزدها ادامه خواهد داشت)