اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلبریتی» ثبت شده است

کیسه سوراخ فوتبال!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۱، ۰۸:۰۳ ب.ظ

اگر ۱۰۰ میلیارد استراماچونی را پرداخت کنیم میلیون‌ها جوان خوشحال می‌شوند!/ ما هم جزوی از این مملکت هستیم/ ۱۰۰ میلیارد که پولی نیست، کمک کنند!

 

مدیرعامل استقلال:

اگر ۱۰۰ میلیارد استراماچونی را پرداخت کنیم میلیون‌ها جوان خوشحال می‌شوند!/ ما هم جزوی از این مملکت هستیم/ ۱۰۰ میلیارد که پولی نیست، کمک کنند!

 

 

ای گور پدر این فوتبال که میلیاردها تومان بودجه مملکت را هدر می دهد و فرهنگی به جا میگذارد که با آموزه های اخلاقی جامعه فرسنگها فاصله دارد. اگر دلتان برای ورزش و تفریح و سلامتی مردم می تپد به ورزشهای همگانی و محلی بها داده و امکانات ورزشی را به عدالت در همه نقاط کشور توسعه دهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم فوتبال باز هم تجاوز و فساد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۲۹ ق.ظ

 

اصلا نمیدانم این مساله ای که درباره یکی از مدارس فوتبال در مشهد مطرح شده است چقدرش صحیح است. عده ای هو کرده اند که در یک مدرسه فوتبال مربی یا مسئولی به طور کاملا عادی در منظر عموم اعضای تیم به نوجوانان تجاوز میکند عده ای هم این ادعا را بزرگ نمایی قلمداد کرده اند؛

اما

دفعه اول و آخری نیست که درباره یک مدرسه فوتبال قانونی یا غیرقانونی، حرف و حدیثهای عجیب و غریبی شنیده می شود. راستش را بخواهید نه تنها مدارس فوتبال در مقاطع پایه که در تیم های بزرگ کشوری هم حواشی عجیب و محیرالعقولی شنیده میشود در سطح ارتباط ضربدری و... حالا پارتی های مختلط و سرو الکل و ... که به رغم افشا حتی برخورد انضباطی متعارفی هم به دنبال ندارد.

منکر وجود ورزشکاران پاک و مومن و سالم نیستم ولی حواشی اخلاقی و مالی فوتبال به خصوص در موضوعاتی مثل پولشویی و دلالی و تبانی، یکی و دوتا نیست و به مرور دارد به خبری عادی تبدیل میشود.

مشکل کجاست؟

فوتبال قرار بود یک ورزش جذاب و رقابتی سالم و سرگرم کننده برای تقویت نشاط در جوامع باشد؛ اما بر اثر بی مبالاتی سیاستگذاران فرهنگی و سوءاستفاده کانونهای قدرت و ثروت نه تنها به عنوان اهرمی برای ایجاد غفلت در جوامع که به مرور به عنوان مهم ترین اتفاق در زندگی مردم معرفی گردید. هر چقدر بر عشق پوشالی و بی خاصیت به فوتبال دمیده شد، خسارت فرهنگی بیشتری نیز بر جوامع انسانی تحمیل گردید. اینکه یک نفر به خاطر باخت تیمش سکته قلبی یا حتی خودکشی کند، دست به ترور و درگیری و وحشی بازی بزند فقط مختص به یک کشور و یک قاره نیست و حتی در کشورهای به ظاهر متمدن نیز شاهد بی اخلاقی های گسترده اجتماعی با محوریت برد و باخت تیم های فوتبال هستیم.

با این حال از متولیان فرهنگی نظام اسلامی انتظار می رفت اگر نگاهی جدی به مقوله تمدن سازی دارند از باد کردن بیخود به بادکنک پوک و اغواگر فوتبال اجتناب ورزیده و نگذارند این ورزش و رقابت جمعی به چیزی بالاتر از ارزش ذاتی خود در فرهنگ عموم تبدیل شود.

وقتی فوتبال را اصل قرار میدهیم و شب و و روز مردم را با آن گره می زنیم باید تبعات اشاعه حواشی ضداخلاقی آن از درگیری و هنجارشکنی های تماشگران و حامیان فوتبال تا گسترش نگاه متأثر از زد و بند و فساد عادی در مدیریت تیم ها، سلبریتی سازی از قهرمانان پفکی که حالا دیگر خود را در همه عرصه های فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی صاحب نظر میدانند، پول پاشی در فوتبال و تلاش مضحک خانواده ها برای فوتبالیست ساختن زورکی از فرزندانشان و رؤیای رسیدن به ثروت و شهرت ولو به قیمت سکوت در قبال تجاوز جنسی و... را هم پذیرا باشیم.

مملکتی که دانشمندان و مخترعان و اندیمشندان و فداکارانش ناشناخته تر از ورزشکاران پولکی و سلبریتی های بی خاصیت چنبره زده بر سفره بیت المال باشند تا دستیابی به تمدن نوین و نوسازی در عرصه عدالت و حاکمیت فضائل انسانی فرسنگ ها فاصله دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرهاد ظریف، بانوی دو عالم و مسأله کودک همسری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۳۶ ب.ظ

دستور بازداشت فرهاد ظریف به دلیل انتشار یک استوری صادر شد

 

فرهاد ظریف، متولد مشهد، بازیکن سابق تیم ملی والیبال که از قضا نام همسر سابق و متارکه کرده وی نیز مهسا امینی است! و پیش تر در مصاحبه ای اعلام نموده که از قرص ها و داروهای مرتبط با اعصاب و روان استفاده میکند و احتمالا از همین بابت نیز از ورزش والیبال کنار گذاشته شد، در متنی کوتاه بدین مضمون نوشت که ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها جای تبریک ندارد! بلکه بابت کودک همسری او باید اعتراض کرد و...

واکنش ها به این سخن نسنجیده، شدید بود. خیلی ها به او توهین کرده، سخنش را سبّ اهل بیت خوانده و وی را مصداق بارز مرتد دانسته اند. قوه قضاییه نیز در این باره پرونده ای تشکیل داده است. اینکه ظریف قصد جسارت به ساحت نورانی دخت نبی اکرم (ص) را داشته یا نه تشخیصش بر عهده قاضی است.

اما

از آنجا که اساسا اتفاقات چند ماه اخیر کشور محصول سمپاشی ها و موج آفرینی های منفی و پارازیتی دستگاه تبلیغی دشمن در ذهن جوانان و نوجوانان و ایجاد شبهاتی بعضا پیش پا افتاده اما موثر در تقویت بدبینی نسبت به اسلام و انقلاب بوده به اقتضای دینی که نسبت به اهل بیت داریم بهتر است از کنار جملاتی که این سلبریتی جوان به کار برد به سادگی نگذشته و پاسخی ولو مختصر به آن بدهیم.

بگذارید ماجرا را اینگونه جلو ببریم:

یکی دو سال پیش بود که جوانی هیکلی و ورزشکار که از قضا منتسب به خانواده ای متدین و البته ساده دل بود در استوری اینستای خود به مناسبت سالگرد شهادت حسین فهمیده بدین مضمون نوشت که مگر یک بچه سیزده ساله چه چیز حالی اش می شود که بخواهد برود زیر تانک و ایثار کند و...

همان موقع درباره اش نوشتم که این بنده خدا حق دارد چون حسین فهمیده را با خودش قیاس کرده است!

درست مثل این می ماند که بگوییم بچه ده دوازده ساله چه می فهمد که بخواهد دانشگاه برود و از قضا دانشجوی برتر شناخته شود و... این حرف هم درست است اما در قیاس با امثال خودمان! همین حالا در اینترنت جست و جو کنید با دهها نوجوان نخبه در نقاط مختلف عالم مواجه می شوید که در سنین کودکی و نوجوانی به دانشگاه راه یافته و بالاترین مدارج علمی را طی کرده اند.

ممکن است یکی مثل حسین فهمیده و دیگر فهمیده هایی که در دفاع مقدس کم نبودند و وصایایشان دریایی از معارف زلال آسمانی است بالاترین درک و فهم و شهامت و جوانمردی را در مکتب امیرالمومنین آموخته باشند در حالی که خیلی از آدم های سن و سال دار و بعضا با سواد و ورزشکار و ... درک و معرفت لازم برای دفاع از آب و خاک خود را نداشته و در اوج تهاجم دشمن، قدمی برای مردمشان بر نداشته باشند. فهم و شعور ربطی به سن و سال ندارد؛ کما اینکه بارها گفته اند درک بالاتر از مدرک است و... مثل کودک ده ساله یتیمی که با تعصب و غیرت دنبال کار می رود تا باری از دوش خانواده بردارد و دکتر و مهندس پولداری که سال تا سال سراغی از پدر و مادرش نمی گیرد و مرهمی بر زخم دلتنگی شان نمی نهد.

بعضی مورخان البته درباره سن حضرت زهرا سلام الله مناقشاتی دارند؛ اما بر مبنای همین نقل مشهور، نه سالگی حضرت زهرا را نباید با نه سالگی بسیاری از دختران امروزی قیاس کرد.

این را هم بگویم که با چشم خود در بین اعراب دخترانی ده دوازده ساله را دیده ام که هم از نظر فیزیک و قدرت جسمی و هم از نظر فکر بسیار بالاتر از هم سن و سالهای خود در سایر نقاط هستند. بد نیست در این باره تحقیقی میدانی در استانهای جنوبی خودمان هم داشته باشید. حالا چه برسد به هزار و چهارصد سال پیش جزیره العرب که هنوز سبک زندگی اعم از تغذیه و تکنولوژی و ... جسم و جان ملتها را به ورطه تغییر و هلاکت نکشانده بود.

تکامل شخصیت انسان ها هم به سن و سال نیست. چه بسا خانمهایی که حتی در میانسالی توان جمع و جور کردن یک خانواده را ندارند؛ در حالی که دخترانی در نوجوانی توانسته اند خانواده ای موفق و خوب را مدیریت نمایند. مثالهای این ادعا هم دور و بر خودتان زیاد است.

فاطمه زهرا سلام الله توانست با همان سن کم فرزندانی را تربیت کند که تا ابد مبدأ بزرگترین تحولات عالم قرار بگیرند. کجای عالم را سراغ دارید که نامی از حسین بن علی و زینب سلام الله علیهما نباشد و حرکتی در راستای تأسی از فرزندان علی شکل نگرفته باشد؟

کودک همسری قطعا پدیده ای نامبارک است اما تعریف کودک در قالب سن و سال نیست.

از ماندگارترین مناظرات علمی تاریخ اسلام کلمات پر مغز و عالمانه امام جواد علیه السلام است که در هفت یا هشت سالگی به امامت رسیده است. امام هادی در نه سالگی امام شد و مهدی موعود (عج) در پنج سالگی رهبری امت را به دست گرفت.

به منطق این عزیزان لابد باید به خدا متعرض شد که چرا با برانگیختن امامانی در سنین پایین به پدیده کودکان کار رسمیت داده است! نوح نبی نزدیک به هزار سال عمر کرد و لابد باید یقه خدا را گرفت که چرا طیق قواعد امروز، حق بازنشستگی برای او قائل نبوده است!

مشکل همین یک تکه است که می خواهیم در قیاس با خود و شرایط پیرامون خود به قضاوت درباره تاریخ بپردازیم.

از دریچه اعجاز هم که بنگریم با خدایی طرف هستیم که مریم پاک و مقدس را بدون همسر به مقام مادری رساند و با اشارتی طفل شیرخوار او را به زبان آورد تا گواه بر صدق مادر و یاور مظلومیت و غربت او باشد. خدایی که آتش توفنده نمرود را به گلستان مبدل ساخت و موسی را در کاخ دشمن خود پروراند؛ خورشید و ابر و باران و شب و روز و انسان و زمین و آسمان، مصادیق مشهود اعجاز او هستند که کسی را یارای رقابت با او و اخلال در نظام آفرینشش نبوده و نخواهد بود.

دختر نه ساله اشرف الانبیاء که گوهر خلقتش، از چهله صیام و نزول مائده قدسی طوبای بهشتی بود را که نمی توان از زاویه نگاه ناقص و زمینی خویش به تحلیل در آورد. کوثر نور و رحمت و برکت و حوریه ای بود در کالبد انسان و علم و خردش زبانزد تاریخ عرب و عجم و روح بزرگش بعد از قرن ها همچنان حاکم بلامنازع قلبهای شکسته و آستان کرامتش مأمن و ملجأ درماندگان و نام شیرینش شفای جسم و جان حاجتمندان است.

حرف آخر: و ما ادراک ما لیلة القدر؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قتل این استاد دانشگاه مهم نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۰۳ ب.ظ

قتل مرموز استاد دانشگاه در دفتر کارش

 

مهتاب متأهل بود اما با کوروش، رابطه پنهانی داشت.

سرانجام آن دو با نقشه ای شوم، همسر مهتاب را که استاد دانشگاه بود به مکانی خلوت کشانده و پس از به قتل رساندن و آتش زدن پیکر وی به خارج از کشور گریختند. دختر کافه داری که شاهد ماجرا بود و ناخواسته در طراحی آنها قرار گرفت راز جنایت را برای پلیس افشا کرد. این ماجرا در روزهای اخیر منتشر شده است؛

اما

یک لحظه تصور کنید شوهر آن زن پی به رابطه پنهانی و خیانت همسرش برده و در واکنشی خشن، او یا آن مرد بی شرف را به قتل می رساند.

بی شک تا مدتها صفحات مجازی سلبریتی ها و جماعت خودباخته پر می شد از ابراز همدردی با مقتول و اعلام نفرت از غیرت و نفی هر نوع تعهد و قبح زدایی از خیانت و هشتگ من بی ناموسم! و...

مواردش را قبلا شاهد بوده ایم.

اما امکان ندارد این روزها به رغم انتشار ماجرای این جنایت کثیف، حتی یک واکنش در تقبیح خیانت و روابط شیطانی یا تأکید بر ضرورت حفظ حریم خانواده و پایبندی به اصول اخلاقی از سوی سلبریتی ها یا بسیاری از فعالان خودباخته مجازی مشاهده کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موضوع خیلی پیچیده نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۱۳ ق.ظ

واکنش انگلیس به صدور حکم اعدام برای علیرضا اکبری

 

روزنامه دیلی‌تلگراف به نقل از یک سخنگوی وزارت خارجه انگلیس نوشت: «ما از خانواده آقای اکبری حمایت می‌کنیم و بارها پرونده او را با مسئولان ایرانی مطرح کرده‌ایم. اولویت ما آزادی سریع او است و بر درخواست خودمان برای دسترسی فوری کنسولی تأکید کرده‌ایم.»

انگلیس با صراحت از فردی ظاهرالصلاح و انقلابی نما و کهنه کار نظامی حمایت می کند، چون این مرد منافع کشور متخاصم را تأمین میکرد.

انگلیس با همین صراحت از اوباش آشوبگر هم حمایت میکند. قضیه کاملا روشن است. دشمن ابایی از شفافیت در بیان نقشه اش نداشته و انگیزه ای برای تکذیب روابط خود با عناصر وابسته و وطن فروش ندارد؛ جاسوس حرفه ای باشد یا سرباز پیاده فریب خورده ای که برای تأمین منافع دشمنش روی هموطن خود تیغ می کشد.

هر نگاه و گرایشی که دارید کشور خود را به بیگانه نفروشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از افلاطون و ارسطو تا قالیباف و علی کریمی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۲ ق.ظ

تفکر چیست؟| کاردرمانی در شرق تهران| کاردرمانی در غرب تهران| کلینیک تخصصی  دکتر صابر

 

اصل وجود حاکمیت، یک ضرورت عقلی است که درهمه تاریخ در همه اقوام و ادوار مورد توافق جوامع بشری قرار داشته و بی نظمی و بی قانونی ناشی از فقدان حاکمیت کار را به شکل گیری این دریافت عقلایی رسانده که "قانون بد، بهتر از بی قانونی است."

ظلم و زیاده خواهی و کژ روی اغلب حکومتها که باور تلازم بین قدرت و فساد را رقم زده، اندیشمندان را به چاره جویی واداشت و هر یک از زاویه نگاه فلسفی یا اعتقادی خود به تبیین آرمان شهر و مدینه فاضله پرداخته اند.

وجه مشترک همه نگرشهای مرتبط با ساماندهی جوامع و تحقق حاکمیت مطلوب، -از جمهوری افلاطون تا شعبه های ماتریالیستی فلسفه سیاسی در قالب سوسیالیسم و کاپیتالیسم، از ارسطو و فلاسفه یونان باستان تا مارکس و پوپر و انقلاب بالنده خمینی کبیر واصل مترقی ولایت فقیه و مردمسالاری دینی و ...- لزوم پیشتازی و حکمرانی فرهیختگان و فضلا و عالمان سیاستمدار در عرصه اداره امور معنوی و مادی جوامع انسانی بوده است.

همه ایده های حاکمیتی و انقلاب ها وجنبش های مردمی –غیر از شورش ها و هرج و مرج گرایی-  به طور معمول با رهبری و هدایت صاحبان خرد و دانشمندان اعصار صورت می گرفته است.

در همین انقلاب اسلامی به رغم تنوع آرای سیاسی و فلسفی احزاب مبارز با شاه، اما محوریت کتاب و دانش، وجه مشترک همه مبارزان بود و مناظره های معروف رهبران گروههای سیاسی اسلامی یا التقاطی و الحادی که بعضا در سیمای جمهوری اسلامی در سالهای 58 و 59 پخش شده و در سالهای اخیر تبدیل به کتاب شده اند بر پایه تبیین ایدئولوژیک تئوری های حاکمیتی مکاتب بشری یا فرا بشری قرار داشته است.

اغلب مخالفان جمهوری اسلامی در صف اپوزیسیون هم تلاش نموده اند بر مبنای خرد و فلسفه و استدلال علمی برای خود وجهه ای کسب نموده و سیطره اندیشه سیاسی خود را با اثبات توان علمی و قدرت فکری خویش محقق سازند.

در سالهای اخیر اما شاهد افول جریانهای فکری در پیشبرد اهداف سیاسی هستیم.

سال 88 میدان داری امثال مخملباف و اکبر گنجی ها در جبهه اپوزیسیون نشان داد که دست حریف از تقابل فکری و علمی با نظام اسلامی تهی است و قطعا جز تکاپو در محدوده شورش و براندازی، یارای شکل دهی به نظام  پیراسته و مطلوب سیاسی را نخواهند داشت.

از این سو نیز البته در فراق مطهری ها و بهشتی ها و مفتح ها و هاشمی نژادها و... شاهد رشد روحانیون بزرگواری بوده ایم که جز در سطح منبر و خطابه و نهایتا اداره امور اجرایی، سخنی نو و اندیشمندانه  برای برون رفت از چالش ها و حل مشکلات فکری جامعه به خصوص نسل جوان در چنته نداشته اند. سطح تراوشات ذهنی و کلامی بزرگوارانی چون سید احمد خاتمی و کاظم صدیقی و حاج علی اکبری را با عمق علمی و راهبردی مباحث شهید مطهری و بهشتی و ... مقایسه کنید. اندیشمند کسی است که تفکراتش بعد از دهها سال نیز راهگشای جامعه و نسخه هدایت و رشد مردم باشد.

با مرور زمان اما تریبونهای نظام را گاه در اختیار کسانی دیده ایم که نهایت توانشان مدیریت جهادی است و ابدا از عمق سواد و دانش و بضاعت فکری برخوردار نبوده ولی همواره تلاش دارند به منظور حفظ موقعیت سیاسی و امتیازگیری از شرایط موجود و بقای در بازی قدرت، ایده و حرفی نو و دهان پر کن اما سطحی و فاقد مبانی علمی و فلسفی را در ادبیات سیاسی کشور رایج نموده، چند صباحی نگاهها را به خود معطوف سازند و به قیمت ایجاد شبهات فکری در جامعه که ریشه در ناپختگی و جامع الاطراف نبودن تئوریهای ماستی آنان دارد جای پایی برای خود در حیطه راهبری نظام پیدا نمایند.

از دوگانه سازی مضحک و آسیب زای بین عدالت و ولایت که برخلاف نص کلام رهبری در مشروع دانستن جایگاه همه مسئولان به شرط التزام به عدالت است، ممنوع دانستن بی قید و شرط نهی از منکر مصداقی که برخلاف صریح آموزه های دین و اصل امر به معروف و نهی از منکر است تا واژه سازی های ژورنالیستی با عنوان نو اصولگرایی که در نهایت به انتقام جویی از رقبای اصولگرا و سوپر انقلابی و ضدانقلابی و خوارج خوانی عدالت طلبان و پرونده سازی برای منقدین هلدینگ یاس و سیسمونی گیت و ... ختم گردید و در این روزها در پوستینی تازه با ادعای موهوم و فاقد فرضیه و مبنای "حاکمیت نو" گراییده است سطح راهبردی جریانهای سیاسی را در حد فعالان فیک مجازی و پادوهای بولتن نویس باندهای قدرت و ثروت کاهش داد و منجر به سردرگمی جامعه گردید.

درد آن جاست که گردانهای سایبری که به شکل سازمانی از بیت المال مسلمین جهت تقابل با تهاجم فرهنگی و اعتقادی دشمن ارتزاق می کنند مکلف به پوشش رسانه ای گسترده شبهه آفرینی مسئولان در سطح فضای مجازی و منکوب سازی حرکتهای عدالتخواهانه در پوشش دفاع بد و غلط از نظام و ولایت شدند. به نفع نظام اسلامی است که عَلَم عدالتخواهی و مطالبه گری در دست معتقدین به نظام باشد ولو از قالیباف و لاریجانی دل خوشی نداشته باشند، تا اینکه در اختیار معاندان ضد دین و انقلاب قرار بگیرد.

عدم تشخیص اولویتها توسط این حلقه های باج خواه اداری نظام و توجیه گران وضع وجود که اساس آموزه های دین را در مجرای تایید صلاحیت اقتدار خود و قبیله های سیاسی خود کانالیزه نموده و نظام اسلامی را به پایه های میز خویش گره زده اند و مبانی اخلاقی و عدالتخواهانه دین و آرمانهای سرخ و جهانی شهدا را دست و پا گیر دانسته و به انحای مختلف درصدد ایجاد تحریف در شعائر و اهداف انقلاب و داعیه مصلحت بینی های منفعت طلبانه در راستای بهره برداری بیشتر طایفه خودنظام پندار برآمده اند، جامعه جوان امروز را دچار تردیدهای بسیاری نموده و تناقض در اجرای عدالت اعم از وجوه اجتماعی یا قضایی آن باعث رویگردانی لایه هایی از اجتماع نسبت به اصل حاکمیت دینی گردیده است.

به همان میزان که محوریت لمپن های بی سوادی چون علی کریمی و سام رجبی و... میتواند جریان ضدانقلاب را به ورطه نابودی و ورشکستگی و گسست بکشاند، محوریت عناصر غیر متفکر و فاقد دانشی چون قالیباف که تلاش دارند در قامتی فراتر از ظرفیت خود ظاهر شوند نیز ممکن است منجر به توقف حرکت انقلاب اسلامی از مسیر جهان شمول تمدن سازی و اشاعه سطحی نگری و تبدیل حاکمیت دینی به شمایلی صوری و شعاری و درون مایه تهی از فحوای قرآنی و علوی گردد.

جریان سازی و پویندگی و حیات هر خط و منش فکری در همه حوزه های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... تنها با میدان داری فضلا و اندیشمندان و خردورزان جامع نگر و دوراندیش معنا و تأثیر پیدا خواهد کرد.

بازگشت به اهداف اصلی انقلاب اسلامی مستضعفان، راه برون رفت از وضع موجود -که ماحصل تناقضات گفتاری و عملی مسئولان و نورچشمی هاست- و جلب اعتماد بدنه نجیب مردمی خواهد بود، که البته بازخوانی این مبانی و طرح نقشه عملیاتی آرمانهای جهانی خمینی کبیر و منظومه نجات بخش تفکر و گفتمان رهبری تنها از رهگذر بحث و بررسی و مداقه صاحبان فضل و نخبگان خردمند و سالم و مستقل حوزه و دانشگاه دست یافتنی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مسئولان دروغگو هم برخورد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ ق.ظ

 

جناب قاضی القضات به دادستانها و قضات کشور دستور داد: هر کس را که دروغ میگوید احضار کنید.

حرف درستی است. هر کس و نا کسی با یک صفحه مجازی میتواند به کارخانه پمپاژ دروغ و اخبار جعلی تبدیل شده و با فریب افکار عمومی، هزینه ای گزاف روی دست کشور بگذارد که این دوماهه مصادیقش را به وفور شاهد بودیم.

اما

خوب است مدعیان دروغینی که مردم را با وعده حل صد روزه مشکلات معیشتی، قابل اعتماد بودن و سود دهی بورس، حل شدن همه معضلات حتی آب آشامیدنی با امضای برجام، چرخیدن چرخ کارخانه ها و صنعت هسته ای و دهها شعار رنگارنگ کذب و سر کاری -که موج تنفر و بی اعتمادی نسبت به مسئولان را در جامعه به بار آورد- فریب دادند هم احضار و بازخواست شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با حمایت غرب و سلبریتی ها یک مجرم اقتصادی و اخلاقی نخست وزیر مالزی شد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۲۴ ب.ظ

                                                   انور ابراهیم نخست وزیر مالزی شد

 

انور ابراهیم معاون نخست وزیر مالزی بود. ماهاتیر محمد در قبال گزارشاتی که از سوی پلیس درباره فساد اخلاقی و مالی معاون خود دریافت میکرد بی اعتنا بود. به مرور رسانه ها نیز اخباری در این خصوص منتشر نمودند. بالاخره ماهاتیر محمد طی جلساتی خصوصی به بررسی گزارشات پلیس و حتی مواجهه با شهود پرداخت و یقین حاصل کرد معاونش که به شدت ژست مذهبی گرفته و خود را مقید جلوه میدهد مبتلا به روابط جنسی با مردان و زنان متعدد است. او باز هم از برخورد با وی ابا ورزید و مساله را با سران حزب مطرح نمود. آنها هم بعد از بررسی به صحت ادعا و اسناد پلیس پی بردند و فساد مالی و اخلاقی او را تایید نمودند.

ماهاتیر معاونش را مجبور به استعفا کرد. او در دادگاه نیز محکوم شد و به زندان افتاد؛

اما

انور ابراهیم به حزب مخالف دولت پیوست و به راحتی توانست رهبری منتقدان و معترضان را بر عهده بگیرد و مدعی شود که همه این اتهامات دروغی سیاسی برای کنار زدن او از قدرت بوده است. در حالیکه اساسا این اتهامات و تبعات آن از سوی حزب متبوع خودش صادر شده و در دادگاه به اثبات رسیده بود.

انور با آمریکا و انگلیس و... نیز رابطه خوبی داشت. آنها هم که وجود یک مالزی قوی را متضاد با منافع غرب در منطقه آسیای شرقی میدانستند به حمایت رسانه ای از او پرداختند و سلبریتی ها را بر ضد حزب ماهاتیر محمد تحریک نمودند. مردم در تصمیم گیری دچار سردرگمی شدند و بالاخره حزب او توانست رای قابل توجهی به دست بیاورد. 

امروز پادشاه مالزی برای اتمام مناقشات بین احزاب طی حکمی انور ابراهیم را به نخست وزیری مالزی منصوب کرد.

برای جامعه اسلامی زشت و ننگ است که رسانه های بیگانه افکار و آرای مردم را جهت دهی کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول میدهیم سلبریتی میخریم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۲۱ ق.ظ

 

سلیمی نمین گفت: "ما نباید با سلبریتی ها که یک قشر پر مصرفی هستند و هزینه هایشان زیاد است و به دنبال این هستند که امکاناتی را برای خودش به دست بیاورند درگیر شویم. این قشر غالباً می خواهد برخورداری داشته باشند و ما نباید خودمان را در مقابل این قشر قرار دهیم، در حالی که می توان به راحتی با آن ها تعاملاتی داشت."

این حرف جناب سلیمی نمین را قبول دارم هرچند از خودش خوشم نمی آید اما باید دقت داشت که برای علاج سلبریتی محوری در جامعه فکری لازم است. قبول دارم اغلب این افراد بنده پول و شهرت هستند و شهوت دیده شدن و محوریت دارند اما بالاخره نمیشود همیشه با پول و باج سبیل آنها را تحت کنترل درآورد. بماند بعضی ها هم مثل علی دایی اصولا دنبال خود قهرمان سازی هستند کما اینکه مثلا در جریان کلیپ طنز و البته نامتناسب معروف به "عباس بوعذار" نیز او سعی کرد اینطور القا کند که نظام با ساخت این کلیپ میخواهد حالش را بگیرد! در حالیکه دولت روحانی در جریان بود و همه چیز وفق مراد علی آقا قرار داشت. امثال او دلشان میخواهد در تاریخ مملکت در تراز ستارخان و باقرخان و میرزا کوچک ثبت شوند بی آنکه هزینه ای هم در این راه بدهند.

برای این قهرمانهای پفکی و عقده ای و حاشیه ساز هم باید فکری اساسی کرد. واقعش این است که سکوت قانون در قبال اغواگری و فریبکاری سلبریتی ها و تهییج مردم به اغتشاش باعث نگاه بدبینانه به دستگاه قضا شده است. برخورد با چند جوجه لمپن بی کس و کار کف خیابان و حاشیه امن برای عناصر محرک نه فقط در شورشهای اخیر که در سال 78و 88 و 96 و 98 و حتی در مواجهه با بعضی پرونده های فساد اقتصادی نیز دیده شد.

قبول دارم در شرایطی باید بعضی سلبریتی ها را خرید و به کار بست اما در نگاه کلان باید معضل سلبریتی بازی را برای همیشه علاج نمود. مردم باید متوجه باشند فکر و اندیشه و راه خود را دست چند آدم بی سواد و جوّ گیر و فاقد فکر و اندیشه نسپارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درآمدی بر آینده اغتشاشات در ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۱۴ ب.ظ

فیلم ماجرای نیمروز 1 دانلود و تماشای رایگان | فیلیمو

 

ایران بعد از انقلاب بارها تجربه شورشهای خیابانی و حتی جنگ مسلحانه شهری را داشته که هر یک با مختصاتی ویژه در نهایت به شکست و تغییر وضعیت معارضین انجامید.

اغتشاشات اخیر که از آخر شهریور 1401 آغاز شده متفاوت از همه آشوبهای قبل، با رویکرد شهوانی و جنسی کلید خورد که همچنان جسته و گریخته ادامه دارد.

پیش بینی میشود استمرار وضع موجود، تغییراتی را در آینده کشور رقم خواهد زد که به بعضی از آنها اشاره میگردد:

1- اغتشاشات لااقل تا چهارشنبه آخر سال و نوروز 1402 ادامه خواهد داشت و بعد از آن با توجه به ایام عید و ماه مبارک رمضان موقتا فروکش خواهد کرد. دسیسه دشمن به علاوه سوءتدبیر نهادهای مسئول باعث قبح شکنی از هنجارها و جری شدن تعدادی از جوانهای تربیت یافته فضای مجازی گردیده و آشوبگری را به تفریح آنها بدل ساخته است. با توجه به عدم اقبال عمومی به مطالبات شهوانی این طیف و عدم برخورداری آشوبگران از بدنه اجتماعی، خشونت گرایی و ترور و آسیب زدن به اموال عمومی از طریق حرکتهای موقت چریکی تا مدتها ادامه خواهد داشت و به چیزی شبیه پدیده مانسون تبدیل خواهد شد که صرفا جنبه ویرانگری داشته و دستاورد قابل اعتنایی برای اپوزیسون حاصل نخواهد کرد.

2- نظام در محاسبات خود به اینجا خواهد رسید که بی توجهی به نیازهای غریزی جوانان و الگوبرداری از سیستم آموزشی غرب باعث تربیت جوانان و نوجوانانی شده که هویت خود را در بی هویتی می جویند، میوه کرم خورده فضای فاسد مجازی شده اند و به دلیل فقدان هویت و مسئولیت فردی و اجتماعی و غلیان شهوات جنسی، بالاترین مطالبه آنان در حیطه خشتکشان قرار گرفته و دغدغه ای جز رسیدن به یک تکه گوشت! ندارند. در نهایت با کوتاه تر شدن سالهای آموزش و ایجاد زمینه های ازدواج، درصدی قابل توجه از احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و طغیان جنسی دختران و پسران تحریک شده؛ کاسته خواهد شد.

3- شهر قم که در سالهای بعد از انقلاب به رشدی چهاربرابری رسیده باز هم شاهد رشد فزاینده مهاجرت هموطنان و توسعه بیشتر شهر و استان خواهد بود. فضای آرام و معنوی آن برای مردم جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به نظر می رسد قم در آینده ای نه چندان دور به پایتخت رسمی کشور بدل شود. گسترش حریم شهری در نهایت دیوار قم و تهران را به هم متصل خواهد کرد.

4- میزان جذب و استخدام نیروهای مسلح افزایش پیدا میکند که این مسأله در کاهش آمار بیکاری نیز اثر مثبت دارد.

5- اشراف اطلاعاتی و تسلط امنیتی نهادهای نظارتی بر زندگی خصوصی مردم به خصوص منتقدان افزایش پیدا خواهد کرد. احتمالا تا مدتها سخن از عدالتخواهی در چارچوب نظام هم به دلیل قرار گرفتن در "برهه حساس کنونی" سرکوب خواهد شد و طبعا بستر مناسب تری برای رشد مخفیانه بعضی تخلفات اقتصادی مثل جریان پتروشیمی میانکاله و... فراهم میشود که البته موقت خواهد بود.

6- آسیب شناسی درباره وجود خلأهای فرهنگی باعث تقویت حرکتهای خودجوش و تازه نفس هنری و فرهنگی در چارچوب انقلاب و رشد و ظهور استعدادهای ناشناس اما بی حاشیه و سالم خواهد گردید. به زودی شاهد روی کار آمدن نسل جدید هنرمندان و تحولی شایان در عرصه آثار و محصولات فرهنگی و عقب رانده شدن طیف سلبریتی خودباخته و وطن فروش خواهیم بود.

7- گفتمان اصیل عدالتخواهی فارغ از برخی سوءاستفاده ها برخاسته از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و ادبیات و دغدغه های رهبری معظم انقلاب است که ریشه ای عمیق در منابع و اندیشه دینی دارد. بازخوانی گفتمان امام و رهبری و تقویت زیرساخت های فکری جریان انقلاب به مرور باعث تقویت باورهای علوی مردم در اقبال به حکمرانی سالم و جامع دینی در همه زمینه های اجتماعی خواهد گردید. به یقین در آینده با معرفی صحیح و کامل آداب و آیین دین در عرصه های اجتماعی و حاکمیتی، امربه معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مترقی دین در اصلاح و رشد جامعه منجر به برجسته سازی قبح همه گناهان اجتماعی از رانت و تبعیض و غارتگری تا بی عفتی و کشف حجاب گردیده و زمینه سالم سازی محیط زندگی و دفع خبائث اجتماعی را فراهم می آورد.

حرف آخر:

سالها همه مسئولان و صاحبان تریبون اعلام نمودند که هدف دشمن در سالهای بعد از جنگ، اندلس سازی ایران برای فروپاشی حاکمیت اسلامی است اما هیچ نهاد و مرکزی برای پیشگیری از ظهور چنین پدیده ای برنامه عمقی و راهبردی نداشت و اغلب شعارها و ادعاها در سطح فعالیتهای روتین و بی تأثیر و روبنایی باقی ماند.

اگر کمی دیگر روند فعالیتهای مخرب دشمن در عرصه های هنری و خبری و فکری ادامه پیدا میکرد امکان ابتلای بخش عمده ای از بدنه نیروهای متدین به پوچی و بی تفاوتی و غوطه ور شدن در شهوات و کسب حرام و... بسیار بالا بود و به معنای واقعی کلمه، ایران به اندلس تبدیل میشد.

بلوای زودهنگام جنبش زیرشکمی معدود جوانان لمپن علاّف و شکم سیر و شهوت پرست با مطالبات مضحکی در سطح سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن جنس مخالف در خیابان فارغ از انحرافی که در جریان مطالبه گری مردم رنج کشیده ایجاد کرد و حتی مورد تمسخر فعالان کهنه کار سیاسی در طیف نهضت آزادی واقع شد، زنگ خطر تکرار دوباره واقعه اندلس را به صورت عینی به صدا درآورد که در نهایت باعث بیدار باش دلسوزان حقیقی انقلاب و رفع برخی آسیبها و بیمه شدن نظام برای سالهای متمادی خواهد گردید. بخش مهمی از وضعیت امروز نتیجه خروج نظام از آموزه های اسلام و خط انقلاب اسلامی است که در بلندمدت با احیای گفتمان عدالت و تسرّی احکام دین در همه اجزای حاکمیت و از بین رفتن فقر و فساد و تبعیض و رانت و تزویر اصلاح خواهد شد. تمدن اسلامی زمانی محقق میشود که رویکرد دینی نظام از حالت کج دار و مریز خارج شده و سبک زندگی اسلامی در دایره صاحبان قدرت و مکنت نهادینه شود.

فتنه به معنای عام به هر نوع امتحان و ابتلای اجتماعی اطلاق میشود. خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که در روز 12 بهمن 57 قبل از سخنرانی امام در جمع سران مبارز انقلاب در مدرسه علوی تهران به منبر رفت و بیانش را با این حدیث شریف امام صادق علیه السلام آغاز کرد:

تمنوا الفتنه، ففیها هِلاک الجبابره و طهارة الارض من الفَسِقَه...

ما  از فتنه های تند روزگار ترسی نداریم که غایت آن به نابودی دشمنان دین و ملت ختم خواهد شد اگر بر سر میثاق ایمانی خویش با خدا استقامت بورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاسخگویی پیشکش، لااقل طلبکار نباشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۳ ق.ظ

عزت‌الله ضرغامی: عادل فردوسی‌پور یک شیطنت‌هایی دارد اما با او مشکلی نداشتم

 

اظهارنظرهای شاذ ضرغامی درباره حجاب و امر به معروف و اغتشاشات و.. اولین بار نیست که از او سر میزند. فارغ از درستی و غلطی این اظهارنظرها باید توجه داشت که اصرار بر شنای خلاف جهت آب از سوی مسئولی در جمهوری اسلامی که حوزه کاری مشخصی دارد که البته هیچ ارتباطی هم بین آن مسئولیت با اظهارنظرها و موضع گیریهای سیاسی اش موجود نیست، قابل تأمل است.

به نظر می رسد سید عزت الله ضرغامی که مدعی تصدی پست ریاست جمهوری بود و به مانند محسن رضایی و زاکانی و قاضی زاده هاشمی و ... نه لزوما از باب لیاقت که به تدبیر سهم خواهی فحول جبهه اصولگرا و حق الانصراف از رقابت به کابینه رییسی تحمیل شد، از موقعیت فعلی خود راضی نیست.

او در این مدت به خوبی دریافته است که وزارت گردشگری اساسا یک شغل سرکاری است و به خصوص با توجه به محدودیت منابع مالی دولت، قدرت مانور برای ایجاد تحول ولو به صورت نمایشی و ایفای نقش یک منجی را ندارد.

او که خود با توجه به فقدان عقبه تئوریک فرهنگی، توسعه صدا و سیما را صرفا در ابعاد کمّی می دید و راهبردی برای غنای محتوایی و تبدیل این سازمان به جایگاه اصلی آن در فرآیند تمدن سازی به عنوان یک دانشگاه اسلامی نداشت، چاره کار را در سلبریتی بازی و وقت کشی برای پر کردن آنتن سیما دید که تأثیری مخرب در تغییر سبک زندگی جامعه دینی و تقویت الگوهای بیگانه با مبانی اخلاقی داشت.

او به جای اثرگذاری بر سلبریتی ها خود به تأثّر از آنان، چاره اشتهار را در زدن ساز مخالف و خودنمایی بیشتر دید. صبحانه های معروف او با بعضی چهره های حاشیه ساز سیاسی بعد از دوره ریاست صدا و سیما که حرکتی در تقابل با حسّ درونی مرگ سیاسی اش بود نمونه ای از همین عشق به بودن و دیده شدن در فضای رسانه ای است.

بعضی مدیران فرهنگی کشور اعم از چپ یا راست، مثل زم، بنیانیان، لاریجانی و... فارغ از گرایشات درست و غلطشان، سواد و فهمی در قبال مسائل جاری فرهنگ عمومی داشتند که در حرفها و سخنرانی ها و مقالاتشان قابل رویت است. عجیب اینجاست ضرغامی که از لابلای همه سخنان و مصاحبه هایش یک حرف عمیق مطالعاتی که حکایت از شناخت نسبت به تئوری های فرهنگی و اجتماعی و برنامه برای تحول یا تغییر داشته باشد به چشم نمی آید، سالهای سال تصدی مسئولیت های مهم فرهنگی جامعه از معاونت سینمایی ارشاد تا ریاست صدا و سیما و عضویت شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت گردشگری را برعهده داشته و دارد و جالب آن که به جای پاسخگویی درباره پیشینه عملکرد خود که سهمی مهم در بسترسازی ناملایمات فرهنگی امروز داشته، با ژستی طلبکار در جایگاه منتقد و پرسشگر می نشیند! یکی از مصادیق بی عدالتی در جمهوری اسلامی همین رشد بی دلیل بعضی چهره های فاقد صلایت صرفا از باب رانت و اتصال به کانونهای قدرت است که جای نخبگان حقیقی را در عرصه های مختلف اشغال کرده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وسط یک دعوا

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ب.ظ
  • سیدحمید مشتاقی نیا

دغدغه و خالی بندی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۵ ب.ظ

 

همین امروز بهروز بقایی، بازیگر دوست داشتنی سریال خانه سبز مصاحبه کرده و از این که از سوی هم صنفی های خودش فراموش شده زبان به گلایه گشود.

همین تازگی غلامحسین لطفی، بازیگر و مجری محبوب و طنز پرداز سینما و تلویزیون مقابل دوربین رسانه اشک ریخت و از دست همکارانش شکوه داشت که چرا کسی حالی از او نپرسیده است.

پرویز بهرام، گوینده و دوبلور استثنایی کشورمان که فوت کرد نیز همسرش در مصاحبه ای بیان داشت که در دوره بستری و درمان او کسی سراغش را نگرفته است.

داریوش اسد زاده که به رحمت خدا رفت با آن همه سابقه هنری و سطح علمی که او را در شمار چهره های ماندگار عرصه هنر ایران قرار داده حتی یک تسلیت خشک و خالی از جماعت سلبریتی پرادعا منتشر نشد. جهانگیر جهانگیری هم که فوت کرد خیلی ها در مراسمش غایب بودند. خانه سینما کیلویی چند؟!

حالا ترحیم و تسلیت امثال سلحشور و درّی و ... بماند.

الغرض این آدم های جوّگیری که اکنون ژست دلسوزی برای اصحاب هنر و همکاران و هم صنفی های خود می گیرند و به بهانه پاسخ یک مجری به فلان کارگردان و هنرپیشه دو تابعیتی رگ گردنشان باد می کند مشتی دروغگوی فرصت طلب هستند که دغدغه هر چه را داشته باشند دلشان لااقل برای هنر و هنرمند نسوخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روشنفکربازی متناقض

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۰ ق.ظ

See the source image

 

هنرمندها حق دارند که در آثار خود به مردم و دین و حکومت و... دهن کجی کنند، هر چه دلشان می خواهد بگویند و اسمش هم می شود آزادی؛

اما

کسی حق ندارد رفتار هنرمندان را زیر سوال ببرد و اگر این کار را کرد همه باید توی دهانش بزنند!!

 

آینده کشور را دست یک مشت سلبریتی جوّگیر و پرتناقض و کم مایه نسپاریم.

(عکس تزیینی است)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جشنواره فجر را تعطیل کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۰۲ ب.ظ

See the source image

 

سلبیرتی خودباخته ای که رگ گردنش با شانتاژ رسانه های دشمن باد کند و به ابزار سیاستگذاری آمریکا و اسرائیل تبدیل شود چه حقی دارد از بودجه هنگفت جمهوری اسلامی برخوردار بوده و بعد فیلمی بسازد و نقشی بیافریند که دقیقا بر ضد جهت گیری های نظام و منافع امت باشد؟

آقایان ناز پرورده دارند ناز می کنند که امسال در اعتراض به تأخیر در شفاف سازی سقوط هواپیما می خواهند جشنواره فجر را تحریم کنند.

مسئولان فرهنگی باید قدر این فرصت را دانسته و با اعلام تعطیلی موقت، نظمی نو را برای برگزاری مجدد و هدفمند جشنواره فجر در اندازند؛ جشنواره پرهزینه ای که متأسفانه به جای جهت دهی به آثار سینمایی، برخلاف جشنواره های بین المللی به بازیچه باندهای مافیایی سینما و عنصری برای تقویت جریان غرب گرا و مردم ستیز تبدیل شده است.

چه اشکالی دارد یک بار همین مدعیان روشنفکری و ملی گرایی، هزینه سرسام آور برگزاری جشنواره فجر را مثلا به سیل زدگان جنوب و جنوب شرق کشور تقدیم کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای زنده ها شمع روشن کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ب.ظ

این تصاویر مال همین دیروز و امروز است. اینجا هم کشور خودمان ایران عزیز است، سیستان و بلوچستان. جماعت وطن فروشی که در جان باختن مسافران پرواز اوکراین عزادار نشد اما وقتی فهمید پدافند هوایی به اشتباه شلیک کرده همنوا با آمریکا و اسرائیل، فریاد انسانیت سر داد، جماعتی که برای شهدای ایرباس شمع روشن نکرد، جماعتی که برای کودکان مظلوم یمن که به دست آمریکا و عمالش از گرسنگی کشته می شوند انسانیتش را نشان نداد، خودباخته جوّگیری که به خاطر هموطنان بیمار خودش که بر اثر تحریم دارویی آمریکا با درد دست و پنجه نرم می کنند هم داد و فغان نمی کند که مبادا به قبای اربابان چشم آبی بر بخورد مردم سیل زده سیستان و بلوچستان را هم نمی بیند:

 

آخرین اخبار از بارش‌های سیل آسا/ از قطع راه ارتباطی صد‌ها روستا تا اعزام ارتش و سپاه برای کمک

تصاویری غم‌انگیز از مردم سیستان و بلوچستان

تصاویری غم‌انگیز از مردم سیستان و بلوچستان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلبریتی همسایه غازه!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۳۴ ق.ظ

خانم بازیگر می رود ترکیه کشف حجاب می کند، تقبیحش نمی کنند که هیچ بیشتر هم به او بها می دهند. همین صدا و سیما و ارشاد خودمان را می گویم. فلان تازه وارد سینما می نویسد دختر آبی مظلوم تر از امام حسین علیه السلام است! با یک اشتباه شد سر و تهش را هم می آورند. آن بازیگر تصاویر کشف حجاب نوآموزان موسسه هنری اش را به مناسبت روز تئاتر منشر می کند تهش می گوید اشتباه شد و می آید تلویزیون می شود کارشناس و داور برنامه طنز. یکی دیگر سگش را بغل گرفته و لبش را می بوسد و عکس این صحنه را منتشر می کند چند هفته شبهای جمعه به او آنتن می دهند که برنامه پر کند. داور می رود با خواهر زنش جلوی دوربین روبوسی می کند کسی چیزی نمی گوید. بازیکن سابق فوتبال پلیس را به سخره گرفته و تصاویر دعوایش را منتشر می کند می شود مربی تیم امید و ...

حامد زمانی با پلیس فرودگاه جر و بحث می کند حق با او بود یا نه حرف دیگری است اما بعد از این ماجرا دیگر از صفحات رسانه ها محو می گردد. این یعنی همان مثال معروف اشداء بینهم! به خودی ها که می رسیم خوب زبانمان دراز می شود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلام با سلبریتی سازی مخالف است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۳۶ ب.ظ

اسلام به آراستگی ظاهر مؤمنان اهمیت می دهد. برای همین است که در احادیث متعددی مردم به حفظ ظواهر خود از منظر پیرایش و پرهیز از ژولیدگی و استفاده از لباس مرتّب و تمیز سفارش شده اند1؛ اما همین اسلام با لباس شهرت مخالف است و دوست ندارد کسی به خاطر ظاهرش، انگشت نما قرار گرفته و مورد توجه دیگران واقع شود:

"لباسی که در زیبایی یا زشتی شهرت دارد، نپوشید." 2

از سوی دیگر اسلام نگاه به چهره عالم را عبادت می داند و مجالست با آنان را یک ارزش می شمارد3. از نظر اسلام رفیق خوب کسی است که دوستانش را به یاد خدا بیندازد.4 چنین فردی لیاقت توجه را دارد. پیامبر(ص) دست کارگر را بوسید5 و نشان داد که انسان های زحمت کش باید مورد احترام جامعه باشند. اسلام می گوید: همه مؤمنان برادر و برابرند و ملاک برتری نزد خدا تقواست6 و ...

آن چه در این مختصر می توان گفت تأکید اسلام بر پویایی و تلاش و علم و فضیلت و اخلاق است و از این منظر افرادی شایسته احترام و توجه جامعه هستند که به واسطه فضائل و توفیقات علمی، عملی و اخلاقی خود درخشیده باشند نه بر حسب ظواهر و آرایش و خودنمایی. جامعه ای که علم و کار و فرهنگ و اخلاق در آن به عنوان یک ارزش و هدف مطرح باشد سربلند و مترقی خواهد بود و اگر ظاهر گرایی و سطحی نگری در آن برجسته شود به رخوت و سکون و عقب ماندگی دچار خواهد شد. روحیه کار و کوشش چه در عرصه علم و چه در عرصه تولید، یک فرهنگ دینی است که در مقابل تنبلی و فقر، قد برافراشته و پیشرفت جامعه اسلامی را هدف قرار داده است.

الغرض؛ تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!

1- امام صادق علیه السلام، وسائل اشیعه، ج5، ص6.

2- رسول اکرم(ص)، الجامع الصغیر، ج2، ص703.

3- من لایحضره الفقیه، ج2، ص205.

4- پیامبر(ص)، بحارالانوار، ج74، ص186.

5- تاریخ بغداد، جلد7، ص353

6- سوره حجرات، آیه13

  • سیدحمید مشتاقی نیا