به خاطر یک مشت دلار
داریوش اقبالی خواننده مشهور و تا حدودی محبوب در بین جوانهای متفاوت دهه های شصت و هفتاد بود. عده زیادی بخاطر تقلید از سبک زندگی و حال و هوای او به اعتیاد گرویدند. خودش نیز این موضوع را پذیرفت و قول جبرانش را داد.
مهناز افشار که در جریان پرونده جدید خود متهم به تبلیغ برای فروش دارویی غیرمجاز گردیده داریوش اقبالی را باعث و بانی این تبلیغ فریبکارانه دانسته است. او در توییتی نوشت:
"آقای داریوش، من عاشق صدای شما و بسیاری از ترانههای شما هستم. و بارها هم به خودتون انتقال دادم و حتی نوشتم. اما وقتی از انسانیت میگویید ناچار هستم به یاد تجربه تلخ خودم با شما بیافتم. یکی از پرونده های من در داخل ایران به خاطر آقای داریوش است۔ همیشه فن صدایش بودم، از من خواست برای آمپول نالوکسان ویدیو ضبط کنم و گفتند مورد تایید وزارت بهداشت جهانی(این عبارت خیلی سوژه مخالفان افشار شده، آنها در واقع این عبارت را گاف تلقی کردهاند) است۔ وقتی ویدیو و چیزی که ایشان از من خواسته بود را پُست کردم، وزارت بهداشت از من شکایت کرد، چندین بار از ایشان خواستم نامهای از وزارت بهداشت جهانی که گفته بودند نالوکسان قابل استفاده برای اوردوز در منزل هم هست را بفرستند تا بتوانم در دادگاه از خودم دفاع کنم که بدون مدرک اینکار را نکردم و ایشان دیگر پاسخ من را نداد۔"
داریوش هم البته ساده و راحت از کنار این ماجرا گذشت.
با مهناز افشار و داریوش و قصد و نیّت آنها کاری ندارم اما واقعا تا کی بخشی از بدنه جامعه قرار است مقلد و خودباخته جماعت سلبریتی باقی مانده و زندگی خود را با جهت گیری های احساسی و فاقد مبنا و خسارت بار این قشر همسو کنند؟