اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زینب» ثبت شده است

حسینیه معلی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۳۱ ق.ظ

پخش «حسینیه معلی» از امشب در شبکه سه سیما - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و  جهان | Mehr News Agency

 

من اتفاقا با مداحی های میثم مطیعی اصلا حال نمی کنم. سلیقه است دیگر. روضه های او را دوست ندارم. البته بعضی نوحه های حماسی اش در تشییع شهدای مدافع حرم انصافا دلچسب است.

برنامه تلویزیونی حسینیه معلی را هم بدون اشکال نمی دانم. بعضی کارشناسان برنامه در این سطح نبوده اند. این که یک مشت پیرمرد را از راه دور بیاورند سر پا بایستند تا چند جوان تحت عنوان کارشناس برنامه که در سن فرزندان آنها هستند بخواهند سر جای خود نشسته و اعلام نظر کنند درست نیست. رقص مرد هم که توأم با تکان دادن تحریک آمیز پایین تنه باشد اشکال شرعی دارد. چنین نقدهایی گاه در بعضی سری های این برنامه وجود داشته است.

اما از حق نگذریم حسینیه معلی یک شاهکار رسانه ای است که جریان معنوی و فرهنگی جامعه را تقویت می کند. همین سری جدید که در ایام شعبانیه برگزار می شود بسیار شاد و جذاب است که نقاط قوّت آن بر خرده ضعف هایش می چربد. شخصیت نزار قطری بسیار دوست داشتنی ظاهر شده، میثم مطیعی در تحلیل و نقد و نظر، نکات آموزنده ای بیان می کند. شخصیت با وقار نریمانی و لبخندها و شیطنتهای به موقع بنی فاطمه و اجرای شیرین نجم الدین شریعتی از محاسن و جاذبه های خوب این برنامه است. شرکت کننده ها اغلب حرفه ای و زیبا اجرا می کنند. حضور اقوام از کرد و ترکمن و عرب و آذری و لر و... به خصوص عزیزان اهل سنت محب اهل بیت یک حرکت استراتژیک فرهنگی در راستای رفع توطئه و فتنه دشمن و مقوّم مبانی نظام دینی است.

به سهم خودم به سازندگان و اتاق فکر این برنامه عرض خسته نباشی و دست مریزاد دارم. اجرشان با ام الشهداء و حجةالله علی الحجج، صدیقه طاهره سلام الله علیها.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سهمی از زخم و صبر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۲۵ ق.ظ

شاعر و نویسنده حوزوی درگذشت

 

سروده ای زیبا از مرحوم حجت الاسلام سید علی حسینی ایمنی:

 

در آسمان شرف، ماهپاره زینب بود
به کهکشان صبوری ستاره زینب بود
اگر چه داغ فراوان به سینه سنگین داشت
برای درد دل خلق چاره زینب بود
شبی که بار سفر بست هستی حیدر
کسی که داشت دلی پر شراره زینب بود
کنار سجده و محراب و رستگاری عشق
کسی که خون به جگر شد دوباره زینب بود
شرار زهر به جان حسن که می افتاد 
کنار تشت و جگرهای پاره زینب بود
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است
*
تو ایستادی و گودال در برابر تو
و شمر نعره زنان در پی برادر تو
به دست شمر سری بود از قفا بی تن
سر بریده ی خورشید بود یا سر تو؟
تو زینبی و فقط نیمی از تو زینب بود
غریب کرببلا بود نیم دیگر تو
نه ! اشتباه نوشتم - حسین نیم تو نیست
تمام بود و نبود تو بود دلبر تو
هجوم بارش خنجر به حلق اقیانوس 
چه کرد با دل پر درد و دیده ی تر تو!
*

خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است
*
به روی خاک که افتاد پیکر خورشید
چه کرد خنجر یک گرگ با سر خورشید!
چه آتشی که به جان خیامتان افتاد
که پیش چشم تو شد شعله ور پر خورشید!
کجاست او که عمود خیام و سقا بود
کجاست - ساده بگویم - برادر خورشید؟
پلیده پنجه ی نامرد و سیلی شیطان
چه کرد با گل رخسار دختر خورشید!
شکست قلب قلم٬ شاعر از نفس افتاد
- هجوم این همه شیطان به خواهر خورشید؟!
*

خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است!
*

اگر چه زخم دلت را گریستی بانو!
تو کوه ماندی و باید بایستی بانو!
به رغم این همه توفان و تازیانه ی زخم
چه با صلابت و نستوه زیستی ٬ بانو!
چقدر در نفست صبر زندگی دارد
ببینم آیا ایوب نیستی٬ بانو؟
تمام کوفه و شام است در اسارت تو
اگر به خطبه سرایی بایستی٬ بانو؟
چگونه شعر بگویم تمام زینب را
در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است!

برای شادی روح این دوست بزرگوار ما صلواتی بفرستید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در پناه فاطمه معصومه سلام الله علیها

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ق.ظ

زندگی روحانی شهید محمدحسن دهقانی

 

خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حجت‌الاسلام محمدحسن دهقانی محمدآبادی، استاد حوزه و شهید مدافع حرم، در اولین روز مردادماه سال1357 در خانواده‌ای مذهبی در شهربابک متولد شد.

از آخرین فعالیت‌های تبلیغی این شهید ولایتمدار، حضور تبلیغی رزمی در جمع مجاهدان و مدافعان حرم در تابستان سال97 بود. درنهایت نیز در اعزام دهه آخر صفر، در روز اربعین در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله علیه السلام به شهادت رسید.

شهید دهقانی وصیت کرده بود: "مرا در قم دفن کنید تا در پناه بی‌بی فاطمه معصومه سلام الله علیها باشم که سال‌ها جیره‌خوارش بوده ام. مقداری تربت سیدالشهدا علیه السلام و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آن‌ها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضه‌هایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تازه جنگ شروع شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۵۶ ق.ظ

یادداشت | تجلیات توحیدی حضرت زینب (س) - خبرگزاری حوزه

 

گیرم حسین را کشتید با راه حسین چه میکنید؟ شما حق را نشناختید، قدرت منطق و نفوذ سخن حق را نشناختید، نفهمیدید آه مظلوم اثر دارد، ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنه را درک نکردید، شما زنیب را نشناختید و خون ریختید و رفتید به زعم خودتان پیروز شدید اما قرنهاست که حرف زینب به کرسی نشسته است: فوالله لاتمحون ذکرنا و لا تمیت وحینا. پیام عاشورا ماند و منشأ هزاران خیزش مستضعفان عالم در تاریخ قرار گرفت.

چه کرد این بانوی صبر و بصر. یک روز کلامش خط رسوایی جریان باطل قرار گرفت یک روز بارگاهش حرم اصحاب هدایت و مرز بین دو جبهه حق و باطل شد.

دنیا بر مدار زینب می چرخد. هر کس پیام عاشورا را گرفت و درس آزادگی آموخت و کاخهای ستم را لرزاند و زیر بار ظلم نرفت مرهون مجاهدت شیر دختر علی است. از کینه منطق و بیان نافذ او بعد از چهارده قرن، همه اذناب ستم جمع شدند تا بارگاهش را با خاک یکسان کنند که به حکم غیرت وارثان نهضت کربلا تیرشان به سنگ نشست.

جایگاه و قدرت زن در اسلام را می خواهید ببینید، انقلاب زینب، خروش فاطمه، ایثار خدیجه، استقامت آسیه و ... را ببینید که چگونه علم توحید را بر بلندای تاریخ زنده نگاه داشتند. ام البنین را ببینید ...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید غیر گمنام نداریم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۲، ۰۶:۰۲ ب.ظ

photo_2023-03-25_16-42-55_w6o5.jpg

 

ما حرف زدیم و شما عمل کردید. ما از قرآن گفتیم و شما قرآنی شدید. ما دنبال بهشت بودیم و شما به جاودانگی رسیدید به خدا رسیدید و خدایی میکنید.

کدام شهید است که گمنام نباشد؟ چه کسی میتواند ادعا کند شهید را می شناسد؟ همه شهدا گمنامند و در بین ما غریب هستند. شهدای غیر ایرانی مدافع حرم اما رتبه ای بالاتر از گمنامی و غربت را به خود اختصاص داده اند.

امروز نایب الزیاره همه دوستان در بهشت معصومه سلام الله علیها بر سر مزار چهارصد شهید غیر ایرانی مدافع حرم بودم. شهدای افغانستانی و پاکستانی که خون سرخشان طلیعه ظهور تمدن جهانی اسلام است. فرزندان راستین فاطمه زهرا سلام الله علیها که دل از همه دلبستگی های مادی کندند و رنج غربت را به جان خریدند و لقاءالله را به ما سوی الله رجحان دادند.

قطعه ای از بهشت خدا در بهشت معصومه قم قرار دارد. اینجا در قاب نگاه ملتمستان، ضریح اباعبدالله نقش می بندد. شیربچه های حضرت زینب، بیرق عشق را از شهر دمشق به یادگار آورده اند. ما حرف زدیم و شهدا عمل کردند و عند ربهم یرزقون شدند و وصف صدّیق را به وجود خود مزیّن ساختند.

بهار با شهدا، رستاخیز فجر درون و تلالو رجعت به اصالت خویش است. زمستان سرد روزگار را با رایحه یاد شهدا و شمیم جان بخش حماسه و ایثار به بهار رستگاری و وصال پیوند بزنیم.

 

photo_2023-03-25_16-42-42_hwdf.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پا به پای ام داوود

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۰۴ ب.ظ

قیام برای خدا - دیگران

 

حواست را جمع کن! ام داوود پیام بر آزادی است. زندانی بودن پسر و نسخه رهایی اش یک اشارت است. بانویی بزرگ که حق رضاع بر امام زمانش داشت. صادق آل محمد (ص) او را مادر خطاب می کرد. با اجابت دعای او، رمز آزادی و نجات را به ما آموخت. سه روز روزه و خلوت با خدا، انس با قرآن و دعایی که سرتاسرش اقرار به وحدانیت و قدرت و نشانه خضوع محض در قبال خالق بی مثال است؛ آنهم در نیمه ماه رجب. غسل کن که خدا ظاهر و باطن را با هم پاک و زلال می پسندد.

با میلاد علی آغاز کنی تا جوانمردی را بیاموزی و عدالت را پیشه خویش سازی و با زینب که ناخدای سفینةالنجاة حسین است به مقصودت برسی. زینب، تجسم زنانه شخصیت حیدر کرار است. تمام کننده نهضت سرخ کربلا که یک تنه، دودمان اندیشه طاغوت را تا ابدیت تاریخ بر باد داد.

راه آزادی و آزادگی را در نیمه ماه رجب و از دامان امیرالمؤمنین و شخصیت سازنده زینب کبرا بیاموز. بیاموز که بی صدا بسوزی و خود را نبینی و مصائب جهاد فی سبیل الله را زیبا بدانی و اشک و زبان و قدم و منطقت احیاگر فطرتهای خفته و بیمار باشد. ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز    کان سوخته را جان شد و آواز نیامد.

پا به پای ام داوود، رهایی از زندان تعلقات نفسانی و جاذبه های خنیاگر دنیا را رقم بزن و قلبت را از غبار نفس گیر و گمراه کننده علائق مادی نجات ده. چیزی به مبعث نمانده است. برای برخاستن و بیداری و بیدارگری و ستیز با بیداد، آماده شو.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حس سبکبالی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۲۹ ق.ظ

photo_2023-01-30_09-10-55_zxzo.jpg

 

در شمار قوی ترین زنان عالم، نام این خانم بزرگوار می درخشد همچون خدیجه و فاطمه زهرا، زینب و ام البنین و مریم و آمنه و آسیه.

سنگین ترین بار غمهای دنیا را با اشارتی  از شانه های خمود دل دردمندتان می زداید.

حریم بارگاهش، نسیم بهشت رضایت و لبخند و آرامش است و بزم روح انگیز ستایش و عشق و معراج رستگاری و رهایی از بند تعلقات عالم ماده. نیم نگاه محبت او، وجودتان را با کبوتران گنبد دلدادگی اش به پرواز در می آورد. 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

"بچه زرنگ" را ببینید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۱ ق.ظ

بچه زرنگ | شبکه 2

 

مجموعه تلویزیونی و داستانی "بچه زرنگ" که این شبها ساعت بیست و یک و پانزده دقیقه از شبکه دوم سیما پخش می شود از آن دست آثاری است که بر مبنای باور درون و دمیدن روح و با دست دل ساخته شده است، چیزی در مایه های خداحافظ رفیق، او، تویی که نمی شناختمت، مهاجر، دیده بان و...

مهمترین خاصیت تماشای این اثر، بازیابی گمشده های درونی خودمان است و فرصتی برای تأمل درباره مقصدی که داشتیم و راهی که می رویم.

یادمان بیاید که دلخوشی ها و سرمایه هایی چون حضرت رقیه، امام رضا، حضرت زینب، فرهنگ شهادت و... را داریم. ما خدا داریم. اهل بیت را داریم. شهدا را داریم.

داشته هایمان آنقدر زیاد و وسیع هست که بهانه ای برای ناامیدی و حس شکست و سرخوردگی و انزوا و تلقین باخت و ... باقی نماند. ما قلب داریم، بارگاه حریم کبریایی عشق و وصال را درون خود جای داده ایم و خمخانه محبت دوست را بر سجاده دلدادگی طواف میکنیم. یادمان نرود جا مانده قافله نورانی کرب و بلاییم و ...

باید گذشتن از دنیا به آسانی، باید مهیا شد از بهر قربانی.

دم سازندگان سریال دلی "بچه زرنگ" گرم. مشهدی های باصفا که یاد شهیدان بختی و عطایی و ... دیگر مدافعان گلگون کفن حرم آل الله را صیقل روح خسته و جان غبار گرفته مان قرار دادند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی رزمنده حسینیون را تحویل باکو داد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۲۱ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-14-05_9k6t.jpg

 

این خبر عجیب و قابل تأمل در کانال "ناب جهادی" منتشر شد که انعکاس فراوانی در فضای مجازی داشت:

 

🔻مدافع حرم حضرت زینب، پیرغلام اباعبدالله،  یار شهید قاسم سلیمانی تحویل رژیم صهیونیستی علی‌اف داده شد.
▪️طالح یوسف اف با نام جهادی حاج تقی از رزمندگان مقاومت اسلامی آذربایجان #حسینیون که از طرف حکومت علی‌اف تحت تعقیب بود از طرف دولت روسیه بابی‌توجهی دستگاههای جمهوری اسلامی به سرویس امنیت آذربایجان تحویل داده شد.
▪️سرویس امنیت دولتی باکو اعلام کرد که فردی به نام طالح یوسف اف به باکو مسترد شده.آن ها مدعی شدندکه این فرد به همراه روشن اسداف و یونس صفراف برای حسینیون جذب نیرو می‌کرده و آموزش‌های ویژه درسوریه دیده‌اند و درعملیات‌های مختلف در سوریه برعلیه داعش شرکت کرده‌اند.
وی در لیست تحت تعقیب بین المللی قرار گرفته بود 
▪️دولت روسیه به دفعات از طرف ایرانی در مورد عضو مقاومت بودن ایشان استعلام کرده بود که هیچ جوابی رسمی ازایران به روسیه داده نشد
▪️ضمناً به دلیل عدم ذکرنام کشور تحویل دهنده صفحات دولتی باک در شبکه‌های اجتماعی مختلف شایعه کرده‌اند که این فرد ازطرف دولت ایران تحویل رژیم باکو شد
▪️ چهره خاکی طالح یوسف اف(حاج تقی)در عملیات آزادسازی دیرالزور در کنار سردار دلها شهید قاسم سلیمانی


📡 #ناب_جهادی
@nabjahadiii

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی گفت عیسی پسر خدا نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۵ ب.ظ

سکانس تولد حضرت مسیح(ع) در فیلم مریم مقدس

 

عیسی پسر خداست، چونان که موسی وابراهیم و نوح و آدم و... پسر خدا بودند و محمد و علی و همه انبیا و ائمه و شهدا و صالحین هم.

همه مومنان حقیقی عالم، فرزند خدا هستند. الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم. آن که امیر در میخانه قلبش خداست و در جام هستی اش باده مستی طاعت اوست، بنده عشق است و دلداده طریقت دوست و زاده مشرب انس و وفا و حق و پیرو مکتب الیه راجعون. فرزند خدا که بالاتر، خود خداست آن قطره ای که در وجود دریا گم شد.

و

برای آنان که زن را ملعبه پایین تنه پسرکان هرز و هیز حاکمیت غریزه و شهوت و حیوانیت میخواهند چگونه میتوان از مریم سخن گفت که دامن زهرایی اش مرد پرور تاریخ و صبر زینبی اش در شدائد دوران، مسیح آفرین احیاگر انسانیت فطری و خدا محور و کمال گرا بود.

میلاد عیسی پسر نورانی مریم قدسی، تلنگر بیداری امت آخرالزمان و بهانه اتحاد منتظران ظهور منجی آخر خواهد بود، اگر یادمان نرود مهدویت، استمرار زمینی خط توحید است و نسخه عملیاتی عدالت الهی که گفته اند بقیت الله خیرٌ لکم ان کنتم مومنین.

آن که فرهنگ انتظار را منافی نفع و طمع و نفس خویش می داند در باطن سیاه خود، نه مهدی را قبول دارد، نه محمد را، نه عیسی و موسی و نوح و ابراهیم و آدم را؛ پشت نقاب هر ژست و آئین و مکتب و مذهبی که باشد، می داند دین و معنویت و خدا خواهی و آسمان طلبی، مانع از فساد و تباهی و چپاول و خوی تجاوزگری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منتهی الآمال دل بی قرار

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۷ ق.ظ

photo_2022-11-30_08-58-09_eqg5.jpg

 

بهشت مگر جایی به جز حریم شماست؟

آخرت را که نمی دانیم، اگر هم اهل بهشت نباشیم، این دنیا را لااقل گاهی به بهشت برین حق، سرک کشیده ایم. کربلا و نجف و کاظمین و مشهد و قم و بقیع را دیده ایم و در هوایشان نفس کشیده ایم.

بعد از دیده فرو بستن هم اگر عمل، ذخیره خالصی بود و به ازایش اجری، روحمان کبوتر حرم شود و آمین گوی دعای زوّار، برایمان بس است، زیاده خواهی انسان هم بالاخره حدی دارد!

...

چقدر خوشبختیم که شما را داریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بچه های فاطمه خوش آمدید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آذر ۱۴۰۱، ۰۵:۴۲ ب.ظ

photo_2022-11-28_16-21-14_ezk8.jpg

 

امروز نایب الزیاره همه دوستان بودم زیر تابوت آسمانی چهار سید شهید از تبار عاشوراییان بی مثال تاریخ. عطر و بوی فاطمه را از حریم زینبی در آستانه میلاد عقیله بنی هاشم در شهر فاطمه و زینب ثانی به ارمغان آورده بودند. یادگاران نبل و الزهرا پیشگامان فتح و رشادت و ظفر، کبوتران حرم زینب از شهر عشق، دیار دمشق، بسیجیان بی نام و نشان تمدن جهانی اسلام و نوید دهندگان آزادی و آزادگی مستضعفان عالم، سه شهید زینبیون پاکستان و یک شهید فاطمیون افغانستان امروز عصر بر شانه های شهر تا معراج وصل و رستگاری بدرقه شدند.

همه این ابدان مطهر سادات، چند سالی در خاک سوریه میهمان سرای گمنامی بودند و زائری جز مادرشان حضرت زهرا نداشتند؛ اما در میان آنها سید حسین حسینی، در انعکاس تصویر سرخ نینوای اباعبدالله، سر به بدن نداشت. قم موطن همه عشاق کوی دلدادگی و وصال است. هیچ شهیدی از هر جای این کره خاکی که باشد در عُشّ آل محمد(ص) احساس غربت نخواهد کرد. قم خاستگاه نهضت رهایی مستضعفان در آخرالزمان دین حقیقت و هدایت است. همه شهدای طریق مروت و آزادگی، شهید شهر مقدس قم هستند.

 

photo_2022-11-28_16-21-25_2tsx.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای مریم، برای معصومه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۴۲ ق.ظ

دومین روز هفته است. نشسته ام کنج بارگاه نورانی بانوی کرامت و نجوای دل را به ضریح اجابت او گره میزنم.

مریم مقدس یکشنبه ی ما فاطمه معصومه است.

هر دو پاک و معصوم

هر دو بانو، زلال و مقدس

نه مریم ازدواج کرد نه معصومه

اما

خدا به مریم عیسی را داد که روح الله بود و مرده را زنده می کرد و صراط  حق را بر پا داشت.

خدا به معصومه هم روح الله داد که در سایه سار لطف و عنایت و در جوار فوز و فیض حوزه معارفش، کالبد پوسیده مردگان متحرک دین آخرالزمانی را احیا کرد و روح استقامت و آزادگی را در سراسر عالم دمید.

زنها معجزه می کنند در سایه توحید و فطرت و معنویت، زندگی و آزادگی را به ارمغان می آورند؛ مثل مریم مثل معصومه، مثل ساره و هاجر و خدیجه و فاطمه و زینب سلام الله. نرگس مست دامان مطهر وجودشان، هست و نیست دلهای منتظر کمال و رستگاری را تا معراج وصال معشوق و معبود بی همتا بدرقه می کند. سلام خدا بر همه معصومه های تاریخ که مردانگی و مرام و انسانیت را در پاکی و تقدس و نجابت قلب خویش پرورانده و خلق و خوی و تربیت سازنده شان وارستگی و عزت و شرافت را معنای حقیقی بخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر راست می گویی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۰۳ ب.ظ

خانواده 9 شهید گلزاری در جزیره هرمز

 

ابراهیم سر پیری با هزار دعا و آرزو صاحب فرزند شد. اسماعیل عزیزترین کس او بود. همو را برای رضای خدا به قربان گاه برد.

محمد (ص) در مباهله، عزیزترین هایش را به خط کرد و به مصاف جبهه باطل شتافت تا نشان دهد شکی در حقانیت راه خود ندارد.

حسین نیز همه دار و ندارش را با خود به مسلخ عشق برد و با چشم خویش پرپر شدن شان را به نظاره نشست و از ته دل سرود: هوّن علیّ ما نزل بی، انّه بعین الله. دردها را می توان به آسانی تحمل کرد وقتی که خدا می بیند. و زینبی که مادر دو شهید و عمه چند شهید است در اسارت بنی سفیان، نغمه ما رأیت الا جمیلا سر می دهد.

نخ تسبیح قربان و مباهله و عاشورا، رجالٌ صدقوا ما عاهدوالله علیه است. دوستان راستگوی خدا بهترین داشته هایشان را پیشکش طریقت او می سازند و هرگز دچار تردید نمی شوند.

مدعی قرب و عرفان و معنویت بسیار است. سنگ محک خلوص و صداقتشان را باید در عرصه ایثار و جهاد جست و جو کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بشارت مقام معظم رهبری به حاج رحیم کابلی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۴:۵۲ ب.ظ

تصاویر دیده نشده پیشکسوت بسیجی شهید مدافع حرم رحیم کابلی

 

همه از خانطومان برگشتند الّا حاج رحیم کابلی.

دوستی با ظرافت می گفت: در جنگ هم رسم بود فرمانده ها و بزرگان اول نیروها را به عقب می فرستادند و بعد خودشان باز می گشتند.

این روزها بچه های مازندران وسط هیاهوی استقبال از پیکر مطهر شهدا حواسشان به دل شکسته خانواده حاج رحیم هم باشد و تکریم و تجلیل از آنها را فراموش نکنند. هر چند این خانواده نستوه و صبور، بهتر از همه می دانند که عزیز دلشان میهمان حریم زینب کبرا و بر خوان کرامت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست. به قول پیر خمخانه عشق: سلام ما به پاره های تن این ملت که همدمی جز نسیم صحرا و مونسی جز مادرشان حضرت زهرا ندارند.

اما این خاطره زیبا درباره وعده صادق مقام معظم رهبری به حاج رحیم کابلی نیز حتما خواندنی است:

 

بعد از کربلای پنج بود که عده ای از رزمندگان لشکر25 کربلا از جمله رحیم کابلی را برای دیدار با حضرت امام انتخاب کرده و از جبهه به تهران فرستادند. آقا رحیم تمام راه در فکر فرو رفته و در حس و حال خودش بود. گاهی زیر لب تکرار می کرد: این که بین این همه از نیروهای لشکر، ما را برای دیدار با امام انتخاب کرده اند، سعادت بزرگی است.

شب برای استراحت در پادگان امام حسن مجتبی علیه السلام تهران مستقر شدیم. همه خسته بودیم و به خاطر راهی طولانی که طی کرده بودیم، نیاز به استراحت داشتیم. دراز که کشیدیم خوابمان برد. نیمه های شب که بیدار شدم دیدم آقا رحیم سر جایش نیست. کمی صبر کردم. نیامد. نگران شدم. رفتم داخل محوطه و شروع به جست و جو کردم. کمی که گذشت پیدایش کردم. گوشه ای نشسته و به فکر فرو رفته بود. رفتم کنارش و گفتم: مرد حساب! نمی گویی وقتی غیبت می زند ممکن است نگرانت بشویم؟! این جا آمده ای با خودت خلوت کرده ای که چه بشود؟!

تبسمی کرد و گفت: می دانی چیست؟ فردا قرار است مهم ترین اتفاق زندگی من رقم بخورد. دیدار با امام و مقتدایم که سال ها به عشق او زندگی کرده و خود را برای شهادت و جهاد آماده کرده ام، حادثه ساده ای نیست که بتوانم از کنار آن به راحتی بگذرم و با آرامش به گوشه ای بروم و بخوابم. مگر می شود خواب به چشمانم بیاید در حالی که مدت ها آرزوی چنین روزی را داشته ام؟ مانده ام فردا اگر نگاه امام به من افتاد چه حالی خواهم داشت ...

عشقش به امام صادقانه بود. مبهوت این همه علاقه و ارادت او شدم. همین حرف هایش باعث شد که فردا در حسینیه کوچک و ساده جماران، نگاهی به او نیز داشته باشم. همه لحظاتی که امام سخن می گفت، رحیم به چهره ایشان خیره بود و اشک می ریخت.

سال ها گذشت. مصلای شهرستان ساری، میزبان مقام معظم رهبری بود. مردم برای دیدار مستقیم با ایشان در صف ایستاده بودند. حاج رحیم هم خودش را رساند. آن قدر ایستاد تا بالاخره نوبتش شد. حالا دیگر می دانست در همان چند لحظه ای که نگاهش به نگاه مقتدایش دوخته می شود، چه حالی خواهد داشت و چه باید بگوید. دست آقا را بوسید و گفت: من از شما تقاضایی ندارم. نیامده ام مشکلاتم را برای شما بگویم و کمک بخواهم؛ اما فقط یک خواهش دارم. برای عاقبت به خیری من دعا کنید.

آقا لبخندی زیبا و پر محبت به چهره داشت. فرمود: انشاءالله عاقبت به خیر می شوی. حاج رحیم تشکر کرد. خواست خداحافظی کند که آقا دوباره فرمود: انشاءالله عاقبت به خیر می شوی.

آرامش حاج رحیم دیدنی بود. انگار به آرزوی دیرینه اش نزدیک می شد. می دانست دعای آقا در حق او مستجاب می شود. صبر کرد. در راه حق باقی ماند تا سال ها بعد در کربلای خان طومان، عاقبت به خیر شد

  • سیدحمید مشتاقی نیا

و اما زینب!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۳۰ ب.ظ

 

این زبان که خدا در اختیارمان قرار داده رسانه ای مفت و مجانی است که می تواند دنیایی را زیر و رو کند.

مبدع جنگ نرم، زینب سلام الله علیها بود. واقعه کربلا آنگونه رقم خورد که اکثریتی توانست به ناحق، حق معدود یاوران حقیقت را زیر سمّ ستوران ستم، پایمال کند. همین اکثریت می توانست ندای حق را نیز در گلو خفه ساخته و با وارونه نمایی حقیقت، نگذارد پیام عدل و وارستگی از بیابان های تفتیده کربلا آنطرف تر برود؛چه برسد که گوش تاریخ را نوازش کند و بشود مبدأ صدها شورش و انقلاب و قیام مستضعفان و آزادی خواهان عالم و خواب اربابان ظلم و زیاده خواهی را در سراسر تاریخ و در همه نسل ها آشفته سازد.

برتری جبهه اسلام در جنگ نرم، مرهون رشادت و منطق برّان زینب سلام الله بود.

زینبی که به اقتضای طبع لطیف زنانه می توانست و حق داشت که بنشیند و در عزای فرزندان و برادران و بستگان و همراهانش و در غم مهجوری و غربت اسارت، ساعت ها بگرید و ناله کند، پشت پا زد به همه حقوق و امیال شخصی و شد مصداق ان تقوموا لله مثنی و فرادی، قیام کرد و ایستاد و سخن گفت. حرف زد و حقیقت را بر مدار ادع الی سبیل ربّک بالحکمة، برملا ساخت و باطل را و اهل باطل را با همان رسانه مجانی خدا دادی، رسوا نمود؛ تا آن جا که از دارالعماره کوفه تا خرابه های شام و کاخ سیاه یزید، همه را مدهوش منطق و حکمت جبهه حق نمود و طالمان و غاصبان را به کنج رسوایی و حقارت کشاند و تاریخ را ساخت؛ آن گونه که بعد از قرن ها، حسینی بودن یعنی مردانگی و عشق و آزادگی، حتی اگر مسلمان نباشی و یزیدی بودن یعنی ظلم و تحریف و خودپسندی و زیاده طلبی، حتی اگر نقاب دین بر چهره داشته باشی.

زینب، قهرمان تبدیل تهدید به فرصت است. زینب مبیّن مرز شرافت و رذالت است. حریم حرمش نیز امروز مرز دو جبهه جهانی نور و ظلمت قرار گرفت و به برکت بصیرت و حکمت زینبی، روح عاشورایی متکثّر در حسینیان آخرالزمان، انتقام خون سرخ کربلاییان تاریخ را از وارثان قابیل و حمّالة الحطب های ابوجهل زمانه بازستاند.

امشب شب وفات شهادت گونه شیردختر حیدر کرار، زینب کبرا سلام الله علیهاست. شادی دل نازنین زینب و به نیّت شفای بیماران جهان اسلام، زیارت عاشورای اباعبدالله را امشب ذکر لب و عطر جان خویش سازیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آبروی اهل بیت را نبریم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۴۰ ق.ظ

گفته اند هر شهیدی را که از میدان می آوردند، زینب سلام الله علیها پیشاپیش جماعت حرکت می کرد تا حسین بداند شریکی برای غمهایش و مرهمی بر زخم غربتش دارد.

زینب بود که دوید و پیکر شش ماهه برادر را از دستش گرفت و به گوشه ای برد، مبادا که حسین با بدن غرق به خون علی اصغر، چشم در چشم رباب، اشک شرمندگی بریزد.

یک جا بود که از میدان شهید آوردند؛ اما زینب از خیمه تکان نخورد و بیرون نیامد. آنگاه که پیکر دو فرزند شهیدش محمد و عون را به دوش می کشیدند، زینب خود را نشان نداد مبادا که حسین از نگاه او ، خجالت بکشد.

پای مان را جای پای شهدا اگر می گذاریم و دم از حسین و یازانش می زنیم، خدا کند مراقب باشیم رفتار و گفتارمان باعث خجالت اباعبدالله نشود. "کونوا لنا زینا ..." صورتمان شبیه شهدا بشود، سخت نیست؛ مرد آن است که سیرتش رنگ و بوی شهدا را داشته و رفتارش دیگران را به یاد خدا و دوستان خدا بیندازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدای حسین را شکر!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ


"حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین(ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من روسیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم."

اول تیر، سالگرد شهادت مدافع حرم عشق، علی امرایی ست که بدنش مثل علی اکبر حسین، ارباً اربا شد؛ شادی روحش صلوات.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

کبوترانه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۲۱ ب.ظ


محمدحسین مومنی حکم کبوتر را دارد برای آنان که دل در گروی حرم دارند. تشییع پیکر پاکش زیر آفتاب تیز قم و گرمای چهل و دو درجه این شهر، بی درنگ ذکر حسین را بر لب های تشنه و دلهای آتش گرفته فراق، جاری ساخت.

امروز روز شهادت سیدالشهدای احد بود. وقتی خواهر حمزه خواست با پیکر برادر وداع کند، پیامبر دستور داد پارچه ای بیاورند و بیندازند روی پیکر پاره پاره حمزه، پاهای او از آن پوشش بیرون ماند، عده ای خاشاک آوردند و رویش ریختند تا بدن برادر از چشم خواهر داغدیده محفوظ بماند.

سیدالشهدای کربلا اما ... بدنش پوشیده بود از سنگ و شمشیر و نیزه های شکسته. خواهر آمد و با دست هایش آنها را کنار زد. خواست صورت برادر را ببوسد اما ... کسی به زینب تسلیت نگفت که هیچ ...

آنهایی که پیکر محمدحسین مومنی را تفحص کردند می گفتند با لب تشنه و با ذکر توسل، به این پیکر مطهر دست پیدا کردیم. محمدحسین، سرباز امام عصر بود و نغمه انتظار را به آهنگ وصال گره زد. او اذن شهادت را در همین قم در تشییع پیکر شهدای مدافع حرم از ارباب بی کفنش گرفته بود.

امروز قم، حرم بانوی آفتاب، زینب غریب نماند. دلدادگان شهادت در استقبال کبوتر حرم عشق، سنگ تمام گذاشتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جبل الصبر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۲۲ ب.ظ

زینب اگر می نشست و گریه می کرد، جای شماتت نبود.

مرد هستیم مثلا! و حادثه ای غمبار را که به چشم خود می بینیم حتی اگر حادثه دیده را نشناسیم، قلبمان به درد می آید، حالمان گرفته می شود و دل و دماغمان از بین می رود. این اقتضای سرشت انسانی است.

زینب، یک زن است. داغ دو فرزند را در یک روز دید. داغ برادرانش را دید آنهم به فجیع ترین نوع مصیبت. داغ یاران و همراهان، درد غربت و تشنگی و اسیری و آوارگی و ... اگر می نشست و فقط می گریست، هیچ جای ملامت نبود. مویه کرد و آه کشید و پریشان؛ اما توقف نکرد.

زینب یک زن است؛ اما دختر علی است، یک زن حیدری است.

ایستاد و خم نشد و زبان گشود و سخن گفت و فریاد زد.

زبان یک رسانه است که رایگان و بی منت در اختیار بندگان خدا قرار گرفته است. زینب قدر رسانه و معجزه آن را می دانست و یک تنه با یک رسانه در مقابل هزاران رسانه دیگر که در اختیار دشمن بود، قد علم کرد. او می دانست صداقت و استدلال، هیمنه پوچ تبلیغات دشمن را بر باد خواهد داد که داد.

عاشورا بعد از خطبه های زینب، عاشورا شد و ماند و محور تاریخ قرار گرفت. زینب اگر می گریست جای شماتت نبود؛ اما او تکه ای ای از جورچین میدان نبرد با باطل بود. راه حق گاه از میدان رزم می گذرد و گاه از عرصه قلم و بیان. زینب، زن بود و حماسه آفرید؛ زن اگر زینب باشد صحنه جهاد فی سبیل الله و جبهه تقابل با پلیدی ها جا برای سربازی در طریقت حق، بسیار دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا