تجدید خاطره






- ۰ نظر
- ۲۳ آذر ۰۲ ، ۰۹:۲۹
ضمن عرض خوش آمد به فرمانده جدید انتظامی شهرستان و آرزوی توفیق برای فرمانده پیشین، ذکر چند نکته را ضروری میدانم:
1- نیروی انتظامی متعلق به جمهوری اسلامی است و طبعا باید بی وقفه در خدمت اجرای قوانین اسلامی باشد. پدیده شوم کشف حجاب در راستای هنجارشکنی و گسترش فرهنگ بی مبالاتی از جمله مصادیق مشهود جرائم قانونی و سیاسی است که برخورد مستمر و محسوس حافظان قانون را طلب میکند.
2- نیروی انتظامی مسئول صیانت از میز مسئولان و صاحبان قدرت نیست. یک شهروند منتقد و دلسوز نباید از بابت پرونده سازی احتمالی به خاطر انتقاد از مسئولان احساس نگرانی کند.
3- تشخیص نوع مجازات و تنبیه متهمان بر عهده قاضی است. برخورد غلط یک مأمور خودسر و بی جنبه با مردم عادی یا حتی متهم ولو به بهانه بازجویی به اعتبار نظام اسلامی لطمه میزند.
4- عملکرد نیروی انتظامی شهرستان بابل در مهار آشوب سال گذشته جماعت هرز و هیز، خوب و البته پرزحمت و طاقت فرسا بود. در این میان اما جو سازی و هجمه روانی ناجوانمردانه شبکه های مجازی معاند فشار روحی مضاعفی بر خانواده های مأموران نیرو وارد آورد که لازم است با اجرای برنامه های متعدد فرهنگی و تفریحی نسبت به دلجویی و تقدیر از صبوری خانواده های کارکنان اقدام شود.
5- مراوده مفسدان برجسته و عناصر بدنام و متهمان دانه درشت اقتصادی مثل ابربدهکاران بانک دی و ... با دستگاه نباید به گونه ای باشد که باعث دلسردی و سرخوردگی دلسوزان و پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب گردد.
6- نیروی انتظامی به نسبت مساحت و جمعیت شهرستان از نظر عده و عُده با استانداردهای لازم و مرسوم کشور فاصله دارد که این امر فشار کاری بیشتری را بر مأموران فراجا تحمیل می کند. در این خصوص میتوان با کمک نمایندگان مجلسین شورا و خبرگان جهت پیگیری از مراکز ذی صلاح، نسبت به افزایش تعداد کلانتری ها و تأمین نیروی مورد نیاز اقدام نمود.
7- نیروهای بسیجی و دلسوز و انقلابی همواره در هر برهه ای از سر دغدغه و غیرت اعتقادی خود بی هیچ توقعی دست یاری به سوی نهاد انتظامی دراز کرده اند. بی شک استفاده بهتر و بیشتر از ظرفیت پایگاههای مردمی بسیج در اجرای مأموریتهای فراجا و گسترش حس امنیت عمومی بسیار مؤثر و راهگشا خواهد بود.

میگویند چنین صحنه هایی هر روز در بازار رشت تکرار میشود. رفقای بسیجی میگویند به مسئولان شهر تذکر داده ایم ولی اتفاق خاصی نیفتاده است.
امروز در پایان خطبه های نماز جمعه رشت، یکی از طلاب از جای خود برخاست و به وضعیت زننده بعضی معابر رشت اعتراض کرد. بلافاصله ریختند و دستگیرش کنند. دو طلبه دیگر اعتراض کردند که حالا مگر چه شده این بنده خدا را دستگیر میکنید که آن دو را هم بازداشت کرده و تحویل دادسرای ویژه روحانیت دادند. خب دم شما گرم، خداقوت.
شما که میتوانید نیرو بفرستید طلبه های معترض را دستگیر کنید نمی توانستید نیرو بفرستید هنجارشکنان را دستگیر کنند؟ حرمت دم و دستگاه و میز و جایگاه شما بالاتر از حرمت احکام شرع است؟
حسن روحانی هم لااقل به ظاهر طلبه است و به زعم عزیزان شورای نگهبان، مجتهد هم هست. اینهمه به سرتاپای نظام و انقلاب و مردم قرمه سبزی گرفت و رفت نمیتوانید دستگیرش کنید؟ کلی وعده و وعید داده بودید، هزاران شاکی هم که دارد. سلبریتی هایی که از خورجین نظام میخورند و برای نظام جفتک می اندازند را چطور؟ همین چند تا طلبه و بسیجی عدالتخواه و آمر به معروف را حذف کنید موقع بحران میخواهید روی آقازاده ها و دامادهایتان حساب کنید؟ پارسال اغتشاش شد کدام بسیجی شهید و مجروحی از بستگان درجه هشتم شما بود؟ نهادهای امنیتی حقوق میگیرند که از اسلام دفاع کنند یا از میز مسئولان؟ فلان مسئول فاسد گیلان لو و رفت و فیلمش درآمد چه برخوردی کردید؟
با پرونده اختلاس فولاد مبارکه و اتهامات پتروشیمی میانکاله و بانک دی و آینده و رابطه بازی در عزل و نصبهای فامیلی و انتصاب مسئولانی که اتهامات سنگین اقتصادی دارند و ... اصلا کاری ندارم. یک سال و نیم است نمیتوانید جلوی مفسده علنی چند دخترک دلقک و بی هویت را در سطح شهرها بگیرید. الان دقیقا شما برای چه روی کار هستید و قرار است از کدام قانون الهی صیانت کنید؟
راستی اگر یک مسئول نظام علوی نتواند مثل علی علیه السلام تحمل شنیدن نقد را داشته باشد و به پرخاشگری و برخورد فیزیکی و حذفی روی بیاورد از جماعت هنجارشکن و لاابالی میتوان توقع داشت در مقابل امر به معروف و نهی از منکر واکنش منطقی و اخلاقی داشته باشند؟ خب آنها هم دارند از شما یاد میگیرند که روی بسیجی تیغ میکشند.

همه انسانها حجاب را قبول دارند. همه مردم عالم محجبه هستند. آنچه مورد بحث و اختلاف است درباره میزان و حد و اندازه پوشش است.
چنانکه در تاریخ ویل دورانت خوانده اید یهود و ایران باستان به حدی در حجاب سخت گیر بودند که حتی دست و صورت زن را هم می پوشاندند و معتقد بودند زن پس از ازدواج حق ندارد حتی صدایش را به برادرش برساند و اگر مردی دید همسرش دارد با برادر تنی خودش صحبت میکند حق طلاق او را دارد.
اسلام اما حد وسط و خط منطق را در پیش گرفت. صورت و دست زن نیاز به پوشش ندارد زیرا وسیله و واسطه حضور و فعالیت او در اجتماع است. اصل اختلاط و حضور در مجامع عمومی نیز در امور ضروری و لازم مجاز شمرده میشود تا جاییکه منجر به ارتکاب حرام نشود.
هر نوع پوشش زن و مرد که باعث تحریک جنس مقابل شود حرام است. امروزه در همه کشورهای دنیا اگر شهروندان حدی از حجاب یا نوع پوشش را رعایت نکنند مجرم شناخته میشوند.
متن داخل عکس را یک ایرانی مقیم آمریکا نوشته است.

دیروز توفیق شد به حرم شریف شاه عبدالعظیم حسنی در قبله تهران، ری رفتم. جای همه دوستان خالی، نایب الزیاره بودم. صفای حاکم بر حرم این امامزاده بزرگوار، صیقل جان و احیاگر روح انسان است.
از جمله نکات خوب در ورودی حرم مطهر حضرت عبدالعطیم، بازرسی زائر با حفظ کرامت انسانی است. زائر به جای تفتیش بدنی که متأسفانه گاه به شکل مشمئزکننده ای در حرمهای مطهر مشهد و قم جریان دارد با عبور از دستگاه مخصوص، مدل آنچه که در فرودگاهها هست وارد حرم میشود. دست مریزاد به تولیت حرم سیدالکریم.
در بازار بیرونی حرم متأسفانه معدودی زنهای حرمت شکن با کشف حجاب تردد دارند که تذکر و کنترل آنها کار بسیار ساده ای است و البته مغفول مانده است. موقع خروج از تهران، مقابل دانشگاه شاهد اما مناظر زشت و زننده ای از کشف حجاب و کشف عفاف! در اذهان ترسیم میشود که نشان میدهد مسئولان بی عار ما هنوز رغبتی برای دفاع از شعائر انقلاب پیدا نکرده اند.
حقوقهای نجومی و مزایای متعدد مسئولان، قدرت را در کام آنها شیرین ساخته است. نتیجه دنیاطلبی هم چیزی جز میل به معامله گری بر سر ارزشها نیست.



کاشف به عمل آمد تیم سازنده برنامه به افق فلسطین که در اقدامی عجیب و حاشیه ساز تریبون پخش مستقیم رسانه ملی را در اختیار بعضی چهره های مساله دار فتنه 88 مثل ابطحی و انصاری داده و آنها هم به جای تبیین مواضع انقلاب در خصوص آزادی قدس شریف به عقده گشایی از نظام و حمایت از موسوی و کروبی پرداختند، از سازمان رسانه ای اوج بوده اند.
خاطرتان هست در اوج فتنه اوباش فحشا طلب در سال گذشته، ناگهان دیوارنگاره میدان ولی عصر عج به تصاویر زنان فرهیخته و افتخارآفرین ایران اسلامی اختصاص پیدا کرد و در اقدامی عجیب، عکس فاطمه معتمد آریا هم که با کشف حجاب و سخنان تحریک آمیز خود نقش بسزایی در آتش افروزی اوباش داشت در میان زنان مذکور جای گرفته بود؟ نه تنها نیروهای متدین به این کج سلیقگی سازمان اوج اعتراض کردند بلکه خود معتمدآریا هم شروع به دهن کجی و تمسخر این اقدام کرد و ظرف 24 ساعت بعد این دیوارنگاره پایین کشیده شد.
همان وقت امیرحسین ثابتی مطلبی منتشر کرد و به این مضمون نوشت که لایه هایی از فعالان فرهنگی مرتبط با سپاه آنقدر ساده لوح یا خودباخته هستند که گمان میکنند اگر به اصحاب فتنه و آشوب باج بدهند آنها جذب نظام خواهند شد و البته دستاوردی جز لگدپراکنی این افراد حاصلشان نمی گردد

توفیق اجباری شد بابت کاری، دختران آفتاب را بخوانم، حدود 400 صفحه پی دی اف. موضوعش هم حجاب است و حقوق زن که در قالب رمان نوشته شده. هر چند فضایش کاملا زنانه یا بعبارتی دخترانه بوده و برای مردها شاید کلافه کننده باشد اما باید اعتراف کرد که یکی از بهترین آثار هنری در موضوع مذکور و در راستای پاسخ به شبهات و باز کردن گره های ذهنی جوانانی است که سالهاست آماج بمباران فکری دشمن بر ضد دین و مکتب وحی قرار گرفته اند. دست نویسندگان و گروه تحقیقی که پشت تولید این اثر قرار داشته اند درد نکند.
به نظرم این کتاب را باید در چارچوب کتب درسی دانشگاه و یا دبیرستان گنجاند. کسی قسم نخورده است که کتابهای درسی حتما باید خشک و رسمی باشند. چه اشکال دارد یک رمان هم کتاب درسی باشد در عوض انبوهی از مباحث اعتقادی را در باور مخاطب گنجانده و مطلع پژوهش بیشتر قرار بگیرد؟
یک نکته را هم عرض کنم این شیوه نوشتاری که در کتاب دختران آفتاب انتخاب شده تقلیدی به جا از کتاب خوب و ارزنده "دکتر و پیر" اثر فاخر استاد شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد است. آنجا در طول سفر با قطار، بحثی پیرامون مسائل اعتقادی در گرفته که در قالب داستان طرح شده است.
خدا روح این شهید و دیگر دانشمندان شهید انقلاب را شاد کند. خدا کند نسل جدید مجالی برای آشنایی با آثار گرانقدر فرهیختگانی چون شهید هاشمی نژاد و باهنر و بهشتی و مفتح و ... را پیدا نمایند.
.jpg)
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه این عکس مربوط به سخنرانی سردار سلامی را با ذوق و شوق منتشر کرده. همان انگیزه ای که در باغ موزه دفاع مقدس وابسته به سپاه نیز مانع از برخورد با بی حجابی شده اینجا در انتشار تصویر دختر خانمی با ناخن های لاک زده و صورت آرایش کرده و موهای بیرون از روسری دچار شعف و شتابزدگی میشود. یعنی ببنید ما چقدر لارجیم، مبادا قشر خاکستری از ما برنجد و...
واقع امر این است هیچ کس حاضر نیست تبعات دفاع از حکم شرع را بپذیرد. قدرت شیرین است. همین خبرگزاری فارس که تسامح در دفاع از شرع را عادی تلقی نموده گاه برای تخریب منتقدان و دفاع از میز صاحبان قدرت و باند قالیباف، بدترین ورارونه نمایی ها و بی اخلاقی های خلاف شرع را مرتکب میشود.

ترکمن ها را دوست دارم. به این شهر سفر داشته ام. هر جا هم مردمانش را دیدم با آنها مأنوس شدم. یک حس قرابت با اهالی این بندر زیبا دارم. شاید بخاطر سکونت بیست ساله بعضی اقوام نزدیک در این شهر، اخبار و مسائل مربوط به این قوم فرهیخته را دنبال میکنم.
امروز تصویری از عروسی سنتی مردم بندرترکمن را دیدم. خوشحال شدم فقط ای کاش آقا داماد دقت میکرد که کراوات جزو رسوم سنتی اهالی ترکمن صحرا نیست. ان شاءالله زندگی شاد و موفقی داشته باشند. خواستم به این بهانه اشاره کنم به بعضی تخلیط های فرهنگی که گاه از سر ناآگاهی صورت می گیرد. مثلاً طرف شعار ملی گرایی میدهد و به خاطر اثبات علقه به ایران، نام مذهبی خود را تغییر میدهد اما حواسش نیست یا نمیداند که همین فرهنگ و تمدن ایرانی همواره مزیّن به حجاب بوده و نمیشود جایی که به نفعمان نیست از زیر تقّید به آداب ملی شانه خالی کنیم و...
یا بعضی ها که دغدغه دین را دارند اما سبک زندگی و رفتارشان غیر دینی است. اگر ادعای راه و مسلکی را داریم سعی کنیم جوانب آن را هم آموخته و به آن ملتزم باشیم.
غائله مهسا، بازی برد برد بود. طرفداران فحشا به مطالبه اصلی خود یعنی کشف حجاب رسیدند. در پایتخت جمهوری اسلامی حتی در باغ موزه دفاع مقدس و بیخ گوش عزیزان سپاه هم مانور بی حجابی در جریان است.
دولت هم از این بازی ضرر نکرد. مطالبات اصلی مردم از فضای معیشت به مطالبات غیرواقعی و بی خاصیت منحرف شد و فریاد از گرانی و بیکاری و ... جای خودش را به هوس بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان داد. دولت از این موقعیت استثنایی کمال بهره را برد و در اقدامی ضربتی، دلار را از بیست و پنج هزار تومان به پنجاه هزار تومان رساند و چاله چوله های اقتصادی اش را پر کرد. مقداری هم از همین درآمد بادآورده در قالب یارانه و سهام عدالت به لایه هایی از جامعه بخشیده شد تا رزومه عدالت و مردم داری اش بدون آمار نماند. پرونده اختلاس های کلانی مثل فولاد مبارکه و ... در محاق فراموشی فرو رفت، طرح های حاشیه سازی مثل صیانت فضای مجازی، افزایش هزینه تلفن ثابت و... در لابلای همین هیاهو به اجرا درآمد، مبارزه با حلقه های رسانه ای و فکری وابسته به اجانب شدت و رسمیت بیشتری گرفت و...
نظام و ضد نظام، سهمشان را از این غائله به دست آوردند. ضررش ماند برای مردم و احکام شرع.
قدرت، شیرین است و تغییر باور "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" به "اوجب واجبات بودن حفظ میز"، راه را برای توجیه هر نوع سیاست بازی و عقب نشینی از شعائر هموار ساخته است.
الغرض؛ به همان دلیل و انگیزه ای که خشتک رییس جمهورهای سابق را بخاطر دم زدن از ورود بانوان به ورزشگاه برای تماشای مسابقات فوتبال، روی سرشان می کشیدیم اما در دولت رییسی به این خواسته فدراسیون جهانی تن دادیم (و البته از این دست مثالها فراوان است) بابت تندیس حاج قاسم هم عقب نشینی کرده و تصویر این نماد مقاومت و عزت و بالندگی ملت را از ورزشگاه اصفهان دور خواهیم کرد.

از این آدم هایی که یکجا نشسته اند، تجربه کار میدانی ندارند و از کنار گود میگویند لنگش کن بدم می آید.
کسی که واقع را نمی شناسد و تجربه ای در کاری ندارد اما به خودش اجازه نسخه پیچیدن هم می دهد اول از همه، خودش را مضحکه قرار داده است.
طرف را آیت الله می خوانند. گشت ارشاد را زیر سوال برده که فرق بتمرگ و بفرما و بنشین را بلد نیستند. بعد درباره نحوه برخورد با بی حجابی اینطور گفته: "من اگر یک خانم سر تا پا لخت ببینم، به او میگویم که؛ خانم! تو یک خانم باوفا و باصفایی هستی، تو یک خانم خانهدار و بچهدار هستی. من از شما تقاضا و التماس میکنم که این وضعیت اینطوری خوب نیست."
خب اگر این زن سر تا پا لخت به حرف شما گوش نکرد چه کار میکنی؟
جواب ایشان: "باید رها کنم و بروم. نباید یقه او را بگیرم که؛ چرا حرف من را نشنیدی؟"
بزرگوار! اینطوری که هیچ قانونی در هیچ جای دنیا پیاده نمی شود. همیشه عده ای هستند که از قانونی خوششان نمی آید. نظرشان محترم است اما در عرصه عمل باید تابع قانون باشند. بستن کمربند باشد یا استفاده از ماسک یا .... کسی منکر ضرورت کار فرهنگی نیست ولی اگر از کنار زنی که سرتا پا لخت باشد و به تذکر گوش نمی دهد به سادگی بگذریم که برخورد با بی حجابی و کشف حجاب معنا نمی دهد. باز گذاشتن دست فواحش برای مانور بی عفتی در جامعه مطابق کدام آموزه دین است؟ برداشت یک آیت الله از مفهوم کلمه "امر" در فریضه امر به معروف و نهی از منکر همین اندازه است؟ راستی حاج آقا نفرمود اگر این خانم احیانا سلیطه و دریده بود و خواهر و مادر مأمور و آمر به معروف را به فحش کشید باید چه کرد؟
حیف نیست متفکرانی مثل شهید مطهری را دادیم امثال این بابا که جلوتر از بینی اش را هم نمی بیند صاحب تریبون شده اند؟
سلسله رسانه های خبری وابسته به طیف لاریجانی با ترس از احتمال رد صلاحیت علی خان در انتخابات پیش رو به سراغ آیت الله؟! مسعودی خمینی رفته و حرف های خود را از زبان وی بیان نموده اند که آیت الله جنتی باید کنار برود و خالص سازی سیاسی مشکل اصلی جامعه است و هاشمی رفسنجانی نباید رد صلاحیت می شد و...
آیت الله مسعودی خمینی مدتی تولیت حرم حضرت معصومه را هم بعهده داشت و از لج شکست انتخاباتی هاشمی در برابر احمدی نژاد به یکباره تمامی طلبهای معطل مانده موقوفات حرم از دولتهای هاشمی و خاتمی را در دولت نهم به اجرا گذاشت که منجر به پلمپ طولانی مدت بزرگترین ورزشگاه قم (شهید حیدریان) گردید. از دیگر کرامات این بزرگوار جلوگیری از اجرای پروژه منوریل قم به این بهانه بود که بلندی سکوهای آن موجب وهن حرم است و میلیاردها تومان هزینه بیت المال هدر داده شد.
نظام برنامه خاصی برای مقابله با کشف حجاب و کنترل ناهنجاری های اجتماعی ندارد. فریب این یکسال کش و قوس تصویب لایحه حجاب را نخورید.
مگر پیش از ماجرای مهسا در سالهای گذشته اقدام خاصی برای کنترل وضع حجاب صورت می گرفت؟ روزی بود که به خیابانهای پایتخت برویم و زن کشف حجاب کرده ای را نبینیم؟ این بی برنامگی خودش یک برنامه است. به عبارت دقیقتر، یک نوع شیوه حکمرانی است تا موافقان و مخالفان را در حالت خلسه و سردر گمی نگه دارد، گاهی با بی حجاب برخورد می شود گاهی با آمر به معروف، کسی نمی فهمد آخرش تصمیم و نظر مسئولان چیست؟
درباره طرح صیانت چقدر جنجال شد؟ آخرش معلوم شد طراحان چیزی در چنته ندارند جز فیلتر، که اول از همه خود مسئولان ذی ربط با فیلترشکن وارد شبکه های بیگانه شده و فعالیتشان را ادامه دادند. با این سیاست به طرفداران نظام می گویند که ما تلاشمان را کردیم، به مخالفان نظام هم می گویند آزادی شما را که نگرفتیم. در صورتی که به راحتی می توانند پهنای باند شبکه های غیرمجاز را مسدود کنند و نمی کنند.
قدرت شیرین است و صاحبان آن حاضرند برای استمرار جایگاه و بهره وری بیشتر از چرب و شیرین دنیا به هر برنامه و طرحی متوسل شوند. ملت که به جان بیفتند و نفهمند نظام طرف کیست، کاری هم با پرونده تخلفات فولاد و پتروشیمی و بانکهای خصوصی و اوقاف و ... ندارند و سرشان حسابی گرم نزاع بر سر روسری و بوسیدن در کوچه و سلف مختلط می شود.
ایران در مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان، گذرگاه زنگزور را خط قرمز دانسته و تهدید کرده اجازه تغییر در مرزهای ژئوپلیتیک خود را نخواهد داد.
دولت باکو این قول را در مذاکره با مسئولان ایرانی داد که قصدی برای تصرف این معبر نداشته و تمرکزش روی نقاط دیگر است.
با این حال اما رویکرد کلامی باکو و آنکارا پس از حمله دیروز به ارمنستان، خط و نشان کشیدن برای زنگزور بود.
به نظر می رسد دولت باکو با پیش بینی غلط از حوادث آخر شهریور ماه ایران سیاستی منافقانه را در اعلام مواضع خود اتخاذ نموده است.
الهام گمان میکرد در سالگرد مهسا ایران درگیر آشوبهای شدید گردیده و دیگر توان اجرای آتش در مناطق شمالغربی را نخواهد داشت. از این رو این تاریخ را برای حمله به قره باغ انتخاب نمود. تلاش برای تحریک هموطنان آذری در ماجرای خشک شدن دریاچه ارومیه توسط رسانه های باکو، بزرگنمایی از حادثه شهادت دو بسیجی نورآیاد ممسنی توسط سایتهای وابسته به همسر الهام، تحرک اکراد ضدانقلاب در مرزها به واسطه خط دهی آنکارا و ... از جمله اتفاقاتی است که پشت پرده اوهام و نیّات شوم دولت باکو را نشان می دهد که البته ناکام ماند. دیپلمات رژِیم صهیونیستی که متحد جدید باکو است با همین انگیزه عکس مهسا را در سازمان ملل به دست گرفت که البته از صحن مجمع اخراج شد. حضور لیلا حسین زاده با لباس پژاک و کشف حجاب در دانشگاه بی در و پیکر تهران نیز در همین راستا قابل تحلیل است. درگیری بین کردهای جدایی طلب با دولت ایران فرصت ایده آل برای تحقق رویاپردازی های دولت صهیونیستی باکو است که البته تیرش فعلا به سنگ خورده است. به یقین با لیلا حسین زاده در فرصت مقتضی برخورد خواهد شد و دولت ایران ترسی از واکنش جدایی طلبان کرد ندارد که اگر واهمه ای بود منجر به عقب راندن آنان از مرزهای غربی کشور نمی گردید. امثال حسین زاده که آلت دست سرویسهای بیگانه برای ایجاد تنش داخلی در ایران هستند آنقدر عاقل نیستند که بدانند ایرانیان مخالف حجاب هم اجازه تجزیه طلبی به دشمنان را نداده و پوشیدن لباس پژاک و کشف حجاب در واقع خدمت به اهداف جمهوری اسلامی در افشای ماهیت ضد ملی مخالفان شریعت خواهد بود.
دولت باکو نیز به خوبی واقف است اگر بخواهد خلاف قول و قرارهایی که داشته عمل کرده و در پازل رژیم اشغالگر قدس اقدام به نادیده گرفتن حقوق بین المللی جمهوری اسلامی نماید زودتر از آنچه که تصور میکند تنبیه خواهد شد.
امیر تتلو از نگاه خودش در سالگرد فوت مهسا امینی متنی را منتشر کرده که البته بعضی کلماتش منشوری است. گفتم حال و هوایتان عوض شود. تصویر متن او را در زیر بخوانید:


گفته می شود تصویر بالا مربوط است به لباس فرم جدید دبستان غیردولتی مه چهرگان بابل.
امیدوارم تکذیب شود.
اینکه حجاب برای دختران دانش آموز در مدارسی که از نگاه و ورود نامحرم پوشیده است الزامی نباشد قابل قبول است؛ اما طراحی لباس مدرسه بر مبنای هجو و تحریف و تخفیف حجاب و محوریت جلوه فروشی و خودنمایی در انظار عموم (فاصله خانه تا مدرسه و بالعکس) ولو برای سنین قبل از تکلیف نیز به یقین با اهداف تربیتی نظام اسلامی سازگار نیست. آموزش و پرورش و نهادهای نظارتی و فرهنگی اگر احیاناً رودربایستی و مراوده خاصی با متولیان مدرسه مذکور ندارند لطفاً پیگیر بوده و تذکر دهند.
دیده اید آدمهایی که مدعی شجاعتند معمولا ترسو هستند؟ آنهایی که درباره همه چیز نظر میدهند معمولا کم سوادتر از بقیه اند؟ یا آنهایی که مقدس نما هستند و جانماز آب میکشند در خلوت شیطنت بیشتری دارند؟ آنهایی که مهره مار می فروشند یا برای حل مشکلات مردم پول میگیرند دعا نویسی کنند و با اجنه مرتبط شوند حریف مشکلات خودشان نشده و هشتشان گره نه شان است؟ آنهایی که بیشترین هیاهو برای سواد رسانه را دارند بیشترین دروغ ها را بافته و اهل فیک بازی اند؟ دخترهای ترشیده و مطلقه بیشتر از همه داعیه آموزش و مشاوره همسرداری و تشکیل زندگی موفق را دارند. کشورهایی که بیشترین شعار حقوق بشر را سر می دهند بدترین جنایتها را در حق بشریت مرتکب میشوند و...
شده است حکایت عزیزان ز ز ز که زر مفت می زدند. آن از شوتبالیستی که سر خواهرش هم کلاه گذاشت و او را به زندان انداخت، آن از رسوایی برنامه سازان بی بی سی که پشه ماده را روی هوا باردار می کنند، آزار جنسی سیما خانوم در اینترنشنال، تعرض جوجه مطرب شمالی به دوست دخترش و... بیخود نیست که مردها بیشتر از زنها شعار آزادی در پوشش و اختلاط را سر می دادند. جماعت هرز و هیزی که حتی در تجمعات اعتراضی خود نیز طاقت از کف داده سرشان در خشتک یکدیگر بود و دست از مالیدن هم بر نمی داشتند.
خدا دروغگو را رسوا میسازد.
از حق نگذریم جنبش فواحش با شعارهای کاف دار و طرح مطالباتی در سطح بوسیدن در کوچه و کشف حجاب و آغوش رایگان و سلف مختلط، بالاترین خدمت را به جمهوری اسلامی کرد. قصور مسئولان و عقب افتادگی های فرهنگی را آشکار نمود و با توجه به عفیف بودن تاریخی ملت متمدن ایران که سبقه اش به پیش از ظهور اسلام بر میگردد، بوی گند مطالبات سطحی و اهداف حیوانی اپوزیسیون را برملا ساخت و رویای سرنگونی نظام اسلامی را حالا حالاها به عقب انداخت.





حجاب، مساله فردی یا حتی صرفاً سیاسی نیست. از دیرباز حتی در دوره حاکمیت طاغوت نیز علما در مقابل بی حجابی قد علم می کردند. ماجرای مرحوم آیت الله بافقی که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مقابل اهل و عیال بی حجاب رضاشاه قلدر ایستاد، ترسی به دل راه نداد و به رسالت نهی از منکر عمل کرد و تلخی کتک و تبعید را در ازای کسب رضای خدا به جان خرید ورد زبان همه بزرگان دین است.
جالب آنکه در این سالها گاه شنیده می شد بعضی آقایان وضعیت بدحجابی را دلیلی موجّه برای زیر سوال بردن مشروعیت نظام می دانستند؛ اما عجیب است در یکسال اخیر که تمام دنیای کفر قامت به نابودی ارزشهای الهی بسته و به بهانه مبارزه با حجاب در حال ترویج هرزگی و عریانی و لاابالی گری است صدایی از بعضی بزرگان حوزه شنیده نمی شود! گو اینکه هیچ وظیفه ای برای دفاع از غربت دین خدا ندارند. به راستی مراجع بزرگوار تقلید نمی دانند اگر جمهوری اسلامی نباشد نه تنها قوانین و احکام شرع تعطیل شده بلکه بساط دفتر و دستک و خدم و حشم آنان نیز جمع خواهد شد؟
کدام مشاوران نفوذی به بزرگان دین اینطور خط غلط داده اند که دعوای حجاب، مساله ای صرفاً سیاسی است و ربطی به دفتر و بیت حضرات ندارد؟ تفقّه بدون زمان شناسی اساساً امری پوچ و بی خاصیت است چه اینکه قرار بود علما، امنای امت و جانشینان معصوم باشند و حافظ چارچوب احکام دین و اگر در دوره حکومت اسلامی، انگیزه ای برای دفاع از حدود دین در بعضی علما وجود نداشته باشد که باید تأسف خورد و به ساحت مقدس امام عصر(عج) تسلیت گفت.
آن کارگر و کاسب و کارمندی که داوطلبانه بخشی از ماحصل زحمات خود را بدون هیچ بهانه و چشمداشتی در قالب خمس در اختیار علما قرار میدهد هدفش نه راه اندازی تشکیلات عظیم بیت و دفتر که یاوری دین خدا و تقویت مکتب اسلام است؛ آن وقت بزرگانی که خود و خانواده هایشان از دسترنج مومنین ارتزاق میکنند در برهه حساس و بزنگاه خطر، دین و احکام وحی را تنها بگذارند ظلم به خدا و رسول و ائمه نیست؟ آیا حوادث یکسال اخیر نشان نداده که هدف از این حمله بزرگ رسانه ای و آشوبگری های واقعی و مجازی بازی خوردگان غرب، اساس دین و مرجعیت و فقه و حاکمیت مذهب است؟ همه ائمه ما بخاطر تقویت دین، شهد شهادت نوشیدند، شما می توانید جواب خدا را بدهید که چرا در یکسال اخیر دهها جوان متدین این مملکت بخاطر دفاع از حدود دین توسط عناصر دشمن در کوچه و خیابان به خاک و خون کشیده شدند اما مراجع و بزرگانی که حفاظت از دین، وظیفه ذاتی آنان است حتی حاضر به اتخاذ یک موضع ساده در دفاع از شریعت نشدند که مبادا غباری بر عبای زعامتشان بنشیند؟
همه در مقابل خدا باید جوابگو باشیم. سخن آخر، کلام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که امروز اهتزاز پرچم شیعه و زوال دشمنان دین در منطقه و آزادی در انجام مناسکی چون اربعین و... را مدیون مجاهدت او و یاران شهیدش هستیم:
"سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکیها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین میرود. این دورهها با همه دورهها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّ فقیه است. "
والسلام/ قم/ داوود عباسی/ جانباز دفاع مقدس و جنگ نرم

سیما ثابت به دلیل آزار مکرر جنسی و ناامنی اخلاقی از اینترنشنال جدا شد. خوب این هم یک برگ دیگر از پشت پرده ذهن مدعیان زن زندگی آزادی.
بیشتر از خود زنها، این مردان هستند که شعار آزادی زن آن هم نه به معنای آزادگی در فکر و هنر و علم و رشد و... بلکه آزادی در پوشش که ثمره اش لذت شهوانی مردان است را سر می دهند. حجاب بالاترین تضمین حفظ کرامت و آزادی زن در اجتماع است.
حالا این یک بعد قضیه بود.
یک نکته دیگر هم گفتنی است. اصل اختلاط با جنس مخالف که در اسلام مورد نهی قرار گرفته مگر در فرض ضرورت چه در فضای واقعی چه در فضای مجازی اگر مراعات نشود حوزه علمیه و مسجد هم که باشد به فساد کشیده می شود چه برسد به شبکه ایران اینترنشنال.
این شبکه در کشوری غربی فعالیت میکند که از نظر عده ای به خاطر فقدان حجاب، مردمانش چشم و دل سیر هستند اما به قاعده زیاده خواهی سیری ناپذیر نهفته در باطن انسان، روزی نیست که خبری از تعرض و فساد اخلاقی حتی در رده ریاست جمهوری آمریکا در سطح رسانه ها افشا نشود.

حضور فرماندار کلاردشت در منزل کاپیتان والیبال کلاردشتی قهرمان کشور
اگر این اتفاق در دولت قبل می افتاد و مسئولان اجرایی با دختری بی حجاب عکس یادگاری می گرفتند مافیای رسانه های قدرت طلب با آنها چه برخوردی می کردند اما حالا لال شده اند.
در دولت قبل بحث احداث منطقه آزاد در مازندران مطرح شد. باندهای نفت خور لشکرکشی مجازی راه انداختند که این کار برای استان ضرر دارد حالا همین برنامه در دولت فعلی قرار است اجرا شود و صدایی از مدعیان شنیده نمی شود. آن پسرکی هم که انگشت تکان میداد و استاندار وقت را تهدید میکرد که اگر منطقه آزاد بزنید ال میکنیم و بل میکنیم پستی گرفت و ساکت شد. بعد همین جماعت به عدالتخواهان می گویند عدالت خوار! زیرا معتقدند عدالت خواهی زمانی درست است که فقط با آن یقه رقیب را گرفت و به نفع جناح خود، کاری کرد. اگر همیشه حرف حق را بزنی پس دشمنی!