اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل» ثبت شده است

هزار سنگر (سه)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۵۴ ق.ظ

»شهر هزار سنگر»؛ این تعبیر کمى است؟ حرف کوچکى است؟ قضیه‌ ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه‌ تاریخى خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنى فراموش نشود حالا چرا فراموش نشود؟ براى اینکه حوادث تاریخى، هم درس است، هم عبرت است. قضایاى جارى بر یک ملت، قضایائى است که در برهه‌هاى مختلف غالباً تکرار می شود. مقام معظم رهبری

مردم قهرمان آمل با سنگربندی معابر شهر و اهدای چهل شهید توانستند در کمتر از 24 ساعت، بساط مهاجمین را از شهر جمع کنند. به پاس ایثار و مقاومت جانانه مرد و زن این دیار، آمل،  "شهر هزار سنگر" نام گرفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هزار سنگر (دو)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۲۴ ب.ظ

استان مازندران در متن غائله جنگل در فاصله زمانی 1363-1359  قرار داشت و شهرهای ساری، قائمشهر، بابل، رامسر و آمل بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی به عنوان مناطق عملیاتی شناخته شدند.

 مردم مازندران و رزمندگان آن در مقاومت چهار ساله مقابل گروه های محارب در بحران جنگل و نیز ترور، 141 شهید تقدیم کردند و آمل با تقدیم 41 شهید در حماسه ششم بهمن 1360، به شهر هزارسنگر مشهور شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هزار سنگر (یک)

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۴۹ ب.ظ

جنگل های انبوه استان مازندران به دلیل همجواری این استان با ابرقدرت شرق و نزدیکی به پایتخت، مورد طمع نیروهای مسلح ضدانقلاب قرار داشت.

ساعت 23:45 دوشنبه شب، مطابق با پنجم بهمن ماه 1360، اعضای 110 نفره اتحادیه کمونیست های ایران با نام «سربداران جنگل» در پوشش لباس های نظامی تحت عنوان عملیات «اسب تروا» با شلیک گلوله آرپی جی هفت در شهر آمل و ایجاد درگیری های پراکنده به این شهر حمله نموده و قصد تسخیر آن را داشتند.


اهداف اتحادیه کمونیست های ایران از حمله مسلحانه به شهر آمل:

تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیات های بعدی؛ جلب نظر افکار عمومی و گروه های سیاسی داخل کشور؛ حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور؛ قوی تر نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروه ها و تشکیلات سیاسی بزرگ تر؛ جلب حمایت های خارجی؛ تقویت جبهه هواداران؛ ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به دست خود مردم از دست رژیم از جمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سر ارادت ما و آستان حضرت زینب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۵۶ ب.ظ

نمی شود در میلاد حضرت زینب، عقلیه بنی هاشم شاد بود و یادی از شهدای مدافع حرم نداشت.

رحمت خدا بر سید رضا طاهر که گفت نمی توانم دلخوش زن فرزند باشم در حالی که حرم عمه جانم زینب در خطر است.

رحمت خدا بر محمد امین کریمیان که گفت مادر اگر من نروم در چند قدمی حرم، دشمنان اهل بیت آمده اند تا مزار بی بی را ویران کنند.

یاد سید محمد حسینی به خیر، کارگر افغانستانی بود که جذب هیات شد. بر سر و سینه می زد که به فکر رفت و گفت این همه حسین حسین که می گویم باید صداقت ادعایم را نیز ثابت کنم. خودش را به سوریه رساند و آسمانی شد.

روح مجد قربانخانی شاد. جوان بیست و چهار پنج ساله عشق موتور و لاتی بود. در قهوه خانه بود که به دعوت دوستی راهی هیات شد. با روضه زینب سلام الله علیها به سر و سینه زد تا از هوش رفت. به خود که آمد گفت من زنده باشم و حرم خانم در خطر باشد؟ رفت و سر بریده و پیکرش را در سوریه جا گذاشت.

سلام بر علی تمام زاده که گفت بالاترین نعمتی که خدا به من داده شباهت چهره ام به افغانستانی هاست. حالا می توانم لا به لای آنها خودم را به مدافعان حرم برسانم.

روح سید حسین رئیسی شاد. پیرمرد بود و جانباز. هر روز می رفت بالای داربست و در بازسازی حرم کمک می کرد. گفتند تو با این سن و سال و حال و روز و کار طاقت فرسا دیگر چرا روزه می گیری مومن؟ تبسمی کرد و گفت از خانم خجالت می کشم برادرش با لب تشنه شهید شد و من در کنار حرمش سیراب باشم؟!

کسی می خواهد نقش و جایگاه زن را از منظر اسلام بداند به شأن و مقام زینب کبرا نگاه کند و ببیند چگونه برای حفظ حرم و حریم این بانوی بزرگ، تمام جبهه حق در مقابل تمام جبهه کفر و نفاق و الحاد، جانبازی می کند.

روح همه سربازان سرافراز بی سر و سامان عمه سادات گرامی باد.

عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است

دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم قبح شکنی در دارالمومنین

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۲:۲۹ ب.ظ

tggh_photo_2017-11-20_02-08-27.jpg


هیات بسکتبال بابل در اقدامی وقیحانه در اطلاعیه ای رسمی از خانواده ها (بخوانید بانوان) دعوت کرده تا برای تماشای مسابقه بسکتبال مردان به سالن ورزشگاه بیایند! 

امیدوارم دادستان بابل و سایر مسئولان نظارتی و مذهبی شهر نسبت به این اقدام غلط و هنجار شکنانه واکنش لازم را نشان بدهند.

به نظر می رسد لازم است جهت پیشگیری از بروز چنین جسارت هایی در دیار مومنان، گوش مسئول بی غیرتی که باعث و بانی این فراخوان بوده نیز کشیده شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واجب را ول کرده و مستحب را چسبیده ایم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶ ق.ظ

ما از نظر درون مایه فکری، مبانی اندیشه، نوع و سیاق آموزش، سبک زندگی، پوشش، معماری، رفتار و گفتار، نظام اقتصادی، قراردادهای سیاسی، نگرش فرهنگی و ... استیلای غرب را پذیرفته ایم و دست های مان را در مقابل الگوهای رفتاری دیار فرنگ به نشانه تسلیم بالا برده و سیره حیات ملی و دینی را صرفاً در حد شعار پذیرفته ایم؛ اما اصرار داریم مبادا با استفاده از نرم افزارهای مجازی وارداتی باعث تقویت نظام فکری غرب و تضعیف جبهه حق شویم! جالب آن که هر نرم افزار جایگزینی به هر حال مجبور به فعالیت در بستر اینترنتی است که از اساس در گستره استیلای جبهه غرب قرار داد چه از نظر ساختار فعلی و چه از منظر ساحت فکری.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به شرطی که نگذارید آمریکا هر غلطی دلش خواست بکند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۵:۰۵ ب.ظ

وزارت خارجه برای آن که دهان منتقدان را ببندد در توجیهی کودکانه با استناد به سخن امام راحل که فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند نتیجه می گیرد که پس ما هم بازنده مذاکره با آمریکا نیستیم و در برجام سرمان کلاه نرفته است!

با این مدل استدلال بی آن که بخواهیم جوابی مشروح در رد آن بیاوریم باید پرسید که اصلاً چه لزومی به مذاکره با آمریکا وجود داشت؟ شما اگر واقعاً معتقد به این بودید که آمریکا نمی توند هیچ غلطی بکند به چه علت به تکاپوی مذاکره افتادید و قبح قدم زدن و دست دادن و قهقهه سر دادن با شیطان بزرگ را شکستید؟ سر جایتان می نشستید و به آمریکا اعتنا نمی کردید و می گفتید که تو هیچ غلطی نمی توانی بکنی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی کشتی مطلا بیشتر از نفتکش سانچی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ب.ظ

حواشی مربوط به ساخت اثر موسوم به کشتی مطلا که هنوز کاربردش مشخص نیست خیلی زیاد بوده شخصا نظری در رد یا تایید ندارم اما دیدگاه یکی از کاربران فضای مجازی در این باره هم قابل تامل به نظر میرسه:


[Forwarded from رسول صادقیان]

توجیهات آقایان علما و سازنده کشتی مطلا هرچه که هست دو مطلب مهم اینجاست که آقایان باید بهش توجه کنند؛

1-یکی مساله رسانه است که این روزها ماهیت متفاوتی پیدا کرده ضعف مفرط بزرگان ما نشناختن رسانه است با یک عکس کار خودش رو می کنن!

2- دیگری مساله هنره ! هنر درنسبت مردم تعریف می شه! ساده ترین تعریف هنر اینه؛  هنر چیزیه که مردم اون رو زیبا بدونند!  کشتی مطلا نه تنها تحسین مردم را بر نیانگیخت که نفرت مردم را باعث شد لذا اصلا یک اثر هنری محسوب نمی شه نهایتا یک کار جیگول و لوکسه 

امروز باید به هنر ورسانه دوباره اندیشید

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبلیغات زودرس انتخاباتی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۲۹ ب.ظ

این که توسط شوراهای شهر و شهرداری های بابل و چند شهر اطراف بنرهای متعددی به مناسبت سالگرد مرحوم هاشمی در خیابان ها نصب شده اشکالی ندارد.

این که در بنرهای مذکور تصویر محسن هاشمی جلوتر از تصویر مرحوم پدر طراحی شده هم اشکالی ندارد

اما خداییش فکر نکنید ما متوجه نشدیم که تبلیغات کاندیداتوری محسن هاشمی در انتخابات آتی ریاست جمهوری را با استفاده از منابع عمومی کلید زده اید.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدیریت بی مبالات فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۲۵ ب.ظ

16ux_photo_2017-11-18_04-22-09.jpg


در خصوص اجرای نمایشی در یکی از سالن های شهر بابل و وضعیت نامناسب حجاب بازیگر زن، به نظر می رسد غفلت و بی توجهی مسولین فرهنگی و نظارتی را باید پررنگ تر و مهم تر از این ناهنجاری مورد بررسی قرار داد.

تقویت فعالیت های هنری به یقین با رعایت احکام دین منافات ندارد.

امیدوارم مدیرانی که از تعهد لازم در حوزه مسولیتی خود برخوردار نیستند از اشغال مناصب رسمی در نظام فکری، فرهنگی و سیاسی مبتنی بر شریعت برحذر بمانند.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

اللهم انّا نشکوا الیک فقد نبینا ...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۰۳ ب.ظ

یادداشتی را درباره غربت یکی از طلاب همشهری خود در کانال آ سید مصباح الهدی جباری خواندم که دلم را آتش زد. این نوشتار در واقع به قلم محمدرضا زائری است که توسط این دوست بزرگوار با اندکی تغییر منتشر شد:

موارد فراوان از مظلومیت طلاب سراغ دارم که برای حفظ مسائل شخصی آنان نمی توانم منتشر کنم، اما حجت الاسلام محسن نجار موافقت کردند که من این پیام شان را منتشر سازم. از مدتها قبل مستقیما در جریان بیماری فرزند عزیزشان بودم و خبر داشتم که مدتها گرفتار درمان دخترشان هستند. تا این که چند روز پیش خبر تلخ درگذشت پاره تن خود را دادند و خصوصی به من گفتند: "این قدر گرفتارم که فرصت اشک ریختن برای دخترم را پیدا نمی کنم" 😢و از این دست فراوانند.

تصور کنید که یک روحانی فاضل و ارجمند میان مسؤولیت مسجد و درس و تبلیغ دینی اش دائم گرفتار بیمارستان باشد وبچه اش جلوی چشمش درد بکشد و به خاطر این که نتوانسته هزینه آمبولانس مجهز از شهرستان بابل به تهران را تامین کند دخترش را از دست می دهد و در همان زمان به خاطر عبا و عمامه اش از دیگران طعنه و کنایه می شنود و در کامنت های اینستا فحش و ناسزا می خواند!

نوشته ایشان این است: (من یه طلبه ام)(برای انتقال دخترم با آمبولانس ای سیو دار از بابل به تهران چهار میلیون پول نداشتم. دختر۱۴ ساله ام جلوی چشمام  برای همیشه بدن خسته اش از درد ارام شد) قابل توجه همه کسانی که تا اختلاس میشه کالا گرون میشه تا تخم مرغ گرون میشه ووووووالی آخر. بهانه ای میشه برای  یه عده ای که هرچی بلدن از فحش و ناسزا و تهمت و قمه و چاقو به طرف روحانی و طلبه ها هدف قرار میدن (قاضی فردا، خداست)


lnin_photo_2017-11-13_03-56-16.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سانچی و طبل رسوایی برجام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۲۶ ق.ظ

وسط اخبار مربوط به آتش گرفتن نفتکش سانچی و درگذشت جمعی از هموطنان دریادل و کمک کردن یا نکردن امدادگران چینی و قصور مسئولان داخلی و ... حواستان هست که به اذعان مسئولان ذی ربط، این نفتکش از اساس ایرانی و تحت مالکیت جمهوری اسلامی بوده و تنها برای دور زدن تحریم ها به شکل صوری در پاناما ثبت گردیده و پرچم این کشور را حمل می کرده است؟

به عبارت دقیق تر یعنی برجام نه تنها نتوانست پول های بلوکه شده حاصل از فروش نفت را به کشورمان برگرداند بلکه به رغم همه ادعاها ما همچنان برای فروش نفت و صادرات مربوط به آن دچار تحریم هستیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کمترین دین خود به فرهنگ دفاع مقدس را ادا نکرده ایم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۲۸ ب.ظ

برای من قابل قبول و باور نیست که بعد از گذشت حدود چهل سال از عمر انقلاب حتی تصاویر بعضی از شهدا در بایگانی بنیاد شهید وجود ندارد.

این عذر را نمی توان پذیرفت که هنوز اطلاعات مربوط به شهدا در مراکز مربوط، به طور ناقص و یا اشتباه ثبت شده باشد.

قابل توجیه نیست که کارنامه عملکرد رزمندگان اغلب استان ها در طول دفاع مقدس هنوز تدوین و منتشر نشده است.

هنوز مراکز مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت در استان ها مثل بنیاد شهید، کنگره شهدا، سازمان حفظ آثار و نشر ارزش ها و .... در تمام این سال ها به رغم برخورداری از مجموعه ای عریض و طویل و بودجه خور نتوانسته اند در فضای مکتوب و یا مجازی، سامانه و یا منبعی را برای محققان و پژوهشگران علاقمند به فرهنگ و خاطرات شهدا و دفاع مقدس ارائه دهند.

معتقدم دزدی و اختلاس و ... را نباید تنها جرم احتمالی بعضی از مسئولان دانست. اهمال، سستی و بی عرضگی و بی انگیزگی مسئولان را نیز باید جرمی قابل پیگرد و نابخوشدنی تلقی نمود.

فرصت ها مثل ابر می گذرد و مدعیان پرچمداری و درایت فرهنگی آنهم در نهادهایی ارزشی و انقلابی در انجام ابتدایی ترین تکالیف خود بازمانده اند. همین مسئولان فرصت سوز و کارنابلد اگر به جوانی علاقمند و مستقل و خودجوش و فعال در امور فرهنگی برخورد کنند چنان در مقابلش عرض اندام می کنند که انگار خودشان چند برابر وظایف محوله، خدمات فرهنگی ارائه داده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرورت اجرای طرح کنترل ترافیک

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۳۷ ب.ظ

نصب دوربین های کنترل ترافیک در سطح معابر پرتردد، یکی از مهم ترین راه های افزایش ضریب امنیت عمومی است که در بسیاری از کشورهای مختلف جهان به اجرا در می آید. کشور ما هم از این طرح استقبال کرده و بسیاری از شهرهای مهم ایران با اجرای آن در روند تقویت امنیت جامعه، تسریع نموده اند.

شهر ساری نیز با حمایت شهرداری، شاهد اجرای طرح کنترل ترافیک بوده و در این راستا موفق به کاهش جرایم و تخلفات عمومی گردیده است.

گفته می شود در بابل نیز قرار بود این طرح به اجرا در بیاید که بنا بر شنیده ها به رغم توافق اولیه مسئولان امر در اصل اجرای آن، بعضی اختلاف نظرها در نحوه اجرا و مدیریت طرح، مانع از تحقق آن گردیده است.

نگاهی به فهرست بعضی جرایم ترافیکی و طولانی شدن روند شناسایی متخلفانی که از صحنه تصادف فرار می کنند ضرورت پیگیری مجدد اجرای این طرح در سطح شهر بابل را گوشزد می نماید. به نظر می رسد محوریت یکی از بزرگان مذهبی و سیاسی شهر می تواند در راستای هماهنگی لازم بین مسئولان ذی ربط و پیشگیری از اختلاف سلیقه های فرسایشی و بازدارنده، به منظور اجرای طرح مذکور که متضمن ارتقای سطح امنیت شهروندان بابل است، چاره ساز باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زمانی شهر من بوی آسمان می داد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ق.ظ

مگر چند سال گذشه است از روزهایی که در همین کوچه پس کوچه های شهرمان نفس هایی جاری می شد که عطر وصال را در فضا می افشاند. یادمان نرود در و دیوار این شهر روزی با عبور قافله آخرالزمانی کربلا متبرک می شد.

 یاد شهدا به خیر. یاد حمید رسولی که در درگیری های آمل مجروح شده بود. ناراحت بود که دلبستگی اش به زن و فرزند، او را زمینی کرده است. خودش را ساخت برای جدایی، برای وصال با معشوق اصلی اش.

حسن گرجی، تک پسر خانواده بود. زیبا و خوشرو بود. پشت لبش هنوز سبز نشده بود. اجازه خواست برای رفتن. پدر به خاطر خدا، نه نگفت. دسته گلش را دو دستی تقدیم راه حق کرد و با هزاران آرزویش به وداع نشست.

مهدی عباسی شب های زیبایی داشت. نیمه های شب برمی خواست، به آسمان خیره می شد و بغضش می ترکید. گاهی خودش را تنبیه می  کرد؛ نه به خاطر گناهانش. اگر نماز شبش قضا می شد روزه می گرفت تا حواسش بیشتر جمع شود.

محمد میرزاده سن و سالی نداشت. دفعه آخر که می خواست به جبهه برود سر بر زانوی مادر گذاشت و به یاد کودکی هایش از او خواست تا نوازشش کند. اندکی بعد آهسته به مادر گفت: این آخرین باری است که سرم را ناز می کنی... سرش روی زانوی شهید روح اللهی بود. وقتی داشت جان می داد آهسته گفت: السلام علیک یا اباعبدالله...

محمد فیروزجایی، سکوت پاسگاه زید را بر هم زده بود. اصرار داشت اذان مغرب را خودش بگوید. نوبتش نبود اما اصرارش گرفت. شهادتین اذان را که گفت گلوله ای کمانه کرد و... سه بار یاحسین گفت تا جان داد.

احمد کاکا می گفت: نشانه شهادتم را دیده ام. دیگر نوبت به من رسیده. بعضی ها باور نکردند. زیاد طول نکشید که صداقتش ثابت شد.

حجت الاسلام توحیدی شده بود شهید مفتح بابل. هر جا می دید شبهات منافقین اثر کرده خودش را می رساند و بساط افکار سست دنیاپرستان را بر هم می یخت. طاقت منافقین طاق شد. مقابل دانشکده فنی ترورش کردند تا باز هم مفتح بابل باشد.

قرار نبود آن شب گردان میثم به کربلای پنج برود. مهدی آقاجانی انگار با کسی قراری گذاشته بود. بی قراری می کرد تا همان شب وارد میدان شود. پایش که به عملیات رسید خمپاره ای آمد و او را به قرارش رساند.

شهادت، یعنی مرگ آگاهانه و عاشقانه. گواه این حرف، قاسم پابرجایی است. شبی که فردایش باید خود را به والفجر شش می رساند وعده داد: هفته دیگر پیکرم را می آورند. من اولین شهید گردانمان هستم که تیر به نزدیک قلبم اصابت می کند. با سیزده شهید دیگر در بابل تشییع می شوم و... یک هفته گذشت. خبرهایش مو به مو درست از آب در آمد.

عرفان بازی دراز را باید از حسن شکری پرسید. وقتی چشمش مجروح شد یکی رو به او کرد و گفت: چشم قشنگت حیف شد... حسن با نشاط و خوشحال جواب داد: چشم که چیزی نیست من آمده ام وجودم را تقدیم خدا کنم.

ماشین، دوچرخه محمود خاکسار را حوالی باغ فردوس، درب و داغان کرده بود. محمود لب به اعتراض نگشود. چه کسی می دانست این جوان نجیب و مهربان همان محمود خاکسار است که یک تنه به نبرد با ضدانقلاب رفته و نامش لرزه بر اندام منافقین شهر می اندازد.

حامد سرهنگ پور نوجوان بود. قیافه داشت، پول داشت، آینده داشت... این فکر و خیال ها نتوانست او را سرجای خود بنشاند. خط مقدم که بود دستش مجروح شد. او را به عقب بردند اما به هر ضرب و زور خودش را دوباره به خط رساند و آسمانی شد.

وقتی پای محمدرضا زربیانی به جبهه رسید همه از دیدن قد و قامت کوچکش تعجب کرده بودند؛ اما او شاهکار اطلاعات – عملیات بود. با رضا اصحابی خیلی صمیمی بود. اصحابی که شهید شد خواب او را دید که در باغی سرسبز و خرّم ایستاده و راه شهادت را  نشانش می دهد. خواستند نگذارند رضا زربیانی به خط برود اما... دیگر دیر شده بود.

عباس مجازی گاهی آن قدر سینه می زد که از حال می رفت. در بیمارستان شیراز به کما رفته بود. برای شناسایی اش اسم هایی را می خواندند اما واکنشی نشان نمی داد. تا می گفتند حسین؛ می زد بر سینه و دم می گرفت.

حجت الاسلام ابوالقاسم بزاز لحظه ای آرام و قرار نداشت. کردستان که ناآرام شد خودش را به سنندج رساند و بساط تبلیغ را به راه انداخت. ضدانقلاب دید اگر ترورش نکند دیگر هیچ کُردی باقی نخواهد ماند که سپاهی را کافر بداند.

سید علی اکبر شجاعیان وقتی در رشته پزشکی قبول شد گفت: زمانی به من تبریک بگوئید که در دانشگاه اباعبدالله پذیرفته شوم. بارها به شدت مجروح شد. در کربلای چهار، گریه می کرد که چرا در آزمون شهادت، سربلند نشده است. گوسفندی نذر کرد تا به کربلای ده برسد. این بار نذرش قبول شد و به دانشگاه اباعبدالله راه پیدا کرد.

محمد مصطفی پور درست چهارده سال و هفت ماه سن داشت. خوش قیافه، خوش تیپ، خوش صحبت، خوش اخلاق، خوش خط و خوش قلم بود. قبل از والفجر هشت روی پیراهنش بیتی را نوشت و آرزو کرد گلوله به روی آن اصابت کند. دعایش مستجاب شد. روی سینه اش نوشته بود: آن قدر غمت به جان پذیریم حسین تا قبر تو را بغل بگیریم حسین

این اواخر سید حسن علی امامی وقتی برای شناسایی به دوربین نگاه می کرد گنبد اباعبدالله را می دید. قول گرفت کسی چیزی نگوید. خواب مادر سادات را دید که وعده شهادت را به او داده بود. دیگر  سر از پا نمی شناخت. چند روزی نگذشت که در والفجر هشت با رمز مقدس یا زهرا میهمان مادرش شد.

مهدی نصیرایی، شب عروسی اش خوشحال بود؛ اما پشت تریبون که رفت این نوحه را خواند: از سنگر حق شیرشکاران همه رفتند، مستان می پیر جماران همه رفتند، غمنامه بود ناله پرسوز شهیدان، ما با که نشینیم که یاران همه رفتند، والفجر هشت که شروع شد پیغام داد: اگر ازدواج کردم برای آن بود که دینم کامل شده و به خدا نزدیکتر شوم. سلام مرا به بسیجی های نسل های بعد برسانید و بگوئید دنیا نتوانست مهدی را از خدا جدا کند.

پیام مهدی نصیرایی به گوش سید محمود موسوی و کمیل صفری تبار رسید. این هر دو جوان نسل سومی، عاشق شهادت بودند. در زیر بمباران فرهنگی غرب، در دوره ای که در خیال اهل دنیا زرنگ تر آن است که کمتر کار کرده و بیشتر به جیب بزند، در زمانه ای که زیاد بودن تعداد صفرهای دفترچه پس انداز، نشان افتخار و برتری است، کمیل و سید محمود بی اعتنا به جاذبه های پرزرق و برق عالم، نشان دادند که دنیا آنها را از خدا جدا نکرده است. کمیل و سید محمود در نیمه شهیور سال نود، وعده حق امام را به اثبات رساندند که نوید داده بود: خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.

قافله عشق باز هم به پیش رفت. به حسن رجایی فر گفتند: تو یک بار به سوریه رفتی، مجروح هم شدی، بس است دیگر دینت را ادا کرده ای. بنشین و به بچه های خودت فکر کن به کودک خردسالی که در خانه داری. گفت: یک روز در حومه شهر حلب، سر بریده نوزادی را بالای دیوار دیدم. مگر می شود کودکان مسلمان سوری در رنج و عذاب باشند و من بنشینم و با فرزندان خود روزگار را به شادی بگذارنم؟

سید رضای طاهر زود دلتنگ خانواده می شد. وقتی زنگ می زد و صحبت می کرد به وجد می آمد. به محمدش عشق می ورزید و کنجکاو بود بداند آیا یاد گرفته سوار دوچرخه بشود یا نه. او همه عشقش را با خدا معامله کرد تا مبادا حرف رهبرش روی زمین بماند. رفت و گفت: محمد من هم خدایی دارد. سید حسین رئیسی، پیرمرد بازنشسته ای بود که مفارقت از کار اداری، دلیل موجهی برای گوشه نشینی اش نشد. عزم خطر کرد تا به سهم خود در خدمت به آستان زینبی، نقش داشته باشد. اغلب روزها را روزه می گرفت. می گفتند: سختت نیست با این سن و سال، این همه کار می کنی و لب به آب نمی زنی؟ گفت: به من حق بدهید، از عمه سادات حیا می کنم برادرش لب تشنه شهید شد، آن وقت من در کنار حرمش سیراب باشم؟

 هنوز هم رائحه شهادت در کوچه پس کوچه های شهرمان جاری است. مشام جانمان را اگر با عطر معنویت شستشو دهیم باز هم می توانیم بوی ناب وصال را استشمام نماییم. دل غبار گرفته مان را با یاد و راه شهدا صیقل دهیم و راه گم شده مان را از نور ستارگان آسمان شهادت جویا شویم. یادمان نرود شرمنده شهدا نشدن، به عزم و اراده ما نیز بستگی دارد. مباد که راه خود را از مسیری غیر از جاده سرخ کربلای اباعبدالله انتخاب کنیم. نینوای حسین، لبیک مردانی را طلب می کند که جز خدا را در گفتار و کردار نجویند و جان ناقابل خویش را تحفه آستان دوست بدانند. هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیانیه انصار حزب الله بابل پیرامون حوادث اخیر کشور

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ب.ظ

فإن حزب الله هم الغالبون

بسم الله الرحمن الرحیم

لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

دشمنی آشکار آمریکای جهانوار، اسرائیل غاصب و آل سعود خبیث و ائتلاف شوم منافقین و سلطنت طلبان و فتنه گران و گروهک های خون آشام ضدانقلاب یک بار دیگر اساس حاکمیت دینی ایران را نشانه گرفته و درصدد است تا انتقام شکست داعش در عراق و سوریه را از وارثان بیرق سرخ علوی بستاند.

سوءاستفاده دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب از اعتراضات مردم دردکشیده ای که به خاطر ندانم کاری و بی مبالاتی مسئولان دستگاه اجرایی، سرمایه زندگی خود را از دست داده اند، عرصه را برای میدان داری داعش وطنی و اوباش فاسدی که بی اعتنا به غم نان ملت، آرمانی جز وطن فروشی در ازای دستیابی به آزادی های حیوانی و فسق و فحشا ندارند، فراهم آورده است.

مردم عزیز و با ایمان ایران اسلامی با هوشیاری و بصیرت کامل می دانند که سیاست های انقباضی دولت در عرصه اقتصاد که صدای خورد شدن استخوان های محرومان و مستضعفان را در آورده و بازار جامعه اسلامی را به ورطه سقوط و ورشکستی انداخته از سوی نیروهای ارزشی و امت حزب الله نیز مذموم و غیرقابل دفاع می باشد. وضعیت امروز اقتصاد کشورمان که بیکاری و فقر از مهم ترین عوارض آشکار و آسیب زای آن است نتیجه بی توجهی به توصیه های مقام معظم رهبری در نگاه به درون و محوریت اقتصاد مقاومتی است. سیاست گذاران غرب زده عرصه اقتصاد بی توجه به استعداد و توانایی جوانان این مرز و بوم و با تحقیر روحیه خودباوری، سرنوشت اقتصاد کشور را به لبخند رضایت اجانب گره زدند که ثمره آن باج خواهی بیشتر بیگانگان و وابستگی بیشتر کشور به سلطه گران گردید.

در این خصوص ضمن ابراز همدردی با همه مستضعفان و اقشار محروم جامعه اسلامی که به فرموده امام راحل، ولی نعمتان حقیقی این کشور هستند به منظور جلوگیری از سوءاستفاده اوباشی که به جای حمایت از حق، سودای ستیز با اسلام و خون مطهر شهدا را در سر دارند توصیه می شود آحاد مردم با حفظ هوشیاری و به رغم همه نقدهای موجود نسبت به عملکرد ضعیف دولت، اعتراض و انتقادهای خود را در فضایی آرام و منطقی و در چارچوب ظرفیت های قانونی طرح نموده و عرصه را بر دشمنان ملت که امنیت کشور را نشانه رفته و به دنبال ضربه بیشتر بر پیکر جامعه هستند، تنگ نمایند.

انصار حزب الله شهرستان بابل ضمن تشکر از مردم قهرمان و صبور ایران عزیز که تلخی زمامداری برخی مسئولان نالایق را بزرگوارانه تحمل نموده و از اعتراضات غیرقانونی پرهیز می نمایند، از دولت و نیز همه مسئولان دستگاه های مختلف انتظار دارد رضای خدا و خلق خدا را سرلوحه خویش قرار داده و در خدمتگذاری بی منّت به مردم مظلوم این سرزمین ذره ای کوتاهی نورزند.

ذکر این هشدار به اوباش فتنه گر و پیاده نظام مزدور و خودباخته صهیونیسیم و همفکران سیاسی داعش و آل سعود خبیث نیز ضروری است که بسیجیان جان بر کف و فداییان عاشورایی ولایت مثل همیشه آماده جانبازی و رشادت و خلق حماسه ای دیگر در تنبیه منافقین و فریب خوردگان آنان بوده و درسی فراموش ناشدنی به وطن فروشان و خائنان بی غیرت و خودفروخته خواهند آموخت.

به یاری خداوند متعال این بار نیز حزب الله، چشم فتنه را کور خواهد؛"اِنُّ وَعدَاللهِ حَقٌ."

والسلام علی عبادالله الصالحین

انصار حزب الله شهرستان شهیدپرور بابل     شماره113/110/الف/ح/پ 12/10/1396

نشانی: بابل/ خ امام خمینی(ره)/ چهارسوق/ ایثار8/ مسجد ولایت

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقا دوربینی در شمال

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۲۴ ق.ظ

طرف خودش عضو شورای شهره، از خودش عکس گرفته که داره یه روز تو هفته با دوچرخه میره سرکار. بعد شعار داده که ببینین من چقدر نماینده خوبی هستم براتون. همش به فکرتونم.

مومن خدا! تو اگه میخوای کاری کنی مثل خیلی از شهرهای کشور بردار چن تا ایستگاه دوچرخه بزن تا مردم ازش استفاده کنن. اینطوری هم فرهنگ سازی کردی هم به سلامت و رفاهشون کمک رسوندی. عشق دیده شدن تو دردی از کسی دوا نمیکنه برادر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان بابل و سنگ محکی به نام "نه دی"

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۱۲ ب.ظ

سال گذشته همزمان با سالگرد یوم الله نه دی، ویژه برنامه های متعددی برای گرامیداشت این روز بزرگ و حماسی که باطل کننده نقشه های شوم مستکبرین خارجی و داخلی بود، در سطح شهرستان بابل برگزار گردید.

فرماندار وقت بابل، به رغم آگاهی از دیدگاه مقام معظم رهبری در ضرورت بزرگداشت این روز، در هیچ یک از این برنامه ها دیده نشد؛ اما در عوض با حضور خبرساز در جمع تعدادی از حامیان پرندگان مهاجر در همان روز نشان داد که درک درستی نسبت به حساسیت ها و خطوط قرمز انقلاب اسلامی ندارد.

در چند روز اخیر نیز مراسم متعددی برای ارج نهادن به حضور انقلابی مردم و خلق حماسه ای دشمن شکن در یوم الله نه دی در سطح دارالمومنین برگزار می شود.

لازم است نیروهای انقلابی شهرستان بابل میزان حضور و همراهی مجموعه مسئولان شهر به خصوص شخص فرماندار با این برنامه ها را عیار سنج صداقت آنان در تعهد و التزام به منویات ولی فقیه دانسته و نوع اراتباط خود با مسئولان و در صورت لزوم، واکنش های خویش را بر همین مدار تنظیم نمایند.

یاداوری این عبارت مهم رهبر معظم انقلاب برای همه مسئولین رده های مختلف قوای نظام اسلامی که مشروعیت پست و مقامشان منوط به رضایت ولی فقیه و التزام به خط و مشی ایشان است را باید ضروری دانست:

"من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و سنّتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم و توجّه ندارم؛ به محتواها کار دارم؛ امّا روی مسئله‌ی فتنه حسّاسم."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دارالمومنین همیشه معطر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۵۲ ب.ظ

شهرستان بابل در عملیات کربلای 4 و تنها در یک روز 72 شهید را تقدیم اسلام و انقلاب کرد.

امیدوارم مسئولان و مردم این شهر مدیون این شهدا باقی نمانند. امیدوارم یاد و نام این بچه ها فضای شهر را همیشه عطرآگین نگه دارد.

اسامی شهدا عبارتند از:

شهیدان: 

۱- #مهرداد_راسخ‌عزم

۲- #سیدناصر_رزاقیان

۳- #حسن_رضانژاد

۴- #فتحعلی_رضانسب

۵- #سیدحسن_رضوانی

۶- #محمدعلی_رمضانی

۷- #جواد_روحی

۸- #علی‌اصغر_سعادتی(مجید)

۹- #صادق_شاکری

۱۰- #سیدعباس_شجاعیان

۱۱- #مصطفی_شعبان‌زاده

۱۲- #مصطفی_شکوهی

۱۳- #قاسم_پورابراهیم_امیری

۱۴- #ایوب_تشیع

۱۵- #علی‌اصغر_جابریان

۱۶- #رحمت‌الله_جبارنیا

۱۷- #سیدمهدی_حاجی‌میرزایی

۱۸- #علی_حسن‌نیا

۱۹- #سیدعباس_حسین‌نژاد_مقری

۲۰- #میرتقی_حسینی_ایمنی

۲۱- #مهدی_حقیقیان

۲۲- #ابراهیم_خردمندی

۲۳- #عباس_داداشی

۲۴- #رجبعلی_داودی

۲۵- #عبدالعلی_اصغرزاده_جلودار

۲۶- #علی‌اکبر_امامقلی‌زاده_گنجی

۲۷- #شهریار_امیری_اندی

۲۸- #محمد_امیریان

۲۹- #هاشم_آقاجانی

۳۰- #سیدباقر_آقایی

۳۱- #عسگری_باباپور

۳۲- #حسینعلی_بابایی

۳۳- #قنبرعلی_بابائیان

۳۴- #سیدعباس_باقرپور

۳۵- #محمدبهشتی

۳۶- #ابوالقاسم_پاینده

۳۷- #رحمت‌الله_عبدالله‌پور

۳۸- #ابوالقاسم_علی‌اصغری

۳۹- #محمودعلی_اصغری

۴۰- #نقی_علی‌نیا

۴۱- #نقی_علی‌نیا_فیروزجایی

۴۲- #محسن_علی‌زاده

۴۳- #فیض‌الله_مهربانی

۴۴- #سیدیحیی_میرکریم‌پور

۴۵- #سیدقاسم_میرنژاد

۴۶- #عباس_میرزاپور

۴۷- #مهدی_نجف‌زاده

۴۸- #محمدرضا_نقوی

۴۹- #میرابوطالب_هاشمی

۵۰- #علیرضا_وثوقی

۵۱- #یدالله_ولی‌اللهی

۵۲- #محمدعلی_یزدانی

۵۳- #محسن_یزدانیان

۵۴- #علیرضا_یوسفی

۵۵- #علی_شورکی_کانی

۵۶- #عبدالرضا_صادقپور

۵۷- #حسن_صالحی

۵۸- #قنبرعلی_عباسپور

۵۹- #محمدرضا_عباسپور

۶۰- #عبدالعلی_عباس‌تبار

۶۱- #سیدحسین_محسنی

۶۲- #چنگیز_محمدپور

۶۳- #محمدمختار_رضایی

۶۴- #احمد_لرمرزبالی

۶۵- #محمدعلی_معصومیان

۶۶- #صمد_مهدی‌پور

۶۷- #محمد_غلامحسین‌زاده

۶۸- #ابراهیم_فایز_مرزبالی

۶۹- #مهدی_قدمیان_مقدم

۷۰- #محمد_قربانزاده_کریمی

۷۱- #قربان_کاظم‌تبار_درزی

۷۲- #احمدرضا_گرائیلی_درون کلا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی پرده و صریح با نمایندگان مجمع طلاب بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نمایندگان محترم طلاب و فضلای شهر بابل حضرات حجج الاسلام گرجیان، حسین زاده و پورحسن سلام علیکم

اگر چه تشکیل مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علیمه قم می توانست بر مبنای شعارهای طرح شده به عنوان مأمن و ملجأیی برای طرح مطالبات و اندیشه های نوین و سازنده طلاب و روحانیون قرار گرفته و عنصری سرنوشت ساز در سیر تعالی و رشد فعالیت های شهری، استانی، کشوری و جهانی حوزه علمیه تلقی شود؛ اما بنا بر شواهدی می توان ادعا کرد از نگاه طیف گسترده ای از طلاب حوزه علمیه، مجمع نمایندگان طلاب و فضلا، از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته و تأثیر چندانی در روند تحصیلی، معیشتی و آرمانی دانش آموختگان مکتب امام صادق علیه السلام نداشته و تبدیل به مجمعی فرمالیته و تزیینی به منظور رفع تکلیف از رسالت مسئولان مربوطه در توجه ظاهری نسبت به صنف طلاب جوان گردیده است.

بالاترین شاهد این مدعا، ریزش شدید و قابل توجه آرای شرکت کنندگان در انتخابات این مجمع است که نشان می دهد درصد بالایی از طلاب و فضلا اعتماد و اعتقاد چندانی به کارکرد این مجمع ندارند.

به رغم وجود این واقعیت تلخ؛ اما باید اذعان داشت که حضور نمایندگان دلسوز و فعال در راستای بهره گیری از ظرفیت این مجمع می تواند منشأ خدماتی برای طلاب و نیز حوزه علمیه محسوب شود که به هر تقدیر ثابت می کند در شرایط فعلی، بودن این مجمع بهتر از نبودن آن است.

با توجه به نزدیک شدن ایام انتخابات مجمع نمایندگان طلاب و پایان این دور از فرصت خدمتگذاری نمایندگان ارجمند، ضمن عرض ارادت و خداقوت به شما عزیزان که به انصاف باید گفت فعالیتی بیشتر و چشمگیرتر از بسیاری از نمایندگان سایر نقاط کشور داشته اید، بدینوسیله از محضر شریفتان درخواست می شود به منظور روشنگری، اطلاع رسانی و رفع بعضی ابهامات، گزارشی را به صورت مجزا در خصوص چهارسال فعالیت خود منتشر نموده و در اختیار طلاب حوزه انتخابیه شهر بابل قرار دهید.

به منظور جامیعت این گزارش پیشنهاد می شود جنبه هایی چون فعالیت های جمعی، فردی، صنفی و شهری را نیز در نگارش آن مدّنظر قرار دهید. همچنین پیشنهاد می شود بنا به توصیه  مقام معظم رهبری خطاب به دولت ها، فهرستی از "کارهای انجام نشده" نمایندگان محترم را نیز منتشر نمایید.

بی شک اطلاع و اشراف طلاب و فضلای محترم شهر بابل در خصوص عملکرد نمایندگانشان در شناخت بیشتر از گستره فعالیت ها و اختیارات نمایندگان و همراهی جهت استفاده از ظرفیت های برزمین مانده و فراموش شده و نیز انتخاب دقیق تر و متعهدانه در انتخابات پیش رو، تأثیری شگرف و غیرقابل انکار خواهد شد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

سید حمید مشتاقی نیا 25/09/1396 حوزه علمیه قم  

  • سیدحمید مشتاقی نیا