اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۵۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل دارالمومنین» ثبت شده است

مسئولان متخلف بابل را محاکمه کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

دادستان محترم استان مازندران برادر بسیجی حجت الاسلام والمسلمین جعفری

با سلام و آرزوی توفیق احتراماً به استحضار می رساند:

در روزهای اخیر شاهد انتشار گزارشی از سوی بازرسی استانداری مازندران در خصوص قانون گریزی و تخلفات عدیده مالی در شهرداری بابل هستیم که موجی از نگرانی و بدبینی را در میان شهروندان دارالمومنین دامن زده است.

در این راستا بایسته است تا مدعی العموم به منظور شفافیت در زمینه گردش مالی این نهاد خدماتی و دفاع از حقوق تضییع شده مردم نسسبت به تعقیب قضایی متخلفان و برخورد قاطع با بی قانونی ها و زد و بندهای منفعت طلبان، اقدام لازم را به انجام رسانده و اعتماد لطمه خورده جامعه نسبت به عدالت اجتماعی و قضایی را ترمیم نماید.

با شناختی که از سلامت نفس و قاطعیت حضرتعالی -که از یادگاران بی منت و از سرداران بی نام و نشان عرصه دفاع از انقلاب و ارزش های اسلامی هستید- وجود دارد مطالبه عدالت و برخورد با متجاوزان به حقوق مردم، انتظاری به حق و قریب الوقوع به شمار می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدهکارهای همیشه طلبکار!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۱۴ ق.ظ

اگر کسی در پاکی و درستی محمد حسین منصف، تنها عضو آزاده شورای به اصطلاح اسلامی شهر بابل تردید داشت حالا به صحبت های اخیر یک لاشخور اقتصادی که زندگی اش بر  تعفن رانت و ویژه خواری بنا شده نگاه کند و شک نکند که اگر این لمپن واداده سیاسی و دلزده از انقلاب کمترین مدرکی از تخلفات منصف داشت به جای زیر سوال بردن عملکرد چهل سال قبل برادر او، حرفی لااقل علیه خود او بر زبان می آورد.

این جماعت حواسشان نیست که عنصر محبوبشان نیز در همان دوره پرونده عضویت در گروهک موسوم به امتی ها را داشته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شبی به یاد ماندنی در تاریخ بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۱۳ ق.ظ

پیمان باباگل زاده از فعالان فرهنگی بابل در تحلیلی زیبا پیرامون نمایش بی روح تقدیر از شهردار بابل که شب گذشته در مسجد محدثین اجرا شد نوشت:

جلسه تقدیر از #شهردار بابل، به کام حاج حسین #منصف!


بی شک امشب پیروز برنامه محدثین آقای منصف بودند.


جلسه ای که قرار بود باری مثبت بشود برای شهردار، با حرکت آقای منصف و به چالش کشیدن شهردار توسط ایشان، به نحو دیگری رقم خورد.


همینقدر که جلسه تقدیر شهردار و جریانسازی برای ماندگاری ایشون تبدیل شد به پاسخ دادن به سوالات اقای منصف و حواشی پیرامون، کافی است برای هدفی که ایشون داشتند.


حتی آقای شهردار هم به ایشان پرداخت

حتی اقای سجودی هم به ایشان پرداخت


جنابان!

خوب بازی خوردید

و این است اقدام یک انقلابی زیرک و نقطه زن!


جلسه ظرفیت برای شهردار را تبدیل به تهدید برای ایشان کردند!


#حاج_حسین_منصف

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرف راست از طیف چپ!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۱۱ ب.ظ

دیروز تو یکی از گروه های مجازی حامی شهردار فعلی بابل که در شرف برکناری قرار داره پیامی از اقای آرمین از مسولان دفتر دکتر نجفی نماینده بابل در مجلس دیدم که برام جالب بود:

ببخشید. 


من اصلا نمیتونم درصد بدم.


من تقریبا هرکسی رو اینجا میبینم حامی شهردار هست، دقیقا منفعت داره

یک نمونه مثال: خانم عبدی که در اون مقاله بخوبی اشاره کردن

مجری معروف و سایر کارمندان محترم شهرداری

برخی پیمانکاران شهرداری

اقوام سببی و نسبی

تهیه غذای سلف سرویس

اقا داماد که جای خود داره

و سایرین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تدلیس در لیست به اصطلاح حامیان توسعه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ

بیش از یک ماه پیش بود، آدم مطلعی را دیدم که نگران وضعیت دکتر شهابی در شورای شهر تازه رأی آورده بابل بود. می گفت: آن طور که مشخص است اقبالی برای انتخاب دکتر سیف الرضا شهابی به عنوان ریاست شورای شهر  از سوی نمایندگان شورای آتی وجود ندارد.

گفتم: اشکالی ندارد حالا ریاست شورا نشد، ریاست کمیسیون که هست.

گفت: چه کمیسیونی؟ او که تخصصی در هیچ یک از کمیسیون های شورا ندارد.

آن جا به شوخی گفتم:او را بفرستید کمیسیون آرامستان ها. چون رشته اش داروسازی ست و اغلب اموات هم با همین داروها سر از قبرستان در آورده اند ...!

اما بعد به ذهنم رسید اینها که دم انتخابات شورا لیست پر سر و صدا و پرهزینه ای را به خورد ملت دادند و چماق دلسوزی و تخصص گرایی در اداره امور شهر را بر سر ملت کوبیدند حالا خودشان هم باور دارند نیروهایی را روی کار آورده اند که از ساده ترین تخصص در امور شهری بی بهره اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این یادداشت متفاوت را حتما بخوانید:

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


از مهم ترین ویژگی های نظام جمهوری اسلامی را باید رهبری فضلا و دانشمندان و خردمندان در عرصه انقلاب و جامعه اسلامی دانست. 

معمار کبیر انقلاب اسلامی، فقیهی کم نظیر و عالمی عارف و هوشیار بود که با اتکا به ذات مقدس پروردگار، جوانان غفلت زده این مرز و بوم را نعمت بیداری و هویت بخشید و بساط جور مستکبران را از خاک پاک ایران عزیز زدود.


رهبر فرزانه انقلاب،حضرت آیت الله العظمی خامنه ای نیز فقیهی مسلط به مبانی دین و متفکری زبده و خلاق است که کشتی نظام پویای اسلامی را بارها با توانمندی از گرداب بحران های ریز و درشت به سلامت عبور داد و به ساحل عافیت رسانید.


وجود چهره های علمی نخبه ای چون شهیدان بهشتی، مطهری، مفتح، هاشمی نژاد و ... نیز از دیگر جلوه های زیبای زعامت اهل علم بر جامعه هستند که مبانی نظری انقلاب جهانی اسلام را تا رسیدن به آرمان تمدن نوین اسلامی، ترسیم نموده و راه سعادت بشریت را با الهام از آموزه های مکتب آسمانی توحید، تبیین نموده اند.


خبر انتصاب عالمی وارسته، متفکری خبره و فقیهی زمان شناس و مجاهد به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، یک بار دیگر مهر تأییدی بر اصالت علم و تقوا و جهاد در قاموس نظام اسلامی بوده و مفهوم بلند "العلماء ورثة الانبیاء" را تحققی دوباره بخشیده است.


به اقشار مختلف جامعه، حق می دهم که با توجه به تواضع و وارستگی مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی حفظه الله-  شناخت چندانی از شئون علمی و عملی این فقیه مجاهد و گمنام نداشته باشند.

جالب است بدانید، بسیاری از روحانیون وشخصیت های طراز اول و شهیر کشور از شاگردان و تربیت شدگان علمی و معرفتی استادی  چون ایشان هستند.ایشان تنها دانش آموخته ای است که اجتهاد کتبی در عنفوان جوانی از مکتب عالم متفکر و مصلحی چون آیت الله العظمی شهید سید محمد باقر صدر را در جریده افتخارات خود جای داده است.

وجهه علمی و اجتهادی کم نظیر ایشان در طرح و ابداع نظریات عمیق، در حوزه های مختلف علوم اسلامی را میتوانید با تحقیق پیرامون آثار مکتوب معظم له تا حدودی بشناسید.


بعد سیاسی اجتماعی این فرزانه دوران را در سابقه ریاست بر مجلس اعلای شیعیان و جانبازی ایشان در مصاف با دژخیمان بعثی در سیاهچال های رژیم گذشته عراق بجویید و تقوای این مرد بزرگ و ناشناخته را در بی اعتنایی اش به زخارف دنیا جست و جو نمایید؛ چنان که هیچ گاه مسبوق نبوده که مرجعی صاحب رساله و فتوا، به معرکه دیوان سالاری قدم نهاده و متواضعانه، بار هدایت مسندی بر زمین مانده را به دوش بکشاند.


فارغ از هر نوع شعارزدگی و ادعا، آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی را باید مصداق واقعی و کامل اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در فضای سیاسی کشور دانست. حق گرایی این عالم زمان شناس، همواره ورای همه فرقه گرایی ها و باندبازی های سیاسی و جناحی قرار داده است.


مقام معظم رهبری که از دیرباز، بر شئون علمی و عملی و مدیریتی این فقیه بزرگ تاریخ شیعه اشراف داشته اند با درایت خویش حکم به ریاست معظم له بر منصب یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیر نظام اسلامی صادر نموده و این ذخیره فقاهت و مدیریت را در جایگاه مستشار عالی خویش و گره گشای مشکلات و تدبیر امور نشاندند، 

چنان که پیش از این نیز ریاست قوه قضاییه و همچنین ریاست هیأت عالی حل اختلاف بین سران قوا در ید درایت ایشان قرار داشت.


اینجانب به سهم خود انتخاب خجسته مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی را به عنوان ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تبریک گفته و از صمیم قلب برای این پرچمدار خطوط مقدم جبهه جهانی اسلام، آرزوی توفیق روزافزون را در سایه توجهات حضرت ولی عصر (عج) از خداوند متعال خواستارم.


والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته


عبدالحسین بابایی،

نماینده مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی در

 دیار سبز علویان 

مازندران

 ۲۴/۵/۹۶

🔴🔴🔴


🌸🌿🍂🌴🍁🌴🍂🌿🌸

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به: سکاندار بلدیه بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

شهردار محترم بابل با سلام

چنان که به نظر می رسد شاهد آخرین روزهای تصدی شما بر مسند شهرداری هستیم. درباره نقاط ضعف و قوت مدیریت شما مطالبی را بارها به صورت مکتوب یا شفاهی به محضرتان ارائه داده ام که تکرار آن را در این مجال، لازم نمی بینم.

بزرگ ترین یادگار دوره مدیریت شهری شما اثبات این واقعیت تاریخی بود که بسیاری از بزرگان چپ یا راست شهر، پای "پول" و "قدرت" که به میان بیاید بر سر شعائر و باورهای خود نیز اهل معامله هستند.

بنا بر شواهد و واقعیت های موجود به نظر می رسد بزرگ ترین لطف خفیه الهی در حق مردم این شهر نیز حضور شما در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی خواهد بود که بی تردید منشأ برکاتی ناخواسته در راستای تثبیت افق آرمانی جبهه انقلاب اسلامی محسوب می شود. اگر عمری باشد بی صبرانه منتظر آن روز خواهم بود.

ضمن عرض خسته نباشید و آرزوی سربلندی و توفیق روزافزون، یادآوری این نکته را برای خود و شما خالی از لطف نمی دانم که قرار بود دنیا مزرعه و پلی برای آخرتمان محسوب شده، نه آن که در ذات خود، هدف و شأنی مستقل را دارا باشد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هشدار به مسئولان خاص در بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۱۱ ب.ظ

سنگ مزار شهید سید حسین رییسی که در راه حمایت از حریم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسید بعد از یک سال کوتاهی مسئولان ذی ربط در تایید پرونده شهادت وی با اقدام جوانان بسیجی شهر تهیه و نصب گردید.

بیان این اخطار را لازم می دانم که هر گونه تصمیم ماجراجویانه از سوی نهادهای متولی امور مرتبط با شهدا و یا نهادهای امنیتی و ... در هتک حرمت مزار مطهر این شهید ایثارگر با واکنش قاطع جوانان انقلابی و امت حزب الله مواجه خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دختران خمینی در بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۹ ب.ظ

o2bt_photo_2017-06-08_10-24-04.jpg


✌️بنات الخمینی

 رهیافتی به مجاهدت بانوان جبهه جهانی مقاومت 


🌷با سخنرانی دختر شیخ الشهدای مقاومت  حزب الله لبنان شهید راغب حرب


#ویژه_خواهران

زمان: پنجشنبه 26 مردادماه

ساعت 17 عصر

مکان : مازندران. 

جبهه فرهنگی فاطمیون

 مازندران -بابل. چهار راه شهدا مسجد قهاریه سنگر مقاومت


 

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷


🇱🇧🇱🇧🇱🇧🇱🇧🇱🇧🇱🇧🇱🇧

✌️بنات الخمینی

النهج فی مجاهدة نساء الجبهة العالمیة للمقاومة


🌷بمحاضرة مع بنت شیخ شهداء المقاومة  الاسلامیه فی لبنان الشهید راغب حرب


التاریخ:الخمیس 26 من شهر مرداد 

التوقیت:الساعة 5 العصر

المکان: محافظة مازندران

جبهة الفاطمیون الثقافیه


🌷🌷🌷🌷🌷🌷

♻️لطفا برای این اطلاعیه را برای یکی از دوستانتان ارسال فرمایید .


🇮🇷 @Fatemioun

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیرینی نا تمام قدرت زیر زبان صاحبان منفعت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۳ ق.ظ

مساله چندان پیچیده نیست.

در انتخابات اخیر شورای شهر، چند فهرست پر سر و صدا از طیف های چپ و یا راست، مورد حمایت شهردار بابل قرار داشتند.

مردم اگر به ادامه کار شهردار علاقمند بودند می توانستند یکی از این فهرست ها را به کرسی قدرت بنشانند.

 مساله به همین ساده گی ست و نیاز به راه انداختن تجمع میدانی برای حمایت از شهردار محبوب سهامداران وجود ندارد. مگر این که باز هم بخواهیم زیر میز بازی زده و رای اکثریت را تنها تا زمانی که با نظر ما و باند ما همخوانی دارد معتبر بدانیم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بالاخره سنگ مزار این شهید نصب شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۱۴ ب.ظ

سید حسین رییسی از جانبازان دوران دفاع مقدس بود که داوطلبانه برای بازسازی حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها به سوریه شتافت و در آن جا به شهادت رسید.

به رغم گذشت نزدیک به یکسال از شهادت این سید بی ادعا و غریب، با توجه به معطلی بنیاد شهید در تشکیل پرونده شهادت، مزار این حبیب بن مظاهر مدافعان حرم همچنان بدون سنگ باقی مانده بود که در نهایت با همت جوانان آتش به اختیار حزب الله بابل، سنگی به یاد او تهیه و ساعاتی قبل نصب گردید.


jn6_photo_2017-06-07_04-56-37.jpg

qqkb_photo_2017-06-07_04-56-24.jpg 


  • سیدحمید مشتاقی نیا

کنایه ای جالب به علی نجفی نماینده بابل در مجلس

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۵ ق.ظ

حرف هایی که باید می زدید وعکس هایی که نباید می گرفتید.


از صبح امروز تنها ویدئو “سلفی گرفتن نمایندگان با خانم موگرینی”   که توسط همکارانم در خبرگزاری تیما ، دفتر ایران ثبت شد، در همه ی گروههای مجازی و سایت های خبری در حال دست به دست شدن است.  این حجم از تکثیر مجازی برای یک سلفی کمی قابل تامل است. به حاشیه بردن مراسم تحلیف، دارای هیچ نفع ملی نیست. به خطای نمایندگان هم باید در همان حد خطایشان نگریست و سایزی فراتر از پچ پچ های تلگرامی به آن نداد. هر چند گذشتن از کنار چنین خبطی هم نارواست. 


فردای روز تحلیف و برای روشن شدن مسئله، از طریق معاون وزیر خارجه (جناب آقای قشقاوی ) پیگیر موضوع سلفی گرفتن نمایندگان با خانم موگرینی شدم. ایشان فرمودند که  خانم موگرینی و بنده جزو آخرین های بودیم که قصد ترک صحن مجلس رو داشتیم که چند تن از نمایندگان با فریاد خواهان حضور خانم موگرینی در جمع شان برای بیان مطلبی شدند که خانم موگرینی هم استقبال کردند و به اتفاق به سمت نمایندگان رفتیم، اما متاسفانه مواجه شدیم با تلاش نمایندگان برای گرفتن سلفی !!! . حسب گفته ایشان که در فیلم ضبط شده توسط همکارانم هم قابل رویت است، ایشان ناخواسته با اصرار دیگر نماینده ها برای گرفتن عکس یادگاری روبرو می شود. آقای قشقاوی بر خلاف میلش و اینکه سریع تر این ماجرا تمام شود مبادرت به گرفتن عکس کردند. در ادامه ایشان تلاش می کنن تا به نوعی محترمانه ( اینکه به نماینده ها هم بر نخورد) خانم موگرینی رو از اون فضا دور کنن. او اظهار داشت که  موافق چنین حرکتی با این کیفیت نبوده و بی شک نمی توانسته در آن فرصت کم درس رفتار دیپلماتیک به نمایندگان بدهد. هر چند که معتقد بودند گرفتن عکس یادگاری با شخصیت ها، خیلی هم امرعجیب وغریبی نیست.... 


چرا این اتفاق درشت دیده شد و واکنش بسیاری را در پی داشت ؟ بنظرم منهای میزان اخباری که به این اتفاق اختصاص داده شد که شاید همخوانی با سایز رویداد ندارد اما در کل واکنشها خیلی هم غلط نیست. چرا که وقتی یک دیپلمات دست چندم وزارت خارجه، در یکی از شهرهای شمالی کشور،  با دوعکس دو نفره با این مقام و آن مقام، رای اکثریت شهروندان یک شهر را کسب می کند و راهی مجلس می شود، خوب حتما عکس انداختن با عالی ترین مقام سیاسی اروپا و دومین مقام مطرح دنیا بعد از دبیرکل سازمان ملل ، در دور بعدی برای آنها کارکرد خواهد داشت. حالا چهار سال بعد را بی خیال، در همین بازدیدهای مرسوم به حوزه های انتخابیه بیا و ببین که این عکس ها چه ها که نمی کند. وقتی عکس یک کاندیدا با وزیر خارجه، (جناب آقای ظریف) می شود بلیط ورود یک شخص به مجلس، خوب چه کسی حاضر است بی خیال عکس انداختن با خانم مهمی چون فدریکا موگرینی شود؟ گور بابای رفتار دیپلماتیک. فعلا بچسب به کارکردهای این دست از عکس ها و اینکه چقدر می شود با همین عکسها برای بنده گان خدا در حوزه های انتخابیه خالی بست و جلب توجه کرد و جلوتر رای جمع کرد و ....   از دید آنها که البته هرگز به عیان مطرح نمی کنند،  مردم با این عکس ها یک وقت هایی فریب خوردند و رای دادن و یحتمل باز هم با همین عکس ها فریب خواهند خورد و به این جماعت کم مایه رای خواهند داد. امیدواریم که چنین نشود. 


انتظار بر این بود که نمایندگان ملت، در این مواجه کوتاه با خانم موگرینی، از دغدغه های جاری ولو در حد چند کلمه و در قالب یک جمله اعتراضی ، تاییدی ، هر چی ... اظهار نظر می کردند تا ایشان هم برداشت واضح تری از نگاه نمایندگان ایرانی در موضوعات مربوطه داشته باشند و پی به عمق دغدغه  ها و نگرانی های نمایندگان ملت می برند. اصلا گویا خانم موگرینی با همین نیت به سمت نمایندگان رفت. با این تصور که از لابه لای صحبت ها چیزی برداشت کنند که متاسفانه با آن صحنه روبرو شدن.  اینهمه بی فکری، اینهمه  غلط استفاده کردن از فرصت پیش آمده به نفع مردم واقعا جای تاسف دارد.


آنها که از نزدیک با خیلی از نماینده ها نشست و برخاست کردند، متاسفانه هیچ نمره ی مقبولی به منش و رفتار آنها در جمع های عمومی و خصوصی خاصه در سفرهای خارجی نمی دهند. بسیاری از نمایندگان فاقد آشنایی با ابتدایی ترین پروتکل های رفتاری تراز یک نماینده مجلس هستند. واقعا چه ایرادی دارد که مجلس قبل از شروع هر دوره، کلاس های خاصی اندر باب رفتارهای صحیح دیپلماتیک برای این نو رسیده ها ( بخوانید تازه واردها به مجلس) بگذارد تا اینگونه آبروی یک ملت بازیچه خامی چند نماینده نشود؟ 

رضا گنجی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاج مهدی به روایت جانبازی جامانده از قافله شهدا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۷ ق.ظ

tau_photo_2017-05-18_00-23-12.jpg


وقتی صحبت از روایت و راویان دفاع مقدس میشه یاد جانباز بسیجی مرحوم حاج مهدی مرندی بسیار بجاست که روایتگر دیار عشق بود و مقام شهادت یاران شهید را شاهد .

مرحوم حاج مهدی مرندی رو همه ی بچه های رزمنده ی محلات مرکزی بابل میشناسن عارف و عاشقی که با شهدای عزیز دمخور و همراه و همراز بود عشق او همراهی و همنشینی با بچه های جبهه ای و شهدا بود. این رو میشد از بیان خاطره گویی او از شهدا فهمید اون هم چه شهدایی و چه خاطراتی 😔 و البته شوخی ها و خنده هایی هم چاشنی صحبت هاش میشد که به ارتباط و محبت بیشترش با ما بچه های نوجوان  جلسه ای و محفلی منجر می شد ☺ یادش بخیر😔 او راوی فتح از شهدا و رفقایی بود که خود با اونا همنفس و همراز بود و در تعریف از اونا تأسف و تأثر عقیقی داشت و دل ما رو با خودش می برد😔 از عقب ماندگی از قافله ی نور میگفت و بیقراری اش و تلاش می کرد که در جمع بر و بچه های جبهه ای نفس بکشه یا به هر شکلی خود رو به فضای معنوی جنگ نزدیک کنه .

 بعد از عملیات کربلای ۱۰ اردیبهشت  سال ۶۶ در ماوؤت عراق و شهادت سرداران عزیزمون حاج حسین بصیر و سید علی اکبر شجاعیان و علی اکرم رضانیا و سایر رفقا در اون عملیات ، بیقراری اش بیشتر  شد . بعد از اون عملیات و شهادت غم انگیز سردار عشق ما  حاج حسین بصیر 😔 لشکر به استراحت و مرخصی رفته بود جز چند نفر نیروهای وظیفه پاسدار  مشمول . با اون وضعی که لشگر در حالت استراحت بود حاج مهدی بی تاب حضور در منطقه بود و می خواست که در هر وضعیتی توی هفت تپه و گردان و در

کنار رزمنده ها باشه . در چنین ماه گرم و داغ تابستونی بود که من و حاج مهدی و شهید محمد عباسی و دوسه تا از رفقای دیگه کارت جنگی اعزام انفرادی گرفتیم ولی یقین به حضور مؤثر  و لازم در لشگر و گردان یا رسول نداشتیم که آیا میشه توی منطقه و خط مقدم رسید یا نه !؟ اما حاج مهدی اصرار بر حضور داشت که بریم اونجا شاید گردان سر و سامانی داشت و شایدم عملیاتی و خط مقدمی و ... !  به اتفاق رفتیم هفت تپه و با اون گرمای داغ سوزان  وارد لشگر و گردان شدیم و همانطور که انتظار داشتیم گردان جز حضور چندتا پاسدار مشمول خلوت خلوت بود و 😔 بیشتر از همه حاج مهدی ناامید و دل شکسته شد که با این همه راه انتظار ماندن در گردان را داشت و خود اون چند تا پاسدار هم اقرار به بیکاری و بیحالی خود داشتند واقعا گرمای سوزان طاقت فرسایی بود که انگار توی آتش داغی فرو رفته باشیم😩 و دلمون به حال اون نیروهای معدود سوخت که چه جوری تحمل می کنن آخه تا اون موقع تابستون داغ توی هفت تپه نبودیم  . مدتی کنارشون موندیم و چند تا بادبزن دستی که از قم آوردیم دادیم به اونا و با ناامیدی از عدم فعالیت گردان و لشگر ، اعزام دیگه ای رو در زمان مناسب  در نظر گرفتیم 😔 و...

 حدود سه ماه بعد به گردان یا رسول با نیروهای تازه نفس برگشتیم و حاج مهدی و شهید محمد عباسی و بعضی رفقا توی گردان حضرت فاطمه الزهرا (س) رسیدند به فرماندهی قاسم آقا جعفریان و با علمایی چون حاج  آقا پروانه و ابدی و شامخی  ( که قبل از اون بنام گردان ویژه شهدا به فرماندهی آقا غلام اوصیا بود) و حاج مهدی در اونجا به جمع یاران و شهدای زنده ای برگشت که عشق میکرد و شاهد حضور دوستان خاص خدا در محضر خدا بود و مدتی بعد به جمع با صفا و پر محبت رفقای صمیمی در تیپ ادوات  القارعه رسید و در اونجا هم روایتگر معنویت و اخلاص بچه هایی بود که حضور استاد معرفت حاج آقا مهدوی شمع جمع نورانی اونها شده بود 😔 یادش به خیر

به قلم جانباز بسیجی جعفر سراجیان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مادر و عشق پسر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ق.ظ

80g_photo_2017-05-25_07-35-20.jpg


علیجان ابراهیمی در اصل، علیجان ابراهیم زاده بازگیر است که نام خانوادگی اش تغییر پیدا کرد.

محافظ مرحوم آیت الله روحانی بود. هیچ فرصتی را برای رفتن به جبهه از دست نمی داد.

یک روز آمد و مادر را بوسید، بغل کرد و با دست بالا برد. گفت: من به گذشته خودم که نگاه می کنم نقطه سیاهی نمی بینم که بخواهد مانع از شهادتم بشود. هر چه فکر می کنم فقط این به دهنم می آید که دعاهای تو نمی گذارد من به این آرزوی دیرینه خود دست پیدا کنم.

شنید: اگر خواسته تو این است من هم برای شهادتت دعا می کنم.

رفت و دیگر بازنگشت. مادر برای همیشه در انتظار گام های او ماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جاده خدمت، مسدود نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۱۸ ق.ظ

b73p_photo_2017-05-27_07-39-15.jpg


ساخت یک مدرسه سه کلاسه توسط گروهان جهادی مسلم در روستای محروم کنسلو واقع در بندپی شرقی بابل، حدود بیست میلیون تومان هزینه دارد.

امسال فقط در شهر بابل و نه شهرستان، بیش از صد نفر نامزد انتخابات شورای شهر بودند که فقط نه نفرشان می توانستند جواز ورود به شورای به اصطلاح اسلامی را به دست بیاورند.

همه این نامزدها مدعی بودند که قصدشان خدمت رسانی به مردم است. از نامزدهای مایه دار که ده ها میلیون تومان خرج تبلیغاتشان شد بگذریم، به طور متوسط هر کاندیدایی دستکم بیست سی میلیون تومان برای ستاد انتخاباتی خود هزینه کرده است.

آیا واقعاً اگر این افراد دنبال خدمت به مردم بودند یک روستای بدون مدرسه در سطح این شهرستان باقی می ماند؟

آیا اگر هر یک از این افراد یک آبسرد کن در خیابان نصب کرده و خیرش را برای امواتش می فرستاد کسی در تابستان شرجی این شهر تشنه می ماند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک سال، یک کانال و یاد شهدا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۶ ق.ظ

نمی گویم بابل روز تنها کانال خبری ارزشی این شهر است؛ اما این اظمینان را دارم که بابل روز، کانال خبری پیشتاز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در دیار مومنان محسوب می شود.

وقتی گروه ها و گروهک ها و کانون ها و حلقه ها و باندها و نهادهای مفت خور و نفت خور مدافع پول و پُست پَست اصحاب قدرت و ثروت، با احضاریه ها و اخطاریه ها و ابلاغیه هایشان تلاش در فرصت سوزی و ملال آفرینی و سنگ اندازی در مسیر فعالیت این شبکه خبری مجازی شهر را دارند معلوم می شود بابل روز در تشخیص گرا و نشانه گیری خود به درستی و هدفمندعمل کرده است که گفته اند: تُعرف الاشیاء باضدادها!

امروز اما به یادآوری دقیق دوستان دلسوز شهر به یاد آوردم که یکسال است بابل روز هر روز، بی وقفه و منظم و دقیق در لا به لای اخبار و گزراش های خود به معرفی شهدای پرافتخار این دیار بر اساس تقویم عروجشان پرداخته و به سهم خود نقشی در زدودن لایه های ضخیم غربت و گمنامی از یاد و نام و راه فرزندان راستین خمینی دارد.

به نمایندگی از دوستان پرتلاش و دغدغه مند خویش به برادر عزیزم مهندس بسیجی آقا عین الله حسین پور خستگی ناپذیر، عرض ارادت و خداقوت گفته و امید آن دارم کانال وزین بابل روز با مدیریت هوشمندانه و انقلابی این نیروی خط مقدمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، بیش از پش خار چشم زیاده خواهان و فرصت طلبان بوده و در مسیر نورانی صیانت از آرمان های انقلاب جهانی اسلام، محکم و استوار به راه خود ادامه دهد، ان شاءالله؛ ولو کره المشرکون والکافرون والمنافقون والمستبدون والمستکبرون واهل التزویر والخدعة و الفتنه!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست ترامپ: ما از شهادت نمی هراسیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۱ ب.ظ

je7b_photo_2017-05-27_11-17-40.jpg


مادرشهید در حال شستن پیکر مطهر فرزند شهیدش


شهید سیدزمان سیدنژاد

نام پدر : سید آقاجان

تاریخ تولد :1345/01/03

تاریخ شهادت : 1364/12/14

محل شهادت : فاو

گلزار : شهید اسدی گتاب، بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اپوزیسیون نوازی بنیاد شهید!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ق.ظ

طرف، خودش سابقه عضویت تو گروهک منافقین رو داشته. یه برادرش اعدامیه. یه برادرش الان تو اسراییله. تو فتنه 88 معلوم نیست چرا و چطور جلوی خونه ش یه تیر مستقیم خورد به شکمش و کشته شد. مشخص نشد تسویه حساب سازمانی بوده یا هر چی دیگه. الان یه کارت بنیاد شهید تو دست خانواده شه.

اونایی که تو کهریزک کشته شدن رو هم شهید اعلام کردن.

الان نزدیک یه ساله، یه پیرمرد بسیجی جانباز که داوطلبانه به سوریه رفت تا تو بازسازی حرم حضرت زینب سلام الله علیها کمک کنه و به تأیید پزشک قانونی، بر اثر اصابت پرتابه های جنگی جونشو از دست داده، هنوز سنگ قبر نداره. چرا؟ چون بنیاد ایثارگران، ایشونو شهید نمیدونه.

یعنی الان اگه سید حسین رییسی اپوزیسیون بود تا به حال کارش راه افتاده بود و خانواده ش یه سال سرگردون نبودن!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به مناسبت رحلت مادر شهید نصیرایی، تورقی در آرشیو اشک آتش

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۴۸ ق.ظ

دردسر شهرت !

 

اگر جرأت داشته باشیم و بخواهیم راستش را بگوییم ، همه ی ما به نوعی از شهرت خوش مان می آید . بعضی هایمان حاضریم به هر کاری دست بزنیم تا اسم مان سرزبان ها بیفتد . بین خودمان بماند ، بعضی هم متاسفانه ادای آدم های خوب را در می آوریم و با ریا کاری می خواهیم شهرتی کسب کنیم . به هر حال ، هر کس باید به دل خودش رجوع کند . اما نباید غافل بود که مشهور شدن ( منظور ، جنبه ی مثبت آن ) هم درد سرهای خاص خودش را دارد .

مثلاً خیلی ها تا یک هنرپیشه یا ورزشکار معروف را می بینند ، می ریزند دور و برش و می خواهند امضای یادگاری و … از او بگیرند . آن بنده ی خدا حتی اگر کار واجبی هم داشته باشد ، باید حوصله به خرج دهد تا کسی از او رنجیده خاطر نشود .

سخنران معروفی می گفت « من تا وارد جمعی می شوم حتی اگر خسته و بیمار هم باشم از من توقع دارند چند لحظه ای برای شان حرف بزنم و این برایم تبدیل به یک معضل شده است . » یا مثلاً کسی که در جامعه به عنوان فرد خیّر و نیکوکار شناخته شده است همه از او توقع کمک به فلان فقیر و مشارکت در فلان امر خیر مورد نظر خود را دارند .

به هر حال ، از معایب مشهور شدن که بگذریم همه می دانند که این شهرت اگر هیچ جا به درد نخورد لااقل وقت خواستگاری ، خیلی به کار می آید . چون همه پدر و مادرها دوست دارند دامادشان انسانی نجیب ، خوب و معروف باشد .

اما آیا تا به حال شنیده اید که شخصی در جامعه ، سرشناس و مشهور باشد آن هم از نوع مثبت ، ولی هر جا که به خواستگاری برود با پاسخ منفی خانواده ها مواجه شده و کسی حاضر نباشد دخترش را به او بدهد ؟! نشنیده اید هان ؟ مهدی نصیرایی با چنین مشکلی مواجه بود . بنده ی خدا مهدی ، از آن جوان های اهل حال بود . مداح اهل بیت بود هم با زبان و هم در عمل . یک پایش جبهه بود و یک پایش در شهر . به بابل که می رسید ، خستگی اش را فراموش می کرد . آرام و قرار نداشت . نمی توانست یک جا بنشیند . هر جا کار خیری بود او هم از دور یا نزدیک ، دستی بر آتش داشت . این کارهایش برای او شهرت زیادی به همراه داشت . اما این که فهمیده بودند او اهل حال است برایش دردسر ساز شده بود . هر جا که برای خواستگاری می رفت با اولین تحقیق می فهمیدند که او چطور آدمی است . گویا همه می دانستند که او دیگر ماندنی نیست . برای همین خیلی محترمانه دست رد بر سینه اش می زدند . می گفتند اگر شهید شدی چی ؟ بچه مان را که از سر راه نیاورده ایم . دل مان نمی خواهد دخترمان زود بیوه شود .

جالب است نه ؟! بقیه مطلب را هم بخوانید .

مهدی این اواخر کم طاقت شده بود . از این حرف ها دلش می گرفت . یک بار بغضش گرفت و توسل کرد به حضرت زهرا (س) . بعد هم رفت به خواستگاری خانمی از تبار همان حضرت .

این بار موفق شد تا رضایت خانواده عروس را جلب کند . « بله » را که گرفت در پوست خودش نمی گنجید . مهدی و این همه شادی آن هم به خاطر ازدواج ؟ برای همه تعجب آور بود . یعنی مهدی عوض شده بود ؟! بالاخره روزها به سرعت گذشت و شد موقع جشن . مهدی ، شب عروسی اش مداحی راه انداخت . مجلس ، سراسر شده بود ذکر اهل بیت علیهم السلام . همان شب چند تا از بچه ها به او اصرار کردند که « خودت هم چون چشم و چراغ هیات هستی باید مداحی کنی . » مهدی اولش قبول نکرد اما بعد تسلیم شد و رفت پشت تریبون . قبل از خواندن مکثی کرد . یک لحظه رنگ چهره اش عوض شد . نگاهی به جمعیت انداخت و بعد با دل سوخته اش شروع کرد به خواندن :

از سنگر حق شیر شکاران همه رفتند                مستان می پیر جماران همه رفتند

غمنامه بود ناله پر سوز شهیدان                      ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

آن شب او اشک همه را در آورد . خیلی ها تعجب کرده بودند . آن شادی های غیر عادی و این نجواهای غم انگیز . اما آن هایی که مثل خودش اهل دل بودند فهمیدند که گویا خبرهایی هست . سه چهار ماه بعد ، شب عملیات والفجر 8 ، مهدی پاسخ همه این ابهامات را داد . او حرف هایی زد که برای همه بچه بسیجی ها اتمام حجت بود . مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت :

« سید ! من امتحان سختی رو گذروندم . خودت می دونی که روزهای اول زندگی چقدر شیرینه . من می تونستم تو سپاه بابل بمونم و همون جا خدمت کنم . اما خیلی با خودم کلنجار رفتم . بالاخره حریف نفسم شدم و وسوسه ها رو کنار زدم . با خودم گفتم مهدی ! پس امام زمان چی ؟ مگه قرار نبود یاورش باشی . یعنی این قدر نا مردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی ؟

من می دونستم که شهادتم در گرو ازدواجه . این طوری باید نصف دینم رو کامل می کردم . بقیه اش با خدا . حالا خوشحالم که به واسطه ی این سیده خانم با حضرت زهرا (س) هم محرم شدم . سلام منو به بچه ها برسون ، بگو گول دنیا رو نخورند … »                                                        

براساس خاطره ای از برادر سید حسین مشهد سری

                                                                                   بازنویس: سید حمید مشتاقی نیا



بر گرفته از وبلاگ اشک آتش

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ادعایی به نام دغدغه مردم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ب.ظ

phet_photo_2017-05-24_05-42-17.jpg


درست روز 29 اسفند گذشته، شهرداری بابل به بهانه عدم رعایت استانداردهای ایمنی، در اقدامی غافلگیرانه، شهربازی خصوصی پارک نوشیروانی بابل -که به دلیل قرار گرفتن در مسیر مسافران دریا، از موقعیت درآمد زایی خوبی برخوردار است- را پلمپ کرد.

در روزهای تعطیل نوروز، مدیریت این مجتمع تفریحی تنها توانست از طریق بعضی از گروه های مجازی، صدای اعتراض خود را نسبت به این اقدام مشکوک شهرداری بلند کرده و مدارک خود پیرامون اخذ تأییدیه های قانونی در خصوص امنیت دستگاه ها و تجهیزات این مجتمع را منتشر نماید. با اتمام تعطیلات نوروز، مدیریت شهربازی مذکور موفق شد حقانیت ادعای خویش را در نهادهای نظارتی ذی ربط به اثبات رسانده و پلمپ شهرداری را از جا در بیاورد. طی شدن این فرآیند قانونی با توجه به ایام تعطیلات نوروز، دو هفته به طول انجامید. در این روزها تنها یک شهربازی مجهز دیگر در بابل فعال بود که به طور کاملاً اتفاقی، بعضی از بستگان نزدیک شهردار در مناصب اصلی و درآمدزای آن مشغول به کار بودند.

سرمایه گذار پارک نوشیروانی در مصاحبه ای ضمن ابراز تأسف از اقدام شهردار بابل، از احتمال خروج سرمایه خود از این شهر خبر داد.

بیش از یک ماه از حادثه دلخراشی که برای یک کودک در یکی از پارک های عمومی شهر بابل اتفاق افتاد و منجر به نقص عضو او گردید می گذرد. مدیریت شهرداری بابل متعهد شد تا نسبت به ایمنی و تأمین استانداردهای لازم برای تجهیزاتی که در فضاهای سبز این شهر کار گذاشته شده اقدام کند. روز گذشته کانال های تلگرامی بابل باز هم از خلف وعده شهرداری در عمل به این تعهد خبر داده و خواستار توجه مسئولان امر به حقوق مدنی شهروندان گردیدند.

مدیریت امور مرتبط با فضای سبز شهرداری بابل دست یکی از جوان های تحصیل کرده و مذهبی و خوشنام شهر قرار دارد. عجیب است که این چهره موجه هم در انجام وظایف اداری خود ناتوان مانده است.

گذشته از اعتراض بعضی از دلسوزان اجتماعی، در گروه های مجازی بیشترین هیاهو پیرامون تعلل شهرداری در تعمیر لوازم تفریحی عمومی پارک ها از سوی گروه های حقوق بگیر و پیمان کارهای قلم فروش وابسته به یکی از زیرمجموعه های شهرداری صورت می گیرد.

به نظر می رسد باز هم دود تسویه حساب های مدیریتی و رقابت های داخلی و منفعت طلبی بعضی از افراد قرار است به چشم شهروندان برود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا