این متن ممکن است باعث رنجش خاطر بعضی از دوستان شود.
تشتت آراء و آشفتگی روانی در بدنه اصولگرایان بابل از مدتها قبل قابل
پیش بینی بود و تذکر لازم هم به صورت مکتوب بیان شد. جلسات ناهماهنگ در ماه مبارک
رمضان منجر به انتشار دغدغه های دلسوزان این طیف در سطح رسانه ها گردید و این
آشفتگی را غیرقابل انکار ساخت.
نخستین وجه از این آشفتگی را باید در بی اعتمادی نسبت به بعضی از
تصمیم سازان پیدا و پنهان جریان اصولگرایی دانست و وجه دوم را در نارضایتی از
رفتارهای نامزدهای مطرح.
پرده اول:
1- در انتخابات مجلس 1390، به رغم اصرار اکثریت بدنه اصولگرایی در
معرفی و حمایت از دو نامزد، با اصرار "یک نفر" فهرست انتخاباتی
اصولگرایان در معرفی و حمایت از حجت الاسلام ناصری، منحصر ماند. برخلاف تصور عموم،
"یک نفر" مخالف حمایت رسمی از جناب آقای مومنی بود و جالب آن که به
شهادت بعضی از بزرگان، در جلسات خصوصی و درگوشی،
حسین نیازآذری مورد حمایت قرار می گرفت که البته افشای این حرکت زیگزاگ،
فارغ از تبعاتی که به همراه داشت، شتاب آن را گرفت. دیگر همه فهمیده اند که ظاهر و
باطن بعضی آقایان به رغم تکرار قسم والله و بالله و تالله، یکی نیست.
برای همین اکنون با توجه به بعضی دلبری های مشهود و چینش مهره های
ستادی در سیستم شهرداری، نمی توان ادعای بی طرفی بعضی حضرات در رابطه با
کاندیداتوری اردشیر بیژنی را نیز به راحتی باور نمود.
2- در انتخابات مجلس 1394، اکثریت طیف اصولگرا، حمایت از سعادتی و مومنی
را در رقابت با اصلاح طلبان و طیف خاکستری لازم می دانستند. برخلاف نظر اکثریت،
نام سعادتی از فهرست حذف شد و درگیری انتخاباتی نامبارک و ناگواری بین بدنه
اصولگرایان به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت که نتیجه محتوم آن شکست اردوگاه
اصولگرایان بود.
برای همین اکنون با توجه به بعضی قراین تصویری، نمی توان اصرار
"یک نفر" را در گنجاندن حجت الاسلام ناصری در قاب دوربین های خبری به
منزله بی طرفی او در صورت کاندیداتوری ایشان دانست.
3- در مرحله دوم انتخابات قبلی مجلس، حمایت از حسین نیازآذری در مقابل
همت طاهرنژاد اتفاق عجیبی نبود؛ اما عجیب این جا بود که بعضی از اصولگرایان در
حرکتی شتابزده، نیازآذری را در بیانیه خود "حامل ارزش های ایثار و شهادت"
لقب دادند که نشان از رویکردهای پشت پرده آنان داشت.
الغرض؛ ناتوانی در ارائه لیست واحد و ایجاد اجماع بین نامزدهای متعدد
اصولگرایان در انتخابات قبل را نمی توان نادیده گرفت.
پرده دوم:
1- حجت الاسلام ناصری زحمات بسیاری در طول نمایندگی خود در مجلس کشیده
است؛ اما رودربایستی خاص وی با باند تمامیت خواه علی لاریجانی، باعث سکوت وی در
خیانت برجام شد. حجت الاسلام در ماجرای زیان بار برجام نتوانست نمایندگی جریان
فکری انقلاب اسلامی را برعهده گرفته و هنوز نیز از اشتباه خود ابراز ندامت نداشته
است.
2- سردار سعادتی رزمنده ای فعال و دلسوز است؛ اما بعضی رفتارهای
احساسی وی در شأن یک مدیر پخته و با تجربه نیست. حلقه مشاورین این سردار گرانقدر
نباید محصور در چند پاسدار بزرگوار بازنشسته و بیکار باقی مانده و ذهن ایشان از
فرآورده های گفتمانی جریان انقلاب عقب بماند.
3- جناب آقای مومنی، انسان پاک و بی حاشیه ای است که بیانیه اخیر وی
نشان از شهامت ایشان در بیان مواضع دارد. این برادر بزرگوار به هر دلیل هنوز
نتوانسته ارتباط متقنی با جریان انقلابی شهر برقرار نماید. حضور مستمر وی در صحنه
های سیاسی بعد از انتخابات می توانست جایگاه او را از یک شخصیت صرفا انتخاباتی به
پدیده ای سیاسی و جریان ساز تبدیل نماید.
4- آقای کریمی فیروزجایی جوانی خوش آتیه بود؛ اما به نظر آن قدری دشمن
دارد که تأیید صلاحیتش همچنان دور از ذهن به نظر برسد؛ اما تأیید صلاحیت وی ممکن
است اتحاد و قیام نیروهای منتقد به جریان مدیریت شهر را در پی داشته باشد.
5- آقای حسن نتاج برادری دوست داشتنی و متدین است؛ همین! در تمام این
سال ها همچنان منتظر یک موضع انقلابی او در فراز و نشیب های سیاسی و ارزشی شهر و استان
و کشور مانده ایم. از این سکوت مطول و نگران کننده بیم آن می رود که جنابشان در
صحنه های سخت نیز حاضر به پرداخت هزینه برای دفاع از حریم ارزش ها نباشد.
6- اردشیر بیژنی، نقاط برجسته و هم ضعف هایی در گذشته کاری خود دارد.
نکته این جاست که خودش نیز هیچ گاه داعیه اصولگرایی نداشته است. وی به همان میزان
که با بعضی چهره های اصولگرا ارتباط گرفت و در مناصب اداری و داد و ستدهای
اقتصادی، حالی به آنها داد با چهره های اصلاح طلب نیز چنین نمود و ... خسارت های
فرهنگی دوران تصدی وی و حامیانش به جریان انقلاب و تقویت گروه های خودباخته
فرهنگی، احیای چهره های مریض فتنه و ... از ذهن فعالان انقلابی شهر زدودنی نیست.
بیژنی در خوش بینانه ترین حالت، نیازآذری شماره دو است که جهت گیری های سیاسی وی
بر اساس مصالح فردی و گعده ای متغیر بوده و در بزنگاه ها نمی تواند نمایندگی جریان
فکری انقلاب را برعهده داشته باشد.
حضور احتمالی وی در فهرست انتخاباتی اصولگرایان، مواجهه ای تاریخی بین
جوانان انقلابی با سر دسته های منفعت طلب این جریان را رقم خواهد زد و درسی فراموش
ناشدنی به یقه سفیدها و اصحاب جیب و میز و مقام خواهد داد.
7- جناب آقای شفقت در صورت حضور در صحنه انتخابات راه دشواری در پیش
داشته و ممکن است به همان سرنوشتی مبتلا شود که جناب آقای مومنی در این چند دور از
انتخابات به آن دچار شده است.
8- سردار آراییان از مفاخر ایثار و شهادت است که هیچ پایگاه اجتماعی
قابل اعتنایی جز در محدوده بابلکنار نداشته و در بیان تفکرات سیاسی خود و برقراری
رابطه با بدنه اصولگرایی تا کنون ناتوان بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر
شانسی برای توفیق وی قابل تصور نیست.
الغرض؛ انتخاب نامزد اصولگرا بر نامزد اصلاح طلب (با فرض سلامت نفس) رجحان
دارد. بی تدبیری دولت در کنترل اوضاع اقتصادی کشور ثابت کرد رأی به اصلاح طلبان
خواسته یا ناخواسته خیانت به ایران و مردم است. با این وصف اما فاصله چهره های
مطرح اصولگرا با ایده آل های انقلاب و نگرانی از بعضی ضعف ها مانع از حضور با نشاط
و پرانگیزه بدنه جوان و قدرتمند اصولگرا در عرصه رقابت ها خواهد شد. صرف تعدد این
حجم از نامزدهای نمایندگی نیز احتمال شکست این جریان را تقویت می نماید.
پیشنهاد:
1- در وهله نخست پیشنهاد می شود جریان اصولگرایی با دل کندن از چهره
های سنتی و تکراری و دعوت از شخصیت هایی بدیع و منحصر به فرد مانند دکتر سید محمود
نبویان که توانایی موج سازی تبلیغاتی را داشته و در گفتمان علمی و حماسی انقلاب
پیشرو هستند، صحنه رقابت را در اختیار بگیرد.
2- در صورت عدم اقبال به پیشنهاد فوق، بزرگان تأثیرگذار جریان اصولگرا
با پرهیز از بعضی دلبری های پشت پرده و چشم پوشی از منافع خاص به دیدگاه بدنه
اصولگرایان احترام بگذارند. موج اخیر رسانه ای دلسوزان ارزشی شهر نشان داد این طیف
دیگر در قبال تحمیل نامزدهای نامعتبر سکوت نخواهد کرد. به طور صریح باید گفت کسی
که قرار است نخ تسبیح و عنصر ایجاد وحدت باشد نباید با خود رأیی به عامل تفرقه و
تقابل نیروها تبدیل شود.
3- شهرستان بابل هفت امام جمعه دارد و دستیابی به وحدت رویه، دستکم
نیازمند اعتبار بخشی دیدگاه هر هفت نفر است. شما نمی توانید امام جمعه یک منطقه را
در تصمیم گیری ها به حساب نیاورید؛ اما از مردم و علاقمندان وی در آن منطقه انتظار
حمایت از نامزد مدّ نظر خودتان را داشته باشید.
4- نامزدهای مطرح فعلی جریان اصولگرا با پرهیز از سیاست زدگی و مصلحت
بینی های تبلیغاتی، موضع شفاف خود در خصوص مسائل کشور را به صراحت بیان کنند. این
صراحت لهجه اعتماد نیروهای انقلابی را برانگیخته و از نظر تبلیغاتی نیز موجی اجتماعی
را به نفعشان رقم خواهد زد. مردم از عملکرد دولت خسته اند و شهامت نامزدهای
اصولگرا در نقد رویکردهای منفعلانه دولت و جریان های موازی، حرف دل مردم به خصوص
قشر مستضعف به حساب می آید.
5- اتحاد و همدلی و اجماع نامزدهای مطرح اصولگرا که اغلب باعث ریزش
آرای یکدیگر می شوند آرزوی محالی نیست. هر چند با شرایط فعلی کمی دور از دسترس به
نظر می رسد؛ اما تقویت گفتمان وحدت و همگرایی به عنوان یک مطالبه ارزشی در مجموع
به نفع جریان انقلاب خواهد بود.