اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۸۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

طلای بدون اجرت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ

سرمایه داری ذینفعان چیست؟ - وب سایت اقتصاد معین صادقیان

 

مصوبه اخیر دولت در ممنوعیت فروش طلای دست دوم خدمتی بزرگ به طبقه ثروتمند تولیدگر طلا و اجحاف به قشر متوسط و ضعیف جامعه به شمار می آید. هزینه هنگفت و غیر معقولی به بهانه دستمزد ساخت طلا گرفته می شود که به نفع سرمایه داران تولیدکننده و فروشنده و عامل خالی شدن جیب طبقه ای است که با خرید طلا درصدد حفظ ارزش پولی خود هستند.

خرید طلای بدون اجرت، راهکار بسیاری از اقشار جامعه به امید حفظ دارایی و سودآوری به موازات رشد تورم بود که به مذاق طبقه اشراف خوش نمی آمد. بهانه پیشگیری از فروش طلای بی کیفیت هم از آن حرفهاست که در واقع نقض نظارت در این بازار را اذعان می دارد. چه بسیار طلاهای نو و تازه تولیده شده ای هم در بازار موجود است که فاقد استاندارد لازم و کیفیت مطلوب می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلبریتی ها یاد بگیرند

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۳۰ ب.ظ

مدافع پرسپولیس، ۹ زندانی را آزاد کرد

 

علی نعمتی مدافع نیشابوری پرسپولیس در اقدامی خیرخواهانه در آستانه عید غدیر با قبول پرداخت بدهی ۹ زندانی این شهر، زمینه آزادی‌شان را فراهم کرد. میزان کل بدهی این تعداد زندانی مبلغ ۱ میلیارد و ۹۰۹ میلیون ریال بوده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از وادی مردستان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۲۹ ق.ظ

photo_2024-06-23_09-44-57_qev.jpg

 

هر سال چند روز مانده به عید غدیر سر ما حسابی شلوغ است. زیاد مهمان می آید و می رود و از قبل باید آماده آماده باشیم. پارسال عید غدیر روز جمعه بود. یک روز قبلش یعنی پنج شبنه حتی یک لحظه بیکار نبودم. کارهای مربوط به میزبانی مهمانان غدیر یکطرف، از طرف دیگر چون پسرم قرار بود به اردویی یکهفته ای برود که در زندگی اش تأثیر گذار بود کمی بیشتر دچار اضطراب بودم. 

عصر پنج شنبه دوستی تماس گرفت و گفت دختر خانم جوانی از بستگانش که جزو سادات هم هست و خیلی مذهبی است بخاطر کشف حجاب! بازداشت شده است. از من خواست کاری کنم. می دانستم کسی را بخاطر کشف حجاب زندانی نمی کنند و حتماً ماجرا جور دیگری اتفاق افتاده است.

با رفقای سپاه تماس گرفتم. گفتند این خانم کشف حجاب کرد و وقتی یک بسیجی به او تذکر داد شروع به پرخاش و درگیری نمود. حتی وقتی او را پیش قاضی بردند به قاضی هم فحش داد که نهایتا بازداشت شد. دیدم شکر خدا قاضی پرونده آشناست.

از دوستان بسیج خواستم که به میمنت ایام غدیر از این دختر سیده راضی بوده و شکایت خصوصی شان را پس بگیرند. بزرگواری کردند و پذیرفتند. به قاضی پرونده زنگ زدم و گفتم که رضایت شاکی را جلب کرده ام می ماند جنبه عمومی جرم که اگر عذرخواهی صورت گرفت به گل روی مولا علی آزادش کنند. قاضی که خودش از سادات بزرگوار بود پذیرفت. عصر پنج شنبه نزدیک اذان مغرب که همه جا تعطیل است به دادگاه رفت. بستگان دختر هم رفتند و پس از اخذ تعهد و عذرخواهی وی دستور آزادی اش صادر شد.

چقدر از این اتفاق خرسند بودم. پیش خودم گفتم این عیدی حضرت زهرا و مولا علی برای من بود که توفیق دادند شب جشن غدیر، واسطه آزادی سیده ای از نسل شریفشان باشم. دعا کردم آن دختر خانم هم هدایت شود. گفتم عید غدیر امسال تا آخر عمر به یادم خواهد ماند.

اذان مغرب را که گفتند تماسهای رفقا هم شروع شد. هر کسی زنگ می زد تبریک می گفت دلش خوش بود اولین نفری است که تماس گرفته. من هم توی ذوقشان نمی زدم.

سفره شام را خیلی زود پهن کردیم. تجربه داشتیم گاهی مهمانها از همان شب غدیر قدم رنجه می کنند. اواسط شام گوشی همراه من زنگ خورد. یکی از رفقا بود. جواب ندادم. دیدم قطع نمی کند و پشت هم زنگ می زند. یادم آمد او مدتی است برای تحصیل مقطع دکترا از بابل به اصفهان می رود و گاهی در قم توقف می کند. گفتم شاید در قم مانده و جایی ندارد. گوشی را جواب دادم.

- حمید! پا شو بیا حسین تموم کرد... زود باش...

خدای من! اصلا نفهمیدم چه گفت. چند بار پرسیدم تا برایم جا افتاد. نمی توانستم باور نکنم. چون او از نزدیکترین دوستان حسین بود. ولی به خودم امید دادم شاید صحت نداشته باشد. به رفقای مشترک دیگر زنگ زدم. رحمت الله علیه. حسین منصف واقعا رفته بود.

این عید غدیر دیگر امکان نداشت از خاطرم برود. آن شب مگر توانستم بخوابم؟ رفقا هم تا صبح تماس می گرفتند. اغلب هم اصرار داشتند بیا و کارها را دست بگیر. نرفتم. نمی شد بروم. هم میهمان داشتم. هم باید پسرم را راهی اردو می کردم. هم دلم می خواست مراسم حسین با آرامش برگزار شود. وقت هست برای آنکه حرفهای حسین را به گوش همه برسانیم.

دیگر بابل نرفتم تا اواخر دی ماه. در این مدت البته گاهی با خانم حسین و دوستان مشترک در تماس بودم. آنها لطف داشتند و در بعضی کارها نظر می خواستند. دوستانی که وبلاگ مرا دنبال می کنند می دانند در این یکسال هر فرصتی دست داد خاطره و نکته و عکسی از حسین را منتشر کردم. ان شاءالله تا زنده ام این کار را خواهم کرد. هر چند خیلی دلم برای دوستانی چون حسین منصف و جواد جلالی نیا و حاج آقا یزدانی و ... تنگ شده است. خدا می داند آن دنیا بیشتر از این دنیا دوست و آشنای صمیمی دارم.

قمری حساب کنیم امشب شب سالگرد حسین است. یادم است اولین مطلبی که بعد از فوت حسین نوشتم دعوت به خویشتنداری و استمرار جشن و شادی غدیر بود. مگر نمی خواهیم روح حسین شاد شود؟ حسین دلش می خواست پرچم اهل بیت و شهدا و انقلاب بالا بماند. خودش هم زندگی اش را وقف انقلاب و اسلام و شهدا و امام و آقا کرد. چقدر تهمت خورد. چقدر اذیتش کردند. خدا می داند لحظه ای از راه خدا برنگشت.

حسین در اسارت آزاده بود. آزاد هم که شد آزاده ماند. در مقابل هیچ زورگویی سر خم نکرد. به هیچ یک از تعلقات مادی دنیا دلبسته نشد. تا لحظه آخر عمرش رزمنده ماند. هیچ وقت خسته نشد. هیچ وقت ناامید نشد. خدا خواست پاسدار آزاده ای که یک عمر در مسیر عدالت کوشید و طعم فحش و تهمت و شلاق را چشید در شب جشن امام عدالت آسمانی شود. درست در موکب عید غدیر وقتی تمام روز را یک نفس دوید و دم و دستگاه موکب را علم نمود. موقع نماز مغرب که شد گفت برویم جلوی موکب سر خیابان نماز بخوانیم. از تبلیغ راه خدا غافل نبود. خیلی برای شهدا زحمت کشید. اولین روایتگری های شهدا اولین نمایشگاههای شهدا، اولین راهیان نورهای درون شهری و استانی و... چقدر برای شهدا قلم زد و قدم برداشت. همان روز تصاویر شهدا را با دست نشان داد و گفت ببینید آمده اند به ما کمک کنند. برای همین است امروز کارها خوب و با سرعت پیش رفته است. نماز مغرب و عشا را خواند قلبش دیگر نای حرکت نداشت. قلبی که یک عمر در رنج و محنت و مجاهدت تپید در آستان جانان حس آرامش یافت و به خواب فرو رفت. نیما سرمد آمده بود، حسین موقر، احمد و محمود کاکا.... همه شهدا آمده بودند دستش را گرفتند شب جمعه ای میهمان خوان کرامت اباعبدالله شدند. حسین در شب غدیر از جام شراب طهور ساقی کوثر نوشید و به قافله عشق پیوست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نفاق درون

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

تناقض چیست؟ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند - گلونی

 

در جریان سفر مسعود پزشکیان به یکی از شهرها، عده ای از هواداران وی با در دست داشتن تصاویر موسوی و رهنورد در جمع حضور یافته و اعلام کردند برای حمایت از آن دو می خواهند به مسعود پزشکیان رأی بدهند.

این جماعت در سال 88 پس از اعلام شکست نامزد مورد نظرشان از سوی شورای نگهبان، با زدن به زیر میز، بازی را به هم ریخته و مدعی وجود تقلب در انتخابات شدند. اگر واقعا در انتخابات تقلب می شود چرا الان قصد دارند رأی بدهند؟ اگر تقلب نمی شود غلط کردند آن سال کشور را هشت ماه درگیر بحرانی بزرگ تا حد فروپاشی نموده و زمینه گستاخی دشمن و اعمال تحریم های سنگین برای ملت را فراهم آوردند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نخلهای بی سر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۳۸ ق.ظ

اروند کنار نخل های بی سر

 

کتاب نخلهای بی سر را خواندم. کارهای دفاع مقدسی را دوست دارم. البته این بار شاید به خاطر خستگی زیاد نتوانستم چندان با روال متن کتاب ارتباط برقرار کنم. اگر چه خاطراتی که از شهید محمود کسایی زاده در لا به لای داستان گنجانده شده بود انصافا لذت بخش بود. یک شاعر یا روزنامه نگار یا کسی که متن ادبی و دلنوشته می نویسد لزوما داستان نویس نیست. این رشته ها با هم تفاوت دارد. کما اینکه یک داستان نویس هم ممکن است نتواند روزنامه نگار خوب یا شاعر باشد.

موضوع سفرهای راهیان نور و تجریبات جالب و شیرینی های آن از آن دست سوژه های نابی است که بسیار ظرفیت پرداخت از سوی هنرمندان را دارد و چقدر خوب است آثاری در این خصوص خلق شود که با نگیزه قلبی و قبلی نگارنده همراه بوده و فراتر از کلیشه ها و کارهای سفارشی، از عمق وجود و باور هنرمند سرچشمه گرفته و روح و دل خواننده را درگیر آموزه های معنوی و انسان ساز فرهنگ ایثار و شهادت نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با خدا

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۴۵ ق.ظ

امروز طبیعت روی آرامش را خواهد دید - ایبنا

 

دیشب دوستی تماس گرفت که از قضا انسانی فرهیخته و بسیار اهل علم است. جوری حرف میزد که قلبش انگار دارد از کار می ایستاد. نگران اوضاع و احوال انتخابات بود. سعی کردم با خنده و شوخی حال و هوایش را عوض کنم. در این ایام چند بار چنین تماسهایی داشته ام. دغدغه و دلسوزی بچه های انقلابی قابل ستایش است اما نباید خودمان را با حرص و جوش از بین ببریم. سال 88 یادم است بعضی بچه های حزب اللهی از غصه حوادث و حرمت شکنی هایی که رخ داده بود دچار بیماری های عصبی و حتی تشنج می شدند. خدا رحمت کند مرحوم ابوترابی را. بعضی آزاده ها در زمان اسارت مخالف هر نوع جنب و جوش و تحرکی بودند. می گفتند رفقای ما دارند در جبهه شهید می شوند ما بپر بپر و شادی و ورزش کنیم؟ سید علی اکبر مخالف این ایده بود. مقداری پارچه به جا مانده از لباسهای مندرس را جمع میکرد به شکل توپ در می آورد می انداخت وسط که با هم بازی کنند. می گفت جمهوری اسلامی به انسان سالم و توانمند نیاز دارد. اگر درب و داغان و فرتوت باشیم باری بر دوش نظام اسلامی خواهیم بود. باید با طراوت و سالم بمانیم تا باری از دوش انقلاب و اسلام بر داریم.

گور پدر هر چه غم و غصه و نگرانی است. البته این جمله آخر را من گفتم نه مرحوم ابوترابی! بی خیال نباشیم. باید دغدغه داشته و تلاش کنیم اما با حفظ آرامش و در فضایی آرام بدون اضطراب و دلهره و ... امام را ببینید یاد بگیرید. مهمترین اتفاق تاریخی قرن را داشت رقم میزد، همه افکار دنیا متوجه پرواز 57 و بازگشت او به ایران بود. ممکن بود هوپیما را بزنند، یا او را دستگیر و زندانی و اعدام کنند یا هر اتفاق دیگر؛ اما... ایستاد نماز شبش را خواند. خبرنگار که پرسید چه حسی داری، با خونسردی جواب داد: هیچ! 

کسی که به خدا متصل است مثل کوه آرام خواهد بود. مومنان خاطرشان جمع باشد خدا شاهد و ناظر عالم است. موظفند به تکلیفشان عمل کنند و از غیر خدا ترسی به دل راه ندهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رشته ای که از نو پنبه شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۴۹ ب.ظ

کشت پنبه در استان گلستان به کمتر از 20 هزار هکتار رسید - تسنیم

 

مبدع نظریه تأسیس نواصولگرایی که دم از پوسته اندازی جریان سنتی می زد با چسبیدن به طیف موتلفه و چنارهای پوسیده و دیگر پدرخوانده های شرکت سهامی اصولگرایان عهد بوق، نشان داد که خوی قدرت طلبی ورای همه ژستها دستاوردی جز رسوایی و تناقض بین ادعا و عمل ندارد. آدمهای فاقد مبنا و سیاست باز، هیچگاه نمی توانند جریان ساز یا لااقل قابل اعتماد باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدون شک!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ

از کجا بفهمیم وسواس داریم ؟ - تسنیم

 

خبر جدایی یکی از دوستان به خاطر وسواس همسر، ناراحت کننده بود. بعضی دوستان گاهی تماس دارند و مسائلی را مطرح میکنند که نشان می دهد خود یا اعضای خانواده شان بد جور درگیر مساله وسواس شده اند. وسواس در تعدد رکعات نماز، تلفظ کلمات یا رفع نجاسات و ... مومنان را گرفتار دام شیطان می سازد. وسوسه هنر سیاه ابلیس برای ایجاد دلزدگی از دین است. هم خود فرد وسواسی اذیت و رنجور می شود هم کسانی که او را می بییند چهره کریهی از دین را تصور می کنند. دین قرار نیست سوژه تمسخر و دستمایه خفّت و عنصر نفرت باشد. اینجاست که شیطان به پیروزی می رسد. الذی یوسوس فی صدور الناس... بعضی وقتها حتی افرادی تحصیل کرده و اهل مطالعه هم گرفتار این مشکل می شوند که بسیار دردناک است.

البته بعضی وسواسها هم پیرامون بد دلی و بد گمانی به همسر و فرزند یا پاکی و تمیزی و رعایت بهداشت است که آنهم نوعی بیماری محسوب می شود.

همیشه سعی کرده ام به این افراد بقبولانم که ابدا نباید به تردیدشان توجه نشان بدهند. از نظر فقه هم شک انسان کثیرالشک باطل است. در موضوع طهارت هم اگر یقین به وجود نجاست نیست اصلا نباید تردید نشان داد و خود را به زحمت انداخت. اگر درگیر این معضل هستید بیخود پولتان را خرج روانپزشک و روانشناس و مشاور نکنید. بعضی از این جماعت آدمهای شیاد یا خودباخته ای هستند. یا شما را از مدار دین خارج میکنند یا دنبال اینند تورتان کرده، جیبتان را خالی کنند و...

به خدا توکل کنید، از او کمک بخواهید و با اراده ای محکم تصمیم بگیرید که دیگر به شک تان توجه نشان ندهید. بعد از یک مدت به راحتی از شرّ این خدعه شیطان خلاص خواهید شد. بندگی خدا باید شیرین باشد و کامتان را برای عبادت بیشتر تحریص نماید. وسواس باعث تلخی کام و زحمت و رنج و بیزاری از عبادات خواهد شد و دل مومن را سیاه و مأیوس خواهد ساخت. اینکه خدا شریعت را بر مبنای سمحه و سهله بنا نهاده به معنای جواز بی اعتنایی به احکام نیست. بلکه به معنای آن است که اساس احکام و معارف در مسیر سهولت زندگی و مبتنی بر توان و رضایت خاطر و حلاوت کام مومنان تأسیس شده است. به شک و وسواس اعتنا نکنید مطمئن باشید رضایت خدا هم در همین است. با خیالی آسوده و با آرامش کامل از عمل به دین لذت ببرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

صف پابرهنه ها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۵۳ ق.ظ

photo_2024-06-22_04-50-47_c4z4.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دسته شادی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۵۳ ق.ظ

photo_2024-06-21_11-39-17_82f7.jpg

 

صبح رفته بودم حرم نایب الزیاره دوستان و دعاگوی همه بودم که متوجه حضور دسته شادی نوجوانان شدم. به مناسبت میلاد امام هادی علیه السلام و پیشواز عید غدیر برای تبریک به محضر بانوی کرامت آمده بودند. قم در اعیاد مختلف شاهد حضور دسته های شادی در خیابانهاست که با دست و هلهله و مدح و منقبت اهل بیت پیام سرور و ارادت به آل الله و یاد و نام خاندان عصمت را بر دل و زبان مردم جاری می سازند. در مشهد هم چنین دسته های زیبا و با شکوه را شاهد بوده ام. در بعضی شهرهای مذهبی دیگر مثل بابل خودمان هم در طول سال یکی دو باری دسته شادی راه می افتد. شیعیان بر اساس نص توصیه اهل بیت هم در غم و هم در شادی خاندان طهارت شریک و پیرو هستند. امیدوارم به موازات دسته های عزا دسته های شادی هم در شهرهای مختلف کشور راه اندازی شود. شادی و عزا صرفا بهانه است و مراد از آن بزرگداشت اهل بیت و انس با دین و شناخت معارف مکتب وحی و رهروی صراط مستقیم هدایت و رستگاری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قصور عجیب در مناظره امشب

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۷ ب.ظ

تاریخ دقیق ولادت امام هادی در سال 99 چه روزی است ؟

 

در غربت امام هادی علیه السلام همین بس که در شب ولادت ایشان هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری اسلامی در شروع برنامه مناظره یک جمله تبریک هم نگفت؛

امامی که جامعه کبیره اش مخزن ناتمام معارف شیعه است و شبکه نقابتش سرآغاز ارائه الگوی حاکمیت ولایت فقیه.

کاندیداهای ما روز اصناف و برد تیم ملی والیبال را تبریک گفتند؛ اما حواسشان به گرامیداشت یاد این امام غریب نبود. امام مظلومی که در همین یک دهه گذشته آماج حملات هجو و تخریبی معاندان مکتب وحی بود. صدا و سیما هم البته قصور مسلّم داشت.

میلاد هادی امت حضرت علی النقی علیه السلام بر شما مبارک.

 

یکی از مخاطبان وبلاگ پیام داد که آقای زاکانی تبریک گفت. من متوجه نشدم ولی به اعتبار ایشون این توضیح رو اضافه کردم. دم زاکانی گرم.

در تایم استراحت جلسه مناظره که اواسط برنامه بود مجری شبکه یک سیما عید ولادت امام دهم رو تبریک گفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این z که آن ضد نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ

نسل زد z چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

 

کسی که خودش را نخبه سیاسی و اجتماعی دانسته و به میدان رقابتهای انتخاباتی پا میگذارد باید اینقدری اشراف داشته و مطلع باشد که نسل z به معنی ضدیت و مخالفت با حاکمیت و نظام سیاسی نیست بلکه یک طبقه بندی متعارف جهانی بین نسلهای مختلف تاریخ است که دوره های آن بر اساس حروف انگلیسی نامگذاری شده است.

نسل زد، جمعیتی است که جانشین نسل وای و قبل از نسل آلفاست. یک جستجوی ساده مجازی هم این تعریف را در اختیارتان قرار می دهد: "نسل زد در سال‌های اواخر دهه ۹۰ (حدود ۱۹۹۵) یا اواخر دهه ۲۰۰۰ (حدود ۲۰۱۰) به دنیا آمده‌اند و از همان ابتدا با ابزارهای دیجیتال آشنا شده‌اند و درحال‌حاضر خیلی از کارهای خود را با دستگاه‌ها و ابزارهای هوشمند انجام می‌دهند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این موکب عدس پلو با نازخاتون میدهد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2024-03-19_09-42-15_ej82.jpg

 

دوست عزیز!
اینجا که ایستاده ای سالهای سال حسین می ایستاد و با ذوق و لبخند، عَلَم عشق به ایران و اسلام و انقلاب و ولایت و شهدا را برافراشته نگاه میداشت.
سال پیش همینجا از موکب غدیر تا بزم نورانی یاران شهیدش پر گشود.
به یاد آزاده خط شکن عرصه های رزم و فرهنگ و قلم و عدالت، محمدحسین منصف، دست در دست شهدا پرچم سربلند کشورت را همیشه برافراشته نگه دار.

 

 

خانم حسین زنگ زد. گفت امسال هم مثل هر سال موکب غدیر را البته این بار در غیاب حسین در کنار مخابرات برقرار خواهند کرد. متنی خواست برای بنر، چند خط بالا را نوشتم. روح حسین شاد. پارسال شب عید غدیر موکب را که بر پا کرد نماز جماعت را آورد سر خیابان. مغرب و عشایش را خواند و رفت.

خانم حسین یک عمر پای این مرد ایستاد. می گویم مرد حواستان باشد حسین یک مرد معمولی نبود. زندگی با او صبر عظیمی می خواست. همان روزهای اول زندگی پیش از آنکه راهی خانه مشترک شوند حسین رفت به جبهه و حدود هفت سال بعد برگشت. نامه نوشت به خانمش برای جدایی وکالت و اختیار دارد. این زن بانوی روزهای سخت و تربیت شده مکتب زینب کبری بود. جوانی اش را در انتظاری که پایانش نامعلوم بود پای عشقش قربانی کرد.

بعد از اسارت هم آدمی نبود یکجا بنشیند. انواع کارهای فرهنگی بزرگ و پر دردسر مثل راه اندازی کاروان پیاده حرم امام و راهیان نور کشوری و استانی و برپایی نمایشگاه شهدا و ... را دست گرفت. حالا این کارهایش یکطرف، عدالتخواهی و آزادی بیان و رک گویی هایش نسبت به مسئولین باعث کینه بعضی از آنها می شد. انواع تهمتها را نثارش می کردند. بی دلیل می انداختندش زندان. کتکش هم زدند. شلاق هم زدند. رد صلاحیتش کردند، خانه اش را تفتیش می کردند و... حسین کم نیاورد خانمش هم پا به پای او ایستاد. 

سر فتنه فحشا چقدر تهدیدش کردند. نه حسین میدان را خالی کرد نه خانمش ترسید.

شبها با بلندگویی که سرودهای حماسی و ملی از آن شنیده میشد می رفت وسط تجمع اغتشاشگران چای و نبات و آب معدنی پخش می کرد. بعد می نشست با صبوری و لبخند بحث می کرد. خیلی ها میدیدند آزاده زخم خورده ای که به خیلی از مسائل جاری نقد جدی دارد اما پای انقلاب ایستاده، از دوست و دشمن صدمه دیده اما اسلام و نظام را تنها نمیگذارد تحت تأثیر قرار گرفته و میدان را ترک می کردند. ایران که ولز را برد کلی پرچم کوچک سه رنگ تهیه کرد آورد بین ماشینها و مردمی که شادی می کردند پخش کرد. تمام آن مدت فقط یک بار از کوره در رفت و خونش به جوش آمد. جلوی آنهایی که بعد از باخت ایران پرچم آمریکا را دست گرفته و هلهله می کردند می گرفت و با بغض می پرسید یعنی حاضری بخاطر هر مخالفتی که داری پرچم دشمن کشور خودت را دست بگیری، خوار و خفیف شوی و ملتت را بفروشی؟

حسین عشق عجیبی به پرچم ایران داشت. هر جا موقعیتی دست میداد پرچم را برافراشته نگه می داشت و بین دیگران هم پخش می کرد. توصیه کرده بود اگر عمرش باقی نبود در تشییع جنازه اش هم پرچم ایران را سر دست بگیرند. در تشییع حسین خانمش و خیلی های دیگر پرچم ایران و تصاویر شهدا را سر دست گرفتند. امروز که تماس گرفت گفت به یاد حسین می خواهم در موکب غدیر به مردم شام بدهم. حسین عدس پلو با نازخاتون را خیلی را دوست داشت. همین را پخش می کنم خودش و مردم خوشحال شوند. رحمت الله علیه.

پارسال کارها داشت به تأخیر می افتاد. عجله ای و هول هولی شده بود. حسین ایستاد و با کمک چند نفر خیلی زودتر از آنچه تصور می شد ستون خیمه موکب را برافراشت و کارها را راه انداخت. یکی پرسید چقدر زود کار را تمام کردی؟! با دست تصاویر شهدا را نشان داد. گفت مگر نمی بینی اینهمه شهدا آمدند به کمک؟ ساعاتی نگذشت که شهدا او را با خود بردند. مردی که عمرش را پای عدالت گذاشت در شب بیعت با امام عدالت به موکب وصال با ساقی کوثر فراخوانده شد. دوست جانبازی می گفت حسین را بعد از خاکسپاری در خواب دیده است. برایش تعریف کرد مرا از تابوت که درآوردند و در خاک گذاشتند دستم در دستان حضرت زینب بود. حسین خیلی صبور بود. بلاهایی که سرش آوردند هر که بود چپ میکرد. حسین خیلی زحمت کشید. تا لحظه آخر عمرش پای امام و انقلاب و شهدا ایستاد و به فکر برافراشته نگه داشتن یاد و راه خدا بود. شادی روحش صلوات.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واقعیت و بلوغ

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۷ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب خاطرات آیت‌ الله خاتم یزدی عباس خاتم یزدی

 

خاطرات مرحوم آیت الله سید عباس خاتم یزدی را خواندم. مطالعه چنین آثاری را به همه به خصوص جوانهای انقلابی توصیه میکنم. یکی از این بابت که خواندن و غور در احوال و خاطرات دیگران کسب تجربیاتی گرانبها را به دنبال دارد. آشنایی با تاریخ هم شیرین و لازمه تقویت علمی و فکری در مواجهه با شبهات زمانه است؛ اما عامل دیگری که باعث می شود همین کتاب و آثاری مثل آن را مهم بدانم ضرورت شناخت تعاملات و معادلات درونی حوزه برای جوانانی است که می خواهند یک عمر در مسیر اعتلای اسلام و انقلاب حضور فعال داشته باشند.

نگاه صفر و صدی به حوزه ها اشتباه است. نه باید حوزه ها و مجموعه های دینی را منزه از خطا دانست و نه باید در نقد و تضارب آراء به گونه ای افراط کرد که شائبه جدایی از روحانیت را دامن زد.

بیوت و دفاتر علما مثل هر مجموعه و تشکل دیگری دارای نقاط برجسته و یا ضعفهایی است که آشنایی با آن در قوّت محاسبه ذهن و تحلیل شرایط و اتخاذ موضع جامع تر مدد می رساند. همه علما و مراجع قابل احترام و دوست داشتنی هستند و ما حق نداریم کمترین تعرض و بی احترامی نسبت به آنها داشته باشیم؛ اما از توجه به بعضی حوادث تاریخی هم نمی توان غافل ماند. سکوت نا به جا و یا اتخاذ موضع غلط بعضی بزرگان که گاه در ظلّ القای اطرافیان ناباب و بازی خورده به وقوع می پیوندد حرکتی بزرگ و تاریخ ساز را به کنج عزلت و شکست سوق داده و ناخواسته و بدون علم و عمد سبب استیلای نظام طاغوت و تقویت حاکمیت شرک بر مناسبات اجتماع مومنین خواهد شد.

روی بعضی ها در حوزه اصلا نباید حساب باز کرد. بعضی ها را باید هول داد تا برای اسلام قدمی بردارند. دست آنهایی که سرباز عالم و عامل دین هستند را باید بوسید.

خمینی الحق و الانصاف دردانه بود. تا میتوانید از خاطرات امام و ابعاد شخصیتی این ابر مرد بخونید و حظ ببرید.

یک نکته را هم دوستان ناشر توجه داشته باشند حتما بعد از ویرایش و اعمال نظرات کارشناس ها یکبار دیگر کتاب را قبل از چاپ بخوانند. بی ارتباطی بعضی متون و قطع و ناتمامی جملات و عبارات نشانه بی حوصلگی و کم دقتی نمونه خوان و یا ناشر محترم در تکمیل اصلاحات مورد نظر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین یک مورد، صداقت!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۸ ق.ظ

ثبت نام طرح کالابرگ الکترونیکی – آسان پرداخت | آپ

 

همه مسئولان در دولت و مجلس تأکید دارند که راه شهید رئیسی را ادامه خواهند داد.

از سال گذشته اعتبار حمایتی در قالب کالا برگ الکترونیک و سپس طرح فجرانه در اختیار دهک های پایین و متوسط جامعه قرار گرفت. در این طرح کسانی که بخشی از یارانه خود را به خرید یازده قلم کالای مورد نظر دولت اختصاص می دادند با یارانه ای افزایشی مورد تشویق قرار می گرفتند.

شهید رئیسی صراحتاً تأکید نمود که این طرح حمایتی باید ادامه پیدا کند.

الان دو ماه است که دولت این طرح را نادیده گرفته و مجلس هم مطالبه ای نمی کند.

در همین یک فقره صداقت و وفاداری خود به رئیس جمهور فقید را ثابت کنید ممنون می شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا این جای کار

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ

کاریکاتور روز: کلوزه و رسیدن به رکورد رونالدو | طرفداری

 

اصلاح طلبها بدنه اجتماعی ندارند. اصولگراها توانستند بچه های مسجدی و هیاتی را دور خود جمع کرده و به عنوان سیاهی لشکر در انتخابات به کار بگیرند اما اصلاح طلبها پایگاه اجتماعی قابل توجهی نداشته اند.

آنهایی که در سال 76 و 88 به نفع اصلاحات به میدان آمدند طیف برانداز بودند که چون سرپرست و متولی نداشتند زیر چتر خاتمی و موسوی جمع شدند. بعد از قضیه مهسا طیف برانداز راه خود را از اصلاح طلبها جدا کرد. رسانه های بیگانه به واسطه اسب تراوای مجازی توانستند رهبری جماعت برانداز و مخالفین دین و انقلاب را به دست بگیرند.

برای همین است که در تمام شعارها و مطالبات ریز و درشتی که در اغتشاشات سال 1401 مطرح شد ابدا حرفی از رفع حصر و آزادی میرحسین و کروبی به میان نیامد. نسل جدید فتنه مطالبه ای جز در حیطه شکم و زیر شکم ندارد.

با این وصف چنان که می بینید تجمعات میدانی حامیان پزشکیان رونق چندانی ندارد و اگر اوضاع با همین روال جلو برود وی شانسی برای پیروزی در انتخابات نخواهد داشت مگر آنکه بخواهد به سیاق اسلاف سیاسی خویش با بیان شعارها و سخنان تابو شکنانه تلاش کند طیف برانداز را دور خود جمع کند.

البته در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شده و یک گزینه پزشکیان باشد این احتمال هست که هر چه آدم صاحب غرض و مرض که هست زیر بلیت او رفته و به وی رأی بدهند.

در مجموع اما پزشکیان را عنصری خطرناک در وزن هاشمی و روحانی و خاتمی و موسوی نمی دانم. او در مقابل رهبری کرنش دارد حتی اگر رأی بیاورد و یکی مثل ظریف وزیر خارجه اش شود نهایتا ظرف یکسال با مشاهده وقایعی مانند دیدار اسد با رهبر انقلاب و نجابتی که پزشکیان بر خلاف روحانی در قبال رهبری دارد، بی تردید استعفا خواهد داد.

از همه این حرفها بگذریم در حال حاضر جامعه درگیر مساله انتخابات نیست و جز بدنه جوان اصولگرایان و ارزشی ها و بدنه سنتی اصلاحات کسی پیرامون انتخابات جنب و جوش ندارد. بی تردید پایین بودن مشارکت به معنی شکست همه نامزدهاست.

باید دید در مناظرات پیش رو چه اتفاقی رخ خواهد داد. آیا مردم به این نتیجه خواهند رسید که در بین گزینه های صدارت پاستور نماینده ای دارند یا نه؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب از سرچشمه، گل آلود است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ق.ظ

مهم است آبشخور فکری شما از کجا سرچشمه می گیرد. روان و شخصیت شما بر همان اساس شکل خواهد گرفت.

غرب بیشترین داعیه دفاع از حقوق بشر را دارد. بیشترین جنگهای تاریخ را همین غربی ها راه انداخته اند و انسانهای بسیاری را در جای جای جهان به خاک و خون کشیده اند. 

غربزده ها نیز همین گونه اند. هنرمند یا ورزشکاری خلاف نظرشان حرفی بزند او را مورد شدیدترین هجمه تخریب رسانه ای قرار می دهند اما همزمان آروغ روشنفکری زده، ژست آزادی بیان و تضارب آراء و ... می گیرند. بیشترین داعیه تحمل مخالف و احترام به حقوق انسان و جامعه آزاد و... را دارند؛ اما بسیجی تنهایی را گوشه خیابان گیر بیاورند با بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها بدنش را ارباً اربا می کنند. 

غربزده ها سر تا پای نظام را فاسد می دانند و انتظار دارند کسی نگوید بالای چشمتان ابرو است؛ اما وقتی ماهیت خودشان افشا می شود تحمل شنیدنش را نداشته و بازی را به هم می زنند.

 

photo_2024-06-19_05-02-02_u7fz.jpg

‏‎نظر دکتر نصیری قیداری اصلاح‌طلب، رییس دانشگاه شهید بهشتی در دوران دولت حسن روحانی درباره عدم تبدیل وضعیت دکتر فاضلی.

روزنامه اعتماد ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آرام تر برادر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۴۶ ب.ظ

وحید یامین‌پور - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

آقا وحید یامین پور که جوانی دوست داشتنی و موفق است یادداشتی منتشر کرده و مطالبه گری از دولت رییسی را زیر سوال برده و معتقد است وقتی آقا بحث جهاد تبیین را مطرح کرده پس باید بر تبلیغ و بیان محاسنی که دولت رییسی نسبت به دولت روحانی داشت تمرکز نمود و از مطالبه گری هم که جزو توصیه های آقا بوده دست برداشت!

یعنی فردی که در سطح معاون وزیر و از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق علیه السلام است نمی فهمد که توصیه جدید آقا لزوما به معنای الغا و کنار زدن توصیه های قبلی ایشان نیست؟ آقا اگر فرمود جهاد تبیین واجب است به معنای آن است که دیگر نباید به جنبش نرم افزاری و مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و نهضت تولید علم و ... پرداخت؟

اساسا مطالبه گری بخشی از جهاد تبیین و جهاد تبیین جلوه ای از جنبش مطالبه گری است.

جهاد تبیین و نهضت روشنگری لزوما مرتبط با دعواهای جناحی و رقابتهای انتخاباتی نیست و در خصوص اصل مبانی انقلاب جهانی اسلام و حرکت تمدن ساز دین در گستره جهانی کارایی ضروری دارد.

اینکه به یقین عده ای از رویکرد مطالبه گری که باید مصداق فریضه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان باشد سوءاستفاده می کنند بحثی نیست اما آیا اگر سوءاستفاده ای از سوی مدعیان اسلام در ارائه برداشتهای دینی صورت گرفت مثل عرضه اسلام طالبانی و داعشی یا اسلام رحمانی و بازرگانی و .... سبب خواهد شد اصل اسلام گرایی را نفی و مردود به شمار آورد؟

وحید یامین پور آدم کم اطلاعی نیست اما متن پریشان و قلم مضطرب وی نشان از تشویش مهلک درونی است که یا دستاورد هراس از اتمام دوره پشت میزنشینی در سطوح کلان مدیریتی است و یا دلهره از شکست انتخاباتی اضلاع اصولگرایی در مقابل رقیب فرتوتی چون پزشکیان و یاران اوست.

دولت آقای رییسی مثل هر دولت دیگری خالی از ایراد و نقد نبوده و نیست و البته رجحان عملکرد آن نسبت به دولت حسن روحانی غیرقابل کتمان است. آقا وحید یامین پور بهتر است در شرایط روانی بهتر و با آرامش خاطر بالاتری اقدام به نگارش متن نموده و از پریشان گویی اتهام آلود و توهین آمیز نسبت به منتقدان دلسوز پرهیز نماید. مطالبه گری یا همان فریضه امر به معروف و نهی از منکر یک واجب خطی و جناحی نیست که در دوره ای لازم و در دوره ای باطل شمرده شود. مخاطب حق دارد دچار این سوءبرداشت شود جوانی که خود بر مبنای عمل به اصل مطالبه گری در سپهر سیاسی کشور مطرح شده و رشد نموده اکنون که چرب و شیرین کرسی صدارت به مذاقش خوش آمده رویکرد دیگری را انتخاب نموده و معلوم نیست در صورت تغییر دولت و عزل احتمالی دوباره بر پاشنه دروازه سابق به چرخش در نیاید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انرژی سر صبح

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۶ ق.ظ

گفتم زیاد لا به لای صفحات سیاسی و اخبار انتخابات چرخیدید خسته شدید، دلتون جلا بگیره سر صبحی این عکسو ببینین حال بیاین.

 

عکس/ حضور علیرضا بیرانوند بر سر مزار شهدای گمنام

 

تصویر مربوط است به حضور علیرضا بیرانوند بر مزار شهدای گمنام دانشگاه آزاد خرم آباد

یاد شهدا صفای دل و جان ماست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدِ بغداد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب سید بغداد محمد طعان ترجمه محمد رضا شیخی محمدی

 

کتاب سید بغداد را خواندم و لذت بردم اما؛ ضعفی نگران کننده هم داشت که نمی شود کتمان کرد.

تبدیل اندیشه های دینی به اثر هنری از ایده تعزیه خوانی آغاز شد که تا کنون ادامه یافته.

کتاب دکتر و پیر اثر شهید هاشمی نژاد یک گام تاریخی در راستای تبدیل مباحث عمقی ایدئولوژیک به محصول نسبتا هنری جذاب بود. کتابی با موضوع حجاب را در همین وبلاگ معرفی کردم که استدلالهای موافقین و مخالفین آن را در قالب داستان بلند طراحی کرده بود که در نوع خود جالب بود. این کتاب، دختران آفتاب نام داشت که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم و انصافا لذت بردم، هر چند کمی طولانی و گاه ملال آور بود.

کتاب سید بغداد اثر یک پزشک لبنانی ساکن فرانسه به نام دکتر محمد طعان است که پیش تر سناریست بوده و بعدها به عرصه نگارش رمان رو آورده است. این کتاب به زبان فرانسه نوشته و سپش به فارسی برگردانده شده است. یک جورهایی خلق داستان شباهت داشت به سریال شب دهم جناب حسن فتحی که نمیدانم دکتر طعان آن را دیده و ایده اش را از آن برداشت کرده یا نه.

کتاب سید بغداد، تلاش مخلصانه یک پزشک لبنانی برای ادای دین به مکتب شیعه و بیان توحش صدام و حزب بعث و ناجوانمردی و ادعاهای پوچ آمریکاست که از این منظر بسیار با ارزش است. خیلی از اهالی هنر انگار کورند و فراتر از رویاها و خلسه جنسی دغدغه ای نداشته و واقعیتهای اطراف را نمی بینند. محمد طعان تلاش کرد آموزه هایی از مکتب شیعه را در جوامع غربی معرفی کند. به هر حال هر اثری که در فرانسه منتشر یا ارائه شود به طور معمول در دنیای غرب دیده خواهد شد. از این بابت باز هم از این نویسنده توانا باید تشکر کرد؛ اما

برادر بزرگوار ما جایی از کتاب، خرافه ای را هم جزو مذهب جا زده که درست نیست. علمای شیعه معتقد به شناخت میزان نفوذ شیطان در وجود انسان از طریق ریختن سرب مذاب در آب سرد و قضاوت پیرامون شکل حاصل شده نیستند. نویسنده ارجمند اطلاعات خوبی پیرامون تاریخ سیاسی عراق، وضعیت جغرافیایی و تفاوت نگاه قبایل  مختلف عرب و کرد و ... داشت. دو جای داستان هم تأکید کرد صدام آغازگر جنگ بر ضد ایران بوده است. ای کاش زحمت می کشید پیرامون مبانی شیعه در عصر غیبت هم تحقیقی صورت می داد. متأسفانه دو بار در کتاب تأکید می کند وظیفه شیعه در عصر غیبت صرفا عزاداری و گریه و انابه و استغفار است و باید دست روی دست بگذارد، بنشیند تا گناه در عالم فراگیر شده و روزی امام عصر ظهور نماید!

واقعاً این همه احکام دین پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، ظلم ستیزی، ضرورت یاری رساندن به مظلوم، حمایت از مستضعفین، اهتزاز شعائر الهی، احکام قضا و دیات و ارث، جهاد و نفی سبیل و... ارزش مطالعه و تدقیق نداشت و نویسنده را با ابعاد اجتماعی دین آشنا نمی ساخت؟ اسلام آیین فردی و مناسکی و اخته شده نیست و برای اداره زندگی بشر از گهواره تا گور برنامه دارد. اسلام اجازه سکوت در قبال ظلم و اعانه بر اثم را نمی دهد. منتظر واقعی حضرت برای یاری رساندن دین و اجرای احکام الهی تلاش می کند و می داند که حضرت در زمان ظهور نیازمند پایگاه اجتماعی و یاورانی آماده و پا به رکاب است. انتظار حقیقی عین شهادت طلبی است. هر که خواهان ظهور حضرت حجت و اشاعه فرهنگ ولایت و امامت است ندای هل من ناصر سالار شهیدان را در هر نقطه ای از تاریخ که ایستاده باشد لبیک می گوید و زمینه ظهور را با ترویج فرهنگ مقاومت و حق باوری و ظلم ستیزی مهیا می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا