پشت پرده تفرقه میان شیعه و سنی، به روایت استاد برجسته حوزه
آیت الله سید رحیم توکل، روز گذشته در ابتدای درس خارج فقه خود در حوزه علمیه قم، با توجه به ایام ولادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و آغاز هفته وحدت، ضمن تبریک این میلاد فرخنده، نکات مهمی را در خصوص توطئه دشمنان اسلام در راستای ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین بیان داشتند. متن سخنان ایشان بدین شرح می باشد:
ضرورت پذیرش وحدت به عنوان یک مبنا
حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری و همه مراجع عظام، آحاد ملت را به وحدت دعوت کرده اند. وحدت بین شیعه و سنی در رأس این مطالبه قرار دارد و بعد از آن وحدت بین موحدان در اولویت قرار دارد. اشتراک ما با اهل سنّت بیشتر از اشتراک ما با سایر ادیان الهی است. خدا، پیامبر، کتاب و قبله ما یکی است. وجود این نقاط مشترک باید باعث آن شود که در کنار یکدیگر قرار بگیریم.
در بحث عناوین، دو تقسیم بندی بین عنوان اولیه و ثانویه داریم. حکم اولیه دارای اهمیت است؛ اما وقتی این حکم در ظرف حکم ثانویه قرار می گیرد در آن قالب هضم می شود. مهم، مهم است؛ اما اگر پای اهم به میان بیاید، مهم فدای آن می شود.
بحث وحدت و برادری میان ما و اهل سنّت جزو عناوین اولیه است. عنوان ثانویه ای هم به میان می آید که منظور از آن، بهره گیری دشمن از وجود شکاف بین شیعه و سنی و هدف قرار دادن اصل اسلام است. با این وصف، وظیفه ما در قبال حفظ و تقویت اتحاد بین شیعه و سنی سنگین تر می شود. خدا لعنت کند نخست وزیر اسرائیل را که خطاب به آمریکایی ها گفت: داعش را محدود نکنید، چرا که در سوریه و عراق هر چقدر که کشتار شود از تعداد مسلمین کاسته شده و این موضوع به نفع ماست!
خدا رحمت کند آیت الله بروجردی را که تلاش داشت تا میان موحدان عالم و یکتاپرستان اهل کتاب نیز اتحاد ایجاد کند. مبنای ایشان در این راستا، آیه 64 سوره آل عمران بود که خداوند فرمود: "قل یا اهلَ الکتابِ تعالوا الی کلمةٍ سواءٌ بیننا و بینکم"
وجه اشتراک همه اهل کتاب، خداست، پس باید دور هم جمع شویم. بنابراین به طریق اولی وحدت بین شیعه و سنی که اشتراکات بیشتری دارند از اهمیت بالاتری برخوردار است.
پشت پرده تفرقه
صدها سال است که مردم شیعه و سنی ایران و یا بسیاری دیگر از نقاط، در کنار یکدیگر در صلح و صفا زندگی می کنند. بی آن که کسی به مذهب دیگری کار داشته باشد بین شیعه و سنی معاملات و مراوداتی در جریان بوده است. گاه برخی شیعیان و اهل سنت با هم خویشاوند هستند. چند سالی است که دشمن اهتمام ویژه ای را برای اختلاف افکنی بین برادران دینی نشان می دهد.
یکی از مهم ترین ریشه های این موضوع را باید در هشت سال دفاع مقدس جست و جو کرد. بسیاری از کشورهای دنیا دست به دست هم دادند تا انقلاب ایران را سر جای خود بنشانند؛ اما توفیقی به دست نیاوردند. در این نبرد نابرابر، قدرت اسلام آشکار شد. دشمن از اقتدار مسلمین وحشت دارد و آن را با منافع خود در تضاد می بیند. برای همین عزم خود را برای نابودی اسلام جزم کرده است. کار به آن جا رسید که برخی سردمداران کفر که از اساس با هر دین و آئینی مخالف بودند به کشیش ها دستور دادند درهای کلیساها را به روی مردم به خصوص جوان ها باز بگذارید تا نیازهای معنوی آنان در قالب دین مسیحیت که دینی فردی است جبران شود و مبادا این جوان ها جذب اسلامی شوند که فرهنگ جهاد و شهادت در آن موج می زند.
دشمن نه با شیعه کار دارد و نه با سنّی. سال ها پیش، دشمن در طرحی تفرقه افکنانه، مساجدی از شیعیان را در ایران بمب گذاری کرد و نمازگزاران بی گناه را به خاک و خون کشید. هفته بعد درصدد بمب گذاری در مساجد اهل سنت بر آمد تا به زعم خود جنگ بین شیعه و سنی را در ایران دامن بزند.
درسی از تاریخ
یک نکته تاریخی را هم در نظر داشته باشید. بنی امیه به ستیز رو در رو با اهل بیت علیهم السلام روی آورد. واقعه عاشورا یکی از مصادیق این نبرد علنی و میدانی بود. این دشمنی ها به زودی باعث نابودی بنی امیه و محو آنان از عرصه حاکمیت شد. بنی العباس که روی کار آمدند دیگر آن شیوه را برای دشمنی با اهل بیت پیش نگرفتند. آنها حتی گاه در ظاهر خود را دوستدار خاندان پیامبر (ص) نشان می دادند. بنی عباس شیوه دیگری را برای مبارزه با ائمه انتخاب کرد. ترور شخصیت، یکی از این شیوه ها بود. جلسات بحث علمی در این دوره رونق گرفت. بنی عباس دیدند ائمه ما از نظر علمی کم نمی آورند. برای همین دست به اقدام دیگری زدند. حربه بنی عباس این بود که در مقابل اهل بیت علیهم السلام دکان های جدیدی را راه اندازی کردند.
امام صادق علیه السلام فقه را بیان می کرد، آنها ابوحنیفه را راه انداختند. امام علیه السلام از عرفان می گفت، آنها حسن بصری را علم کردند. امام علیه السلام کلام را بیان می کرد آنها قتاده را پر و بال دادند. شبیه همان ماجرای جنگ با معاویه که تا وقتی صدای اذان لشکریان علی علیه السلام را می شنیدند آنها هم اذان می گفتند، تا نماز جماعت جبهه امیرالمومنین را می دیدند آنها هم نماز برپا می کردند. این شیوه باعث می شود برای بعضی ها امر مشتبه شده و نتوانند راه درست را تشخیص دهند.
روحانی نماهایی در مسیر دشمن
دشمن در این زمان نیز می کوشد در مقابل مراجع اصیل ما مرجع نماهایی را علم کند. در مقابل روحانیت، روحانی نماهایی را مطرح کند و سخنران هایی را بسازد که در خط او حرکت کنند. این روش به هر حال عده ای را در تشخیص راه درست دچار تردید و اشتباه می سازد. البته به مثال حدیث المرء مخبوءٌ تحت لسانه، کافی است این افراد دهان باز کنند تا میزان بی سوادی شان بر اهل علم آشکار شود. یکی از این افراد مجتبی شیرازی است. این شخص بی سواد که من حتی لفظ آقا را برای او به کار نمی برم، به شخصیت وارسته و عالمی بزرگ چون آیت الله بهجت رحمة الله علیه توهین کرد و او را زندیق و کافر نامید! این کار او در شأن یک مسلمان نیست. اگر سواد داشت می فهمید که در اسلام، صرف اقرار به شهادتین برای اثبات مسلمانی کافی است و نمی توان به مسلمان نسبت کفر داد. او انگار اصلاً این روایت را ندیده و بدیهیات را نفهمیده است.
یاسر الحبیب داماد آنها، در کویت زندانی بود. سرویس های جاسوسی دشمن او را شناسایی کردند و پر و بالش دادند. او استعداد همکاری با دشمن را داشت. ده دوازده شبکه ماهواره ای که هر کدام میلیون ها دلار هزینه به همراه دارد را با اسامی مبارک مانند فدک و ... راه اندازی کردند و وظیفه اختلاف و آتش افروزی را در راستای تخریب قرآن و تحریم اصل اسلام برعهده او گذاشتند. این فعالیت ها و شبهات و تحریف ها در دل عده ای اندک هم که کارساز شود برای دشمن کفایت می کند.
طبق فتوای رهبر معظم انقلاب، هر کس آگاهانه یا ناآگاهانه بر طبل اختلاف بکوبد آب به آسیاب دشمن ریخته است. من از بعضی مسئولان مطلع یک نهاد شنیدم که ریگی در اعترافات خودش گفت که فیلم هایی از توهین بعضی سخنران ها و مرجع نماها به بزرگان اهل سنت را به نیروهای تروریست خودش نشان می داد و بعد از آن که احساسات و تعصبات آنان تحریک می شد دستور قتل شیعیان را صادر می کرد.
فلان آقا که در جای گرم نشسته بداند آن جا که دست وهابیون به شیعیان رسیده سر آنان را بریده اند. اعضای داعش چندماه درباره شأن و جایگاه نبی اکرم (ص) آموزش می بینند. سپس تعالیم مربوط به شأن و منزلت صحابه را می گذرانند. وقتی که خوب به جایگاه صحابه ایمان آوردند آن وقت نوارها و فیلم های سخنرانی مراجع ساختگی را برایشان به نمایش می گذارند و می گویند: ببینید، شیعیان از این قماش هستند، پس قتلشان واجب است. این وسط، عده ای مظلوم فدا می شوند.
آیا پیامبر خدا (ص) راضی است که با چهارتا شعار ما عده ای مظلوم و بی گناه به خون غلتیده و سر از بدنشان جدا شود؟ این گونه افراد که به اختلافات دامن می زنند در هر لباس و با هر عنوانی که باشند یا نفهم هستند یا مزدور. آن بابایی که در انگلیس لم داده و جای گرم نشسته آیا می داند در عراق و سوریه، سر بریدن و گردن زدن یعنی چه؟
امروز طبق نظر رهبری - که تفاوت فهم و درک بعضی ها با ایشان فاصله ای از زمین تا آسمان دارد- اتحاد و برادری در جوامع اسلامی باید محفوظ مانده و نباید مورد خدشه قرار بگیرد. ایجاد اختلاف، نشانه کار دشمن است. وضعیت امروز جهان اسلام عرصه امتحان الهی است. باید بکوشیم از این امتحان سربلند بیرون بیاییم. باید همان طور که در طواف کعبه و در مشعر و منا در کنار یکدیگر قرار داریم در سایر امور نیز با هم و در کنار یکدیگر باشیم.
- ۹۳/۱۰/۱۸