شهید سید روح الله موسوی خمینی
"...در ۱۳ اسفند ۶۶ حدود پنج ماه قبل از پذیرش رسمی قطعنامه، آقایان با دیپلماسی پنهانشان رفتند در شورای امنیت اعلام کردند که ما قطعنامه را پذیرفتیم، خب امام که به شدت مخالف است رئیس جمهور که مخالف است رزمندهها و فرماندهها هم که مخالفاند چگونه میشود که این آقایانی که چند سال در پی تحمیل پذیرش قطعنامه به امام بودند تا وقتی که ما این نقاط قوت را داشتیم امام حاضر به پذیرش قطعنامه نمیشود، رزمندگان و فرماندهان حاضر به پذیرش نمیشوند، پس چکار باید کرد؟ باید کاری کرد که همه این نقاط قوت ما تبدیل به نقطه ضعف بشود، همه این نقاط استراتژیکی که دست ماست یکی یکی از دست ما بیرون برود به دست عراقیها تصرف بشود تا ما در موضع ضعف باشیم و حالا از موضع ضعف به امام خمینی فشار وارد کنیم که باید قطعنامه را بپذیریم.
حمله سالانه ما به جای اینکه در جنوب و ادامه آن حلقات باشد منتقل میشود به کربلای ۱۰ حلبچه شمال غرب کشور در کردستان عراق، همه نیروهای رزمنده را از جنوب جمع میکنند میفرستند در شمال غرب کشور در کردستان عراق، هزار کیلومتر دورتر، قسمت اعظمش تجهیزات که داریم را به آنجا میفرستند، آقای محسن رضایی خودش دارد اعتراف میکند میگوید سال ۶۵ گزارشات اطلاعاتی برای ما میآمد که صدام خودش را دارد آماده حمله به فاو میکند، گزارشات اطلاعاتی میآمد که اینها قصد حمله به شلمچه و جزایر مجنون را دارند، در کتابم آوردهام که وزارت اطلاعات از چند ماه قبل از عملیات کربلای ۱۰ چندین بار به سپاه هشدار میدهد که عراق دارد قوای خودش را آماده میکند که بیاید فاو، شلمچه و جزایر مجنون را بگیرد. سردار رشید در گزارشی که به آقای محسن رضایی دارد اشاره میکند: صدام چهارصدهزار نیرو در بصره و الاماره جمع کرده است، حدود ۳۰۰۰ تانک و توپ و کلی نیرو و تجهیزات آماده کرده، اینها آمدهاند که فاو و مناطقی که دست ما است را بگیرند، این هشدارها را آقای سردار رشید چند ماه قبل از عملیات کربلای ۱۰ به آقای محسن رضایی میدهد، سوال این است که ما بجای اینکه بیاییم نیروهای مستقر در فاو را تقویت کنیم تجهیزات و امکانات به آنجا منتقل کنیم نیروهای در جزیره مجنون و شلمچه را تقویت کنیم چرا میآییم برعکساش عمل میکنیم، عقب نشینی مااز فاو ظرف ۲۴ ساعت هیچ توجیه نظامی ندارد.
این چیزی است که تا الان از آقایان کسی سوال نکرده که بیایند به مردم جواب بدهند، شما در حالی که خبر دارید که دشمن دارد خودش را آماده حمله به این جبههها میکند به جای اینکه این نقاط و این جبههها را تقویت کنید نیروها را جمع میکنید میبرید هزار کیلومتر دورتر، که در این مناطق نباشند؟! این چه معنایی دارد؟ جز این است که بناست جوری عمل شود که ما این مناطق را یکی یکی از دست بدهیم و بعد بیاییم به امام خمینی فشار وارد کنیم که بله عراق دارد همینطور پیشروی میکند و ما توانایی مقاومت نداریم و باید قطعنامه را بپذیریم، این چیزی است که بعضی از آقایان از اینکه مردم بدانند به شدت احتراز میکنند، این یکی از مطالب بسیار مهم بحث پایان جنگ و پذیرش قطعنامه است..."
این مصاحبه تاریخی و بسیار مهم را در رجا بخوانید:
- ۹۲/۰۵/۰۵