استقلال حوزه یک برنامه و خط و مشی تغییرناپذیر است که در همه حکومت
ها همواره باید مدّنظر قرار داشته باشد. از این رو معیشت طلاب به طور معمول از راه
ارتباط مردم با حوزه های علمیه تأمین می گردد.
در این بین نگاهی اشتباه در راستای حفظ استقلال حوزه به وجود می آید
که نشان از عدم دقت نظر کافی در تفریق بین دو مفهوم "وابستگی" و
"حمایت" دارد. اتسقلال و عدم وابستگی حوزه به دولت ها یک ارزش مطلوب و
تغییر ناپذیر است؛ اما آیا این مسئله باید منجر به قطه حمایت دو طرفه حوزه ها و
دولت ها بشود؟ آیا اگر دولیت برای مدیریت صحیح و دینی امور دست نیاز به سمت
کارشناسان دین در حوزه دراز کرد، روحانیون آگاه وظیفه بهره گیری از این فرصت برای
اجرای بخشی از احکام دین را ندارند؟ آیا اگر دولتی خواست بدون دخالت در امور حوزه،
امکاناتی را در اختیار محققان اسلامی قرار داده و یا تربیونی را برای ترویح احکام
شریعت در اختیارشان قرار دهد نباید از این فرصت استفاده نمود؟
افتراق بین دو مفهوم وابستگی و حمایت را در کلام روشنگرانه مقام معظم
رهبری به نیکی فرا می گیریم:
"در اینجا[بحث استقلال حوزه های علمیه]هم مراقب باشید یک مغالطهی
دیگری به وجود نیاید؛ استقلال حوزهها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از
نظام تلقی نشود؛ یک عدهای این را می خواهند. بعضیها می خواهند به عنوان استقلال
و به نام استقلال، رابطهی حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمی شود. وابستگی غیر از
حمایت است، غیر از همکاری است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزهها کمک کند.
البته معیشت طلاب به صورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیلهی
مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعیشان را بدهند؛ این اعتقاد من است.
انسان هرچه به اعماق این عادت و سنت دیرین که شاید از صد سال، صد و
پنجاه سال قبل در میان حوزههای ما رائج است، دقت می کند، آن را مهمتر، پرمعناتر،
پررمز و رازتر مشاهده می کند. راز ارتباط مستحکم مردم با حوزهها همین است که
احساس خویشاوندی می کنند. مردم توقع زیادی هم از روحانی ندارند، اما خودشان را به
پشتیبانی مالی حوزهها و روحانیون متعهد می دانند؛ و همین درست است.
اما مسائل حوزهها فقط مسئلهی معیشت نیست. در حوزهها هزینههائی
وجود دارد که جز با کمک بیتالمال مسلمین و کمک دولت ها امکان ندارد آن هزینهها
تحقق پیدا کند. دولت ها موظفند این هزینهها را بدهند، دخالتی هم نباید بکنند.
بسیاری از مدارس مهم در شهرهای گوناگون به وسیلهی امراء و سلاطین و بزرگان ساخته
شده. در مشهد سه مدرسه بغل هم ساخته شده - مدرسهی نواب و باقریه و حاج حسن - هر
سه هم در زمان یکی از سلاطین صفویه و به امر او یا به امر امرای او ساخته شده بود؛
اشکالی ندارد. مدرسهی باقریه، محل تدریس محقق سبزواری - ملا محمدباقر سبزواری،
صاحب «ذخیره» و «کفایه» - به وسیلهی آنها ساخته شده؛ این اشکالی ندارد. باید
هزینه کنند، دخالت هم نباید بکنند. حوزه پشتیبانیهای گوناگون را از سوی نظام می پذیرد،
با عزت و با مناعت. این پشتیبانیهائی که امروز نظام از حوزههای علمیه می کند و
باید هم بکند و باید هم بیشتر بشود، اینها وظائفی است که دارد. فقط هم پشتیبانی
مادی نیست. امروز بحمداللَّه مهمترین و عمومیترین تریبون های ملی در اختیار فضلای
حوزههای علمیه، در اختیار مراجع معظم است؛ اینها حمایت است، اینها حمایت های نظام
است. نظام اسلامی باید این حمایت ها را بکند، به دلیل همان پیوندی که گفته شد. پس
این مسئلهی دخالت و استقلال را نبایستی با آن حقایقی که در این باب وجود دارد،
مخلوط کرد".۱۳۸۹/۰۷/۲۹ بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه
علمیه قم