راه مقابله با اختلاف بین نخبگان
یکی از برنامههای دشمن در اردوگاههای اسارت که به منظور تسلط بیشتر به اسرا صورت میگرفت، ایجاد شکاف و اختلاف بین آنان بود. بعثیها از طریق منافقین یا دیگر منابع خبری خود میدانستند که با تقویت برخی از نقاط اختلاف میتوانند بعضی از اسرا را تحریک کرده و به جان هم بیاندازند. آنان به خوبی میدانستند که وحدت و یکپارچگی اسرا علاوه بر تأمین سلامت روحی آنها، باعث ناکامی بسیاری از طرحهای رژیم بعث عراق در اسارتگاهها خواهد گردید. کمترین خواسته عراقیها عدم احساس راحتی و آرامش توسط اسرا بود. از این رو دامن زدن به دعواهای مذهبی بین شیعه و سنی یا مذهبیها و حزباللهیها با اسرای دیگر و نیز تمسخر و تحقیر بعضی قومیتهای کُرد و آذری و... و یا جداسازی اسرای ارتش از اسرای پاسدار و بسیجی، یکی از اولویتهای سیستم مدیریتی اردوگاهها به منظور اختلافافکنی بین اسرا بود. این برنامه البته در خیلی از مواقع به نتیجه میرسید و دعواهایی بین اسرا ایجاد میگردید اما به مرور با افزایش تجربه و شناخت اسرا و نیز دخالت اسرایی که جزو نخبگان اردوگاهها محسوب میشدند به خصوص قشر روحانیت، این اختلافات رنگ باخت و وحدت و همدلی و درک متقابل از شرایط موجود، بر فضای اردوگاهها حاکم گردید.
نمونه بدیع دیگری که دشمن با یک برنامهریزی حسابشده به منظور اختلافافکنی بین اسرا اجرا نمود، تجمیع چهرههای سرشناس و تأثیرگذار اردوگاهها در یک مکان بود.
عراقیها از طریق جاسوسهای خود، چهرههای تأثیرگذار در بسیاری از اردوگاهها را شناسایی کرده و همه آنها را به بخشی از اردوگاه 5 تکریت (ملحق 5) منتقل نمودند. حجتالاسلام احدطجری (احدی) در این خصوص توضیح میدهد: «رژیم بعث با این اقدام، دو هدف را دنبال میکرد. نخست خالی شدن اردوگاهها از افراد و چهرههایی که در دل اسرا نفوذ معنوی داشته و حرفهای آنها باعث وحدت و مودت بین اسرا میگردید. این هدف البته دیری نپایید که خنثی شد. با رفتن اسرای شناساییشده، آزادگان ما دور چهرهها و شخصیتهای دیگری گرد آمدند که از جایگاه فکری و معنوی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بودند. به هر حال، جای آن چهرههای تأثیرگذار که از اردوگاهها منتقل شده بودند، هیچگاه خالی نماند و راه و هدفشان توسط جانشینانشان استمرار پیدا کرد. هدف دوم و اصلی عراقیها، به جان هم انداختن نخبگان اسارت بود. طبیعی است وقتی عدهای چهره سرشناس که هر یک به اصطلاح برای خود «أنا الرجل» سر داده و در جمعهای مختلف، عدهای را از نظر فکری و سیاسی، رهبری میکردند وقتی کنار هم اجتماع کنند، هر یک برای مطرح کردن خود تلاش کرده و با به رخ کشیدن سوابق و تواناییهای خود، در صدد اقناع دیگران برای فرمانبرداری از خودش خواهد بود. مشابه این جریان در طول تاریخ در همه جوامع عالم بسیار رخ داده است. تعیین ساز و کار انتخابات در کشورها به عنوان یک راه حل برای کنترل و پایان دادن به رقابتهای سیاسی، مطرح شده است.
جالب است بدانیم وقتی اسرایی که برای خود چهرههای شاخصی از قبیل: روحانی، فرمانده سپاه، درجهدار ارتش، مدیر دولتی و... بودند، در ملحق اردوگاه 5 تکریت گرد هم آمدند، هیچ رقابت و دعوا و جنجالی بر سر نحوه مدیریت اردوگاه و تعامل با دشمن و... بینشان درنگرفت. این اتحاد را باید در وهله نخست در شخصیت خودساخته و اندیشه مترقّی آزادگان جست. همراه با آن باید شخصیت فراگیر حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی را نیز مدنظر قرار داد. ابوترابی با همه اسرا رفتاری پدرانه داشت. تدین و تدبیر او، اعتماد اسرا را به سمت خود میکشاند. آنچه در ملحق 5 تکریت گذشت را باید الگویی برای جریانهای سیاسی دانست. همه چهرههایی که افرادی مطرح و سرشناس بودند، در مقابل روحانی اسلامشناسی که قدرت اداره امور را داشت، سر تعظیم فرود آورده و از وی حرفشنوی داشتند. اینگونه شد که طرحی دیگر از طرحهای دشمن به شکست انجامید و یک بار دیگر عراقیها مجبور شدند چهرههای شاخص اسارت را در اردوگاهها و در جمع سایر اسرا قرار دهند.» نظام ولایی، خلاصه تعریف است که میتوان از نحوه اداره اردوگاه ملحق 5 تکریت ارائه داد.
- ۹۲/۰۱/۱۹