در حاشیه منع ائمه جمعه از ذکر مصادیق فساد
نهی از منکر علنی(افشاگری) با دو شرط مجاز و البته واجب شمرده میشه:
علم به وقوع و احراز تخلف
علم به عدم حصول نتیجه از طریق مجاری عادی
این بحث غیر از جایگاه فقهی، خاستگاه عقلی و تجربی هم داره
مثلا موضوع اتباعی طبری که تا زاکانی اعتراض علنی نکرد پیگیری جدی نشد
یا همین اشتباه زاکانی در نصب دامادش که با نهی علنی نیروهای انقلاب اصلاح شد.
حاج علی اکبری اصلا در جایگاهی نیست که بخواد در مقابل احکام اسلام بایسته
البته مشکل حاج علی اکبری صرفا با ذکر مصادیق فساد نیست
مخالفت با ادامه سخنرانی رحیم پور ازغدی در نمازجمعه که اتفاقا با مصادیق هم کاری نداشت نشون میده که ایشون عدالتخواهی رو صرفا در محدوده خاصی قبول داشته و تئوری عدالت در رویکردهای حاکمیتی رو ساختارشکنی تلقی میکنه
مشکل دیگر ما با آقای حاج علی اکبری وجود ائمه جمعه ای است که بعضا خودشون مصداق منکر بوده و یکی باید اینها رو از سر مردم باز کنه.
زد و بند سیاسی، قبیله گرایی، وحدت ستیزی، دو رویی، مراوده با اصحاب زر و زور و ... موارد درداوری است که جلوه های آن در رفتار بعضی ائمه جمعه آسیبی جبران ناشدنی به حیثیت نظام وارد کرده.