خدا را این گونه باید جست!
وقتی توصیه می شود که همیشه باید به ذکر خدا مشغول باشیم، شاید گمان کنیم که لابد باید تسبیحی به دست گرفته و هر آن نام خدا را ببریم.
البته ذکر نام و یاد خدا هم مورد تأکید بوده و مومنین در این خصوص نیز توصیه به تسبیح نام خداوند شده اند؛ اما نباید گمان کرد که ذکر خدا را گفتن و ذاکر بودن، منحصر به چرخش زبان و تکرار لقلقه آلود کلمات است.
چه بسیار افرادی که خدا را جز در سطح زبان و محصور در قالب واژه ها نمی خوانند و رفتارشان بویی از خدایی بودن را ندارد. آیا به چنین افرادی می توان گفت که ذاکر یاد خداوند هستند و در صف مومنان حقیقی جای دارند؟
گاهی هم این گونه تصور می شود که به یاد خدا بودن، مستلزم ترک دنیا و فعالیت های اجتماعی است و اگر قرار است هر آن یاد خدا باشیم پس باید از همه کارهای دنیایی اجتناب ورزیده و در کنجی خلوت، تسبیح به دست بگیریم!
مولای متقیان امام علی علیه السلام در خطبه 222 نهج البلاغه، صفات یادآوران خدا و اهل ذکر را چنین بر می شمارد:
"همانا مردمی هستند که ذکر خدا را به جای دنیا بر می گزینند، که هیچ تجارتی یا خرید و فروشی، آنها را از یاد خدا باز نمی دارد."
بنابر این فرمایش مولای متقیان، داد و ستد و اشتغال و فعالیت های اجتماعی، منافاتی با به یاد خدا بودن ندارد؛ بلکه مهم این است که این نوع اشتغالات موجب غفلت از خدا نگردیده و شیرینی آن باعث نشود که انسان خدا را به فراموشی بسپارد. واضح ترین مثال برای تبیین این گفتار امیرالمومنین علیه السلام، جمله معروف شهید رجایی است که "به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید که نماز دارم."
امام علی علیه السلام در ادامه عبارت فوق، اوصاف اهل ذکر را چنین بیان می نماید:
"با یاد خدا روزگار می گذرانند و غافلان را با هشدارهای خود، از کیفرهای الهی می ترسانند. به عدالت فرمان می دهند و خود عدالت گسترند. از بدی ها نهی می کنند و خود از آنها پرهیز دارند."
چنان که در این عبارت مشهود است، کسی که همواره به یاد خداست، نسبت به اطرافیان خود بی تفاوت نبوده و آنها را نیز با گفتار و کردار خود به یاد خدا و تقوای الهی می اندازد. نکته مهم تر این که ذاکر حقیقی خدا اهل عمل است نه آن که فقط تسبیح و چرخاندن کلمات را ذکر خدا بداند. مومن حقیقی به آن چه که بر زبان می آورد اعتقاد داشته و عمل می کند و رفتار اوست که نشان می دهد به یاد خدا است نه صرف گفتار او.
به یاد خدا بودن، مستلزم نفی یاد و علقه به غیر خداست. اگر می خواهیم بدانیم فرمانروای واقعی دل ما خداست یا غیر او، نباید تنها به تکرار نام او اکتفا کرده بلکه باید ببینیم موقع عمل و تصمیم گیری در امور مختلف زندگی، حکم و سلیقه خدا را ملاک قرار می دهیم یا از غیر او اطاعت می ورزیم؟ آن وقت است که عیار صداقت ما در ذکر نام خداوند لااقل برای خودمان مشخص می شود.