به بهانه تشییع شتابزده شهدای خانطومان
دردسری به نام پیکر شهید!
چه کنیم از دست شهدا راحت شویم؟
خانطومان را رها می کردید و بر می گشتید عقب، عقل که داشتید! مسیر سیلاب چرا؟! ایستادید و مقاومت کردید که چه بشود؟!
حالا یکهو پیکرهایتان بعد از چهارسال از راه می رسد نظم شهرهایمان را به هم می ریزد و آرامشمان را سلب می کند. چه می کشیم ما از دست شما شهدای بین المللی جبهه اسلام!
نشسته بودیم پشت میز و برای خودمان حال می کردیم. شما دیگر از کجا پیدایتان شد!
خدا بیامرزد پدر این ویروس کرونا را! تشییع بگیریم برایتان که خطرناک است. شمال فقط لب دریاهایش ضد کروناست!
خوب، پس شد تشییع خودرویی.
قرار باشد همین تشییع خودرویی را بگذاریم روزهای شهادتی ائمه که دو تا ثمره بد دارد. یکی اش اینکه نمی شود ساعت اداری را پیچاند و در رفت، یکی دیگر اینکه طولانی تر شدن مدت حضور ابدان شهدا یعنی فرصت بیشتر برای تجلیل بیشتر و فضاسازی شهرها به یاد شهدا که این مسأله هم با تعهدات بین المللی ما سازگار نیست. سال بعد هم که انتخابات است. مردم یاد شهدا بیفتند یادشان می رود که مشکلات کشور فقط با صدقه نگاه کدخدا حل می شود.
پس باز هم خدا پدر ویروس نه چندان منحوس را بیامرزد. تشییع خودرویی را صوری و فرمالیته و گزارش کاری از باب رفع تکلیف برگزار کنید برود پی کارش. یاد شهدا را هم بگذارید برای فضای مجازی. فضای واقعی را که باید مغزهای کوچک زنگ زده ما رقم بزند. منفعت طلبی و خودمحوری و پول پرستی با آرمان های شهدا سازگار نیست.
برای تشییع پیکر شهدا شتاب کنیم و فرصت های فرهنگی را همراه شهدا یکی یکی زیر خاک دفن کنیم. پیکر شهدا، فقط چند تکه گوشت و استخوان نیست؛ پیک مقاومت و مردانگی و شرافت است که شرّ می شود برایمان!