برسد به دست طلبه ای که خودش می داند!
(متن میهمان)
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنان آیت الله توکل، نماینده مردم استان مازندران در مجلس خبرگان و استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در خصوص مخالفت با برگزاری کنسرت های هنجارشکن و آلوده به حرام، به همان میزان که حمایت و رضایت مومنین را به دنبال داشت، ناراحتی رسانه های معارض و معدودی از عناصر واداده را نیز به همراه آورد.
در این بین، طلبه ای اهل یکی از شهرهای پرافتخار مازندران، متنی را به آیت الله توکل رساند و با یکی از رسانه های مطرود و فراموش شده استان مصاحبه ای انجام داد و در تماس تلفنی با برخی از دوستان طلبه نیز دست و پا زد تا ادله ای را سر هم کرده و خود را مخالف فرمایش بزرگان نشان بدهد.
فارغ از ادبیات سخیف و اشکالات عجیب املایی و انشایی نگارنده، سطح پایین پرسش های وی، اصل سبقه تحصیلی او در حوزه های علمیه را نیز دچار تردید کرده است. جالب آن که وی در ابتدای نامه، خود را شایسته حضور در بین نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان نیز دانسته که به اذعان خودش به دلیل عدم احراز بصیرت و سوءپیشینه، صلاحیت وی از طرف شورای محترم نگهبان مورد تأیید قرار نگرفته است.
یک- این برادر مدعی فضل و علم و درک، در سطرهای مختلف نامه خود، آیت الله توکل را به کاربرد عبارتی خطاب به مسئولین متهم نمود که از اساس کذب محض است و آیت الله توکل چنین عبارتی را در سخنرانی خود خطاب به مسئولان به کار نبرده است.
دو- سطح پایین سواد نگارنده آن جا آشکار می شود که وی گمان نموده مخالفت با کنسرت به معنای مخالفت با موسیقی است و به این استدلال عالمانه! تمسک جست که چون تلویزیون موسیقی پخش می کند پس برگزاری هر نوع کنسرتی هم مجاز شمرده می شود! به نظر می رسد یک طلبه مبتدی هم با اشراف به فتاوای مقام معظم رهبری و سایر مراجع عظام به خوبی می داند که مخالفت با کنسرت های آلوده به حرام با توجه به فضای هیجانی و مختلط آن که در بسیاری از موارد منجر به اشاعه منکر می گردد به معنای مخالفت با اصل موسیقی نیست، بماند که صرف پخش یک موسیقی از صدا و سیما نیز به معنای جواز آن نوع موسیقی محسوب نمی گردد.
سه- وی در اظهار نظر اندیشمندانه! دیگری، پیشنهاد داده است که در صورت مشاهده منکر در فضای فرهنگی باید به مسئولان امر گزارش داد! در حالی که سخنان آیت الله توکل در خصوص اجتناب از اعطای مجوز به کنسرت های حرام آلود، مصداق همان گزارش و توصیه و تذکر به مسئولان برای مقابله با جریانات خزنده ای است که تحت لوای فرهنگ و هنر درصدد تعمیق خودباختگی و هرزگی فکری و غفلت از حقایق فطری و الهی برآمده اند. بی شک مسئولان دلسوز و متعهد نیز در چارچوب وظایف قانونی خود با عنایت به تذکر علما، در زدودن آلودگی و اختلاط و هرزگی بعضی از فضاهای هنری و فرهنگی به رسالت دینی خویش عمل خواهند کرد.
چهار- نگارنده نامه در ادعایی عجیب تر و با صبغه سکولاری، تصور نموده که در شأن یک استاد اخلاق نیست که در مواجهه با منکرات اجتماعی و اخلاقی، واکنش نشان بدهد! آیا فردی که خود را در طراز علمای مستعد حضور در مجلس خبرگان می داند آن قدری با احکام و منویات دین آشنا نیست تا بداند که اخلاق و عرفان دینی به معنای تصوف و عزلت نشینی نبوده بلکه با تأسی از سیره ائمه اطهار علیهم السلام، آمیزه علم و عمل، نشانگر میزان صداقت یک عالم و مومن حقیقی است؟ آیا جز این است که جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و فرهنگ شهادت طلبی، جلوه هایی زیبا ازالتزام به اخلاق نبوی و سیره علوی و مرام خاندان وحی شمرده می گردد؟
پنج- متن فوق بیشتر از آن که به منزله دفاع و حمایت از سخنان انقلابی نماینده مردم ولایتمدار مازندران تلقی شود دفاع از عملکرد تیزبینانه شورای محترم نگهبان در رد صلاحیت روحانی نماهای جاه طلب و بلندپروازی است که با کمترین درون مایه علمی و فقهی و معرفتی، سودای تکیه بر کرسی های حساس نظام اسلامی ایران را در سر می پروانند. به راستی اگر بصیرت و هوشیاری و دقت نظر فقهای شورای نگهبان نبود، امثال این طلبه کم سواد و ناآشنا با مبانی فقه جامع و پویای شیعه، چه بلایی بر سر باور و ایمان و آبروی ملتی می آوردند که تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی را برای سعادت بشریت در اقصی نقاط عالم دنبال می نماید؟
یکی از شاگردان آیت الله توکل 30/1/1397