بابل سردار شهید ندارد!
سال ها پیش در زمان حیات مدیریتی سرهنگ رنج دوست – که فردی دلسوز و با حوصله بود – جلسه ای با ایشان و جمعی از فعالان کنگره شهدای مازندران در ساری داشتیم. این بزرگوار از آرزوی قلبی اش گفت و اینکه دوست دارد نام و خاطرات شهدای مازندران در نقاط مختلف کشور بر سر زبان ها بیفتد.
یک شیر پاک خورده ای هم بغل دست ایشان نشسته بود و جمله ای به این مضمون گفت که خاطرات شهدای مازندران در این حد و اندازه نیست که ...!
این دو سخن متضاد توی گوش من ماند و ذهنم را بارها به خود مشغول کرد.
تا آن جا که یادم می آید وقتی خودم را در فضای هیئت و پایگاه دیدم، این آقا رضای دادپور داشت خاطره شعر روی سینه شهید مصطفی پور را تعریف می کرد. الان هم که پیر شده و رو به قبله ام هنوز دارد همان خاطره را تعریف می کند! چند سال پیش وقتی این خاطره زیبا به صورت مکتوب در آمد و در اختیار راویان سیره شهدا قرار گرفت بسیار جلب توجه کرده و با استقبال مواجه گردید. در یادمان های مختلف مناطق عملیاتی و در برخی مراسمات گرامیداشت شهدا در قم و ... بارها راویانی را دیده ام که گاه عکس این شهید نوجوان بابلی را دست می گیرند و همین خاطره را نقل می کنند. وقتی یک روز عصر در برنامه نوجوانان شبکه دوم سیما حجت الاسلام فاطمی منش را دیدم که عکس محمد مصطفی پور را نشان می دهد و خاطره حاج رضا را روایت می کند یاد جلسه آن روز کنگره شهدا افتادم و این جمله در ذهنم تداعی شد که ما می توانیم.
خاطره مربوط به شب عروسی شهید نصیرایی را آسید حسین مشهدسری در مدرسه روحیه بابل تعریف کرد. شکر خدا این خاطره هم وقتی مکتوب شد و به دست راویان سیره شهدا رسید با استقبال آنان مواجه گردید. بارها این خاطره را در یادمان والفجر هشت از زبان راویان غیرمازندرانی شنیده و لذت برده ام.
چند ماه پیش میهمان مدرسه علمیه سوسنگرد بودم. وقتی پوستر روحانی شهید ابوالقاسم بزاز را به همراه خاطره ای کوتاه از ایشان بر دیوار این مدرسه دیدم به بابلی بودن خودم افتخار کردم ...
حالا برویم سر اصل مطلب.
لطف کنید صفحه گوگل را باز کنید و بنویسید: سرداران شهید بابل. بعد دکمه جستجو را بزنید. چه می بینید؟ یکی دو وبلاگ از دوست خوبم آسید اسماعیل سیدحسین پور با عنوان سرداران بی نام و نشان بابل را می بینید و بقیه اش اخباری از ساخت نماد یادبود سرداران شهید بابل.
دو طرف آن جمله را گیومه بگذارید تا عبارات مشابه حذف شود. بعد جستجو کنید. باز هم توفیری ندارد.
اصلاً بنویسید سرداران شهید شهرستان بابل یا هر عبارت مشابه دیگری. گیومه بگذارید یا نگذارید به نتیجه خاصی دست پیدا نمی کنید. همه این عملیات را در موتور جستجوگر یاهو انجام دهید باز هم دستتان خالی می ماند.
راقم این سطور به هیچ وجه به خودش اجازه نمی دهد زحمات چندین ساله مسئولان و زحمت کشان کنگره شهدای بابل را نادیده بگیرد. بحث سر نحوه اطلاع رسانی و نشر دستاوردهاست. الان اگر یک محقق بخواهد بداند بابل چند سردار شهید دارد و اسامی آنها چیست نمی تواند در دنیای مجازی که آسان ترین شبکه ارتباطی است به آسانی نتیجه ای را کسب کند چه برسد به آن که دنبال اسناد و خاطرات و تصاویر و وصایای شهدا باشد. این یعنی مشکل و نقص در زیرساخت های تبادل فرهنگی.
البته شنیدم یک سایت نه چندان معروف در گوشه ای از عناوین خود اطلاعاتی درباره سرداران شهید بابل جای داده که واقعاً نتوانستم با جستجو به آن دست پیدا کنم. برخی وبلاگ ها هم به طور خودجوش درباره یک یا چند شهید مطالبی منتشر کرده اند که دایره شمول آن از جامعیت لازم برخوردار نیست.
چندی پیش مطلبی را در این وبلاگ منتشر کرده و گزارشی از آرشیو کم نظیر یک بسیجی بابلی – سید اسماعیل سیدحسین پور – درباره شهدای شهرستان بابل ارائه دادم. این که یک آدم مستقل با هزینه شخصی بتواند چند برابر نهادهای ذی ربط کار کند چه چیز را ثابت می کند؟
ضمن احترام به همه پیشکسوتان زحمت کش عرصه فرهنگی دفاع مقدس در بابل، پیشنهاد می کنم متولیان امر با بهره گیری از توانایی های شگرف بسیجیان تازه نفس – که حقیر قابلیت های اعجاب آور تعدادی از این عزیزان بی ادعا را در پایگاه های مختلف و گاه دور افتاده شهرستان شاهد بوده ام – جایگاه ویژه ای را برای معرفی شهدای سرافراز و مظلوم شهرستان بابل در فضای مجازی اختصاص دهند. با مطالبی که در ابتدای این نوشتار خواندید خواستم ثابت کنم که جا برای کار بسیار است و میدان برای فعالیت بیشتر ما وجود دارد. انشاءالله قدر فرصت ها را بهتر و بیشتر بدانیم.
- ۹۳/۱۰/۰۶